آرزویی که علی انصاریان درباره مرگ کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
قائدی: قبل از بازی تمرکزم را به هم زدند
مهدی قائدی در پایان دیدار استقلال و نساجی اظهار داشت: من به خاطر آن ضربه پنالتی عذرخواهی می کنم خودم خیلی ناراحت شدم و این فوتبال است، پیش می آید و امیدوارم هواداران من را ببخشند. وی افزود: برای اولین بار می خواهم در خصوص خودم مصاحبه کنم. نزدیک 5-6 ماه است باشگاه به من قول داده است و گفته اند قراردادم را درست می کنند. تا همین الان، امروز و فردا می کنند. نمی دانند که ما از لحاظ روحی به ...
دوربینم همراه مردم بود
ها و کوچه های تهران شد. 25ساله بودم که به عنوان عکاس رسمی روزنامه اطلاعات استخدام شدم. در زمینه ورزش هم فعال و عضو تیم منتخب شهرری بودم و به همین دلیل عکاسی ورزشی را ادامه دادم. در این مدت هم به مسابقات فوتبال جام جهانی، جام آسیایی و بازی های المپیک و... و. برای عکاسی می رفتم. تا سال 1366در روزنامه اطلاعات ماند و بعد از آن به عنوان عکاس ورزشی در کمیته ملی المپیک مشغول کار شد. درست 7سال ...
عشق به بازیگری زن جوان را تبدیل به سارق کرد
. وقتی متوجه شد عاشق بازیگری هستم به دروغ مدعی شد که آموزشگاه بازیگری دارد و می تواند مرا تبدیل به یک بازیگر معروف کند. او مدعی بود که نویسنده و کارگردان است. با وعده هایش فریبم داد. اوایل با هم چت می کردیم و بعد از مدتی با هم قرار ملاقات گذاشتیم. وقتی به خودم آمدم متوجه شدم که دلباخته آرش شده ام درصورتی که متاهل بودم. به همین دلیل عذاب وجدان به سراغم آمد. تصمیم گرفتم به این رابطه پنهانی پایان بدهم ...
جوان 40 ساله: دیگر کسی مرا آدم به حساب نمی آورد
کسی مرا آدم به حساب نمی آورد و همه از من گریزان بودند چون به هر بهانه ای سعی می کردم از اطرافیانم پول بگیرم تا هزینه های اعتیادم را تامین کنم. یک بار در یکی از مراکز ترک اعتیاد بستری شدم تا از شر اعتیاد رهایی یابم اما فقط یک هفته دوام آوردم و دوباره برای پر کردن خلأهای عاطفی ام به مواد مخدر پناه بردم. حالا دیگر نه تنها از خانواده بلکه از جامعه نیز طرد شده بودم و خودم را زباله ای بی مصرف می دیدم ...
آرش انیسی: برای ساخت فیلم مامان جنگیدم
روز باید پشت سر هم سر صحنه بروی و همه چیز را مدیریت کنی، موقعیتی متفاوت و سخت است. او ادامه داد: این فیلم برای من متفاوت بود و از نتیجه کارم راضی هستم. طهماسبی گفت: اکثر صحنه های فیلمبرداری این کار داخلی بود. من و آرش انیسی برای چگونگی روایت این فیلم از منظر فیلمبرداری جلسات متعددی در پیش تولید داشتیم و زمان فیلمبرداری چالش جدی نداشتیم. میلاد موحدی نیز در خصوص ...
نشست خبری فیلم مامان برگزار شد/ روایت اقتدار و مهربانی همزمان مامان
دارم چون برایشان زحمت کشیدم. وی ادامه داد: مفتخرم که بخش زیادی از این زحمات در کنار آقای برزگر بوده و حضورش به من می گوید کار ارزش دارد. واقعیت این است که همه نقش هایم را دوست دارم گاهی برخی سناریوها را می خوانم و حسرت می خورم که کاش من هم همکاری می کردم ولی نقش های خودم از آثارم دارای ویژگی های فوق العاده ای هستند. هر سه نقش اخیرم سه کارگردان فوق العاده در کنارم بودند که حضورشان تاثیر ...
گریم حرفه ای دختر سارق برای سرقت میلیونی
ام را ترک کرد و روز بعد تماس گرفت تا برای برداشتن وسایلش به خانه ام بیاید. وی گفت: او به خانه ام که آمد شروع کرد به جمع کردن وسایلش. بعد برایم یک فنجای چای ریخت. چای را که نوشیدم دچار سرگیجه و خواب آلودگی شدم. به سمت اتاق خواب رفتم که کمی استراحت کنم اما دیگر چیزی نفهمیدم. چشمانم را که باز کردم در بیمارستان بودم. پرستو مرا بیهوش کرد و همه پول ها، طلاها و دلارهایم را که حدود 150میلیون تومان ...
هدفگذاری مامان برای اکران آنلاین/ سینما فقط فیلم پرفروش نیست
فیلمی سخت اما لذت بخش بود. وی افزود: نقشم در فیلم مصلحت کوتاه بود اما در مامان بلند. البته سر مامان اذیت شدم، چون هرگز با مادر خودم اینچنین برخورد نمی کنم. فرید طهماسبی مدیر فیلمبرداری مامان گفت: من در 26 سالگی با این فیلم وارد مسیر جدیدی در سینما شدم. اینکه 40 روز پشت سر هم سر صحنه برویم و فیلمبرداری کنیم، تجربه جدیدی برای من بودم که قبلا فیلم کوتاه کار کرده بودم. میلاد موحدی آهنگساز درباره تجربه اش از مامان گفت: اوایل کار با آقای انیسی چالش داشتیم. خوشبختانه نگاه و شناخت درستی به موسیقی داشت و امیدوارم نتیجه نهایی خوب شده باشد. انتهای پیام/ ...
روایت زنی که با انتخابی اشتباه به دام هیولایی شوم افتاد
. همه چیز مثل یک خواب و رؤیا بود. باورم نمی شد با این عجله سر سفره عقد بنشینم. من و حسن چندماه نامزد کرده بودیم و سپس با کمک مالی خانواده اش زندگی خود را آغاز کردیم اما از همان لحظه ای که پا به خانه شوهر گذاشتم متوجه رفتار و حرکات مشکوک او شدم و دلهره و نگرانی خاصی پیدا کردم. ابتدا فکر می کردم بیماری خاصی دارد اما بعد از مدتی اعتیادش را علنی کرد. با شنیدن این مساله شوکه شدم. با خودم ...
من نصرت الله وحدت، بچه خاک پاک اصفهان هستم
نام هنرمندان سابق و بعضی همدوره ای هایش جا گرفت. نصرت اله وحدت این روز ها در کنار دوری 38 ساله از سینما با خاطرات آن زندگی می کند. هنرمندی که می رود پا به سن 90 سالگی بگذارد و در همین ملاقات اول وقتی تعجب ما را دید با حاضرجوابی اصفهانی گفت: می دانم دنبال وحدت فیلم های سینمایی هستید، من پدر آن وحدت هستم! شوخی ظریفی که این گفتگو به بهانه آن شروع شد. خوانندگان نشریه خیلی دوست دارند بدانند ...
ترفند پرستار خانگی برای خالی کردن حساب صاحبخانه
...> کینه فرنگیس را به دل گرفته بودم. در مدتی که پرستار خانه اش بودم هر کاری از دستم برمی آمد برایش انجام دادم اما او در عوض به من تهمت سرقت زد. حقوقم را بموقع نمی داد و مدام اذیتم می کرد اما چون نیاز مالی داشتم هیچ حرفی نمی زدم و درنهایت هم با بهانه سرقت مرا اخراج کرد. من انگشترش را ندزدیده بودم اما برای انتقام تصمیم به سرقت گرفتم. روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟ من مدتی قبل با مرد جوانی ...
انصاریان: من را کنار پدرم خاک کنید
لوسترسازی و مکانیکی و تراشکاری بگیر تا پادویی در بازار. به هر حال پدر ما کارمند بود و تمام تلاشش را برای مان می کرد و سعی می کرد زندگی خوبی داشته باشیم، اما من از همان بچگی هم دوست داشتم دستم توی جیب خودم باشد . آن موقع ماهانه 10 تا 15 هزار تومان حقوق می گرفتم. 3 روز در هفته هم بعد از ظهر ها می رفتم سر تمرین فوتبال . الان وقتی به آن روزها فکر می کنم، از اینکه تابستان ها به جای گردش یا خوابیدن و تفریح ...
روایتی از زندگی همسر شهید غواص علی اکبر ابراهیمی | 18 ماه عاشقی، 38 سال بغض
...، این بنده های خدا هم فکر کردن جدی گفتم به خاطر دل پدر و مادرش و من این ها را گفت. مادرش آمده بود توی حیاط گریه می کرد می گفت: تو رفتی برای جبهه ثبت نام کردی می گفت: نه مادر، من که گفتم نمی رم من، ولی باور نکردم. به دلم افتاده بود که همه چیز دارد تمام می شود 40 روز بعد زایمان کردم. توی این 40 روز ترس توی بدنم بود. شب ها گاهی بلند می شدم، می دیدم از روی تشک رفته روی زمین خشک ...
بهشت زیر پای مادران است اما دنیا زیر پای مادران شهدا/ از مادر شهید ژاپنی تا مادری که شهدا به عیادتش آمدند
قندپهلو می آورد، مُشت مُشت نقل و کشمش و انجیر توی جیبم می ریخت و دست روی شانه ام می گذاشت و آرام –جوری که فقط خودش و خودم بشنویم-، می گفت: چیزهایی را که امروز برایت گفتم، تا حالا به کسی نگفته بودم... و همان موقع که می شدم محرم اسرار مادر شهید، من درست وسط بهشت بودم... برای گفتن از آن روزها، روز مادر، بهانه مبارکی است. برای مرور خاطرات همنشینی با مادران شهدا که دنیا به بهشت فخر می کند که ...
قتل به خاطر سختگیری های مادر | دختر کینه ای به مادرش کمک نکرد
پیش آزاد شد. یک بار زنگ زدم، وقتی فهمید منم، گوشی را قطع کرد. نه. اصلا به خوابم نیامده. تا دیپلم. کنکور دادم و دانشگاه دولتی قبول شدم اما به خاطر یک تجدیدی نتوانستم ثبت نام کنم به همین خاطر درس را کنار گذاشتم و سرکار رفتم. پدرم مرا قبول کند و برگردم پیش او. من قبول دارم اشتباه کردم اما همه چیز در یک لحظه رخ داد. تمام صحنه آزار و اذیت مادرم یک دفعه مقابل چشمانم آمد. ...
حسینی در نقش شیربیگی|خانم گل جدید فوتسال ایران و خراسان
ملی دختران به جمع 8 تیم برتر آسیا نیز رسیدیم. ترک فوتبال برای پیشرفت حسینی ادامه می دهد: از آن زمان با دعوت مربی تیم ملی که در سپاهان حضور داشت، به تیم اصفهان پیوستم و 2 سال در لیگ برتر بازی کردم. از سال قبل تصمیم گرفتم وارد فوتسال شوم. چون در همه این سال ها در سالن تمرین می کردم و فوتبال و فوتسال را دوست داشتم، اما احساس کردم پیشرفتی که در فوتسال بانوان ایران وجود دارد، بیشتر از ...
گزیده ای از آخرین مصاحبه جام جم با علی انصاریان:خداحافظی؟! یعنی چه؟!
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، علی انصاریان پس از روزها جنگیدن با ویروس کرونا آسمانی شد و از میان ما پرکشید. جواب های آن روز علی در کافه میرداماد را بارها و بارها خواندم. چیه این زندگی... با مرگ مساله داری؟ خیلی. از مرگ خوشم نمی آید. این همه سختی می کشی بعد یکباره از این دنیا بروی... خداحافظ...یعنی چه! اگر نامیرا شوی چگونه زندگی می کنی؟ همین جوری که الان زندگی می کنم به زندگی ادامه خواه ...
مرحوم انصاریان: قلعه نویی من را استقلالی کرد/گفتند به درد پرسپولیس نمی خوری/برای استقلال جان می دهم
پول هم بدهند، اینقدر دروغ نگو...؛ خلاصه که اتفاقات خوبی بود ولی سختی زیاد کشیدم. مجبور بودم صبح ها سر کار بروم و بعدازظهرها بروم فوتبال بازی کنم. یعنی من کابل سازی، تراشکاری، مکانیکی و ... همه اینها را گذرانده ام چون مامانم می گفت تو این خیابان ها ول می شوی و به خاطر همین باید می رفتم سر کار. کاملا سیستم سنتی بوده. - اوه! ما بزرگ شده این اتفاق هستیم. همه باید تابستان خودشان ...
آرزوی که در روز مادر برآورده شد؛ دوست دارم قبل از مادرم بمیرم
واقعا آرزویم بود که متاسفانه 20 روز قبل از بازی ها رباط صلیبی پایم پاره شد و هرگز به این آرزویم نرسیدم! بعضی ها معتقد هستند از زمانی که از پرسپولیس جدا شدید دیگه هیچ وقت موفق نبودید. اصلا دیگر دوست نداشتم که فوتبال بازی کنم. با احترامی که برای همه تیم هایی که به آنها محلق شدم قائل هستم، در پرسپولیس به خاطر علاقه ای که به این تیم داشتم با عشق بازی می کردم. عاشقانه پرسپولیس را ...
علی انصاریان درگذشت / علی همبازی مهرداد میناوند شد / خنده هایت فراموش نمی شود + عکس ها
. *قلعه نویی و استقلالی ها فوتبال من را قبول دارند. (در روز هایی که آری هان از پرسپولیس او را کنار گذاشت) *با رفتن به استقلال خودزنی کردم. انگار با خودم لج کرده بودم. *بدترین خاطره فوتبالم، روزی بود که مقابل پرسپولیس در دربی بازی کردم. *دوست دارم زمان مرگم را خودم تعیین کنم. *کاش قبل از مادرم بمیرم. *من همه زندگی ام را مدیون ...
جنجال ازدواج 50میلیونیِ دختر 15ساله
اجبار در خانه ماندم و مشغول پاک کردن زعفران شدم تا از این طریق درآمدی کسب کنم و با پول هایی که گاهی پدر و مادرم به عنوان پول توجیبی به من می دادند برای خودم پس اندازی داشته باشم اما در این میان همواره به خاطر توهمات شیشه ای پدر و مادرم در عذاب بودم، چون آن ها مدام مرا کتک می زدند به گونه ای که آثار آن روی بدنم باقی می ماند. در عین حال من همه ناملایمات زندگی را تحمل می کردم تا این که یک ماه ...
ازدواج اجباری دختر 15 ساله با پیرمرد 88 ساله / پدر دختر 50 میلیون تومان گرفت !
، تحصیل به صورت مجازی ادامه یافت، من مجبور به ترک تحصیل شدم چرا که پدر و مادر معتادم نمی توانستند برای من تلفن همراه بخرند. خلاصه به اجبار در خانه ماندم و مشغول پاک کردن زعفران شدم تا از این طریق درآمدی کسب کنم و با پول هایی که گاهی پدر و مادرم به عنوان پول توجیبی به من می دادند برای خودم پس اندازی داشته باشم اما در این میان همواره به خاطر توهمات شیشه ای پدر و مادرم در عذاب بودم، چون آن ها ...
علیپور: همه چیز درباره بازگشتم به پرسپولیس شایعه است
که آنجا هستی. اوضاع آنطور که فکر می کردی پیش رفته است؟ طبیعتا تا بخواهم در کشوری که یک فوتبال حرفه ای دارد جا بیفتم نیاز به زمان بیشتری دارم. من هم تازه آمدم و کار طبیعتا سخت است. طبیعی هم هست که کارمن با نیمکت نشینی آغاز بشود چون من دیر به تیم اضافه شدم و تا بتونم خانواده ام را کنار خودم بیاورم زمان لازم بود. در نهایت به لطف کسانی که اینجا بودند و رفتار باشگاه، شرایط خوب است و من راضی ام ...
بانوان قدرتمندی که به تاجران موفق تبدیل شدند
خرید سوغاتی با خود برده بودم راهی این سفر شدم. این سفر باعث شد که خدا را نزدیک تر از همیشه به خود احساس کنم و روز آخری که قصد برگشت به تهران را داشتیم فهرستی را که 40 خواسته و آرزوی خود را در آن نوشته بودم از خدا خواستم. دانشور افزود: از این همه خواسته خود در درگاه خداوند شرمنده شدم و همان جا از او خواستم تا مشکلاتم حل شود و به ازای آن یک چهارم از درآمد خود را صرف امور خیریه کنم. این شد ...
تمام افتخارم تلاوت قرآن و خادمی بارگاه منور رضوی است
... جلسات قرآنی هم دارید؟ بله. حدود هشت سال است که مدیریت چند جلسه بانوان را در طول هفته بر عهده دارم، اما با شیوع ویروس کرونا این جلسات فعلا تعطیل است و جلسات در فضای مجازی دنبال می شود. یک بانوی فعال قرآنی که به کسوت خادمی امام مهربانی ها نیز مفتخر است، چه مسئولیت سنگینی را بر دوش خود احساس می کند؟ من برای هر کسی در جایگاه دختر، مادر، همسر، استاد و دوست هستم. رفتار و ...
چند روایت درباره اینکه مادرها همیشه هستند، حتی اگر در پیش چشمانمان نباشند
لبخند های زورکی و محض دل خوشی ما هم خبری نبود. فقط پلک هایش تکان می خورد، آن هم با کلی زحمت و به سنگینی. همیشه توی دست های لاغر و نحیفش سرم بود و خواهرم مدام با یک تکه پنبه خیس، لب های خشکش را مرطوب نگه می داشت. من همه این صحنه ها را می دیدم، ولی غم سنگین پشتش را نه. به همین دلیل، هرگز مرگ مامان را پیش بینی نمی کردم. در عوالم خودم سیر می کردم و منتظر بودم مامان یک روز از روی تخت بلند ...
شاهو رستمی: سیمرغ بلورین جشنواره سرنوشت یک بازیگر را تغییر می دهد/امسال برای اهالی تئاتر فاجعه بار گذشت
دلیل مدتی همه کار کنار گذاشتم و صرفا مشغول بازیگری شدم، زیرا به خودم گفتم من نیامده ام که کتابفروش شوم. امسال برای اهالی تئاتر فاجعه بار گذشت، بسیاری از دوستانم حتی پول اجاره خانه خود را نداشتند و به شهر های خودشان برگشتند، حتی خود من هم به فکر برگشت بودم که اتفاق این فیلم پیش آمد. وی آرزوی خود برای جوانان تئاتری را اینگونه تشریح کرد: اگر روزی برای گرفتن سیمرغ بالای سکو بروم از تمام ...
میم مثل مهر مثل مادر
خودم وسایلم را از هم تشخیص دهم. کودکی هایش را با موسیقی گذراند و از محضر استادانی چون محمد نوری بهره جست: درست است تمام کودکانگی هایم را در نت های موسیقی خلاصه کردم، اما همیشه دوست داشتم در رشته روان شناسی درس بخوانم و به سختی هم موفق شدم مدیر گروه را راضی کنم تا اجازه ادامه تحصیل در رشته روان شناسی را بدهد. در واقع، اصرارم به ادامه تحصیل در این رشته این بود که به همه ثابت کنم یک نابینا هم می ...
خانم دکتر همیشه آنلاین
و بی پناه که تحمل درد و رنج را ندارند پس همه تلاشش را می کند که آنها زودتر سلامتی خود را بازیابند. اسمش را بارها شنیده بودم و خودم نیز بارها برای درمان فرزندانم نزد او رفته بودم، دوست داشتم یک روز پای صحبتش بنشینم و ببینم با چه تعهدی این همه صبر را برای تک تک بیماران کوچک و قد و نیم قد خود صرف می کند و شماره همراهش در اختیار تمام بیماران است. وقت مصاحبه را هماهنگ کردم و در ...