این همه سؤال برای جلسه خواستگاری؟!
سایر منابع:
سایر خبرها
احکام خانواده (42)؛ از عدّه طلاق و ازدواج موقت چه می دانیم؟
مدّت دو سال است اسلام را پذیرفته اید از همان زمان قبول اسلام، عدّه شما شروع شده است. و اگر شوهر شما از این امر باخبر بوده، و در مدّت عدّه شما اسلام نیاورده، عدّه شما پایان یافته و از آن شوهر جدا شده اید. و نیازی هم به طلاق نیست. 3. عدّه عقد موقّت سؤال 1007. عده ازدواج موقت چقدر است؟ جواب: عدّه ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت، در صورتی که عادت ماهانه می بیند، به ...
اصغرِحاج قاسم خطاب به مادرش: من در سوریه کاره ای نیستم
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، شهید حاج اصغر پاشاپور یکی از نزدیک ترین فرماندهان جبهه مقاومت به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود که از ابتدای جنگ در سوریه برای دفاع از حرم راهی شد و یک ماه بعد از شهادت حاج قاسم توسط تکفیری ها به شهادت رسید، اما تا زمانی که او به شهادت برسد، به مادرش نگفته بود که در سوریه چه مسئولیتی بر عهده دارد. روایت مادر شهید حاج اصغر پاشاپور را در ادامه بخوانید ...
استخاره ای که نوید شهادت دو دوست کنار هم شد
. در همه نماز های جماعت شرکت می کرد. نماز جمعه هم می رفت. می گفت حدیثی شنیدم درباره نماز جمعه که اگر درست باشد باید خیلی حواسم جمع باشد. چند روزی تحقیق کرد و به من گفت این حدیث واقعا درست است و کسی که سه بار بدون عذر به نماز جمعه نرود از منافقین است. دیگر از این به بعد باید مراقب باشم. عبدالله در ادامه صحبت ها از برادرش روایت می کند: باقر با محسن گلستانی که طلبه بود برای آموزش رفتند. روزی ...
پشت پرده نجات جان یازده ایرانی
از صحبت با مرتضی جواب رد بدهد. شش سال زمان برد تا فاطمه راضی شد جلسه خواستگاری رسمی برگزار شود. دلیل رضایت دادن به این ازدواج بعد از بارها خواستگاری درک علاقه زیاد مرتضی به خودش در جلسه ای رودررو و پذیرش شروط گوناگونش عنوان می کند. او یقین داشت حتی این دیدار نیز نمی تواند تاثیری در تصمیم نهایی او داشته باشد. روز خواستگاری فرارسید. حجب، حیا و متانت مرتضی در اولین نگاه دل فاطمه را برد و پس از ...
قمر در عقرب را چقدر جدی بگیریم؟
بودن ذاتی روز یا زمانی خاص صحیح نیست، اما منع روایات از عقد ازدواج یا مسافرت هنگام قمر در عقرب برحق است؛ زیرا حوادث جهان می تواند در زندگی انسان مؤثر باشد.(تفسیر تسنیم، ج15، ص518 و 519) حکم فقها درباره قمر در عقرب اکثر فقها نظرشان بر کراهت انجام عقد ازدواج، سفر و انعقاد نطفه است و بهتر است اون حدود 3 روز را احتیاط کرد و بعد از زمان قمر در عقرب انجام شود. هرچند موضوع قمر در عقرب ...
ناپدری ام مرا آزار می دهد ! / سمیرا از خانه مادرش فرار کرد و به آرمین دل داد !
مادرم متنفر می شدم تا این که مادرم از آرمین شکایت کرد، اما من وقتی به دایره مشاوره کلانتری آمدم همه آن حرف هایی را که مادربزرگ آرمین به من آموخته بود برای پلیس بیان کردم و گفتم که مادرم به آن ها تهمت می زند! در این هنگام مادرم از من خواست به خانه بازگردم که او مقدمات خواستگاری رسمی و مراسم ازدواج ما را برگزار کند،ولی من که انگار شست وشوی مغزی شده بودم و تحت تاثیر تلقین های شیطان خانواده آرمین قرار ...
5 حقیقت بزرگ درباره دیوید بکام/ این مستند شما را به بزرگ ترین هوادار بکس تبدیل می کند
که به نویل گفته بود که قصد دارد با پوش اسپایس (لقب ویکتوریا بکام) ازدواج کند و گفت: آن یکی را آنجا می بینی؟ من با او ازدواج خواهم کرد. و می خندیدیم و شوخی می کردیم، و من می گفتم: من با او ازدواج می کنم، آن دختر شیک با لباس مشکی. وقتی مل سی و ویکتوریا در سال 1997 به تماشای بازی منچستریونایتد رفتند همه چیز شروع شد. بکام به یاد می آورد: قبل از بازی یکی از بازیکنان وارد رختکن شد ...
وقتی تاریخ تکرار می شود
. آن شب که تیر به گلویش اصابت کرد راز این فرق داشتن را فهمیدم. آن شبی که خیابان شلوغ شده بود علی اصغر وارد کوچه بن بست شده بود و تیر به او اصابت کرده بود. زیر گلوی علی اصغر یک برآمدگی داشت که با همه فرق می کرد. آن شب که تیر به گلویش اصابت کرد راز این فرق داشتن را فهمیدم. وقتی در بیمارستان دیدمش، گفتم پسرم علی اصغر امام حسین(ع) شش ماه بود با تیر سه شعبه شهید شد. گلویش را بوسیدم و گفتم ...
روایت روزهای شیدایی از زبان رزمندگان ملایر
عملیات مدت سه ماه بود که شب و روز بدون رفتن مرخصی همه باهم بودیم و چون این عملیات بصورت کاملاًً سری بود و هرچند روز یکبار گردان تغیر مکان می داد، قبل از حرکت به منطقه خرمشهر و آبادان گردان در منطقه رفیه در منطقه هور مستقربود بخاطراینکه بچه ها باورشان شود که منطقه عملیات همین جاست یک شب مراسم حنا بندان گرفتند که خودش دنیایی حرف برای گفتن و نوشتن دارد از جمله شور و شوق بچه ها برای حنا گرفتن وآماده شهادت ...
فاطمیون سر می دهند، اما سنگر نمی دهند
، به زن و بچه ات هم کاری ندارم، خودت می دانی، ایشان در جواب مادرش گفته بود اشکالی ندارد، زن و بچه من خدا را دارد، آن همه رزمنده مدافع حرم که در جبهه حضور پیدا کردند و مردانه ایستادند مگر زن و بچه نداشتند؟ همسر و فرزندان من هم مانند همان ها. خدا بزرگ است. محمد این ها را گفت و رفت. او همراه دو نفر از رفقایش در تاریخ 26 بهمن 1393 راهی جبهه شد. محمد یک مرحله به جبهه اعزام شد و در همین اعزام ...
آقای داوری کم از بیت المال هزینه نکرده است
فدراسیون درخواست عقد قرارداد با مربی و نظارت روی اردوهایش را داشته، اما دوستان مایل نبودند، می گوید: موضوع مربی و مشکلی را که در تیم دوومیدانی بود به دوستان کمیته ملی المپیک گفتم و قول پیگیری دادند که چرا یک مربی تخصصی در تیم اعزامی نبود. وزیر ورزش هم در جریان اردوهایم قرار داشت و انتظار دارم حمایتم کنند تا نتیجه خوبی در مهم ترین رویداد المپیک که رقابت دو 100 متر است به دست آورم. تفتیان در پاسخ ...
شرط سه جمله ای شهید مدافع امنیت برای ازدواج
نشانم داد و صحبت هایی درباره خانواده ها انجام گرفت. 7 مهرماه 89 آقاسلمان به همراه مادر به خواستگاری آمدند. صحبت های اولیه انجام شد که در آن جلسه بیشتر اخلاق خوب و نماز اول وقت مدنظرم بود. آقا سلمان فقط سه جمله گفت: من تا حالا سی دی موسیقی نخریدم و گوش ندادم و عاشق سیدعلی خامنه ای هستم. به لحاظ اعتقادی همکفو بودیم و مراسم نامزدی و ازدواج ما سال 89 به صورت سنتی انجام گرفت. راز عاقبت بخیری ...
طوفانی که سایه قاسم سلیمانی است
؛ اینها را حاج قاسم سلیمانی کرد دستشان را پُر کرد کاری کرد که بتوانند بِایستند، بتوانند مقاومت کنند. این چیزی است که برادران فلسطینی ما مکرّر در مکرّر پیش خود بنده گفته اند. البتّه من می دانستم امّا آنها هم آمدند پیش ما شهادت دادند در سفرهای متعدّدی که این رهبران فلسطینی آمدند، همه آنها این را [گفتند.] حضرت آیت الله خامنه ای همچنین در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت سردار سلیمانی ...
شهلا جاهد قاتل همسر ناصر محمدخانی بود؟ پرونده ای که با اعدام هم بسته نشد
در جنوب تهران زندگی می کردم. عاشق فوتبال بودم و بعد عاشق ناصر شدم و می خواستم هر طوری شده او را ملاقات کنم. او وقتی جوان تر شد، نه تنها توانست به ملاقات ناصر برود، بلکه وارد زندگی اش شد و مخفیانه به عقد موقت او درآمد و به خانه ای نقل مکان کرد که ناصر برایش اجاره کرده بود. شهلا تا 11 ماه منکر قتل بود تا اینکه... شهلا از همان روزی که دستگیر شد در بازداشتگاه پلیس به سر می برد و ...
نقش عقیدتی فراجای گلستان در دوران دفاع مقدس
صحبت کنم دیدم پنج شش نفر بیشتر نیستند. اولش پیش خودم فکر کردم شاید بقیه برای عملیاتی، چیزی رفته باشند. بعد طاقت نیاوردم و از یکی شان پرسیدم: بقیه برادرا کجا هستند؟ عملیاتی جایی رفتن؟ جواب دادند: نه همین جاها هستن. یکی هم از آن ته صف گفت: حاج آقا همه تو آشپزخانه جمعن! حالا هم از این کار بچه ها دلخور و ناراحت شدم. یکی را فرستادم دنبال شان گفتم: بگین همین الان همه ...
واکنش سردار قاسم سلیمانی با دیدن عکسش روی جلد یک مجله/ چرا برخی از مدافعان حرم غریبانه تشییع شدند؟
...! گفتم: آقا، این کار می گیرد، نگران نباشید! خلاصه این مجله چاپ شد و یک نسخه خدمت سردار سلیمانی رفت. آنجا ایشان در یک جلسه با خنده به آقای شریف می گوید؛ آقا، چه کار کردی؟! و ضمنی این قضیه را تأیید کرده بود البته، بعد از این قضیه ما یکی از مسئولین نیروی قدس را دعوت کردیم و گفتیم حضور نظامی ایران در سوریه دیگر مطرح شده است، ما کدام بخش ها را می توانیم در رسانه مطرح کنیم؟ این طوری که نمی شود ...
شبی که عطر نارنج برای حاج حسین همدانی آزاردهنده بود
.... بعد از هشت سال دفاع مقدس هم مسئولیت های متعددی در سپاه و بسیج از جمله فرماندهی سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ را بر عهده گرفت. زمانی هم که تروریست های تکفیری سوریه را به خاک و خون می کشیدند، راهی سوریه شد و سرانجام سردار در 16 مهر ماه سال 94 در حین انجام مأموریت به شهادت رسید. کتاب خداحافظ سالار روایت همسر شهید حاج حسین همدانی است که در بخشی از کتاب به حضور این شهید با ...
بشار اسد کار سوریه را تمام شده می دانست؛ به فکر رفتن به یک کشور دیگر بود/ حاج حسین همدانی چگونه سوریه را ...
نصرالله باشد . لذا ایشان طبق فرمایشات حضرت آقا کلیه امور مربوط به سوریه را مدیریت می کرد. بر همین اساس حاج قاسم گفتند: این نقشه راه را ببرید و به سید حسن نشان بدهید و اگرموافق بودند، کار را شروع کنید. ما هم رفتیم و این سند راهبردی را به ایشان دادیم و قرار شد ایشان یک هفته مطالعه کند و بعد جواب را بدهد. بعد از یک هفته به ما پیغام دادند که بیایید. ما هم از دمشق به بیروت رفتیم. آنجا با برادرمان ...
رزمندگان حماس به توصیه حاج قاسم عمل کردند
تجهیزات نظامی، از آمریکا کمک خواسته. همه اینها، نشان می دهد آن مسیر و برنامه ای که سردار دلها برای جبهه مقاومت طراحی کرده بود، امروز بعد از شهادتش به ثمر رسیده است. و این همان تفسیر کلام رهبر عزیز است که فرمودند: شهید سلیمانی برای دشمنان، خطرناک تر از سردار سلیمانی است. تصویرسازی چهره شهید حاج قاسم سلیمانی با صحنه حملات نیروهای فلسطینی به شهرک های صهیونیست نشین رزمندگان حماس به ...
واکنش جالب سردار سلیمانی به دیدن عکسش روی جلد مجله /سردار شریف گفت چه کار می کنید؟! کد خبر: 892653 / ...
نپذیرفتند و گفتند هنوز زود است و باید با نیروی قدس هماهنگ کنیم. آن زمان سردبیر پیام انقلاب و مسئول انتشارات بودم. ویژه نامه در خصوص جنگ سوریه آماده کردیم آن هم در شرایطی که هنوز آنقدر حضور شخص شهید قاسم سلیمانی آنجا مطرح نبود. براساس یک سخنرانی حاج قاسم در لشکر 41 ثارالله در کرمان انجام داده بود، مطلب را جمع کردیم. درواقع سرفصل های صحبت او را درآوردیم و طبق آن گفت و گو و مقاله تهیه کردیم و ویژه نامه حاضر ...
روایت هایی از یک زندگی جنگی در عطر پیراهن تو
مرتبی که اصلا نپوشیده بودم تکه پاره و سوخته بین آجرها بودند، گویی قلبم را چنگ زدند. **** اوضاع حلب بعد از شهادت حاج قاسم، خیلی بد بود. جنگ در خان طومان و حلب جنوبی شروع شده بود. سیدعلی هم به خانه برنمی گشت. پشت خانه ما صدای توپخانه بود. شب ها ضدهوایی ها شلیک می کردند و آسمان را مثل روز روشن می کردند. در و دیوار وحشتناک می لرزید. زینب و ابراهیم جیغ می کشیدند و خودشان را می ...
می گفت؛ بهترین روزم روز نابودی صهیونیست هاست
شهید یک فرزند پسر به یادگار مانده است. آرامگاه شهید خیزاب در گلزار شهدای اصفهان قرار دارد. دانشجوی ممتازی که جوینده شهادت بود خانم رنجبر همسر شهید مدافع حرم مسلم خیزاب در مصاحبه هایی درباره همسرش این گونه گفته است: بعد از گذراندن دوران دبیرستان یکی از دوستان آقا مسلم سر مزار شهید خرازی به ایشان پیشنهاد می دهد که من می خواهم برای عضویت در سپاه اقدام کنم و شما هم اگر دفترچه می ...
انفجار بزرگ در انبار باروت
[شهروند] امروز شاید بیش از هر روز دیگری جای خالی شهید سردار حاج قاسم سلیمانی را احساس کنیم؛ مردی که با صلابت و قدرت خود توانسته بود هراسی در دل دشمنان به وجود بیاورد. هرچند راه او همچنان ادامه دارد و از سوی نیروهای جان برکف اسلام در هر کجای دنیا دنبال می شود. به ویژه که این روزها شاهد موفقیت تمام عیار نیروی حماس علیه رژیم صهیونیستی هستیم و غافلگیری آنها طوری بوده که دیگر حتی شبکه های خارجی نیز به ...
صیغه ساعتی چند؟ 80 درصد هم تخفیف داری/ افشای حقایقی عجیب
اطلاعات بیشتر و ثبت فرم به آی دی مدیر گروه پیام بدید. بسیاری از عزیزان در خصوص نحوه معرفی زوجه (خانم) به آن ها سؤال کرده اند. روش بسیار ساده است؛ اول: فرم عضویت پر می کنید. دوم: طبق درخواست شما با خانم هماهنگی می شود. سوم: حق معرفی پرداخت می کنید، چهارم خانم به شما معرفی می شود و صیغه عقد موقت جاری می شود. همراهان عزیز از آنجا که مؤسسه ازدواج ...
عکس دردناک جواد عزتی همه رو نگران کرد
من اهل کلاس گذاشتن نیستم و یادمه درگیر یه کاری بودم که این رو گفتم. ایشون کارگردان بودند و من بازیگر. گفت باشه و رفت و تابستون سال دیگه دیدمشون و بهم گفت اون کاری که قول داده بودید الان وقتشه و من رفتم اون کار رو که کار فوق العاده ای بود، بازی کردم. بعد از یه مدتی من به ایشون پیشنهاد ازدواج دادم و یه مدت طول کشید تا جواب مثبت گرفتم. یادمه آقای مدیری می خواستید جشن نامزدی ما رو ...
تفسیر غزل حافظ / یارب این شمعِ دل افروز ز کاشانۀ کیست
بادۀ لعلِ لبش کز لبِ من دُور مباد / راحِ روحِ که و پیمان دِهِ پیمانۀ کیست دولتِ صحبت آن شمعِ سعادت پرتو / باز پرسید خدا را که به پروانۀ کیست میدمد هر کس اش افسونی و معلوم نشد / که دلِ نازکِ او مایلِ افسانۀ کیست یارب آن شاه وشِ ماه رُخِ زهره جبین / دُرِ یکتای که و گوهرِ یکدانۀ کیست گفتم آه از دلِ دیوانۀ حافظ بی تو / زیرِ لب خنده زنان گفت که دیوانۀ کیست ...
قتل به سفارش همسرو دخترش انجام شد | برای کشتنش شیر یاخط انداختیم!
چند سال قبل در ترکیه درس خواندم و وکیل شدم. من یک نابغه هستم اما شوهرم اجازه نداد که به درسم ادامه دهم. از پدری روس و مادری ایرانی به دنیا آمده ام و در حال حاضر ساکن ازمیر ترکیه هستم. بعد از جدایی از همسر اولم با مردی دیگر آشنا شدم و ازدواج کردم و دو پسر 7 و 12 ساله دارم که الان نگرانشان هستم چرا که بعد از دستگیری من در بهزیستی هستند. من هیچ مشکل مالی ای ندارم و جنایت را فقط برای پایان دادن به ...
هفت سال برای شوهرم نقش بازی کردم تا آخرش مچم را گرفت!
حاشا که نکرد هیچ زن 49 ساله با بیان این که در این سال ها همواره عذاب می کشیدم اما از افشای این راز به شدت وحشت داشتم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 19 ساله بودم که اصغر به خواستگاری ام آمد ولی پدر و مادرم بدون هیچ گونه تحقیق درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی خواستگارم مرا پای سفره عقد نشاندند تا دیر نشده ازدواج کنم. اما هنوز چند ماه بیشتر از ...
آن ها که می گفتند کاش پسرت می مرد، با شیرینی آمدند!
با شهرداری ناحیه مطرح کنیم. به ملاقات شهردار ناحیه3 رفتیم و مشکل سختی رفت و آمد در کوچه ها را با وی در میان گذاشتیم. چند روز بیشتر نگذشت که مشکل آسفالت برطرف شد و همه مردم از این مسئله ابراز رضایت کردند. خودش با یادآوری این خاطره لبخند می زند و می گوید: در حد توانم سعی می کنم به عنوان معتمد محله باری از دوش مردم بردارم. امیدوارم خداوند در این راه به من کمک کند چراکه هرچه دارم، از اهالی ...