سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیاتی از سقوط مرگبار چراغ اتاق عمل در زاهدان
همین بیمارستان از دنیا رفت. او اضافه می کند: پدرم از اول دی ماه که این اتفاق افتاد تا 25 دی ماه که از دنیا رفت خیلی اذیت شد. چند روز آخر که سطح هوشیاری اش خیلی پایین آمده بود. تقریبا 12 روز در کما بود. این پسر جوان حرف های دیگری هم درباره این حادثه دارد: ما می خواهیم از کلینیک و شرکت واردکننده این تجهیزات شکایت کنیم اما چیزی که مهم است تکرارنشدن حوادثی از این دست است. تا جایی ...
خاطرات راننده بلیزر امام از فرودگاه تا بهشت زهرا
را بیان کرده که بعضی از آن ها به شدت خواندنی است. در ادامه، بخشی از خاطرات او از روز ورود امام خمینی به کشور را مرور می کنیم. ماشین بلیزر معروف را چه کسی آورد و چه سرنوشتی پیدا کرد؟ بلیزر مال یکی از رفقا به نام علی مجمع الصنایع از بچه های خوب حزب الهی بود. شهید بروجردی مرا با ایشان آشنا کرد. ایشان در سال 1378 به رحمت خدا رفت؛ فردی بی سرو صدا و متدین و مقلد امام بود ...
امیرحسین رستمی: دوست ندارم پسرم بازیگر شود
در دنیا نباشد، بلکه دیگر در حلقه دوستی ام نباشد و آن کادو، مرا به یاد روزهای خوب بیندازد. جالب است برایتان بگویم زمانی که بچه بودم دوست نداشتم عکس بگیرم، چون احساس می کردم برایم بدشانسی می آورد. به همین دلیل در عکس های دوران کودکی یا زیر مبل هستم یا فقط دست یا پایم مشخص است. پس با این حساب خاطره ای از بهترین هدیه ای که گرفته اید، ندارید؟ اتفاقا بهترین هدیه زندگی ام را از پسرم ...
ناگفته های همسر و فرزند شهید آتش نشان محسن قدیانی/بابا چرا ولم کردی...
دختر داریم . اما محسن پاسخ می دهد: من عاشق شهادتم؛ دعا کن که بلیت من هم صادر شود . او در این مدت بارها به همسرش می گوید که روزی شهید می شود و مسئولیت بچه هایش بر دوش او قرار می گیرد. او از همسرش می خواهد مراقب دخترهایش باشد. سرانجام روز 30 دی، ساعت 11:30 صبح، پلاسکو دوست شهید حاجی پور را در آغوش کشید تا دنیا روی سر طاهره اکبرزاده خراب شود . او می گوید ساعت 11: ...
محاکمه مرد سینمایی به اتهام قتل
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی شهر فردا ، شهروند نوشت: عقربه ها ساعت 16: 19 دی ماه سال 94 را نشان می داد که اهالی محله ای در دو راه قپان با صدای فریادهای مردی درجریان یک درگیری مرگبار قرار گرفتند. 2 مرد با یکدیگر درگیر شده بودند. یکی از آنها صاحبخانه طبقه دوم یک خانه قدیمی بود و دیگری درمغازه املاک طبقه پایین همان خانه کار می کرد. در ادامه مشخص شد که صاحب مغازه املاک با ضربه چوب بیسبال ...
ناگفته هایی درباره حسن حبیبی به روایت همسرش
دیگری بودیم. * کارهای مربوط به خانه امام در پاریس - مثلا خرید - را چه کسی انجام می داد؟ اوایل آقای دکتر بود، در واقع چند روز اول. * شما هم با پرواز 12 بهمن برگشتید؟ در آن هواپیما هیچ خانمی نبود. امام اجازه ندادند هیچ خانمی سوار آن هواپیما شود؛ گفتند ممکن است این هواپیما را بزنند. در نتیجه فقط آقایان سوار شوند و انتخاب کردند. آخرین خاطره من از امام در پاریس ...
سال هاست سفارش از مردم می گیرم
دیگر رابطه، روزبه روز منزوی تر می شود و در چنین شرایطی دیگر خانواده به معنی واقعی وجود ندارد و این بدترین اتفاقی است که در یک جامعه رخ می دهد. در این قصه، شما بیشتر به آسیب های طلاق عاطفی در فرزندان خانواده اشاره کرده اید. بله، به این دلیل که به نظر من در چنین فضاهایی قربانیان اصلی فرزندان خانواده هستند؛ بچه هایی که دیگر چیزی به عنوان خانواده را لمس نمی کنند و هیچ عشقی در ...
روایت تلخ از جا ماندن مرحوم دباغ از پرواز انقلاب/ چرا امام خمینی اجازه ندادند "خواهر طاهره" همراه ایشان ...
ناآرامی و اعتصابات و کنار رفتن کابینه نظامی ازهاری و روی کار آمدن دولت بختیار و دست آخر فرار شاه ... قلب ما را به شدت به تپش در آورده بود و هر آن انتظار شکست کامل رژیم را داشتیم. هر چه که ساعات و دقایق می گذشت امیدمان به پیروزی و بازگشت بیشتر و بیشتر می شد. از این رو همه آنان که در نوفل لوشاتو بودند دست اندر کار بازگشت به ایران و تهیه مقدمات آن بودند. در رفت و آمدهای بسیاری که در روزهای آخر ...
عطش تالاب ها
...، احیاء، مدیریت و بهره برداری مناسب از تالاب های کشور همان برنامه متفاوتی است که برای نخستین بار ذیل وظایف سازمان حفاظت محیط زیست در برنامه ششم توسعه گنجانده شد، تکلیفی که تا پیش از این کمتر رنگ و بوی قانونی به خود گرفته بود. طبق مصوبه اخیر مجلس تالاب های ثبت شده در کشور به ویژه تالاب های ثبت در کنواسیون رامسر باید تا پایان برنامه ششم حداقل 20درصد احیا شوند، این در حالی است که مهم ...
ماجرای تقلای گروهک رجوی برای نفوذ در کمیته استقبال از امام(ره)
کرده و حتی تهیه برخی از تجهیزات را خودشان برعهده گرفتند و تنها کمبود وسایل را از کمیته درخواست کردند. علی تحیری از اعضای گروه صف نیز در این رابطه می گوید: سازمان مجاهدین هم در این مورد پیشنهادی داده بود که این سازمان و تشکیلاتش حفاظت امام را همراه با شرایط خاصی [برعهده بگیرد] اولاً سلاح می خواستند و می گفتند که اسلحه های ما را هنگام دستگیری تقی شهرام و لو رفتن ما، از دست مان گرفتند و سلاح ...
طرحی نو در نمایشگاهی به سبک زندگی اسلامی؛ از حرف تا عمل
خانواده و زن ایده آل ایرانی اسلامی وی گفت: نمایشگاه از سه قسمت تشکیل شده که فضای شهری، فضای خانواده و زن ایده آل ایرانی اسلامی را نشانگر خواهد بود. به گونه ای که از فضای پراسترس و تشویش شهری که انسان می تواند با انواع معضلات اجتماعی همچون نزاع خیابانی، ترافیک، آلودگی های تنفسی و صوتی و... درگیر باشد، به فضای امن خانه و خانواده وارد می شود. لازم به ذکر است که ورودی و دیگر اجزای ...
از پرورش ماهی تا جام حذفی کرم ها!/ سفر به اعماق متفاوت ترین الگوی آموزشی کشور
شده دارد، همراه با دو قفس و یکی دو استخر کوچک. سزاج آباد اسماعیلی دونفر از بچه ها را صدا می کند تا بیایند و روستای مدرسه را برای ما توضیح بدهند. یکی شان می رود داخل قفس مرغ ها، مرغ بزرگی را بلند می کند و مقابل دوربین عکاس ما ژست می گیرد. می گوید که اینها مرغ های پایه هشتم هستند و قرار است تا بهار از آن ها خوب مراقبت کنیم تا فصل جوجه کشی که رسید، دستگاهش را بسازیم و تخم مرغ ...
بهترین کافه کتاب های تهران
، وارد پاک اندیشه بشوید، ساختمان فرهنگسرا را می بینید. برای رفتن به این کافه کتاب باید به طبقه بالای این فرهنگسرا مراجعه کنید. به گفته مدیر این کافه، این جا همه 365 روز سال از هشت صبح تا 10 شب باز است و می توانید بهترین استفاه از فضای آن داشته باشید؛ انگار کتاب خواندن در این کافه تعطیلی نمی شناسد. نکته جلب توجه دیگر درباره این کافه کتاب این است که می توانید کتاب ها را به امانت گرفته و ...
دختر یا پسر؟ مسأله این است!/ بررسی روش های علمی و غیرعلمی تعیین جنست
سلامتیسم آیا شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که به رنگ صورتی یا آبی فکر می کنید؟ درست است که سلامت کودک اولین اولویت در بارداری است اما طبیعی است که اگر بتوان برای تعیین جنسیت کاری کرد، دوست داشته باشیم خودمان انتخاب کنیم که کودکمان دختر باشد یا پسر. در حال حاضر سه روش علمی، علمی پیشرفته و غیرعلمی برای تعیین جنسیت وجود دارد که می تواند شانس دختردار یا پسردار شدن شما را بالا ببرد. ما ...
جدال ایرانیان با مرگ در زندان های مخوف استالین/ امیدی به وزارت خارجه نداریم/ بعد از چند ماه از دستگیری ...
حمام می برند و علی رغم داشتن وسایل زیاد در زندان اولیه، حتی اجازه ندادند یک لیوان را به زندان جدید ببرند و به آنها گفتند قرار است آزاد شوید. آنها را شکنجه روحی می دهند، لباس ندارند و هر 10 روز لباسشان را می شویند و صبر می کنند لباس خشک شود بعد آن را می پوشند. این شرایط خیلی بدی است که هیچ کس درک نمی کند. تنها راه ارتباطی در این زندان فقط نامه است، آن هم اگر فقط ملاقات کننده ای ...
شبکه های سیما از یادگار سلحشور تا بانوی مبارز را پخش می کنند
خانه مستند انقلاب اسلامی تهیه شده و از دوشنبه 11 بهمن در 10 قسمت هر شب ساعت 19:30 روی آنتن می رود و روز بعد ساعت 13:30 بازپخش می شود. دیگر تدارک ویژه شبکه مستند برای این ایام مجموعه در برابر طوفان است که در 10 قسمت به تهیه کنندگی مهدی نقویان به صورت هر شبی و برای اولین بار روی آنتن می رود. ساختار این برنامه به شکل مستند است و از تصاویر و فیلم و عکس های آرشیوی بسیاری در این اثر ...
غایبان بزرگ جشنواره فیلم فجر 35
، مجیدی با آواز گنجشک ها، بید مجنون، باران، رنگ خدا، بچه های آسمان، پدر و بدوک در جشنواره بوده و هر بار نیز سیمرغ ها را درو کرده بود. خاطره ما از مجیدی در جشنواره فجر به همان سیمرغ ها بازمی گردد، که گاه به حق و گاه نیز فقط به خاطر علاقه ای که مدیران به او داشتند، او را قدر نهاده و بر صدر می نشاندند... مجید مجیدی این روزها در هند است و ظاهرا می خواهد فیلم جدیدش را آن جا بسازد. او که در ابتدای ...
نگاهی به سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی
، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند . همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بین المللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بین المللی فیلم فجر در کشور برگزار می گردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نموده است. خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی تولید عوامل فیلم سینمایی در ایران است. این نهاد شامل بیش از بیست صنف قانونی است ...
وقتی در بام نفتی ایران کسی به فکر زندگی سخت زنان دستفروش نیست
آشکار و پنهان بوده که روز به روز زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. این مشکلات در جامعه زنانی که خود سرپرستی خانواده را بر عهده دارند بسیار است و انگار هیچ کس نمی خواهد چشم خود را نسبت به واقعیت نگران کننده ای که در کنار آنهاست و روز به روز در حال افزایش است باز کند. برای تهیه گزارش به بازار می رویم و مستقیم به طرف کوچه ای که در آن داروخانه شبانه روزی واقع شده می رویم ...
پسری در برج همراه پسر زن جادوگر به بازار کتاب آمدند
را می خورند و آن ها را واژگون می کنند. ادی این پسر نوجوان با وحشت و ترس در آپارتمانی که هر لحظه بیم فرو پاشیدنش وجود دارد، تک و تنها با مادری که حاضر به ترک خانه نیست، سر می کند. در بخشی از این کتاب می خوانیم: همه چیز از آن باران شروع شد. مامان مایکل هر روز صبح به من می گفت: امروز چکمه هات رو فراموشی نکنی. ادی. بارانی ات رو هم همین طور. مایکل و خانواده اش در واحد کناری ما زندگی ...
واکنش خیلی تند امام به پُررویی نماینده کارتر /وحشت و دلهره در پرواز انقلاب
می خواستند امام(ره) را از نجف بیرون کنند ایشان با همراهانشان شب به مرز کویت رفتند، اما کویتی ها حضرت امام را راه ندادند ولی به همراهان ایشان ویزا دادند؛ به همین دلیل همگی شب به بصره برگشته و در هتلی اقامت کردند. امام(ره) از آن هتل به نوه شان، پسر آقا مصطفی، گفتند که به من (محمد هاشمی) که در آمریکا بودم، اطلاع بدهد و جریان را بگوید. وی به من زنگ زد و جریان را تعریف کرد و گفت امام(ره) فرموده فردا ...
پدرم در کنار ستارخان و باقرخان مبارز بود/ پیشنهاد مربیگری در آمریکا را بخاطر ایران رد کردم
...> *پدرم در کنار ستارخان و باقرخان مبارز بود پدرم جزو مجاهدین جنبش مشروطه در ایران بوده و درکنار ستارخان و باقرخان جنگیده است و متاسفانه وقتی فقط 4 سال سن داشتم سایه پرمهر پدر را از دست دادم. پدرم برای ماموریتی به بابلسر آمد و دیگر در همان جا ماندنی شد و من هم درهمان بابلسر به دنیا آمدم. پدرم فردی تحصیل کرده بود که در همان بابلسر به معلمی می پرداخت. بخاطر برخی مسائل سیاسی آن زمان و برای اینکه کسی ...
این روزها هیچ کس آستین بالا نمی زند!
شده است که دیگران را به ازدواج سفارش کنید و برای نتیجه بخش بودن آن، تمام تلاشتان را به کار گیرید. در روایت آمده است هر کسی که برای ازدواج برادران دینی خود اقدام کند، روز قیامت مورد لطف خاص خداوند قرار می گیرد. (کافی، ج5، ص331) چرا کسی آستین بالا نمی زند؟! اما امروزه در جامعه، هیچ کس نمی خواهد کمک کند. هیچ کس برای ازدواج آستین بالا نمی زند. هیچ کس. نه خانواده پسر ...
پارتی بازی من را به کجا برد؟
گرفتم و به سراغ نه نه و بابا می رفتم. لاغر هم شده بودم. عین کسانی که به اسیری می برندشان. الان که یاد آن روزها می افتم، مو به تنم سیخ می شود. اصلا کسی باور نمی کند که ته تغاری خانواده، این روزها را تاب آورده باشد و از آن سالم بیرون آمده باشد. هر چه بود، گذشت، سرتان را درد نیاورم. خدمتم که تمام شد، خوشحال و خندان به خانه برگشتم تا خواسته هایی را که توی خدمت مدام برایشان نقشه می کشیدم عملی کنم. اولین ...
وصیت کرد کاری کنید که همگی در قیامت با هم باشیم
باشید می خوام همون طور که این همه سال طبق خواسته من زندگی کردید باز هم همین طور ادامه بدید. از شما می خوام بعد من دنبال خواست و رضایت خدا باشید و از هیچ کس در خواستی نداشته باشید.گفت:من توی زندگیم به بچه های همه کمک کردم ولی می دونم بعد من، بچه های من کسی رو ندارن. اشک توی چشم های حاج حمید لب پر زد. با بغض گفت: هوای دخترهای منو داشته باش مطمئن ام که خدا سرپرستی خانواده شهید را به عهده می گیره به ...
حاجت گرفتن از شهید برای اعزام به سوریه/ حساسیت به بیت المال و نماز اول وقت
فعالیت ها تا دوره جوانی اش ادامه داشت تا اینکه عضو فعال بسیج شد. بعد از شهادتش فهمیدم که در چند پایگاه بسیج دیگر هم فعال بوده است. پدر شهید عنوان کرد: من به خاطر کارم، فرصت اینکه بخواهم خیلی با فرزندانم ارتباط صمیمی برقرار کنم را نداشتم. به طوری که از ساعت شش صبح می رفتم و هشت و نه شب برمی گشتم. به همین خاطر مسائل تربیتی و زندگی بچه ها با مادرشان بود و خیلی به ایشان سخت گذشت. همسرم به ...
تابستان داغ ؛ پایان قابل قبول فجر در روز دوم
زوج پزشک که در مهد هستند آشنا می شود؛ زوجی که برای نگهداری تنها پسرشان با مشکل جدی مواجه هستند و مادر پسر حاضر نیست شغلش را برای بچه داری رها کند... با وجود ممنوعیت های مهد کودک و تهدیدهای پدر که نقشش را علی مصفا بازی می کند ، پرستار مهد برای گذران زندگی حاضر می شود پسربچه را برای یک شب به خانه ببرد. این اتفاق در شب دیگری هم رخ می دهد؛ شبی که زن در خانه نیست و دختر 6 ساله اش و پرهام، پسر ...
تازه ترین برآوردها از قدرت ایران و آمریکا/ عزت شهروندان ایرانی را قربانی نکنیم
روز تمام، دشمن قسم خورده، به خیال خود گرا داد به ملت، لیکن تشییع عاشقانه شهدای آتش نشان، نشان داد خون شهید اجازه سیاسی بازی زیر تابوتش را نمی دهد! و دیدیم که نداد! و راز آنکه خداوند منان در وصف شهدا، از عبارت بل احیاء ... استفاده می کند، همین است! فرق دارد شهید عند ربهم یرزقون با آنکه فقط می میرد! پر است دست شهید! و ملت، این مهم را می داند که تا اسم شهید می آید، عاشق می شود و شیدا! به شهدای آتش ...
سه راوی و خاطراتی از انقلاب، دفاع مقدس و سوریه/اتفاق های اسارت
هم سن و سال من به خانه ها می رفتند و ملحفه می گرفتند تا برای مجروحان ببرند. یک مرکز شهربانی نزدیک منزل ما بود که مردم حمله کرده بودند تا آن را بگیرند. روز بعد وقتی بیرون رفتیم دیدیم که کنار این مرکز، خون های بسیاری ریخته شده و بسیاری از شهدا دست خود را در خون شان زده و به دیوار ها مالیده بودند. جوی آبی که در کنار این مرکز بود و از آن به عنوان سنگر برای مبارزان استفاده می شد، تماما خون ...
جدایی مان سخت بود
هم با ما کردند. روزی که قرار بود از عراق بیاییم به خانواده خبر داده بودند. وقتی ما را در اخبار دیده بودند، اطمینان پیدا کردند. آن شب، دهم بهمن ماه سال شصت و دو [1362] بود که به ایران رسیدیم. دو ساعتی در فرودگاه بودیم و ساعت یازده ما را با آمبولانس به طرف بیمارستان سرخه حصار بردند. برق نبود. نمی دانم خاموشی به چه علت بود. برف سنگینی باریده بود. تمام طول راه در سکوت و خاموشی طی شد. به ...