سایر خبرها
مدیران نجومی جز خسارت چه گلی به سر ملت زده اند؟
تغییر مدیریت بانک ملت رقمی که به عنوان سود حسابرسی شده قرار دادند 2هزار میلیارد تومان بود، بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه شد گزارش ها مشکل داشته و زیان 3هزار میلیاردی اعلام شد. حسین عبده تبریزی در پاسخ به این پرسش که چگونه 2 ماه پس از آنکه سازمان حسابرسی، بانک مرکزی و سازمان بورس اجازه افزایش 20 درصدی سرمایه را به بانک ملت داده بودند، حدود سه هزار میلیارد تومان زیان داده است، افزود ...
وعده های استاندار به معتمدان شهر بوشهر
بوشهر ایجاد می شود. وی با بیان اینکه مشکل آب آشامیدنی شهر بوشهر برطرف می شود خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه میزان آب مورد نیاز شهربوشهر روزانه 90 هزار متر مکعب برآورد شده حدود 50 درصد آن از طریق تاسیسات آب شیرین کن تامین می شود. استاندار بوشهر با بیان اینکه آب شیرین کن 10 هزار متر مکعبی بوشهر وارد مدار تولید شده گفت: طرح ساخت آب شیرین کن 35 هزار متر مکعبی بوشهر به مناقصه رفته ...
جنجال درآمدهای هنگفت سازمان زیباسازی/ سودهای کلان به جیب چه کسی می رود؟
از محل درآمدتابلوهای تبلیغاتی درآمد داشته و چطور ممکن سازمان زیباسازی با این همه بیلبورد و تابلو تنها 150 میلیارد تومان درآمد داشته باشد که تنها 30 میلیارد تومان آن را به بخش درآمدی شهرداری واریز کرده است. تندگویان با بیان اینکه متاسفانه قراردادهای نجومی با 7، 8 نفر در سازمان زیباسازی بسته می شود و این پول ها تنها به جیب 30 الی 40 شرکت خاص واریز می شود، گفت: مدیرعامل زیباسازی اعلام کرده ...
جولان آژانس های مسافرتی با اخذ ضمانت های نجومی
آژانس های مسافرتی اقدام کرده است در این باره گفت: حدود یک ماه پیش برای سفر به همراه خانواده به یک آژانس مسافرتی مراجعه کردم که برای ضمانت بازگشت از سفر برای سه نفر 150 میلیون تومان طلب کردند که این پول را به حساب آژانس واریز کردم اما مجددا سه روزپیش نیز از من خواسته شد که این مبلغ را به 270 میلیون تومان افزایش دهم، یعنی نفری 90 میلیون تومان که به نظر می رسد افزایش این رقم منطقی نیست و شاید یک راهی است ...
افتتاح معدن مس طارم؛ اول سال آینده
یکی از این طرح ها در سفر رئیس جمهوری به استان افتتاح شد و دومین طرح شامل معدن مس طارم، فروردین سال آینده به بهره برداری می رسد. علی پرزحمت با اعلام فعالیت های انجام شده برای رونق تولید گفت: امسال 345 فقره جواز تاسیس با 35 هزار میلیارد ریال سرمایه گذاری در استان صادر شده که با اجرای این طرح ها برای 12 هزار نفر شغل ایجاد شده است.وی اظهار کرد: همچنین 237 فقره پروانه بهره برداری با 8 هزار میلیارد ...
تبیین مناطق آزاد در دوران پسابرجام
برجام به نفع خود استفاده می کنند. مثلا در کیشِ پسابرجام، خرید هواپیما، حضور پررنگ شرکت های بین المللی در نمایشگاه ها، برقراری خط هوایی مستقیم به خارج از کشور، امکان بهره برداری از کارت های بانکی به صورت محدود و مذاکره با هتل سازان فرانسوی اتفاق افتاده است. وی گفت: نخستین کشتی کروز با امکان اقامت 400 نفر و ساخت 36 هتل از جمله اقدامات دیگری بوده که بعد از برجام در منطقه آزاد کیش در حال انجام است ...
سنگ هایی در مسیر برجام
کشور هستند این نگرانی را دارند که نتوانند از کشور خارج شوند و از سوی دیگر، آنهایی که در خارج از امریکا بسر می برند این بیم را دارند که اجازه ورود به کشور را پیدا نکنند. بر اساس آمار ارائه شده، بیش از 100 هزار نفر از افرادی که ویزا گرفته بودند تا وارد امریکا شوند تحت تأثیر این دستور قرار گرفتند. هر چه بیشتر پیش می رویم، تجار ایرانی سنگ های بزرگتری را پیش پای خود می بینند تا بتوانند مسیر ...
شوالیه های مرگ
به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن ... به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن روزها هم برای شناسندگان مرگ که در همسایگی مردگان تهرانی خانه دارند، مرگ بود؛ وقتی تن های سوخته و استخوان های جداشده آتش نشان های شهید را آوردند و گفتند: شناسایی کنید. آنها گفتند شناسایی کنید و آن 9 نفر دست به کار شدند؛ 9 پزشکِ پزشکی قانونی استان تهران که دو هفته نخوابیده بودند و حالا کم کم داشت آماده باش شبانه روزی شان تمام می شد. و چه چیز سخت تر از باز کردن لباس های آتش نشان هایی که هیچ ازشان نمانده بود؟ وقتی زیپ لباس هایشان را باز می کردیم، اسکلت ها و گوشت های پخته شان می ریخت. جمجمه هایشان هم کاملا از بین رفته بود ولی پودر نشده بود. یک سری دیگر هم از همان اول که آوردند، استخوان بودند. و چه چیز سهمناک تر از دیدن تن های تکه تکه آتش نشان های ناجی پلاسکو، بعد از آن همه سروصدا، بعد از شنیدن شیون تازه عروسان مردان آتش زده، بعد از آن همه عکسی که شاید کمترین شان، صورت گریان و تکیده مردی بود که جفتش، قُل همیشه یاورش، زیر خروارها خاک و آتش، خُرد شده بود. همین سختی ها هم بود که بغض 15ساله عباس ساداتیِ 50ساله را شکست؛ بغض او را که معاون سالن تشریح پزشکی قانونی تهران است و حالا چسبیده به دیوارهای سرد ساختمان قدیمی کهریزک، زیر آن نور سفید، وسط ویزور چشم های زن جوان کنجکاو تازه از راه رسیده، از روزهایی می گوید که شبانه روز آماده باش بود و وقتی یکی، یکی اجساد آتش نشان ها را برای شناسایی آوردند، اشک، گلوله سهمناکی شد که ریز ریز و پنهانی از چشم های دنیادیده اش به بیرون پرتاب شد. درست است که ما به این کار عادت کرده ایم ولی باز هم خیلی وقت ها موقع کار، احساساتی می شویم و گریه می کنیم. مثلا این حادثه پلاسکو خیلی ما را ناراحت کرد؛ اصلا قبل این که جسدها را ببینیم، اشک ما را درآورده بود. نمی دانم چه مظلومیتی در این بچه ها بود که قبل از این که بدن هایشان پیدا شود، اشک همه را درآورد؛ شاید مظلوم بودنشان و این که از قشر ضعیفند و همیشه با مردمند. حادثه حله و قطار هم ما را بسیار ناراحت کرد. عباس ساداتی یکی از قدیمی ترین هاست؛ یکی از شناخته شده ترین پزشکان سالن تشریح، آن جا که به قول خودش، هر روز کالبد دست کم 30 مرده را می گشایند، در جست وجوی یافتن حقیقت، برای زبانِ دفاع شدنِ بی زبان های دست از دنیاکوتاه. آن روزهایی هم که آتش نشان های معروف تهرانی را می آوردند تا نامشان مشخص شود و هویتشان، دکتر ساداتی مثل همیشه خط مقدم بود، با بغضی سنگین در گلو و زبانی آرام بخش برای هشت دکتر سالن تشریح و تکنیسین های سالن که خودشان به آنها پروسکتور می گویند. چند روز اول منتظر بودیم که جسدی نیاوردند. بعد از آن من یک شب این جا کشیک بودم که یک نفر را آوردند و خود بازپرس کشیک هم آمده بود. موقعی که آمد، داشت تلوتلو می خورد. می گفت چند روز است که نخوابیده ام ولی می خواهم ببینم زمان مرگ این فرد کِی بوده است. اجساد اولیه ای که آوردند همان هایی بودند که می گفتند در موتورخانه گیر کرده بودند. درست است؟ درباره زمان مرگ آنها حرف و حدیث های زیادی بود. بله، اما زمان مرگ با همان زمان وقوع حادثه جور درمی آمد، چون فاسد شده بودند. آنها همان روز اول فوت کرده بودند. یک وقت سنگ به سر آدم می خورد و درجا می میرد، یک وقت زلزله می آید و زیر آوار، جایی هست که بتواند پناه بگیرد و برای یکی، دو ساعت زنده باشد ولی در مورد پلاسکو، بعضی از این افراد جا در جا مرده بودند و بعضی دیگر هم که جا در جا نمرده بودند، بعد از چند ساعت فوت کردند، در همان روز حادثه؛ یعنی این طور نبود که دو، سه روز کسی زنده مانده باشد. ما اجساد را دیدیم، آنها فساد نعشی داشتند و بررسی هایمان نشان داد که روز حادثه فوت کرده بودند. ساعت مرگشان دقیقا به همان روز می خورد. بقیه را هم که روزهای بعد آوردند، بدنشان متلاشی شده بود و از آنها دی ان ای گرفتیم. آمار فوت شده ها هم همانی بود که مراجع قضائی اعلام کردند. نفر آخری را هم که آوردند و گفتند کارگر بوده، من خودم دیدم، اعضای بدنش کاملا متلاشی شده بود. و غم یادآوری، لبخند گشاده و ملایم ساداتی را چنگ می زند و قورت می دهد: تمام فیلم های پلاسکو را در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم؛ آن آتش نشانی که در پنجره بود، نتوانسته بود وارد سبد نجات شود و فوت کرد. جمجمه او شکسته بود و ما سرش را دوباره درست کردیم. فیلم او را در گوشی ام داشتم، می گفتند یکی، دو ماه مانده بود تا خدمتش تمام شود، خب، این برای ما خیلی ناراحت کننده بود. مرده ها نقش اول زندگی دکتر ساداتی اند؛ زندگی کسی که از نگهبان های ساختمان پزشکی قانونی در کهریزک که بامعنا به بهشت زهرا چسبیده است تا منشی ها و حراست و تکنیسین ها، او را زبان گویای تاریخ پزشکی قانونی می دانند. حالا هم او که در یک صبح سرد و بعد از یک شب تا صبح شیفت، نشسته در اتاقش و با صورتی خندان و بشاش، از روزهای پرتلاطم حادثه پلاسکو می گوید، اشاره اش مدام به نقش مرده ها در زندگی اش است، در کارش و روحیه اش: خب، لحظاتی هست که کم می آورم و حتی می زنم زیر گریه. مثلا در قضیه حادثه حله باز توانستم خودم را جمع و جور کنم با این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای خانواده های آتش نشانان قرار می دادم و گریه می کردم تا خودم را خالی کنم. من خانواده های آنها را می دیدم که برگه به دست در راهروهای این جا می رفتند و می آمدند و گریه می کردند. گریه خیلی خوب است، خیلی بد است که می گویند مردها نباید گریه کنند، آدم هایی که گریه نمی کنند، یک دفعه می ترکند. و اینجاست که زنگ قدیمی تلفن اتاق رنگ و رورفته معاون سالن تشریح، حس او را به هم می ریزد؛ صحبت از یک جسد یخ زده است، جسدی که آن را از خارج کشور آورده اند و گذاشته اند بدنش نرم و جواز برایش صادر شود و حالا این دکتر ساداتی است که باید مهر دفن شدن او را برای زیر خاک منتظر پذیرنده گورستان بزند پایین پرونده اش. جواز مرگ صادرکردن برای مرده ها سال هاست در سرنوشت اوست؛ مثل سرنوشت محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح پزشکی قانونی که وقتی پیراهن سفید دکتری اش را می پوشد و جا می گیرد پشت میز رنگ و رورفته اتاقش، دستی به چال چونه ته ریش دارش می کشد و حرف هایش را مثل معاونش از پلاسکو شروع می کند؛ از آن روزها که سخت ترین شدند در یادش برای سال های سال. اولین آتش نشانی که آمد از بیمارستان مطهری به این جا منتقل شد و قابل شناسایی بود؛ چون چهره اش سالم مانده بود. هر چه یافتن پیکرها با تأخیر اتفاق افتاد، شناسایی از طریق چهره ها سخت تر شد. شناختن کسانی که در روزهای اول از زیر آوار پیدا شدند، از چهره راحت تر بود ولی بعد از آن به دلیل حجم آوار و میزان حرارت، دیگر پیکرها از روی ظاهر قابل شناسایی نبودند. البته متعلقاتی اطرافشان بود ولی مشخص نبود که مال آن شخص باشد. با آن وضعیت، ما برای این که ضریب اطمینان را بالا ببریم، آزمایش دی ان ای انجام دادیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این حوادث دسته جمعی، حضور پزشکی قانونی در صحنه الزامی است؛ در صورتی که در مدیریت بحران ما چندان نقش پزشکی قانونی را در آن مرحله پررنگ نمی بینند، یعنی فکر می کنند که خب ما پیکرها را پیدا می کنیم و بعد می فرستیم که شما بقیه کارها را انجام دهید. آمار جانباخته ها همانی بود که اعلام شد؟ بله، 16 آتش نشان بودند که شناسایی شدند؛ 5 تا هم جانباخته غیرآتش نشان؛ کلا 21 نفر. هنوز هم از بین نخاله ها قطعات و تکه های اجساد را برای شما می فرستند؟ بله، برای ما می فرستند و ما هم می فرستیم آزمایش ژنتیک، هنوز جواب قطعی به دست ما نرسیده است. آمار ما همان آمار قبلی است. یعنی در نخاله ها کسی پیدا نشده است؟ مثلا آن نگهبان؟ آن نگهبان، پنجمی بود که پیدا کردند. مابقی که برای ما فرستادند، قطعات استخوان کوچک و بزرگ بود که هنوز جواب قطعی آنها نیامده است. از نگهبان هم قطعاتی از بدنش به این جا آمد؟ یک پیکر نیمه کامل بود، با آزمایش ژنتیک تطبیق دادیم و احراز هویت قطعی انجام شد. آن روزها همه پزشکان و تکنیسین های پزشکی قانونی استان تهران در ساختمان کهریزک هر دقیقه منتظر بودند که کسی را بیاورند برای شناسایی، تا جوابی داشته باشند برای گفتن به خانواده های چشم انتظارشان؛ محبوبه عسگری 42ساله، زن تر و فرز و باتجربه کادر پزشکی هم یکی از آنها بود. او یکی از سه زنی است که در کادر پزشکان پزشکی قانونی کار می کند و حالا با ناخن های لاک زده و صورتی ریز و قشنگ و با پلک هایی که خستگی شیفت از شب تا صبح دیروز، آنها را با شیب ملایمی روی حدقه هایش چشمش انداخته، از نیمه دوم امسال می گوید که یکی از سخت ترین تجربه های کاری اش بود؛ نمونه اش همین حادثه پلاسکو. او یکی از شناسندگان آتش نشان های شهید و سوخته بود. مرگ آتش نشان ها خیلی ها را جریحه دار کرد، همه آماده باش بودند. در سالن تشریح بالای سر آنها بودم و با همکارانم، جواز دفن می دادیم، خیلی تأسف آور بود. لباس های آتش نشان ها نسوخته بود ولی وقتی آنها را باز می کردیم، فکر می کردیم که جسد سالم است، در حالی که کامل از بین رفته بود، برخی تبدیل به استخوان شده بود. و حال و روز او هم آن روزها مثل بیشتر همکارهایش بود. خب خیلی تأثیر منفی روی ما می گذاشت، خیلی متأثر می شدم اما با دقت هر چه تمام تر، برای تعیین دی ان ای، کارشان را انجام دادیم، فرستادیم برای بخش دی ان ای، پیگیری های لازم انجام شد، کالبدشکافی خوب انجام شد و حنجره ها را خوب نگاه کردیم آنهایی که عضله مانده بود و استخوان هایی که سالم بود به دی ان ای فرستادیم. به هر حال مردم منتظر بودند و چشمشان به نظر ما. این که آن روزها می گفتند بدن هایشان به پودر تبدیل شده بود، درست نبود؟ نه پودر نشده بودند ولی بعضی استخوان ها به طور شدیدی از بین رفته بود به طوری که فقط قسمت هایی از استخوان مانده بود. برای بعضی دیگر هم حرارت زیاد، باعث شده بود فساد اتفاق بیفتد. مهم ترین فاکتور فساد جسد، حرارت بالاست، چون حرارت محیط بالا بود، میکروب هایی که باعث فساد می شوند، در داخل ریه و روده بزرگ هستند و شروع به فعالیت می کنند. در روز تشییع جنازه، حستان چطور بود، وقتی دیدی که آن جمعیت زیاد به بدرقه آنها آمده بودند. آن روز این جا غم عجیبی داشت. اسامی شان را که اعلام می کردند، مدام با خودم می گفتم اینها را از زیر دست ما با آن وضعیت بردند، آنها را ما شناسایی کردیم، من همه شان را دیدم. و دنبال حرف های محبوبه عسگری را نیکو دهقانی زاده ، دیگر پزشک زنی که جزو اصلی ترین شناسندگان اجساد در پزشکی قانونی است، پی می گیرد؛ زنی با صورتی تپل، چشم هایی روشن و با تجربه و صدایی نازک که حس، اولین نکته بیرونی آن است. او تازه از سالن تشریح آمده با دستکشی سفید روی دست های گوشتالو و ماسکی سفیدتر که به اعتقاد همکارهایش عبور می دهد میکروب هایی را که باید سدشان شود؛ تا بیاید دستکش ها را دربیاورد و امضاهای لازم را برای اجساد تر و تازه امروز بنشاند پایین پرونده های سبز، فرصت، خودش را نشان می دهد برای حرف زدن درباره آن روزهای خون و آتش: من جزو کسانی بودم که آن روزها از این ماجرا خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم؛ خیلی، خیلی، خیلی. واقعا خیلی. این ماجرا خیلی فرق می کرد. یادم است سقوط هواپیمای آنتونوف که اتفاق افتاد هم همین حال را داشتم. همه جسدهایی را که بررسی می کردم، با خودم می گفتم که خب هر کدام اینها عازم جایی بوده اند و حالا این جا خوابیده اند؛ مدام گریه می کردم. برای پلاسکو هم در خود سالن تشریح گریه می کردم. همکارها خودشان را کنترل می کردند ولی من همین طور کار می کردم و حین کار گریه می کردم. موقع در سالن تشریح کارکردن، وقتی بدانی که آن ماجرا یک اتفاق بولد است، خب برایت خیلی تأثیرگذار است. در آن چند روز عکس هایشان را دیده بودیم و وقتی آنها را برای شناسایی آوردند، خیلی سخت بود، واقعا سخت بود. وقتی جسد به سالن تشریح می آید، نباید وارد حواشی آن بشوی، این که بستگانش چه کسانی بوده و چه اتفاقی افتاده است، وگرنه خیلی اذیت می شوی. روز تشییع آتش نشان ها این حس را داشتم که اینهایی که با آن شکوه روی دست مردم تشییع می شدند، ما بالای سرشان بودیم و تشخیص شان دادیم. خیلی حس عجیبی بود. اما مرگ، چطور خودش را به آنها نشان می دهد، وقتی که هر روز. . . گرداگرد آنها را مردگانی زیبا فراگرفته اند آنها 9 نفرند؛ با حدود 20 نفر دستیار که مسئول اصلی شکافتن بدن مرده هایند؛ با گله ای همیشگی که چرا همه فکر می کنند ما بدن های اجساد را تکه و پاره می کنیم؟ آنها 9 نفرند با ماهی حدود سه تا چهار میلیون حقوق و یک دنیا سختی؛ 9 نفر و دستیارانی که در طول سال، 10 تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد را در سالن تشریح پزشکی قانونی تهران بررسی می کنند. هیچ کدام از پزشکان پزشکی قانونی را سرنوشت به سالن تشریح نکشاند؛ همه شان انتخاب کردند. مثل دکتر ساداتی که هر چند عجیب ولی انتخابش درنهایت کارکردن با مرده ها شد: این را شنیده اید که می گویند هر کس از چیزی بدش بیاید، ناخودآگاه به سمتش می رود؟ من بچه که بودم و حتی بزرگتر که شدم، مدرسه ام را یک بار به این دلیل که کنار بیمارستان بود، عوض کردم؛ یک بار به این دلیل که کنار قبرستان بود و جالب است که اگر یک بار در خیابانی بودم که تابوت و جنازه ای را از آن می بردند، من دیگر از آن خیابان رد نمی شدم. اما زندگی هر روز، مرحله ای را جلوی پای آدم ها می گذارد که خودشان فکرش را هم نمی کنند. در زمان پزشکی عمومی، با وجود همه اینها باز هم وقتی یک جسد را در بیمارستان می دیدم، خیلی کمتر تحت تأثیر قرار می گرفتم تا مثلا وقتی در قبرستان می دیدم که تابوتی را می بردند، حسش کاملا متفاوت بود ولی وقتی وارد پزشکی قانونی شدم، همان ماه اول وارد تالار تشریح شدم. جسد هم انواع و اقسام داشت؛ یک وقت هایی جسد تر و تمیز است، ولی جسد فاسد، جسدی که زیر خاک بوده آن را درآورده اند و برخورد خانواده ها و مسائل احساسی هم مطرح بود؛ اینها مسائلی بود که اوایلش روبه رو شدن با آنها سخت بود و کم کم به آن خو گرفتم. او یادش می آید آن اول که در تالار تشریح پارک شهر کار می کرد، همکار آذری زبانش همیشه حرف شیرینی به او می زد: او به من می گفت دکتر ساداتی از مرده ها نترس، از زنده ها بترس؛ می گفت امروز داشتم می آمدم در اتوبوس مردم داشتند من را له می کردند، این مرده ها که کاری به کار ما ندارند. این جمله او برای من قشنگ بود، دیدم واقعا راست می گوید و مرده هایی که ما با آنها کار می کنیم، بی ضررترین و بی خطرترین آدم ها هستند ولی به هر حال این کار سخت است، آلودگی و بیماری دارد ولی باز هم بیماری هایی که از طرف آدم های زنده ما را تهدید می کند، خطرشان خیلی بیشتر از این مرده های بی آزار است. منظور از بیماری ها، اچ آی وی و هپاتیت و سل ریوی است، کافی است زمان خونگیری سوزن به دست ما فرو برود، این موضوع ما را خیلی تهدید می کند. همه اش اما این انواع و اقسام بیماری ها نیست؛ ساداتی از تجربه هایی می گوید که در این سال ها، زندگی او را پر و پرتر کرده است؛ تجربه هایی خاص از مرگ: فقط این حوادث جمعی نیستند که ما را ناراحت می کنند؛ مثلا من معمولا شب های سال تحویل این جا کشیک هستم. آن لحظه ای که عید می شود و مثلا پدری می آید که نیم ساعت پیش بچه هایش تصادف کرده اند و دو سه تایی با هم مرده اند، نمی توانید تصورش را کنید که چقدر برای ما سخت است. همین الان هم که دارم درباره اش صحبت می کنم، بغض کرده ام یا مثلا نیم ساعت مانده به سال تحویل، جسد یک پیک موتوری را می آورند که چیزی را جایی می برده تا خرج زن و بچه اش را دربیاورد و حالا با مغز ترکیده در تصادف، او را برای شناسایی می آورند؛ خب اینها ما را خیلی اذیت می کند. و راست می گوید، بغض مانعی می شود برای ادامه دادن. یا مثلا صبح های زود می آییم و می بینیم که یک کارگر شهرداری یا سوپوری را که در خیابان ها کار می کنند با همان لباس کارشان آورده اند، چون در خیابان ماشین به آنها زده و کشته شده اند. کلا سوپورها به دلیل این که لباس شبرنگ تنشان است، کمتر دقت می کنند و فکر می کنند راننده ها آنها را می بینند ولی راننده ها خیلی راحت آنها را می زنند. خیلی وقت ها صبح ها در راه سازمان، ما آنها را می بینیم که خیابان ها را تمیز می کنند و بعد دو ساعت می بینیم که جسدشان را با همان لباس کارشان آورده اند. خب اینها ما را ناراحت می کند. کاش به آنها آموزشی داده شود، چون خیلی بی محابا در خیابان کار می کنند. این حرف همه کسانی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار می کنند؛ نگاه مردم به آنها، ترسشان، کلیشه های معمولی که سال هاست با آنها دست به گریبانند و احتیاط های افراطی که سبک زندگی شان شده؛ محبوبه عسگری ، یکی از سه پزشک زن سالن تشریح هم سال هاست درگیر این حرف هاست. مردم از ما می پرسند از مرده ها نمی ترسید؟ نام پزشکی قانونی که می آید، همه فکر می کنند یک جسد روی دست ماست. اما واقعیت این نیست، من کمیسیون پزشکی برای قصور پزشکی می روم، فوت هایی که در بیمارستان ها رخ می دهد یا درصد ارش و دیه که انجام می شود، آن جا دیگر مرده ای وجود ندارد. به عنوان پزشک جنایی و قتل اگر باشد، سر صحنه فوت می رویم، این جا موارد خاصی می آورند، گلوله خوردگی و چاقوخوردگی یا در مراکز نگهداری می شوند یا از سالمندان و... علت فوت آنها را هم تعیین می کنیم. 5 درصد کار پزشکی قانونی تشریح است. اگر بروید در معاینات، آنها اصلا تشریح نمی بینند، ارش و دیه می بینند، کسی که در کمیسیون کار می کنند، اصلا جسد نمی بیند. شما این جا فقط روی زنان کار می کنید؟ نه؛ در سالن تشریح من فقط روی زن ها کار نمی کنم. مردها هم خانم ها را می بینند ولی اگر خانم جوان باشد، ممکن است خانم ها ببینند، باید نمونه برداری از واژن انجام شود. تعداد زنانی که این جا می آورند نسبت به مردان کمتر است؟ مردان بیشتر هستند چون حادثه کار بیشتر برای مردان است. اوردوز بیشتر مربوط به آقایان است یا سکته های قلبی. خودکشی های اگرسیو، بیشتر برای مردهاست و.... خیلی ها ممکن است تا متوجه شوند شغل تان این است، فکر کنند که تأثیر این کار روی زندگی شما چه می تواند باشد؟ من بابت هر یک موردی که می بینم ناراحت می شوم مثلا جوانها را که می بینم، قتل و گلوله ای. نگرانی در من ایجاد می شود، اما این که هیچ حقی ضایع نشود، قتلی صورت گرفته، وضعیتی ایجاد شده، این که این قتل بوده یا خودکشی و... برای من مهم است که حقش ضایع نشود. وقتی استراحت می کنم یا در خواب، می فهمم که این کار رویم تأثیر می گذارد، در خانه که به این مسأله فکر می کنم، احساس می کنم چه تصادف سختی بود یا مثلا در برنامه های تلگرام می بینم، کسی که خودکشی کرده، همه ابراز تأسف می کنند، من آن روز آن جسد را دیده ام اما نمی توانم حرف بزنم، چون اینها اسرار پزشکی به شمار می رود. در خانه هم کسی از من سوالی نمی پرسد، عادتشان دادم. امروز چند تا جسد دیده اید؟ من دیشب کشیک بودم، امروز از ساعت 6:30 تا 8، 10 تا جسد دیدم. دیروز هم سر یک صحنه احتمال قتل رفتم، هم بیمارستان رفتم و هم خانه رفتم صحنه دیدم، نمونه های بیمارستان را هم دیدم، یک سری موارد در خیابان آمده بودند، مجهول الهویه آورده بودند، آن را هم دیدم. بررسی هر جسد حدودا چقدر طول می کشد تا کار تمام شود؟ بستگی به کیس دارد، اگر مورد جراحی باشد، ممکن است یک ساعت هم طول بکشد، اگر گلوله خورده باشد باید سر تا پایش را عکس بگیرم که ببینم آثار گلوله وجود دارد یا ندارد. و در میان همه این تجربه های معمول، دیدن کدام مرده برای آنها خاص تر از همیشه بوده است؟ چرا که... مرگ، مسخی است دردناک در کوچه های شایعه برای من دیدن جسد یک بچه بسیار سخت است. بارها شده که حتی گریه کرده ام و هیچ وقت برایم عادی نمی شود. مرگ هیچ وقت برای ما عادی نمی شود، درست است که کارمان است ولی نه، آن ترومایی که باید در روح و روان و جسم ما بگذارد، می گذارد. آن حالت محتاط بودن و... را در ما ایجاد می کند؛ مثلا من همیشه نگرانم که برای اطرافیانم و فرزندانم نگرانم. اینها حرف های نیکو دهقانی زاده است؛ دیگر پزشکی که می نشیند به گفتن خاطره های جور و واجورش در این سال های گشایندگی کالبد. مثلا یک پرونده داشتم، موقعی که یزد کار می کردم. از طبس پزشکمان زنگ زد گفت جسدی در خیابان افتاده بوده، تصادفی و له و لورده، گفت خانم دکتر جوازش را بدهم؟ من همیشه در ذهنم این بود که باید به این نوع جسدها خیلی حواست جمع باشد چون ممکن است او را به قتل رسانده و برای اختفای موضوع، او را به حالت تصادف در خیابان رها کرده باشند. خلاصه به دکتر گفتم ببین اگر علایم زمان حیات دارد و واقعا تصادفی است، جوازش را بده، اگرنه به هیچ وجه. گفت دادستان خیلی اصرار دارد که جوازش را صادر کنیم، خلاصه فردایش جسد را فرستادند مرکز و رفتم بررسی کردم، هیچی از جسد نمانده بود یعنی نمی شد فهمید سرش کجاست و تنش کجا، به همکارها هم گفتم و آنها گفتند تصادفی است. بعدش به پروسکتورمان که جسد را باز می کند، گفتم پشتش سه تا سوراخ کوچک است، گفتم پشتش را باز کن، سوآپ زدیم دیدیم رفت تا قفسه سینه، گفتم وای خاک عالم، یک وقت این گلوله نباشد؟ بعدش فرستادیمش رادیولوژی، دیدیم گلوله است. بعدش همکارم گفت واقعا که تو شوالیه ای، چطوری فهمیدی؟ اینها ولی همه خاطره های خاص نیستند؛ جالب ترین خاطره ها را شاید دکتر ساداتی، معاون سالن تشریح می گوید با آن شوقی که برای گفتن و گفتن دارد: اجساد هنرمندان و ورزشکاران بارها شده که به این جا منتقل شده؛ مثلا اولادی و خدابیامرز هادی نوروزی را که بازیکنان پرسپولس بودند، برای کالبدشکافی این جا آوردند. من پرسپولیس دوآتشه ام، خودم بالای سر اولادی بودم موقع کالبدشکافی. روزی هم که هادی نوروزی فوت کرد، من شیفت بودم، زنگ زدم به بچه ها گفتم برای هادی خیلی مواظب باشند. مثلا همین اولادی را خودم کالبدگشایی کردم. بچه مازندران بود و من هم بچه مازندرانم و وقتی دیدم پدرش در برنامه 90 صحبت و گریه می کرد، یک ساعت گریه کردم. ما خیلی از این هنرمندان را می شناسیم و اجسادشان را می آورند و ما بررسی شان می کنیم. و حالا نوبت گفتن از تلخ ترین خاطره است: ما این جا همکاری داشتیم که پنجشنبه ها می آمد و به ما کمک می کرد. یک روز صبح که آمدم سر کار، دیدم یک پرونده ای آمده و اسم همین آقا که همکارمان بود روی آن است، به خودم گفتم حتما اشتباه است یا اسمش شبیه همکارمان است ولی بعد یکی از همکارها گفت که همان است و دستور قضائی بر کالبدگشایی بود. هیچ کس حاضر نبود که کار را انجام دهد، خلاصه همه کنار کشیدند و رئیس تالار گفت دکتر ساداتی شما سابقه ات از همه بیشتر است، شما زحمت را بکش. دلیل مرگش عارضه قلبی بود و خب آن روز خیلی به من سخت گذشت. این روز و شب های سخت اما کم نیستند: شب هایی که این جا کشیک هستیم، صبح ساعت 6 که از خواب بیدار می شویم، وارد سالنی می شویم که حدود 30 جسد را کنار هم خوابانده اند؛ شما حساب کن بیشتر صبح های ما این طوری شروع می شود. این اجساد هم انواع و اقسام دارند؛ مثلا یکی را می بینی با کت و شلوار و کراوات روی تخت است، بعد می بینیم که مثلا با کیف سامسونت در فرودگاه بوده و داشته می رفته خارج کشور اما سکته کرده و مرده است. این جا به ما آموخته است که زندگی واقعا همین است؛ طرف با کت و شلوار و آمال و آرزو دارد می رود مثلا سواحل بارسلونا، یک دفعه سر از پزشکی قانونی درمی آورد یا مثلا یک بار استاد دانشگاه خودمان را که 70سالش بود در سالن تشریح دیدیم و یکی، دو نفر از پزشکانمان تا ظهر در شوک بودند. و آخرین حرف ها از زبان محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح است. او از اجساد مجهول الهویه می گوید و مومیایی کردن بعضی از آنها. تعداد اجساد مجهول الهویه زیاد است؟ تعدادشان خیلی زیاد نیست. شاید در روز، متوسط دو تا سه نفر باشند که ممکن است فردی در اماکن عمومی فوت کرده باشد و کارت هویت همراهش نباشد. این جا کاری که انجام می شود عکس و فیلم گرفته می شود. با هماهنگی با پلیس آگاهی داریم این عکس ها را در اختیار آنها قرار می دهیم. کسی که گمشده ای دارد، اول به پلیس مراجعه می کند. پزشکی قانونی روالش این است که اگر بخواهد عکس های ما را ببیند باید از مراجع انتظامی و قضائی نامه ای داشته باشند. به همین دلیل افراد ابتدا به کلانتری و آگاهی مراجعه کنند و آن جا عکس ها را به خانواده نشان می دهند و بعد ما در جریان قرار می گیریم. با این روند، 90 درصد افراد مجهول الهویه هویت دار می شوند. آنهایی که نمی شوند، با هماهنگی قوه قضائیه دفن می شوند، البته اینها طی یکی، دو ماه شناسایی می شوند. در ماه مشخص است که چه تعداد اصلا شناسایی نمی شوند؟ شاید زیر 10 نفر باشند. جای خاصی این اجساد را دفن می کنند؟ احتمالا؛ ما در تهران این اجساد را به بهشت زهرا منتقل می کنیم. چون به هرحال هم سردخانه ما محدودیت دارد و هم این که جسد بعد از مدتی فاسد می شود. سردخانه نقش کُند کردن فساد جسد را دارد نه متوقف کردن آن. جسدی که سه روزه فاسد می شود، در سردخانه دو هفته ای فاسد می شود. ما نمونه برداری و مستندسازی می کنیم. بعد از دستور قضائی جسد دفن می شود، مثلا بعد از 6 ماه اگر خانواده آمدند، ما با نمونه برداری که کردیم، مطابقت می دهیم و به این ترتیب جسد هویت دار می شود. درخواست مومیایی کردن جسد هم می شود؟ معمولا از طرف چه کسانی و چقدر هزینه اش می شود؟ مومیایی کردن اجساد، برای اجسادی است که از کشور خارج می شوند، چون اینها باید در هواپیما قرار گیرند. دلیل این کار هم جلوگیری از فاسد شدن جسد و انتقال بیماری است. این کار را ما با درخواست اولیای دم با مواد تثبیت کننده ای انجام می دهیم که مانع از فساد جسد می شود. چون به هرحال این جسد قرار است در بار مسافر و داخل هواپیما قرار گیرد، هزینه آن هم براساس تعرفه های دولتی که مصوب قوه قضائیه است، تعیین می شود. هزینه آن چقدر است؟ الان فکر می کنم حدود دو میلیون تومان است. درِ بزرگ و سفید پزشکی قانونی نزدیک ظهر بسته می شود؛ با سروصدایی که به صدای خودرو بزرگ حمل اجساد درمی آمیزد، خودرو بزرگی که بدن های امروز را آورده برای پزشک های منتظر تا شناسایی شوند، دلیل مرگشان مشخص شود و... و آنها زبانی بشوند برای بی زبان ها، در برزخ مرده ها. مهمترین نکات حرف های پزشکان تالار تشریح به گفته این پزشکان بیشتر پیکرهای آتش نشانان حادثه پلاسکو به کلی از بین رفته و از آنها تنها قطعاتی باقی مانده بود پزشکان سالن تشریح پزشکی قانونی می گویند همه زیرآوارماندگان حادثه پلاسکو همان روز اول جانشان را از دست داده بودند در طول سال، 10 هزار تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد برای بررسی به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می آیند در حال حاضر در پزشکی قانونی استان تهران 9 پزشک، مسئول شناسایی و تشخیص علت مرگ اجسادند از این 9 پزشک، 6 نفر مرد و 3 نفر زن هستند پزشکان پزشکی قانونی هرماه بین سه تا چهار میلیون تومان حقوق می گیرند بر اساس عرف پزشکی قانونی، حوادثی که بالای 12 کشته داشته باشند، حوادث بحرانی اند هرماه حدود 10 جسد مجهول الهویه وارد سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می شوند معمولا هویت 90 درصد اجساد مجهول الهویه تهرانی مشخص می شود هزینه مومیایی کردن اجساد برای خروج از کشور دو میلیون تومان است منبع:روزنامه ی شهروند ...
دلار، پوند یا یورو؛ کدام را به سفر ببریم؟
...> بنابراین ما هم در این گزارش روی ارز درهم مانور می دهیم تا ببینیم برای خرید این ارز چه شرایطی پیش روی شماست. قیمت درهم امارات در بازار تهران هزار و 47 تومان است. اگر نرخ دولتی اش را به شما نمی گوییم به این خاطر است که دولت و بانک مرکزی برای سفر به امارات به عنوان ارز مسافرتی، به شما درهم نمی دهند. مثل همان سفر به چین، 300 دلار دولتی به شما می دهند. سفر به ...
پناهجویی زیر چکمه های انکار نژادپرستی
وضعیت در جزیره لیسبوس به وخامت گراییده است. در این جزیره حدود 6 هزار پناهجو و مهاجر که اغلبا سوری هستند، زندگی می کنند. از هفته گذشته تاحال این جزیره شاهد بارش های برف بوده و خیمه های پناهجویان زیر فشار سنگین برف در هم شکسته و زمین یخبندان شده است. یونان در سال 2014 تعداد 27055 نفر از 73670 نفری را که نپذیرفته بوده برگرداند! دویچه وله 18 فوریه 2017 گزارش داد یونان و اداره هماهنگی ...
ظرفیت اسکان 170 هزار نفر شب خواب در ایام نوروز فراهم شده است
انتظامی شهرداری و اداره نظارت بر اماکن نیروی انتظامی انجام می شود و پراکندگی در سطح شهر به شکلی است که گردشگران هر گوشه شهر دسترسی به آنها داشته باشند. وی اضافه کرد: نیروهای مشاوران املاک به صورت جلیقه پوش هستند این نیروها توسط اتحادیه به کمیته قضایی انتظامی شهرداری معرفی می شوند. وی اعلام کرد: حدود 11 هزار منزل مسکونی هم برای اقامت گردشگران در نظر گرفته شده است. مسئول کمیته اسکان ...
رونق مناطق آزاد با ارزان کردن خدمات
گردشگری سالانه میلیاردها دلار جذب سرمایه خارجی و هم چنین میلیون ها نفر گردشگر جذب می شود و بیش ترین دست آوردهایی که نصیب این مناطق شده است از طریق الگو گرفتن از تجربیات جهانی و بومی سازی تجربیات بوده است. منطقه آزاد کیش با وجود ظرفیت های بالقوه گردشگری به دلیل گران بودن هزینه های سفر از جمله هتل و بلیط هواپیما هنوز به عنوان یک مقصد گردشگری پایدار شکل نگرفته است در صورتی که با یک برنامه ریزی هدف مند ...
میدان نفتی سردارجنگل تنها منطقه قطعی کشف شده است که در میدان مشترک قرار ندارد
. وی با اشاره به این که به عنوان مثال در رودسر استان گیلان می توان برای ایجاد این واحد پتروشیمی اقدام کرد، بیان داشت: یک واحد یک میلیارد دلاری، اشتغال زنجیره ای را به همراه دارد. وزیر نفت با بیان این که برای تحقق این مهم بایستی سرمایه گذار جذب شود، خاطر نشان کرد: اگر 25 درصد کار اتفاق بیفتد با فایناس و کمک دولت می توان بقیه کار را پیش برد. وزیر نفت: در منطقه خزر ...
آغاز احداث 530 واحد مسکونی برای زوج های جوان/اوایل سال آینده بخشی از پروژه زائر شهر آماده تحویل خواهد بود
فنی و عمران موقوفات آستان قدس رضوی گفت: در طول سال حدود 27 میلیون زائر به شهر مقدس مشهد سفر می کنند که مدت ماندگاری آنان به طور متوسط در این شهر حدود سه شبانه روز می باشد، از طرفی با یک محاسبه می توان پی برد که در مورد این تعداد زائر، 81 میلیون اقامت(حداقل برای مدت یک شب) در طول سال در شهر مقدس مشهد وجود خواهد داشت که این آمار و ارقام، حاصل ضرب تعداد زائران و مدت زمان ماندگاری آنان در شهر مقدس ...
گرانی و مترو زدگی
به استفاده از حمل و نقل عمومی مغایرت دارد. این افزایش قیمت ها به گونه ای است که خارج از توان عامه مردم بوده و عملا این شعار بی محتوا می شود. او با اشاره به اینکه شرکت بهره برداری مترو محاسبه و اعلام کرده که هزینه هر سفر با مترو 2400 تومان است، تاکید کرد: این شرکت اعلام کند که بر چه اساسی این هزینه برآورد شده است؟ شرکت بهره برداری مترو چهار هزار پرسنل مازاد داشته و با محاسبه حقوق ...
کارخانه کک سازی و قطران زرند افتتاح شد
کارخانه تولید 800 هزار تن کک متالوژی در سال است که با سرمایه گذاری 450 میلیارد تومان معادل 200 میلیون دلار در مساحت 117 هکتار و از سال 91 آغاز شده است. مرحله پیش گرمایش کارخانه از سال 92 آغاز شده و امروز به طور رسمی، تولید اسمی آن به بهره برداری رسید. به گفته علی صادق زاده معاون فرماندار زرند، اشتغالزایی این کارخانه 400 نفر به صورت مستقیم و بیش از 3 هزار به صورت غیر مستقیم است ...
افتتاح 6 طرح بزرگ درسفر سوم رئیس جمهوری
میلیارد تومان) بوده که سه هزار و 260 میلیارد ریال آن تخصیص یافته در صورتی که اداره کل راه و شهرسازی سیستان و بلوچستان با انجام 478 پروژه در حوزه راه با اعتبار چهار هزار و 820 میلیارد ریال ( 482 میلیارد تومان) حدود یک و نیم برابر مبلغ تخصیص یافته عملکرد داشته است. وی افزود: در هفته دولت و دهه فجر امسال در حوزه راه 267 کیلومتر راه روستایی، 273 کیلومتر بهسازی و روکش آسفالت راههای اصلی - فرعی ...
بهترین هتل های 2017
به گردشگران می دهد تا بتوانند از جاذبه های شهر دیدن کنند. هتل مانداپا ، اندونزی : هتل مانداپا در جایگاه دوم بهترین هتل ها از نظر مشاوران این موسسه قرار دارد که در جزیره بالی واقع شده است. این هتل کمی پایین تر از مرکز فرهنگی این جزیره در وسط پوشش گیاهی ساخته شده است. این هتل 5 ستاره دارای یک استخر خیره کننده در فضای باز، آبگرم و مرکز سلامتی است. هتل تورین پالاس ، ایتالیا : در مقام سوم ...
تحقق اقتصاد مقاومتی با پرورش گیاهان دارویی در سروآباد/ ایجاد اشتغال برای بیش از 200 نفر
کاشت و تهیه ی محصول آویشن اختصاص داده ایم که درهفته ی منابع طبیعی سال جاری به امید خدا به صورت نمادین شروع به کار خواهیم نمود . وی همچنین در مورد هزینه هایی که برای اجرای این رح نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد اشاره کرد و گفت: در مجموع هزینه های انجام این طرح با محدو دیت های اعمال شده بالغ بر 250 میلون تومان بوده که در آمدی در حدود 49 میلون تومان را در طول یکسال بر آورد کرد ه است و با ...
دوقلوهای افسانه ای و بدهی 170 میلیاردی شهرداری شهرکرد
، اوراق به مبلغ 40 میلیارد تومان فروخته شد و اعلام شد با این مبلغ دو بلوک 26 طبقه تکمیل می شود. بیاتی با تاکید بر اینکه در این راه شهرداری در مسیری قرار گرفت که منافعش تامین نمی شد و به جای فراهم کردن بستر برای بخش خصوصی اقدام به برج سازی کرد گفت: این یعنی سازمانی که وظیفه ذاتیش خدمات رسانی به مردم بود و نه تجربه فنی و نه توان مالی داشت وارد ساخت این پروژه شد. شرکت های مشاوره ای ...
رواج گردشگری با ویلچر در برزیل
توان حتی برای گروه های 14 نفره از گردشگران ویلچری، امکانات سفر را فراهم کرد. در فرانسه، تمام آنها می توانند از یک اتوبوس استفاده کنند، تمام دیدنی ها را با یکدیگر مشاهده کنند و شب را هم در یک هتل مشترک بگذرانند. تعهد یا دلسوزی ریکاردو، شغل و کسب وکار خود در را تلاش برای تغییر این وضعیت شکل داده است. برای او سخت است که بسته های تعطیلاتی خوبی برای مسافرانش فراهم کند؛ چرا که او خودش ...
خروج گردشگری ترکیه از محاق؟
.... در ژانویه سال 2015 حدود یک میلیون و 251 هزار گردشگر از کشورهایی جز 5 کشور فوق به خاک ترکیه گام گذاشتند، در حالی که این رقم در سال 2016 به یک میلیون و 170 هزار نفر کاهش یافت و در تازه ترین گزارش در ماه نخست 2017 نیز به یک میلیون و 55 هزار نفر نزول کرده است. نحوه سفر گردشگران ورودی ترکیه در ژانویه 2017 عموما از طریق هوایی به این کشور سفر کرده اند. در این مدت 680 هزار ...
بنیاد در آینه مطبوعات
گردان به تأسی از امام راحل با هدایت مقام معظم رهبری و با درس گرفتن از شهدای دفاع، جلوه دیگری از دفاع را در دنیا ارائه کردند. سردار قاآنی با بیان این که آمریکایی ها شش هزار میلیارد دلار برای جنگ در منطقه خاورمیانه هزینه کرده اند، افزود: امروز دشمنان در منطقه سرگردان هستند، چرا که دلاورمردان دفاع از ولایت مقابل آن ها ایستاده اند. به گزارش فارس، سردار قاآنی با اشاره به این که آمریکا و اسرائیل باید ...
بیش از 130 نفر به اردوی راهیان نور مناطق عملیاتی جنوب کشور اعزام می شوند
) پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد و این همان سد نفوذناپذیر دشمن است . مسئول ستاد اردوهای راهیان نور بردسکن در ادامه در رابطه با هزینۀ اردو گفت: هزینۀ ثبت نامی برای هر نفر 200 هزار تومان و برای کسانی که قصد داشته باشند با وسیلۀ شخصی به این مناطق سفر کنند 15 هزار تومان است و می توانند از خدمات اردویی ما در این مناطق برخوردار شوند . وی افزود: بحث بیمه، بستۀ فرهنگی و همراهی راوی و سایر از قبل برنامه ریزی شده است و کسانی که با وسیلۀ شخصی به مناطق عملیاتی جنوب مسافرت می کنند از تاریخ 14 اسفند تا 11 فروردین 96 می توانند از این مکانهای مقدس بازدید کنند. ...
دستاورد 12 هزار میلیارد تومانی برجام برای گردشگری در مناطق آزاد
معاون فرهنگی و اجتماعی شورای عالی مناطق آزاد کشور گفت: 12 هزار و 100 میلیارد تومان حاصل گردشگری دوره یک ساله پسابرجام در مناطق آزاد است. حجت الاسلام محمد علی زم در همایش اقتصاد مقاومتی، برجام و تاثیر آن بر گردشگری اظهار کرد: واقعیت برجام حضور یک قدرت در برابر 5+1 قدرت بود. از زمان فتحعلی شاه قاجار تا جمهوری اسلامی، ایران 28 معاهده بین المللی امضا کرده است که قطعا برجام پرافتخارترین ...
رئیس جمهور فساد 8 هزار میلیاردی را وام معوق می داند/ وزیری که 131 شرکت دارد، بیکاری 5 میلیون جوان را درک ...
مسائل را بازگو می کنند، دلسوز واقعی این کشور هستند، تصریح کرد: آن جوانی که در دفاع مقدس پوتین خود را درآورد و بعد روی مین رفت و تکه تکه شد نمی خواست پوتینش که متعلق به بیت المال بود، از بین برود، در حالی که امروز 8 هزار میلیارد تومان پول معلمان را از صندوق ذخیره فرهنگیان برمی دارند و نام آن را وام معوق می گذارند. وی افزود: تنها یک نفر از صندوق ذخیره فرهنگیان با جعل سند و اطلاعات ...
جلوگیری از ورود صنایع دستی قاچاق نیازمند چاره اندیشی جدی است
شغلی ایجاد کنند باید از 30 تا 700 میلیون تومان سرمایه صرف کنند و این در حالی است که با هزینه بسیار پایین می توان از طریق صنایع دستی اشتغال زایی زیادی ایجاد کرد. ایجاد 40 هزار شغل با جمع آوری کالاهای خارجی و قاچاق وی ادامه داد: پس از جمع آوری کالاهای خارجی و قاچاق تعداد تولیدکنندگان داخلی صنایع دستی در اصفهان به هفت هزار نفر رسید که تا 5 ماه پیش به 40 هزار نفر افزایش یافت. ...
اختلاس 50 هزار میلیارد تومانی در یک بانک
به گزارش ستاره ها به نقل از خبرگزاری خانه ملت: امیر خجسته در خصوص مبارزه مجلس یا مفاسد اقتصادی و اداری، اظهار داشت: مجلس به موضوع صندوق ذخیره فرهنگیان ورود پیدا کرده و همچنین 30 نفر از اعضای شبکه های بزرگ اقتصادی که بانک هایی مانند بانک سرمایه و بانک دی را غارت کرده بودند، شناسایی کرده است. نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه به عنوان رئیس فراکسیون مبارزه با ...
هتل عباسی ایران زیباترین هتل خاورمیانه/ گردشگری ایران نیازمند یک برنامه ریزی مدرن
هتل در ابتدا کاروانسرایی بوده که تجار جادۀ ابریشم از آن استفاده می کردند.بازرگانان برجسته و دیپلمات ها علاقۀ خاصی به هتل عباسی دارند. البته اقامت در هتلی با این همه زیبایی و جذابیت خیلی هم کم هزینه نیست. قیمت برخی سوئیت های این هتل برای یک شب اقامت تا حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان هم می رسد. سی ان ان در این گزارش ویژه با عنوان هتل عباسی اصفهان، زیباترین هتل خاورمیانه به ایران و ...
500 هزار تومان هزینه سفر به چهار گوشه ایران
(بازار درگهان،جزیره ناز،دره ستاره ها،غارخوربس،جنگل حرا،سواحل خلیج فارس ) تور یزد هوایی و زمینی 2 شب و 3 روز قیمت هر نفر در اتاق دوتخته در هتل 5 ستاره صفائیه جدید: 490,000 تومان+ هزینه بلیت هواپیما یا اتوبوس قیمت هر نفر در اتاق دوتخته در هتل 2 ستاره کهن کاشانه: 340,000 تومان+ هزینه بلیت هواپیما یا اتوبوس خدمات تور: اقامت هتل با صبحانه، استقبال و ...