سه شنبه ۰۱ خردادساعت ۲۱:۵۲May 2024 21
جستجوی پیشرفته
ایرنا ۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۱۹:۱۰

چراغی برای روشنی راه...

ایلام - ایرنا - نگاه حسرت بارش همیشه به دفتر و کتاب هایم بود، کنارم می نشست و یکی یکی مداد رنگی ها را برانداز می کرد و می خواست در دستانش بگیرد، دستانش خیلی بزرگتر از دست های من بود این را وقتی فهمیدم که می خواستم دستش را بگیرم و نوشتن یادش بدهم. ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)