محاکمه پسری به خاطر نیم کیلو تریاک
سایر منابع:
سایر خبرها
معراجی های آذربایجان غربی(7): شهیدی که شهادتش را در شناسنامه اش نوشته بود
حسین و آقایم، استادم مهدی، مهدی موعود، بار الهی حس کرده ام ، دریافته ام و یقین رسیده ام که همیشه کسی مواظب من است و مرا هدایت می کند. ای پدرم و مادرم خوشحال باشید اگر شهید شدم، بدانید عروسی کرده ام، بدانید حسین خودم را دیده ام و بر گلویش بوسه زده ام وگفته ام سلام ای حسین. حالا که این وصیٌت نامه را می نویسم از ته دل، با آوایی رسا می گویم پدر جان و مادر عزیزم ...
لحظه شماری بازیگر سریال پدر برای اخراج از دانشگاه!
: حقیقت انصراف ندادم بلکه اخراج شدم. اشتباه کردم سمت معماری رفتم خیلی رشته شیک و درست و حسابی است اما من اهل کار های ظریف نیستم، وقتی می رفتم سر کلاس 40 تا دختر بودند و من یا یک پسر دیگر بودیم. من بیشتر اهل کار های یدی هستم و پشت میز نشین نیستم. وی ادامه داد: سه سال معماری خواندم، در 6 ترم فقط 28 واحد پاس کردم. (خنده) خیلی منتظر بودم یک روز صبح که دانشگاه می روم مدیر گروه، نامه اخراجی را ...
اکبر محمودی/ حرفه؛ چاپچی
خاطر دارم که آقای محسنی بنده را به عنوان سرپرست به این چاپخانه معرفی کرد و به این ترتیب به مدت دو سال هم در سمت سرپرستی به فعالیت پرداختم. بعد از آن در سال 1340 به درخواست دکتر عسگری مدیر چاپخانه خوشه به مدت دو سال به سرپرستی چاپ خوشه پرداختم تا اینکه یک روز متوجه شدم دیگر اطلاعات موجود در چاپخانه های ایران برای من کفایت نمی کند. به خاطر عشقی که به کارهای چاپی داشتم برای شناخت رنگ ها دو ...
دیه، مجازات پسری که با دختر تنها در ارتباط بود / او چگونه در پژو206 کشته شد
فرستاده شد، هرچند ولی دم در روز رسیدگی به پرونده در دادگاه حاضر نشد اما با توجه به شکایتی که مطرح کرده بود وکیل او درخواست مادر مقتول را مطرح کرد. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من تازه ماشین خریده بودم و به همراه یکی از دوستانم به خیابان اندرزگو رفتیم. دقایقی باهم گشتیم بعد برای اینکه شیرینی ماشینم را به دوستم بدهم به رستوران رفتیم اما دوستم سوییچ ماشین را گرفت و رفت. در ابتدا فکر کردم تلفنش را در ...
دستگیری از مردم زکات ورزش حرفه ای من است
پدرم دو چیز را به من گوشزد کردند. پدر خدابیامرزم گفت اگر ورزش به علم و تحصیلاتت و بالعکس علمت به ورزش لطمه بزند نمی گذارم ادامه بدهی و باید این دو توامان با هم در یک راستا باشد. به همین خاطر با راهنمایی های پدر و علاقه خودم توانستم به لطف خدا تا به امروز در هر دو زمینه سربلند باشم. الگوی خوبی برای من بود و خودشان هم کشتی گیر و ورزشکار رزمی بودند و بعد از فوت پدرم، بزرگترین حامی من مادر ...
لذتش به ذلتش نمی ارزد!
می شد، چون مقدار قبلی دیگر نشئم نمی کرد و مجبور بودم مقدار مصرف را زیاد کنم. سال 98 بود، روزی 3 گرم مصرف می کردم، ولی هیچ اثری از آن نشئگی روز های اول نبود. خیلی درد می کشیدم، درد من با درد های معتادان به مواد های سنتی فرق می کرد، زیرا آن ها درد بدن داشتند و من درد روح، تبدیل شده بودم به یک انسان بی روح و بی خاصیت که هیچ چیز از انسانیت و درک انسانی نمی دانستم. خدایا با خودم چه کار کردم؟! بالأخره ...
3 هفته زندگی پسر مجرد با جسد زن میانسال
پسر جوانی که سه هفته با جسد زن میانسالی در خانه مجردی اش زندگی کرده، در بازجویی ها مدعی شد که او به خاطر مصرف مواد مخدر فوت کرده است. چند هفته قبل مردی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی همسر 48 ساله اش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: همسرم امروز صبح از خانه مان حوالی شرق تهران برای انجام کاری بیرون رفت ودیگر بازنگشت. من و پسرم که خیلی نگرانش بودیم به خانه ...
کشف جسد یخ زده زن جوان در کمد
. اما این انتظار سه هفته طول کشید. من در این مدت با جسد در خانه تنها بودم. جسد را داخل ساک مخصوص پتو قرار داده و آن را داخل کمد گذاشتم و قبل از اینکه فرصت انتقال جسد را پیدا کنم دستگیر شدم. با اعتراف پسر جوان تیم جنایی به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران راهی آپارتمان سروش شدند. از جسد داخل کمد خبری نبود اما در یکی از اتاق ها با تعداد زیادی پتو رو به رو شدند مأموران پتوها را ...
یک روز بهترینِ جهان می شوم
. دوری از خانواده را زود شروع کردی، سخت نبود؟ خانواده ام اصفهان هستند. با اینکه در خانواده ورزشی بزرگ نشده ام اما مشکلی برای ورزش کردن نداشته ام. سال اولی که به مشهد رفتم، کمی سخت بود اما بعد به زندگی دور از خانواده عادت کردم. فقط یک مشکل داشتم. خواهرم والیبال بازی می کرد ولی در سطح خیلی پایین. پدر و مادرم دیدند من هم در این رشته استعداد دارم، گفتند تو هم برو. استعداد داشتم ولی علاقه نه ...
پرداخت دیه، مجازات قتل زن ناشناس
شعبات دیوان عالی کشور نقض و پرونده این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه، اولیای دم بار دیگر درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم با انکار جرمش بار دیگر ماجرا را شرح داد و گفت: مقتول را نمی شناختم و آن شب اتفاقی او را دیدم. خصومتی هم با او نداشتم، اما به خاطر سماجت هایش کار به درگیری کشید که ناخواسته مرتکب قتل شدم. در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و با بررسی اوراق پرونده و شواهد و قرائن موجود بار دیگر متهم را به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم کردند. ...
قتل دختر جوان به خاطر هیچ و پوچ
مادر زیبا در آمریکا زندگی می کند و این دختر چند سال قبل به ایران آمده و در تهران به تنهایی زندگی می کرده است. وقتی مادر مقتول از موضوع کشته شدن فرزندش مطلع شد، به ایران آمد و علیه عامل قتل شکایت کرد. به این ترتیب، پرونده با صدور کیفرخواست علیه متهم برای رسیدگی کیفری به استان تهران فرستاده شد. هرچند، ولی دم در دادگاه حضور نداشت، اما با توجه به شکایتی که مطرح کرده بود، وکیل او ...
درخواست قصاص برای قاتل فراری
ناراحت شدم و تلفنی به خواهرم گفتم که هاشم به خانواده ما فحاشی کرده است. پس از این خواهرم موضوع درگیری ما را برای مادرم تعریف کرده بود که برادرم بهمن متوجه می شود و با شوهرم قرار درگیری می گذارد. من خیلی تلاش کردم که مانع قرار آن ها شوم و فکر می کردم که آن ها سر قرار نروند، اما متأسفانه سر قرار رفتند و در آن درگیری شوهرم به دست برادرم به قتل رسید. الان من یک دختر 13 ساله و یک پسر 12 ساله دارم که پدر ...
جوان مواد فروش جرمش را انکار کرد
ام را تأمین کنم. از ناچاری قبول کردم و مشغول فروش مواد شدم و همیشه به اندازه احتیاجم مواد می فروختم. با ثبت این اظهارات سینا روانه کانون اصلاح و تربیت شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم که حالا 19 سال سن دارد روز گذشته مقابل هیئت قضایی شعبه پنجم دادگاه به ریاست قاضی بابایی قرار گرفت. بعد اعلام رسمیت جلسه متهم در جایگاه ایستاد جرمش ...
متهم: مادرم مرا به شوهرم فروخته بود
سپردند اما در خانه او خیلی آزار دیدم و تحقیر شدم.بعد از اینکه مادرم آزاد شد از محل زندگی مان در استان گلستان به تهران آمدیم. 5 سال قبل وقتی 12ساله بودم پسر خاله ام که در یک کارگاه بلوک زنی کار می کرد یکی از همکارانش را به خانواده ما معرفی کرد. دلاور تبعه افغانستان و 15 سال از من بزرگ تر بود. وقتی به خواستگاری ام آمد از آنجایی که مادرم اعتیاد داشت و به دلیل فقر مالی در ازای گرفتن هفت میلیون تومان مرا ...
قتل مادر بر سر گرفتن خودرو
از اعتراف به قتل برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. گفتگو با متهم همایون سابقه داری؟ من فقط سابقه اعتیاد دارم. چند سال قبل از طریق دوستان ناباب معتاد شدم و الان هم همین اعتیاد مرا قاتل مادرم کرد. یعنی به خاطر اعتیاد به مواد مخدر مادرت را به قتل رساندی؟ نه، البته موضوع درگیری ما اعتیادم نبود هر چند که به خاطر ...
زخم های قاتل، اسرار جنایت را فاش کرد
از مادرم خواستم که ماشین را به من بدهد اما او قبول نکرد. هر چقدر اصرار کردم فایده ای نداشت تا اینکه عصبانی شدم و با چاقو خودزنی کردم، اما باز هم فایده ای نداشت و با هم درگیر شدیم. از شدت عصبانیت در درگیری او را خفه کردم. بعد که به خودم آمدم خیلی پشیمان شدم. من قصد کشتن مادرم را نداشتم، اما از ترس زندان تصمیم گرفتم داستانسرایی کنم. سابقه داری؟ سابقه خرید و فروش مواد مخدر دارم، اما حالا اتهام قتل در پرونده ام ثبت شده است، آن هم قتل مادرم که سال ها برایم زحمت کشیده بود. ...
اولین مربی ام پدربزرگم بود
دکتر علی حائریان اردکانی امروز در آیین نکوداشت خویش که در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار کرد: بنده در سال 1325 در اردکان یزد متولد و در خانواده ای مذهبی بزرگ شدم. پدربزرگم حاج شیخ محمد حائریان از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود. پدرم پزشک بود و پنج برادر و چهار خواهر دارم. من فرزند وسط این خانواده بودم و هر پنج برادر تحصیلات عالیه را تا سطح دکتری در رشته های مختلف ادامه ...
راز قتل مادر، با خودزنی پسر فاش شد
آن کار کنم و زندگی ام را بچرخانم. اما او قبول نمی کرد و همیشه طرف برادرم را می گرفت. آن روز باز هم سر این موضوع با هم دعوایمان شد، هر کاری کردم که او سوئیچ را بدهد قبول نکرد. چطور او را کشتی؟ در یک لحظه عصبانیت گردنش را گرفتم و او را روی مبل پرتاب کردم. به خودم که آمدم متوجه شدم که نفس نمی کشد. ترسیده بودم، با خودم گفتم صحنه سازی می کنم و می گویم که مادرم به خاطر پیری و کهولت سن ...
درباره فرزند خانواده ناشنوایی که مترجم ناشنوایان شد
. در این ارتباط صمیمت خاصی وجود دارد. او در آن سال ها تصور می کرده که فقط خودش چنین مشکلی دارد، اما بعد ها با ورود به جامعه و ارتباط بیشتر با دوستانی که آن ها هم پدر و مادرشان ناشنوا بودند، این تصور برای او برطرف می شود. از کودکی مترجم والدینم بودم امیر بدون اینکه خودش بداند از همان دوران کودکی مترجم به دنیا آمده است: برای خرید کردن و انتقال صحبت والدینم به دیگران از همان دوران ...
آشنایی با ستاره پسیانی بازیگر جدید سریال زیرخاکی2
آتیلا پسیانی یکی از بهترین های سینما و تلویزیون کشور است. ستاره پسیانی با بازی در فیلم ورود آقایان ممنوع استعداد های خود را نشان داد. ستاره پسیانی متولد 17 شهریورماه سال 1364 در تهران است. او دریک خانواده کاملا هنری متولد شده است. او به خاطر شغل هنری پدر و مادرش بود که باعث شد بازیگری را در همان ابتدای زندگی خود تجربه کند. ستاره پسیانی با حضور دو مربی کار کشته و حرفه ای پدر و مادرش ...
پسر تهرانی مادرش را خفه کرد + انگیزه باورنکردنی
بود تا بازپرس ویژه قتل به ماجرا مشکوک و همراه تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران و تیم تشخیص هویت در خانه زن 79 ساله حضور پیدا کردند. قتل مادر به دست پسر پسر جوان در خصوص آثار زخمی که روی دست و گردنش وجود داشت ابتدا به بازپرس پرونده اعلام کرد که وقتی متوجه مرگ مادرم شدم ناراحت شدم و دست به خودزنی زدم اما این ادعا در حالی بود که تیم پزشکی قانونی در بررسی جسد مادر پیر آثار ...
تازه ترین شماره ماهنامه شاهد یاران منتشر شد
داشتم تا شغل پدر و مادرم را ادامه دهم ، کسب این موفقیت را مدیون راهنماییها و فداکاریهای خانواده ام می دانم ، اگر عاشق هنر باشی، عاشقانه درس هایش را می خوانی و خستگی معنا نخواهد داشت/ فراهم کردن امکانات پزشکی در همه نقاط کشور از اهدافم است ، از سال یازدهم به این نتیجه رسیدم که رشته هنر را انتخاب کنم ، برای اینکه علم روز را پیدا کنی، بهترین راه دانشگاه است ، مطمئن بودم که میتوانم رتبه دو رقمی را کسب کنم ...
پایان نامه آخرتش ، حرم و حریم اهل بیت بود
او را شنیدم، غافلگیر شدم . چرا که روز قبلش تماس گرفته بود . خبر، خیلی کوتاه و تکان دهنده بود. نمی دانم خواب بودم یا بیدار؟ زل زدم به گوشی همراه و نگاهش می کردم. به هیچ وجه باورکردنی نبود. جمله اخوی را تکرار کردم : حاج آقا شهید شده زود بیا . همان جا نشستم وچشمانم را آرام روی هم گذاشتم. همسرم سرسفره صبحانه بود. لقمه اش را انداخت و دوید به طرفم. به روح پدرم قسمم داد که چه اتفاقی افتاده؟ کی بود زنگ زد ...
گفتگو با نوجوان برگزیده مسابقات کشوری کتاب خوانی
کتاب های مناسب به صورت صوتی و تصویری در کانال کتابخانه های شهر وقت و انرژی گذاشته است. با این دانش آموز پایه ی ششم که به تازگی توانسته است در مسابقات کتاب خوانی کشور هم جزو 3 برگزیده ی نخست باشد به گفتگو نشسته ایم. به نظر خودت چه چیزی باعث شده است کتاب و مطالعه این قدر برایت ارزشمند باشد؟ به نظر من، کودکی ام. خب، وقتی پنج ساله بودم مادرم مرا عضو کتابخانه ی استاد فردی کرد. پدرم برایم ...
احمدرضا سهرابی مسائل روز را دست مایه کاریکاتورهای خود می کند
کردم اما خانواده ام همیشه مخالف بودند. پدرم همیشه تاکید داشت که با این کار درس را ادامه نمی دهم و مادرم هم انتظار داشت که پزشک شوم اما من با کاریکاتوریست شدن رویای پدر و مادرم را به هم ریختم. پدرم هم همیشه می گفت روزنامه نگاری شاید برایت آب شود اما هیچ وقت نان نمی شود. البته به پدرم ثابت کردم این گونه هم نیست چون یک سال بعد من نخستین جایزه ملی را در جشن روزنامه نگاران جوان ایران گرفتم و ...
جلوه های ایثار معلمی در فلاورجان
مبادا از درس عقب بماند، چرا که به خوبی می دانست اگر از درس عقب بیفتد، کسی کمک حال او نخواهد بود تا عقب ماندگی هایش را جبران کند. طاهره توکلی معلم پایه اول دبستان دخترانه صفورا گارماسه، با 27 سال سابقه تدریس،گفت: از سال 72 در دانشگاه تربیت معلم کاشان پذیرفته شدم. مدت 3 سال در پیش دبستانی مشغول به کار بودم و از همان ابتدا خیلی ذوق و شوق داشتم در پایه اول تدریس کنم، چون بچه های کلاس اولی را ...
سخت ترین خداحافظی از "بابا حسین"
معتقد است حاج قاسم، بابا حسینش را برادر می دانست و همیشه می گفت: حسین مثل پروانه دور من می چرخد. ، آخرین خداحافظی ها با پدر به نقل از نفیسه پورجعفری در ادامه می آید: آخرین خداحافظی بابا 10 دی 1398 نیم ساعت قبل از نماز صبح بود که بیدار شدم، دیدم بابا جای همیشگی نمازش ایستاده است و مثل همیشه نماز شب می خواند، پشت سرش نشستم و غرق تماشای نمازخواندنش شدم، چه آرام و باصلابت می ...
انکار مرد ضایعات فروش در قتل همکارش
مرد ضایعات فروش که متهم است به خاطر اختلافات مالی همکارش را به قتل رسانده صبح روز گذشته در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از سال 97 با کشف جسد مردی 35 ساله به نام حمید در یکی از خیابان های منطقه خیرآباد از سوی مأموران گشت پلیس آغاز شد. در ادامه مشخص شد که پدر مقتول یک روز قبل از کشف جسد گزارش ناپدید شدن پسرش را اعلام کرده بود. ...
رمز تربیتی و خانوادگی شهید سلیمانی که او را سردار دل ها کرد
از این مقدار را سوغات خریدم و عازم روستایمان قنات ملک شدم. یکی دیگر از هم رزمان شهید سلیمانی نقل می کند که یک روز از رابر می آمدیم. حاج قاسم از خواب بیدار شد. من دیدم حسرتی به دلش هست. گفتم: حاج آقا اتفاقی برایتان افتاده است؟ گفت: ابراهیم یک حسرتی به دلم مانده. گفتم چیست؟ گفت: من از مادرم یک رضایتی در قالب نوشته گرفتم که آیا من پسر و فرزند خوبی برایش بوده ام؟ ولی این حسرت به دلم ماند که ...