سایر منابع:
سایر خبرها
مالدینی پس از سال ها از اختلاف خود با علی پروین و مایلی کهن صحبت کرد
در استادیوم مرا تشویق می کردند و هر بار که می گفتند شاهرودی مالدینی ، پائولو مالدینی فکر می کرد که مردم در استادیوم آزادی او را تشویق می کنند. اولین باری که با مالدینی در استادیوم آزادی روبه رو شدم به او گفتم که مردم به من لقب مالدینی داده اند و در کل تلاش کردم که به او بفهمانم که این شعارها و تشویق ها مربوط به من است نه او. (خنده)!!! البته نمی دانم چرا مالدینی خیلی به بچه ها توجه نمی کرد ...
من، تو، او، چه کسی مقصر است؟
، مشغول وارد کردن اطلاعاتی در آن شد. هنوز متوجه نشده بودم برای چی منو نگه داشتند.. از سرباز پرسیدم پس چرا مدارکم را نمی دهید؟ سرباز گفت: بعد از اینکه سرکار ستوان قبض جریمه را صادر کرد مدارک را بهتون می دهم. با تعجب گفتم: جریمه برای چی؟ گفت: برای اینکه کمربند نبستی! گفتم: من همین الان راه افتادم و فرصت نشده بود که کمربند را ببندم گفت ...
طیف آقای شیرازی می آیند مداح مان را با پول می خرند/ مداح معروف دعوت نکنید
خستگی و زحمت کشیدند، باید اینها را حفظ کرد. داستان چالش هم در این راستا بود. همه حرف من این نبود که بگویم ما مالکیت حسینیه می خواهیم. یک نهادی بیاید یک فضایی را درست کنند که بچه های هیأتی مجبور نباشند آویزان هرکسی با تفکرات بد و زشت و انگلیسی بشوند که جمع کردنش در سال های آینده کار ساده ای نیست. ♦ چه شد که هیأت الرضا(ع) چند بار محل برگزاری جلساتش را تغییر می داد؟ ...
مشکل بزرگ پرسپولیس-تراکتور/ بحران سکوها
سال یک یا دو بار فرصت دیدن تیم محبوبشون رو دارند اجازه ورود بدهند ؟ ضمن این که در آمد بلیط فروشی هم نصیب اون باشگاه میشه که شاید کل تماشاگرهای فصلش اندازه همون یک بازی نباشه سه هدف ورزش فوتبال نزدیک شدن قلب ملت ها و مبارزه با نژادپرستیه، از آی اسپورت خواهش میکنم که آرمان فوتبال رو به چند کلیک اضافه نفروشه و کامنت های نژادپرستانه رو حذف کنه چهار تماشاگرهای پرسپولیس هیچوقت دنبال تضییع حق ...
زندگی در فضا را تجربه کنید!
چندان خوبی خوردم، ورزش کردم، کارکردم و در ادامه روز همین برنامه را تکرار کردم. و مجبور بودم روزی دو بار پس از شستن دندان هایمان، در یک حوله تُف کنم. یک روز معمولی در ISS صبح ساعت 6 یا 6:30 آغاز می شود (ایستگاه فضایی بین المللی با ساعت جهانی یا GMT هماهنگ است). در سال 2015، فضانورد و پزشک آمریکایی "کجل لیندگرن" 141 روز را در ISS سپری کرد و دو راهپیمایی فضایی داشت. او می گوید روزش را با ...
ورزی: از ساخت معمای شاه پشیمان نیستم/ روایت شریفی نیا از حضور در زندان های ساواک/ بازیگر معروفی که دوست ...
امام داشته باشد. وی درباره نحوه انتخاب بازیگر نقش امام خمینی (ره) گفت: چند سال پیش امیر دژاکام نمایشی را به نام ساقی روی صحنه برد و گودرزی در آن نمایش نقش شاعر اهل بیت را ایفا می کرد. من سه بار این نمایش را از سه زاویه مختلف در سالن اصلی تئاتر شهر تماشا کردم و بعد از بار سوم به دستیارم گفتم بازیگر شخصیت امام را پیدا کردم. بعد از آن گودرزی را به دفتر دعوت کردم و بدون اینکه به او بگویم برای ...
سعادتی به آقای منتظری گفت: به امام بگویید مبادا دولت تعیین بکند
شیوه مسلحانه را در پیش گرفته بودند. در جریان هستید که آنها سابقه ای با نهضت آزادی داشتند. اینها تقریباً در داخل کشور توانستند همه جریان ها را به خودشان جذب کنند، البته در همان زمان هم به رغم چنین جوّی، بودند کسانی که مجذوب شرایط نشدند و آنها را تأئید نکردند، از جمله آن افراد یکی خود من بودم. من در سال 1350 وقتی چند جزوه اینها را خواندم، گفتم که اینها اصالت دینی ندارند و تفکرات ضد دینی بر ...
حال و روز ناخوش ترانه سرایی از زبان محمدعلی بهمنی
... از شاعران هم نسل شما چه کسانی در فضای ترانه حضور داشتند؟ سال 42 که شورای دوم راه افتاد، ما تعدادی بودیم که با این شورا کار می کردیم. من بودم، خانم شهین حنانه بود، خانمی به نام آذر صداقت پور یا صداقت طلب بود، حسین [منزوی] بود، عمران صلاحی بود... جلال سرفراز؟ سرفراز از شاعرانی بود که زیر بار ترانه نمی رفت. من بالاخره یک بار مجبورش کردم که چند تا ترانه بگوم ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (359)
جعبه ابزارش نداره. 7٫ تو کوچه پشت خونمون سیگار میکشیدم یهو یه آشنا رد شد سلام کرد. انقدر طبیعی رفتار کردم که گفت حاجی به کسی نمیگم فقط سیگار رو قورت نده ضرر داره. 8٫ خیلی خسته و ناامید بودم. گفتم دیگه تمومش میکنم. رفتم حموم و تیغ رو گذاشتم رو شاهرگم. یهو یادم اومد عید قراره کلاه قرمزی پخش بشه. بیخیال شدم. وطنم پاره تنم در فرودگاه سانفرانسیسکو 9٫ کاش ...
همدم و هم دود
بینی ، حتماً فکر می کنی از چه خانواده درب و داغونی هستم اما این طور نیست من خانواده خوب و سرشناسی دارم. روزی برای خودم کسی بودم و هیچ کس را قبول نداشتم، زیباترین صورت و شیک ترین لباس برای من بود ولی حالا حال و روزم شده این که به خاطر مواد قید همه چیزم را بزنم، ماجرا از آن روز آغاز شد که 10 سال پیش که برای خرید لباس به یک بوتیک فروشی رفته بودم آنجا با شایان آشنا شدم، من و او یک دل نه صد دل عاشق هم ...
شش سال زندگی مشترک شهید مدافع حرم روایت همسر
یک سال از همسرش کوچک تر. می گفت فوق دیپلم تربیت معلم دارد. اوایل کمی مشغول به کار می شود، اما بعد از اینکه خدا دخترشان را به آنها داد، کار را می گذارد کنار. چه شد علی آقا به خواستگاری شما آمدند؟ در یک منطقه و در یک محل زندگی می کردیم. البته آشنایی دوری هم داشتیم. زمانی که می رفتم سر کار، علی آقا من را دیده بود و دو باری هم تا محل کارم آمده بود. بعدها می گفت خجالت کشیده که ...
درخواست طلاق پیرمرد بی وفا از زن سالخورده اش در دادگاه خانواده
بود و به آن اصرار می کرد و حتی صحبت های بچه ها و نوه هایش او را از جدایی منصرف نکرد. پدربزرگم دو روز بعد از آن، در خواب سکته کرد و جان باخت. حالا اینجا هستم تا مختومه شدن پرونده را درخواست کنم. با شنیدن حرف های پسر جوان به فکر فرو رفتم، واقعا انسان نمی تواند لحظه بعد خودش را پیش بینی کند. آدمیزاد به دمی بند است. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
گفتگو با دختری 17ساله تهرانی که هرخلافی در زندگی کرده
، چهار سال از من بزرگ تر و دانشجو ست و منم تا اول دبیرستان درس خواندم و بعد هم ول کردم. راستش هیچ وقت علاقه ای به درس نداشتم. شاید چون توی مخم نمی رفت. اون موقع به گُل اعتیاد داشتم و مغزم داغون شده بود . می پرسم چطور به گل معتاد شده و می گوید : اسم دوستم فرزانه بود، اون گل می کشید، می آمد دنبالم و بیرون می رفتیم و به من هم می داد، می خواستم ادای آدم بزرگ ها را در بیارم. گل می کشیدم... تو ماشین ...
بی پرده با عبدالله موحد؛ از 6 طلای جهان و المپیک تا مکانیکی در آمریکا
شروع کردم. همه موفقیت خود در ورزش را مدیون ژیمناستیک هستم. آن زمان بچه های بابلسر بدون استثنا همگی شناگران خوبی بودند و من علاوه بر ژیمناستیک، شناگر خوبی هم بودم. مثلا یکبار یادم می آید سید احمد میری که شناگر بسیار خوبی بود ،دو نفر که در دریا در حال غرق شدن بودند را نجات داد و بقدری در شنا تبحر داشت که همان روز توسط اردوگاه نیروی هوایی ارتش فورا به عنوان نجات غریق به استخدام درآمد. در وزنه برداری هم ...
شنیدن خبر فیش های نجومی قلبم را به درد آورد/اهداف شهدا تاکید بر رعایت بیت المال و حق الناس بود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار ؛ منصورکاویانی جانباز 70 درصد شیمیایی متولد سال 1341 از بافت کرمان جانباز است و در حال حاضر شغلی ندارد چون با توجه به شرایط خود نمی تواند کار کند. مشغول نوشتن پایان نامه برای کارشناسی ارشد است. دو فرزند دارد یک دختر24 ساله به نام زینب و یک پسر 13 به نام محمد صالح ، او در 8/5/1362در عملیات والفجر 3 در منطقه مهران – دهلران به درجه رفیع جانبازی ...
یک روز با زباله گردها
آدم درست و حسابی نبود ،همیشه دنبال مفاد (مواد) بود ،سه سال پیش گرفتنش و رفت زندون ،خوب شد که گرفتنش ،می گن حکمش اعدامه ،مهم نیست .... پونزده سالم بود که با مجید ازدواج کردم ،از همون اول شر بود ،به زور دادنم به اون ،منو از دهاتمون برداشت آورد اینجا؛ خوشحال بودم که از روستا در میام ،بچه بودم که اومدم اینجا ولی چی بگم، از همون روز اول زندگیم به شستن و سابیدن توی خونه مردم گذشت." ...
گفت و گو با شاهدی در طبقه هشتم پلاسکو که با پاهای شکسته به بیرون پرید
این گفتگو ویژه را حتما بخوانید فخرالدین در ابتدا به سابقه اش در کار آتش نشانی اشاره کرد و گفت: من 15 سال سابقه عملیاتی دارم، به کار آتش نشانی علاقه زیادی داشتم و همین موجب شد تا وارد این شغل شوم. او در مورد روز حادثه گفت و یادآور شد: ساعت هفت صبح بود و شیفت من تمام شده بود به حمام ایستگاه رفتم تا دوش بگیرم و بعد به خانه روم، زیر دوش بودم که متوجه شدم زنگ حریق به صدا درآمد و ...
مقصر فاجعه ساختمان پلاسکو قالیباف است
قرار دارد، اما اینکه بخواهیم از روش های حذفی استفاده کنیم اقدام به اخراج و استیضاح افراد کنیم اول ایرادکار را بیابیم و آن را حل کنیم. الان 38 سال است فقط در حال تعویض مدیر و مسئول هستیم. می گوییم با کنار گذاشتن کسی یا مجازات فردی جلو رانت و فساد گرفته شد یا یک مشکل اداری حل شد، پس چرا این مشکلات روز به روز در حال افزایش هستند به جای آنکه اصلاحی صورت گیرد. برای آنکه ما مشکل را نمی بینیم باید مشکل ...
پلاسکو ریخت رفاقت ماندنی است
هم تو را می پیچاند چون او خیرالماکرین است. اینها این چیزها را نمی دانند و یک خرده سرگشته می شوند. وقتی شما وارد بازار فرش فروش های تهران، میان آن همه نام و نشان قدیمی شدید محیط برایتان عجیب نبود؟ تحت تأثیر منش بازار قرار نگرفتید؟ به هر حال توی آن سن و سال وارد یک محیط جدید و بزرگ شدن کمی جرأت می خواست. اما من منش خودم را تغییر ندادم و اصطلاحا با همان فرمان قبل جلو رفتم. آنجا ...
روایت دانشجویان و اساتید ایرانی دانشگاه های آمریکا از قانون ضدایرانی ترامپ/مقصد بعدی: ایران یا کانادا
اگه بخواد برای مسافرت بیاد ایران و خونواده اش رو ببینه و موقع برگشت دیگه راهش ندن، خیلی تلخه! برگردم ایران، همه تلاش هام دود میشه مهدی 25 ساله است و دانشجوی رشته برق قدرت در مقطع دکتری. نزدیک به دو سال بوده که در ایالت میشیگان مشغول به تحصیل است. از طریق دانشگاه، بورس شدم و رفتم آمریکا. به خاطر اینکه ویزایی که داشتم سینگل بود و تو دوره تحصیلم نمیتونستم از خاک آمریکا خارج بشم ...
رنج هایی که دختران خانواده های معتاد تجربه می کنند
پدر من سال ها بود که مواد مخدر مصرف می کرد اما این چند سال اخیر مصرف او بیشتر شده بود. مادرم هم دیگر نتوانست طاقت بیاورد و 2 سال پیش از او جدا شد چون این اواخر تمام فکر و ذکر پدرم شده بود مواد و به هیچ کس و هیچ چیز جز مواد اهمیت نمی داد و کلاً ما را فراموش کرده بود. برای همین مادرم مجبور بود کار کند تا خرج ما را بدهد. چند بار هم پدرم به زندان افتاد و دیگر در محله برایمان آبرو نمانده بود. دفعه آخری که به زندان افتاد، مادرم از او جدا شد. ...
ماهی روی درخت و شاید عروس دریایی منتشر شد
و غیاب یا جای نشستن بچه ها، درس اون روز رو بلند بلند بخونه، قلبم شروع می کرد به زدن! توی گوشم، روی گردنم، نوک انگشت هام، توی قفسه سینه م؛ انگار همه جای بدنم قلب داشتم. از صدا و فشارش دیوونه می شدم. وقتی نوبت می رسید به یه قدمی من، دیگه قلبم زیر زبونم می زد و نمی تونستم حرکات زبونم رو کنترل کنم. صدام در نمیومد. ثانیه ها می گذشتن و من هنوز درگیر تلفظ اولین حرف اولین کلمه بودم. فقط یه پاراگراف، بیش ...
روایت ایسنا از درد و دل آنان که پاک پاک شدند...
تشنج شدید به چند پزشک مراجعه کردیم، در نهایت یکی از این پزشکان تریاک را به عنوان داروی درمان تشنج تجویز کرد، مصرف تریاک را که با اطلاع خانواده و توسط پدرم و با سختی بسیاری تهیه شده بود، آغاز کردم. وی ادامه داد: پس از سه ماه تمام تریاک تهیه شده را مصرف کردم و چون به شدت به آن وابسته شده بودم، با وجود بهبودی بیماریم، به پدرم گفتم اگر به اندازه ی تریاک تهیه شده در بار اول یک بار دیگر تهیه ...
سیاه مشق یک مداح، معلم و مدافع حرم
قراردادی وارد آموزش و پروش شدم و از آن سال تا کنون مشغول و در حال حاضر ناظم هستم. *مداحی را از چه زمانی را آغاز کردید و حضور شما در این حوزه به چه شکل رقم خورد؟ مداحی را از سال 71 در مسجد و هیئت های محله 13 آبان تهران شروع کردم. یکی از نکاتی هم که در موفقیت من نقش داشت این بود که بچه ها در هیئت با من در ارتباط هستند، معمولا همه از ناظم ها فراری هستند اما معمولا شاگردانم ...
خاطرات آتش نشان هایی که در حادثه پلاسکو رفیق های شان را از دست دادند
روحیه طنز بالایی داشت کار کردن با او خیلی راحت تر بود. من در آن عملیات راننده ماشین آتش نشانی بودم و چندتا از بچه های با تجربه برای نجات کارگر که داخل چاه مانده بود رفته بودند. عملیات به نیمه رسیده بود و من کنار ماشین منتظر ایستاده بودم تا بچه ها کارگر را نجات دهند و بالا بیایند. ناگهان آقای امینی از داخل چاه بیرون آمد و گفت: کلنگی، تو هم باید لباس بپوشی بری پایین کمک کنی ها. من هم گفتم ...
واکنش هاشمی به اصابت دو خمپاره به دیوار دفترش در مجمع
روز نو : مدیر کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت اظهار کرد: آخرین بار یک روز قبل از فوت در جلسه کمیسیون نظارت مجمع خدمت ایشان بودم. خیلی سرحال بودند، موشکافانه مسائل را مطرح کردند و در بحث ها شرکت داشتند. به گزارش روز نو؛ هیچ حالت کسالتی در چهره ایشان احساس نکردیم و گویا، وقارش، برای ما آرامش قبل از طوفان بود. ایسنا نوشت؛ رضا سلیمانی ادامه داد: آن روز بعد از جلسه، مثل همیشه تا ...
علی کریمی تصمیم گیرنده نیست
اتاق خبر 24 : نادر دست نشان دوباره به خانه بازگشت. او یک بار دیگر در فوتبال مازندران مشغول به کار شد تا شاید بتواند به فوتبال استان خودش و تیم خونه به خونه بابل کمک کند و این مجموعه متمول را به لیگ برتر برساند. همچنان که فصل گذشته با صنعت نفت آبادان دست به این کار بزرگ زد و اختلاف 12 امتیازی اش با صدر جدول را جبران کرد و به لیگ برتر صعود کرد امسال هم تلاش می کند تا اختلاف ...
آیت الله ها شمی جایگزین ندارد/شرایط اصلاح طلبان دیگر مثل گذشته نخواهد بود/مقصر اصلی حادثه پلاسکو قالیباف ...
ایرادکار را بیابیم و آن را حل کنیم. الان 38 سال است فقط در حال تعویض مدیر و مسئول هستیم. می گوییم با کنار گذاشتن کسی یا مجازات فردی جلو رانت و فساد گرفته شد یا یک مشکل اداری حل شد، پس چرا این مشکلات روز به روز در حال افزایش هستند به جای آنکه اصلاحی صورت گیرد. برای آنکه ما مشکل را نمی بینیم باید مشکل را از زوایای مختلف دید و بررسی کرد نه مقصر را. مشکل تنها به آدم ها بازنمی گردد بخشی از آن مربوط به سیستم ...
با اجازه بزرگترها، بله! را زودتر بخوانید!
...، فکر می کردم همه مردها می توانند برادر آدم باشند. البته حمید با همه مردها فرق داشت. من دوستش داشتم. برایش نگران می شدم. سال اول دانشگاه که خواندن کتاب های شریعتی را شروع کردم، همه چیز عوض شد. یک روز تلفن زد خانه مان و گفت با من کار دارد. خیلی وقت ها تلفنی باهم صحبت می کردیم. اما آن روز تعجب کردم. آن موقع حمید پاسدار شده بود. خانه خواهرش بود. وقتی آمد خیلی مرتب و مودب نشست روبه روی من، گفت: می ...
گفتگو با حسین و مهدی، پاکدل های سینما و تلویزیون
طوری می شه رنج و دردایی که نمی شه گفتو با رنگ کشید؟... صدای موسیقی رو چه جوری می شه تو نقاشی درآورد؟... طعم و بو رو تو طرح نشون داد؟... حتی زشتی مطلق یا زیبایی کاملو... اون قشنگی که رو پرده می یاد با اونی که واقعا هست خیلی فرق دارد... یه حس هایی هست نمی شه کشید... یه چیزایی که نمی شه عین همونا رو با رنگ و طرح کشید به یکی دیگه نشون داد... چی کار باید کرد آقا جان؟ درست است که مهدی بازیگر ...