سایر منابع:
سایر خبرها
آزاده نامداری؛ خانمی که دوست دارد - نامدار - باشد
روزنامه آزاده نامداری، دوباره به صدر خبرها برگشته است. با انتشار فیلم و عکس هایی از او که لابد در جریان هستید. بدون پوشش متعارف و البته پوششی که همیشه از او دیده بودیم. این البته اولین بار نبود که او به قولی ترند رسانه ای می شد. ازدواجش با فرزاد حسنی، طلاقش از او در حدود یک سال بعد، انتشار عکسی که در آن مدعی ضرب و شتم توسط حسنی شده بود، ازدواجش با رحیم عبادی، فرزند رییس سازمان ملی جوانان دولت ...
بچه های بی سرپرست بهزیستی که شهید شدند + عکس
عجله داشت. از خانه که خارج شد بعد از چند دقیقه دوباره برگشت. ابتدا فکر کردیم وسیله ای جا گذاشته است، اما او یک راست به سراغ زینب رفت و دوباره او را در آغوش گرفت. مجاهد نوجوان نام اکبر محمدی خالد. در یکی از مراکز بهزیستی استان تهران سکونت داشت که در سال 59 یک دبیر آموزش وپرورش سرپرستی او را همراه سه نفر از بچه های شبانه روزی به عهده می گیرد. سال دوم دبیرستان درس را نیمه کاره رها ...
ناگفته های صریح بیژن زنگنه
برخی افراد کاملاً روشن است. باید گفت اسلام به خطر افتاد ؛ یا کشور به خطر افتاد ؛ لیبرالیسم آمد ؛ دولتی ها می خواهند امریکایی ها در کشور حاکم شوند؛ آنها می خواهند کشور را بفروشند و ... این حرف ها خیلی معروف است؛ جدید نیست. سال هاست این تکنولوژی تبلیغاتی وجود دارد. آقای احمدی نژاد در سال 84 که به عنوان رئیس جمهوری منتخب معرفی شد، گفت که می خواهم مافیا را از نفت بیرون کنم . چند روز بعد ...
قاتل بنیتا؛ سارقی با 130 شاکی
پاک کن شکست ومرد جوان روی زمین افتاد. دنده عقب گرفته بودم که صاحب ماشین این بار گلگیر را گرفت و از کوچه خارج شدم. پدر و مادر بنیتا فریاد می زدند که بچه شان داخل ماشین است، چرا توجهی به این موضوع نکردی؟ خیلی ترسیده بودم. بعد چکار کردی؟ به سمت پاکدشت رفتم و در راه با همدستم تماس گرفتم و در محلی در همان اطراف با او قرار گذاشتم. همدستم آمد و ضبط و باند و ...
بازیگر سرشناس ایرانی ربوده شد
بازیگر معروف طنز در جلسه رسیدگی به پرونده که به ریاست قاضی اصغرزاده و با حضور قاضی توکلی - مستشار دادگاه - برگزار شد به عنوان شاکی پای میز محاکمه گفت: چهار سال پیش 85 سکه طلا را به جای بدهکاری پدرم به او قرض دادم اما وقتی ازدواج کردم و از پدرم خواستم که طلبم را پس دهد او و دایی ام نقشه کشیدند و مرا به زور سوار خودرو کردند و به کمپ ترک اعتیاد بردند اما چند روز بعد من از کمپ بیرون آمدم و از آنها به ...
محسن هاشمی فاش کرد: فساد سازمان دهی شده در شهرداری تهران
پس از آن به کانادا رفتید، گفت: فوق لیسانس را کانادا گرفتم و سال 65 به ایران برگشتم. یکی از کارهایی که پدر همیشه من را تشویق می کردند صنایع دفاعی بود، از همین رو زمان تحصیل ایده هایی در این باره در ذهنم متبلور می شد. مدتی نیز در صنایع دفاع مشغول فعالیت شدم که آن زمان با شهید تهرانی مقدم همکار بودم. او آدم عجیب و مخلصی بود و مقام برایش مهم نبود. اطلاعات موشکی پدر زیاد بود هاشمی ...
قاتل بنیتا: مرا اعدام کنید / قرار بود کودک را با آژانس به خانه اش بفرستیم ولی ...
به محمد گفتم که آژانس بگیر و بچه را به خانه اش بفرست. بعد از هم جدا شدیم تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم بچه را برنگردانده است. بعد با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم تا اینکه مأموران من را بازداشت کردند. محمد، اما حرف های مهدی را انکار کرد و گفت: او دروغ می گوید که گفته برای بازگرداندن بچه آژانس بگیرم. اگر راست می گوید چرا خودش بچه را باز نگرداند. دو متهم پس از بازسازی صحنه به اداره آگاهی منتقل شدند. منبع: ...
خاطرات زندان مخوف منافقین در دهه 70/نفوذ وزارت اطلاعات تاقلب اشرف
تلویزیون مجاهد را ببینیم. کتک مفصلی خوردیم. این افراد برای اینکه شما را جذب ایدئولوژی منافقان کنند چه اقداماتی انجام می دادند؟ محمدصادق جعفر پور: بعد از این ماجرا آنها در مقابل ما قرار گرفتند، دائم ما را می زدند و اذیت و آزار می کردند. یک روز صبح که حسین آقا به حمام رفته بود و من خواب بودم انها حسین اقا را بین دیوار و در قرار دادند و فشار دادند. شرایط بسیار سختی بود. ...
قاتل بنیتای 8ماهه، سارقی با 130 شاکی!
از خانه بیرون آمد و خودش را روی کاپوت انداخت. همان طور تا وسط کوچه رفتم اما برف پاک کن شکست ومرد جوان روی زمین افتاد. دنده عقب گرفته بودم که صاحب ماشین این بار گلگیر را گرفت و از کوچه خارج شدم. پدر و مادر بنیتا فریاد می زدند که بچه شان داخل ماشین است، چرا توجهی به این موضوع نکردی؟ خیلی ترسیده بودم. بعد چکار کردی؟ به سمت پاکدشت رفتم و در راه با همدستم تماس ...
ناگفته های شیخ الوزرا از بابک زنجانی ، کرسنت و کاسبان تحریم / زنگنه به احمدی نژاد چه گفت؟
به خطر افتاد ؛ یا کشور به خطر افتاد ؛ لیبرالیسم آمد ؛ دولتی ها می خواهند امریکایی ها در کشور حاکم شوند؛ آنها می خواهند کشور را بفروشند و... این حرف ها خیلی معروف است؛ جدید نیست. سال هاست این تکنولوژی تبلیغاتی وجود دارد. آقای احمدی نژاد در سال 84 که به عنوان رئیس جمهوری منتخب معرفی شد، گفت که می خواهم مافیا را از نفت بیرون کنم . چند روز بعد درمحل مجلس سابق از من دعوت کرد- من هنوز وزیر ...
ردپای بابک زنجانی در تصاحب فروشگاه های کتاب!
و پانزده روز در انفرادی ماندم و بعدا برای بازجویی بردند. در زمان بازداشت و بازجویی ترسیدم اگر یک کلمه درباره کتاب بگویم همه ماجرا پای من نوشته شود. پس منکر شدم و اتهام را رد کردم. این بازداشت سال 51 بود و من متاهل شده بودم و یکبار زنم که حامله نیز بود در زندان به ملاقاتم آمد گفت که چاپ کتاب را فردی به نام حسین نمینی، معروف به حسین چریک انجام داده و بعدا این فرد دستگیر شد و انتشار کتاب را به عهده ...
من بالاخانه ام را اجاره می دهم!
مراد را می شناسم و می دانم که او هم مثل من، مستاجر و همیشه خانه بدوش است؛ او اصلا گور ندارد تا کفن داشته باشد!... بالاخره دلم طاقت نیاورد و گفتم بهتر است که اصل ماجرا را از دهان خودش بشنوم، اما روز بد نبینید؛ وقتی او را دیدم، واقعا کیش و مات و شگفت زده و انگشت به دهان شدم؛ چرا که زمین تا آسمان فرق کرده بود و حرف های عجیب و غریبی می زد!... او با دیدن من، پایش را روی پای دیگر انداخت و ...
مسعود کیمیایی؛ خسته از اضطراب و التهاب و غیرمنتظره ها
...> حسادت می کنم.... من آن قدر عاشقم که به طبیعت بدبینم طبیعت پر از نفس های آدمی است که مرا وادار می کند حسادت کنم به تنهایی ام به جهان به خاطره ای دور از تو.... کار و زندگی مسعود کیمیایی در یک نگاه آوازخوان تمام سرودهای مخالف... 76 سال پیش در روز هفتم مرداد در یکی از محلات جنوب تهران به دنیا آمد. کیمیایی که ...
شهردار آینده تهران نباید به فکر ریاست جمهوری باشد / فساد گسترده ای در شهرداری وجود دارد
مادر بودم و پدر وقتی آمد من دویدم به بغل پدر و دیگر از بغل ایشان پائین نمی آمدم. عناصر ساواک سعی بر جدا کردن ما داشتند. این اتفاق نمی افتاد و این باعث شد هم آنها گریه می کردند و هم حاج آقا گریه می کردند و هم ما گریه کردیم. درگیری کارهای انقلابی نشدید؟ نمی توان گفت درگیر نبودیم. از سال 1354 حاج آقا زندان طولانی رفتند و من آن زمان 14 ساله بودم. به یک سبکی مسئولیت خانه گردن من هم ...
وضعیت شیعیان آذربایجان در گفت وگوی شفقنا با استاد هجرانی تبریزی: دولتمردان آذربایجان در فقر شدید معرفتی ...
تعلیم و هدایت افکار شیعیان بوده است چون من دارالتبلیغ، تخته سیاه و دوره تدریس دیدم و درمدت ده روز می توانستم به کسی که اصلا با الفبای قرآن آشنا نیست و الفبای فارسی را بلد است قرآن تعلیم کنم. بعد از این ماجرا شروع به فعالیت برای شیعه کردم و به بندرعباس، بندر خمیر و لنگه، قشم، کیش و حتی هرمز که وسط دریا هست، رفتم. مردم آذربایجان استقبالی از کار و فعالیت شما می کردند؟ ...
خاطرات زندان مخوف منافقین در دهه 70
ایدئولوژی منافقان کنند چه اقداماتی انجام می دادند؟ محمدصادق جعفر پور: بعد از این ماجرا آنها در مقابل ما قرار گرفتند، دائم ما را می زدند و اذیت و آزار می کردند. یک روز صبح که حسین آقا به حمام رفته بود و من خواب بودم انها حسین اقا را بین دیوار و در قرار دادند و فشار دادند. شرایط بسیار سختی بود. تصمیم داشتند که سیم برق را شبانه به ما وصل کنند و ما را بکشند. به همین دلیل تا صبح ...
رگ خواب و عشق هایی که کامروا نشدند
خودتان بر می گردند و به شدت فضایی ملموس و قابل پذیرش دارند. تماشای فیلمی زنانه از حمید نعمت الله با این کارنامه، اتفاق عجیبی بود؛ چطور به این فیلم رسیدید؟ - راستش اگر فیلم های قبلی ام مردانه تر بود، به این دلیل بوده که موضوعات آنها در آن زمان به من نزدیک بوده و برایم اولویت ساخت داشته اند اما از سال ها پیش به شدت تحت تاثیر آثاری بودم که در آنها یک زن در مسیر تخریب خودش قرار می گرفت؛ فیلم های ...
مروری بر کارنامه اقتصادی آقازاده های خاص: از ژن مرغوب دوطرفه پسر عارف تا بوعلی سینا رشوه خوار!
...> پسر عارف در سال 1384، نهایتا جوانی بود که از دوره کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده بود. این که او از کی کار اقتصادی را آغاز کرد و چه گونه به آن حد از اعتبار اقتصادی در داخل و بعد در سطح بین المللی رسید که که توانست غول ارتباطات آفریقای جنوبی را به ایران بیاورد، معمایی است که این اَبَر-ژن بین المللی خود باید پاسخ دهد. البته وقتی به سوابق آقای دکتر (پدر محمدرضا) نگاه می کنیم، آن گاه تا حدی ...
شهیدی که هیچ چیز کم نداشت جز نوش شهد وصال
گروه مقاومت: فاش نیوز - مصاحبه با خانواده شهید مدافع حرم حسین معز غلامی : بسیار از مقام مادر گفتیم و خواندیم و نوشتیم. از صبوری و مهربانی اش، از نجابت دستان آسمانی اش، از همه محبت های بی منتش اما نگفتیم آن که عزیزکرده سال های جوانی اش را به مسلخ عشق می فرستد در دلش چه غوغایی است. مگر می شود جوان رعنا قامتت را، پاره جگرت را به میان آتش بفرستی، بی خیال روزگار را سپری کنی . مادر که باشی انگار تکه ای از وجودت را از دست می دهی، جوانت لحظه هایش را پیشت ...
دشت بیست سال خدمتم علی بود
45 ساله. سال 76 در یک برخورد اداری با علی آشنا می شود و اخلاق خاص شهید، محمد باقر را جذب او می کند. شروع آشنایی مان یک برخورد کاری بود؛ چون من کارمند بودم و با خیلی از اتباع برخورد داشتم، ولی علی جور دیگری بود. روز اولی که با او آشنا شدم، توی دفتر محل کارم نشسته بودم. آن روز علی که برای من یک ارباب رجوع بیشتر نبود، چند باری توی دفتر سرک کشید و دنبال یک نفر می گشت. از او پرسیدم ...
خبر شهادت بابا را در شبکه های اجتماعی دیدم!
حالا آخرین روزهای حضور بابا در خانه را این طور روایت می کند؛ روزهایی که حلاوت و شیرینی و البته غم خاصی برایش داشته است: دفعه آخری که بابا از سوریه آمد، خیلی به دلم نشست، هرچند برای برگشت عجله زیادی داشت و برای رفتن پرپر می زد. خودش به من زنگ زد و از آمدنش خبردارم کرد. خواست که به خانه شان بروم. من هم تمام این ده روز خانه بابا و کنار او بودم. او زیاد سوریه می رفت و می آمد ولی نمی دانم چرا این بار ...
عالمی که مورد احترام خاص امام زمان قرار داشت
سبحان به من دستور می دهد. با من حرف می زند. مرا مخاطب قرار می دهد و این روز عید من است. لذا جشنی گرفت و عدّه ای را دعوت کرده، پذیرایی کرد و شیرینی داد. مردم گفتند چه جشنی است؟ گفت جشن تشریف است نه تکلیف. من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی (سختی) نیست، شرافت است. شخصیت اجتماعی سید بن طاووس سید بن طاووس در بین علما و مردم زمان خویش از احترام خاصی برخوردار بود. او ...
خداحافظ رفیق!
پس از جلسات متعدد و همفکری با گروهی از فعالان فرهنگی استان خوزستان اقدام به تشکیل کانون آینده نگری نمود.کانونی که من هم افتخار عضویت در شورای مرکزی آن را در کنار رامین و دیگر دوستان داشتم و جلسات و همایش ها و انتشار بولتن ها و بیانیه ها و هزار کار نکرده که تا سال 1384 مجال انجامش را داشت و داشتیم. تمام این کارها علاوه بر همت بلند رامین،حمایت و همراهی پدر و مادری فرهیخته را به همراه داشت ...
فرجام تلخ پیام های عاشقانه
از او چیزی جز خوبی ندیدم اما تنها مشکلش این بود که بلد نبود محبتش را ابراز کند و این موضوع مرا اذیت می کرد. بیشتر روزها در خانه تنها بودم و حسابی کلافه می شدم. به همین خاطر تنها سرگرمی ام پرسه زدن در شبکه های مختلف اجتماعی بود. یک روز در یکی از شبکه ها پیامی از پسری به نام فرزاد دریافت کردم. او بسیار زبان باز بود. حرف های دلنشینی می زد و هر روز برایم پیام های عاشقانه می فرستاد. او درست ...
دلم خون و رگم خشک است!
خاطر دل تمام پدران مهربان دنیا هیچ فرزندی بیمار نباشد و جلوی چشم پدر و مادرش رنج نکشد تا دل آنها نیز به درد نیاید . مهری حالا دستان مهربان خیرین را به یاری می طلبد تا مرهمی باشند برای زخم های عمیقش. او در جست وجوی دستی است که دستش را بگیرد تا او نیز طعم مهربانی و مهرورزی را بچشد و التیامی باشد برای زخم های پدرش که هرلحظه جلوی چشمان دختر نازنینش ذره ذره آب می شود. شما چه می کنید؟ مهری 18 سال است که 60 کیلومتر راه را تا شهر می آید و دیالیز می کند. شما برای کمک به او چه می کنید؟ نظرات و پیشنهادهای خود را به 30003344 پیامک کنید یا با شماره تلفن 84321000 تماس بگیرید. ...
نامه های خواندنی یک فرمانده به همسرش
: اتفاقاً سخت ترین روزهای ما مربوط به همین سال های بعد از جنگ است چرا که بعد از جنگ جراحات و مشکلات جسمی من ناشی از شیمیایی شدن در جنگ نمایان شد و تمام زندگی ما را تحت الشعاع قرار داد. من از شدت درد در خانه راه می رفتم و اشک می ریختم؛ این موضوع به اندازه 10 سال طول کشید و تمام این سال ها مشکلات من به دوش همسرم بود و از این جهت هم مدیون همسرم هستم. واقعیت امر این است که بعد از پایان جنگ تازه مشکلات ما شروع شد./ روزنامه ایران کلمات کلیدی نامه نگاری فرمانده با همسرش گزارشی از سید احمد نبوی ...
خانم منشی قربانی طلاهایش شد
باید همان مرد معتاد باشد . او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که چند روز بعد او شناسایی و بازداشت شد . زمانی که او برای تحقیقات به اداره جنایی پلیس آگاهی منتقل شد اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد و مدعی شد که دست به جنایت نزده و مرد معتاد به دروغ درباره وی حرف زده و می خواسته با این کار وی را به دردسر بیندازد. ضد و نقیض حرف زدن های این مرد ادامه داشت تا این که در بازرسی از خانه وی مقدار کمی از ...
آقای درخشان یک عذرخواهی به من بدهکار هستید/ جودو یک پدرخوانده دارد و آن هم رئیس فدراسیون است/ دوران ...
البته مدت ریاست او هم چندان دوامی نداشت و بعد از آن امینی در راس فدراسیون قرار گرفت اما او هم به دلیل خیلی از مسائل فدراسیونش دوام نداشت. اتفاقا من هم در زمان فدراسیون امینی از جودو جدا شدم و در وزارت ورزش مشغول به کار شدم. در زمان ریاست امینی من مربی بزرگسالان و سرمربی جوانان بودم( اوایل سال 90) که برای اولین بار تیم 8 نفره جوانان را به مسابقات آسیایی تایلند اعزام کردیم و در همان زمان ...
قالیباف عمل گرا است/ این طرف هم دلواپسان کم نیستند/ از آیت الله هاشمی وصیت نامه مبسوطی نداریم
کرد که باید محافظ داشته باشید و ما را در منگنه قرار داد. خاله و شوهر خاله من فرش فروش در بلژیک هستند و قبل از انقلاب در آنجا زندگی می کردند. از زمانی که آنجا بودم ابتدا فرانسه خواندم چون زبان انگلیسی بلد بودم ولی آنجا فرانسه زبان بود و مجبور شدم چند ماهی فرانسه بخوانم. بعد وارد دانشگاه برای رشته مهندسی شدم. بعد هم کانادا برای ارشد رفتید. بله. موقعی که لیسانس را ...
کلیشه ذهنی مخاطب از عشق را شکستم/ دنیا را با داستان درک می کنم
دانشگاه رفتنش بگوییم؟ از دلتنگی اش برای پدر و مادر؟ از رابطه برقرار کردنش با یک یا چند دختر به عنوان دوست؟ آنچه نیازهای این داستان را تامین می کند، در خارج از کشور نیست، بلکه در همین جاست. خارج رفتن فقط درک امیر را از موقعیتی که در عشقش با بنفشه دارد، شش سال به تعویق می اندازد. اگر به خارج نمی رفت، خیلی زود به نتیجه می رسید که نباید به این رابطه امید ببندد. بعد از شش سال امیر نشاط در دانشگاه و در کنار ...