سایر منابع:
سایر خبرها
فیلم/ اعزام به اردوهای خارجی، درخواست پرافتخارترین جودوکار زن ایران از مسوولان
.... سال 1390 جودو را شروع کردم و آغازی بود برای ورود به عرصه قهرمانی. ایرنا: و خیلی زود هم به سکوهای قهرمانی رسیدید؟ بربط: دو سال پس از شروع به فعالیت در رشته جودو وارد تیم ملی شدم. پدرم مشوق اصلی ام بود و خیلی کمک کرد. در سال 1392 در لیگ پدیده شدم و در حالیکه در رده سنی نونهالان بودم به تیم ملی نوجوانان و سپس جوانان راه یافتم. ایرنا: اولین مقامی که کسب کردید؟ ...
از امام رضا (ع) ممنونم که من را در حرم زیبایش پذیرفته است
رضا(ع) گذراندم و این مکان چقدر درخشش عجیبی در آن شب داشت که به شدت من را مجذوب کرد و البته دوست دارم حرم را در روز هم ببینم و بی پایان لذت ببرم. این خبرنگار مسیحی اوگاندایی، مشهد را هم زیبا دیده. او در این باره گفت: من مسیحی ام و در کشورم کلیسا های مختلفی وجود دارد اما آن ها هیچ شباهتی به حرم مطهر رضوی ندارند و این حرم بسیار زیبا و فوق تصور است و شهر امام رضا(ع) هم برایم زیبا بود به خصوص ...
گذری از بیستون و ستون های زیبا
محله کیاب رشت در غربی ترین حد رشت، وسعت زیادی داشت و پس از احداث خیابان های بیستون و سام ، چندپاره شد و به موازات محله پیرسرا، خیابان جدیدی به صورت مستقیم از سبزه میدان به سمت پل خشتی چمارسرا در غربی ترین حد رشت کشیده شد. اگر به نقشه سال 1343 که در زمان جهانگیر سرتیپ پور(شهردار وقت) طراحی شده بنگریم، تنها یک مدرسه جانمایی شده که احتمالا مدرسه شهید حجتی است که در سال های اخیر نوسازی شده است. بنابراین می توان گفت با احداث این خیابان ...
گفتگو با پلیسی که مأمور خرید انسولین پیرزن 80 ساله شد+فیلم
حه ام را آماده کردم. از پله ها دوان دوان رفتم بالا. همین که دم در واحد مسکونی رسیدیم، زن سرش را داخل خانه کرد و گفت بدو بیا. باور نمی کنید اگر بگویم با چه صحنه ای مواجه شدم. یک پسر بچه لپ قرمزی تپل حدودا سه سال و نیمه آمد جلو در و تا من را دید شروع کرد به خواندن شعر وقتی که ما تو خوابیم، آقا پلیسه بیداره... از تعجب چشمانت گرد شده بود، خنده ام هم گرفته بود اما خودم را کنترل ...
بیژن درویش کجوری؛ استاد مسلم چاپ
(سابق) گذراندم و تا کلاس نهم متوسطه در دبیرستان شاه رضا (سابق) در خیابان هدایت به تحصیل مشغول بودم. بعد از این مدت، والدینم تصمیم گرفتند که مرا برای ادامه تحصیل و کسب مدرک دیپلم و تحصیل در رشته طبّ و پزشکی به اتریش بفرستند. سال 1954 و در سن 16 سالگی وارد وین شدم و دیپلم متوسطه ام را در آن جا اخذ کردم. پدر و مادرم مشتاق بودند که من در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهم و من نیز چنین هدفی ...
داستان دلدادگی و عشق فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
. ابراهیم گلستان وارد دوره ای عمیق و طولانی از افسردگی و فاصله عمیقش با خانواده اش می شود و سال 57 به انگلستان مهاجرت کرد و دور از خانواده اش به زندگی در آنجا میپردازد. تکمیلی/ روزیاتو: یکی از چندین نامه منتشر نشده فروغ به گلستان که قرار است بزودی در قالب کتابی با نام “فروغ فرخزاد؛ زندگی نامه ادبی و نامه های چاپ نشده” منتشر شود. اگرچه اصل وجود این رابطه عمیق نه بر ...
داستان عشق دیوانه وار شاگرد ژوزه مورینیو در مدرسه به او و سفر 16 ساعته برای دیدارش
کردم باید از او حمایت کنم. برای همین یکشنبه بعد به مادرید پرواز کردم. به سانتیاگو برنابئو رفتم. 300 پوند پول بلیط دادم تا پیروزی رئال مادرید مقابل سِویا را ببینم و بعد دوباره برگردم. من به خاطر دیدن مورینیو آنجا بودم. مادرید برایم مهم نیست. برای این مرد حاضرم بیشتر از آنچه برای بچه هایم می کنم، مایه بگذارم. آنژوس با الهام از مورینیو، پس از شش سال بسکتبال را رها کرد و وارد فوتبال شد؛ ابتدا به عنوان بازیکن و بعد به عنوان مربی. او 17 سال پیش به انگلیس نقل مکان کرد و حالا سرمربی تیم زیر 18 سال باشگاه فوتبال بارکینگ است. منبع: روزیاتو ...
جنجال جدید شهاب حسینی با این عکس | آقا با این حرکت حسابی سوژه شد
امیرعلی دارند.محمد امین پسر بزرگ شهاب حسینی است که در سالروز تولد پدرش یعنی 14 بهمن ماه سال 1382 متولد شد. شهاب حسینی را بهتر بشناسیم! سید شهاب الدین حسینی تنکابنی 14 بهمن ماه سال 1352 در تهران متولد شد و اصالتا اهل تنکابن است. این بازیگر جوان تحصیلاتش را در رشته روانشناسی دانشگاه تهران به دلیل اینکه هوای مهاجرت به کانادا را در سر داشت بعد از دو سال نیمه کاره رها کرد. شهاب ...
خانیکی: شاهد شهادت دیباج زیر شکنجه ساواک بودم/ فتح الله امی: ثابتی به شریعتی گفته بود که تو را لجن مال ...
... شاهد شهادت سید رضا دیباج زیر شکنجه ساواک بودم خانیکی ادامه داد: من در زمان دستگیری، دانشجوی فعالی بودم که فعالیت سیاسی و دانشجویی علیه رژیم مستقر داشتم و در نهایت به شش ماه حبس محکوم شدم. شش ماهی که در آن زمان، مدتی طولانی از نظر احکام حبس صادره محسوب می شد. مدت زمانی که البته بعدها-حدودا از سال 51 به بعد- با حبس های طولانی که صادر شد، چندان طولانی نبود. وی همچنین در ...
روایت دیدار بانوان با رهبری| خانم گل سابق ایران: سخنرانی ام در حضور رهبر، تحقق آرزوی پدرم بود
گردد به روز دیدار و از حال و هوایش در حسینیه امام خمینی اینطور می گوید: احساس خوشایندی بود. در صحبت هایم هم اشاره کردم که این درواقع، خواسته قلبی مرحوم پدرم بود. او که می دید من سال ها در ورزش حرفه ای فعالیت کرده ام، خیلی دوست داشت یک روز به دیدار رهبر بروم و در لباس یک بانوی ورزشکار در حضور ایشان سخنرانی کنم. بالاخره روز ششم دی ماه امسال این اتفاق افتاد اما در زمانی که دیگر پدرم نبود چون متاسفانه ...
مادری که صبر را شرمنده خود کرده است
آمده اند. برادر شهید ادامه می دهد: مردم این محله همه مذهبی و عاشق انقلاب هستند و تمام خانواده ما شهیدان بسیاری تقدیم وطن کرده اند؛ خانواده ما بسیار مذهبی است، پدربزرگم مسجدی و از همان سال های قبل از پیروزی انقلاب در مسیر مبارزه با رژیم طاغوت در صحنه بود؛ من در آن زمان 16 سال داشتم و پسر بزرگ خانواده بودم؛ قبل از جنگ در کردستان و بلوچستان بحران های زیادی وجود داشت و خیلی از دوستانم به ...
کاش می توانستم به دوران نوجوانی برگردم
شبانه روزی درس خواندم تا دیپلم خود را بگیرم. بعد از گرفتن دیپلم زندگی من عوض شد. بعد از خرداد که مدرک دیپلم خود را گرفتم، مهرماه سر کار رفتم. تجربه اولین کار من در نزدیکی شهر همدان بود که نزدیک به یک سال در آنجا حضور داشتم. بعد از آن در دوره مربی کودک قبول شدم و باید نزدیک به هزار ساعت در تابستان وقت می گذاشتیم. صبح تا وقت ناهار در آنجا بودم و بعد از آن به خانه می آمدم و بعد از خوردن ناهار دوباره ...
پله پله از سوادآموزی تا مدارج بالای علمی
بخوانم به طوریکه به دلیل علاقه فراوان به تحصیل جزو شاگردان ممتاز کلاس بودم. صبح قزوین: در مورد ادامه فرآیند تحصیلی خود تا رسیدن به مدارج بالای علمی برای ما بگویید؟ مهدوی: پس از اتمام کلاس سوم نهضت و ورود به مدرسه عادی با شوق فراوان به درس خواندن خود ادامه دادم و در ادامه وارد حوزه علمیه شدم و تحصیلات مربوطه را خوشبختانه با موفقیت پشت سر گذاشتم. به یاد می آورم در آغاز ...
این دختر آرزو دارد با شهاب حسینی هم بازی شود
این باره بیان کرد: من با بازی کردن در نمایش دشمن خدا بیشتر و بیشتر به بازیگری علاقه مند شدم و خیلی دوست دارم این کار را ادامه بدهم، با اینکه مسیر خانه ما خیلی دور است، ولی من سعی می کنم خیلی زود مشق هایم را بنویسم و درسم را بخوانم تا شب به اجرا برسم. این بازیگر کودک ادامه داد: وقتی در سالن نوفل لوشاتو اجرا داشتیم، هرشب از بغل ساختمان بزرگ تئاتر شهر رد می شدیم و من هرشب به مامانم می گفتم آرزویم این ...
از ام البنین ها بپرسید چرا هنوز شهید می آورند...
: بیرون نیا. اینطور بود که به خودم جرأت دادم دنبالش حرکت کنم. حتی تا میانه های کوچه هم بدرقه اش کردم و چیزی نگفت. داریوش رفت و قرار مرا هم با خودش برد اما دلخوش بودم که چند ماه دیگر بر می گردد و خانه را روشن می کند. اما چشمم به در خشک شد و برنگشت. انتظارمان که طولانی شد، با پدرش به محل اعزام رفتیم تا خبری از او بگیریم. تازه آنجا بود که فهمیدیم داریوش در عملیات مفقودالأثر شده و هیچ کس خبری از سرنوشتش ...
قتل یک جوان با سم مار فقط برای دوهزار دلار !
...: چه شد به تو پیشنهاد زهر چشم گرفتن دادند؟ یک هفته قبل از جنایت بود. قرارمان این بود که اسپری فلفل به صورت مقتول بزنیم و بعد از اینکه روی زمین افتاد، با چاقو چند ضربه به او بزنیم، اما نقشه مان تغییر کرد. چرا نقشه را تغییر دادی؟ اول اینکه مقتول خیلی قوی هیکل بود و من حریفش نمی شدم. حتی زمانی که به او سم را تزریق کردم، یکدفعه مچ دستم را گرفت. احساس کردم یک آچار ...
بیش از 50 کیلومتر را در سرمای زمستان برای امتحان دادن با وانت می رفتم
در سال 1352 در بخش جغین از توابع شهرستان رودان به دنیا آمدم، خانواده ام متدین و از قشر پایین اقتصادی بودند وزندگی مان با شغل کشاورزی پدرم در روستاهای بخش جغین به سختی می گذشت و بااین حال همیشه دوست داشتم درس بخوانم و فردی باسواد باشم اما مسئولیت نگهداری از خواهر و برادران کوچکتر از خودم با من بود، 8 ساله که بودم مرا به مدرسه فرستادند، ولی مرا نپذیرفتند و گفتند که سن تو برای کلاس اول رفتن ...
اشک های سرد دختر فراری!
زیادی به من نداشت. بعد از مرگ مادرم درس و مدرسه را هم رها و سعی کردم با پرسه زنی در فضای مجازی خودم را از تنهایی برهانم. این موضوع اعتراض شدید پدرم را به دنبال داشت و مدام مرا تهدید می کرد که اگر ادامه تحصیل ندهم دیگر مجبور می شود مرا به بهزیستی تحویل بدهد!ولی من در یکی از شبکه های اجتماعی با پسری 21 ساله به نام نوروز آشنا شده بودم و تحت تاثیر هیجانات و عواطف دوران نوجوانی به جملات ...
تعبیر خواب
راه چاره بپرسه. نیم ساعت بعد گوشی اتاق زنگ خورد. اون ور خط طرف به فارسی گفت: مشدی! باز گل کاشتی که... سید رضی بود. انگار از یه معادله لاینحل رهایی پیدا کرده بودم. صبح با هم تو میدون مرجه قرار گذاشتیم و سید 300 دلار گذاشت کف دستم و گفت: بلیت هم بگیرم؟ گفتم: بچه ها واسه سه روز بعد بلیت گرفتند برام. همدیگه رو بوسیدیم و خداحافظ تا این که فتنه سوریه در سال 89 شروع شد و من برای مستند فتنه شام باز ...
پاسداری از ارزش های دینی بویژه عفاف و حجاب تکلیفی عمومی است
درصد بدون هیچ حرکت فیزیکی با زندگی نباتی به دامان خانواده خود بازگشت، مردم به وی لقب شهید زنده دادند و این شهید والامقام بعد از 10 سال مجروحیت و زندگی در کما در شامگاه 16 آبان 1397 درگذشت. شهید سید نورخدا موسوی مفرد، در اولین روز شهریور 49 در خرم آباد به دنیا آمد، جوان بود که لباس سبز میهن را بر تن کرد و پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه علوم انتظامی مشغول به کار شد. وی پس از ...
در خواب مانده و تک بیل انداز!
روزی که در سال 1342 امام خمینی(ره) در فرآیند مبارزه با حکومت طاغوتی، نوید و امید به آینده را می داد؛ کسی فکر نمی کرد که سربازان در گهواره او چندین سال بعد، از پشت نیمکت های مدرسه و کرسی های دانشگاه بتوانند بینی مستکبرین را به خاک بمالند و با همان روح سرشار از پاکیزگی، دشمن متجاوز تا بن دندان مسلح بعثی را از سرزمین خود بیرون کنند. دیدن یکی از همین کهنه مردهایی که هنوز کودک درونش وقتی از ...
جزئیات تازه از قتل با زهر مار افعی
. در ادامه تحقیقات پلیسی از متهم، وی دیروز ابعاد جدیدی از جرایمش را فاش کرد و گفت: با رتبه 193، دانشجوی رشته آی تی شدم. به خاطر شر بودنم، ترم سوم دانشگاه اخراج شدم. هشت ماه پیش از حادثه با مردی به نام بهمن در بوستانی آشنا شدم که در زمینه خرید و فروش فعالیت داشت و به دفترش در رفت و آمد بودم. یک روز متوجه شدم بهمن با برادرزاده اش اختلاف دارد و از من خواست برادرزاده اش را تنبیه کنم. وی ...
از کاوش در کوچه های نپنی تا صادراتِ فرا قاره ای
با شغل شیفت شب و وارد شدن به وادی اختراع! او می گوید: از بچگی به مهندسی مکانیک علاقه داشتم و در سال 1383 موفق به اخذ مدرک لیسانس شدم و بعد از گذراندن دوره ارشد عازم خدمت شدم. در دوران خدمت سربازی به علت شرایط نامطلوب اقتصادی در جست وجوی شغلی مناسب در شیفت شب بودم که آگهی جذب نیرو در یک کشتارگاه در شیفت شب نظرم را جلب کرد و بدون تعلل از شغل جدید در شب های خدمت استقبال کردم. ...
خاطرات مادران ادیان مختلف از شهدای شان
. از آنجایی که کودک بودم گاهی دوست نداشتم به مدرسه بروم اما مادر مرحومم اصرار داشت که باید درس بخوانم و همین موجب شد تا بنیه علمی من قوی شود. با آغاز جنگ تحمیلی به دلیل تخصصی که داشتم مدت پنج سال را در مناطق مختلف کشور گذراندم و به بیماران و مجروحان جنگی خدمات رسانی کردم تا اینکه در روز 29 آذرماه سال 1365 شهر کرمانشاه به شدت از سوی عراق بمباران شد. در جریان این بمباران ها یک بمب خوشه ای ...
زیباترین اشعار شهریار
گذشته شتابان به رهگذار تو بودم به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم همه به کاری و من دست شسته از همه کاری همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری تو یار من که ...
رَج های ناکوکِ فرش دستباف ملایر
. شرکت تعاونی فرش دستباف ملایر از سال 1373 زیر نظر جهاد کشاورزی شروع به فعالیت کرده و سازوکار جهاد با بافندگان این گونه بود که مواد اولیه به صورت اقساطی در اختیار بافندگان قرار می گرفت و پس از اینکه فرش بافته و به فروش می رسید، هزینه ای که جهاد بابت خرید مواد اولیه در اختیار بافندگان قرار می داد، از حساب فروش فرش کسر می شد، در حالی که از زمانی که این شرکت زیر نظر بازرگانی و سازمان صمت ...
حاج قاسم گفته بود حاجی در یمن شهید می شود/ مخالف سرسخت بند پ
قرار است برگردم با حاجی برگردم، تنهایی برنگردم. اینجا با هم شهید بشویم یا همه با هم برگردیم. ممکن است کسی به همسرش بگوید تو هر جا می خواهی بروی، برو! من و بچه هایم نمی آییم؛ اما غمین فرد حاجی را بیش از اینها دوست داشت؛ بعد از دو سال از شهادتش اشک هایش تمامی ندارد: خیلی به او علاقه مند بودم. از پدر و مادرم دل کنده بودم و به حاجی دل بسته بودم... اگر می توانستم یمن هم می رفتم. شناسنامه ام ...
با خاطرات مردی که 16 ساعت رانندگی کرد تا آقای خاص را ببیند/ ژوزه مورینیو معلم ورزش من بود!
وارد دروازه شوم. من وارد دروازه شدم و خوب بودم و سپس دروازه بان تیم مدرسه شدم. او همه چیز به من آموخت. بسکتبال، والیبال. ما همیشه فکر می کردیم زنگ ورزش راحت است و نیازی به تلاش نیست، اما نه با او. او می گفت: من مانند معلم انگلیسی شما، معلم پرتغالی و معلم ریاضی شما به دانشگاه رفتم. شما باید همانطور که به آنها احترام می گذارید به من هم احترام بگذارید. باید از من یاد بگیرید. اینجا نیامدم که وقتم را ...
فراتر از حقمان نمی خواهیم
لیست سه نفر اول باشم، حتی فکر می کنم با عنایت خداوند بتوانم مقام اول قهرمانی جهان را به دست آورم . پردیسان آنلاین: روند تحصیل چطور است؟ آیا شطرنج با ادامه تحصیل شما تداخل ندارد؟ ربی : به طور قطع شطرنج بر روند تحصیلی من اثر داشته است؛ من به خاطر شطرنج از خیلی چیزها گذشته ام؛ در متوسطه اول همیشه جزو بهترین ها بودم؛ پس از اینکه شطرنج را اولویت خود قرار دادم و به صورت تخصصی به آن ...