سایر منابع:
سایر خبرها
سهم 10 درصدی اقتصاد دانش بنیان در تولید ناخالص ملی/تبدیل شرکت ها به قدرت های بزرگ اقتصادی کشور
به گزارش ایسنا، دکتر بهزاد سلطانی در مراسم افتتاح شبکه مدیریت نوآوری ایران، صندوق نوآوری و شکوفایی را مرکز غیر دولتی برای سرویس دهی به شرکت های دانش بنیان توصیف کرد و افزود: شرکت های دانش بنیان منبع ثروت آفرینی هستند ولی باید به این نکته توجه شود که تا چه میزان می توانیم از این شرکت ها حمایت کنیم. وی توان کشور را تنها برای حمایت از 10 درصد از شرکت های دانش بنیان ذکر کرد و ادامه داد: از ...
تامین امنیت شغلی کارگران معدنی
. به عنوان مثال تولید فولاد از استخراج سنگ آهن، آغاز و با گذراندن مراحل تولید کنسانتره، گندله در نهایت به آهن اسفنجی و فولاد تبدیل می شود. دولت برای تشویق دارندگان سنگ آهن برای وارد کردن محصولات شان در چرخه تولید و جلوگیری از صادرات مواد معدنی با وضع برخی قوانین سعی بر کم کردن میزان صادرات مواد معدنی دارد. وی همچنین درباره تبصره 10 ماده 35 قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور ...
اختصاص 3 درصد قراردادهای نفتی به محیط زیست
نشد ولی درسال 93 با اراده دولت یازدهم محقق شد. حذف مازاد مازوت در نیروگاه ها از جمله اقدامات موثر در دولت یازدهم است. امسال مصرف مازوت در نیروگاه ها به زیر 8 درصد رسید همچنین سامانه یکپارچه معاینه فنی راه اندازی شد. افزون بر این از رده خارج کردن 900 هزار خودروی فرسوده از دیگر گامهای موثر دولت طی سه سال گذشته است. ابتکار با تاکید بر اینکه سلامت و محیط زیست مردم برای دولت اهمیت دارد ،گفت ...
استاندار یزد:تلاش دولت توجه به تولید داخلی است
شدن نتایج فعالیت ها در سال 96 از سوی رئیس خانهٔ صنعت، معدن و تجارت استان و مدیرعامل شرکت تعاونی پیشگامان بیان شد و حکم ماده 7 قانون بهبود کسب وکار در سطح استان نیز توسط رئیس انجمن صنایع شیمیایی سلولزی بررسی شد. منبع: مهر
افتتاح معدن مس طارم؛ اول سال آینده
یکی از این طرح ها در سفر رئیس جمهوری به استان افتتاح شد و دومین طرح شامل معدن مس طارم، فروردین سال آینده به بهره برداری می رسد. علی پرزحمت با اعلام فعالیت های انجام شده برای رونق تولید گفت: امسال 345 فقره جواز تاسیس با 35 هزار میلیارد ریال سرمایه گذاری در استان صادر شده که با اجرای این طرح ها برای 12 هزار نفر شغل ایجاد شده است.وی اظهار کرد: همچنین 237 فقره پروانه بهره برداری با 8 هزار میلیارد ...
شوالیه های مرگ
به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن ... به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن روزها هم برای شناسندگان مرگ که در همسایگی مردگان تهرانی خانه دارند، مرگ بود؛ وقتی تن های سوخته و استخوان های جداشده آتش نشان های شهید را آوردند و گفتند: شناسایی کنید. آنها گفتند شناسایی کنید و آن 9 نفر دست به کار شدند؛ 9 پزشکِ پزشکی قانونی استان تهران که دو هفته نخوابیده بودند و حالا کم کم داشت آماده باش شبانه روزی شان تمام می شد. و چه چیز سخت تر از باز کردن لباس های آتش نشان هایی که هیچ ازشان نمانده بود؟ وقتی زیپ لباس هایشان را باز می کردیم، اسکلت ها و گوشت های پخته شان می ریخت. جمجمه هایشان هم کاملا از بین رفته بود ولی پودر نشده بود. یک سری دیگر هم از همان اول که آوردند، استخوان بودند. و چه چیز سهمناک تر از دیدن تن های تکه تکه آتش نشان های ناجی پلاسکو، بعد از آن همه سروصدا، بعد از شنیدن شیون تازه عروسان مردان آتش زده، بعد از آن همه عکسی که شاید کمترین شان، صورت گریان و تکیده مردی بود که جفتش، قُل همیشه یاورش، زیر خروارها خاک و آتش، خُرد شده بود. همین سختی ها هم بود که بغض 15ساله عباس ساداتیِ 50ساله را شکست؛ بغض او را که معاون سالن تشریح پزشکی قانونی تهران است و حالا چسبیده به دیوارهای سرد ساختمان قدیمی کهریزک، زیر آن نور سفید، وسط ویزور چشم های زن جوان کنجکاو تازه از راه رسیده، از روزهایی می گوید که شبانه روز آماده باش بود و وقتی یکی، یکی اجساد آتش نشان ها را برای شناسایی آوردند، اشک، گلوله سهمناکی شد که ریز ریز و پنهانی از چشم های دنیادیده اش به بیرون پرتاب شد. درست است که ما به این کار عادت کرده ایم ولی باز هم خیلی وقت ها موقع کار، احساساتی می شویم و گریه می کنیم. مثلا این حادثه پلاسکو خیلی ما را ناراحت کرد؛ اصلا قبل این که جسدها را ببینیم، اشک ما را درآورده بود. نمی دانم چه مظلومیتی در این بچه ها بود که قبل از این که بدن هایشان پیدا شود، اشک همه را درآورد؛ شاید مظلوم بودنشان و این که از قشر ضعیفند و همیشه با مردمند. حادثه حله و قطار هم ما را بسیار ناراحت کرد. عباس ساداتی یکی از قدیمی ترین هاست؛ یکی از شناخته شده ترین پزشکان سالن تشریح، آن جا که به قول خودش، هر روز کالبد دست کم 30 مرده را می گشایند، در جست وجوی یافتن حقیقت، برای زبانِ دفاع شدنِ بی زبان های دست از دنیاکوتاه. آن روزهایی هم که آتش نشان های معروف تهرانی را می آوردند تا نامشان مشخص شود و هویتشان، دکتر ساداتی مثل همیشه خط مقدم بود، با بغضی سنگین در گلو و زبانی آرام بخش برای هشت دکتر سالن تشریح و تکنیسین های سالن که خودشان به آنها پروسکتور می گویند. چند روز اول منتظر بودیم که جسدی نیاوردند. بعد از آن من یک شب این جا کشیک بودم که یک نفر را آوردند و خود بازپرس کشیک هم آمده بود. موقعی که آمد، داشت تلوتلو می خورد. می گفت چند روز است که نخوابیده ام ولی می خواهم ببینم زمان مرگ این فرد کِی بوده است. اجساد اولیه ای که آوردند همان هایی بودند که می گفتند در موتورخانه گیر کرده بودند. درست است؟ درباره زمان مرگ آنها حرف و حدیث های زیادی بود. بله، اما زمان مرگ با همان زمان وقوع حادثه جور درمی آمد، چون فاسد شده بودند. آنها همان روز اول فوت کرده بودند. یک وقت سنگ به سر آدم می خورد و درجا می میرد، یک وقت زلزله می آید و زیر آوار، جایی هست که بتواند پناه بگیرد و برای یکی، دو ساعت زنده باشد ولی در مورد پلاسکو، بعضی از این افراد جا در جا مرده بودند و بعضی دیگر هم که جا در جا نمرده بودند، بعد از چند ساعت فوت کردند، در همان روز حادثه؛ یعنی این طور نبود که دو، سه روز کسی زنده مانده باشد. ما اجساد را دیدیم، آنها فساد نعشی داشتند و بررسی هایمان نشان داد که روز حادثه فوت کرده بودند. ساعت مرگشان دقیقا به همان روز می خورد. بقیه را هم که روزهای بعد آوردند، بدنشان متلاشی شده بود و از آنها دی ان ای گرفتیم. آمار فوت شده ها هم همانی بود که مراجع قضائی اعلام کردند. نفر آخری را هم که آوردند و گفتند کارگر بوده، من خودم دیدم، اعضای بدنش کاملا متلاشی شده بود. و غم یادآوری، لبخند گشاده و ملایم ساداتی را چنگ می زند و قورت می دهد: تمام فیلم های پلاسکو را در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم؛ آن آتش نشانی که در پنجره بود، نتوانسته بود وارد سبد نجات شود و فوت کرد. جمجمه او شکسته بود و ما سرش را دوباره درست کردیم. فیلم او را در گوشی ام داشتم، می گفتند یکی، دو ماه مانده بود تا خدمتش تمام شود، خب، این برای ما خیلی ناراحت کننده بود. مرده ها نقش اول زندگی دکتر ساداتی اند؛ زندگی کسی که از نگهبان های ساختمان پزشکی قانونی در کهریزک که بامعنا به بهشت زهرا چسبیده است تا منشی ها و حراست و تکنیسین ها، او را زبان گویای تاریخ پزشکی قانونی می دانند. حالا هم او که در یک صبح سرد و بعد از یک شب تا صبح شیفت، نشسته در اتاقش و با صورتی خندان و بشاش، از روزهای پرتلاطم حادثه پلاسکو می گوید، اشاره اش مدام به نقش مرده ها در زندگی اش است، در کارش و روحیه اش: خب، لحظاتی هست که کم می آورم و حتی می زنم زیر گریه. مثلا در قضیه حادثه حله باز توانستم خودم را جمع و جور کنم با این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای خانواده های آتش نشانان قرار می دادم و گریه می کردم تا خودم را خالی کنم. من خانواده های آنها را می دیدم که برگه به دست در راهروهای این جا می رفتند و می آمدند و گریه می کردند. گریه خیلی خوب است، خیلی بد است که می گویند مردها نباید گریه کنند، آدم هایی که گریه نمی کنند، یک دفعه می ترکند. و اینجاست که زنگ قدیمی تلفن اتاق رنگ و رورفته معاون سالن تشریح، حس او را به هم می ریزد؛ صحبت از یک جسد یخ زده است، جسدی که آن را از خارج کشور آورده اند و گذاشته اند بدنش نرم و جواز برایش صادر شود و حالا این دکتر ساداتی است که باید مهر دفن شدن او را برای زیر خاک منتظر پذیرنده گورستان بزند پایین پرونده اش. جواز مرگ صادرکردن برای مرده ها سال هاست در سرنوشت اوست؛ مثل سرنوشت محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح پزشکی قانونی که وقتی پیراهن سفید دکتری اش را می پوشد و جا می گیرد پشت میز رنگ و رورفته اتاقش، دستی به چال چونه ته ریش دارش می کشد و حرف هایش را مثل معاونش از پلاسکو شروع می کند؛ از آن روزها که سخت ترین شدند در یادش برای سال های سال. اولین آتش نشانی که آمد از بیمارستان مطهری به این جا منتقل شد و قابل شناسایی بود؛ چون چهره اش سالم مانده بود. هر چه یافتن پیکرها با تأخیر اتفاق افتاد، شناسایی از طریق چهره ها سخت تر شد. شناختن کسانی که در روزهای اول از زیر آوار پیدا شدند، از چهره راحت تر بود ولی بعد از آن به دلیل حجم آوار و میزان حرارت، دیگر پیکرها از روی ظاهر قابل شناسایی نبودند. البته متعلقاتی اطرافشان بود ولی مشخص نبود که مال آن شخص باشد. با آن وضعیت، ما برای این که ضریب اطمینان را بالا ببریم، آزمایش دی ان ای انجام دادیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این حوادث دسته جمعی، حضور پزشکی قانونی در صحنه الزامی است؛ در صورتی که در مدیریت بحران ما چندان نقش پزشکی قانونی را در آن مرحله پررنگ نمی بینند، یعنی فکر می کنند که خب ما پیکرها را پیدا می کنیم و بعد می فرستیم که شما بقیه کارها را انجام دهید. آمار جانباخته ها همانی بود که اعلام شد؟ بله، 16 آتش نشان بودند که شناسایی شدند؛ 5 تا هم جانباخته غیرآتش نشان؛ کلا 21 نفر. هنوز هم از بین نخاله ها قطعات و تکه های اجساد را برای شما می فرستند؟ بله، برای ما می فرستند و ما هم می فرستیم آزمایش ژنتیک، هنوز جواب قطعی به دست ما نرسیده است. آمار ما همان آمار قبلی است. یعنی در نخاله ها کسی پیدا نشده است؟ مثلا آن نگهبان؟ آن نگهبان، پنجمی بود که پیدا کردند. مابقی که برای ما فرستادند، قطعات استخوان کوچک و بزرگ بود که هنوز جواب قطعی آنها نیامده است. از نگهبان هم قطعاتی از بدنش به این جا آمد؟ یک پیکر نیمه کامل بود، با آزمایش ژنتیک تطبیق دادیم و احراز هویت قطعی انجام شد. آن روزها همه پزشکان و تکنیسین های پزشکی قانونی استان تهران در ساختمان کهریزک هر دقیقه منتظر بودند که کسی را بیاورند برای شناسایی، تا جوابی داشته باشند برای گفتن به خانواده های چشم انتظارشان؛ محبوبه عسگری 42ساله، زن تر و فرز و باتجربه کادر پزشکی هم یکی از آنها بود. او یکی از سه زنی است که در کادر پزشکان پزشکی قانونی کار می کند و حالا با ناخن های لاک زده و صورتی ریز و قشنگ و با پلک هایی که خستگی شیفت از شب تا صبح دیروز، آنها را با شیب ملایمی روی حدقه هایش چشمش انداخته، از نیمه دوم امسال می گوید که یکی از سخت ترین تجربه های کاری اش بود؛ نمونه اش همین حادثه پلاسکو. او یکی از شناسندگان آتش نشان های شهید و سوخته بود. مرگ آتش نشان ها خیلی ها را جریحه دار کرد، همه آماده باش بودند. در سالن تشریح بالای سر آنها بودم و با همکارانم، جواز دفن می دادیم، خیلی تأسف آور بود. لباس های آتش نشان ها نسوخته بود ولی وقتی آنها را باز می کردیم، فکر می کردیم که جسد سالم است، در حالی که کامل از بین رفته بود، برخی تبدیل به استخوان شده بود. و حال و روز او هم آن روزها مثل بیشتر همکارهایش بود. خب خیلی تأثیر منفی روی ما می گذاشت، خیلی متأثر می شدم اما با دقت هر چه تمام تر، برای تعیین دی ان ای، کارشان را انجام دادیم، فرستادیم برای بخش دی ان ای، پیگیری های لازم انجام شد، کالبدشکافی خوب انجام شد و حنجره ها را خوب نگاه کردیم آنهایی که عضله مانده بود و استخوان هایی که سالم بود به دی ان ای فرستادیم. به هر حال مردم منتظر بودند و چشمشان به نظر ما. این که آن روزها می گفتند بدن هایشان به پودر تبدیل شده بود، درست نبود؟ نه پودر نشده بودند ولی بعضی استخوان ها به طور شدیدی از بین رفته بود به طوری که فقط قسمت هایی از استخوان مانده بود. برای بعضی دیگر هم حرارت زیاد، باعث شده بود فساد اتفاق بیفتد. مهم ترین فاکتور فساد جسد، حرارت بالاست، چون حرارت محیط بالا بود، میکروب هایی که باعث فساد می شوند، در داخل ریه و روده بزرگ هستند و شروع به فعالیت می کنند. در روز تشییع جنازه، حستان چطور بود، وقتی دیدی که آن جمعیت زیاد به بدرقه آنها آمده بودند. آن روز این جا غم عجیبی داشت. اسامی شان را که اعلام می کردند، مدام با خودم می گفتم اینها را از زیر دست ما با آن وضعیت بردند، آنها را ما شناسایی کردیم، من همه شان را دیدم. و دنبال حرف های محبوبه عسگری را نیکو دهقانی زاده ، دیگر پزشک زنی که جزو اصلی ترین شناسندگان اجساد در پزشکی قانونی است، پی می گیرد؛ زنی با صورتی تپل، چشم هایی روشن و با تجربه و صدایی نازک که حس، اولین نکته بیرونی آن است. او تازه از سالن تشریح آمده با دستکشی سفید روی دست های گوشتالو و ماسکی سفیدتر که به اعتقاد همکارهایش عبور می دهد میکروب هایی را که باید سدشان شود؛ تا بیاید دستکش ها را دربیاورد و امضاهای لازم را برای اجساد تر و تازه امروز بنشاند پایین پرونده های سبز، فرصت، خودش را نشان می دهد برای حرف زدن درباره آن روزهای خون و آتش: من جزو کسانی بودم که آن روزها از این ماجرا خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم؛ خیلی، خیلی، خیلی. واقعا خیلی. این ماجرا خیلی فرق می کرد. یادم است سقوط هواپیمای آنتونوف که اتفاق افتاد هم همین حال را داشتم. همه جسدهایی را که بررسی می کردم، با خودم می گفتم که خب هر کدام اینها عازم جایی بوده اند و حالا این جا خوابیده اند؛ مدام گریه می کردم. برای پلاسکو هم در خود سالن تشریح گریه می کردم. همکارها خودشان را کنترل می کردند ولی من همین طور کار می کردم و حین کار گریه می کردم. موقع در سالن تشریح کارکردن، وقتی بدانی که آن ماجرا یک اتفاق بولد است، خب برایت خیلی تأثیرگذار است. در آن چند روز عکس هایشان را دیده بودیم و وقتی آنها را برای شناسایی آوردند، خیلی سخت بود، واقعا سخت بود. وقتی جسد به سالن تشریح می آید، نباید وارد حواشی آن بشوی، این که بستگانش چه کسانی بوده و چه اتفاقی افتاده است، وگرنه خیلی اذیت می شوی. روز تشییع آتش نشان ها این حس را داشتم که اینهایی که با آن شکوه روی دست مردم تشییع می شدند، ما بالای سرشان بودیم و تشخیص شان دادیم. خیلی حس عجیبی بود. اما مرگ، چطور خودش را به آنها نشان می دهد، وقتی که هر روز. . . گرداگرد آنها را مردگانی زیبا فراگرفته اند آنها 9 نفرند؛ با حدود 20 نفر دستیار که مسئول اصلی شکافتن بدن مرده هایند؛ با گله ای همیشگی که چرا همه فکر می کنند ما بدن های اجساد را تکه و پاره می کنیم؟ آنها 9 نفرند با ماهی حدود سه تا چهار میلیون حقوق و یک دنیا سختی؛ 9 نفر و دستیارانی که در طول سال، 10 تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد را در سالن تشریح پزشکی قانونی تهران بررسی می کنند. هیچ کدام از پزشکان پزشکی قانونی را سرنوشت به سالن تشریح نکشاند؛ همه شان انتخاب کردند. مثل دکتر ساداتی که هر چند عجیب ولی انتخابش درنهایت کارکردن با مرده ها شد: این را شنیده اید که می گویند هر کس از چیزی بدش بیاید، ناخودآگاه به سمتش می رود؟ من بچه که بودم و حتی بزرگتر که شدم، مدرسه ام را یک بار به این دلیل که کنار بیمارستان بود، عوض کردم؛ یک بار به این دلیل که کنار قبرستان بود و جالب است که اگر یک بار در خیابانی بودم که تابوت و جنازه ای را از آن می بردند، من دیگر از آن خیابان رد نمی شدم. اما زندگی هر روز، مرحله ای را جلوی پای آدم ها می گذارد که خودشان فکرش را هم نمی کنند. در زمان پزشکی عمومی، با وجود همه اینها باز هم وقتی یک جسد را در بیمارستان می دیدم، خیلی کمتر تحت تأثیر قرار می گرفتم تا مثلا وقتی در قبرستان می دیدم که تابوتی را می بردند، حسش کاملا متفاوت بود ولی وقتی وارد پزشکی قانونی شدم، همان ماه اول وارد تالار تشریح شدم. جسد هم انواع و اقسام داشت؛ یک وقت هایی جسد تر و تمیز است، ولی جسد فاسد، جسدی که زیر خاک بوده آن را درآورده اند و برخورد خانواده ها و مسائل احساسی هم مطرح بود؛ اینها مسائلی بود که اوایلش روبه رو شدن با آنها سخت بود و کم کم به آن خو گرفتم. او یادش می آید آن اول که در تالار تشریح پارک شهر کار می کرد، همکار آذری زبانش همیشه حرف شیرینی به او می زد: او به من می گفت دکتر ساداتی از مرده ها نترس، از زنده ها بترس؛ می گفت امروز داشتم می آمدم در اتوبوس مردم داشتند من را له می کردند، این مرده ها که کاری به کار ما ندارند. این جمله او برای من قشنگ بود، دیدم واقعا راست می گوید و مرده هایی که ما با آنها کار می کنیم، بی ضررترین و بی خطرترین آدم ها هستند ولی به هر حال این کار سخت است، آلودگی و بیماری دارد ولی باز هم بیماری هایی که از طرف آدم های زنده ما را تهدید می کند، خطرشان خیلی بیشتر از این مرده های بی آزار است. منظور از بیماری ها، اچ آی وی و هپاتیت و سل ریوی است، کافی است زمان خونگیری سوزن به دست ما فرو برود، این موضوع ما را خیلی تهدید می کند. همه اش اما این انواع و اقسام بیماری ها نیست؛ ساداتی از تجربه هایی می گوید که در این سال ها، زندگی او را پر و پرتر کرده است؛ تجربه هایی خاص از مرگ: فقط این حوادث جمعی نیستند که ما را ناراحت می کنند؛ مثلا من معمولا شب های سال تحویل این جا کشیک هستم. آن لحظه ای که عید می شود و مثلا پدری می آید که نیم ساعت پیش بچه هایش تصادف کرده اند و دو سه تایی با هم مرده اند، نمی توانید تصورش را کنید که چقدر برای ما سخت است. همین الان هم که دارم درباره اش صحبت می کنم، بغض کرده ام یا مثلا نیم ساعت مانده به سال تحویل، جسد یک پیک موتوری را می آورند که چیزی را جایی می برده تا خرج زن و بچه اش را دربیاورد و حالا با مغز ترکیده در تصادف، او را برای شناسایی می آورند؛ خب اینها ما را خیلی اذیت می کند. و راست می گوید، بغض مانعی می شود برای ادامه دادن. یا مثلا صبح های زود می آییم و می بینیم که یک کارگر شهرداری یا سوپوری را که در خیابان ها کار می کنند با همان لباس کارشان آورده اند، چون در خیابان ماشین به آنها زده و کشته شده اند. کلا سوپورها به دلیل این که لباس شبرنگ تنشان است، کمتر دقت می کنند و فکر می کنند راننده ها آنها را می بینند ولی راننده ها خیلی راحت آنها را می زنند. خیلی وقت ها صبح ها در راه سازمان، ما آنها را می بینیم که خیابان ها را تمیز می کنند و بعد دو ساعت می بینیم که جسدشان را با همان لباس کارشان آورده اند. خب اینها ما را ناراحت می کند. کاش به آنها آموزشی داده شود، چون خیلی بی محابا در خیابان کار می کنند. این حرف همه کسانی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار می کنند؛ نگاه مردم به آنها، ترسشان، کلیشه های معمولی که سال هاست با آنها دست به گریبانند و احتیاط های افراطی که سبک زندگی شان شده؛ محبوبه عسگری ، یکی از سه پزشک زن سالن تشریح هم سال هاست درگیر این حرف هاست. مردم از ما می پرسند از مرده ها نمی ترسید؟ نام پزشکی قانونی که می آید، همه فکر می کنند یک جسد روی دست ماست. اما واقعیت این نیست، من کمیسیون پزشکی برای قصور پزشکی می روم، فوت هایی که در بیمارستان ها رخ می دهد یا درصد ارش و دیه که انجام می شود، آن جا دیگر مرده ای وجود ندارد. به عنوان پزشک جنایی و قتل اگر باشد، سر صحنه فوت می رویم، این جا موارد خاصی می آورند، گلوله خوردگی و چاقوخوردگی یا در مراکز نگهداری می شوند یا از سالمندان و... علت فوت آنها را هم تعیین می کنیم. 5 درصد کار پزشکی قانونی تشریح است. اگر بروید در معاینات، آنها اصلا تشریح نمی بینند، ارش و دیه می بینند، کسی که در کمیسیون کار می کنند، اصلا جسد نمی بیند. شما این جا فقط روی زنان کار می کنید؟ نه؛ در سالن تشریح من فقط روی زن ها کار نمی کنم. مردها هم خانم ها را می بینند ولی اگر خانم جوان باشد، ممکن است خانم ها ببینند، باید نمونه برداری از واژن انجام شود. تعداد زنانی که این جا می آورند نسبت به مردان کمتر است؟ مردان بیشتر هستند چون حادثه کار بیشتر برای مردان است. اوردوز بیشتر مربوط به آقایان است یا سکته های قلبی. خودکشی های اگرسیو، بیشتر برای مردهاست و.... خیلی ها ممکن است تا متوجه شوند شغل تان این است، فکر کنند که تأثیر این کار روی زندگی شما چه می تواند باشد؟ من بابت هر یک موردی که می بینم ناراحت می شوم مثلا جوانها را که می بینم، قتل و گلوله ای. نگرانی در من ایجاد می شود، اما این که هیچ حقی ضایع نشود، قتلی صورت گرفته، وضعیتی ایجاد شده، این که این قتل بوده یا خودکشی و... برای من مهم است که حقش ضایع نشود. وقتی استراحت می کنم یا در خواب، می فهمم که این کار رویم تأثیر می گذارد، در خانه که به این مسأله فکر می کنم، احساس می کنم چه تصادف سختی بود یا مثلا در برنامه های تلگرام می بینم، کسی که خودکشی کرده، همه ابراز تأسف می کنند، من آن روز آن جسد را دیده ام اما نمی توانم حرف بزنم، چون اینها اسرار پزشکی به شمار می رود. در خانه هم کسی از من سوالی نمی پرسد، عادتشان دادم. امروز چند تا جسد دیده اید؟ من دیشب کشیک بودم، امروز از ساعت 6:30 تا 8، 10 تا جسد دیدم. دیروز هم سر یک صحنه احتمال قتل رفتم، هم بیمارستان رفتم و هم خانه رفتم صحنه دیدم، نمونه های بیمارستان را هم دیدم، یک سری موارد در خیابان آمده بودند، مجهول الهویه آورده بودند، آن را هم دیدم. بررسی هر جسد حدودا چقدر طول می کشد تا کار تمام شود؟ بستگی به کیس دارد، اگر مورد جراحی باشد، ممکن است یک ساعت هم طول بکشد، اگر گلوله خورده باشد باید سر تا پایش را عکس بگیرم که ببینم آثار گلوله وجود دارد یا ندارد. و در میان همه این تجربه های معمول، دیدن کدام مرده برای آنها خاص تر از همیشه بوده است؟ چرا که... مرگ، مسخی است دردناک در کوچه های شایعه برای من دیدن جسد یک بچه بسیار سخت است. بارها شده که حتی گریه کرده ام و هیچ وقت برایم عادی نمی شود. مرگ هیچ وقت برای ما عادی نمی شود، درست است که کارمان است ولی نه، آن ترومایی که باید در روح و روان و جسم ما بگذارد، می گذارد. آن حالت محتاط بودن و... را در ما ایجاد می کند؛ مثلا من همیشه نگرانم که برای اطرافیانم و فرزندانم نگرانم. اینها حرف های نیکو دهقانی زاده است؛ دیگر پزشکی که می نشیند به گفتن خاطره های جور و واجورش در این سال های گشایندگی کالبد. مثلا یک پرونده داشتم، موقعی که یزد کار می کردم. از طبس پزشکمان زنگ زد گفت جسدی در خیابان افتاده بوده، تصادفی و له و لورده، گفت خانم دکتر جوازش را بدهم؟ من همیشه در ذهنم این بود که باید به این نوع جسدها خیلی حواست جمع باشد چون ممکن است او را به قتل رسانده و برای اختفای موضوع، او را به حالت تصادف در خیابان رها کرده باشند. خلاصه به دکتر گفتم ببین اگر علایم زمان حیات دارد و واقعا تصادفی است، جوازش را بده، اگرنه به هیچ وجه. گفت دادستان خیلی اصرار دارد که جوازش را صادر کنیم، خلاصه فردایش جسد را فرستادند مرکز و رفتم بررسی کردم، هیچی از جسد نمانده بود یعنی نمی شد فهمید سرش کجاست و تنش کجا، به همکارها هم گفتم و آنها گفتند تصادفی است. بعدش به پروسکتورمان که جسد را باز می کند، گفتم پشتش سه تا سوراخ کوچک است، گفتم پشتش را باز کن، سوآپ زدیم دیدیم رفت تا قفسه سینه، گفتم وای خاک عالم، یک وقت این گلوله نباشد؟ بعدش فرستادیمش رادیولوژی، دیدیم گلوله است. بعدش همکارم گفت واقعا که تو شوالیه ای، چطوری فهمیدی؟ اینها ولی همه خاطره های خاص نیستند؛ جالب ترین خاطره ها را شاید دکتر ساداتی، معاون سالن تشریح می گوید با آن شوقی که برای گفتن و گفتن دارد: اجساد هنرمندان و ورزشکاران بارها شده که به این جا منتقل شده؛ مثلا اولادی و خدابیامرز هادی نوروزی را که بازیکنان پرسپولس بودند، برای کالبدشکافی این جا آوردند. من پرسپولیس دوآتشه ام، خودم بالای سر اولادی بودم موقع کالبدشکافی. روزی هم که هادی نوروزی فوت کرد، من شیفت بودم، زنگ زدم به بچه ها گفتم برای هادی خیلی مواظب باشند. مثلا همین اولادی را خودم کالبدگشایی کردم. بچه مازندران بود و من هم بچه مازندرانم و وقتی دیدم پدرش در برنامه 90 صحبت و گریه می کرد، یک ساعت گریه کردم. ما خیلی از این هنرمندان را می شناسیم و اجسادشان را می آورند و ما بررسی شان می کنیم. و حالا نوبت گفتن از تلخ ترین خاطره است: ما این جا همکاری داشتیم که پنجشنبه ها می آمد و به ما کمک می کرد. یک روز صبح که آمدم سر کار، دیدم یک پرونده ای آمده و اسم همین آقا که همکارمان بود روی آن است، به خودم گفتم حتما اشتباه است یا اسمش شبیه همکارمان است ولی بعد یکی از همکارها گفت که همان است و دستور قضائی بر کالبدگشایی بود. هیچ کس حاضر نبود که کار را انجام دهد، خلاصه همه کنار کشیدند و رئیس تالار گفت دکتر ساداتی شما سابقه ات از همه بیشتر است، شما زحمت را بکش. دلیل مرگش عارضه قلبی بود و خب آن روز خیلی به من سخت گذشت. این روز و شب های سخت اما کم نیستند: شب هایی که این جا کشیک هستیم، صبح ساعت 6 که از خواب بیدار می شویم، وارد سالنی می شویم که حدود 30 جسد را کنار هم خوابانده اند؛ شما حساب کن بیشتر صبح های ما این طوری شروع می شود. این اجساد هم انواع و اقسام دارند؛ مثلا یکی را می بینی با کت و شلوار و کراوات روی تخت است، بعد می بینیم که مثلا با کیف سامسونت در فرودگاه بوده و داشته می رفته خارج کشور اما سکته کرده و مرده است. این جا به ما آموخته است که زندگی واقعا همین است؛ طرف با کت و شلوار و آمال و آرزو دارد می رود مثلا سواحل بارسلونا، یک دفعه سر از پزشکی قانونی درمی آورد یا مثلا یک بار استاد دانشگاه خودمان را که 70سالش بود در سالن تشریح دیدیم و یکی، دو نفر از پزشکانمان تا ظهر در شوک بودند. و آخرین حرف ها از زبان محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح است. او از اجساد مجهول الهویه می گوید و مومیایی کردن بعضی از آنها. تعداد اجساد مجهول الهویه زیاد است؟ تعدادشان خیلی زیاد نیست. شاید در روز، متوسط دو تا سه نفر باشند که ممکن است فردی در اماکن عمومی فوت کرده باشد و کارت هویت همراهش نباشد. این جا کاری که انجام می شود عکس و فیلم گرفته می شود. با هماهنگی با پلیس آگاهی داریم این عکس ها را در اختیار آنها قرار می دهیم. کسی که گمشده ای دارد، اول به پلیس مراجعه می کند. پزشکی قانونی روالش این است که اگر بخواهد عکس های ما را ببیند باید از مراجع انتظامی و قضائی نامه ای داشته باشند. به همین دلیل افراد ابتدا به کلانتری و آگاهی مراجعه کنند و آن جا عکس ها را به خانواده نشان می دهند و بعد ما در جریان قرار می گیریم. با این روند، 90 درصد افراد مجهول الهویه هویت دار می شوند. آنهایی که نمی شوند، با هماهنگی قوه قضائیه دفن می شوند، البته اینها طی یکی، دو ماه شناسایی می شوند. در ماه مشخص است که چه تعداد اصلا شناسایی نمی شوند؟ شاید زیر 10 نفر باشند. جای خاصی این اجساد را دفن می کنند؟ احتمالا؛ ما در تهران این اجساد را به بهشت زهرا منتقل می کنیم. چون به هرحال هم سردخانه ما محدودیت دارد و هم این که جسد بعد از مدتی فاسد می شود. سردخانه نقش کُند کردن فساد جسد را دارد نه متوقف کردن آن. جسدی که سه روزه فاسد می شود، در سردخانه دو هفته ای فاسد می شود. ما نمونه برداری و مستندسازی می کنیم. بعد از دستور قضائی جسد دفن می شود، مثلا بعد از 6 ماه اگر خانواده آمدند، ما با نمونه برداری که کردیم، مطابقت می دهیم و به این ترتیب جسد هویت دار می شود. درخواست مومیایی کردن جسد هم می شود؟ معمولا از طرف چه کسانی و چقدر هزینه اش می شود؟ مومیایی کردن اجساد، برای اجسادی است که از کشور خارج می شوند، چون اینها باید در هواپیما قرار گیرند. دلیل این کار هم جلوگیری از فاسد شدن جسد و انتقال بیماری است. این کار را ما با درخواست اولیای دم با مواد تثبیت کننده ای انجام می دهیم که مانع از فساد جسد می شود. چون به هرحال این جسد قرار است در بار مسافر و داخل هواپیما قرار گیرد، هزینه آن هم براساس تعرفه های دولتی که مصوب قوه قضائیه است، تعیین می شود. هزینه آن چقدر است؟ الان فکر می کنم حدود دو میلیون تومان است. درِ بزرگ و سفید پزشکی قانونی نزدیک ظهر بسته می شود؛ با سروصدایی که به صدای خودرو بزرگ حمل اجساد درمی آمیزد، خودرو بزرگی که بدن های امروز را آورده برای پزشک های منتظر تا شناسایی شوند، دلیل مرگشان مشخص شود و... و آنها زبانی بشوند برای بی زبان ها، در برزخ مرده ها. مهمترین نکات حرف های پزشکان تالار تشریح به گفته این پزشکان بیشتر پیکرهای آتش نشانان حادثه پلاسکو به کلی از بین رفته و از آنها تنها قطعاتی باقی مانده بود پزشکان سالن تشریح پزشکی قانونی می گویند همه زیرآوارماندگان حادثه پلاسکو همان روز اول جانشان را از دست داده بودند در طول سال، 10 هزار تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد برای بررسی به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می آیند در حال حاضر در پزشکی قانونی استان تهران 9 پزشک، مسئول شناسایی و تشخیص علت مرگ اجسادند از این 9 پزشک، 6 نفر مرد و 3 نفر زن هستند پزشکان پزشکی قانونی هرماه بین سه تا چهار میلیون تومان حقوق می گیرند بر اساس عرف پزشکی قانونی، حوادثی که بالای 12 کشته داشته باشند، حوادث بحرانی اند هرماه حدود 10 جسد مجهول الهویه وارد سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می شوند معمولا هویت 90 درصد اجساد مجهول الهویه تهرانی مشخص می شود هزینه مومیایی کردن اجساد برای خروج از کشور دو میلیون تومان است منبع:روزنامه ی شهروند ...
تولید و مصرف سیمان ارتباط مستقیمی با رشد اقتصادی دارد
هفته گذشته وزیرصنعت، معدن و تجارت طرح سیمان مارگون در یاسوج را افتتاح کرد. به گفته نعمت زاده، اولین صادر کننده سیمان در جهان هستیم و امیدواریم با افزایش ساخت و ساز در کشورهای همجوار صادرات ما به بیش از بیست میلیون تن افزایش یابد. او ادامه داد: با راه اندازی کارخانه سیمان مارگون ظرفیت سیمان کشور بالا می رود و سال آینده طرح دیگری در استان خراسان در دست افتتاح داریم که امیدواریم با راه اندازی آن تا ...
بازار فولاد در انتظار دو کانال رونق
هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی را برای سال آینده تخصیص دهد که رشد 23 درصدی را نسبت به بودجه مصوب نشان می دهد. نگاهی به بودجه محقق شده عمرانی در سال جاری البته نشان می دهد در مجموع در مدت 10 ماه رقمی در حدود 30 هزار میلیارد تومان بوده که این رقم در خوشبینانه ترین حالت به 50 درصد رقم مصوب نمی رسد. بنابراین باید گفت در شرایطی که بودجه های عمرانی در سال جاری و سال های اخیر نتوانسته به صورت ...
قصه پرغصه کولبرانی که زیر سنگینی بارها له می شوند/پلاسکو ایمنی می خواست و کولبران، شغل
دهه با قاچاق مواد مخدر مبارزه کنیم اما هر سال ناکام تر باشیم و بعد از صرف صدها میلیار تومان هزینه و دادن هزاران کشته در این راه، هم اکنون اولین کشور مصرف کننده تریاک در دنیا باشیم. در برخورد با پدیده های اجتماعی، مبارزه یک خطای استراتژیک است. پدیده های اجتماعی را باید مدیریت کرد و برای مدیریت، نخستین گام آن است که آن را به رسمیت بشناسیم و با همکاری خودِ کسانی که درگیر مساله هستند برای آن راهکار ...
افزایش 10 درصدی تولید کنسانتره مس
90 تن و 15 هزار و 644 تن بود. همچنین طی 11 ماهه سال 95، مجتمع مس سرچشمه 5419 تن کنسانتره مولیبدن و مس سونگون 1065 تن مولیبدن تولید کرد که در مقایسه با رقم مدت مشابه سال گذشته (5654 تن کنسانتره مولیبدن و 627 تن مولیبدن)، به ترتیب 4 درصد کاهش و 70 رشد نشان می دهد. مجتمع های مس سرچشمه، مس سونگون و مس میدوک طی 11 ماهه امسال، 44 میلیون و 609 هزار و 47 تن سنگ سولفیدی تولید کردند ...
کاهش هزینه های تولید و افزایش سودآوری در ذوب آهن اصفهان
. با راه اندازی کامل آن سالیانه بالغ بر 400 هزار تن انواع ریل و مقاطع سنگین فولادی قابل تولید است. به طور قطع با تولید این گونه محصولات علاوه بر اشباع بازار داخلی و صادرات آنها، صرفه جویی ارزی قابل توجهی برای کشور حاصل خواهد شد. به ظرفیت رساندن واحد آهن اسفنجی قائم 2 با انجام اقدامات لازم، ظرفیت تولید آهن اسفنجی در پروژه مذکور به 600 هزار تن تولید در سال می رسد. اصلاح ساختار سرمایه ...
دور تسلسل افزایش یا کاهش تعرفه واردات محصولات فولادی
خطر سرازیر شدن صادرات 100میلیون تنی فولاد چین به سایر کشورها از جمله ایران را به دنبال دارد. - بسیاری از پیش بینی های موسسه های تحلیلی دنیا حاکی از این است که موج فعلی افزایش قیمت فولاد در دنیا موقتی بوده و احتمال بازگشت آن از اواسط سال 2017م بالا است. علاوه بر این پیش بینی های مربوط به مواد اولیه صنعت فولاد نشان از احتمال بسیار بالای بازگشت قیمت زغال سنگ از فوریه 2017 دارد که در صورت تحقق ...
افتتاح طرح های زیربنایی بنیاد برکت
زعفران هم در دنیا بسیار پایین است در حالیکه اگر تمام ظرفیت در کشور را به کار گیریم بسیاری از مشکلات اشتغال حل میشود وی تصریح کرد:حل مسائل کشور فقط با حضور مردم امکان پذیر استوی با اشاره به سرمایه گذاری 200 میلیارد تومانی این ستاد در قم گفت:امیدواریم 200 میلیارد تومان دیگر هم ظرف 3 سال در قم برای حل مشکل اشتغال هزینه کنیم تابیکاری به 5 درصد برسد وی تصریح کرد دولت ومجلس به ...
میدان نفتی سردارجنگل تنها منطقه قطعی کشف شده است که در میدان مشترک قرار ندارد
استان گیلان اظهار داشت: فاز دوم پروژه (راه آهن رشت - بندرانزلی) نیز با پیشرفت 10 درصد در حال اجرا است. وی تکمیل آزاد راه منجیل رودبار را از دیگر پروژه های برجسته گیلان عنوان و بیان کرد: 11 کیلومتر این پروژه به عنوان بخشی از آزاد راه قزوین - رشت بوده که 2 / 3 کیلومتر آن تا پایان سال جاری به بهره برداری می رسد و عملا از مسیر یاد شده تنها حدود 2 / 8 کیلومتر باقی می ماند که تشریفات اجرای آن ...
توجه به میراث فرهنگی، توسعه گردشگری و جلوگیری از سقوط آزاد صنایع دستی با اجرای برجام
اقتصاد در این کشورها بلکه منظور بنیان اقتصاد مقاومتی در این کشو رهاست. او همچنین به حوزه میراث فرهنگی و دوران پسا برجام اشاره کرد و ادامه داد: حوزه میراث فرهنگی ایران همیشه برای جهان جذابیت داشته است چون میراث ما میراث بشری است. او گفت: قبل از برجام شاهد استقبال از رفت و آمد با ایران بودیم که البته سنگ اندازی هایی نیز در این راه وجود داشت اما بعد از برجام شاهد برداشته شدن سنگ های ...
همت چگونه همت شد؟/ چشم مجنون خاری در چشم دشمن / از نبرد با ضد انقلاب تا سرداری خیبر
به گزارش ایران ویج به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس، 12 فروردین سال 1334 بود که در شهرضا اصفهان پسری به دنیا آمد که سال ها بعد به یکی از افتخارات ایران زمین تبدیل شد و توانست نام خود را در تاریخ این سرزمین جاودانه کند، محمد ابراهیم همت را می گویم همان بسیجی مخلصی که بعدها همه او را با الغابی همچون سردار خیبر و چشم مجنون یاد می کردند. او زمانی که در رحم مادر بود ...
باید فرهنگ خدمات مطلوب به جامعه هدف را ترویج دهیم/ ارائه خدمات مطلوب، مهم ترین نقش را در توسعه تجارت و ...
نیز در این بازدید گفت: با بهره برداری از تسمه نقاله ایرانی در این واحد گمرکی، 60 درصد هزینه تخلیه و بارگیری کالاهای تاجران کاهش یافت . کیومرث مجلسی افزود: انبارهای واحد خدمات گمرکی آستارا مجهز به تسمه نقاله 36 متری تولید داخل شد و با راه اندازی آن شاهد تسریع حمل و نقل و کاهش هزینه ها هستیم . وی اظهار کرد: هزینه صرف شده برای راه اندازی این تسمه نقاله، یک میلیارد و 100 میلیون ...
پسر ارشد آیت الله از دیدار خانواده هاشمی با رهبری می گوید
...> قدری از ارتباطات پدرتان با رهبر معظم انقلاب بگویید. این روابط در دوران ریاست جمهوری مقام معظم رهبری به چه صورت بود؟ در دوران رهبری ایشان به چه صورت شد؟ در زمان ریاست آقای هاشمی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام چگونه بود؟ آیا همیشه میزبان، رهبر انقلاب بودند یا می شد که رهبری هم به دیدار آقای هاشمی بیایند؟ همانطور که رهبر انقلاب فرمودند آشنایی ایشان با حضرت آیت الله هاشمی مربوط به 59 سال پیش است. من ...
دشمنان برای نفوذ به حوزه های علمیه برنامه ریزی کرده اند
... حجت الاسلام والمسلمین صادقی سرایانی با اشاره به اینکه آقای فوکویاما در سال 65 گفت چه بکنیم که انقلاب ایران منحرف شود و در سال 80 هم نظریه خود را تکمیل کرد، اظهار داشت: فوکویاما می گوید: ما به این نتیجه رسیدیم که شیعه 2 بال دارد، یکی بال شهادت که ریشه در کربلا دارد یعنی گذشته اش و دیگری مهدویت یعنی در انتظار است و آینده اش به هدف و بی هویت نیست و این پرنده شیعه یک زره پولادین بر تن کرده به نام ...
افتتاح 6 طرح بزرگ درسفر سوم رئیس جمهوری
زمینه اشتغال 225 نفر به صورت مستقیم و 400 نفر به صورت غیر مستقیم که همه از نیروهای بومی هستند را فراهم کرده است. وی تصریح کرد: ذخیره معدن مس چهل کوره بیش از 15 میلیون تن تخمین زده شده است. وی خاطر نشان کرد: کارخانه فرآوری مس چهل کوره سالانه 16 هزار و 700 تن کنسانتره مس با عیار 20 درصد تولید می کند. *** افتتاح 333پروژه مخابراتی در سیستان و بلوچستان توسط رئیس جمهور ...
بررسی یک متغیر سیاسی اثرگذار بر بازار سرمایه
مشاوره کارگزاری بانک کشاورزی، با بیان این مطلب از قیمت های جهانی با عنوان ریسک بزرگتری یاد کرد و به صمت گفت: از آنجا که بزرگترین شرکت های داخلی مثل فولاد و سنگ آهن، روی، مس و محصولات پتروشیمی برپایه کامودیتی ها هستند، اگر سال آینده رشد نکرده و یا سیر نزولی داشته باشند فشار خیلی زیادی به بازار وارد می کند. به گفته این کارشناس ارشد بازارسرمایه، درسال 96 نرخ ارز به نفع بازار عمل کرده و سیر صعودی خواهد ...
زیربنای توسعه صنعتی در اغما
توسعه اقتصادی انجام شود. قائم مقام معاون امور اقتصادی و بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت به کم توجهی بخش های اقتصادی اشاره کرده و می افزاید: در سال های متمادی براساس قوانین برنامه و بودجه، 3درصد از درآمد ملی به پژوهش اختصاص یافته است اما درعمل آنچه که اتفاق افتاده، تخصیص کمتر از نیم درصد درآمد ملی از پژوهش است. متاسفانه همواره بهره وری ما همواره منفی بوده و به همین دلیل نتوانسته ایم از منابعی که ...
چین امسال هم برنامه کاهش ظرفیت تولید فولاد دارد
به نقل از وب سایت Market Watch چین در نظر دارد تا پایان سال جاری میلادی 50میلیون تن مازاد ظرفیت تولید فولاد و حداقل 150میلیون تن ظرفیت تولید زغال سنگ خود را کاهش دهد. دولت چین قول داده بود که در سال 2016 مازاد ظرفیت را در این دو حوزه کاهش دهد که نتوانست به طور کامل به هدف مورد نظر دست یابد. با این وجود بنابر گزارش وب سایت های تلویزیون مرکزی چین CCTV و Market Watch در سال2016 ...
ابتکار:کارنامه زیست محیطی دولت تهیه و ارائه می شود
دولت برای کاهش آن حدود 40 مورد اقدام مانند حذف بنزین پتروشیمی، توزیع سوخت یورو 4 ،ارتقای استاندارد خودرو انجام داده است. وی گفت: حذف تدریجی مصرف مازوت در نیروگاه ها از دیگر اقدامات موثر در این زمینه بوده به طوری که مصرف مازوت از بیش از 40 درصد در سال 92 به زیر 8 درصد در سال 95 کاهش یافت. خروج 900 هزار خودروی فرسوده از چرخه مصرف و راه اندازی سیستم معاینه فنی خودروها از دیگر اقدامات صورت گرفته ...
تقدیر از مدیرکل راه و شهرسازی استان کرمان به عنوان مدیر دستگاه برتر در اجرای مطلوب پروژه ها
هستند که بعد از اصلاحات گواهینامه خود را دریافت می کنند. بلوردی تصریح کرد: در سال گذشته 80 هزار تن قیر در استان کرمان مصرف شده که منجر به تولید یک میلیون و 600 هزار تن آسفالت با پرداخت هزینه 200 میلیارد تومانی شده است. مدیرکل راه و شهرسازی استان کرمان با بیان اینکه 600 هزار تن میزان سیمان مصرفی در استان کرمان است، گفت: حدود دو میلیون تن بتن در استان کرمان تولید می شود که ...
ذوب آهن اصفهان 34 ریال زیان پیش بینی کرد
به گزارش اخبار فلزات، شرکت ذوب آهن اصفهان در سال 1344 با همکاری شوروی سابق با سرمایه یک میلیون ریال تأسیس شد. با توجه به محدودیت منابع مالی و مواد اولیه خصوصاً ذخایر زغال سنگ، ظرفیت کارخانه در فاز اول 550 هزار تن فولاد در سال تعیین شد. این شرکت پس از انجام چندین طرح توسعه از بدو تأسیس تاکنون، می تواند سالانه بیش از یک میلیون تن تیر آهن، 950 هزار تن میلگرد و کلاف، 500 هزار تن سایر محصولات تمام شده ...
تسهیلات ارزان قیمت در اختیار طرح های آموزشی و تولیدی خلخال
به گزارش ایرنا ، فریدون بابایی روز سه شنبه در آیین افتتاح کارگاه آموزش خیاطی خلخال گفت: همچنین بسته های حمایتی بیمه ای و بهره مندی از اماکن دولتی خالی و بلااستفاده در شهر و مناطق مختلف این شهرستان برای مجریان این گونه طرح ها در نظر گرفته شده است. او با قدردانی از راه اندازی کارگاه آموزشی و تولیدی پوشاک زنانه در خلخال با همکاری آموزش و پرورش ، مرکز آموزش فنی و حرفه ای و بخش خصوصی هدف از ...
پرش قیمت سنگ آهن به پایین 90 دلار
قیمت سنگ آهن روز گذشته در چین 3 دلار کاهش داشت. روی کاهش 66 دلاری را تجربه می کند. به گزارش معدن 24 , قیمت سنگ آهن در عیار 62 درصد استرالیا درچین روز دوشنبه با 3 دلار کاهش حدود 88.5 دلار قیمت خورد.کارشناسان در کنفرانس سنگ آهن تاکید کرده بودند که قیمت سنگ اهن بالای 90 دلار ناپایدار است. و تجاردر برابر خرید سنگ آهن بالا مقاومت می کردند. همچنین نرخ سنگ آهن عیار 65 درصد با همین ...
لزوم تولید ورق در فولاد هرمزگان برای افزایش سود ددهی
سال 94 شرکت 447میلیارد تومان وام جدید گرفت و 426میلیارد تومان بازپرداخت کرد یعنی مانده وام رشد کرد اما در 9ماه سال جاری 220میلیارد تومان وام جدید گرفت اما 280میلیارد تومان از وام های قبلی را تسویه کرد و این به معنای کاهش مانده بدهی بانکی بر اساس صورت جریان وجوه نقد است. با این اوصاف می توان امیدوار بود که هرمز بتواند تا حدودی هزینه مالی خود را نیز کاهش دهد با این حال چون فولاد هرمزگان ...
کارشناسان بانکی: اندکی صبر سحر نزدیک است
نقل و انتقال ارزی، کاهش و یا توقف فعالیت شعب بانک ها در خارج از کشور و قطع همکاری سوئیفت با نظام بانکی کشور شود. یعقوبی درباره تاثیر برجام در نظام بانکی گفت: در دوران پسابرجام روابط کارگزاری با 238 بانک دنیا شروع شد و درصد قابل توجهی از مشکلات مرتبط با گشایش حساب تبدیلات ارزی، سپرده گذاری ارزی ، خرید و فروش طلا و اسکناس شامل دلار، کاهش هزینه ها برای نقل و انتقال ارزی صورت گرفت. ...