سایر منابع:
سایر خبرها
پسر 25 ساله: مادر نامزدم مرا فریب داد
جوان 25ساله ای که به اتهام فریب در ازدواج از نامزدش شکایت کرده بود، درباره این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: مدتی قبل خاله ام که برای ملاقات یکی از بستگان مان به بیمارستان رفته بود، با دختر یکی از ملاقات کنندگان آشنا شده و نشانی خانه آن ها را گرفته بود. چند روز بعد با معرفی خاله ام و به اتفاق پدر و مادرم به خواستگاری بهاره رفتیم، به گونه ای که من در همان جلسه اول عاشق آن دختر شدم. بعد از ...
پرواز 2 کبوتر باهم در کربلای 5
. با آغاز جنگ روحیه انقلابی اهل خانه تان آن ها را این بار راهی میدان جهاد کرد، اولین رزمنده خانه تان که بود؟ زمانی که جنگ شروع شد همسرم که تقریباً 42 سال داشت، لباس رزم بر تن کرد و راهی شد. ابتدای جنگ ما در نارمک زندگی می کردیم. ما سال 1360 به نارمک آمدیم. همسرم مرتب اعزام می شد و می رفت. از همان محل کارش هم اعزام می شد. سال 1364 رفت و شش ماه در جبهه بود و بعد آمد و سپس به ...
از 18 سالگی تستر مواد مخدر شدم/ حالِ تسترها ملاک قیمت گذاری شیشه/ دخترم را 50 میلیون تومان می خواستند ...
می بردند. من بهترین مواد را تست می کردم و شیفته مواد شدم تا زمانی که سالم هستی و درگیر نشدی می خواهند تو را در مسیر خودشان داشته باشند برای همین بهترین مواد را برای مصرف به تو می دهند اما همین که درگیر مواد شدی مانند یک دستمال کثیف تو را دور می اندازند. مارال که گاهی اوقات مواد هم جابجا کرده، بعد از مدتی با صاحب کارش دوست می شود. او ادامه می دهد: بعد از مدتی با ...
انتقام از پدر با سرقت تابلو فرش های نفیس
به سرقت اعتراف کرد و گفت: دو سال قبل در فضای مجازی با مرد جوانی به نام فریدون آشنا شدم. او خودش را مهندس معرفی کرد و خیلی هم شیک پوش بود و هر زمانی هم که به سراغم می آمد خودروی لوکسی سوار بود که عاشق او شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. وقتی به خواستگاری ام آمد پدرم مخالفت کرد، اما من اصرار کردم و در نهایت هم پدرم راضی به ازدواج ما شد و مرا به خانه او فرستاد. مدتی گذشت تا اینکه فهمیدم او نه پولی ...
سرقت فرش های نفیس از خانه پدری
دزد به خانه مان زده است. سوسن در ادامه گفت: وقتی از پیمان جدا شدم به خانه پدرم برگشتم اما او رفتار سردی داشت و با من برخورد خوبی نکرد. پدرم گفت چون قبل از ازدواج به تو هشدار داده بودم حالا نمی توانم تو را ببخشم. بعد هم مرا از خانه اش بیرون کرد. هر چه اصرار کردم که برادرهایم هر کدام در یک واحد از این ساختمان زندگی می کنند و یک واحد هم برای زندگی به من بدهد، او قبول نکرد. می گفت جهیزیه و ...
آیا چیزی می تواند جای همسری استثنایی را پر کند؟
شعار سال: دونالد هال، نیویورکر- در هشتاد و هفت سالگی، تک وتن ها هستم. به تنهایی در یک طبقه از خانه ای در یک مزرعه زندگی می کنم که در سال 1803 ساخته شده، جایی که خانواده ام از زمان جنگ داخلی در آن زندگی کرده است. پس از مرگ پدربزرگم، مادربزرگم، کِیت، به تنهایی اینجا زندگی کرد. سه دخترش به او سر می زدند. کیت در سال 1975، در نود و هفت سالگی مرد و خانه از آن من شد. چهل سال آزگار بعد، روزهایم ...
نگاهی کوتاه به زنان در شاهنامه | دختر گوهرفروش و بهرام گور
نیز به اربابش ماجرا را بگفت و مرد گوهرفروش اجازه داد بهرام وارد خانه شود. بهرام، چون وارد شد، دختر چنگ نواز را که آرزو نام داشت بدید. پدرش سوی بهرام آمد و آیین میزبانی به جا آورد. سپس جویای نام رهگذر گشت که بهرام خود را گشسپ سوار نامید. بهرام به گوهرفروش گفت: آوای چنگ بود که مرا به اینجا کشاند. گوهرفروش نیز از دختر خود سخن راند و فرمود تا آرزو با چنگ نزد مهمان آید. آرزو خرامان خرامان آمد و رو به ...
همرزمانم سلاح بر خاک افتاده ام را برگیرید
تمامی راها انحرافی میوه ای جزء پستی و ذلالت ندارد. اسلام پیروز است و کفر نابود است، خمینی کبیر حق است. در آخر خواهشی که از برادران سپاهیم دارم جنازه مرا در خارگ دفن کنند به امید پیروزی برادران همرزمم که از خدای رحمان و رحیم خواهانم. در آخر تمام دارائی منقول و غیر منقول به همسرم و فرزندانم تعلق دارند، همرزمانم سلاح بر خاک افتاده ام را برگیرید و بیاری امام بجنگید. والسلام انتهای پیام/ ...
گفت و گو با زنی که دزد حرفه ای بود / سرقت را از کیف زنی شروع کردم!
این دزد حرفه ای است. نامت چیست؟ مرا سحر صدا می زنند اما نام واقعی ام نیست! به سحر معروف شده ام. چند سال داری؟ 25 ساله هستم. تا کلاس چندم تحصیل کردی؟ در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم. چرا؟ نامادری ام نمی گذاشت درس بخوانم و از من متنفر بود. مگر فرزند طلاق هستی؟ بله! من یک سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و پدرم مدتی بعد ازدواج کرد .من هم نزد پدرم ماندم ...
از کیف زنی شروع کردم
بار مرا مجبور کرد جنینم را سقط کنم. چرا؟ گفتم که مشکل عصبی داشت و نمی گذاشت باردار شوم. به همین دلیل از او جدا شدی؟ نه! یک زن هر سختی را در زندگی تحمل می کند اما زیر بار خیانت نمی رود. او به من خیانت می کرد. به همین دلیل طلاق گرفتم. معتادی؟ بله! از همان زمانی که مجبور به سقط جنین می شدم، مصرف مواد مخدر را هم آغاز کردم، چون اطرافیان و ...
سرگذشت دختری که از 18 سالگی تستر مواد مخدر شد
و می گوید: برخی افراد به عنوان تستر کار می کنند؛ معمولا این افراد نباید معتاد باشند، من هم که به کار و درآمد نیاز داشتم، پیشنهاد مهتاب را پذیرفتم و شدم تستر مواد، سر پخت بار مقداری از مواد را برای مصرف به ما می دادند تا میزان خالصی مواد را بسنجند. من چند باری برای این کار رفتم و هر دفعه هم حدود 5 میلیون تومان حدود 7 سال پیش دریافت می کردم. قانون تستر این است که فرد تستر معتاد نباشد، ما ...
روانشناس خانواده در گفت و گو با خبرگزاری حوزه پاسخ داد: اختلاف سنی زوجین تا چه اندازه مهم است؟
فاصله ی سنی زیاد راضی هستم؛ زیرا در اوایل ازدواج که من کم سن و سال بودم همسرم و رفتارهای بچگانه مرا درک و زندگی را مدیریت میکرد، شاید اگر فردی جوان تر بود در بسیار از مواقع با مشکل مواجهه می شدیم؛ اما او با درک و تجربه ی خود زندگی را سامان بخشید. اما فرد دیگری که با همسرش 7 سال اختلاف سنی دارد بیان کرد: فاصله سنی که با همسرم دارم، واقعا در برخی از شرایط آزار دهنده است؛ به ویژه در اوایل ...
ماجرای حمله 3 سگ به 2 کودک در تهران
...؛ یک خانم با سه سگ نیز در پارک در حال سگ گردانی بود که به محض ورود ما به پارک، سگها به فرزندان و همسرم حمله ور شدند، دختر دو ساله و پسر 12 ساله و همسرم در پی حمله سگها ترسیدند که مجبور شدم آنها را به داخل خودرو هدایت کنم. وی افزود: زمانیکه به این خانم معترض شدم که اینجا محل سگ گردانی نیست و حتی مقابل ورودی پارک نیز ذکر شده ورود حیوانات به پارک ممنوع است، این خانم به من توهین و داد و ...
زندگی پر ماجرای رضاشاه به روایت هدایت الله بهبودی/ رضاخان دستور تخریب آرامگاهی را داد که مادرش در آن ...
داداش بیک بود؛ و این ازدواج نه با معیارهای اینک، بلکه با ضوابط همان زمان، عجیب به نظر می رسد. پاسخ این پرسش در دست نیست: وابستگان نوش آفرین خانم، بر چه مبنایی دختر نوجوان خانواده را به عقد پیرمردی که اهل و عیال داشت درآوردند و او را از دارالخلافه تهران به روستایی در دل کوه های شروین فرستادند؟ رضاخان چگونه رضا شاه شد؟ روایت بی قرینه ای که درباره آشنایی این زوج وجود دارد، چنین است ...
آیا دیکتاتور ها عاشق می شوند؟
گفت عوض نشدی اما خیلی خیلی زیباتر شدی. من به او زل زدم و او از این نگاه عصبانی شد. خوشحال بودم اینگونه با او برخورد کردم. تمام درد و رنج در این سال ها، به خاطر شوهرم، فرزندانم، پاسپورتم و همه بلاهایی که به سرم آمده بود را با نگاه تو چشماش بهش نشون دادم و از این بابت خوشحال بودم. در ادامه از سختی های کودکی زندگی صدام می گوید که پدرش را ندیده بود و مادرش دوباره ازدواج کرده بود و در خیابان ...
زندگی پر ماجرای رضاشاه به روایت هدایت الله بهبودی/ رضاخان دستور تخریب آرامگاهی را داد که مادرش در آن ...
، عجیب به نظر می رسد. پاسخ این پرسش در دست نیست: وابستگان نوش آفرین خانم، بر چه مبنایی دختر نوجوان خانواده را به عقد پیرمردی که اهل و عیال داشت درآوردند و او را از دارالخلافه تهران به روستایی در دل کوه های شروین فرستادند؟ رضاخان چگونه رضا شاه شد؟ روایت بی قرینه ای که درباره آشنایی این زوج وجود دارد، چنین است: عباسعلی خان(داداش بیک) در سال های آخر عمر بیمار شد. او دوستی داشت به ...
در رسانه | پدری که با وجود معلولیت در حق فرزندان معلولش کوتاهی نمی کند/ روایتی خواندنی از عشقی 20ساله
ارتفاع پشت بام سقوط کرده و همین عامل موجب صدمه به پایش شده است که به دلیل نبود امکانات، اکنون از ناحیه پا معلول است. وی با اشاره به مشکلات متعدد در زندگی اش اظهار می کند: دوفرزند کم شنوا به نام های امیرحسین و امیر علی دارم که دلیل معلولیت فرزندانم، ازدواج فامیلی و مسائل ژنتیکی است. بهرامی با بیان اینکه فرزند اولش 20سال و فرزند دومش 9سال سن دارد، می افزاید: زمانی که با دختر ...
حکایت یک عمر آزادی بخشی
حقوق یک سکه بدهی که این همه سکه تقبل کرده ای؟ می گوید به من می گفتند "مهریه را کی داده و کی گرفته؟ ". این، تلقی اشتباهی از مهریه است و جوانان باید بدانند که مهریه تعهدی بر گردن آنهاست که باید حتما پرداخت کنند مگر این که همسرشان ببخشد، بنابراین باید حتما زمان تعیین مهریه به توان مالی خود توجه کنند و بعد متعهد شوند. - حالا که موضوع مهریه مطرح شد، مهریه همسر شما چقدر است و چه زمان ...
همسر حضرت زینب (س) چه کسی بود؟
دغدغه را حتی در دوران قبل از ازدواج داشته و همین امر موجب شد تا خواستگار دختر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام باشد. او همیشه در خانه عمویش امام علی علیه السلام رفت و آمد داشت و از آن حضرت تبعیت می کرد. پس از ازدواج با حضرت زینب سلام الله علیها هم در کنار آن حضرت زندگی کرد و لحظه ای خانواده آن حضرت را تنها نگذاشت. موضع همسر حضرت زینب سلام الله علیها در برابر ولایت و امامت بعد از ...
انتقام جویی خونین در کمپ ترک اعتیاد / مرد معتاد شکنجه می شد
23ساله است که می گوید پدرش در کمپ ترک اعتیاد بستری بوده و به دلیل بدرفتای مسئولان کمپ با پدرش، تصمیم به انتقام گرفته است. گفت وگو با طراح این حمله را بخوانید. چطور متوجه شدی که مسئولان کمپ با پدرت رفتارهای بدی داشتند؟ پدرم سال هاست که به مواد مخدر اعتیاد دارد. چند روز قبل تصمیم گرفتم او را به کمپ ببرم تا ترک کند. فکر می کنم حدود 16 یا 17روز قبل از اینکه به کمپ حمله کنیم. او را به آنجا ...
طناب دار از گردن مرد کفاش برداشته شد
...> شوهر مقتول در بازجویی ها گفت: یک سال قبل با فریبا ازدواج کردم و از آن زمان به بعد با هم زندگی می کردیم. من و همسرم با هم اختلافی نداشتیم و روز حادثه هم او به محل کارش رفت و من هم به محل کارم رفتم که ساعتی قبل بستگانم به من خبر دادند همسرم در محل کارش به قتل رسیده است. مأموران در تحقیقات میدانی مدرکی علیه شوهر مقتول پیدا نکردند و وی را آزاد کردند، اما تحقیقات خود را همچنان برای شناسایی قاتل ...
سینما رفتن در شب امتحان
مسعود کیمیایی، کارگردان معروف درباره او گفته است: سیمای اخوان شگفت بود. هیچ تراشه ای در تن نداشت. آهوی تنهایی بود که شعر بلد بود و پرخاش می کرد. یک آنارشیست باوقار بود که گاهی آواز هم می خواند. هوشنگ گلشیری، نویسنده مطرح او را رندی از تبار خیام نامیده و نادر نادرپور، شاعر معاصر درباره اش گفته است: شعر او یکی از سرچشمه های زلال شعر امروز و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. عباس کیارستمی، کارگردان برجسته از دیدار اتق ...
زنِ تنها: گول صاحبکارِ خوش گذرانم را خوردم
به سختی روزگار را می گذراندم و از دخترم مراقبت می کردم، روزی برای خرید به یک فروشگاه رفتم. فروشنده که مردی میان سال بود، وقتی فهمید همسرم را از دست داده ام، خیلی اصرار کرد که با یک حقوق مناسب در فروشگاه او کار کنم. مدتی بعد ایرج که خودش همسر و فرزند داشت، ادعا کرد با همسرش رابطه خوبی ندارد و همواره در حسرت داشتن یک زن صبور و مهربان عمرش را سپری کرده است. او که خودش را شیفته اخلاق من ...
جزئیات قتل دختر منشی در زمان تجاوز
از ماموران پلیس تهران همراه بازپرس پرونده برای بررسی موضوع در صحنه جرم حضور پیدا کردند و مشخص شد سمیه با یک نفر درگیر شده است و خراش روی دست نشان از آن داشت که النگو و دستبند سمیه از دستش خارج شده و در این درگیری به قتل رسیده است. تیم جنایی در این مرحله به سراغ خانواده سمیه رفتند و مادر دختر جوان به ماموران گفت: یک سال قبل دخترش ازدواج کرده و نمی داند چه کسی دخترش را به قتل رسانده است ...
40روز بعد از شهادت پدرم به دنیا آمدم/ "بابا" واژه غریب دنیای کودکی ام بود/ سخت است که پدرت هم باشد و هم ...
پدرم به دنیا آمدم و تا سن هفت سالگی نمی دانستم که فرزند شهید هستم چراکه در تمام سال های کودکی، پدربزرگم برایم پدری کرد. وی افزود: پدرم قبل از ازدواجش هم یک دوره در جبهه حضور داشت که بعد از بازگشت از منطقه در بیست و سوم تیر ماه سال 1364 ازدواج کرد و سپس یک سال بعد از ازدواج مجدد عازم جبهه شد. بابا بیان کرد: در سن هفت سالگی که به مدرسه رفتم و از دانش آموزان درباره شغل پدرشان سوال می شد ...
ابوی فاطمیون
دیگران داشت؛ نگاهش، کلامش و رفتارش: همان سال که با همسرم آشنا شدم، او رزمنده ای افغانستانی بود که به جنگ با طالبان می رفت و من با علم به همین خلق وخوی جهادی اش با او ازدواج کردم. اصلا از همان روزها می دانستم که راه و هدفش با بقیه فرق دارد برای همین هم خودم را برای اتفاقات عجیب وغریبی در زندگی با او آماده کرده بودم. البته فضای جبهه و جنگ برای خانم حسینی خیلی هم فضای غریبی نبوده است. او خودش ...
برای چهلمین روز فقدان محمدرضا حسن بیگی نویسنده رادیو
بسیار اندک بود و گاه می دادند و گاه نمی دادند، برایم خیلی بیشتر از دستمزدی که بابت فروشندگی می گرفتم ارزش داشت و با این حال، دو سه سالی فروشندگی و نویسندگی را به طور توامان انجام دادم و بعد، در 17/5 سالگی در تله عشق افتادم و ازدواج کردم و آن نیمچه تحصیلی هم که می کردم به حاشیه رفت، تا جایی که کلاس پنجم دبیرستان را در سه سال و کلاس ششم را در دو سال خواندم و به هر مکافاتی بود دیپلمی گرفتم. ...
ماجرای رزمنده ای که در شب عقدش شهید شد/ تبسم شیرینش خبر از اوج ایثار می داد
بزرگی انتخاب کرده بودم و برای رسیدن به آن، هر گونه شماتت ها را به جان می خریدم. قیصری به خاطرات خود در دفاع مقدس اشاره می کند و می گوید: از جمله خاطرات تلخی که خیلی مرا متاثر کرد مربوط به شهادت برادر صادقی است. ایشان یکی از رزمندگان مهاجری بود که سال 1364 در اطلاعات سپاه بانه خدمت می کرد. او قصد داشت با یک دختر بانه ای که از توابین بود ازدواج کند و مقدمات عقد آنها فراهم شده بود، آن شب بعد از ...
هزینه های زندگی، کرونا، بیکاری و مشکلات خانوادگی برای مردان ما حال و روزی به جا نگذاشته است
...> وحید یکی از مردانی است که موضوع جدایی اش را برایمان تعریف می کند؛ سال گذشته و قبل از اینکه صحبتی از کرونا باشد به دلیل کلاهبرداری شریکم ورشکست شدم. شرکت پیمانکاری ام را با حدود یک میلیارد بدهی جمع کردم و برای فرار از طلبکاران راهی شهر دیگری شدم. همسرم دیگر حاضر نشد شرایط مادی سخت را تحمل کند؛ جهیزیه اش را جمع کرد و رفت. دوسال است در شهر دیگری کار می کنم تا بدهی هایم را صاف کنم و بچه ها را هم نگه می ...