خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
ناگفته های یک نفوذی تروریست نما از عملیات هولناک هواپیماربایی/ مسافرین را می کشتند و از هواپیما به بیرون ...
همان برنامه را تکرار می کردیم. من به شماره ای که داده بود زنگ می زدم. و [او تماس می گرفت] و جایی که می توانستم پیدایش کنم را مشخص می کرد. بعد مدتی دنبالش راه می رفتم و دست آخر در یک هتل مجلل می نشستیم و صحبت می کردیم، معمولاً هم جایی نزدیک میدان غوژی. هر بار هم در انتهای دیدار حدود 8 هزار فرانک، برای اطلاعاتی که تحویلش داده بودم، پول به من می داد، گاهی هم مقداری بیشتر. در این زمینه واقعاً قابل اتّکا ...
خاطرات روزانه پاسدار شهید مهدی محمدباقری (10)/ بمباران میگ های عراقی توسط جنگنده ایرانی
تا ساعت 1:5 نیمه شب بیدار باشم، چون پاس بخش هستم. امروز عراقی ها اصلاً خمپاره نزدند و بچه ها همه پَکر و ناراحت هستند و می گویند عراقی ها امروز اعلام موجودیت نکردند (شوخی). هوا بسیار تاریک است طوری که دو متر را بیشتر نمی شد دید یک ابر سیاه هوا را پوشانده است و امروز ساعت 4 صبح بیدار باش از طریق بی سیم به ما داده شد و من هم رفتم سراغ بچه ها همه را بیدار کردم و با تمام تجهیزات بیرون آمدند ...
منافقین تفکر بهشتی را ترور کردند/ بازجویی در ترور سرچشمه
سیاسی ایران داشته باشد، کجاها می توانست موثر باشد و به چه شکل حذف شد. به همین دلیل سراغ همین مسائل رفتم. نه اینکه بخواهم یک فیلم پرتره درباره بهشتی بسازم. شاید این موضوع با دوباره دیدن فیلم بهتر درک شود. بالاخره ساختار این بود که شما با یک جنایت، کشف جنایت، عامل جنایت، مقتول و انگیزه های جنایت مواجه می شوید؛ چیزی که فیلم را به زندگی امروز ما پیوند می دهد. * البته در این مسیر خیلی زود هم به ...
روایت کدخدایی از کتابی درباره نفوذ آمریکا در ایران دوره پهلوی
، این شبیه ساز 6میلیون دلاری را 26 میلیون قرارداد بسته، این ربیعی نیز دارد هواپیمای پی3 می گیرد، ما هواپیمای پی3 نمی توانیم بگیریم.... به او گفتم این ها زیر سر مستشار است. می دانید اعلیحضرت چه گفت؟ به من گفت برو به سفیر آمریکا بگو این مسخره بازی ها چیست؟ هر وقت این را می گفت می فهمیدم یعنی چه. یعنی دیگر دخالت نکن. من که نمی رفتم پیش سفیر آمریکا. (ص 184) ازهاری نمونه اش بود دیگر.دو تا داماد داشت، هر دو عضو "سی. آی.ای" بودند. به علت بی کفایتی برش داشتند اما دوباره برش گرداندند و گذاشتندش رئیس ستاد ارتش، گذاشتندش نخست وزیر. (ص 209) ...
آیا شهردار ایذه در ایام نوروز خارج از کشور بود؟
...> غلامحسین اسدی زاده بیان کرد: در هفته گذشته که پیش بینی ها برای شروع یک باران سیل آسا از اوایل هفته جاری حکایت داشت نیز ستاد بحران شهرداری توسط بنده تشکیل و تمام تدابیر لازم برای مواجه با سیلاب احتمالی دیگر اتخاذ شد. وی ادامه داد: من در دو روز گذشته به دلیل مشکل بیماری که از 4 ماه پیش دچار شدم و مجموعه شورای شهر و مسؤولان نیز در جریان آن قرار دارند برای مداوا به اصفهان رفتم ولی ...
خاطره دختری که روز دربی تا پشت درهای ورزشگاه آزادی رفت
کردند دربی نه چندان جذابی شکل می گیرد، جلوی یک نیسان آبی خوابیده بودند. فارغ از هر حساسیتی ... گویی برای آن ها هم نرفتن من به استادیوم مهم نبود. ساعت از یک ظهر گذشته بود و همان طور که ورزشگاه تکمیل می شد؛ دیگر تناسب جمعیت به نفع مردان نبود چرا که همه داخل ورزشگاه نشسته بودند و من در مسیر بازگشت بودم. بازهم کارت مترو شارژ نداشت و هزارتومنی را به مامور مترو دادم. مامور گیت با وجود اینکه یک ساعت و نیم تا شروع بازی مانده بود تلویزیونش را روی شبکه 3 تنظیم کرده بود. من هم به سمت کرج رفتم و از تلویزیون خانه بازی که حکم به ادامه صدرنشینی پرسپولیس را داشت نگاه کردم. ...
چرا امام خمینی اصرار داشت نظام حکومتی ایران به رفراندوم گذاشته شود؟
ایشان هم به آقای صدر حاج سیدجوادی - وزیر کشور- گفتند. همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت. ایشان در ...
بررسی سیره امام موسی کاظم(ع) در منابع رجالی اهل سنت
، درباره سخاوت امام صحبتی نشده است . و) ادای دین نسبت به مردم شخصی به نام محمد بن عبد اللّه بکری،می گوید: سخت مقروض بودم وارد مدینه شدم و این قرض سنگین، مرا درمانده کرده بود . با خود گفتم: اگر به محضر امام موسی بروم ، شادمان خواهم شد . به محضرش رفتم و وضع خود را برایش شرح دادم. به خانه اش رفت و بی درنگ بیرون آمد. به غلامش فرمود: از این جا برو و او رفت. امام دستش را به سوی من ...
تجاوز وحشتناک به دختر 7 ساله مشهدی + عکس
...> بله! حدود دو ماه بعد از آنکه من ازدواج کردم. او هم فوت کرد. بیمار بود؟ بله! سرطان خون داشت. چند خواهر و برادر هستید؟ پدرم دو بار ازدواج کرد به همین خاطر تعداد خواهران و برادرانم زیاد است. بعد از ترک تحصیل چه می کردی؟ شاگرد خیاطی شدم و پیراهن دوزی را آموختم تا آنکه به خدمت سربازی رفتم. بعد از پایان سربازی هم همین شغل را ...
مرد انتقام جو دخترانش را با قساوت به قتل رساند!
... تحقیقات اولیه از متهم پرونده نشان داد وی پیش از قتل، مقادیر زیادی داروی خواب آور تهیه کرده، داروها را داخل شیرموز ریخته و این نوشیدنی را به دخترها و پدر و مادر همسرش داده بود. وی در اظهاراتش با بیان اینکه با چهار با همسرش اختلافات شدیدی داشته، درباره جزئیات قتل گفت: حدود ساعت 10 شب 24 مهر به منزل رفتم، همسرم حدود یک هفته قبل خانه را ترک کرده اما پدر و مادرش برای سر زدن به نوه ها به ...
فهرست مشاهیر ایرانی که در اوج شهرت درگذشتند + عکس
زمان داشت تا در این دنیا زندگی کند. بیشتر بدانید : داستان کوتاه؛ تلخون صمد بهرنگی درباره مرگ صمد بهرنگی قصه های متعددی وجود دارد. برخی معتقدند او به قتل رسیده است، اما برادرش اسد بهرنگی مرگ او را این گونه روایت می کند: من به وسیله تلفن از دوستی شنیدم برای صمد حادثه ای پیش آمده. رفتم نزد کاظم سعادتی. کاظم آن وقت داشت خانه اش را درست می کرد. کارش را رها کرد. مطمئن شدیم که صمد ...
خاطره آیت الله خامنه ای از پیروزی انقلاب/ راهی پر از اشک و خون که به ثمر نشست
مدارس علمیّه کرمان اقامت کردم. بعد به بازار رفتم تا کفش و جوراب بخرم؛ زیرا من در ایرانشهر و جیرفت به خاطر گرمای شدید، جوراب نمی پوشیدم؛ و این وضع، در کرمان مناسب نبود. امّا برای کفش پول نداشتم؛ لذا به خرید جوراب اکتفا کردم. یکی از تبعیدی های کرمان، شیخ عبّاس پورمحمّدی-اهل رفسنجان- بود. او ابتدا به بندر لنگه تبعید شده بود و سپس به علّت بیماری، برای درمان به کرمان منتقل شده و در خانه ...
سامان قدوس: شرایط جدید برای من کسل کننده است / گله ای ندارم چون عاشق فوتبالم
هستم کسل کننده است. شرایط کمی خطرناکی در جدول رده بندی داریم و می خواستم به تیمم کمک کنم. پس از بازگشت از جام ملت های آسیا به فرم خوبی رسیده بودم و بدین خاطر شرایط جدید برای من کسل کننده است. سامان قدوس درباره عدم استراحت کافی پس از ترک اوسترشوندس با پیوستن به تیم آمیا فرانسه جهت حضور مداوم در بازی های ملی و باشگاهی گفت: این سخت بود و بدنم ضربه خورد. شاید همین مساله هم باعث مشکل روده ای شد. زمانی که همه برای استراحت رفته بودند من در جام ملت های آسیا 2019 شرکت کردم. بنابراین راه طولانی را رفتم. این فوتبال است و عاشقش هستم. بدین خاطر گله ای نمی کنم. ...
از ساعت کار، کارتابل، جهانگیری تا داماد عاطفی!
که ارتباطات حضوری شان بیشتر شده است. ملاقات های متعددی که وزرا دارند در همین زمره می گنجد. برادران واعظی از قم تا آمریکا! آیا خانواده تان مبارز بودند؟ نمی توانم بگویم مبارز بودند، اما مذهبی بودند و مسائل سیاسی را می فهمیدند. وقتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم دو برادر دیگرم من را همراهی می کردند. چند برادر هستید؟ ما 6 برادر هستیم که 3 نفرمان آمریکا ...
رئیس قوه قضائیه ارتباطش را با مجلس زیاد کند | حجتی را استیضاح می کنیم
انتخابات بحث می شد، حضور داشتیم و برای تذکر، صحبت به عنوان موافق و مخالف وقت گرفتیم. ظهر هم به عنوان سخنگوی کمیسیون قضایی با خبرنگاران 3- 4 بار مصاحبه کردیم. نماز خواندم. دو میهمان داشتم که بعد از نماز و صرف ناهار رفتند. بایستی ساعت 2 – 4 در کمیسیون شرکت می کردم، اما برای حضور در جلسه شورای فرهنگ عمومی استان تهران به آنجا رفتم و به سرعت برگشتم و ساعت ده دقیقه به 4 به مجلس آمدم و به کمیسیون رفتم ...
یا باب الحوائج زندان تیره از نفست روشنا شده/ گوشه هایی از مکارم اخلاقی امام کاظم(ع)/ چهل حدیث نورانی از ...
در هر گرفتاری سختی که برای برطرف شدن آن نزد قبر موسی بن جعفر رفتم، خداوند آن گونه که دوست می داشتم، گره از کارم باز کرد. از امام شافعی نیز نقل شده: قبر موسی کاظم، نوش داروی آزموده شده است قرآن کریم، همیشه همدم تنهایی ها و مونس خلوت امام کاظم(ع) بود. قرآن را بهتر و خوش نواتر از هرکس می خواند و وقتی به خواندن قرآن مشغول بود، اندوهگین می شد، آن گونه که هرکس تلاوت او را می شنید ...
خاطره نویسی دختری که روز دربی تا پشت درهای ورزشگاه آزادی رفت
مترو دادم. مامور گیت با وجود اینکه یک ساعت و نیم تا شروع بازی مانده بود تلویزیونش را روی شبکه 3 تنظیم کرده بود. من هم به سمت کرج رفتم و از تلویزیون خانه بازی که حکم به ادامه صدرنشینی پرسپولیس را داشت نگاه کردم.
واعظی: درباره فضای مجازی به عقب برنمی گردیم
شهرستان ها می رفتم می دیدم که این امکانات برایشان بسیار جالب است مذاکره یک هنر است و باید بدانید چطور مذاکره می کنید. برجام حاصل بیش از 3 دهه تجربه دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده است. تیم دکتر ظریف توانستند در فضای مذاکره موفق شوند و کار را به نتیجه برسانند دنیا ترامپ را پیش بینی نکرده بود. چون اگر ترامپ فقط از برجام خارج شده بود، ضعف پیش بینی ما بود. وقتی این فرد از تعداد ...
روحانی هیچ همکاری با مجلس ندارد
صبحانه صرف کردیم و در رابطه طرح قانون انتخابات بحث می شد، حضور داشتیم و برای تذکر، صحبت به عنوان موافق و مخالف وقت گرفتیم. ظهر هم به عنوان سخنگوی کمیسیون قضایی با خبرنگاران 3- 4 بار مصاحبه کردیم. نماز خواندم. دو میهمان داشتم که بعد از نماز و صرف ناهار رفتند. بایستی ساعت 2 - 4 در کمیسیون شرکت می کردم، اما برای حضور در جلسه شورای فرهنگ عمومی استان تهران به آنجا رفتم و به سرعت برگشتم و ساعت ده دقیقه به ...
وقتی فرانسه میان تکفیری ها جاسوس می فرستد
خاطر کاری که کردم روی دیدنتون رو ندارم. پولو از جا جور می کنم برمی گردونم. فقط یه چند روز به من فرصت بده. الان فقط می خوام برگردم سمت خدا. حکیم یک دقیقه همینطور زل زده بود به من. مشخص بود که دارد عمیقاً فکر می کند. گمانم چیزی به دهنش آمد که بگوید، اما بدون اینکه حرفی بزند چرخید و رفت داخل خانه و درب را پشت سرش باز گذاشت. موقعی که پشت سرش رفتم داخل، فهمیدم که بخشیده شدم. اینکه ...
ناگفته هایی از دفتر روحانی؛ ساعت کار، جهانگیری و داماد عاطفی!
می خوانند و عکس العمل نشان می دهند. موضوع این است که بنده در مدتی که به رئیس جمهور نزدیک هستم، از افراد مختلفی در دولت شنیده ام که ارتباطات حضوری شان بیشتر شده است. ملاقات های متعددی که وزرا دارند در همین زمره می گنجد. آیا خانواده تان مبارز بودند؟ نمی توانم بگویم مبارز بودند، اما مذهبی بودند و مسائل سیاسی را می فهمیدند. وقتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم دو برادر دیگرم من ...
واعظی: درباره فضای مجازی به عقب برنمی گردیم
رفتم می دیدم که این امکانات برایشان بسیار جالب است مذاکره یک هنر است و باید بدانید چطور مذاکره می کنید. برجام حاصل بیش از 3 دهه تجربه دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده است. تیم دکتر ظریف توانستند در فضای مذاکره موفق شوند و کار را به نتیجه برسانند دنیا ترامپ را پیش بینی نکرده بود. چون اگر ترامپ فقط از برجام خارج شده بود، ضعف پیش بینی ما بود. وقتی این فرد از تعداد قابل توجهی از ...
حکایت سینماگری که مدیر شد
عکاسی می کردم و فعالیت هایی هم در حوزه تئاتر داشتم. مشغله و دغدغه اصلی من در سال های پیش از انقلاب همین تئاتر و عکاسی بود. بعد از انقلاب هم مهندسی می خواندم و این سؤال امروز شما برای خودم هم مطرح است که واقعاً چه شد به سمت سینما کشیده شدم. البته از ابتدا علاقه و زمینه اش را داشتم . قبل از انقلاب سینما نمی رفتم و صرفاً فیلم هایی مانند کلبه عمو تم و کتاب آفرینش را دیده بودم که آن ها را هم ...
همیشه برای دلم خوانده ام
بگیر و نگیر و بفروش و نفروش اهمیتی نداشت. از همان سال های اول فعالیتم شعر باید با دل خودم بازی می کرد تا می رفتم سراغش برای خواندن. جوانی دوره خارق العاده ای است. مهم نیست به چقدر از آن چه در ذهن داری، می رسی. مهم رویاپروری است که رهایت نمی کند. آدمی به سن و سال من اما انگار زندگی اش عکس برگردان آن جوان دیروز است. من با خاطره هایم زنده ام. برمی گردم به عقب و با تعجب به خودم می گویم: چطور گذشت ...
ناراحتی ستاره تیم ملی از نیمکت نشینی
بدنم ضربه خورد. شاید همین مساله هم باعث مشکل روده ای شد. زمانی که همه برای استراحت رفته بودند من در جام ملت های آسیا 2019 شرکت کردم. بنابراین راه طولانی را رفتم. این فوتبال است و عاشقش هستم. بدین خاطر گله ای نمی کنم. انتهای پیام/
روایت شب بعد از سیل
...، ناگهان رعد و برق زد و در روشنایی اش دیدم که دیواری بلند و گل آلود به طرفم می آید، دویدم به سمت کمرکش کوهی که در پایش خوابیده بودیم و با چنگ و دندان از آن بالا رفتم، چنگ می زدم به زندگی، به کوه، به بودن و التماس می کردم به سیل، به بی رحمی مرگ، به ناجوانمردی طبیعت. دیگران هنوز در کیسه خواب های شان خوابیده بودند که آب آنها را برد. سیل سهمگین بود و چنان محکم می کوبید که می دانستم خواهم مُرد ...
اسارت در میان دستان یک غول بی شاخ و دم
کمرم خورد و از جا بلندم کرد. دیدم ای داد بیداد، من هنوز سر خاکریزم، اما گوش هایم چیزی نمی شنوند. در میان دستان یک غول بی شاخ و دم عراقی، اسیر بودم. همیشه به خدا می گفتم: خدایا خیلی دوست دارم انقلاب را از بیرون ببینم، چطور است و چه کردیم؟ اما برای خدا مشخص نکردم که از کجا. خدا هم سریع دعایم را استجابت کرد و من را هشت سال فرستاد عراق! به قول معروف: چی خواستیم، چی شد!؟ رفتم عراق و عزت و عظمت ...
شرایط جدید برای من کسل کننده است
تیم هستم کسل کننده است. شرایط کمی خطرناکی در جدول رده بندی داریم و می خواستم به تیمم کمک کنم. پس از بازگشت از جام ملت های آسیا به فرم خوبی رسیده بودم و بدین خاطر شرایط جدید برای من کسل کننده است. سامان قدوس درباره عدم استراحت کافی پس از ترک اوسترشوندس با پیوستن به تیم آمیا فرانسه جهت حضور مداوم در بازی های ملی و باشگاهی گفت: این سخت بود و بدنم ضربه خورد. شاید همین مساله هم باعث مشکل روده ای شد. زمانی که همه برای استراحت رفته بودند من در جام ملت های آسیا 2019 شرکت کردم. بنابراین راه طولانی را رفتم. این فوتبال است و عاشقش هستم. بدین خاطر گله ای نمی کنم. ...
