سایر منابع:
سایر خبرها
هاشمی و ناطق چه به جلسات بیایند چه نیایند، از بنیانگذاران جامعه روحانیت هستند / پدر علم الهدی با او ...
تشویق کردند. آیت الله مکارم شیرازی سر درس تعریف کردند و همان جا تاکید کردند در همین دوره مجلس تصویب شود. البته نشد و همین طرح قبل از عید نوروز سال 95 به دکتر لاریجانی داده شد و توسط رئیس مجلس خدمت مقام معظم رهبری داده شد. آقا این طرح را ملاحظه کردند و بعد عید توفیق دیدار پیدا شد. یک نسخه بردم که تقدیم کنم که گفتم آقا این را دیده اید که ایشان فرمودند بله و اشاره به یکی دو پاورقی فرمودند ...
شلاق زدن بازیگر جوان بخاطر رابطه نامشروع با یک دختر
...: من قبول دارم با هم ارتباط داشتیم اما در این ارتباط هیچ زوری در کار نبود. من اصلا نمی خواستم همکارم را وادار به رابطه کنم و البته ارتباطی هم که ما داشتیم ارتباط تلفنی و در حد بیرون رفتن بود و من گفته هایش را قبول ندارم. او درباره وعده ازدواج به دختر جوان هم گفت: این تصوری بود که اشتباهی برای این خانم به وجود آمد؛ البته من ابتدا به او ابراز علاقه کردم اما بعد متوجه شدم این زن کسی نیست که من خیلی ...
شکستن رکورد جهان بهترین خاطره ورزشی من است
حالی که پنج خواهر دارم و همگی سالم هستند و در اجتماع جایگاه خاص خود را دارند، مادرزادی، معلول به دنیا آمدم و تا یک سنی متوجه این موضوع نبودم اما پس از اینکه خود را شناختم، متوجه شدم که چه محدودیت هایی دارم و حدود 3-2 سالی درگیر این موضوع بودم تا اینکه خودم را جمع و جور کردم و گفتم این محدودیت نباید مانع پیشرفت من شود چرا که اگر خداوند برایم اینگونه مقدر کرده که معلول باشم، اما راه های متفاوتی هم ...
ایران و افغانستان مثل زن و شوهر هستند!
خیابان واکس می زدم و کار کفاشی، بنایی و حتی سنگ کاری کردم. یادم می آید در خیابان کنار کفاشی خط می نوشتم. همسایه ها و خانم های محله همه با تعجب مرا نگاه می کردند و سعی داشتند کمکم کنند. راهنمایی هایشان باعث شد دوستان بسیار خوبی پیدا کنم و به جاهای مختلفی معرفی شوم. یکی از دوستان گفت:قرآن بلدی؟ گفتم: بله و شروع کردم قرآن را ساده خواندن. بعد از آن او مرا به کلاس های استاد قصری زاده فرستاد تا آموزش ...
سینما هنوز درگیر قضاوت های غلط است - چالش با نویسنده به قهر می رسد
بعضی از رسانه ها بیشتر می خواهند دولت را بزنند تا فیلم مرا. باید بدانیم که در عرصه فرهنگ و هنر ما قرار است با هم باشیم و قرار نیست در مقابل هم بایستیم چون در فضای فرهنگی باید به این شکل عمل کرد. من خودم فردی سنتی هستم و به خانواده اهمیت می دهم. به همین دلیل هم در همه چیز آنجاست 60 قسمت را به موضوع خانواده اختصاص دادم. مگر می شود که کارگردان موضوعی را دوست نداشته باشد و اینقدر خوب دربیاید و این حجم ...
شوم ترین اتفاق برای مردی که راز پنهانش نزد همسرش لو رفت
هروئین اعتیادآور است و هیچ وقت هم سراغ آن نرفتم. دفعه اول که تریاک کشیدم، انگار روی ابرها پرواز می کردم. صبح که می خواستم سرکار بروم، انرژی ام زیاد بود و سرحال بودم. محمد دو سال اول که تریاک مصرف می کرد، مشکلی نداشت، اما بعد از آن دردسرهایش شروع شد. دل و دماغ نداشت به محل کارش برود. صبح ها به سختی از خواب بیدار می شد و در طول هفته شاید یکی دو بار سرکار می رفت. محمد با این که مصرف کننده ...
از کلاس اول ابتدایی کار کردم
اشعاری را که در کودکستان به ما یاد می دادند به یاد دارم. تولد من همزمان بود با ملی شدن صنعت نفت به همین دلیل مرا سال ها و تا زمانی که برایم شناسنامه گرفتند، ملی صدا می زدند. شما در خانواده ای پرجمعیت بزرگ شدید این موضوع چه تاثیری در روحیه شما و موفقیت شما در اجتماع و کار داشت؟ من به دلیل علاقه ای که به کارهای هنری داشتم، خیلی زود از محله آسیه آباد جدا شدم؛ محله مان عجیب و ...
سالروز آغاز امامت مهدی موعود(عج) مبارک باد + کلیپ و پیامک
ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل غسل گذاشته اند. گفتم: سرورم! اگر چنین شود امام بعد از شما کیست؟ فرمود: هر کس بر جنازه من نماز بخواند. گفتم: نشانه دیگری؟ فرمودند: هر کس از آن چه در میان همیان است خبر دهد، امام بعد از من است. روز پانزدهم به سامرا برگشتم. از خانه امام صدای گریه بلند بود و مردمان را دیدم که به جعفر، برادر امام تسلیت و امامتش ...
ماجرای همسفر شدن دو داعشی با بهداد سلیمی در دورهمی
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرآنلاین، شامگاه پنجشنبه 18 آبان ماه بهداد سلیمی قهرمان وزنه برداری جهان مهمان برنامه دورهمی بود. او درباره شروع کار خود با ژیمناستیک و دلیل انتخاب رشته وزنه برداری گفت: من از ژیمناستیک شروع کردم و بعد از یک مدتی دچار آسیب شدم و به سراغ کشتی رفتم. همه ورزش های حرفه ای دارای آسیب هستند. او درباره حس قوی ترین مرد جهان بودن توضیح داد: در رشته ...
بچه ناخلفی که بازیگر شد! +عکس
نوشتن نمایشنامه تئاتر در دوره دبیرستان شروع کردم و در دانشگاه با اتود زدن آشنا شدم. سپس در سال 73 اولین تجربه بازیگری ام در یک تئاتر آماتور دانشجویی شکل گرفت. در سال 74 من به آموزشگاه آقای تارخ رفتم، نکته جالب این است که من بار اول قبول نشدم و در تست بعدی با آقای کرامتی قبول شدم و در سال 75 هم برای بازی در خانه سبز انتخاب شدم. رضایی درباره تجربه همکاری با خسرو شکیبایی گفت: خیلی تجربه فوق ...
دارویی که بلای جان صاحب خود شد؟!
عیادتش رفتم دیدم ، بسیار بدحال است و به پسرش می گفت: اسباب منزل را به بازار ببر و بفروش و پولش را بیاور برای خانه مصرف کنید تا من به خوب شدن یا مردن، راحت شوم! گفتم: این چه حرفی است می زنی؟! دیدم آهی کشید و گفت: من سرمایه زیادی داشتم و قصه پولدار شدن من این بود که یک سال مرضی در کربلا شایع شد، علاج آن را دکترها منحصر به آب لیموی شیراز دانستند، آب لیمو هم گران و کمیاب شد. نفسم به من گفت؛ به ...
ترک اعتیاد فردی پس از 45 سال مصرف مواد مخدر
کنار گذاشته و به جاده سلامت و سعادت جامعه برگردد. به مناسبت هفته معلولین،برآن شدیم تا گفت و گویی داشته باشیم با فردی که پس از 45 سال اعتیاد با همکاری و همراهی اداره بهزیستی شهرستان خوسف و همچنین همت مرکز ترک اعتیاد این شهرستان که زیر نظراین اداره فعالیت می کند، موفق به ترک اعتیاد شده است و امیدواریم که این حرکت وی الگویی شود برای همه معتادان کشور و استان و به امید این که شاهد وجود ...
کاغذ رنگی
خال خالی موهایم را امانتی نگه می داشتم و طرف دیگر را باز می کردم. ولی بابا که به جبهه رفت، مجبور شدم هر دو طرف را با هم باز کنم. صدای قاروقور شکمم بلند شده بود و خانه مدام گرم تر می شد. از میان چسب هایی که مامان ضرب دری به پنجره ها کشیده بود توی کوچه را دید زدم. سایه ای از دور وارد کوچه شد. هنوز هیچ چیز برای جشن تولد آماده نبود. بابا هم زیر قول مردانه اش زده و تنهایم گذاشته ...
یک عصر پاییزی با محمود دولت آبادی
با وجود حساسیت هایم سخت جانی های خودم را دارم. اما واقعا نگاه کنید 10 سال سه کتاب مرا نگه داشته اند. یادم هست درباره کلنل با وزرای ارشاد آقایان حسینی و جنتی هم صحبت کردید. بله. به جز ایشان با آقای صالحی هم صحبت کردم. دو ساعت با آقای صالحی صحبت کردیم که این کتاب منتشر شود و در موقعیتی منتشر شود که شلوغ نکنیم. خود من که اهل شلوغ کردن نیستم. ولی عجیب است که درست دو روز بعد از ...
صداوسیما اگر میلی نباشد مردم سمت بوق های بیگانه نمی روند/شنبه به دیدار رییس قوه قضاییه می روم
کمتر از یک سال قانون اساسی تدوین شد. شما به مذاکرات خبرگان نگاه کنید. در بخش رهبری برخی می گفتند مردم خودشان رهبر را با نثار خون و جانشان انتخاب کردند. در نتیجه امام قانون نمی خواهد. من از زبان برخی افراد در قم شنیدم که می گفتند برخی آقایان فعلی در آن زمان انقلابیون را مسخره می کردند. می گفتند بیکاریم بیاییم در خیابان ها و تظاهرات کنیم؟ ول کنید این حرف ها را. این فردی که می گویم هم سن و سال آقای ...
اگر ننویسم می میرم...
قرار داشت. من ابتدا رفتم پیش منشی سردبیر خودم را معرفی کردم، گفت فکر می کردیم یک آدم مسنی باشید، بعد هم که رفتم پیش فرامرزی از پشت شیشه عینک نگاه کرد و گفت خودت این مطالب را می نویسی، گفتم بله، گفت دیگر چی بلدی بنویسی، گفتم بالاخره یک چیزهایی می نویسیم، گفت گزارش هم بلدی بنویسی؟ گفتم بله، گفت خیلی زود هست برای بله گفتن، گزارش نوشتن کار سختی است. تا آن لحظه هیچ وقت گزارش ننوشته بودم! من را ...
نقشه زیرکانه دختر عاشق برای نوعروس
نتوانستم این دلبستگی را فراموش کنم تا اینکه مرتضی با دختری که دوستش داشت ازدواج کرد و من به خاطر کینه ای که از او داشتم به فکر افتادم از هر دو انتقام بگیرم. ابتدا یک روز به دختری که در آن مؤسسه کار می کند گفتم به شوخی یک دستمال کاغذی با نقش سرخ لب ها را در جیب مرتضی بگذارد. بعد برای ادامه کینه توزی هایم با استفاده از همسایگی مان هر بار که از پشت پنجره می دیدم رخت هایی به بام خانه شان آویزان شده، رنگ و فرم لباس های زیر مرتضی را به خاطر می سپردم و یکی دو روز بعد در تماس با منیژه نشان همان زیرپوش ها را می دادم و به دروغ می گفتم که با مرتضی رابطه پنهانی دارم. ...
توجه احسان را به خودم جلب کردم - شوهرم از پنهان کاری های من آگاه شد و مرا بلاتکلیف رها کرد
قیمت دیگران را امانت گرفتم. در همان جشن تولد با احسان آشنا شدم. احسان پسر خوب و با معرفتی بود و برای این که در مقابل احسان احساس حقارت نکنم آن شب دروغ های زیادی در مورد وضعیت مالی و سرشناس بودن خانواده ام گفتم. بعد از این که توجه احسان را به خودم جلب کردم، او از من خواستگاری کرد و برای این که دستم رو نشود تصمیم گرفتم تا واقعیت های زندگی ام را به احسان بگویم سپس او عنوان کرد که چیزی به ...
سرانجام این ارتباط پنهانی به جایی رسید که همسرم پس از ازدواج باز هم ...
ازدواج کرد. هنوز مدت کوتاهی از ازدواج آن ها نگذشته بود که احساس می کردم نامادری ام مرا دوست ندارد. کمی که بزرگ تر شدم کمبود محبت را با گوشت و پوستم لمس می کردم. مشکلات و درگیری های پدرم و همسرش به جایی رسید که مرا برای نگهداری به بستگانم سپردند و من در منازل عمه، عمو و خاله سرگردان شده بودم تا این که در 14 سالگی با پسر عمه ام رابطه پنهانی برقرار کردم. حدود 2 سال بعد وقتی عمه ام در جریان ...
شخص رییس جمهور در وضعیت فعلی رستاخیز نقش داشته است
سرمایه گذاری کرده اند اما این فیلم در شرایطی قرار گرفته که این پرسش بزرگ درباره اش مطرح است. امیدوارم رستاخیز ششمین وزیر فرهنگ را تجربه نکند! این فیلمساز افزود: از سال 63 مبانی این فیلم شکل گرفت. وزیر محترم جدیدی که تشریف آوردند پنجمین وزیری هستند که رستاخیز تجربه کرده. من از شخص ایشان سوال می کنم از زیر مجموعه خود سوال کنند و گزارش بخواهند چرا فیلمی 5 وزیر عوض شده و این مسیر ...
شیطان هوس در زندگی من و سحرناز نفوذ کرد / همسرم هم برای اینکه کم نیاورد کار اشتباه مرا انجام داد!
موضوعات را مطرح می کرد و مدعی می شد با چشمان خودش ارتباط مرا دیده است من هم عصبانی می شدم و برای تحقیر او سعی می کردم با برخی از زنان آشنا شوم. این کشمکش ها به جایی رسید که من هم سعی کردم برای شکستن شخصیت او و فرار از تهمت هایش کارهای زشتی را به او نسبت بدهم. این در حالی بود که دخترم در 15 سالگی قرار داشت و به خاطر درگیری های ما به دختری افسرده و گوشه گیر تبدیل شده بود. بالاخره پس از 2 سال ...
او با دختر خواهر مطلقه من ارتباط برقرار کرد / مجبورم کرد خودم را در اختیار پسران غریبه قرار بدهم!
همین این حرفا رو می زنند! به تماس های تلفنی وقت و بی وقتت با دیگران مشکوک شدم، اعتراض کردم اما به گونه ای باهام برخورد کردی که دیگه جرات نکردم درباره ش حرفی بزنم. من چهارده سال تو خونه تو، همه رفتارها واعمال تو رو دیده و تنها تحمّلت کردم. تو شوهر من بودی و من با بی غیرتی تمام، همه چیزایی که دیگران درباره تو می گفتند رو نشنیده می گرفتم، امّا این بار خودم دیدمت، با چشمای خودم! این ...
بازیگر تئاتر کمدی تهران به خاطر ارتباط غیراخلاقی با خانم بازیگر شلاق می خورد
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از جام جم، اوایل فروردین ماه سال جاری دختر جوانی به نام سحر به پلیس آگاهی مراجعه کرد و از یک بازیگر مشهور تئاترهای کمدی شکایت کرد. وی مدعی شد: بازیگر تئاتر هستم و از مدتی پیش با پسرجوانی به نام پیام که او هم بازیگر تئاترهای کمدی است آشنا شدم. چون در یک تئاتر هم بازی بودیم و نقش یک زوج را اجرا می کردیم به هم علاقمند شدیم و قول و قرار ازدواج ...
همسرم پول هایی که به زحمت در می آوردم را با مردی دیگر خرج می کرد و خوش می گذراند!
به گزارش سرویس حوادث"جام نیوز" ، خانواده اش از ترس آبروی شان به خواستگاری رفتند. سور و ساط عروسی جور شد. لیلی و مجنون ازدواج کردند. اما پس از مدت کوتاهی ،عروس و داماد عاشق به ناکجاآباد زندگی خود رسیدند. عروس خانم به اتهام رابطه نامشروع با پسری جوان دستگیر شد. آتش خیانت، کانون زندگی آنها را سوزاند و خاکستر کرد. جالب این که هنوز از هم جدا نشده بودند او اسم دخترهای ...
ماجرای مرد جوانی که به خانه زن شوهردار تردد می کرد - همسرش چرا این زن را طلاق نمی داد؟
از خرید به پشت بام رفت اما ناگهان صدای مهیبی شنیدیم.لحظاتی بعد همسرم وارد خانه شد. به دنبال او نیزهمسایه طبقه دوم سراسیمه به مقابل خانه ما آمد و خبر سقوط رضا را داد. آن زمان بود که متوجه شدم صدای مهیبی که به گوش رسیده مربوط به سقوط رضا بوده است حال آنکه تصور می کنم همسرم در این حادثه نقش داشته است. بدین ترتیب و باتوجه به سایر مدارک به دست آمده بهرام بازداشت شد.وی در تحقیقات ابتدایی مدعی ...
فیلم مسافران چه می گوید؟/ دانش بسیار یا وهم گرایی/ آیا سمبل های نهفته در فیلم برای تبلیغ فرقه های مجعول ...
در مذهب شیعه بود. تاریخ بهائیت، با سید علیمحمد حسینی شیرازی شروع می شود. او در سال 1235 هجری قمری (1819 م.) در شیراز به دنیا آمد، تحصیل کرد و عضو فرقۀ شیخیه شد. متعاقباً به حج خانۀ خدا رفت و در سن 25 سالگی یعنی در سال 1260 هجری قمری، ادعا کرد که دوران هزار سالۀ دین اسلام و غیبت حضرت مهدی(عج) به پایان رسیده است. او ادعا کرد که باب المهدی است. باب مدعی بود که وحی بر او نازل می شود و لذا کتاب هایی به ...
از روزی که منشی شدم هر 2 مدیر شرکت با من ارتباط شوم برقرار کردند و مخفیانه فیلم گرفتند تا اینکه ...
دانشگاه با پسری به نام بهرام آشنا شدم. هم رشته ایم بود و بسیاری از کلاس هایمان با او بود. چندی نگذشت که رابطه مان قطع شد، داستانش مفصّله. دیری نپایید که باز هم با پسری دیگر آشنا شدم. می خواستم از همه انتقام بگیرم به همه بگویم که من هم زیبا هستم و من هم احساس دارم ، محمد به من قول ازدواج داد و من ساده لوح باورم شد و خود را در اختیار او قرار دادم. روزی در دانشگاه با یکدیگر برخورد کردیم و گفت ...
تصاویر/ داستان بازداشت و اعدام هویدا
فرانسه و آلمان بود. چندی نیز در دفتر وزارت خارجه در تهران کار کرد. در این مدت با حسنعلی منصور، پسر منصورالملک، دوستی صمیمانه ای به هم زد. این دوستی بعدها در سرنوشتش نقش تعیین کننده ای ایفا کرد. هویدا همزمان با اوج گرفتن نهضت ملی شدن نفت ایران شغلی در کمیسیون پناهندگان سازمان ملل به دست آورد و به ژنو رفت. او چند سال بعد به دعوت رجبعلی منصور که سفیر ایران در آنکارا شده بود به وزارت خارجه بازگشت و پس ...
مرد چرا زن خیانتکارش را طلاق نمی داد؟
رفت اما ناگهان صدای مهیبی شنیدیم.لحظاتی بعد همسرم وارد خانه شد. به دنبال او نیزهمسایه طبقه دوم سراسیمه به مقابل خانه ما آمد و خبر سقوط رضا را داد. آن زمان بود که متوجه شدم صدای مهیبی که به گوش رسیده مربوط به سقوط رضا بوده است حال آنکه تصور می کنم همسرم در این حادثه نقش داشته است. بدین ترتیب و باتوجه به سایر مدارک به دست آمده بهرام بازداشت شد.وی در تحقیقات ابتدایی مدعی بود که زمان حادثه در ...
وقتی نوعروس باردار با دماغ شکسته به کلانتری رفت!
حرف های عاشقانه برات را بخورم و در تصمیم برای فرار از خانه، او را همراهی کنم این گونه بود که من و برات با فرار از خانه پدرم را مجبور کردیم با ازدواج ما موافقت کند اما هنوز چند ماه از این عشق دیوانه وار نگذشته بود که آرام آرام چشمانم باز شد و توانستم عیب هایی که پدرم به او نسبت می داد را ببینم. همسرم دیروقت به خانه باز می گشت و با زنان دیگری ارتباط داشت. حتی مدتی بعد متوجه اعتیادش شدم ...