سایر منابع:
سایر خبرها
شمار شهدای غزه به بیش از 9 هزار نفر رسید/توقف فعالیت بیمارستان ها
... گردان های القسام اعلام کرد که 2 جنگ افزار دیگر دشمن صهیونیستی را در شرق محله زیتون در غزه منهدم کرده است. القسام تاکید کرد که یکی از این جنگ افزار ها با راکت یاسین 105 و دیگری هم با مین منهدم شده است. پهپادهای ارتش رژیم صهیونیستی برج مسکونی الغفری در غرب غزه را هدف قرار دادند 1402/08/11 - 14:06 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ...
اولین واکنش آمریکا به هشدار امیرعبداللهیان درباره جنگ غزه
جنایات رژیم صهیونیستی گفت: من فقط می گویم که در پیام های علنی و غیرعلنی مان به ایران به وضوح گفته ایم که نباید این جنگ را گسترش دهد یا از این وضعیت بهره برداری کند. همان طور که گفتم، اگر به نظامیانمان حمله شود، پاسخ خواهیم داد. اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در پی این مطرح می شود که حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران که به ترکیه سفر کرده بود، در یک کنفرانس خبری مشترک با همتای ...
ضرب و شتم همسر و قتل وی با یک طلاق صوری
جاری شد، بعد هم او را صیغه کردم و زیر یک سقف بودیم. هم زمان زن دیگری به صورت عقد موقت گرفته بودم که همسرم متوجه شد. بعد از مدتی متوجه تغییر رفتار و وضعیتش شدم، سر همین موضوع با هم درگیر بودیم و کتک کاری هم داشتیم. یک بار به بهانه ای از خانه رفت و چهار روز نیامد، تلفنش را هم جواب نمی داد. بعد از چند روز که دیدمش، فهمیدم با کسی ارتباط دارد. مدتی تعقیبش کردم و یک بار در خیابان ...
19 پایگاه رژیم صهیونیستی همزمان درهم کوبیده شد
تل آویو و انتشار متن مذاکرات وزیر دفاع آمریکا با وزیر اسرائیل بودیم. روزنامه یدیعوت آحارونوت نیز گزارش داد: تمام نشانه ها بیانگر ناتوانی اسرائیل برای ادامه دادن جنگ علیه غزه و تحقق اهداف خود در این منطقه به دلیل تضعیف مشروعیت بین المللی این جنگ است. پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت نیروهای مقاومت فلسطین با شلیک تعداد زیادی موشک، یکی از پایگاه های هوایی ...
19 پایگاه رژیم صهیونیستی همزمان درهم کوبیده شد
تل آویو و انتشار متن مذاکرات وزیر دفاع آمریکا با وزیر اسرائیل بودیم. روزنامه یدیعوت آحارونوت نیز گزارش داد: تمام نشانه ها بیانگر ناتوانی اسرائیل برای ادامه دادن جنگ علیه غزه و تحقق اهداف خود در این منطقه به دلیل تضعیف مشروعیت بین المللی این جنگ است. پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت نیروهای مقاومت فلسطین با شلیک تعداد زیادی موشک، یکی از پایگاه های هوایی ...
مجاهدان استان بوشهر(25)؛ روایتی از لحظات دلهره آور رزمنده دفاع مقدس در یک قدمی بعثی ها
همرزم شهید محمد صمصامی در تاریخ 24 شهریور ماه 1365 از طریق بسیج سپاه شهرستان دشتستان به جبهه جنوب اعزام شدیم و به عنوان تخریب چی وارد ناوتیپ امیرالمومنین (ع) گردیدم. درآنجا تعداد زیادی از بچه های فداکار گردان تخریب ازجمله شهید محمد صمصامی حضور داشتند. از طرف ناوتیپ، 10 نفر از بچه های تخریب که اینجانب و شهید صمصامی هم جزو آن گروه بودیم به بندرامام خمینی(ره) اعزام شدیم و در ...
زنی که در غیاب شوهرش با مردان دیگر ارتباط داشت به اعدام محکوم شد/ دوربین های مداربسته ،خیانت را لو داد
پس از آن میترا به جایگاه رفت و در دفاع از خودش عنوان کرد: برخلاف ادعای همسرم ما اصلاً رابطه خوبی با هم نداشتیم. مهیار به واسطه کارش فقط چند روز در ماه تهران بود و همیشه به شهرستان های مختلف سفر می کرد و من بیشتر مواقع تنها بودم. اگر هم به خانه می آمد وقتی برای من نداشت. واقعاً یادم نمی آید در این مدتی که با هم ازدواج کرده بودیم یک روز به من محبت کرده باشد. در نهایت رفتارهایش باعث شد به توجه مردان دیگر دلخوش شوم. ...
بمبی که وسط فامیل ترکید
فکر کردم حالا که میهمانِ این ها هستم، حرفشان را رد نکنم. توی تعارف ماندم. با خودم گفتم: با نیم ساعت صحبت، چیزی ازم کم نمی شه. بذار دل این ها رو نشکنم . کمی که گذشت، ایشان با ماشین رسید. من هم رفتم و نشستم داخل ماشینشان. رفتم تا با هم آشنا شویم؛ بدون اینکه اشتیاقی داشته باشم. صحبت کردیم و تمام شد. • با چه نتیجه ای؟ هیچ نتیجه ای. من برگشتم تهران و نظرم همان نظر اول بود. بعد ...
اگر شهید نمی شد، عجیب بود
مرتضی خوشحال می شدند. حاج آقا می گوید: یکی از ویژگی های مرتضی، کمک به مستضعفان و نیازمندان بود. در فامیل ما چهار خانواده هستند که از نظر مالی وضع مناسبی ندارند. من در برخی سفرهای کربلا شاهد بودم که همراه مرتضی به کربلا سفر کرده اند. با خودم می گفتم اینها که برای حداقل های زندگی گرفتار و نیازمند کمک هستند، چرا با قرض و نسیه کربلا می آیند. بعد از شهادت پسرم متوجه شدم که آنها در آن سفرها مهمان شهید ما ...
کار صلواتی!
گفته شده بیسکویت های که مادر فرستاده بود در جیب لباس شهید عبدالزمان بود. شهید عبدالزمان انسانی به تمام معنا خوش اخلاق مهمان نواز، مهربان، پاک دامن بود. فامیل و خانواده و همسایه ها او را بسیار دوست داشتند. شهادت او اگر چه افتخاری بزرگ برای خانواده ما و کشور عزیزمان ایران بود، اما تحمل دوری این چنین انسانی برای ما بسیار سخت بود. تمام این سال ها همیشه یاد و خاطره او با ما بود و ما با یاد و خاطره او زندگی می کردیم و همیشه برایش دعا می خواندیم. انتهای خبر/ ...
رشادت فرمانده گردان امام حسین (ع) برای روحیه بخشی به نیرو ها/ کانال هایی که فرصت آفرین شدند
...> به ذهنم رسید باید حرکتی بکنم تا تحرکی در گردان ایجاد شود. هرچند مطمئن بودم که خودم هدف تیربارچی قرار می گیرم، ولی چاره ای جز این نبود. با توکل به خدا، در زیر رگبار گلوله، تمام قد از جا بلند شدم و با دویدن به طرف چپ و راست و حرکت مارپیچ در بین نیروها، با سردادن شعار های حماسی، حال و هوای نیرو ها را عوض کردم. در حال دویدن فریاد می زدم، اینجا کربلاست و شما هم سربازان امام حسین (ع) هستید ...
چند داعشی گوشم را بریدند!
روستا آغاز می کند. وی که به دلیل شغل خود مرتب باید به شهرهای دیگر سفر کند، ناخواسته در همان ابتدای زندگی مشترک، واژه انتظار را در لغت نامه خانواده اش وارد می کند و در کنار عشقی که بین او و عذرا وجود دارد، عشق و انتظار، دو رکن اصلی کتاب راه خانه ام را بلدم را تشکیل می دهند. شهید کاویانی سرانجام در دفاع از عقیله بنی هاشم، حضرت زینب(س) در خاک سوریه در نهم مرداد ماه 1395 شهد شهادت می نوشد. ...
اسرائیل ضعیف ترین رژیمِ روی زمین است
رژیم صهیونیستی بدترین شکنجه ها را تحمل کرده در خصوص نحوه چگونگی اسیر شدن خود نیز گفت: در ابتدای جنگ زخمی با اسراییلی ها اسیر و زخمی شدم و حکم ابدی برای صادر شد اما محمد الضیف به من امیدواری می داد و می گفت این اسارت شکسته و تو آزاد می شوی. سلیمان ادامه داد: همچنان که گروه های مقاومت لبنان توانستند اسراییلی ها را از جنوب این لبنان خارج کنند، 15 سال پیش گروه های مقاومت فلسطین نیز موفق شدند ...
وقتی طوفان الاقصی، مشتری معترض را طرفدار عروسک های ضداسرائیلی کرد
های خارجی روانه بازار کند، با خودش فکر کرد چه کاری می تواند انجام دهد که عروسک های ابداعی اش برای کودکان ایران فقط وسیله بازی نباشند! و مرور جنایت های رژیم اشغالگر اسراییل در حق مردم مظلوم فلسطین کافی بود تا یک ایده طلایی در ذهن او جرقه بزند. عروسک های استکبارستیز ، از همان جا متولد شدند... این روز ها که افکار عمومی جهان از جنایات کور صهیونیست ها در کشتار زنان و کودکان در غزه در بهت و حیرت ...
پیکر برادرم را بی آنکه بشناسم به معراج دادم!
جبهه رفت که هنوز اعزام های سراسری صورت نگرفته بود. ایشان و همرزمانش جنگ های پارتیزانی انجام می دادند. محمود از شما کوچک تر بود؟ محمود دو سال از من کوچک تر بود. ایشان در کربلای 5 شهید شد. در این عملیات من هم حضور داشتم. امدادگر بودم و اتفاقاً بالای پیکر محمود رفتم. اما چون تیر به فکش اصابت کرده بود، او را نشناختم. بعداً متوجه شدم که شهیدی که بالای سرش بودم، برادرم بود! ...
مروری بر سبک زندگی شهدای دانش آموز | بزرگمردان کوچک
خودش را سیر می کرد و ساعت ها بعد برای خوردن ناهار به خانه می آمد. شهیددانش آموز داوود احسانی سوار بر موتورگازی داوود داوود احسانی، بیست و دوم اسفندماه سال 1344در روستای حافظ از توابع بستان آباد آذربایجان شرقی متولد شد و در سن 6سالگی همراه خانواده به تهران آمدند. سال سوم راهنمایی بود که عضو بسیج محله شد و از همین پایگاه محلی به جبهه اعزام شد. این شهید اواخر اسفندماه به ...
مقاومت یعنی فیلمسازی زیر تیغ نظارت و سانسور اسرائیل!
مردم فلسطین را به تصویر بکشم. قطعا در این روند همه چیز به این سادگی و سرعت هم نبوده. کمی درباره آن دورانی که هنر را آغاز کردید، صحبت می کنید؟ سیزده یا چهارده ساله بودم که با خانواده ام در اردوگاه ساحل غزه زندگی می کردیم. من از همان دوران کودکی نقاشی می کردم و چون کارم هم در این زمینه خوب بود، همه فکر می کردند بزرگ که شدم یک هنرمند نقاش می شوم. خودم هم تمام تلاشم در آن زمینه بود و ...
صفر تا صد شهادت 3 مامور پلیس توسط سرباز عصبانی / پای چوبه دار جان دوباره گرفت
دفعه رئیس پاسگاه آمد و سیگار را در دستم دید وتنبیهم کرد. بعد گفت بیا بریم داخل دفتر. به خاطر سیگار کشیدن تنبیه شدم. تا حدود ساعت 3صبح پست دادم. وقتی نگهبانی می دادم خیلی عصبانی بودم و خودخوری می کردم که چرا این کار را با من کرده اند. چیزی هم در سرم صدا می کرد و حرف های عجیبی می زد. صدای عجیب می گفت نباید این کار را با تو می کردند و... حق نداشتند تنبیهت کنند و... چطور شد که تصمیم به قتل ...
چرا مقامات آمریکایی در پیاده روی اربعین غایب اند!
. در تمام عمرم هرگز سخاوت را در این حد ندیده بودم. انواع غذا و اقامتگاه راحت به صورت رایگان در طول مسیر در همه جا در دسترس بود. از اینکه دیدم حتی فقیرترین عراقی ها هم برای رسیدن به آنجا روز ها با پای پیاده سفر می کردند، شگفت زده شدم، فقط برای اینکه به زائران خرما از اینجا و آنجا بدهند. بهشت روی زمین با خودم فکر کردم: اگر عراقی ها می توانستند این روحیه را تا پایان سال ...
زندگینامه شهید مصطفی صفایی
ازدواج به جبهه رفت و مدت 9 ماه در منطقه ماند. او در عملیات والفجر 6 فرماندهی گروهان و از اسفند 1364 تا خرداد 1365 با سمت معاون فرماندهی گروهان از گردان امام محمد باقر از لشکر 25 کربلا خدمت کرد. در 19بهمن 1365 در منطقه جنوب(شلمچه) با سمت فرماندهی گردان خدمت کرد و در محاصره دشمن قرار گرفت و در نبردی مستقیم با دشمن بعثی از ناحیه پیشانی مورد اصابت تیر قرار گرفت و به شهادت رسید. ...
اقدام خجالت آور زن مشهدی با مرد متاهل آبروریزی به بار آورد + جزییات
به رفتارها و بی مهری های عاطفی من مشکوک شد. تا جایی که یک روز از طریق تلفن همراه متوجه مکالمات خصوصی بین من و سپهر و قرار بعداز ظهر شد. همسر سپهر با خانواده اش به مسافرت رفته بود و قرار شد من برای تهیه غذا و امور نظافتی منزل سپهر به خانه اش بروم. اما هنوز چند دقیقه بیشتر از ورودم به خانه سپهر نگذشته بود که ناگهان سیاوش به همراه ماموران انتظامی وارد خانه شدند و ما را دستگیر کردند. حالا هم اگرچه پشیمانی سودی ندارد و من با آبروی خود و خانواده ام بازی کرده ام. اما نمی دانم در این اوضاع تاسف بار سرنوشت جشن عروسی دخترم چه می شود و... ...
بارداری پیش از ازدواج روزگارم را سیاه کرد
...، دلباخته نگاه عاشقانه پسر دایی ام شدم از آن روز به بعد ارتباط پنهانی من و کامران ادامه داشت، تا این که او از من به طور رسمی خواستگاری کرد من هم به شرط ادامه تحصیل بله را گفتم. قرار شد برای ثبت رسمی ازدواج، پدرم از زندان وکالتی به عمه ام بدهد تا عقد ما محضری شود در همین روزها کامران با این بهانه که نمی تواند دوری ام را تحمل کند! مرا به خانه دایی ام برد مدتی بعد مادرشوهرم که فهمید ...
روایت هایی از یک دانش آموز شهید
. نگران شدم که نکند بیمار شده یا مشکلی پیش آمده. رضا نیک بین و جواد نوری ساری را پیدا کردم و با موتور جواد رفتیم دم خانه محمد رجب. به در خانه شان که رسیدیم، ماتمان برد؛ پلاکارد شهادت محمد رجب روی دیوار بود و جمعیت زیادی که از تشییع جنازه او می آمدند، در حال متفرق شدن بودند. میخکوب شدیم و گریه امانمان را برید. محمد تنهایی به جبهه برگشته بود و شده بود بی سیمچی گردان. بلافاصله هم در عملیات دفاع از جاده اهواز خرمشهر، در 1 مرداد 1367به شهادت رسیده بود و ما را تنها گذاشته بود. ناراحت بودیم که حتی نرسیدیم با پیکرش وداع کنیم. منبع ایسنا ...
مالباخته12 شب خیابان های تهران زیر پا گذاشت تا دزد خودرواش را یافت
کنار ماشین عبور کردم، دیدم پلاک جلو ندارد. این باعث شد من به آن مشکوک شوم. کمی به ماشین نزدیک شدم و دیدم تمام وسایل داخلی ماشین نیز تغییر کرده است؛ اما ماشین یک نشانه داشت که از روی آن توانستم تشخیص دهم که دزد را پیدا کرده ام. نشانه ای روی کاپوت ماشین؛ معجزه رخ داد ! این فرد مال باخته افزود: قبلا این ماشین تصادفی داشت که روی کاپوتش علامتی مانده بود که من از روی همان علامت ...
چند دقیقه با کتاب لبخندی به رنگ شهادت
به گزارش جهان نیوز به نقل از مشرق، در کتاب لبخندی به رنگ شهادت که زندگی نامه و خاطرات جوان مؤمن انقلابی، مدافع حرم، پاسدار عباس دانشگر است، زندگی نامه شهید با این تعابیر نگاشته شده است؛ عباس دانشگر فرزند مؤمن در هجدهمین روز از اردیبهشت ماه سال 1372 شمسی در شهرستان سمنان و در خانواده ای متدین به دنیا آمد. حضور او در مسجد و پایگاه بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامی آراسته شود ...
قتل به خاطر یک پیت بنزین
.... مکانش را حدودی بلدم و می توانم نشان دهم. وانت را هم در پارکینگی گذاشته ام، درحال فروش سهمیه بنزین پیرمرد بودم که توسط شما دستگیر شدم. حرف هایش که تمام شد، با عصبانیت به سمتش رفتم و گفتم: چرا پیرمرد بدبخت رو به خاطر یه پیت بنزین کشتی؟! بعد از اعترافاتش با راهنمایی کامین، گونی حاوی جسد مثله شده پیرمرد را از زیر خاک بیرون کشیدیم و خودرو نیز در داخل پارکینگ کشف شد. پس از اطلاع به خانواده پیرمرد و تکمیل پرونده، کامین با صدور قرار مجرمیت به جرم سرقت و قتل عمد روانه زندان شد. ...
زایمان لاکچری آناشید حسینی در خارج از کشور / استایل بارداری شیک خانم بلاگر + عکس
آشنایی مان حدود شش هفت ماه نامزد بودیم. همان زمان عکس هایی از من مربوط به 11 سال قبل را برای همسرم می فرستادند. خدا را شکر ایشان انسان انقدر فهمیده و باشعوری هستند که همان زمان فقط به این موضوع می خندیدند و اصلاً برایشان مهم نبود. من نمی دانم به کسانی که این کارها را می کنند چه نفعی می رسد اما همیشه به آدم ها می گویم که شما فقط یک بُعد از ماجرایی را می بینید و از ابعاد دیگرش خبر ندارید ...
اعترافات پسری که پدرش را کشت: پدرم با ازدواج دوم به مادرم خیانت کرد
اما قانع نشد. بار دوم که تنهایی سراغش رفتم سر صحبت را باز کردم. پدرم فحاشی کرد. از اینکه پدرم مادرم را در چنین شرایطی قرار داده بود خیلی ناراحت بودم. از عصبانیت با چوب ضربه ای به سر پدرم زدم و بی حال روی زمین افتاد. من به اتاق خواب رفتم. نیم ساعت بعد وقتی از اتاق خارج شدم متوجه شدم حال پدرم بد است و نبضش به آرامی می زند. می خواستم او را سوار ماشین کنم و به بیمارستان برسانم، اما پدرم جان سپرد. ...