سایر منابع:
سایر خبرها
پیشکسوت استقلال: بزرگ ترین حسرت من بازی نکردن در فینال آسیاست
تمرین استقلال) به خانه برگرد. من گفتم آمده ام به استقلال تا پیشرفت کنم و می خواهم به فوتبالیست مطرحی تبدیل شوم. به طور حتم به هدف خودم خواهم رسید و در این راه به کمک های شما احتیاج دارم. با فراز و نشیب های زیادی همراه بود. روزهای خوب و بدی داشتم که هر کدام از آنها خاطرات زیادی را برایم رقم زده است. من عاشق استقلال بودم و تا زمانی که پیراهن این تیم را بر تن داشتم با جان و دل ...
برادران افغانستانی پای رکاب رهبر انقلاب/ مانتودوزی که به علت کرونا تعطیل شد اما رونق گرفت!
هیئت ها اعلام کردیم هر هیئتی یتیم و خانواده نیازمند تحت پوشش دارد، ماسک رایگان می دهیم. با 40 تا هیئت افغانستانی که خودم مستقیم در ارتباط بودم، تماس گرفتم و نزدیک 12 هزار ماسک توزیع کردیم. از 20 اسفند تا روز دوم سوم عید، از ساعت 8 صبح تا 1 نیمه شب. سر جمع 23 هزار ماسک زدیم. بخشی را فروختیم. 2 داروخانه از ما خرید کردند. بالاخره پول کارگرمان هم در آمد. البته استفاده خودم اینجا صفر شد، اما ...
در حرم امام رضا(ع) شعر بر من بارید
مطالعه و تلاش مستمر، شعر بگوید و اوزان شعری را بسنجد. ولی آنجا که شعر بر من نازل شد نه به وزن و قافیه فکر می کردم نه به اینکه در ذهنم جست وجو کنم دیگر چه شعرهایی برای امام رضا(ع) سروده شده و جایگاه شعری آن ها در ادبیات ما چیست؟ من همین طور که ایستاده بودم زیر یک ستون برق در صحن انقلاب و اولین مواجهه ام با امام رضا(ع) را تجربه می کردم؛ حالم را برای حضرت شرح دادم و صادقانه اعتراف می کردم که ...
حکم اعدام برای قاتل مرد دستفروش تهرانی
داعش بجنگم. وقتی به ایران بازگشتم در کنار پارک دستفروشی می کردم. من چای و بلال میفروختم و شب ها هم در پارک می خوابیدم. وی در تشریح جزئیات درگیری گفت:: آن روز در گوشه پارک خوابیده بودم که به من زنگ زدند و گفتند پسر دستفروشی که کمی آن طرف تر بساطش را پهن می کرد بساطم را به هم زده است. من بلافاصله خودم را به محل رساندم و دیدم امیر و چند نفر از دوستانش با چاقو و قمه ایستاده اند. آن ها همه ...
عمادی: به دوستی با نبی افتخار می کنم/ حرف و حدیث همیشه هست!
در گفتگو با خبرنگار مهر ، در واکنش به نقش مهدی محمدنبی در انتخابش به عنوان سرمربی تیم زیر 23 سال گفت: البته دوستی با نبی به عنوان یک مدیر ارزشمند جزو افتخارات من است. بنده 10 سال مربی تیم ملی جوانان ایران و تیم امید بودم. پنج سال عضو کمیته فنی و توسعه فوتسال بودم. بالاترین مدرک مربیگری فوتسال آسیا را دارم و اخیراً هم به عنوان یکی از مدرسان فوتسال آسیا انتخاب شده ام. نمی دانم چرا این صحبت ها مطرح می ...
لطفی: برای جدایی از استقلال گریه کردم
از تیم های دیگر بود اما به خاطر عشق و علاقه ای که به این تیم داشتم گفتم قرارداد امضا می کنم. پنج فصل بازیکن استقلال بودم. آنچه در توان داشتم برای استقلال انجام دادم و حالا وقتی به آن روزها فکر می کنم به خوبی می بینم کوچک ترین کم کاری نداشتم. همینکه هواداران به نیکی از من یاد می کنند، برایم یک دنیا ارزش دارد. فقط ... مقطعی در استقلال بازی نمی کردم و این برایم آزار دهنده بود ...
ناگفته های تلخ یک زن از 25 سال اعتیاد+ عکس
، همگی تنهایش گذاشته بودند و حالا باید خودش مرد زندگی اش می شد تا از پس هزینه های زندگی اش برآید. وقتی به بهناز گفتم خبرنگار هستم و می خواهم با او صحبت کنم خیلی استقبال کرد، انگار دوست داشت از روز های تلخ زندگیش برایم بگوید. مرور خاطرات تلخ برای هیچکس جذاب نیست، اما به گفته خودش خواست صحبت کند و از همان روز ها برایم بگوید، تا من هم حرف هایش را بنویسم درسی شود برای بقیه... نیم ...
ورزشکار اسپرت پوش چادری شد+ عکس
رفتار یک روز به مادرم گفتم من می خواهم چادر بگذارم، یکی دو هفته ای درگیر اثبات این موضوع بودم که من واقعا می خواهم این کار را انجام بدهم تا اینکه پدرم اعلام رضایت کرد و مادرم هم گفت حالا که انتخابت چادر است ما به آن احترام می گذاریم، اسفند ماه 97 بود که به بازار رفتیم چادر و روسری خریدیم. *من که ورزشکار بوده و تیپ اسپرت می زدم چادری شدم چادری شدن یک دختر ورزشکار که تیپ اسپرت ...
خانم دشتستانی که دوخت چادر صلواتی هدیه می کند
رفتید و تصمیم گرفتید دست به دوخت رایگان بزنید؟ حدود 20 سال پیش همسرم را از دست دادم. از آن زمان تاکنون هم سرپرست خانواده بودم، هم تحصیلاتم را ادامه دادم و هم زمان کار نیز می کردم. کنار این ها تولیدی لباس و خیاطی نیز داشتم که از سال 1389 تاکنون دوخت چادر و مقنعه را به صورت رایگان انجام می دهم. ابتدا در خانه کار می کردم، امّا از سال 1390 تا حالا شرکت فاتح دشتستان جنوب را به صورت رسمی ثبت ...
بازیکن اسبق پرسپولیس: باندی در تیم نداشتیم
رفتم حتما تو را دعوت خواهم کرد تا در آنجا هم فیکس بازی کنی. جواب دادم در هیچ باندی نیستم و تمام هدفم موفقیت و سربلندی پرسپولیس است. او توقع داشت من حتی با این 2 نفر سلام و علیک هم نکنم. خودش و همه می دانند من در آن برهه چه کمک هایی به پرسپولیس و قطبی کردم. بازیکنانی که از بازی نکردن ناراحت بودند در خانه خودم جمع می کردم و با آنها حرف می زدم تا حاشیه ای شکل نگیرد، به آنها می گفتم اگر ...
کفاشیان: نمی توانیم قوانین داخلی کشور را نادیده بگیریم
با آنها خوب صحبت شود. کفاشیان همچنین بیان داشت : من خودم پیشنهاد دادم اگر مشکل و موردی برای فیفا وجود دارد بر اساس همین اساسنامه که نسبتا مورد تایید است انتخابات برگزار شود. سپس اساسنامه تایید شود. به نظرم ابهام موجود چندان ابهام جدی نیست. اما اگر انتخابات برگزار شود و رییس پیدا کند و اعضای جدید هیات رییسه بیایند می توان ابهام به وجود آمده را بهتر حل و فصل کرد. هرچه بگذرد و ما بلاتکلیف ...
گفتم بیایند پول بگیرند، نگفتم پول موجود است!/ نمی توانم سرپرست فدراسیون فوتبال شوم
. وی در خصوص زمان تشکیل مجمع فدراسیون فوتبال عنوان کرد: خودم پیشنهاد دادم اگر مشکل و ابهامی برای فیفا یا جای دیگر وجود دارد، سریعاً انتخابات را بر اساس همین اساسنامه که هیچ مشکلی هم ندارد تأیید کنند که انجام شود. برای انتخابات اساسنامه هیچ مشکلی ندارد. باید سریعاً یک مجمع تشکیل بدهند و اساسنامه را تأیید کنند. من این را به مسئولین فیفا پیشنهاد دادم که اگر اساسنامه مشکل یا ابهامی دارد که ...
ما هم هستیم؛ روایتی از همدلی
در توقف کوتاهی که در زنجان داشتیم، یک سیگار گیر انداختم و کش و قوسی به خودم دادم، تمام عضلات بدنم درد می کرد. تازه قرار بود به فکر دستشویی باشم که گفتند سوار شوید راه بیفتیم به سمت تبریز برای همین بی خیال شدم. به این فکر می کردم که نباید جلوی اینها سیگار روشن می کردم و حالا اینها هر کدام یکجوری نگاه می کنند البته وقتی نشستیم باز هادی بود که حرف زدن را شروع کرد و هیچ هم ...
کار در مورد امام رضا (ع) حالم را خوب می کند
بازیگری و کارگردانی آن را نیز خودم انجام دادم، حضور یافتم. وی افزود: این نمایشنامه با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و توانستم با اجرای صحنه ای این نمایش، جایزه بهترین بازیگر، کارگردان و نویسندگی در جشنواره تئاتر رضوی را به دست بیاورم. رادمنش ابراز کرد: داستان دختری یتیم بود که در منزل خواهرش زندگی می کرد و چون شرایط زندگیش سخت می شود به حرم امام رضا علیه السلام پناه می برد تا در ...
تجاوز وحشیانه زن کرمانشاهی به پسر بچه 12 ساله! / یاسر معتاد شد + جزئیات
همسایه پولی جور می کرد. یاسر افزود:چند ساعتی پس از کشیدن مواد خوب بودم اما در آن حال و روز نگاه و اشک ها و صورت رنجور مادرم عذابم می داد، پنج بار ترک کردم؛ اما وقتی می دیدم بعد از ترک هم، همه جا تاریک و ظلمات است دوباره شروع می کردم، انگاری یکی می گفت: آنقدر بکش تا بمیری... وی گفت:چهار سال از اولین تجربه مصرف موادم می گذرد حالا 16 ساله و معتاد به انواع مواد مخدر هستم و می خواهم به خاطر قولی که دختر عمه اش برای ازدواج به من داده، سلامتی ام را به دست آورم. ...
وسلی اسنایدر: به خودم دروغ می گفتم که همه چیز خوب است
...: به خودم دروغ می گفتم که همه چیز خوب است و در واقع خودم را فریب می دادم. الکل باعث شد از لحاظ بدنی دچار افت شوم. جوان بودم و تحت تاثیر شهرت و اعتبارم قرار گرفتم. هرگز مواد مصرف نکردم ولی الکلی بودم و مثل یک ستاره موسیقی زندگی می کردم. بازیکن رئال بودم و همه دنیا مرا می شناختند. وقتی بیرون می رفتیم، هزاران یور بیهوده خرج می کردم. نمی گویم در رئال بد بودم ولی قطعا می توانستم بازیکن بسیار بهتری برای این تیم باشم. ...
باورهای کهنه مادر
را معرفی کرد و گفت نگران دخترتان نباشید. اینجا پیش ماست و او را به خانه برمی گردانیم اما مادرم، گفت: حالا که او به خانه شما آمده حق ندارد برگردد و اگر برگردد خودم او را خواهم کشت، او دیگر دختر ما نیست. آن شب در منزل کوروش ماندم. فردای آن روز پدر و مادرش مرا به منزلمان بردند اما مادرم مرا نپذیرفت. بعد از چند ساعت بحث و کشمکش گفت: اینها باید همین هفته عقد کنند. من که چیزی از زندگی مشترک ...
رویای خانه دار شدن
؟ التماس هایم فایده ای نداشت؛ در نهایت دیدم چاره ای جز تخلیه کردن خانه ندارم، بیش از یک ماه شبانه روز دنبال خانه گشتم، یا رهن بالا می خواستند یا اجاره بالا که از توان من خارج بود، در نهایت چاره ای ندیدم جز اینکه همسرم را به خانه پدرم در شهرستان بفرستم و خودم ماهی یک بار یا هر زمان که بتوانم به نزد او برم، پدرم یک اتاق به او اختصاص داده و مخارجش را تامین می کند، به خاطر این شرایط بسیار شرمنده ام، به ...
دستانی که 48 سال پیش کلیه پیوند زد 10 تیر 1399 ساعت: 13:4
پیوند کلیه هم شروع نمی شد. سپید: این زمان درست مصادف بود با سال بازگشت شما به ایران؟ بله من 13 هفته خدمت سربازی رفتم و در همان دوران گروه خودم را برای این پیوند تشکیل دادم، سربازی که در شرف پایان بود، من تقریبا تمام مسیر و نحوه اجرای کار عمل پیوند را آماده کرده بودم. آن موقع 33 سالم بود و مجری تلویزیون بعد از عمل از من پرسید که چطور جرات چنین عملی را پیدا کردید، بنده در پاسخ گفتم که پشتوانه علمی بنده به من این جسارت را بخشید که منتظر معجزه نمانم و دست به کار شوم. حمیده طاهری ...
کادر درمان کرونا منتظر استوری های این طلبه بودند/ وقتی حاج آقا حاضر شد قید محاسنش را بزند!
، این افتخار نصیبمان شد که در بخش بیماران مبتلا به کرونا حاضر شویم و تا جایی که از دستمان برمی آمد، در تر و خشک کردن بیماران به کادر درمان کمک کنیم. آنجا من کارهایی انجام دادم که به عمرم نکرده بودم. غیر از خدمات خاصی که به بیماران ارائه می کردیم، به دلیل شرایط خاص استفاده از ماسک و شیلد و...، حاضر شدم محاسنم را هم بزنم! درمجموع، واقعاً تجربه خاصی بود و افتخار می کنم به سهم خودم توانستم باری از دوش ...
2 جوان برادرکش پای میز محاکمه
دادم و او را به بیمارستان بردیم. در آنجا پزشکان گفتند برادرم فوت شده است. پسر جوان بعد از این اعترافات بازداشت شد تا پرونده اتهامی اش به جریان بیفتد، اما چند روز بعد پدر و مادرش به دادسرای جنایی مراجعه و اعلام گذشت کردند. آنها گفتند: ما دو فرزند بیشتر نداشتیم. فرزند کوچکمان کشته شده است و نمی توانیم تصمیمی بگیریم که پسر دیگرمان را هم از دست بدهیم. ضمن اینکه واقعا زندگی کردن با پسر ...
حمله مرگبار اقوام یک خانواده مبتلا به کرونا به یک پزشک
در اتاق عمل بودم، لباس را پوشیدم و چون مریض خودم از آن حالت التهاب اولیه درآمده بود، اتاق عمل را به سرپرست اتاق عمل سپردم و از روی دلسوزی، خودم را به بخش ایزوله رساندم. به آنها گفتم که نروید داخل، خطرناک است، کرونا می گیرید. اما گفتند: برو بابا. کرونا چیه؟ و رفتند داخل. نرسیده به پاگرد پله ها بودم که دیدم دو سه نفر از اقوام بیمار فوتی هم از پایین پله ها در حال بالا آمدن هستند. در همان ...
گزارش تسنیم از روایت روزهای سخت بیماران مبتلا به کرونا در همدان/ شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
همان روز تست خودم و پدرم مثبت اعلام شد. این خانم جوان تصریح کرد: هیچ گاه تصور نمی کردم که روزی به عنوان بیمار مبتلا به کرونا در بیمارستان بستری شوم و این بیماری به اندازه ای سخت باشد که پس از گذشت چند هفته از شروع بیماری هنوز هم درگیر عوارض این ویروس بی رحم باشم. وی افزود: خوشبختانه پدرم پس از 15 روز بستری در بیمارستان حالش بهتر شد و به منزل آمد، اما هنوز هم احساس تنگی نفس، سرفه ...
زمانی از کرونا ترسیدم که بینایی ام را از دست دادم
.../04/09 ساعت 12:26 او که در طول گفتگویش با مجری صحنه، مدام سرفه می کرد و صحبت کردن برایش سخت بود مدعی است زمانی از کرونا وحشت کرده که بر اثر سرفه های بسیار شدید بینایی اش را از دست داده است. بازیگر سریال یوسف پیامبر گفت: یک ماه پیش وقتی برای سفری ضروری به مشهد رفتم در مدتی که در هتل اقامت داشتم سردردهای شدید و بدن دردهای آزار دهنده به سراغم آمد اما من تمام این دردها را به ...
سرفه کوتاه (4)
درخت و تپه های پوشیده از خزه بود. لااقل منظره قشنگی پیش روم بود. یک قدم به جلو برداشتم سرم کمی گیج رفت اما خودم رو کنترل کردم. مقدار آبی که توی قمقمه بود رو یک نفس سر کشیدم؛ حالم بهتر شد. یه کم که گذشت کم کم یادم اومد. نمیدونم چند روز پیش بود یا حتی چند ساعت پیش؟! من...، من رفته بودم پرواز... . آره آره؛ تصاویر مبهمی توی ذهنم مرور شد. - بپر دیگه آرش . مهران: بپر آرش. میخوام ...
شوخی های شبکه های اجتماعی؛ پشم چین گوسفند چند؟
... jan snow دانشمندا میگن بعد از کرونا جهان 15 سال به عقب برمیگرده! از همین حالا گفته باشم: من دوباره مدرسه نمیرم... isaac joia تفاوت مادری که لیوان جهیزیشو شکستی با گروه تروریستی اینه که با گروه تروریستی میشه مذاکره کرد. رئوفیسم تو تاکسی نشسته بودم راننده خوشحال میگفت نه مدیر نه رئیس دارم، برا خودم آزادم هیشکی بهم دستور نمیده ...
جمله دختر حاج قاسم به همسر شهید مدافع حرم/خودم نوکر بچه هاتون هستم
موشک آمریکایی به ماشین حاج قاسم و ابومهدی می گفت! سوالهای ممتد حسن و سکوت مطلق من... نشستیم و نشستیم و تماشا کردیم، حرفی نبود، پیکرهای اربا اربا و مردمانی که بازهم کینه ی علی را داشتند! به خودم آمدم یقه ای از اشک خیس شده. همه از انتقامی سخت صحبت می کردند. یاد دعای ندبه ی صبحم افتادم. دو روز گذشت ( و شاید نگذشت! اصلا راستش را بخواهی بعد از مصیبت، زمان نمی گذرد ، همان زمان لعنتی که ...
روایت فارس من | بابای مدرسه از نمای نزدیک؛ به من می گویند برو جاروات را بکش!
به گزارش خبرگزاری فارس؛ ما فکر می کنیم هر آدمی قصه ای دارد و هرکس یک زندگی را در خود خلاصه کرده است. حالا که به لطف در میان گذاشتن مسائل و نگرانی ها، ما را مَحرم خود می دانید، چرا به همین اکتفا کنیم؟ ما راوی قصه ها و دردهای شما هستیم. در فارس من شما سردبیر هستید و ما تنها میانجی شماییم برای شنیده شدن صدا و پیگیری مشکلات تان. در این روایت ها می کوشیم تصویر بی روتوش و دست اولی از جهان شخصی مردم را ...