یکشنبه ۲۰ خردادساعت ۰۰:۴۱Jun 2024 9
جستجوی پیشرفته
شبکه اطلاع رسانی دانا ۱۴۰۰/۰۹/۲۴ - ۱۰:۴۶

روایت شهادت "حمید نامجو" از زبان مادرش

صغری خراسانی گفت: پسرم مهدی که آمد، گفت مامان، مسجد پر خون بود ولی من بچه ها و برادرانم را ندیدم و تا اینجا پیاده آمدم؛ به او گفتم که خدا را شکر که آمدی؛ یک ساعت گذشت و در خانه را زدند و مهدی گفت دایی است. مجید هم همراه برادرم آمده بود ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)