سایر منابع:
سایر خبرها
دیدار مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان با خانواده فرزند شهید و معلم جیرفتی "فخری شهریاری سرحدی"
برای همین خودم را با انجام کاری در این زمینه نشان دادم و توانستم نظر مدیر آموزش و پرورش را جلب کنم و کمی بعد مرا با حفظ سمت به عنوان متصدی کامپیوتر به شهرستان عنبرآباد فرستاند من هم برای این که یک گام به معلمی نزدیک تر شده بودم و با پذیرفتن این شغل می توانستم رضایت همسرم را نیز جلب کنم با خرسندی پذیرفتم و کارم را شروع کردم. شرایط به گونه ای پیش رفت که نتوانستم از این پست خارج شوم حالا ...
سرقت مسلحانه به خاطر مخارج زایمان
آن ها را سرقت کنم. من هم، چون همسرم باردار بود و برای زایمانش پول لازم داشتم قبول کردم. آن مرد نقشه خانه شاکی را به من داد و من هم بر اساس آن به محل نگهداری پول و دلار ها رفتم و سرقت کردم. البته اسلحه متعلق به من نبود اسلحه دست سینا دیگر متهم پرونده بود و ما فقط از آن اسلحه برای تهدید استفاده کردیم. پلیس متوجه شد فردی که نقشه خانه شاکی را به سارقان داده است از آشنایان شاکی ...
یک شیفت کاری همراه با سرپرستار بخش کرونا
.... ساعت حدود 3 بعد از ظهر است و حالا خانم قربانی بعد از تقریباً 7 ساعت کار پر از مشغله راهی خانه شده. او یک بانوی ایرانی است و با وجود تمام خستگی های یک شیفت سخت کاری، بر خودش واجب می داند که وظیفه خانه داری اش را دنبال کند، البته ناگفته نماند که او عاشق خانواده و کارهای مربوط به خانه است و این کار را با عشق انجام می دهد. او از زمانی که از بیمارستان بیرون می آید شروع می کند ...
همین یک دلیل برای طلاق کافیست!
قرار می دهی و به همین دلیل او دیگر از دست تو خسته شده است. و او در پاسخ به من گفت: مگر ما نباید به نظم اهمیت بدهیم؟، مگر ما نباید به این صورت با آن صورت رفتار بکنیم؟، زن من حتی فعالیت های ساده بانکی را بلد نیست ومن فقط تلاش داشتم که تنها اخلاق بد همسرم را تغییر بدهم. و من به او گفتم چه کسی این باید را تعیین می کند؟ به هرحال او فردی متفاوت است و تو باید تفاوت های او را بپذیری. ...
همسرم فکر می کند عابربانکم!
بهانه های مختلف از من پول می گرفت. یک بار لباس می خواست، یک بار کفش، یک بار هم وسایل خانه؛ من هرچه درآمد داشتم باید خرجی می دادم. هر روز از من خرجی می خواهد. مگر من چقدر درآمد دارم؟ من ازدواج کردم تا از تنهایی نجات پیدا کنم و آرامش داشته باشم. ولی از وقتی ازدواج کرده ام به جای این که خوشبخت شوم، فقط دارم پول خرج می کنم. هر بار هم اعتراض می کنم، فریبا می گوید به عنوان شوهر این وظیفه من است که به ...
از فروشگاه زیر پله تا چهره ماندگار پوشاک کشور / یک دست لباس ارزآورتر از یک بشکه نفت
خبرگزاری فارس- همدان، سولماز عنایتی: این بار قصه از کت و دامن و یک دست لباس کلید خورد؛ از نخ و دکمه تا برش و دوخت و دست آخر یک دست لباس، لباسی که هم تن را می پوشاند و هم برای خیلی ها نان دارد. از نساج و پارچه باف گرفته تا دوزنده و خیاط و البته توزیع و فروش و فروشنده، در اصل باید آن را صنعتی بزرگ دانست که به تولید ثروت و البته ایجاد اشتغال ختم می شود، هم جهش تولید را محقق می کند و هم ...
کارگاه خیاطی که چرخ اشتغال 14نفر را به گردش درآورد/ مشاغل خانگی درغربت بی توجهی مسئولان اقتصاد را رونق ...
با مادرم صحبت کردم که بتوانم برش الگوی لباس هایش را انجام دهم چون فکر می کردم اگرچه دوخت به مهارت نیاز دارد اما برش کار سختی نیست. این بانوی کارآفرین اضافه کرد: آن زمان به ازای هر برش از مادرم 500 تومان دستمزد دریافت می کردم و شاید در روز اگر تمام وقت کار می کردم می توانستم 10 الی 12 برش را انجام دهم تا اینکه در نهایت بعد از سه ماه تصمیم گرفتم کار دوخت را به تدریج شروع کنم. ...
خراش گردن راز قتل همسر را برملا کرد
مشاجره کردیم. وقتی مشاجره ما بالا گرفت من کنترلم را از دست دادم و شال را به دور گردنش انداختم و کشیدم. او تلاش کرد خودش را نجات دهد و با ناخن به صورت و گردنم چنگ زد، اما تلاش او فایده نداشت و همسرم فوت شد. پس از آن مانده بودم با جسد چه کنم تا اینکه تصمیم گرفتم جسد را در حاشیه شهر رها کنم. بعد جسد را داخل کیسه زباله بزرگ گذاشتم و با خودروی شخصی ام در حاشیه شهر رها کردم. وقتی ...
نمودهای عمیق تر فرهنگ ایرانی در لباس های دهمین جشنواره مد و لباس فجر
تلاش می کردند در خانه باشند و در مراسم شرکت نکنند. وی ادامه داد: اما علی رغم تمام این مسائل عده ای فعالانه در حوزه مد و لباس تلاش کردند و در روزهای پایانی مهلت فراخوان جشنواره، آثار قابل توجه و بسیار خوبی به دست ما رسید. این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) یکی از مشکلات موجود کنونی را نبود پارچه مناسب در بازار دانست و اظهار کرد: طراحان نتوانستند پارچه هایی که می خواستند را در ...
گیریم که ختم لاکچری! به من و شما ربطی دارد؟
بعد خرامان خرامان پله ها رو طی کرد و به جمع پیوست. معنی لاکچری رو تا مغز استخون حس کردم ، کلیپ مراسم ختم لواسان رو دیدیم، همسرم میگه نمیشد خبرمون کنن بریم ما هم بغل مراسمشون، عروسی بگیریم بدین صورت که لباس بپوشیم و دم بله گفتن رو با بادکنکاشون، تنظیم کنیم. اینجوری عروسیمون لاکچری میشد ، این مراسم ختم لاکچری تو لواسان آخر تازه به دوران رسیدگی است. طبقه تازه متولد شده ، این مراسم ختم لواسان سمی ترین ویدئو هفته بود. ، اختلاف طبقاتی فقط اونجا که با اون لباسایی که اونا رفتن مراسم ختم ما میریم عروسی . ...
اخبار حوادث روز، 99/11/29
همان موضوع قدیمی با هم مشاجره کردیم. حسن به آشپزخانه رفت و من هم دنبالش رفتم. در یک لحظه از شدت خشم کنترل خودم را از دست دادم و با چاقویی که همراه داشتم، ضربه ای به برادرم زدم. او ناگهان غرق در خون شد. همان موقع به شدت ترسیدم و از کاری که کرده بودم، پشیمان شدم؛ به همین دلیل حسن را به بیمارستان رساندم تا جانش را نجات بدهم. از طرفی، چون می ترسیدم خودم گرفتار شوم، فرار کردم تا ...
مهندس کامپیوتر قتل نامزدش را انکار کرد
شهرستان زندگی می کردند و من به تنهایی در تهران ساکن بودم به همین خاطر بیشتر وقت در خانه مجردی پریا زندگی می کردم. متهم ادامه داد: من دانشجوی دکترای رشته آی تی بودم و وضع مالی خوبی داشتم، اما پریا توقع زیادی از من داشت و می خواست او را به سفر خارج ببرم. در این مدت سعی کردم او را راضی نگه دارم حتی خانه ای که خریده بودم را به نام او سند زدم، اما او قانع نمی شد و می خواست خودروام را نیز به نام ...
روایتی از تلخی های طلاق/ دختری که سلفی هایش دفترچه خاطراتش بود
کنار هنر فیلمسازی باید کسب کند که همانطور که می تواند سرمایه گذار را جذب کند همانطور هم بودجه تولید فیلم را مدیریت کند تا همکارانش در یک بازه طولانی مدت در کنارش بمانند. چه برنامه ریزی ای برای پخش و اکران این فیلم گرفتید؟ در همه جای دنیا خاستگاه اصلی مستند تلویزیون ها هستند. چه تلویزیون های کابلی چه شبکه های تلویزیونی دولتی. ما بعد از گذراندن دوران جشنواره سینما حقیقت در زمینه ...
نویدکیا: بازیکنی را به زوردر سپاهان نگه نمی دارم/همیشه دوست داشتم استقلال و پرسپولیس را شکست دهم
راحت بود. اینکه ببینم تا چه حد می توانم کمک کنم به خودم بر می گردد. یک شب با ساکت صحبت کردم و قرارداد سه ساله بستم. قبل از آن در خانه استراحت می کردم و با دخترم سرگرم بودم. تحقیقات فوتبالی انجام می دادم. دو کلاس مربی گری B و C رفتم. در کلاس A هم قصد شرکت داشتم اما گفتند باید دوسال کار کنم. موافقت نکردند و من هم قبول کردم. سرمربی سپاهان در خصوص اعتماد هواداران این تیم به او عنوان کرد ...
شفافیت را از ما آغاز کنید
اش آشناست. گفتم: برادر من شمارو جایی ندیدم؟ حرف خودم رو قطع کردم و گفتم: به به شما کجا اینجا کجا؟ شما الان باید خواب باشین. گفت: تیکه میندازی فرزندم؟ تا همین الان صحن بودم. دو دقیقه مرخصی گرفتم، یه کار اداری داشتم. بهش گفتم: تیکه چیه، نفرمایید. آقا خیلی خوشحالم از اینکه می بینمتون. چه خبر جون دل؟ برقراری عزیز؟ سر کیفی؟ جواب داد: خدا رو شکر. این روزها درگیر کلیات بودجه هستیم دیگه. بالاخره مملکت رو ...
جزئیاتی از کار و زندگی یک زوج مکانیک
گذراندم و افتادم در همین کار. اما چطور می شود جلوی همه ایستاد و زندگی را شروع کرد؟ بهاره خاطرات خوبی دارد: امید مکانیک سیار بود، من هم ترک موتور می نشستم و با هم کارت پخش می کردیم. وقتی کسی زنگ می زد، من تلفن را جواب می دادم و آدرس می گرفتم. با همان موتور می رفتیم سراغ ماشین. اوایل که چیزی بلد نبودم، کمی هم سخت بود، برای همین امید به من می گفت تو عقب بایست و خودش می رفت سروقت ماشین. ابزار ...
یک روایت متفاوت از کتابدار سیار 60 روستا/ ساکی پر از کتاب و سفر با مینی بوس!
کتاب به امانت بیاورد. وی اضافه می کند؛ در حال حاضر پسر من پنج سال دارد، بار اول کتابی حاوی تصاویر بزرگ برایش به امانت گرفتم تا او از دیدن تصاویر لذت ببرد کمی که گذشت از من خواست تا برایش متن کتاب را بخوانم من هم خواندم و کتاب را در گوشه ای قرار دادم، ناگهان دیدم امیرعباس خودش کتاب را باز و شروع به خواندن کرد... خانم آخوندی ادامه می دهد؛ کم کم پسرم با کلمات و حروف آشنا شد تا جایی ...
حکایت بانوی 58 ساله مصری که زندگی خود را وقف قرآن کرد
الله رفتم و در آنجا مشغول یادگیری قرآن کریم شدم. وی می افزاید: در سن 9 سالگی قرآن را به صورت کامل حفظ کردم و به دلیل مهارت های که داشتم، شیخ عبدالرحمن به من اعتماد کرد و مرا به عنوان مسئول حفظ قرآن هم کلاسی های هم سن خودم که در حفظ قرآن ضعیف تر بودند، انتخاب کرد. آن زمان قرآن را روی لوح های چوبی می نوشتیم. من زندگی خود را صرف تلاوت و حفظ قرآن کرده بودم و در مراسم عزاداری قرآن تلاوت می ...
ماندانا دانشور کیست؟ + عکس با همسر مشهور و مطلقه اش
ما از آنجا شروع شد.من آن زمان دانشجوی رشته کارگردانی بودم. ماندانا دانشور :من ماندانا 16 ساله,محصل بودم. حمید گودرزی: این آشنایی ادامه پیدا کرد و با پیشنهاد ازدواج من,مخالفت های اولیه خانواده همسرم شروع شد چون آنها در آمریکا ساکن بودند. حمید گودرزی :تا حدی بله و مساله دیگر این بود که سطح اقتصادی خانواده همسرم,از خانواده من بالاتر بود. ماندانا دانشور ...
زن 36ساله: شوهرم انواع سلاح های سرد را زیر متکا می گذاشت
مددکار اجتماعی کلانتری گفت: هفت سال بیشتر نداشتم که پدرم به طور ناگهانی دچار ایست قلبی شد و از دنیا رفت. بعد از آن، مادرم ما را زیر بال و پر خودش گرفت و هشت خواهر و برادرم را بزرگ کرد. از همان دوران کودکی آرزو داشتم خلبان شوم و در آسمان ها پرواز کنم. به داشته هایم قانع نبودم و دختری بلندپرواز بودم. می خواستم یک شبه هر آن چه را دوست دارم به دست آورم. به همین دلیل با هر کسی به راحتی ارتباط برقرار می ...
عهدی که اصغررا همنشین همیشگی یک شهید کرد
داشتم و هم درد. نماز ظهر را که خواندم کنار سجاده خوابیدم. داشتم به اصغر گلایه می کردم که چرا وقتی مریض می شوم به عیادتم نمی آیی که در همان حال خوابم برد. در عالم خواب اصغر را دیدم که با لباس بسیجی وارد خانه شد. سلام کرد، جوابش را دادم و شروع کردم به درددل کردن که چرا احوالی از من نمی پرسی؟ دارو ها را نشانش دادم. بعد تسبیح تربتی که از کربلا آورده بودم را به دستش دادم و گفتم به تسبیح دستی بزن تا من ...
متهم به قتل: همسرم خودش از پله افتاد
با هم داشتیم جدا شدم، اما حضانت دخترم به من سپرده شد. بعد از چند وقت با میترا آشنا شدم که او هم از همسر سابقش یک دختر داشت وقتی باهم ازدواج کردیم، اوایل همه چیز خوب بود و صاحب یک پسر هم شدیم اما رفته رفته اختلافاتمان زیاد شد ،چراکه او زنی عصبی بود و مدام با دیگران دعوا می کرد. روز حادثه در حال جابه جایی اسباب خانه بودیم که متوجه شدم پسرم گریه می کند. به سراغش رفتم که به یکباره صدایی ...
مزرعه ای که محصولش پسته و عروسک است! +عکس
گذاشتنم پشت دارقالی. تو روستا قالی پُر(زیاد) می بافتیم. گوسفندان را چرا می بردیم. نان می پختیم و وقت بازی کردن نداشتیم. فقط نمی دانم چطور شده بود من یک عروسک با سیخ چوبی درست کرده بودم، اسمش سنجد بود. خودم برایش لباس دوخته بودم، همان بود فقط. خدابیامرز پدرمان اجازه بازی کردن نمی داد. اگر پای قالی نبودیم، کارِ خانه می کردیم. بعد هم که زود عروسم کردند. 16 سالم بود که آمدم خانه شوهر . حالا ...
شلخته پوشی مد نیست
که لباس پاره یا سوراخ شده را حتی زیباتر می کرد، نه تنها در ایران بلکه در همه دنیا. لباست را خودت شکل بده بهرامی می گوید: ما ایرانی ها به مرور زمان و به دلایل گوناگون که الان جای مطرح کردنش نیست، بی حوصله شده ایم. سال 2000 که رکود اقتصادی در جهان شروع شد و به همه کشورهای اروپایی، آمریکایی و بقیه رسید، آنها که در زمینه لباس و مد خلاقیت داشتند، حرکتی را شروع کردند به نام لباست ...
امامی: با عبادی دست دادم فهمیدم به راحتی کشتی را می برم/ هدفم مدال المپیک است
مبنی بر اینکه چرا فقط یک دور مبارزه انتخابی برگزار شده است، گفت: به هر حال در چنین شرایطی هر کس سعی می کند به نفع خودش صحبت کند. اما باید بگویم من خیلی راحت کشتی گرفتم به طوری که از همان اول مبارزه که با حریف دست دادم فهمیدم راحت کشتی را برنده می شوم. در یکی دو صحنه هم داور امتیاز من را نداد وگرنه با اختلاف پیروز می شدم. من در طول مبارزه از حریف جلو بودم و سعی کردم کشتی را مدیریت کنم تا فقط به ...
شاهرودی: تمام قد از کریمی حمایت می کنیم
من رفیق و رقیب بود، دو تورنمنت بزرگ را من از دست دادم. جام ملت های آسیا 1996 امارات و جام جهانی 1998 فرانسه، اما هیچ موقع ما به دید رقیب به یکدیگر نگاه نمی کردیم و همیشه ماندگار شدیم چون به هم احترام می ذاشتیم. بازیکنان الان هم با یکدیگر رقیب هستند اما اگر رفیق باشند بهتر است، چرا که فوتبال تمام می شود و این رفاقت ها می ماند. شاهرودی درباره انتخابات فدراسیون فوتبال پیش روی هم گفت: ببینید ...
فیلم| صحبت های لبخند بدیعی درباره ازدواج با پوریا پورسرخ
دستمزد خود گفت:کاملا به این قضیه معتقد هستم که دستمزدم بالا نیست، من آدم زرنگی نیستم اتفاقا این موضوع را جزو ضعف های خودم می دانم، البته من در ذهن خودم یک جمله ای را پرورش دادم که بعضی اتفاقات ارزش آرامش ندارند، پس رهایش کردم. اما به خودم آمدم دیدم هر کسی توانست یک ضربه ای به من می زند! من هم معتقدم مثل همه بازیگران کار خوب یا بد دارم ومعمولا کار های بد را به دلیل رو در بایستی رفتم اما در این سال های ...
از رد پیشنهاد ادامه تحصیل تا گلزنی در پورتو/رمزموفقیت طارمی چیست؟
.... ولی خودش خواست به خدمت برود و راه دیگری را انتخاب کرد. وقتی سرمربی پرسپولیس شدم، مهدی در این تیم بود. با شناختی که از او داشتم سعی کردم از توانایی هایش به بهترین شکل استفاده کنم. پشتکار طارمی باعث شد خودش را در این تیم پیدا کند و رفته رفته جا بیافتد. مهدی کم کم پخته تر شد و الان به اینجا رسیده است که همه به او افتخار می کنیم و از گلزنی هایش خوشحال هستیم. مهدی طارمی (سمت راست) با ...
نویدکیا: اعتماد هواداران من را اذیت می کند/ کسی در سپاهان کرونا بگیرد از قراردادش کسر می شود
بگیرد 10 درصد از قراردادش کسر می شود. فصل ورزشی 10 ماه است. یک بازیکن اگر کرونا بگیرد یک ماه کامل را از دست می دهد و 10 درصد از قراردادش کسر می شود. از وقتی من به سپاهان آمدم بازیکنی از ما کرونا نگرفته است. سرمربی سپاهان اضافه کرد: اگر پیش از حضور در سپاهان جای دیگری مربی گری کرده بودم، در شروع کارم در سپاهان فشار کمتری حس می کردم. همه چیز برایم جدید بود و شرایط سختی را گذارندم. می دانم ...