سایر خبرها
می گفت؛ بهترین روزم روز نابودی صهیونیست هاست
.... محمدمهدی هم دقیقاً ظهر روز نیمه شعبان به دنیا آمد و آقا مسلم می گفتند اینکه عروسی ما در شب نیمه شعبان بود و تولد محمدمهدی هم در روز نیمه شعبان بود یعنی اینکه امام زمان(عج) نگاهشان را از روی ما برنداشته است. ما از بعد از شهادت هنوز نتوانسته ایم سجاده شهید را از بالکن جمع کنیم چون ایشان عادت داشتند در آنجا نماز می خواندند تا آسمان را ببینند یا خودشان به گل هایی که در بالکن بود ...
مرد متهم به قتل ادعا کرد: صدایی در سرم گفت زنم را بکشم
بود مواد را قطع کرده بودم. بعد از قطع مواد صدای آن مادر و پسر بیشتر می شد. حتی به خاطر صداها پیش روانشناس رفتم و تحت درمان هم بودم اما همچنان صدای آن مادر و پسر را مدام می شنیدم. صداها می گفتند بیشتر مصرف کن، زنت دروغ می گوید و به تو خیانت می کند، صدا ها حتی در مورد بچه هایم هم حرف می زدند و می گفتند بچه هایت را بزن. صداها حتی در خواب هم به سراغم می آمدند و روانشناس هم نتوانست مرا درمان کند. ...
آسیب های مجازی برای کودکان در دنیای حقیقی
نبوده است که بچه ها با خودشان تبلت بیاورند. نازنین، مدیر داخلی یکی از مهدکودک هاست. یکی از چالش های آنان سروکله زدن با بچه هایی است که از وسایل بازی شان دل نمی کَنند: یکی از پسر های مهد از روز اول تابستان تبلتش را با خودش آورد. هرچه به والدینش گفتیم آوردن اسباب بازی آزاد است و تلفن همراه و تبلت ممنوع، قبول نکردند. کلی التماس کردند که بچه ما نمی تواند چندساعت از تبلت دور باشد. اعتراض والدین دیگر را ...
لورفتن رابطه شیطانی زن متاهل رنگ خون به خود گرفت/ قتل شوهر با همدستی دوست پسر+جزییات
حدی رسید که دیگر تصمیم به قتل همسرم گرفتیم چرا که او حاضر به طلاق نبود! بار اول مغول چند عدد قرص خواب آور به من داد تا به همسرم بخورانم اما وقتی شب برای کشتن همسرم به خانه ما آمد، ترسید چرا که او هنوز کاملا بیهوش نشده بود! چند شب بعد دوباره بسته ای قرص به من داد که من قرص ها را با چای به همسرم خوراندم. وقتی مغول سوار بر پراید خودش به خانه آمد، همسرم را با روسری خفه کرد! جسد ...
معاوضه ماشین به سبک یک شهید
به گزارش جهان نیوز به نقل از فارس، وقتی پای خاطرات خانواده های شهدا می نشینیم می بینیم نگاه شهدا به امور دنیوی هم طور دیگری بود و فراتر از نگاه ما دنیا را می دیدند. حتی وقتی می خواستند وسیله ای برای خانه و زندگی شان بخرند، همه جوانب را می سنجیدند. شهید سیدداوود طباطبایی یکی از شهدای اواخر جنگ تحمیلی است. او خصوصیات اخلاقی حسنه ای داشت که او را لایق شهادت کرد. همسر شهید یکی از ویژگی های ...
همسرکشی در مدرسه غیرانتفاعی | متهم: صدایی عجیب به من دستور جنایت داد
ترک کنم اما بی فایده بود چون هر بار که از کمپ خارج می شدم بلافاصله به سراغ مواد می رفتم. اما من از 5 سال پیش بیمار شدم. مدام صدای همسر و پسر صاحب خانه سابقم را در گوشم می شنیدم. این صدا مرا هدایت می کرد. مدام به من می گفت: زندگی ات چرا اینطوری شده است؟ همسرت دروغ می گوید و می خواهد به تو خیانت کند. بچه هایت را کتک بزن. حتی صداها در خواب هم به سراغم می آید و مدام در گوشم این حرف ها را نجوا می کردند ...
از خانه تا گلخانه/ بانوی نوری کارآفرین برتر مازندران شد
شهرستان نور وخصوصا ریاست اداره آقای توکلی خیلی کمکم کرد و من از حمایت های همه جانبه شان تشکر و قدردانی میکنم. او که سال های اول کارش را با یک گلدان آغاز کرد یادآور شد: خوشبختانه الان همسرم و پسرانم شناخت کافی از گل ها و اسامی و در خصوص نحوه نگهداری اطلاع کافی دارند و خیلی کمک حالند. اسماعیلی ادامه می دهد: الان مکان زیادی برای تکثیر ندارم و با توجه به اینکه دوست دارم کارم را ...
طعنه ستاره مغضوب یحیی به پرسپولیسی ها
بینید همه با هم رفیق هستیم و تمام تلاشمان را می کنیم هواداران پرشور و عزیز تراکتور را خوشحال کنیم. در تراکتور تنها چیزی که اهمیت دارد، موفقیت تیم است. نظرت درباره زندگی در تبریز چیست؟ من با همسرم به تبریز آمدم و شرایط آب و هوا، مردم و همه چیز عالی است و دم همه گرم. واقعا مردم تبریز خونگرم هستند و به ما احترام می گذارند. شرایط خیلی خوب است. جدایی از پرسپولیس برایت سخت ...
معجزه در زندگی منصور کوچیکه؛ چگونه شرور و گنده لات جوادیه ناجی معتادان شد؟
تظاهر به این کار می کردم. با اینکه آدینه وند معتقد است هر فردی خودش مسئول تصمیم ها و راه هایی است که انتخاب می کند، اما تربیت دوران کودکی و محیط اطراف را هم بی تأثیر نمی داند: یادم هست بزرگ ترها به تماشای کشتی گرفتن بچه ها می نشستند، این برای من در آن سن و سال نوعی زورآزمایی بود که آدم را قهرمان می کرد بنابراین با تمام توان از خودم دفاع می کردم که مرا خاک نکنند، می خواستم دیده شوم حالا به ...
آرزو در شرف آباد امید می کارد| این خانم معلم بازنشسته هنوز هم حامی کودکان است
که اغلب ساکنینش را مهاجرین تشکیل می دهند و کودکان ساکن در این منطقه از حداقل های یک زندگی معمولی هم محروم هستند. آرزو تاران سالیان سال در این محله و مدرسه کوچکی که در این محله است، در قامت آموزگاری نیکوکار به دانش آموزان و بچه هایش خدمت می کرد. خودش قصه حضورش در این منطقه را اینگونه روایت می کند: : تا قبل از اینکه سال 85 پایم به شرف آباد باز شود، در مدرسه ای غیرانتفاعی تدریس می کردم، اما هیچ وقت ...
فرمانده 19 ساله 20 روز بعد از عروسی به شهادت رسید
همه مهربان بود خانواده و فامیل نداشت، پشت و پناه خانه بود، قوت قلب مادر بود. مادر همان طور که در حال تماشای سلمان بود روزی را به یاد آورد که 19 سال پیش قُنداق سفیدش را دست او دادند و این بچه از همان اولش عجیب خواستنی بود و مادر به یاد همان روز، سلمان را سخت در آغوش فشرد و بی خبر از اینکه تقدیر چه خوابی برای این مادر و پسر دیده است جگرگوشه اش را روانه جبهه کرد. نگاهش به رفتن سلمان ...
برج قدرت فرگوسن که نگذاشت او بازنشسته شود/ دختری شگفت انگیز، با روش هایی شبیه به عملیات نظامی!
سروپا است. سپس متوجه شدم که فوتبالیست است. با هم سینما رفتیم و او برای من یک جعبه شیرینی خرید که همه آن ها را خودش خورد و وقتی بیرون آمدیم یک روزنامه محلی خرید. این مثلا روز رُمانتیک من بود. ما در سال 1966 در اداره ثبت احوال گلاسکو ازدواج کردیم و زندگی مان شروع شد. این زوج در تمام این سال ها پیوند بسیار محکمی داشتند و کتی در تمام دوران بازی و مسیر مربی گری در کنار سر الکس ایستاد ...
سه امتیاز دقیقه آخری تیم سیمئونه
داد و در دقیقه 88 یک خطای پنالتی روی آنتوان گریزمان اتفاق افتاد و خودش این ضربه را به گل تبدیل کرد. اتلتیکو مادرید با این پیروزی روند خوب خودش را در پیروز شدن در بازی های پیچیده حفظ کرد و خودش را در رده چهارم لالیگا نگه داشت. از آنسو، سوسیداد بعد از این شکست فعلا در همان رده ششم قرار دارد. ...
گل محمدی: بعضی مواقع از بازیکنانم خجالت می کشم، نمی دانم مشکل کی حل می شود
بازی دریافت کنیم، دوست داشتیم این جام همراه با سه امتیاز و خوشحالی هواداران باشد. فکر می کنم اگر بازی مساوی می شد این جام هیچ لطفی نداشت. واقعاً از بچه ها تشکر می کنم. امیدوارم مسئولان و مدیریت قدردان این بچه ها باشند. گل محمدی درباره گلزنی شهاب زاهدی نیز تصریح کرد: او موقعیت های خوبی به دست آورد و توانست خودش را در موقعیت قرار دهد. این برای یک مهاجم مهم است. توپ های خوبی هم به او رسید ...
گل محمدی: از هواداران آقا و بانو تشکر می کنم / خیلی به این سه امتیاز احتیاج داشتیم
برگزار کنند، گفت: بله با توجه به اینکه قرار بود یک جام بعد از بازی دریافت کنیم، دوست داشتیم این جام همراه با سه امتیاز و خوشحالی هواداران باشد. فکر می کنم اگر بازی مساوی می شد این جام هیچ لطفی نداشت. واقعاً از بچه ها تشکر می کنم. امیدوارم مسئولان و مدیریت قدردان این بچه ها باشند. گل محمدی درباره گلزنی شهاب زاهدی نیز تصریح کرد: او موقعیت های خوبی به دست آورد و توانست خودش را در موقعیت قرار ...
اولین شهید راه نابودی اسرائیل را بیشتر بشناسیم
نمی دانستم که شهید شده است. خواهر شهید لطفی با اشاره به سفارش برادرش اظهار داشت: همیشه عجله داشت و می خواست بار بعدی که به سوریه می رود، بیشتر بماند. فقط خیلی سفارش همسر و فرزندان را به ما کرد و گفت: وسط هفته بیایید تهران. هوای همسرم را داشته باشید و پیش بچه ها باشید تا جای خالی من را احساس نکنند. اما سراغ من را از آن ها نگیرید. چند سال بود که به سوریه می رفت. ما دعا می کردیم سالم ...
روایت تصویری زندگی شهید حسین هریری
. پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید. وی افزود: همسرم از شرط من خیلی تعجب کرد. زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به سوریه اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. حتی به من گفت: شما چطور قبول کردید؟ خیلی از دخترهای نسل امروزی در این وادی ها نیستند. عجیب است که شما پذیرفتید. همسر شهید هریری گفت: من این شرط را قبول کردم چون به این موضوع اعتقاد داشتم ...
همسر سِر الکس فرگوسن، در سن 84 سالگی درگذشت
گفته بود: یک: وضعیت سلامتی ات خوب است، دو: من نمی خواهم همش در خانه باشی و سه: هنوز خیلی جوانی. اما کتی در سال 2011 نتوانست همسرش را متقاعد کند که در الدترافورد بماند و الکس فرگوسن نهایتاً در سال 2013 بازنشسته شد . الکس در آن زمان گفته بود: مطمئنم که بیش از 3 سال دیگر در اینجا مربیگری نخواهم کرد. باید به زمان شخصی ام فکر کنم. فکر می کنم همسرم هم حق دارد کمی از وقت من را داشته ...
تعریف صبر از نظر شهید کریمی/ توصیه شهید درباره دوستانش پس از شهادت
کسی که در راه خدا کشته شده، مرده نپندارید؛ بلکه او زنده ابدی است، ولیکن همه شما این حقیقت را درنخواهید یافت. (بقره. 154) شهادت برای من یک فیض بزرگی است. من لیاقت یک شهید را ندارم و امیدوارم که آن هایی که قبل و بعد از من درجه شهادت نائل آمده اند، من را در آن دنیا شفاعت نمایند. ان شاءالله و از قول من به تمام اقوام و خویشاوندان خصوصاً پدر و مادر و خواهرم و همسرم و برادرانم بگویید ...
معجزه در زندگی منصور کوچیکه | چگونه شرور و گنده لات جوادیه ناجی معتادان شد؟
کودکی و محیط اطراف را هم بی تأثیر نمی داند: یادم هست بزرگ ترها به تماشای کشتی گرفتن بچه ها می نشستند، این برای من در آن سن و سال نوعی زورآزمایی بود که آدم را قهرمان می کرد بنابراین با تمام توان از خودم دفاع می کردم که مرا خاک نکنند، می خواستم دیده شوم حالا به هر قیمتی، همیشه هم برنده می شدم و دیگر به این روحیه عادت کرده بودم. منصور در کودکی همیشه به عنوان پسری که خوب دعوا می کند و کشتی ...
دختر جوان، چگونه زن معتاد را غافلگیر کرد
حسن آباد، روی یک صندلی تاشو می نشیند لیف، اسکاچ و زیرلیوانی می بافد. قیمت اقلامش خیلی خوب و ارزان و بنابراین مدینه خانم همیشه سرش شلوغ می شود. بعضی هم می آیند، سفارش می دهند و می روند. خودش خیّر نیست اما خیر و محبت کسی در زندگی دست او را گرفته و می گوید: همسرم کارگر ساختمان بود. روماتیسم شدید و مشکل قلبی داشت. به رحمت خدا رفت. من موندم و 2 بچه. وضع مون معمولی بود. محتاج کسی نبودیم. اما چون همسرم ...
ندانستم کدام عضو بدن پسر شهیدم به چه کسی اهدا شد
بود خانه بخرد. حالا که نشد دامادش کنم، همان کاری را انجام دادم که خودش دوست داشت. مادر اینها را می گوید و چند دقیقه ای به عکس پسرش خیره می شود. مادر شهید کاشانی بعد از آنکه توانست خودش را پیدا کند و با نبودن جگر گوشه اش کنار بیاید، شروع به انجام کارهای خیریه کرد. چند جهیزیه برای دختران دم بخت آماده و برای شناسایی نیازمندان منطقه اقدام کرد. بعد از آن به آموزش و پرورش منطقه رفت تا برای دانش ...
رابطه همسرم با همکارانش شک برانگیز است/ ذهنم کلا درگیر شده و فکر میکنم بهم خیانت میکند و...
بدون هیچ دلیل و نشانه ای به ارتباط همسرش با همکارانش حساس شده بود:” خودم می دونم رضا اهل این کارا نیست ولی دست خودم نسیت، چندبار پشت سر هم زنگ می زنم جواب نده شروع می کنم تو پیام بهش درباره خودش و همکارهاش حرفای رکیک می زنم، بعد هم پشیمون می شم اما باز تکرار می کنم. همسرم اوایل تعجب می کرد بعد سعی کرد آرومم کنه ویل الان عصبی می شه می گه چطور به خودت اجازه می دی بهم توهین کنی ولی من با دعوا و داد و ...
عقده گشایی منافقین علیه شهید صابونچی
کجاست می گفت سر خیابان کشیک می دهد، در واقع نمی خواست بگوید کیست و چه می کند. بعد از شهادت فهمیدم این بچه با این سن کم چقدر فعالیت دارد. وی بیان کرد: عبدالحمید یک شب قبل از شهادت با دوستانش به قم رفت. در ماشین شعری که خودش گفته بود را تا آخر مسیر با دوستانش همخوانی کرد. بخشی از شعر این بود: عبدالحمید شهید ما، ای کشته راه خدا، راه تو راه انبیا، راه تو باشد راه ما دوستانش می گویند این را ...
لیاقت شهادت را داشت
در آغازین روز های ماه محرم سال 1402 در جریان حمله مسلحانه یک گروهک تروریستی معاند در مسیر خاش به تفتان، چهار نفر از نیرو های کادر پلیس راهور استان سیستان وبلوچستان به نام های مهدی الله پور، رضا اسماعیلی، محمدرضا شیخی و حسن وحیدی به درجه رفیع شهادت رسیدند. روز های بعد از شهادت این عزیزان با خانواده شهدا تماس گرفتیم تا از شهدای خانه شان برای ما روایت کنند. اما شرایط روحی شان مساعد نبود. در روز های ...
همیشه دعا می کردم همسر پلیس شوم
گذرنامه اش را بگیرد و به زیارت کربلا برویم. او رفت به زیارت ارباب و سر بر بالین ایشان نهاد و من و دختر سه ساله اش غزاله را تنها گذاشت. خیلی دلم برای شهدای آن حادثه می سوزد. مظلومانه و ناجوانمردانه به شهادت رسیدند. آخر چرا بچه های پلیس راه که امنیت و آسایش برای میهن و مردم مهیا می کنند باید مورد حمله تروریستی قرار بگیرند و به این صورت به شهادت برسند. امروز که با شما صحبت می کنم دو ماه ...
غرق شدن مادر شهید جعفری در دریاچه لوزه شو !
...؛ با بچه توی شکمش. فکر می کنم سال 1370 بود؛ تابستان. از مادرشوهرم، 7 بچه کوچک باقی ماند؛ با رسول می شدند 8 تا. در آنجا رسم بود بعد از دفن مرده، تا سه روز، صبح آفتاب نزده یعنی بعد از نماز صبح، می رفتند سر مزار. همگی می رفتیم سر مزار مادر شوهرم می نشستیم و تا آفتاب بالا بیاید، قرآن می خواندیم و حلوا پخش می کردیم. من و رسول و پدرش و اقوام، همه بودیم. هر هفته مراسم قرآن خوانی برایش می ...
پوریا احمدی؛ شهید خوش مشربی که تحمل قهر کردن با کسی را نداشت
که مدنظر ایشان بود بسته بود؛ ایشان خواستند برویم جای دیگری؛ اما موقع برگشت مسیر را اشتباه رفتیم، ناگهان آقا پوریا ایستاد، از ماشین پیاده شد و به یکی از بچه های کار که کنار خیابان ایستاده بود مقداری پول داد. وقتی از ایشان سوال کردم که چرا یکهو توقف کردی در جواب گفت من خودم پیتزا دوست دارم و می خواهم برای بچه هایم هم بخرم لذا دلم خواست به این بچه هم پول بدهم تا برود برای خودش پیتزا بخرد. ...
وارد خانه که شدم صدای زنم را شنیدم که با مرد غریبه در حال صحبت بود و...
سال بعد هم خداوند پسری به ما عطا کرد، اما مشکلات حاد زندگی ما از زمانی شکل گرفت که همسرم مدعی بود من با زنان و دختران غریبه ارتباط دارم. نمی دانستم چگونه به او ثابت کنم که من با هیچ کس ارتباطی ندارم و از صبح تا شب در بازار کار می کنم تا مخارج زندگی را تامین کنم. در این میان خودروی پژو 405 من همواره دست همسرم بود تا با خانواده اش به تفریح برود یا امور شخصی خودش را انجام بدهد بارها با همین ...
امیر را جایگزین شوهرم کردم! / این شیطان اثر بی شرمی من بود !
گوشی هوشمند به سرم زد و با همه مشکلات مالی از رضا خواستم برایم گوشی هوشمند بخرد، این بار هم وقتی دید من دست بردار نیستم به هر مشقتی که بود آن را برایم تهیه کرد و پایم به شبکه های اجتماعی باز شد و دیگر وقتی برای رسیدگی به امور زندگی نمی ماند و به نوعی خانه، زندگی، رضا و حتی پسرم را هم فراموش کرده بودم. شب ها و روزها به همین ترتیب می گذشت تا این که یک روز مردی از طرف صاحبخانه به منزل ما ...