سایر منابع:
سایر خبرها
گفت و شنود حدادعادل با رهبر انقلاب/ امام قدر شهید مطهری را می دانست
را میدانست. حداد عادل: همان طور که عرض کردم انسان دلش میخواهد که درباره ی آقای مطهری مفصل صحبت بکند ولی مجال اندک است. خب ما باید امروز شکر بکنیم که بحمدالله سایه ی امام بر سرِ ما هست و آن درخت برومند سرفرازی که میوه هایی امثال استاد مطهری ثمر آن درخت بوده سایه افکن هست بر ایران و ان شاءالله که با این جمهوری اسلامی آن آرزوهایی که آقای مطهری پنجاه سال و چهل سال در دل داشتند به تمام و کمال تحقق پیدا بکند و رسیدن به اهداف ایشان تسلای دل همه ی داغداران شهادت ایشان باشد، ان شاءالله. حضرت آیت الله خامنه ای: ان شاءالله. ...
مصطفی زمانی: بازیگری مثل ریاست جمهوری جای تجربه کردن نیست
بازیگری دست و پایتان را می بندد؟ اصلا سینما چه چیزی از شما گرفته که حالا به خاطرش افسوس می خورید؟ من چیزی نداشتم که سینما ازم بگیرد، اما توقعم از آن بالا بود. بالاتر از چیزی که با آن مواجه شدم. ظاهرم از بچگی توجه بقیه را جلب می کرد. اما اهمیتی به آن نمی دادم. چون خودم برایش زحمتی نکشیده بودم. صدایم هم در کودکی آن قدر نازک بود که در مدرسه فقط به درد سرود خواندن می خورد. اما در بلوغ ناگهان ...
او 2500 سال عمر دارد!
اش به فلسفه و نظریه های هابرماس بیان کرد و اینکه دکتر معتمدنژاد برای تدریس در این بخش به او توصیه کرده بود. سمیعی گفت: سال ها پیش زمانی که من فلسفه درس می دادم، دکتر معتمدنژاد به من می گفتند تو که فلسفه درس می دهی، به مطالب هابرماس هم بپرداز؛ از آن به بعد بود که من در این حوزه شروع به کار کردم. این استاد فلسفه سیاسی ارتباطات از فلسفه به عنوان جلوه گاه تفکر آدمی یاد و در بخشی ...
فعالیت 4 هزار عضو هیأت علمی شناسنامه دار در بسیج جامعه پزشکی
نمی کنم . این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه در سال بعد نیز به عنوان شاگرد کلاس اول وارد مدرسه شد، به معلم های خود در این کلاس به آقایان کلاهدوز و محمدپور اشاره کرد و گفت: هر جا هستند برای آن ها آرزوی توفیق و سلامتی می کنم؛ ما بعد از آن به شهرستان باغ ملک در سال 1364 آمدیم و من به تحصیل ادامه دادم تا دوران دبیرستان و 4 سال در دبیرستان نمونه دکتر حسابی اهواز به تحصیل مشغول ...
معلم چراغ روشنگر راه آیندگان
سال اول خدمت من در روستای ماخونیک است که اختلاف سنی من با دانش آموزانم کم بود یا بعضی ها هم سن من بودند. به همین خاطر با توجه به شرایط فرهنگی روستا با آنها ارتباط صمیمانه ای داشتم. جالب این بود که دو سه سال بعد که به آنجا رفتم بعضی از شاگردانم ازدواج کرده بودند و من همچنان مجرد بودم، این قضیه برای بچه ها خیلی عجیب بود و من را مرتبا ترغیب به ازدواج می کردند. اظهری در خصوص درخواستش از ...
شاعری که با ترجمه فارسی شعرهایش، نامه هایش به وطن و به اهلش رسید
دست صدام گفت: در کودکی نخستین شاعری که با او آشنا شدم وکتابش را خواندم و مرا با جهان شعر و کلمه و کلام آشنا کرد شاعر بزرگ شیعی دعبل خزاعی بود که به گفته خودش چوبه دارش را پنجاه سال بر دوش کشیده بود و همین سبب شد از ابتدا با مقاومت و اعتراض آشنا شوم. وی افزود: با این همه سیر شعرهای من و مبارزاتم با رژیم صدام که به تبعید خودخواسته ام منجر شد نتایجی نیز برای من داشت. سفرم به سوئد و سپس لندن و ...
انجام تکالیف مدرسه زیر نور چراغ های خیابان/میرزا قاسمی، بهترین هدیه روز معلم!
بودیم که این آقای عسگری همیشه یک سرود معروفی داشتند به نام "دهقان" و به ما آموخته بودند که همیشه سر کلاس آن را می خواندیم. نوده فراهانی با عنوان اینکه الان چیزی حدود 60 سال از ان زمان می گذرد اما هنوز آن شعر را به خاطر دارم افزود: همه ما می دانستیم که سر کلاس انشاء باید این سرود را همخوانی کنیم که یکی از شیرین ترین خاطراتی است که با وجود گذشت بیش از 60 سال هنوز در ذهن دارم. وی ...
لبریز از عشق، لبریز از مهربانی ...
همه بیشتر دوست دارم؟ مواظب خودت باش که من خیلی دوستت دارم. همیشه هم بیا خونمون". بعد آرام آرام این دانش آموز به من علاقه مند شد. به او گفتم دوست دارم برادرت را هم ببینم. برادرش که آمد گفتم چند سال داری؟ گفت 17 ساله ام. گفتمش خواهرت هر روز کتک می خوره؟ گفت آره. گفتمش خجالت نمی کشی؟ چرا بابات را نمیزنی؟ گفت وای من بابام رو بزنم؟! گفتمش آره باید کتک بزنی. بابایی که مشروب بخوره و دخترش رو ...
اشعار آیینی ویژه شهادت حضرت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام
این زمانه می خوردی تو از دست عدو به جرم حق خواهی و عشق چون فاطمه تازیانه می خوردی تو سید هاشم وفایی ... در عزایت همه ی عمر، رثا می خوانم ... از همان روز ازل خاک مرا، آب تو را دست معمار از احسان به هم آمیخته است و شدی باب حوائج، و شدم سائل تو دست ها را به عبای تو در آویخته است آسمان جای شما بود، ولی ...
سروده فرهنگی مینودشتی به مناسبت روز معلم
موندن خیلی سخته! به یاد اون گلوی خسته سی سال معلم پای تخته ضربدر گچ! همه خوردن هوای پاک و یک عمر تو اما لقمه لقمه... بیشتر گچ! اوایل حال و روزم خوب تر بود! با گندمزارها هم خوب بودم. هوای آسمونو داشتم از دور؛ رفیق سنگ و آب و چوب بودم! رو تخته خواستم عشقو بکارم! خودم آبش بدم! باخون انگشت ...
لیلی گلستان از تاثیر مرگ فروغ و هدایت بر زندگی خانواده اش می گوید
فیلم دیدن یکی از لذت های زندگی ام بود و هست. بیلی وایلدر، استنلی کوبریک، ویتوریو دسیکا، آنتونیونی، فلینی و گدار... همه این ها را دوست داشتم. ناصر تقوایی برای شما چگونه تصویر می شود؟ خاطره ای از ایشان دارید؟ تقوایی را بار اول در همان دهه 40 در استودیوی پدرم دیدم. و بعد در تلویزیون همکار شدیم و بعد هر کدام ازدواج کردیم و بنای معاشرت گذاشتیم. از سال های 42 که تقوایی در ...
کم لطفی موسیقی دان ها به لطفی/ علت حمله به استاد چه بود؟
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، امروز، دوازدهم اردیبهشت سالروز در گذشت چهره ی نام آشنا و البته غریب هنر انقلاب است. کسی که خالق موسیقی های ماندگاری انقلاب و دفاع مقدس و یکی از چیره دست ترین نوازندگان تار و سه تار است. استاد محمدرضا لطفی ؛ خودش درباره چگونگی فعالیت های هنری و انقلابیش می گوید: شش ماه پیش از روز قیام، شجریان درگیر مسائل انقلاب نبود، شاید خیلی هم نمی دانست دارد چه ...
خاطرات تلخ و شیرین 60 سال تدریس آقای معلم
...> خاطره ای که قصد بیان آن را دارم مربوط به سال 1338 است؛ من در دبیرستان امیرکبیر درس می دادم؛ بعدها تعدادی از زیرزمین های این دبیرستان را برای آزمایشگاه فیزیک و شیمی آماده کردم؛ یک روز با بچه های مدرسه به سمت قلعه گبری در انتهای جاده خاوران که در سینه کش کوه استخوان های یکی از اقلیت های دینی را می گذاشتند، رفتیم. سه روز بعد مشاهده کردم بچه ها با شوق به سمت من آمدند و گفتند که استاد ما ...
بعد از رفتن ضرغامی از ارشاد، سینماافت محسوسی داشت
و نوجوانی بودیم و این مسائل برای مان تازگی داشت. من بسیار تحت تأثیر فضای بسیار زیبا و قشنگ اصفهان بودم به خصوص کاشی کاری های مساجد که هنوز هم بعد از گذشت صدها سال پا برجاست و کسی نتوانسته مثل آنها کار کند. آن زمان نه تلویزیون بود و نه رادیو و ما به تماشای نمایش نامه هایی که در قهوه خانه ها برای تفریح و سرگرمی مردم اجرا می شد می نشستیم حدود 12 سال داشتم که کم کم سینما هم آمد در آن روزگار پدیده ...
از تهمت ها نمی گذریم!/3 امام را واسطه کرد تا من راضی شوم
روز تلویزیون سرود همه جا بروم به بهانه تو را در وصف امام زمان(عج) پخش می کرد. عشق را آنجا درک کردم. به خودم گفتم: من عاشق یک نفرم اما عاشقان واقعی امام زمان چه می کشند. و واقعا از ته دل برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کردم. * آدم در کشور خودش بیشتر احساس آزادی می کند سال 83 بود که برگشتیم افغانستان. آن زمان هر کسی داوطلب بود می توانست برگردد. شوهرم گفت: بیا بر گردیم کشور خودمان. تا ...
فرهنگ در رسانه
که هیچ ضدیتی در آنها وجود ندارد! آیا به دلیل اینکه آثارتان بسیار به واقعیت نزدیک است، این هراس برای نمایش شان وجود دارد؟! بله! آن سال ها از آقای ارگانی که مسؤولیت داشت، پرسیده بودم چرا همه نوع فیلمی را نشان می دهید اما مانع اکران فیلم من می شوید؟ ایشان پاسخ دادند آن فیلمسازان، مشخص است که فیلم ساخته اند اما آثار تو واقعی است. اتفاقا در این روزها همه درباره فیلم ابد و یک روز صحبت می ...
سینما برخلاف موسیقی ساختگی و دروغ است/ تبعیض میان موسیقی و سینما خیلی زیاد است
است که برای مردم می خوانی یا تئاتری که زنده اجرا می کنی. در کار قحطی نور کلام درونی من بود که همه اشعار را خودم نوشته بودم و وصف حال خودم بود و اتفاقاتی بود که در 15 سال به آن فکر می کردم و فلسفه ای که در ذهنم بود و دوست داشتم به صورت یک کار درش بیاورم روی آن شعر و ترانه گذاشتیم موسیقی اضافه شد و تنظیم هایی صورت گرفت و اتفاقی شد که نمایش موزیکال نام گرفت، منظور من همین خلق اتفاق خاص است. ...
خاطرات شاهدان قتل ناصرالدین شاه؛ تیر رضا و تدبیر اتابک
تامین هزینه آن بسیار زیاد و کمرشکن بوده است. ناصرالدین شاه دارای طبع شعر هم بود و گاه و بیگاه شعر می سرود ولی دیوان اشعار او را نمی توان قابل اهمیت دانست و هر چند در همان موقع گفته می شد بعضی از اشعار او ساخته و پرداخته دیگران است. چنان که در سطور قبل یادآور شدم اگر ناصرالدین شاه قاجار تصمیم به ایجاد تحول در مملکت می گرفت در کار خود موفقیت های فراوانی نائل می شد و می توانست ...
به دنبال یک عاشقانه آرام
شائبه ای نباشد و کسی از ما دلگیر نشود. معجزه اینجا اتفاق افتاد که یغما به ما اضافه شد. مخصوصاً کار یغما خیلی سخت بود یعنی خود من با اینکه این همه کار با یغما کرده ام، تا وقتی یغما این شعر ها را به من نداده بود، در یک غلیان و هول و ولا بودم. ولی وقتی اولین ترانه را به من داد و من دیدم درک و دریافت اش از فضای موسیقی هایی که ضبط شده و کاری شان نمی شود کرد، چه قدر درک درستی است، واقعاً سر از پا نمی ...
مرا تلنگر یادت بس ؛یادنامه ای برای چهره ماندگار ادبیات معاصر ایران
در زمان حیات او (در اواخر دهه هفتاد) و در مجله ای که خودم بنایش را گذاشته بودم و همه زندگی ام را هبه اش کرده بودم (عصر پنج شنبه)و مطابق قول و قراری که با خوانندگان در همان شماره نخست برای شماره مخصوص پاسداشت و ستایش یک عمر شاعری اش گذاشته بودم نتوانستم بر خلاف میلم به گفته و نوشته ام عمل کنم بعد از سفر بی بازگشت او به فکر یادنامه ای افتادم.فکر یادنامه ای در خورد نام او رهایم نمی کرد..." ...
فرشاد رمضانی: با بلیت مجانی، سلطان راک ساختند
واقعی خود بنشینند و به همان اندازه هم در زندگی خود بهره برداری کنند. تا زمانی که بخواهیم درگیر تعارفات باشیم می توانیم به استاد حسین علیزاده هم بگوییم که او پروگراسیو راک کار می کند. تعارف و رودربایستی را باید کنار گذاشت و واقعیت ها را عنوان کرد. هرچه رضا یزدانی معروف تر شد و آمار کنسرت هایش بیشتر شد، رنگ و بوی موسیقی پاپ در آثارش قوی تر شد چند سال پیش در مجله چلچراغ میزگردی ...
ناشناخته های نزدیک
عوامل زبانی است یا سوژه هایی که درباره ی آن شعر می گویند. مثلاً اشعار نزار قبانی فضای عاطفی دارد که بیش تر مورد پسند خوانندگان قرار می گیرد؛ یا این که اشعار محمود درویش بعد از انقلاب در ایران نشانه ی همراهی با مبارزه ی مردم فلسطین علیه اسرائیلی ها بود. زمان معروف شدن هرکدام از شاعران هم با دیگری فرق دارد. جبران خلیل جبران از چندین دهه قبل در ایران شناخته شده بود. اما نزار قبانی ...
بیوگرافی رضا رویگری و همسر جوانش تارا کریمی + عکس
خوشامد می گویم. از رضا رویگری بیشتر بدانید پدرم در تجریش باغبان بود و من تنها پسر او. وقتی که بچه بودم نقاشی می کردم. در کوچه پس کوچه های خلوت تجریش به همراه دوستانم این کار را انجام می دادم. از زمانی که در دوران کودکی به سینما بهار تجریش می رفتم به سینما و هنرپیشگی علاقه مند شدم. پدرم مخالف هنرپیشه شدن من بود، حتی می گفت نقاشی هم نباید بکشی. وقتی رضایت پدر را به دست آوردم ...
همنشینی با قرآن تاریکی دلها را می زداید
زیادت در اوست و یا نقصان؛ زیادت در هدایت و نقصان درکوردلی. اگر بخواهیم مصداقی بیان کنیم، جورج جرداق مسیحی است. از او فیلمی تهیه کردند که راجع به حالات ومطالب او در مورد قرآن و نهج البلاغه است، او می گوید: وقتی هر چه با قرآن ناطق، امیرالمؤمنین و نهج البلاغه ایشان، همنشین شدم، بر هدایت من افزوده شد. بعد باقرآن مأنوس شدم و باز هم اضافه شد. با این که او، مسیحی است، امّا چون منافق نیست و با ...