سایر منابع:
سایر خبرها
علت پشیمانی خلیفه اول در پایان عمرخود
: به خدای موسی ایمان آوردم. اما پاسخ اینست که: الآن؟ شاید جناب خلیفه اول هم دچار چنین حالی شده بود، که با تاسف شدید در لحظات پایانی گفت: ای کاش دربِ خانه ی فاطمه را نگشوده بودیم ، حتی اگر برای جنگ با ما بسته شده بود. به نظر می رسد ، هجوم به خانه ی وحی ، عذاب وجدان سنگینی در این لحظات برای جناب ایشان به ارمغان آورده بود. هجوم به خانه ای که رسول خدا صلی الله علیه و آله جز با ...
یک روز با رضوانه مستند بی بی سی را می بینیم
دارد یک بچه را با پدرش می بیند. فقط نگاه می کند. بعد از چند دقیقه بهانه گیری های بی دلیلش شروع می شود. خیلی ها نمی فهمند رضوانه چرا این کار را می کند. می گویند خسته است، خوابش می آید یا گرسنه است. ولی من خوب می دانم علت این بی تابی ها جای دیگری است. چند روز پیش، خانواده یکی از دوستان هادی مهمان ما بودند و آن ها هم بچه های همسن وسال رضوانه داشتند. رضوانه مثل پدرش آدم توداری است؛ ولی رضوانه فردای آن شب ...
5 راهکار عملی برای تحقق اقتصاد مقاومتی
همچنانکه از نامش پیداست این مشکلات را با امید به آینده ای روشن تحمل می کنند، درست همانند دو نفری که در یک مسیر سنگلاخ و ناهموار راه می پیمایند که یکی از آنها بدون هدف است و نمی داند به کجا می رود فعلاً با این سنگ ها و خارها دست و پنجه نرم می کند ولی امیدی به آینده ندارد، اما دیگری نیز در این مسیر با مشکلات قدم بر می دارد ولی می داند که نهایت این راه به نقطه ی مطلوب وی می رسد و به امید رسیدن به آن ...
زندگی حضرت زهرا(س) و تعجب ملائک
و سنی نقل کرده اند که: ان الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها. بنابراین اگر حضرت فاطمه زهرا(س) که ام ابیها است مورد امتحان الهی واقع می شود برای فرزندان او نیز این امتحان سخت جریان داشته و خواهد داشت و زیباست که در این امتحانات به آن بانو تاسی و توسل داشته باشیم. آن بانویی که در ابتلا خوف،جوع، نقص اموال، نقص انفس و نقص ثمرات ملائکه را به تعجب وا داشت تا ما امروز بتوانیم مسلمان حقیقی و ...
این مادر خودش را کنیز پسرش می نامد +عکس
مادری با تعارف کلوچه مرا به خود می آورد، مادری مهربان و آرام که در کنار پسرش نشسته است، مادر شهید سید محمود (سیدحسین) سیدالحسینی شهید سید محمود(سید حسین) سیدالحسینی در سال 1341 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان می گشاید و در سن 21 سالگی در تاریخ 22/1/1362 در منطقه عملیاتی فکه به شهادت می رسد. اما تاریخ رجعتش 2/5/1374 است. با مادر که همکلام می شوم از خاطره اولین سفر حج به ...
نشانه های منافقین
در سومین شب برگزاری مراسم عزاداری فاطمیه مصادف با پانزدهم اسفندماه، حجت الاسلام مهدوی نژاد در ادامه مبحث عبرت های فاطمیه به موضوع تبیین نفاق به عنوان یکی از عبرت های مهم فاطمیه پرداخت. در ذیل خلاصه ای از سخنان قابل تأمل وی را می خوانید: دروغگویی و سوء استفاده از مقدسات یکی از مهمترین ویژگی های نفاق و اهل نفاق، دروغ و دروغگویی است، اصلاً مایه اصلی نفاق، دروغ است. نفاق یعنی دوگانگی ظاهر و باطن و خدا در قرآن به دروغ گویی منافقین شهادت داده است. یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق این است که از مقدسات استفاده ابزاری می کنند. می فرماید: اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [1] از نام خدا، مقدسات، عناوین موردقبول و اعتماد مردم، مذهب، دین، شخصیت های مذهبی و در رأس آن خدای متعال استفاده می کنند، قسم می خورند و حرفشان را می زنند ولی این قسم سپر و پوششی است برای این که مردم را از راه خدا بازدارند. منافق از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و مقدسات هزینه می کند تا بتواند کارهایش را پیش ببرد، اهداف شومش را محقق کند و باور مردم را به خودش جلب نماید. ظاهر فریبنده و جذاب منافق یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق آرایش ظاهری آن هاست. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ [2] ؛ وقتی منافقین را نگاه می کنید ظاهر آراسته ای دارند. منافقین آدم های زشت و ژولیده ای نیستند و ظاهرشان جلب کننده، فریبنده و جذاب است. وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ [3] وقتی حرف می زنند مایلید به حرف هایشان گوش دهید چون خوش سخن و سخنورند. ویژگی های اهل نفاق کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ [4] ؛ مثل چوب های خشکی که به دیوار تکیه داده شده اند، هر ندایی از گوشه ای بلند می شود علیه خودشان می پندارند، این ها دشمن اند. از این ها حذر کنید! خدا این ها را بکشد. خصوصیت دیگر منافقین این است که تا کسی حرفی می زند تصور می کنند که علیه آن هاست، حتی گاهی مخالف سازی هم می کنند. ممکن است کسانی حرفی زده باشند که ربطی هم به این گروه نداشته باشد ولی جبهه سازی می کنند و آن افراد و حرف ها را در طرف مقابل خود قرار می دهند تا خودشان را بزرگ کنند. البته این رفتار آنها نشانه ترس هم هست؛ آن قدر نگران هستند که مبادا رسوا شوند هر جا حرفی زده شود سریع عکس العمل نشان می دهند تحمل مخالف را ندارد. کبر و غرور، نشانه دیگر اهل نفاق از نشانه های دیگر اهل نفاق کبر و غرور است. شخصی علی الظاهر ایمان آورده بود اما از دستورات پیامبر(ص) تخلّف کرد. اصحاب به او گفتند: برو در محضر پیامبر(ص) عذرخواهی کن. گفت: گفتید ایمان بیاور و اطاعت کن، اطاعت کردم حالا از من می خواهید بر او سجده کنم؟ او عذرخواهی را مترادف با سجده کردن و پرستش معنا کرد و این کار را انجام نداد. آیه نازل شد: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ [5] ؛ هرگاه به آن ها گفته می شود بیایید تا پیامبر(ص) برایتان استغفار کند، گردنشان را بالا می گیرند و هنگاهی که نگاهشان کنید، متوجه خواهید شد که چه کبری دارند! خُب چرا گردن کشی می کنی؟! فتنه ای به پا کرده ای و جامعه ای را به هم ریخته ای، برو از پیامبر(ص) عذرخواهی کن. اما می بینی کبر آنها اجازه بازگشت به آنها نمی دهد بعد خدا می فرماید: سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ [6] ؛ فرقی نمی کند تو(ای پیامبر) برای این ها استغفار کنی یا نکنی، هرگز خدا این ها را نخواهد بخشید. خُلف وعده در روایات و آیات نشانه های فراوانی برای اهل نفاق بیان شده است؛ مثلاً خلف وعده در روایات از نشانه های اهل نفاق است. روایت می فرماید: منافق وعده می دهد، خلف وعده می کند. [7] البته نه این که اگر یک نفر یک بار وعده ای داد و تخلف کرد این منافق می شود، نه بلکه کسی که [خلف وعده] شیوه و عادتش شده است. وعده هایی می دهد که نمی تواند یا نمی خواهد انجام بدهد و فقط وعده سر خرمن می دهد که خرش از پل بگذرد. منافق هنگام بی نیازی طغیان می کند وإذا استَغنی طَغا ؛ [8] وقتی بی نیاز می شود یا موقعیتی پیدا می کند و نعمتی به او می رسد، طغیان می کند یعنی به جای این که نعمت و موقعیت را از خدا بداند و شاکر خدا باشد، تصور می کند اندیشه، فکر، مال و راه او، دیگران را جذب کرده است و باعث موفقیتش شده است. نمی داند دل ها دستِ خداست و دنیا عرصه امتحان است. وقتی مردم به بنی صدر رأی دادند، مدام اعتماد مردم به خودش را بیان و تکرار می کرد، بعد کارش به جای رسید که طغیان کرد و جلو امام هم ایستاد! منافق شک دارد وإذا تَکَلَّمَ لَغا ؛ [9] منافق، زمانی که حرف می زند، حرف هایش لغو و بیهوده است. مؤمن در هر مکان و مجلسی ذکر خدا می گوید. منظور از ذکر خدا فقط سبحان الله گفتن و اذکاری از این قبیل نیست بلکه ذکر می تواند یک حدیث یا یک نکته معرفتی هم باشد. اما منافقین حرف لغو می زنند. اگر دو ساعت کنار یک منافق بنشینید هیچ چیز از او یاد نمی گیرید و گاهی حرف های ضد و نقیض می زند. منافق در حق و حقیقت شک دارد و این شک در عمل او مشاهده می شود. المنافقُ مَن یُری شکَّهُ فی عَمَلهِ [10] موقع عمل که می رسد، منافق نمی تواند به شعارهایی که داده عمل کند، معلوم می شود که به آن [شعارها] شک داشته است. عوامل شکل گیری نفاق در انسان گاهی ریاست طلبی و جاه طلبی باعث نفاق شخص می شود. مثلاً می خواهد به پست و مقامی برسد راست و دروغ را به هم می بافد، حق و ناحق می کند، ظاهر و باطنش دوتا می شود و به نفاق می افتد. گاهی به خاطر خودبرتربینی یا تخریب دیگران است. خودش را خیلی تحویل می گیرد دیگران را هم آدم حساب نمی کند. این خود برتربینی باعث ایجاد نفاق در او می شود. از نشانه های خودبرتربینی هم این است که دیگران را تحقیر و مسخره می کند. قرآن می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ [11] ؛ هرگاه به این ها گفته می شود که ایمان بیاورید مثل بقیه مردم(که پای حق، دین، خدا، ولایت، اسلام و شهدا ایستاده اند) می گویند ما بشویم مثل این آدم های نادان؟ این ها که عقل و شعور و سواد ندارند! بعد خدا می فرماید: اَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِن لَّا یَعْلَمُونَ [12] ؛ این ها خودشان نادان هستند، ولی نمی دانند. ضعف ایمان یکی از عوامل دیگر در شکل گیری نفاق، فقدان شخصیت، ضعف ایمان و روحیه است. فرمود: نفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ یَجِدُهُ فی نَفسِهِ [13] . انسان به دلیل ذلت و خواری که در نفس خود احساس می کند، به نفاق می افتد. آدم عزیز که فیلم بازی نمی کند، آدم مؤمن که دو رنگ نمی شود و ظاهر و باطنش یکی است. آدمی که از درون احساس حقارت دارد، شخصیتش ناقص و ایمانش ضعیف است و به دروغ و دورنگی متوسل می شود. اقتدار مؤمنین: سبب شکل گیری نفاق در جامعه اقتدار مؤمنین در جامعه سبب شکل گیری نفاق می شود. وقتی حق، حاکمیت پیدا کرد باطل دیگر فرصت، توان و جرأت جولان پیدا نمی کند و زیر پوست حق مخفی می شود و اینگونه نفاق شکل می گیرد که البته این امر، نشانه حقانیت و اقتدار حق است نه ضعف حق. یعنی حق این قدرت را داشته که باطل را از اعلان رسمی و تظاهر علنی به زیر بکشد و او را به مخفیگاه ببرد. البته خطراتش باقیست. داشتن تکیه گاه: یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه، وجود چهره هایی است که می توانند تکیه گاه منافقین باشد. منافقین به خودی خود می ترسند و زیر پوست حق مخفی می شوند ولی اگر کسانی را پیدا کنند که موجّه و مورد اعتماد اجتماع و ساده لوح باشند، به آن ها تکیه می کنند و معمولاً حول چنین شخصیت هایی جریان نفاق شکل می گیرد. عبدالله بن اُبی شخص ثروتمندی بود که روابط خاص سیاسی و اقتصادی با یهودی ها داشت و آنقدر در بین مرد موجه بود و به ظاهر اعتماد عموم را جلب کرده بود که در بین دو قبیله اوس و خزرج که جنگ های طولانی باهم داشتند، به عنوان حکم انتخاب شد. اما بعدها بخشی از جریان نفاق بعد از ظهور اسلام و حکومت پیامبر(ص) توسط همین مرد اداره شد. نمونه دیگر، ابوعامر است که قبل از اسلام زهدفروشی می کرد و برای خود بین مردم اعتباری کسب کرده بود. بعد از حضور پیامبر(ص) در مدینه به مکه فرار کرد و در آن جا، شروع به سازماندهی مخالفین پیامبر(ص) کرد و رئیس جریان منافقین شد و فتنه مسجد ضِرار نیز توسط او هدایت شد. ابوعامر پشتوانه مالی و انسانی شکل گیری نفاق بود به طوری که طلحه و زبیر از ابوعامر تجهیزات و شتران فراوانی برای جنگ جمل و مقابله با امیرالمؤمنین(ع) گرفتند. مثلث مخالفان در صدر اسلام 1. مشرکین مکه 2. منافقین مدینه و 3. یهودیان، سه ضلع مثلثی بودند که جریان نفاق در صدر اسلام، توسط این مثلث شکل گرفته و هدایت می شد. این ها عناصری بودند که جریان نفاق را در حکومت پیامبر(ص) دامن می زدند و توسعه می دادند. اقسام نفاق در یک تقسیم بندی باید نفاق را به دوسته تقسیم کنیم: 1. نفاق قدیم یا اکبر 2. نفاق جدید یا اصغر. وقتی می گوییم نفاق، قدیم و جدید ناظر به عنصر زمان است؛ یعنی زمان در تعریف این نوع نفاق دخالت دارد. اکبر و اصغر به نوع نفاق برمی گردد. نفاق قدیم(اکبر) نفاقی است که مسبوق به کفر است؛ یعنی سابقاً شخص کافر بوده و به دلایلی علی الظاهر اظهار اسلام می کند و اسلام می آورد ولی اصلاً ایمان در قلبش راه پیدا نکرده است. چون قبلاً و قدیماً کافر بوده، نفاقش خیلی بزرگ است. نفاق جدید(اصغر) نفاقی است که مسبوق به ایمان است. شخص ایمان آورده، سپس تغییر کرده و دیگر آن ایده ها و نظرات و اعتقادات قبلی را ندارد یا فقط به بعضی از آن اعتقادات ایمان دارد. چون فرد قبلاً مؤمن بوده و جدیداً به جرگه منافقین پیوسته است، نفاقش را نفاق جدید یا اصغر گویند. کسانی که بعد از ایمان، به نفاق می افتند نفاقشان یکسان نیست. بعضی عمیق تر و بعضی کمتر به نفاق می افتند. نفاقی که در بین مؤمنین زیاد دیده می شود ثعلبه در مدینه آدم فقیری بود که مرتب به پیامبر(ص) التماس می کرد، دعا کنید که خدا به من مال و منال بدهد. پیامبر(ص) هم دعا نمی کردند و می فرمودند: به مصلحتت نیست. بالاخره آن قدر اصرار کرد تا پیامبر(ص) برایش دعا کردند. خدا مال زیادی به او داد و او صاحب یک گله بزرگ شد چون در مدینه جا نبود، به بیرون مدینه رفت و آن جا مرتع بزرگی تدارک دید. آیه زکات نازل شد: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً [14] ؛ ( ای رسول ما) برو از کسانی که اموالی دارند زکات بگیر. مأمور پیامبر(ص) پیش ثعلبه رفت تا تعدادی از گوسفندانش را به عنوان زکات بگیرد. او هم ناراحت شد که من این قدر زحمت کشیده ام، حالا مفت مفت بدهم برود؟! این که همان جزیه است و جزیه برای کفار است نه مسلمان ها. لذا زکات نداد. پیامبر(ص) وقتی شنیدند چند مرتبه فرمودند: وای بر ثعلبه! بعد آیه نازل شد فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ [15] ؛ وقتی خدا این ها را از فضل خودش بی نیاز می کند، بخل می ورزند، به خدا پشت می کنند و از ادای حق اعراض می کنند. فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ [16] لذا خدا نفاق را در قلب این ها می اندازد. یعنی کار این ها یک نوع نفاق است. این فرد دعای پیامبر(ص) را قبول داشت اما دستور زکاتش را قبول نکرد و این نشانه نفاق است. این نوع نفاق در بین مؤمنین زیاد رخ می دهد. منافقین زمان پیامبر(ص) بر همین اساس، منافقین زمان پیامبر(ص) طبق آیات قرآن به سه دسته تقسیم می شوند که هر کدام به سطحی از نفاق گرفتار بودند. 1. کسانی که در هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، قلباً اسلام نیاوردند بلکه تظاهر به اسلام کردند و حتی با پیامبر دشمنی هم داشتند؛ مثل ابوسفیان. روایت داریم ابوسفیان یک لحظه هم ایمان نیاورد ولی گفت: أشهد ان لااله الاالله و انّ محمداً رسول الله . 2. کسانی که جزء مؤمنین بودند، هیچ نشانه ای از نفاق هم در آن ها نبود، اتفاقاً مجاهدت هایی هم کرده بودند، سابقه خدمت در اسلام هم داشتند ولی در طول مسیر، عوارضی پیدا کردند. به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) خراشی در دین آن ها وارد شد که اصلاح نکردند. کم کم این افراد به عناصر مزاحم، منافق و مخالف در جامعه اسلامی تبدیل شدند. این دسته از منافقین، حب جاه داشتند یا دنبال ثروت بودند؛ قبلاً مجاهدت ها کرده بودند ولی حالا طلبکار بودند و چون صحابی پیامبر(ص) بودند، می خواستند موقعیت بهتر و مال و منالی داشته باشند. بعضاً به دنبالش هم رفتند به خیلی از این اموال هم رسیدند؛ مثل طلحه و زبیر که وقتی از دنیا رفتند شمش های طلایی را که در خانه این ها بود با تبر می شکستند و تقسیم می کردند. هزار کنیز، هزار غلام، خانه های متعدد از چوبِ ساروج و... داشتند. آن وقت همین افراد که دنبال دنیاطلبی بودند وقتی امیرالمؤمنین(ع) به حکومت رسیدند، محضر ایشان رسیدند و گفتند: آقا ما در خدمت حکومت اسلامی هستیم. آقا اینها را تحویل نگرفتند. این ها رفتند و از مخالفین شدند. مواظب دنیاطلبی تان باشید مواظب دنیاطلبی تان باشید. گاهی حرص زدن، بخل، دنیادوستی و دنیاپرستی بذر کوچکی در دل ماست، که آنها را دور نمی ریزیم و هر دفعه که حرص می خوریم و حسادت می ورزیم، این درخت رذیله و شجره ملعونه، در وجود ما بزرگتر و وقتی سنی از ما گذشت، دیگر نمی توانیم آن را از ریشه بیرون بیاوریم و این نفاق باعث می شود که حتی در مقابل امام حق هم می ایستیم. منافقین امروز نشانه گروه دوم که مهمترین گروه در دسته های منافقین هستند و می تواند آن ها را برجسته کند و ما نیز می توانیم آن ها را شناسایی کنیم، همراهی کردن با دشمن است. این دسته از منافقین در زمان ما وجود دارند. کسانی که سابقه خوبی داشته اند، خدمت و مجاهدت کرده اند، ولی به خاطر عوامل مختلفی از جمله دنیاپرستی، حسادت، حب جاه، مقام و ریاست و... ناراحت شدند و به دلیل عدم خودسازی به عناصر مزاحم، منافق و مخالف تبدیل شدند. بعضی از آن ها کاملاً از ایمان توبه کرده اند و بعضی هنوز مختصری ایمان دارند. دشمن برای منافقین کف می زند زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شناخت این دسته از منافقین بسیار سخت بود ولی الان سخت نیست؛ چون در صدر اسلام دشمن خارجی به معنای جدی وجود نداشته یا بروز و ظهور نداشته است و مردم نمی فهمیدند. طبق دیدگاه حضرت امام(ره) اگر دیدی دشمن دارد برایت کف می زند بدان به خودی گل زده ای. با این شاخص راحت می توانیم این دسته از منافقین را بشناسیم. دسته سوّم دسته سوم منافقینی بودند که به قول امروزی ها تازه به دوران رسیده بودند، جدید الاسلام ها و جدیدالعهدها. یعنی کسانی که در زمان حکومت پیامبر(ص) به مدینه آمده بودند و آن جا اسلام آوردند. چه شد که این دسته منافق شدند؟ به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) این ها دچار لغزش های مؤمنانه شدند [17] . اینان خود را اصلاح نکرده و از خود مراقبت نکردند بعد کم کم کارشان به جایی رسید که با همفکران خود در منطقه بماند گروهی را علیه پیامبر(ص) تشکیل دادند. لغزش های مؤمنانه لغزش های مؤمنانه؛ یعنی لغزش هایی که هر مؤمنی ممکن است پیدا کند.، مثل غرور، حسادت، لجبازی و... . البته این رفتارها آثاری دارد و اگر لجبازی کنی شیطان و نفست تو را می برد. اگر فهمیدی که اشتباه کرده ای، زود جبران کن وگرنه گرفتار می شوی. خداوند در عالم قواعدی دارد و می گوید اگر طبق این قواعد عمل کنید، هدایت می شوید و اگر طبق فلان قواعد عمل کنید، گمراه خواهید شد. اگر کسی با اختیار خودش به قواعد گمراه کننده عمل کرد، به ضلالت می افتد. وقتی می گویند خدا او را به ضلالت انداخته است، منظور چنین چیزی است. روش اهل نفاق مسئله بسیار مهمی که امروز با آن مواجه هستیم و باید از تاریخ صدر اسلام و ایام فاطمیه درس بگیریم، روش ها و شیوه هایی است که اهل نفاق برای مقابله و معارضه با پیامبر(ص) استفاده می کردند. یکی از این روش ها استفاده از شعارهای عامه پسند است. منافقین از شعارهای عامه پسند که عموم مردم و متدینین بپذیرند و بپسندند برای فتنه انگیزی استفاده می کردند. خونخواهی؛ شعار عامه پسند منافقان مثلاً شعار خونخواهی خلیفه سوم(عثمان)، برای عموم مردم شعار مورد قبولی بود. خوانخواهی عثمان یعنی این که حقی ضایع شده است و می خواهیم آن پرونده را را دوباره به جریان انداخته و حق را احیا کنیم. ابن ابی الحدید معتزلی از مورخین معتبر اهل سنت نقل می کند که طلحه سرسخت ترین آدم در جریان قتل عثمان بود و بعد از او زبیر بود. یکی دیگر از مورخین اهل سنت می گوید وقتی مردم خلیفه سوم را محاصره کرده بودند، طلحه برای این که خلیفه زودتر به قتل برسد راه ارسال نان و آب را بر وی بست؛ که آن جا امیرالمؤمنین(ع) غضب نمودند و توسط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای عثمان آب فرستادند. حالا سال ها گذشته و این طلحه و زبیر و معاویه خونخواه خلیفه سوم شده اند! خونخواهی عتمان، شعاری بود که اگر 25 سال قبل از آن یکی از اینها چنین شعاری می داد مردم چپ چپ به او نگاه می کردند! امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه می فرماید: او (طلحه) عَلَم خون خواهی عثمان را برداشت؛ چون می ترسید زودتر خون عثمان از او مطالبه شود. خودش قاتل بود. طلحه عَلَم مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) را برداشت و برای این که علی(ع) را زمین بزند یک شعار عامه پسند (خونخواهی عثمان) سر داد و زبیر را هم دنبال خود کشاند. حضرت(ع) فرمودند: إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ [18] ؛ این ها حقی را طلب می کنند که خودشان ضایعش کرده اند، خون خواه خونی شده اند که خودشان ریخته اند. اصلاح طلبی؛ شعاری منافقانه یکی دیگر از شعارهای عامه پسند، شعار اصلاح طلبی است. نه این که حتماً بخواهند بگویند ما اصلاح طلب هستیم. می خواهند بگویند ما آن کسی هستیم که کار را درست می کنیم. قرآن می فرماید: و اذا قیل لَهُم لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ [19] ؛ (خطاب به منافقین) در زمین فساد می کنند و می گویند ما اصلاح می کنیم. می گوییم ارزش ها را خراب کردید! می گویند: ارزش ها چه ربطی به کاری که ما انجام می دهیم دارد؟! ما داریم عزت و آبرو را حفظ می کنیم! برای شما تلاش می کنیم. منافقین و شعار عقل گرایی و راستگویی یکی دیگر از شعارهای عامه پسند خردورزی و عقل گرایی است. ادعای خردورزی می کنند ولی قرآن می فرماید: أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ [20] همه بدانید این ها مفسد هستند، خودشان هم نمی فهمند و فکر می کنند که درست رفتار می کنند. این ها خودفریبی می کنند؛ شعار عقل گرایی و خردورزی می دهند، اما خود، عقل ندارند. یکی دیگر از شعارهایی که منافقین سرمی دهند، شعار راستگویی است. قرآن می فرماید: إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ [21] ؛ وقتی منافقین پیش تو می آیند شهادت می دهند که ما خدا را شاهد می گیریم که تو رسول ما هستی و خدا می داند که تو پیامبر(ص) مایی. والله! خدا شهادت می دهد که این ها دروغ می گویند و تو را قبول ندارند. تمام این ها ظاهرسازی است. این ها ادعای راستگویی دارند، ولی دروغ می گویند. قرآن و روایات، مجموعه عبرت آموز قرآن و روایات برای این است که ما از تاریخ، آیات و روایات عبرت بگیریم و مبتلا نشویم. اگر کسی فکر کند که این قرآن با این عظمت فقط برای این نازل شده است که از روی آن بخوانیم و ثواب ببریم، باید فاتحه اسلام خواند! عربستان الان مرتب قرآن چاپ می کند و داعشی ها مرتب قرآن می خوانند اما سرِ شیعه، سنّی، مسیحی و... هم می برند. باید قرآن را بفهمیم و از این فهم برای کسب بصیرت و شناخت امروز جامعه خود استفاده کنیم، چرا که حق و باطل همیشه وجود دارد. شبهه-مکرو و حیله امیرالمومنین (ع) فرمودند: شبهه را از این جهت شبهه نامیدند که شبیه به حق است و تنها مومن با نور یقینش از آن نجات پیدا می کند. یکی از روش هایی که اهل نفاق برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می کنند، استفاده از شبهه و مکر و حیله است، مثل نسبت دادن امور غیرواقع به پیامبر(ص). در صدر اسلام نسبت های ناروا و دروغ به پیامبر(ص) می بستند تا کار خود را پیش ببرند. در خطبه 210 نهج البلاغه آمده، شخصی نزد حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: این قدر روایات عجیب و غریب و ضد و نقیض از پیامبر(ص) نقل شده است و ما نمی دانیم کدام درست و کدام غلط است. حضرت فرمودند: کسانی که حدیثی برای تو نقل می کنند، چهار دسته هستند که پنجمی ندارند. نخست منافقی است که اظهار ایمان می کند و خود را مسلمان نشان می دهد؛ نه احساس گناه می کند و نه از معصیت دوری می جوید؛ بلکه از عمد به رسول خدا(ص) دروغ می بندد که اگر مردم بدانند که او منافقی دروغگوست، حدیث را از او نمی پذیرند و سخنش را راست نمی شمارند. ولی می گویند او یار پیامبر(ص) است. رسول خدا(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و از او فراگرفته است. از این رو سخن او را می گیرند و از او می پذیرند. خداوند در قرآن ویژگیهای آن ها را بیان فرموده و اوصاف آنها را به روشنی برایت بازگفته. اینان پس ار پیامبر(ص) باقی ماندند و خود را با دروغ و بهتان و نیرنگ به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش دوزخ نزدیک ساختند. آنان نیز امور مملکت را به این منافقان سپردند و زمام امور مردم را به دست ایشان دادند و به این وسیله آن ها دنیا را خوردند. بی شک مردم در کنار حاکمان و قدرتمندان و در پی دنیایند؛ مگر کسی که خداوند حفظش نماید این منافق یکی از آن چهار نفر است که احادیث پیامبر(ص) را نقل می کنند . مواظب باشید! ممکن است طرف صحابه پیامبر(ص) باشد اما منافق نیز باشد. صحابه پیامبر(ص) که معصوم نیست! او هم ممکن است خطا کند. صحابه هم ممکن است ناصالح باشد. آیا امام (ره) با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودند؟! آخر وصیتنامه حضرت امام(ره) هست که در زمان حیات من نسبت های ناروا به من می دادند و حرف هایی که من نزدم را به من نسبت می دادند؛ پس از من ممکن است بر حجم آن افزوده شود ولی ملاک و معیار برای شما صدای من یا خط و امضای من هست. هر حرفی را قبول نکنید. مثلاً می گویند: فلانی یار امام(ره) بوده است پس فرد خوبی است. این حرف که حجیت ندارد! بنابراین باید سند ارائه شود. گفتند امام(ره) با مرگ بر آمریکا مخالف بودند. چطور چنین چیزی ممکن است؟! امام(ره) حتی در وصیت نامه شان هم مرگ بر آمریکا گفتند! فدک و نسبتی ناروا به پیامبر(ص) یکی از احادیث دروغی که بر پیامبر(ص) بستند و در تواریخ هم نقل شده، این بود که پیامبر(ص) فرمودند ما انبیا ارث به جا نمی گذاریم و اگر چیزی بعد از خود جا بگذاریم صدقه است. با همین دلیل ده روز بعد از رحلت پیامبر(ص) فدک را از صدیقه طاهره(س) مصادره کردند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش، نقل می کند به اعتبار این حدیثی که دو سه نفر گفتند و ادعا کردند که از پیامبر(ص) شنیده اند، فدک برای مسلمین بوده است که پیامبر(ص) سهمی از آن را برای ذوی القربای خود کنار می گذاشته بقیه را به فقرا می داده اند. درحالی که این طور نبوده و اصلاً مشهور بوده که پیامبر(ص) فدک را به امر الهی به دخترشان بخشیدند و ایشان هم فقرای مدینه را با آن رسیدگی می کردند و برای خود چیزی نمی گذاشتند. کجای قرآن نوشته که انبیا ارث برجا نمی گذارند؟ حضرت زهرا(س) با اذن امیرالمؤمنین(ع) به مسجد آمدند با خلیفه صحبت کنند که فدک ارث من است. حضرت فرمودند: این چه حدیثی است که من یا فرد دیگری نشنیده؟! این چه حدیثی است که با قرآن مخالف است؟! مگر نگفتید کتاب خدا معیار است؟ کجای قرآن نوشته انبیا ارث به جا نمی گذارند؟! قرآن می فرماید: وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ [22] ، یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ [23] چه طور انبیای دیگر ارث ببرند آن وقت به پیامبر آخرالزمان که رسید ارث به جا نمی گذارد؟! این که مخالف آیات قرآن است! ابن ابی الحدید می گوید: وقتی حضرت زهرا(س) فرمودند فدک برای من است خلیفه سوم گفت شاهدی هم دارید؟ بی بی فرمودند: بله دو تا شاهد دارم. یکی علی بن ابیطالب(ع) که برادر و پسرعمّ رسول خدا و جانشین اوست و اولین کسی است که اسلام آورد و دوم ام ایمن که زنی است که پیامبر(ص) فرمودند او(ام ایمن) راستگوست و اهل بهشت است. خلیفه گفت ام ایمن که زن است و شهادت یک زن هم که قبول نیست. علی بن ابیطالب(ع) هم که ذی نفع است (شوهر توست) شهادتش قبول نیست. بعد حضرت زهرا(س) احتجاجاتی کردند. ابن ابی الحدید می گوید: خلیفه سوم بعد از احتجاجات حضرت زهرا(س) روی منبر نشست و نستجیر بالله این عبارت را گفت: این حرف روباه ماده ای بود که شاهدش دُمش بود! [24] قصه آن چنانی شد که می دانید حضرت زهرا(س) با چشم گریان از مسجد برگشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: چه شد؟ حضرت زهرا(س) ماجرا را بیان نمودند. دو - سه مرتبه رفت و آمدهایی به مسجد شد. در مرتبه آخر امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: امروز تنها برو و به یادشان بیاور این کلام پیامبر(ص) را که فرمودند فاطمه(س) پاره تن من است. رضایت فاطمه رضایت خداست، غضبش غضب خداست. آیا فاطمه ای که رضایت و غضبش، رضایت و غضب خداست خلاف شرع عمل می کند؟ بی بی به توصیه امیرالمؤمنین(ع) رفتند و حرف خود را زدند و بالاخره خلیفه قلم و کاغذی برداشت و قباله فدک را پس داد. خلیفه دوم پیش خلیفه اول رفت و گفت قباله فدک را نوشتم و به فاطمه(س) برگرداندم. خلیفه عصبانی شد و داد و فریاد کرد. به هرحال دنبال حضرت زهرا(ع) به کوچه آمد. قباله دست بی بی بود و به خانه برمی گشتند. طبیعتاً با آن حالت نقاهت و بیماری که حضرت داشتند به سرعت راه نمی رفتند؛ در مسیر بودند و در آن کوچه ای که منسوب به کوچه بنی هاشم است. ناگهان مقابل بی بی ایستاد و گفت این چیست در دست تو؟ فرمود: این نامه فدک است که خلیفه برای من نوشته است. گفت: این نامه را بده من تا ببینم. بی بی استنکاف کردند و ندادند. اصرار کرد که بگیرد، اما بی بی ندادند. جلو رفت تا قباله را بگیرد و بی بی عقب تر رفتند. بالاخره قصه آن چنانی شد که می دانید. یک وقت مشاهده کردند که بی بی به روی زمین افتاده است و پاره های قباله فدک را باد به این طرف و آن طرف می برد. بی بی به سختی از روی زمین بلند شدند. حسنین(ع) زیر بغل های مادر را گرفتند. قبل از این که بی بی وارد منزل شوند، بچه ها در زدند. زینب(س) در را باز کرد و شاید اولین چیزی که توجهش را جلب نمود آن چادر خاکی بود.... [1] . منافقون، 2. [2] . منافقون، 4. [3] . همان. [4] . همان [5] . منافقون، 5. [6] . منافقون، 6. [7] . نهج الفصاحة، ص156. آیة المنافق ثلاث، إذا حدّث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان . [8] . منتخب میزان الحکمة ، ص 566؛ تحف العقول، 212؛ المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها، وإذا سَکَتَ سَها، وإذا تَکَلَّمَ لَغا، وإذا استَغنی طَغا . [9] . همان. [10] . شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551؛ إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن یُری یَقینُهُ فی عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن یُری شَکُّهُ فی عَمَلِهِ . [11] . بقره، 13. [12] . همان. [13] . تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 458، حدیث 10485. [14] . توبه، 103. [15] . توبه،76 . [16] . توبه، 77. [17] . بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء؛ ؛ 1377/07/26دسته ی سوم از منافقین آن کسانی هستند که در یکی از آیات قرآن، از آنها اسم آورده شده است: و ما لکم فیالمنافق فئتین واللَّه ارکسهم بما کسبوا اتحبون ان تهدوا من اضل اللَّه ؛ که این، آن منافقینی هستند که مدینه آمدند و ایمان آوردند. بعد دچار همان لغزشهای مؤمنانه شدند، خودشان را حفظ نکردند؛ این لغزش ادامه پیدا کرد و کارشان به آن جا رسید که به یمامه رفتند و با پیغمبر اعلان جنگ دادند - یعنی منافق محارب - این دسته ی سوم است . [18] . خطبه 137 نهج البلاغه. [19] . بقره، 11. [20] . بقره، 12. [21] . منافقون، 1. [22] . نمل،16. [23] . مریم، 6 [24] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212. ، ص 212. ...
چرا خانه حضرت زهرا (س) مُخْتَلَفَ الْمَلَائِکَة نامیده شده است؟
معرفی می کنند نشان می دهد که خانه ایشان خانه تجمل و ثروت نیست، جایی به عنوان محل انباشت ثروت در خانه زهرا(س) وجود ندارد. اشرفی اضافه کرد: هر کجا که می بینیم کمک های پشتیبانی و ارائه کمک به مستضعفان و نیازمندان لازم و مطرح است منشأ و آغاز آن از خانه فاطمه زهرا(س) خواهد بود، آیه نهم سوره انسان در قرآن کریم نیز همین قضیه را اثبات می کند که عنایت حضرت فاطمه زهرا(س) به مردم فقط و فقط جهت ...
سعی کردم هیچ گاه از استانداردهایی که در بازیگری دارم کوتاه نیایم/ به دنبال ادای دین به حضرت فاطمه(س) بودم
کوتاه نیایم. این را هم در نظر داشته باشید که بازیگرانی به سن و سال من اگر ذوق و شوق به فیلمنامه نداشته باشند لذت چندانی از ایفای نقش نمی برند. درباره قبول بازی در "مهر طوبی" نیز فقط و فقط محتوای فیلمنامه بود که رضایتم را جلب کرد. همیشه دنبال کاراکتری مانند این بودم. همیشه از خدا می خواستم که شرایطی را فراهم کند که به فاطمه زهرا(س) ادای دین کنم و خوشحالم که با این سریال دعایم مستجاب شد. ...
شهید زیارتی قبل از جنگ به این مقام رسید/محسن مانند حضرت زهرا(س) شهید شد/ ما محصول کار شهدا هستیم
هیچ کس را نزدیک نمی کند. کسی می خواست با یک تصادف بمیرد و حالا جاودانه شد.کم جوان 15 ساله شهید نشدند. فقط او گفت که نمی خواهم با یک بیماری بمیرم و می خواهم در راه تو شهید شوم. شهید محسن مانند حضرت زهرا(س) شهید شد. استاد پناهیان بار دیگر به همان آیه اشاره کرده و گفتند: “کافران در این دنیا اثر ندارند. پس چه کسانی در این دنیا اثر دارند؟ خدا در همین سوره و در آیه 4 ...
همدلی و همزبانی دولت و ملت از نیازهای اساسی کشور است
در شهرستان نکا نیز در سخنانی به بیان فضائل و مناقب حضرت فاطمه زهرا(س) پرداخت و افزود: استقامت، شجاعت، تقوا و پاکدامنی فاطمه زهرا الگویی برای تمامی زنان مسلمان است تا با ایمان به خدا بتوانند در زندگی اجتماعی خود اسوه باشند. آیت الله میرعمادی با اشاره به شخصیت حضرت زهرا(س) در قرآن به تفسیر آیات ابرار در سوره هل اتی پرداخت و گفت: فاطمه(س) در اوج قله ایثار و اخلاص بود و با اطعام طعام به ...
جعفر گنزالس،کمونیست ضد فاشیسمی که شیعه انقلابی شد
...، و فاطمه زهرا (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و دیگر امامان که از خانواده حضرت محمد (ص) هستند. و حتی شخصیت های معاصری که حقیقتا با اعمال و رفتارشان برای ما الگو هستند؛ مانند امام خمینی (ره). این تاثیرگذاری و الگو شدن امام خمینی به خاطر رهبری اش بر انقلاب بزرگ دوران معاصر ما نیست بلکه ذاتا برای رفتاری شخصی وی، سبک زندگی، واکنش ها و افکار است. بعد از آنکه اسلام را شناختم و آن را به ...
با یاد خدا، زندگی را شیرین کنید
مِنَ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَةً: خدایا به ما توفیق بده که در ساعاتی از شبانه روز ما تو را یاد کنیم و با یاد تو زندگی ما آباد شود . حضرت در ادامه روایت می فرمایند: در آسمان چهارم خانه ای بسیار آباد وجود دارد چون در آنجا دائما خدا را ذکر می کنند، آن خانه نیز مکعب و در جانب راست کعبه در آسمان چهارم بیت المعمور قرار گرفته است، در اینجا زمینی ها به دور آن می چرخند و در آسمان چهارم ...
وضعیت مدارس در دوران طاغوت/ برگزاری اردوهای تابستانی مختلط دانش آموزی
خاوران حضور داشتیم، کمیته ای در مساجد محل برای استقبال امام(ره) تعیین شد تا گروهی را ساماندهی کنند، بنده نیز مسئول گروهی بودم که مسئولیت ساماندهی استقبال کنندگان در منطقه منیریه را برعهده داشتیم. روز 12 بهمن در محل مستقر شدیم و حضرت امام(ره) را هنگام عبور از مسیر در منطقه منیریه برای اولین مرتبه دیدم. برنامه ریزی به شکلی بود که اعضا دست های خود را حلقه کرده تا جمعیت وارد ...
این که خداوند نور است یعنی چه؟
...، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، ص 65). روشن است که اسما و صفات خداوند، صرف و خالِص هر کمال وجودی است و استعمال آن واژه در مورد خدا، به نحو حقیقت است نه مجاز، اما غیر خداوند، چون ذات آنان به عرض وجود او موجود است، صفاتشان نیز همین گونه است. بنابراین همه صفات وجودی حقیقی وخالی از نقص، منحصرا از آن خداوند سبحان است و تمام اوصاف دیگران، بالعرض به آنها نسبت داده می شود. از این رو، اطلاق واژه ...
نگاهی به مسئولیت های صحابه پیامبر(ص)
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه ، به بازخوانی خطبه فدکیه حضرت زهرا علیهاالسلام خطاب به مهاجر و انصار پرداخته است که تقدیم می گردد. مسئولیت های صحابه و بزرگان حضرت زهرا دختر رسول خدا صلی الله علیهما در این خطبۀ پرمحتوا پس از ترسیم موقعیت جزیرۀ العرب و نقش هدایت گرانه رسول گرامی اسلام وقتی که آن حضرت نسبت به مهاجر و انصار پیدا کردند به مسئولیت هایی که مهاجر و انصار در مقابل ...
بازارگرمی صدا و سیما برای اشتغال زنان
...، آتش نشان، ورزشکار و معرفی آنان به عنوان الگو، جامعه را به سمت الگوهای غربی سوق می دهد. امام صادق علیه السلام فرمودند: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به دیدن امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها رفتند و کارهای آنان را این گونه تقسیم کردند: کارهای داخل خانه با فاطمه سلام الله علیها و بیرون منزل با علی علیه السلام. آنگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ...
همه کائنات از حضرت فاطمه(س) فیض می گیرند
... وی ادامه داد: حضرت فاطمه(س) در عرض مدتی کوتاه، با همت عالی و بلند خود و با کیفیت بالا به سوی حق هجرت کردند و با وجود پدر گرامی خود نه تنها به عنوان یک پدر بلکه به عنوان مربی و استاد، به درجات عالی دست یافتند. لواسانی عنوان کرد: آن حضرت که با سرعت جوهری درونی بسیاری به خدا نزدیک می شد، همانند آب گوارای هستی است؛ همان طور که قرآن کریم از ماء معین همان آب گوارا که به ولایت تعبیر شده ...
قبر حضرت فاطمه سلام الله علیها کجاست؟
توجه به قرائن و شواهد) معرفی نموده اند. 1بعضی گفته اند در روضه رسول خدا (یعنی ما بین بیت پیامبر رسولخدا (ص) تا منبر ایشان) مدفون است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که گفت: علی (علیه السلام) فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت ولی آثار قبر را بکلی از بین برد. باز مجلسی از فضه کنیز زهرا (س) روایت کرده که در روضه رسول خدا (ص) بر فاطمه نماز خواندند و همانجا مدفون شد. ...
تکریم همسر در سیره اهل بیت (ع)
انسانی زنان است و هم گویای کرامت همسر، خانه و خانواده می باشد. کلام نورانی رسول خدا صلی الله علیه وآله بیانگر اهمیت همسرداری از منظر شریعت است؛ چنان که آن حضرت فرمود: بهترین شما خوش رفتارترین شما با زنانش است و من بهترین شما با زنانم هستم. همچنین فرمودند: بهترین شما، بهترین شما با خانواده است و من بهترین شما با خانواده هستم. آن حضرت در مورد تکریم همسر فرمودند: هر کسی همسری برگزید، باید وی را تکریم ...
چه کسانی به عیادت حضرت زهرا(س) رفتند
در این مورد راست گفتند، آن وقت تصمیم خواهم گرفت ، آن گاه آن ها را قسم داد و فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا از رسول خدا این سخن را نشنیده اید که: رضای فاطمه از رضای من است و خشم و غضب فاطمه از خشم و غضب من؟ هر که او را دوست داشته باشد، مرا قطعاً دوست داشته است و هر که فاطمه را راضی کند، مرا راضی کرده است و هر که فاطمه را به غضب آورد، مرا به غضب آورده است؟ پاسخ دادند: چرا، ما این سخن را از رسول ...
مساجد را تبدیل به محور علم آموزی و معرفت شناسی کنیم
شود اما این نگاه در مسجد به عنوان خانه خدا هرگز وجود ندارد و خداوند این نهاد را تاسیس کرد که همه افراد با همه شاخص ها بتوانند در کنار یکدیگر حضور یابند و در امور مختلف در حوزه مباحث دینی اظهار نظر کنند. عضو هیات علمی دانشگاه تفرش با بیان اینکه در تاریخ تمدن اسلامی تمام کارشناسان علوم عقلی و نقلی هر ساختمان علمی که درست می کردند یا در کنار مسجد بود یا مسجد در کنارش بود، تصریح کرد ...
لزوم تدریس نهج البلاغه و خطبه فدکیه برای طلاب
ائمه اطهار(علیهم السلام) فعالیت داشته باشیم. وی ویژگی بارز حضرت زهرا(س) را ولایت مداری ایشان دانسته و گفت: حضرت فاطمه(س) در میدان مبارزه با دشمن سرسخت ترین مدافع ولایت و امامت بودند. ایشان همچنین بهترین الگوی شوهرداری و بهترین الگو و اسوه برای خانه داری هستند. و برای همین است که جایگاه سیده النساء العالمین تنها از این بابت که ایشان دختر پیامبر (ص) باشد، نیست، بلکه علاوه بر این حضرت ...
منشأ اسماء و القابی که به حضرت زهرا (س) نسبت داده می شود چیست؟
...، یا علّت طبیعی داشته است؟ این یک کرامت ویژه و اعجاز برای حضرت زهرا(س) بوده که جریان طبیعی زنانه را خنثی نموده است و از این جهت، بعد از سِقط حضرت محسن بلافاصله برای اداء آن خطبة غرّاء به مسجد مشرّف شدند . *- چرا به حضرت زهرا(س) لقب الحَوراء الإنسیّه داده شده است؟ زیرا چنان که حضرت ثامن الحجج(عج) از قول رسول خدا(ص) فرموده اند، منشأ وجودی و ریشة اصلی وجود حضرت ...
ذلیل ترین مردم چه کسانی هستند؟
نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بود که من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را بر خودم ترجیح دادم. حجت الاسلام ظهیری تصریح کرد: ذلیل ترین مردم کسانی هستند که در برابر خدمت و لطفی که به ایشان شده است زبان به تشکر باز نکنند و حتی کمتر از رفتار سگ برخورد کنند. این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه قم با ...
برنامه و هدف ترسیمی کشور رسیدن به جامعه سراسر عدالت است
که مشکلات زیاد است ولی در مواجهه با مشکلات در کنار یکدیگر باشیم. قطعا شیطان و شیطانیان رو سیاه خواهند ماند و ملت ایران همواره عزیز خواهد بود. وی در ارتباط با ایام فاطمیه گفت: امسال نشان فاطمی بر تارک نوروز و بهار می درخشد. ائمه معصومین انسان های کامل و خلیفه الله هستند. در حقیقت همه ائمه دور شفع وجود حضرت فاطمه زهرا (س) می چرخند. همه افراد و در هر جای عالم تمام داشته هایشان را مدیون ...
متن و ترجمه خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)
دشمن ستمگر توست، ای دختر برگزیده خدا و ای باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمی کنم، اگر تو برای گذران روزیت ناراحتی، بدانکه روزی تو نزد خدا ضمانت شده و کفیل تو امین است، و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس برای خدا صبر کن. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا مرا کافی است، آنگاه سکوت کرد . . . منبع: ...
مادرم فرمودند:نگران نباش،مامواظب تو هستیم
عقیق :مرحوم آیت الله بهاء الدینی در عشق و ارادت به مادرشان حضرت فاطمه زهرا(س) می فرمود: مادر ما فوق العادگی دارد. و در مقام آن حضرت نزد خدا و پیامبر و ائمه(ع) می فرمود: ما می دانیم هر چه را حضرت فاطمه(س) امضا کند از نظر پیامبر و ائمه(ع)، امضا شده است که هیچ حرفی روی آن نیست. ایشان طعم توسل به حضرت فاطمه(س) مادرشان را چشیده بودند که چنین می فرمودند. باید صبر کنی ...
این افراد از اسلام و ایمان خارج گردیده اند!
در بابِ معنای ایمان آمده است که عبدالرحیم قصیر نقل کرده است: با عبدالملک نامه ای برای امام صادق (عَلیه السَلام) نوشته و از حضرتش سؤال کردیم که ایمان چیست؟ پس امام صادق (عَلیه السَلام) در پاسخ نامه ی من و عبدالملک بن اعین چنین نوشتند : خدا تو را رحمت کند؛ از معنی ایمان پرسیدی، ایمان اقرار به زبان و عقیده به قلب و عمل به جوارح و اعضا است و هر کدام از این سه بخش از ایمان ناشی از قبلی است و ایمان دژی است و اسلام نیز دژی است و کفر دژی است و ممکن است انسان مسلمان باشد پیش از آنکه مؤمن ...
دعایی که بانوی آب وآیینه برایمان به یادگارگذاشت
من در داغ از دست دادن این عزیز تو صبرم اندک شده، ای رسول خدا آن امانتی که به من داده بودی، برگشت داده شد و ... . *ولایت پذیری حضرت زهرا(س) هزینه دارد حجت الاسلام ناصر رفیعی (استاد حوزه و دانشگاه): ولایت پذیری حضرت زهرا(س) هزینه دارد، بالاتر از این در تاریخ داریم که برای ولایت پذیری جان داده باشد؟ حضرت زهرا(س) در مسجد خطبه خواندند، در خانه مهاجر و انصار رفتند و تا ...
عبارت "یا زهرا" رمز پیروزی رزمندگان ایران در جنگ تحمیلی بوده است/ پایان مذاکرات روشن است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از خاورستان ، حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر عبادی نماینده مردم بیرجند، درمیان و خوسف در مجلس شورای اسلامی ظهر امروز در مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسجد امام جعفرصادق علیه السلام بیرجند ضمن اشاره به موضوع توسل، اظهار کرد: یکی از مواردی که حجمه شدیدی نسبت به آن وجود دارد، بحث توسل به انبیا، اولیا و اهل بیت عصمت و طهارت علیه ...