سایر منابع:
سایر خبرها
ز کودکی خادم این تبار محترمم ...
می گفتم چرا همیشه باید دیر برویم. مامان می گفت: دلم نمی خواهد بابا که شب ها برمی گردد، خانه سوت و کور باشد. بابا دوست داشت همیشه دور سفره اش شلوغ باشد. مامان از همان کودکی حواسش بود به بچه هایش منش درست زندگی کردن را بیاموزد. مداح حسینیه صدای خیلی خوبی داشت، دوست برادرهایم بود. همیشه به خواهرش حسودی می کردم که برادر مداح دارد. خیال می کردم برادرش از یک کره دیگر آمده و هیچ وقت با هم دعوا ...
سیره امام سجاد(ع) در کلام آیت الله بهجت/ تلاش امام زین العابدین(ره) در ترویج اسلام- اخبار دین ، قرآن و ...
...> امام سجاد معصوم علیه السلام با آن حال [بیماری] برای ترویج از مرام و مسلک سیدالشهدا علیه السلام عصا و شمشیر به دست می گیرد. *** لازم به توضیح است که در برخی از مقاتل و ازجمله در کتاب نفس المهموم در این باره نوشته شده است: امام علی بن حسین علیهماالسلام به شدت گریستند. سپس به عمه خود، حضرت زینب سلام الله علیها، گفتند: عمه جان! شمشیر و عصای مرا بیاور. پدرش، امام حسین علیه ...
نویسنده داستان های مملی : من در کودکی مانده ام
نوشتنم . با کتاب می خوابیدم و با کتاب بلند می شدم. بوی کتاب را دوست داشتم. یکی بوی کتاب را دوست دارم و یکی بوی چرم. چون همه دوران کودکی ام با چسب و چرم بوده. همیشه عروسک های چینی یا کار های چرمی درست می کردیم تا اینکه پدرم وارد کار پرورش پرنده شد و گفت دیگر نمی خواهد پشت من باشید. این اواخر که داشت پیشرفت می کرد، درگیر مریضی شد و آخر هم از سرطان کبد مرد. دکتر ها گفتند به خاطر اینکه مدت ...
برادران قمشی؛ همچنان رزمنده، همچنان بسیجی
سوم آوریل 2017/ 1396 منتشر شده اند) تاکنون سر به 300 تا 400 مورد می زند و امیدوارم انگیزه ای برای مطالعه دلنوشته های ارزشمند ایشان در شما ایجاد کرده باشم؛ رزمنده بسیجی که همچنان در وادی ایجاد تغییر و تحول مثبت در زندگی خود و هموطنان در تلاش و تکاپو است. در پایان بی مناسبت نمی بینم دست کم متن یکی از دلنوشته های این رزمنده و بسیجی پاکباز با عنوان "عمو غلامرضا، عمه یگم" را خدمت تان تقدیم کنم ...
دختری بیکرانه چون دریا/ شعری از افشین علاء
، من که حرف بد نزدم حرف زشتی به هیچ احد نزدم! خصم می خواست گوشواره اگر لاله ام از چه کرد پاره دگر؟! من که جدم علی به وقت نماز داد انگشتری به اهل نیاز مادرم فاطمه سه لیل و نهار نان افطار خویش کرد ایثار من خود آن گوشواره می دادم دُر به آن نابکار می دادم عمه این ناسزا و همهمه چیست؟ مادر ما مگر که فاطمه نیست؟! ...
تنها خواسته شهید مدافع حرم از جوانان کشور چه بود؟
هاشون وکمکاشون به این راه هدایت کردند.از خداوند عزوجل براشون اجری بی پایان مسئلت دارم .اگر تونستید هر چند ماه یک بارخونمون روضه حضرت زهرا بگیرید چون من روضه حضرت زهرا خیلی دوست دارم به بچه های هیئت بگید تا چهلم هرشب سر قبرم زیارت عاشورا بخونند.زیاد مراسمم تشریفاتی نباشه و در تشیع جنازه ام خوشحال باشید. آبجیای گلم موقع تشیع جنازه مواظب حجابتون باشید میدونیدکه من غیرتیم زیاد هم گریه نکنید مامانم برام ...
سلام بر انسانیت!
سیدسروش طباطبایی پور: نام گروه ما مافیا است که از حرف های اول اسم هایمان یعنی متین روپایی، احمدپسته، فرزادکرگدن، یاورنردبون و اردلان خان،یعنی خودم ساخته شده است. این یادداشت ها، روزنگاری هایم از ماجراهای من وگروه مافیا در روزهای کروناست که در دفتر خاطراتم می نویسم؛ باشد که بماند به یادگاربرای آیندگان! ...
لحظاتی از کوفه تا شام در دیدارهای حضرت زینب(س) با سرامام حسین(ع)
شفقنا-ابن زیاد سرِ حسین علیه السلامرا فرستاد تا در میان کوچه های کوفه و همه قبائل گردانیدند؛ زید بن ارقم می گوید: من در بالا خانه ای بودم که سر را بالای نیزه بر من عبور دادند و چون برابرم رسید، شنیدم قرائت می کرد: اَمْ حَسِبْتَ اَنَّ اَصْحابَ الْکَهْفِ وَالرَّقیمِ کانُوا مِنْ ایاتِنا عَجَبا . موی بر تنم راست شد و فریاد کردم: یابن رسول اللّه، سِرّ تو و کار تو عجیب تر است و عجیب تر. چون از گردش آن ...
10 راز که والدین نباید به بچه ها بگویند
کودکتان شاهد هستد اما شما باید به آنها نحوه ی حل و ستیز و رویارویی با احساسات را تعلیم دهید. 5-چه مقدار کارهای منزل را کوچک می شمارید: کسی سینک پر از ظرف های کثیف و شستن یک تپه لباس را دوست ندارد اما بخش مهم این است که به کودکان مسئولیت را تعلیم دهید که کاری های روزانه را یاد بگیرند و انجام دهند. 6- چه مقدار نگران حال و آینده آنها هستید: بعد از اینکه پدرو مادر ...
هنرمندی که بخاطر کرونا از مراسم تجلیلش گذشت!
. چیز مکتوب یا فیلمی از آن ها نیست و خیلی کم است. من از ایشان خواهش کردم تمام عزیزانی که دست اندرکاران هنر هستند درباره شان صحبت شود تا برای آیندگان بماند. منوچهری درباره زمان انتشار مستندش هم گفت: فکر می کنم پس از ایام عزاداری این مستند منتشر شود شاید هم در همین زمان. این مستند هم دوبله و هم رادیو را شامل می شود. به خصوص رادیو که من بیشتر دوستش دارم. ان شاءالله مورد توجه عزیزان بیننده که ...
بازتاب حضور گروه مل مل در کنار کادر درمان/ امینی: اجرمان را از امام حسین (ع) گرفتیم
دارم و در کنار او علاقه ای که به بچه ها دارم انگیزه ای است برای ادامه زندگی. اما همیشه این را گفته ام که هر بازیگری می خواهد قالب های متنوع و متفاوتی را هم تجربه کند و من هم از این قاعده مستثنی نیستم. ** از چه سالی به گروه برنامه عروسکی مل مل اضافه شدید؟ -از سال 89 به این برنامه آمدم و الان نزدیک به 10 سالی از اولین حضورم در این برنامه می گذرد. اوایل برخی ها به گلی می گفتند ...
بزرگترین جنایت یزید بعد از عاشورا/ وقتی سه روز به زنان مدینه تجاوز شد/ چرا حضرت سجاد(ع) در قیام حره شرکت ...
) دلایل بسیاری ذکر شده است. امام سجاد(ع) پس از بازگشت از شام به همراه اسرا بر اساس سیاستی حکیمانه و با توجه به شناخت عمیقی که از مردم شهر داشت و فرمایشی که از او نقل شده در همه مکه و مدینه حتی بیست نفر که مرا دوست داشته باشند، وجود ندارد. موضعی کاملاً بی طرف اتخاذ کرد و از اتفاقات جاری مدینه کناره گرفت. دلیل این کناره گیری این بود که امام می دانست که این قیام با شکست مواجه می شود چراکه از ...
دنیا را خیلی نباید جدی گرفت!
...> خیلی زود نبود؟ چرا زود بود. هنوز بخیه های کمرم را باز نکرده بودم هر دو دستم پلاتین داشتند. کمرم هم پلاتین داشت. البته پلاتین کمر را هم چند وقت پیش درآوردند. با کمک دیگران به ورزش برگشتی یا تصمیم خودتان بود؟ بقیه صحبت می کردند اما حرف دیگران روی من خیلی تأثیر نمی گذارد. این تصمیم خودم بود. البته پدر و مادرم خیلی کمکم کردند. هر وقت ناراحت بودم، می گفتند مگر چه اتفاقی افتاده ...
چگونه فرزند نوجوان خود را بهتر درک کنیم؟
مقررات یا به عبارتی دیگر دوران اتلاف وقت ها ، تنبلی کردن ، سستی و بی حالی، دهن کجی و بی اعتنایی ، خشونت، بگو مگو و ناراحتی، غر ولند و شکایت، دوستی با جنس مخالف و تجربه کردن هیجانات پر خطر و یا اصلاً انجام دادن کارهایی برخلاف حساسیت های والدین است که والدین در مرحله نخست باید با این ویژگی ها آشنا باشند. والدین تا زمانی که فرزندشان خردسال است از محبت کردن به آن ها کوتاهی نمی کنند ولی با ...
دوای درد روزهای خانه نشینی
: راجکومار هیرانی ناهید مسلمی این کتاب ها را هیچ وقت فراموش نمی کنم فرقی نمی کند چقدر اهل دیدن فیلم و سریال های ایرانی باشیم، همه ما دست کم به اندازه یک نقش هم که شده ناهید مسلمی را می شناسیم. بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که در سال 1357 برای نخستین بار در نمایش دیکته و زاویه نوشته غلامحسین ساعدی و به کارگردانی بهرام دهقان، بازیگری را تجربه کرد، کارنامه پروپیمانی از ایفای نقش در ...
معرفی زنانی که راوی عاشورا بودند
و اصحاب مقاتل نقل کرده اند.[40] او بیشتر شب ها را به تهجد به صبح می رساند و دائم قرآن تلاوت می کرد. حتی شب یازدهم محرم با آن همه فرسودگی و خستگی و دیدن مصیبت ها، به عبادت مشغول شد؛ چنان که حضرت سجاد (ع) می فرماید: در آن شب، دیدم عمه ام در جامۀ نماز نشسته و مشغول عبادت است. [41] مقامات سکینه و وقارش به خدیجه کبری (ع)، عصمت و حیایش به فاطمه زهرا (ع)، فصاحت و بلاغت کلامش به علی ...
تجربه یک خواستگاری پرشور در اتوبوس
...> مامان هم میان دوست و آشنا گشت و نهایتاً یک دختر وجیهه باسواد خانواده دار برای داداش پیدا کرد. این تنها قسمتی بود که توسط مامان انجام شد چون بعد از آن بلافاصله بابا زمام امور را در دست گرفت و یک تنه شد برگزار کننده مراسم های عقد و عروسی فامیل. بعد از اینکه شغل و میزان درآمد و دارایی های داماد برای خانواده عروس تشریح شد، چون دیگر نیازی نداشتند که سر و ریخت داماد را ببینند به ...
کاروان حماسه ساز
شما از کدام مملکت و قبیله هستید، گفتند: نحن اساری آل محمدصلی الله علیه وآله وسلم چون آن زن این را شنید، هر چه چادر و مقنعه داشت، آورد و برایشان پخش کرد، مخدرات گرفتند و خود را با آنها پوشانیدند. امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) که درود خدا بر ایشان باد، با وجود بار سنگین مصیبت، با شجاعت تکیه گاه زنان و کودکان افسرده و نالان کاروان بودند. سهل گوید: چون وارد کوفه شدم، دیدم بوق ها زده می شد و پرچم ها ...
من با غم تو زنده می مونم
اشک ریخته و با دست های من سینه زده است. سال های بعد، نمی گویم هر شب بار و بندیل برمی داشتم و با بچه ها می رفتیم مجلس روضه. اما بعضی شب ها می رفتیم. با یک ساک پر از خوراکی و عروسک و اسباب بازی و حتی گاهی تبلتی که فقط سالی یکی دو بار دست بچه ها می آمد؛ شب های محرم و شب های قدر در هیات، برای اینکه سرشان گرم شود و بهشان خوش بگذرد و خاطره خوش در ذهن شان بماند. یک وقت هایی گل ...
خواستگاری در هفده سال آینده
مورد نظرم را انتخاب کنم. عجله داشتم و هفته بعدش رفتیم خواستگاری. آقای داماد نبود. جایش عکس گذاشته بودند. از کمالات پسر خارج نشین شان گفتند و انگشتانش که از هر کدام یک هنر می بارد. آخر ما چه کار به انگشتان داماد داشتیم، نمی دانم! مراسم خواستگاری خوبی بود. دور هم نشستیم و از اتفاقات و حوادث روز گفتیم. از مهریه پسرشان پرسیدند. ما نه دهنده بودیم ...
معرفی 10 عنوان کتاب و اشعار آیینی در سوگ شهادت امام چهارم شیعیان
ملکوتی ز سنان می آمد عمه فهمید شب قبل کجا بوده حسین بس که از جانب نیزه بوی نان می آمد آه، از شام چه گویم که کسی کم نگذاشت پی آزار حرم پیر و جوان می آمد دیدم از دور میان گذر قوم یهود سنگ در دست، زنی، با هیجان می آمد گفتم از جای شلوغی نبرید و بردند جمعیت خنده به لب رقص کنان می آمد می کشاندند نوامیس علی را ...
پیامک های تسلیت شهادت امام سجاد (ع) + عکس پروفایل
...> توفندگی خطبه ی توفانی تو کاخِ ستمِ یزید را ویران کرد شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد آن روز که شهر، از تو پُر غوغا بود در خشم تو هیبت علی پیدا بود آن خطبه پُر شور تو در کوفه و شام فریادِ بلند و سرخِ عاشورا بود فرمود “راضی بودن به سخت ترین مقدّرات الهی از عالی ترین مراتب یقین خواهد بود.” // شهادت راضی ترین بنده به سخت ترین حادثه مقدر تاریخ ...
ماجرای اردوگاهی با اسرای متنوع از سلطنت طلب تا بسیجی و ارتشی/ رفاقت نیروهای صلیب سرخ با اسرای ایرانی ...
در دوران اسارت هم از ایده های حاج آقا بود؟ در واقع موضوع پر کردن اوقات فراغت بچه ها خیلی مهم بود. این نظر حاج آقا ابوترابی بود. به همین دلیل یکی در کار آموزش و یا فراگیریزبان بود و دیگری در اجرای تئاتر و هر کس به هر نحوی در پر کردن این اوقات فراغت بچه ها کمک می کرد که بچه ها به انحراف کشیده نشوند. واقعا هم آنقدر فعالیت ها متنوع و زیاد شده بود که وقت هم می آوردیم. من خودم آدمی ...
پیام تسلیت شهادت امام سجاد (ع)؛ اس ام اس تسلیت شهادت امام زین العابدین (ع)
دوم محرم سال 95 هجری با زهری که به دستور هشام بن عبدالملک به ایشان خوراندند مسموم شدند و به شهادت رسیدند. مشهور بین اصحاب این است که ولید بن عبدالملک به تحریک برادرش هشام بن عبدالملک (لعنت الله علیهم) امام را مسموم کرد. به همین مناسبت مجموعه ای از پیامک های تسلیت ویژه شهادت امام سجاد را برای شما کاربران گرامی گردآوری کرده ایم که در ادامه تقدیم حضورتان می گردد: امروز روز پر ...
طو قی
به همراه کاسه آبخوری برنجی حرم بیرون می آورد و می گوید: قد همین کاسه کافیه! می برم واسه کبوترهای حرم میرزا می خندد: خب شما حالا که به مراد دلت رسیدی بیشتر بخر و ببر زن جوان رویش را تنگ تر می گیرد و می گوید: چشم! هنوز که سربازیش تموم نشده و برنگشته ولی چشم! از بازارچه تا حرم راهی نبود، منتها توی محل همه دوست و آشنا بودند و می توانستند ردش را به تیمور خبر بدهند. بازارچه را که رد می کرد ...
چگونه یک مادر خوب باشم؟
.... بچه ها از بدو تولد به مادر خود وابسته هستند، و مادر برایشان بهترین دوست، پرستار، منبع آرامش، و مهمترین فرد زندگیشان است. البته که کودک هم برای مادر خود بسیار عزیز و دوست داشتنی است و به همین دلیل مادر راحت تر می تواند با سختی های این دوران کنار بیاید. قاعدتا همه مادران دوست دارند برای فرزند خود بهترین مادر دنیا باشند، اما ممکن است برخی از مادران، چگونگی این خوب بودن را ...
غلو مرد بود
، نعره ای کشید چون شیرِ نر و یک باره مثل میخ، سیخ روی تخت نشست.خیس عرق شده بود.ستاره بچه را از روی زانوهایش برداشت و گذاشت کنار گهواره.با یک پیاله ی آب آمد سینه به سینه رئیس.گفت؛ چه شده آقا! خواب ناجور دیدید! چند نفر از نگهبانان و اصطبل داران آمدند بالا و درِ اتاق خوابِ رئیس به ردیفِ نظام ایستادند.یکی شان در زد.ستاره باز کرد. مرد با نگرانی پرسید؛ رئیس چه طوره؟! خوبه؟! تمام سرها کشیده شد به سمت در و ...
عنایت اهل بیت به مجالس مخلصانه
سرد که رنگ خوبی هم نداشت با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم. شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود؛ آسید علی ...