جمله ای که مشوق حضور شهید هزارپیشه در جبهه شد
سایر منابع:
سایر خبرها
می گفت شهادت در جوانی قشنگ است!
را به درمانگاه دستجرد بردیم. پزشک بعد از معاینه به سختی رگ دست بچه را پیدا کرد و سرم وصل کرد. من و محمد هنوز در درمانگاه بودیم که شوهرم به خانه رفت و ساکش را برداشت تا به جبهه برود. همسایه هایی که برای بدرقه شوهرم آمده بودند و می دانستند من تشنج می کنم و محمد هم به سختی بیمار است، شوهرم را سرزنش کرده بودند که چرا می خواهی در این وضعیت همسر، نوزاد بیمار و دو طفل دیگرت را رها کنی و به جبهه ...
دختر شاعر فلسطینی مانند پدرش به شهادت رسید(اخبار ادبی و هنری)
، زیرا جای دیگری برای رفتن ندارند . ساکنان محله الرمال گفتند شیما و خانواده اش چهار ماه پیش از خانه خود در شجاعیه آواره شده بودند. مصعب ابوطها، شاعر فلسطینی اهل غزه و دوست رفعت که اکنون در قاهره آواره است، نیز گفت شیما به تازگی در پیامی خبر مادر شدن خود را منتشر کرده بود و نوشته خود خطاب به پدر مرحومش را به اشتراک گذاشت. وی نوشت: پدر، این نوه تو عبدالرحمن است، اما هرگز ...
بنّای عارفی که زمان و مکان شهادتش را می دانست...
در چهار راه خندق (شرق دجله) به شهادت می رسند. بعد از 27 سال استخوان های پدرم برگشت آخرین بار من 10 ساله بودم و شب پیش از رفتن شان ما بچه ها را به همراه مادرم به حرم امام رضا(ع) برد و ما را به دست آقا سپرد. در آنجا به مادرم گفت: من شما و بچه ها را به آقا امام رضا(ع) سپردم. هر وقت، هر مشکلی برای تان پیش آمد، بیایید حرم آقا، من سفارش شما را به آقا کرده ام و فردا صبح با همه ما ...
بچه هایم را طوری تربیت کن که همیشه متکی به خداوخودباشند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خاورستان ، شهید سید محمدحسین تقوی ، هشتم دی ماه سال 1336، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش سیدعلی اکبر، در شرکت نفت کار می کرد و مادرش سکینه نام داشت، تا پایان دوره متوسطه درس خواند، معلم بود، سال 1357 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، هجدهم اسفند ماه سال 1365، در آبادان دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید و مزار ...
مدال پرافتخار پدر سه شهید بر گردن سید هاشم میرشفیعی
.... پدر می گوید: سید مرتضی متولد سال 1341 بود که در اوایل سال 1360 به جبهه رفت و در عملیات مسلم بن عقیل شرکت کرد و بعد از آن در عملیات رمضان هم شرکت کرد. وقتی برگشت زمان امتحانات او بود؛ اما جعفرآقا که شهید شد، گفت که من باید بروم و اسلحه او را بردارم. هرچه گفتیم که زمان امتحانات است؛ اما گفت که نه باید بروم. او که در نگاهش و کلامش استقامتی، چون کوه موج می زند، روایت درباره ...
شهیدی که روز تولد و شهادتش یکی شد
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، محمد نوریان چند وقتی بود که از جبهه به خانه اش در نجف آباد برگشته بود. روز هایی را سپری می کرد که از یک طرف شهادت برادر کوچکترش مصطفی عزم او را برای ادامه دادن راه برادر بیشتر می کرد و از طرفی عشق به راهی که در آن قدم گذاشته بود هر لحظه او را در درون خود ذوب می کرد. اولین ماه های سال 1367 چند روزی از مرخصی اش نگذشته بود که خبر حمله دوباره رژیم بعث به فاو ...
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام احمد جلالی
شاهرود هم پذیرفته شد اما 6 ماه بیشتر طاقت نیاورد و در پنجم اسفندماه 64 به اهواز رفت. پس از 45 روز به مرخصی آمد و موقع رفتن با تمام فامیل و اقوام خداحافظی کرد. با عبدالرضای هفت ساله و حمیدرضای 2 و نیم ساله اش هم وداع کرد. شهید والامقام جلالی بیست و نهم اردیبهشت 1365، در منطقه مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. در عملیات 40 روز بعد رزمندگان، پیکر جامانده شهید را به شهرستان انتقال دادند ...
شهید حبیب الهی؛ از فعالیت علیه طاغوت در اصفهان و تهران تا حضور در خط مقدم جبهه ها
گاهی مواقع حتی تا سه روز در خط مقدم می ماند. حاج رضا تا سال 1361 در مسئولیت های مختلف از جمله فرماندهی سپاه دوم صاحب الزمان(عج)، فرمانده سپاه سوم و فرمانده سپاه اصفهان مشغول فعالیت بود. او می گفت: ای کاش انسان اگر در راه خدا فدا می شود باهمه وجود فدا شود و اثری از او باقی نماند. سردار حاج رضا حبیب الهی سرانجام در 18 بهمن ماه سال 1361 جام شهادت را نوشید و به خواسته اش که ...
هرچیز از تو پرسید فقط بگو حسین ...
مصطفی بعد نماز مغرب و عشا، چهار طفلش را برداشته که برود استقبال خانمش در فرودگاه تبریز که از کربلا داشته برمی گشته و در راهِ برگشت، نرسیده به صوفیان، در اثر تصادف، این بلا حادث شده است. مصطفی فرزند سوم شهید علی حاجی حسینلو، متولد آبان 1364 فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق علیه السلام، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه تبریز و روحانی و کارمند بنیاد شهید بود و این همه مصطفی نبود. در 15-14 سال اخیر که از ...
برگزاری محفل رفیق شهیدم (سید مجتبی ظمانی) در شهر رویان
بزرگترش (سید مرتضی) خدمت مقدس سربازی را در جبهه می گذراند با مخالفت شدید خانواده روبرو می شد، لذا با رفتن به مساجد و شرکت در جلسات متعدد فرهنگی، تبلیغاتی و پشتیبانی پشت جبهه ادای دین نموده و به ندای رهبر پیر و فرزانه ی انقلاب لبیک می گفت؛ به طوری که در برخی موارد تا پاسی از شب را جهت انجام این امور در مسجد سپری می کرد. ساده پوشی و بی پیرایگی، دوری از تجمل، احترام خاص به پدر و مادر و برادران و ...
فرمانده مبتکر + فیلم
. کم سخن می گفت و با کردارش دیگران را به عمل صالح دعوت می کرد. از تشریفات و تجملات به شدت دوری می جست و سادگی و بی آلایشی را مشی خود قرار داده بود. در ایام پیروزی انقلاب اسلامی شب و روز نمی شناخت و بعد از آن، در طول جنگ تحمیلی، مخلصانه انجام وظیفه می کرد و هرگز راحت در بستر نخفت. سرانجام این فرمانده بی ادعا روز هشتم اردیبهشت ماه سال 1366 در منطقه عملیاتی کربلای10 در شمال غرب(منطقه عمومی ماووت) درحالی که عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به شهادت رسید. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی انتهای پیام ...
روایتی از رکوردشکنی های شهید شیرودی در تقابل با ارتش بعثی عراق
ایشان را از کرمانشاه به تهران بردند. بچه ها همان روز بعد از شهادت ایشان پرواز کردند و در حدود 4 تانکشان را بالای دار بلوط زدند و نیروی عراق نتوانست جلو بیاید و عقب نشینی کرد. منابع: 1-رستمی، علی، از ارتفاعات سخت تا نخل های بی سر، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، تهران 1402، ص 371، 2- فرهاد درویشی سه تلانی، محمد محمدپور، روزشمار جنگ ایران و عراق: تداوم اشغال و بحران (کتاب سیزدهم-جلد 1)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران 1398، ص 656 ...
دیدارمعاون استاندار تهران با خانواده شهید مدافع سلامت محمد رضایی
والمسلمین مهدی خوبانی امام جمعه، سرهنگ زورمند جانشین فرمانده سپاه ملارد و عنبر بیز رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز حضور داشتند، بخشی از خاطرات شهید توسط پدرش بازگو شد. معاون استاندار تهران با اهداء لوح سپاس از صلابت و شکیبایی پدر و مادر این شهید معظم از آنان قدردانی کرد.
مامان بگو برای دین و کشور رفتم؛ دست راست اسلحه و دست دیگرم کتاب
. پزشک اورژانس گفت: به بیمارستان نمی رسد، خانه بماند بهتر است. همه آمدند. تخت رجب را رو به قبله کردیم. برایش دعا خواندیم. چند ساعتی در حالت احتضار بود، جان کندن برایش سخت بود. صدای اذان مغرب از بلندگوی مسجد بلند شد. وضو گرفتم و نمازم را خواندم. رو به قبله نشسته بودم و داشتم تعقیبات نماز را زیر لب زمزمه می کردم. چشمم به رجب افتاد. مثل گچ دیوار سفید شده بود. تسبیح را گذاشتم روی سجاده و از جا بلند شدم. رفتم کنار تخت رجب و آرام در گوشش گفتم: تو بابای امیر و علی هستی؛ حلالت کردم حاجی، دیدار ما به قیامت. لحظاتی بعد رجب از دنیا رفت. ...
شهید مدافع حرمی که نمی خواست شهید بشود!
بروم اگر آمدنی شدم به شما زنگ می زنم و می گویم که چه غذایی برای ناهار امروز آماده کنی! من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود... حال عجیبی داشتم، این رفتن برای من با رفتن های پیش فرق داشت، این بار نمی توانستم از او دل بکنم. بهروز خداحافظی کرد و رفت. از پنجره بیرون را نگاه کردم. بهروز ایستاده بود پایین پنجره و به خانه نگاه می کرد. مثل همه رفتن هایش منتظر بود که من هم بروم پشت ...
بالا شیرود غرقِ درخون
...! خسته جانم، خسته از این همه بی انصافی، این همه بی ملاحظگی! بعد از جنگ 8ساله به یکدفعه خیلی هایی که بی ریا رفتند برای دفاع از دین و میهن، خانه نشین شدند و کنارشان یک کپسول سفید اکسیژن همراه با ماسکی به روی صورت زده! هر کدامشان به اندازه درصد شیمیایی اش شیر فلکه کپسول را کم و زیاد می کند! بازماندگان و جانبازان شیمیایی که تاول دستانشان سالهاست که خشک و کهنه شده، چشمانشان سوی دیدن ندارد و سرفه هایی ...
پشتیبان ولایت فقیه باشید
پا و سینه مجروح شد و با توجه به دو بار جراحت از خط مقدم کناره گیری نکرد. هنگام اعزام به جبهه های حق علیه باطل خانواده خود را برای شهادتش آماده ساخت و از آن ها می خواست تا دشمنان را شاد نکنند و راهش را با حجاب و نماز و روزه و حمایت رهبر و ملت ادامه دهند. 12 روز مانده به پایان خدمت در سی ام فروردین ماه سال 1365 در منطقه سومار پس از ماه ها جهاد در راه خدا به آرمان خود که همانا شهادت بود، رسید. ...
شهید شفیع زاده ؛ از سازمان دهی تیپ کربلا تا کمک به تقویت توان موشکی ایران
دهی کرد و سپس گروه های توپخانه را به استعداد چندین گردان شکل داد. سال 1362، تقریباً همه لشکر ها و تیپ های رزمی سپاه به یگان توپخانه مجهز شده بودند. در ادامه بنا به ضرورت تجهیز سپاه به موشک های دور برد، آقای حسن تهرانی مقدم مأمور به راه اندازی یگان موشکی سپاه شد و از اول آبان 1362، آقای شفیع زاده فرماندهی توپخانه سپاه را عهده دار شد و در فراهم کردن آتش توپخانه بسیاری از عملیات ها نقش ...
دست بیگانگان را از کشور کوتاه می کنیم
خانواده عزیزم، پدر و مادر مهربانم، خواهر و برادران خودم. طلب شهادت پدر و مادر عزیزم از اینکه شما را تنها گذاشتم و به جبهه رفتم از شما پوزش می خواهم و امیدوارم مرا ببخشید که شما را اذیت کردم. خودتان می دانید که من نه و نه خانه ای از شما نخواستم، به جز یک سنگ قبر و یک کفن شهادت که امیدوارم به آرزویم برسم. به همه اقوام و بستگان سلام مرا برسانید و بگویید که ان شاءالله به زودی پیروز ...
استغفار و دعا بهترین درمان برای تسکین دردهاست
به گزارش ایکنا از همدان، به نقل از نوید شاهد، شهید عزت الله قلی پور در بیست وچهارم بهمن ماه 1348 در روستای دینارآباد از توابع شهرستان بهار متولد شد. پدرش وجیه اله و مادرش خورشید نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست ودوم دی ماه 1365 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. در وصیت نامه این شهید آمده است: بسم ...
اسیری که در کربلا به خاک سپرده شد
رفتن شد. به رغم اصرار ما، که چند روز دیگر بماند، خداحافظی کرد و رفت. روحیه کمک به همرزمانش به گونه ای بود که در زمان اسارت نیز به دوستان خود کمک می کرد، از غذای اندک خود به دوستانش می بخشید. وقتی همرزمانش دلیل آن را سوال می کردند، می گفت: من کسی را ندارم که منظرم باشد ولی شما زن و فرزند دارید، باید زنده بمانید . همین روزها بود که بیمار شد و عراقی ها به ندرت به او سر می زدند، تا این که حال ...
شهادت؛ مزد سال ها کارگری برای حسین شجاع
: حسین قبل از سربازی همیشه کنارم بود. آن سال ها به سبب مشکلات زندگی من در کنار همسرم، کارگری می کردم اما پسرم دوست نداشت من کار کنم و خودش درحالی که کمتر از 13 سال داشت، کارگری کرد و کمک خرج خانواده شد. مادر شهید شجاع افزود: حسین برای تامین مخارج خانواده کار می کرد و وقتی هم به سن خدمت سربازی رسید مشتاقانه برای دفاع از وطن به جهبه رفت. وی بیان کرد: آن روز که لباس سربازی را بپوشد ...
دیدار سردار محمدی زاده استاندار بوشهر با خانواده شهید والامقام عابدین بهفروز
اعزام به جبهه ثبت نام کرد و پس از گذراندن دوره آموزشی در اوایل سال 1360 عازم جبهه شد و به مدت سه ماه در جبهه بود، پس از سه ماه به خانه برگشت و بعد از اینکه امتحانات مرحله اول را داد دوباره عازم جبهه شد. وی سه ماه بعد دوباره به دیار خود برگشت و در امتحانات پایانی سال اول دبیرستان شرکت و با موفقیت این سال تحصیلی را پشت سر گذاشت، این شهید بار سوم از طریق گروه جنگ های نامنظم شهید چمران عازم جبهه گردید و همراه با سایر رزمندگان این گروه شجاعانه با دشمن بعثی جنگید تا اینکه در نهم آذر ماه سال 1360 در عملیات طریق القدس که منجر به آزادسازی بستان شد، به فیض رفیع شهادت نایل گردید. ...
تراژدی دیگری در غزه؛ شهادت نوزاد دختر در دستگاه انکوباتور
به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس ، صبرین الروح فقط چند روز پس از کشته شدن مادر، پدر و خواهرش در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به رفح جان باخت. این نوزاد فلسطینی پس از این که مادرش در اثر حمله ی رژیم صهیونیستی به شهادت رسید، با عمل سزارین متولد شد. رامی الشیخ عموی این نوزاد گفت: وضعیت صبرین الروح روز پنجشنبه رو به وخامت گذاشت و به دنبال ناتوانی تیم های پزشکی در نجات او درگذشت. اکنون هیچ ...
خون ما برای به ثمر رسیدن انقلاب است
شود و چند کلام عرض ادب به خانواده محترمم؛ پدر و مادر عزیزم سلام علیکم، امیدوارم که با شهادت من شما مسئولیت خودتان را در قبال فرزندان خود ادا کرده باشید. والدین عزیزم الحمدا... به چنین بینشی رسیدید که در قبال رفتن به جبهه کوچکترین اعتراضی نکردید. خدا را شکر که شما این چنین عشقی به امام دارید که دیگر جای نگرانی برای من نیست. انتهای خبر/ ...
بترسید از کنار رفتن پرده ها
بشتابید به سوی حق بشتابید به سوی لقاءالله. ای خدا من تمام برادران و خواهران مسلمان را به تو می سپارم خدا لیاقت شهادت را به من بده. پدر و مادر مهربان را به تو می سپارم خواهران خودم که خیلی می دانم داغدیده هستند را به دست تو می سپارم. دعا می کنم که همه آن ها را توفیق عبادت و بندگی عطا فرمائید. صبر را همراه با شکرت برای آنان مسئلت می نمایم. مادر و پدر عزیز من را ببخشید ...
کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه
توپخانه سپاه در سال دوم جنگ به دنبال پیروزی های درخشان در عملیات های فتح المبین و الی بیت المقدس و به دست آمدن حدود 200 قبضه توپ غنیمتی از دشمن بعثی، با تلاش افراد خلاق و دوراندیشی، چون شهید حسن تهرانی مقدم و شهید حسن شفیع زاده بنیان گذاری شد. این یگان مراحل رشد و شکل گیری خود را در کنار توپخانۀ ارتش [... ...
اُمّ علاء به نمایشگاه کتاب خواهد رسید
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ، کتاب اُمّ علاء ؛ روایت زندگی اُمُّ الشهداء فخرالسادات طباطبایی تبریزی اثر سمیه خردمند، روایت زنی است که هفت نفر از اعضای خانواده اش به شهادت رسیدند. پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه ی تعلیم در حوزه ی علمیه ی نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت می کنند و همان جا ماندگار می شوند. فخرالسادات در سن سیزده سالگی با آیت الله سید حسن قبانچی که ...
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام محمود وحیدی
به گزارش خبرنگار ایرنا ، محمود وحیدی دهم مرداد 1345 در شهرستان دامغان در خانواده ای متدین پا به عرصه گیتی نهاد. دانش آموز دوم متوسطه رشته اقتصاد بود که به عنوان بسیجی از طرف سپاه دامغان، لشکر 17 گردان رزمی در جبهه حضور یافت و 15 ماه و 16 روز در دفاع از مرزهای آبی و زمینی وطن در مقابل دشمنان نقش آفرینی کرد. بخشی از خاطرات جبهه به زبان شهید وحیدی شهید وحیدی در ...
شهید محمد شهبازی ؛ فرمانده ای گمنام و بی ادعا
...، حاصل این ازدواج 2 دختر بود که با هزاران امید و آرزو در دامن پدر و مادر خود رشد و تربیت یافتند. برای ادای تکلیف به اسلام و انقلاب و دفاع از تمامیت عرضی ایران، لباس سبز پاسداری به تن کرد و با ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان همدان، به لشکر نوپای انصار الحسین(ع) پیوست، دوره های آموزشی مقدماتی و تکمیلی را به سرعت پشت سر گذاشت و با رشادتی وصف ناپذیر وارد جبهه های حق علیه باطل ...