سایر منابع:
سایر خبرها
آرزوهای بر باد رفته زن 24 ساله
که زندگی اش را به هم ریخته بود. این زن جوان که مدعی بود بعد از مرگ نوزادش دیگر نمی خواهد زنده بماند، گفت: 18ساله بودم که با شهروز ازدواج کردم. همسرم که به تازگی خدمت سربازی اش را به پایان رسانده بود، تلاش می کرد تا زندگی شیرینی را برایم فراهم کند. یک سال بعد زندگی مشترکمان را در حالی آغاز کردیم که همسرم در زمینه خرید و فروش لوازم خانگی و تعمیرات آن فعالیت می کرد. من و او عاشقانه یکدیگر ...
زن با پرویی از عشق بازی با دوست صمیمی من گفت / سیما آرایشگر بود
آخرین روزهای سال 96 گزارش دو قتل فجیع به پلیس گزارش شد. مرد جوانی که با پلیس تماس گرفته بود گفت: همکارم به نام کیوان دقایقی پیش برایم پیامکی ارسال کرد که شوکه شدم. او نوشته بود همسر و پسر 8 ساله اش را کشته و می خواهد خودکشی کند. با این تماس مأموران پلیس به خانه کیوان رفتند و با جسد پسر هشت ساله اش به نام زرتشت روبه رو شدند که شواهد نشان می داد بر اثر برق گرفتگی جان سپرده است. کیوان نیز ...
اعترافات وحشتناک مردی که جسد همسر دومش را پنهانی دفن کرد
قاضی علی اکبر احمدی نژاد، تلاش کارآگاهان برای دستگیری مرد فراری آغاز شد تا این که بالاخره مرد فراری چند روز قبل بازداشت شد و به کتک زدن همسرش اقرار کرد، اما در عین حال مدعی شد که همسر 35 ساله اش را نکشته است! این مرد متهم به قتل در بازجویی های تخصصی گفت: زمانی که در حال ترک اعتیاد بودم با همسرم آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم چرا که حدود پنج سال قبل همسر اولم از من طلاق گرفته بود. وی اضافه کرد: بعد از ...
زن اول سلاخی شد، زن دوم فرار کرد + جزئیات تلخ
زن گفت: دخترم یک سال قبل با مردی به نام نعیم ازدواج کرد. نعیم افغانستانی است. وقتی به خواستگاری دخترم آمد، چون آن ها به هم علاقه داشتند، ازدواج کردند. مدتی بعد متوجه شدم دخترم و نعیم با هم دچار مشکل شدیدی شده اند. نعیم دخترم را تهدید به مرگ کرد. او در حضور من به دخترم گفت: برایم کشتن تو کاری ندارد. من قبلا یک زن صیغه ای داشتم که او را کشتم و دوباره هم می توانم آدم بکشم . وقتی این زن ...
دسیسه شرم آور مرد مرموز
درباره ماجرای این آشنایی خیابانی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 10 سال قبل با جوانی بیکار و رفیق باز ازدواج کردم. قربان هیچ اهمیتی به زندگی نمی داد و مدام دنبال تفریح و خوشگذرانی بود. تا این که دو سال بعد زندگی مشترکمان آغاز شد و در حالی صاحب یک پسر شدم که همسرم فقط پای بساط مواد مخدر می نشست و من مجبور بودم به هر طریق ممکن هزینه های زندگی را تامین کنم. در این میان همسرم به جرم ...
همرزم شهید بابارجب: سردار سلیمانی برای رزمندگان برادر قاسم بود
بزرگترین دارایی هر کس جانش است؛ "جان" حتی بازی با این کلمه هم دل شیر می خواهد چه برسد به تحمل 70 درصد جانبازی پس از گذشت 30 و چند سال. شهدا از جان گذشتند تا به جانان برسند، اما همرزمان جانبازشان را برای ما به یادگار گذاشته اند تا صبر، ایستادگی و مقاومت شان را در آن هشت سال طاقت فرسا، به چشم خود ببینیم و باور کنیم که فقط با یاری خدا می شود این سختی ها را تحمل کرد. رفاقت، از شباهت ها آغاز می شود و این بار جانبازِ فک و صو ...
از اختلافات دوری کنید و به ریسمان خدا چنگ بزنید
این مقصد بودم. مادرم! امام خمینی حسین زمان ماست و تو مانند آن شب های تاریک که من در گهواره بودم و مرا شیر می دادی، مانند آن شب ها قلبت را متوجه خدا کن و او را دعا کن و بعد از شهادتم برایم گریه مکن، چون امانتی بودم که خداوند نزد تو سپرد و از تو این امانت را پس گرفت و مادرم شکر کن که در امانت خود خیانت نکردی و لباس سیاه را از تن برکن، چون دشمن از این لباس خوشحال خواهد شد. همسرم ...
نامه های عاشقانه 4 شاعر و نویسنده مشهور به معشوقه هایشان که باید خواند
بیوگرافی او آمده در شانزده سالگی برای اولین بار عاشق می شود. فروغ دل در گرو پسر خاله مادرش می بندد، پرویز شاپور که از فروغ 15 سال بزرگ تر بود و خانواده فروغ راضی به وصلت شان نبودند. با وجود این فروغ و شاپور با هم ازدواج کردند و حاصل این ازدواج پسری شد به نام کامیار که فروغ او را کامی صدا می زد. ازدواج فروغ و شاپور در نهایت به طلاق منجر شد؛ اما چه در دوران آشنایی و چه حتی بعد از طلاق، فروغ نامه هایی را ...
وقتی صبح وارد اتاق لاله شدم، دیوانه شدم / مرد شیطان صفت فرار کرده بود
قاضی که مشغول بررسی پرونده طلاق زوج جوانی بود، آن را بست و پرونده مطالبه مهریه لاله را باز کرد.چند دقیقه بعد هم رو به مرد سالخورده گفت: به خاطر دخترتان تسلیت می گویم. سن و سالی هم که نداشته! مرد سالخورده که خودش را رحمت معرفی می کرد، گفت: دخترم فقط 15 سال داشت که ازدواج کرد. از قدیم گفته اند دختر باید با لباس سفید عروسی به خانه بخت برود و با کفن سفید برگردد. اما من اصلاً دلم نمی خواست ...
پنج زن زندگی غلامرضا تختی
به گزارش خلیج فارس به نقل از تابناک؛دومی دختری اهل گلندوک بود و خواهرش عمه نرگس برایم در مصاحبه ای به سال 1362 تعریف کرد که کار وصلت داداش و او تمام شده بود اما یکهو همه چیز به هم خورد. یکی دیگر از عشاقش دختر بلغاری بود. و آخرینش شهلا که در مهمانی یکی از مدیران باشگاه راه آهن برای اولین بار به او چشم دوخت و خود را باخت. و صدالبته قبل زا شهلا در دام عشق دختر یک کارخانه دار افتاده بود که ...
روز وصل یاران/ به مناسبت سالگرد شهادت سردار احمد کاظمی
: تنفس در هوای پاستور بیست سال پیش، تهران ، خیابان پاستور، حاجی تا دم ورودی حسینیه همراهی ام کرد و مرا برد آن جلوها نشاند و گفت: وضو داری؟ همین جا بنشین به پات نخورن ، من کارم زیاده و به سرعت از من جدا شد. نشسته بودم و از همه جا بی خبر، انگار نه انگار قرار است، حضرت ماه بیاید که جمعیت با شور خاصی شعار سر دادند، خونی که رگ ماست، هدیه به رهبر ماست جا برای نشستن نبود. نگران پای شکسته ام بودم و ...
شهیدی که شهادتش را در شناسنامه اش نوشته بود
جان بر کف که عاشقانه و با عشق و اشک و شوق مسیر الهی را می پیمایند، ای خدا به هیچ وجه نمی توانم درد بزرگ درونم را به زبان آورم، چرا که تو خود آگاهی که بزرگترین درد من اینست که نتوانستم تو را، ای پروردگار مهربانم آن طور که دوست دارم عبادت کنم و وظیفه خود را انجام دهم، وای بر من که چقدر کوتاهی در مسیرعشق و در راه سیر و سلوک تو کردم. بار الهی به ذات اقدست قسم که همیشه قدردان الطاف ...
نه بلخی، نه رومی
شاخ رزان است گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است دهقان به تعجب سر انگشت گزان است کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار **** دهقان به سحرگاهان کز خانه بیاید نه هیچ بیارامد و نه هیچ بپاید نزدیک رز آید در رز را بگشاید تا دختر رز را چه به کارست و چه شاید یک دختر دوشیزه بدو رخ ننماید الا همه آبستن و ...
پنهان کاری یک شاعر
این کتاب در عاشقانه هایش تحت تاثیر شعر دهه 70 قرار گرفته است اما نتوانسته از آن فضا برای مانایی دنیای شعری خود بهره ببرد. شعرهایی با مطلع امان بده که تو را بوسه بی امان بدهم، هوای تازه به این قلب نیمه جان بدهم ، منم و عشق همان همسفر خوب خودم، یار فرصت طلب و فتنه گر خوب خودم و خانم! شما که مانده دلم مات چشم تان، یعنی شدم مزاحم اوقات چشم تان از این قبیل شعرهای دهه هفتادی است. ...
ترس مهران مدیری از سفر به استانبول / تفریح جالب آقای بازیگر در کودکی
از رشته معماری توضیح داد: حقیقت انصراف ندادم بلکه اخراج شدم. اشتباه کردم سمت معماری رفتم خیلی رشته شیک و درست و حسابی است اما من اهل کار های ظریف نیستم، وقتی می رفتم سر کلاس 40 تا دختر بودند و من یا یک پسر دیگر بودیم. من بیشتر اهل کار های یدی هستم و پشت میزنشین نیستم. وی ادامه داد: سه سال معماری خواندم، در 6 ترم فقط 28 واحد پاس کردم. (خنده) خیلی منتظر بودم یک روز صبح که دانشگاه می روم ...
گفتگو با خانواده نخستین پرستار شهید مدافع سلامت استان
صورت حق الناس به گردنت است. مائده می گوید: به 25 سال گذشته که نگاه می کنم هیچ کمبودی نمی بینم. حتی یک خاطره منفی ندارم. زندگی ما سراسر عشق و محبت بود. پدرم هیچ وقت بیمار نمی شد، ولی هر وقت ما بیمار می شدیم کنارمان بود و از ما مراقبت می کرد. در شرایط مختلف این قدر حامی و پشتیبان ما بود و همه جا کنارمان حضور داشت که اکنون نمی توانیم نبودش را باور کنیم و با این درد کنار بیاییم. پدری که هیچ وقت بیماری اش ...
سیر تا پیاز فیلم کتک خوردن دختر سیرجانی توسط پسر شکنجه گر + متن گفتگو
دوستم بودم، در اینستاگرام استوری گذاشتم و شروع کردم به فحش دادن به امیر و دختری که قرار بود با او ازدواج کند. چون مدتی بود امیر من را بلاک کرده بود و همین باعث شده بود که عصبانی شوم. همه این اتفاقات وقتی رخ داد که ما به تهران رفته بودیم. مدتی گذشت تا این که یک روز امیر پیام داد و دعوتم کرد که به سیرجان بروم. حتی دوست صمیمی اش هم برایم پیام داد و از طرف امیر مرا دعوت کرد. خوشحال شدم و فکر کردم ...
درخواست طلاق به خاطر بخشش اموال
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، همسر این مرد وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، گفت: 33سال پیش با مجتبی ازدواج کردم. این همه سال در کنار هم زندگی کردیم، ولی تازه همسرم را شناخته ام. او کاری با من و فرزندانش کرد که قابل بخشش نیست. چند روز پیش بود که متوجه شدم مجتبی من و بچه هایمان را دوست ندارد. چند وقت پیش او با ما دعوا کرد. درگیری ما شدید شد. تا جایی که پسرم از خانه ...
قتل دختر جوان به خاطر هیچ و پوچ
پسر جوانی که در یک درگیری خونین دختری را به قتل رسانده است، برای بار دوم پای میز محاکمه رفت و اتهام قتل عمدی را انکار کرد. سال 96 عابرانی که از خیابان اندرزگو عبور می کردند دختری جوان را دیدند که زخمی و خون آلود از یک خودرو پیاده شد و از شدت خون ریزی کناری نشست. بلافاصله شهروندان به کمک او رفتند و آمبولانس خبر کردند. دختر جوان به بیمارستان رسانده شد، اما ضربه به نقطه حساسی از بدنش وارد ...
رفتگان بی برگشت
قاسم در میدان امام خمینی (ره) بم در صبح روز دوشنبه، سه شنبه شب آقای تیرگر، همسر و دخترش و دو پسرش به اتفاق مادربزرگ خانواده به سمت کرمان حرکت می کنند تا صبح زود چهارشنبه هجدهم دی و همزمان با آغاز مراسم تشییع در کرمان باشند. آقای تیرگر می گوید: شب را در منزل برادر همسرم خوابیدیم. قبل از طلوع آفتاب بیدار شدم و متوجه شدم زهرای من به اتفاق مادر و مادربزرگ و زن دایی اش اول وقت بیدار شده و نماز ...
حاج قاسم گفت به سمت آمریکایی ها شلیک کن
میانسالی به عنوان کارآزموده میدان های نبرد به یکی از مخوف ترین آوردگاه ها و میدان های نبرد فراخوانده می شود. می گوید سال 93 از طرف حاج قاسم با او تماس گرفتند و به سوریه دعوتش کردند و او با تمام وجودش به این دعوت لبیک گفته است. رفت و در میانسالی برای دومین بار در مکتب خانه ای ساکن شد که جان و روحش را از عشق و شور و معرفت لبریز کرده است. استاد این مکتب حاج قاسم سلیمانی است و او با اندوخته های ...
سخت ترین خداحافظی از "بابا حسین"
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم، شهید پورجعفری، یار همیشگی سپهبد شهید قاسم سلیمانی، یکی از شهدای مقاومتی است که در ترور آمریکایی 13 دی ماه به همراه حاج قاسم به شهادت رسید. نفیسه پورجعفری، دختر شهید حسین پورجعفری است. او وقتی از صفات مختلف پدرش که به طنز و جدی میان دوستانش مصطلح بود تعریف می کند به عباراتی چون مخزن الاسرار حاج قاسم ، جعبه سیاه حاج قاسم ، یار همیشگی اشاره می کند اما در نهایت ...
اولین مربی ام پدربزرگم بود
.... وی افزود: دوره ابتدایی را در اردکان و دبیرستان را در مشهد به تحصیل پرداختم. مقطع لیسانس و دوران خدمت سربازی را در آبادان سپری کردم و نهایت برای ادامه تحصیل در سال 1351 به انگلستان سفر کردم. همچنین پس از فعالیت ها در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1383 برای فرصت مطالعاتی به اتریش سفر کردم. همسرم لیسانس ادبیات هستند و حاصل ازدواج ما، دو دختر است که هر دو تحصیلات عالیه دارند. ...
عکس خاص از بهنوش بختیاری +تصاویر دیده نشده
نفره به دنیا آمد و یک خواهر و دو برادر دارد که هر سه بزرگ تر از او هستند.بهرام پدر بهنوش بختیاری اصالت بختیاری است و از لرهای غیور کشورمان است اما اشرف خانم مادر خانم بازیگر تهرانی است و ماجرای ازدواج پدر و مادر بهنوش بختیاری به سال 45 و 46 بازمیگردد که برای اولین بار به صورت اتفاقی با هم دیدار کردند و در حالی که مادر بهنوش بختیاری تنها 13 ، 14 سال داشت زندگی مشترکشان را آغاز کردند. ...
نمایشنامه نویس و طراح عروسک محله رضاشهر کارش را از عکاسی شروع کرد
مسابقات عکاسی منطقه، مقام اول را به دست می آورد: آشنایی ام با عکاسی و شرکت در مسابقه عکاسی سبب شد تا آن را با جدیت بیشتری دنبال کنم. بعد از آن مسابقه با همراهی داور مسابقاتی که در آن شرکت کرده بودم، استاد حسین برابادی عکاسی را به شکل حرفه ای ادامه دادم. با راهنمایی او با سبک های هنری آشنایی پیدا کردم و وارد دنیای هنر شدم. اگر بخواهیم ورود جدی امیریوسفی به دنیای هنر را بدانیم باید به سال 74 برگردیم ...
متهم: مادرم مرا به شوهرم فروخته بود
قلم | qalamna.ir : گروه حوادث:حدود یک سال قبل مردی افغانستانی که سرایدار یک خانه ویلایی در ملارد بود به طرز مرموزی ناپدید شد. پس از مدتی سحر همسر 17 ساله وی و دختر کوچکش نیز خانه ویلایی را ترک کردند.در ادامه رسیدگی به این پرونده و در حالی که همسر اول این مرد پیگیر ماجرای ناپدید شدن همسرش بود و هوویش را در این ماجرا مقصر می دانست چند ماه بعد مأموران پلیس موفق به شناسایی محل زندگی سحر در ...
روایت خانواده شهدای حادثه تشییع سردار دل ها در کرمان/ و عاشقان به او پیوستند
مراسم شرکت می کنم وقتی خبر شهادت ایشان را شنیدم بسیار ناراحت شدم. دختر شهید افضلی نیز افزود: صبح تشییع من با مادرم همراه بودم اگر می دانستم این اتفاق برای او می افتد هرگز از او جدا نمی شدم و او را تنها نمی گذاشتم. اتفاق ناگوار مراسم تشییع غم از دست دادن سردار سلیمانی را بیشتر کرد، اما وقتی پای صحبت خانواده ها نشستیم و از آن ها درباره این اتفاق پرسیدم دیدگاه آن ها مهر تاییدی زد به ...
یک روز بهترین جهان می شوم
59سانتی متر. غصه نخوردی؟ شاید قبل از اینکه به فوتسال بیایم، ناراحت بودم ولی بعدش که فوتسال را شروع کردم، همه چیز خوب پیش رفت. اگر در فوتبال می ماندم، حذف می شدم. ولی الان در بالاترین سطحی. بله. طی 3سالی هم که در لیگ برتر بازی می کنم، یک بار با مس نایب قهرمان شدیم و یک بار قهرمان. سال اول هم که در مشهد برای سیاه جامگان بازی کردم. قرارداد دروازه بان تیم قهرمان لیگ که الان یکی ...
بهاره رهنما و همسرش / عکس و بیوگرافی
سالگی جز اینکه بچه حاضر جواب و سرتق جمع بودم کلی ترانه و قصه برای ادا درآوردن در جمع بزرگ تر ها تو آستین داشتم اما با دیدن یکی از فیلم های علیرضا داوود نژاد عاشق بازیگری شدم و تصمیم گرفتم شغل آینده ام همین باشد رقیب عشقی در 14 سالگی بعد از آشنایی با عباس معروفی یکی از دوستان پدرم رقیب تازه ای برای عشق بازیگری ام پیدا شد و آنهم نوشتن داستان بود بازیگری از 17 سالگی در نهایت سال 1370 وقتی 17 ساله بود در فراخوان تست بازیگری حاضر شد و پس از قبولی اولین بار در فیلم افعی کنار جمشید هاشم پور بازی کرد. ...