سایر منابع:
سایر خبرها
22 محافظ برای شیطان پارس آباد در سلول زندان!
: توی مغازه در حال رنگرزی بودم؛ عرق کرده بودم؛ جلوی مغازه نشستم تا عرقم خشک شه؛ وقتی بلند شدم و رفتم داخل مغازه دیدم آتنا داره بطری آب معدنی پر می کنه؛ بهش گفتم دختر، داری چه کار می کنی؟ یهو دیدم افتاده جلو دستشویی؛ از پله افتاده و داره از بینی و دهانش خون میاد؛ نمی دونم سکته کرده بود یا هر چی؛ منم از ترس پدر و فامیلشون و اینکه اگه می فهمیدن منو می کشتن، پا و دهانش رو گرفتم که خون زمین نریزه. چون ...
حفظ روحیه انقلابی و تقویت اقتصاد، دشمنان ایران اسلامی را برای همیشه مایوس می کند
کرده و از سوی دیگر منافقین در تهران و غیره حمله می کردند و روزی نبود که شهید نداشته باشیم. رضایی گفت: روزی در تهران در حال بازگشت به ساختمان سپاه بودم دیدم در چهاراهی منافقین دو بچه حزب الهی را با چاقو های تیزبر می زنند من حفاظت رو کنار گذاشتم و از ماشین پیاده شدیم و ما زدیم و اونها زدند و همه هم از آنها حمایت می کردند و یک نفر هم از غربی ها این ترورها را محکوم نمی کرد و انفجارات، ترور ...
دستگیری قاتلی که جسد تکه تکه شده دختر جوان را آتش زد
ساعت 16 روز پنج شنبه لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. مجتبی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: چند روز پیش از طریق یکی از دوستان خود با مقتول آشنا شدم. روز جمعه که خانواده ام در شهرستان به سر می برند؛ با فقدانی تماس گرفته و او را به خانه ام دعوت کردم؛ پس از چند ساعت مقتول به خانه من آمد؛ مدت کوتاهی از حضور او در خانه من نگذشته بود که از او درخواست کردم خانه را ترک کند اما او ...
با شهردارهای زن جهان آشنا شوید
مبارزه انتخاباتی اش در سال 2019 روزشماری می کند. بر روی موبایلم اپلیکیشن روزشمار نصب کرده ام. برای 100روز اولی که مشغول به کار شدم، از یک محاسبه می کرد، چون همه می خواهند بدانند در صد روز نخست خود چه کارهایی انجام داده اید. اما حالا شمارش معکوس شروع شده است، هر روز صبح به آن نگاهی می کنم: چند روز باقی مانده تا دوباره برنده انتخابات شوم؟ روزهای زیادی باقی نمانده و نمی خواهم یک روز آن را ...
ادعای عجیب قاتل: آتنا از روی پله افتاد و مرد
فرار نکردم"؛ خلاصه بعد از یک ماه دوباره از من شکایت کرد و گفته بود که "این با من فلان کار و بهمان کار رو کرده"؛ قاضی به من گفت "تو این دختر را می گیری؟"، من هم گفتم "نه؛ من که اون رو سفر نبرده بودم"؛ نهایتاً محکوم شدم و 2 ماه زندان رفتم و با وثیقه آزاد شدم. _ عصمت غ رو می شناسی؟ باهاش چند وقت ارتباط داشتی؟ عصمت مشتریم بود؛ من به داداش و خواهرش و 60 نفر که برام فرش می بافتن ...
شب عروسی زنم لباس نامناسب پوشید و ... / فیلم گفتگو با اسماعیل که صبح عروسی غوغا به پا کرد + عکس
به خانه خود برد و بعد از برداشتن یک چاقو به قصد درگیری به خانه پدر زنش رفت، اسماعیل که از 14 سال زندگی بی هدف خسته شده بود با 28 ضربه چاقو همسر و مادرزن خود را به قتل رساند و در این مهلکه پدرزن اسماعیل توانست از قتلگاهی که اسماعیل آن را ساخته بود جان سالم به در ببرد. در ادامه صحبت های اسماعیل متهم این پرونده را بخوانید. شغل؟ کارمند دولت بودم. زندگی ...
اعتراف به جنایت دروغین برای فرار از کمپ
آنجا خیلی مرا کتک زده و شکنجه می دادند. از این وضع خسته شده بودم و نمی دانستم باید چه کار کنم. وی افزود: برای فرار از دست مسئولان شکنجه گر کمپ، تصمیم گرفتم به دروغ به آنها بگویم من مرتکب قتل شده ام تا از دست آنها خلاص شوم. چند روزی روی تصمیمی که گرفته بودم فکر کردم تا این که روز آخر، تصمیم به اجرای نقشه ام گرفتم. اول ماجرای قتل دروغین را به چند نفراز افراد معتاد که با آنها در کمپ دوست بودم ...
پدر آتنا: فقط با اعدام قاتل آرام می شوم/ اجرای سریع حکم قصاص خواسته ما از مسئولان قضائی است
اعتراف کرده بود هم توضیح داد: من فقط یک بار به جرم زنا 2ماه در زندان بودم، پس از آن هم به قید وثیقه آزاد شدم؛ در حالی که من با آن دختر هیچ رابطه ای نداشتم. عصمت که می گویند من او را کشته ام، یکی از مشتری های فرشباف من بود و هیچ ارتباط دیگری با او نداشتم، من او را نکشتم، او در آذربایجان با یک نفر ازدواج کرده است. این حرف ها همه دروغ است. می گویند فیلمی منتشر شده که من از یک میوه فروشی دزدی ...
عکس شیطان پارس آباد در سلول زندان / 22 محافظ او را تحت نظر دارند
ایران را به آتش کشید. حالا اما این مرد، مدعی شده همه اعترافاتش درباره قتل و آزار و اذیت آتنا دروغ بوده و او بی گناه است! اظهاراتی که بیشتر عجیب به نظر می رسد تا واقعی . او درباره روز حادثه Incident مدعی شده است: توی مغازه در حال رنگرزی بودم؛ عرق کرده بودم؛ جلوی مغازه نشستم تا عرقم خشک شه؛ وقتی بلند شدم و رفتم داخل مغازه دیدم آتنا داره بطری آب معدنی پر می کنه؛ بهش گفتم دختر، داری چه کار می ...
لاجوردی ادامه رجایی در مبارزه با نفاق
کسی را قبول داشتند، حالا چه دلیلی داشت؟ نمی دانم، ولی می دانم که آدم باهوشی بود. ایشان آمد و به من گفت: چطوری داداش؟ گفتم: خوبم. تو چطوری؟ داری جلادی می کنی؟ قاه قاه خندید و گفت: بیا می خواهم نشانت بدهم که دارم چه می کنم. همین طور که به طرف دفترش در طبقه 2 یا 3 می رفتیم، چند تا دختر آمدند. صدایشان زد و گفت بیائید. آمدند جلو. از آنها پرسید: در اینجا کسی شما را شکنجه کرد؟ هیچ یادم نمی رود ...
قاتل دخترم دروغ می گوید
اسماعیل ناپدید شده است. می دانستم قاتل آتنا سابقه کودک آزاری دارد فقط از دو تا از سابقه هایش خبر داشتم و می دانستم کودک آزاری است ولی از همه اینها تبرئه شده بود. پرونده های زیادی داشت و همه به من می گفتند اما تبرئه شده بود. این را هم می دانستم که از میوه فروش نزدیک مغازه میوه می دزد ولی شک نکردم. بعد از دیدن دوربین ها فهمیدم که کار این است. هشت سال است که در این مکان دستفروشی می کنم و از ...
واکنش AMD به منتقدان پردازنده های 32 هسته ای
... بچه ها یه چیز بگم : 99% همه پردازنده تریدریپرها 32 هسته دارن که 16 تاش قفل کردن و روزی مثل amd phenom ها که از دو هسته انلاک شدن به 4 انلاک خواهند شد ، حق با اون مهندس جوون آلمانی هست که این اول کشف کرد ( اثبات = گرم شدن هر چهار بلاک) منتقد نیطتن ،،،، کسایی هستن که هرگز تو عمرشون سیستم amd فول نداشتن اما اظهار نظر میکنن چطور کسی که اپیک نداره میتونه ندیده و نداشته ...
ثبت نام کودکان افغان در مدارس در برزخ بی توجهی!
. بعد از آن هم می گفتند ظرفیت تکمیل شده یا باید پول بیشتری می دادیم. تا کلاس سوم رو تو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان خوندم و بعد که رفتم مدرسه ازم امتحان گرفتن ولی رد شدم؛ مجبور شدم دوباره کلاس سوم رو تو مدرسه بخونم. اون سال هیچ شهریه ای ازمون نگرفتن ولی از داداشم که اون هم کلاس سوم بود، 350 هزار تومن گرفتن. کلاس چهارم هم یک معلم خیلی بداخلاق داشتم که کلی اذیتم کرد. مامانم وقتی می خواست پرونده ...
انتقام دختر جوان از خواننده رپ/ محاکمه همدست ژان والژان پس از رهایی از قصاص/ مرگ خانم دکتر اسیدپاش در ...
تعرض مقتول به همسرش اعلام کرد، اما بعدها گفت: از زبان خود مقتول شنیده بودم دو کودک را مورد آزار قرار داده است. با فهمیدن این موضوع خیلی عصبانی شدم و فکر کردم ژان والژان شده ام. نقشه قتل را کشیدم و با همدستی کامران عملی اش کردم. با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گفت. هر دو متهم با درخواست قصاص اولیای دم روبه رو شدند و برخلاف ...
روایت تلخ زندگی زنی که شوهرش 10 ماه به او نگاه هم نکرد / شوهرم ارتباط شوم دارد!
ایستادم و احترام خانواده ام را زیر پا له کردم. من به هر شیوه ای بود حرفم را به کرسی نشاندم و با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم. خیلی خوشحال بودم و می گفتم با حمایت های پدرم مشکلی نخواهیم داشت. بیچاره پدر و مادرم بار زندگی ام را به خاطر آبروی شان هم که شده بر عهده گرفتند. اما شوهرم ناسپاس بی لیاقت بود. به جای قدردانی از آن ها دنبال رفیق بازی می رفت و تن به کاری که پدرم برایش درست کرده بود نمی ...
قول و قرارهای پوچ ازدواج
که به امیر داده بودم پایبند بودم و همه آنها را با بهانه ای رد می کردم، خانواده ام مشکوک شده بودند. تا اینکه دو سال باقی مانده درسم تمام شد و به شهر خودم برگشتم، امیر هم سربازیش تمام شده بود، هر روز ارتباطمان کمتر می شد احساس می کردم دیگر امیر علاقه ای به دیدار من ندارد. تااینکه یک بار وقتی تلفنی صحبت می کردیم از امیر خواستم که زودتر به خواستگاری بیاید ولی او دوباره بهانه آورد، وقتی که اعتراض ...
10 درس پیوند ازدواج علوی و فاطمی
) برای یادآوری می رویم و می گوییم اگر مانع تو نداشتن چیزی از مال دنیا، ما تو را کمک خواهیم کرد. سلمان گوید: آنان در پی علی(ع) از مسجد بیرون رفتند و او را در منزل نیافتند او با شتر خود برای آب کشی به نخلستان رفته بود، به جانب او رفتند، ابوبکر گفت: ای علی(ع) واضح است که خصلتی از خصال نیکو باقی نمانده است الا اینکه همه آنها را دارا هستی و تو از رسول خدا از حیث خویشاوندی و مصاحبت و سابقه ...
مشکل حرارتی در سیلیکون های AMD Vega جدی شد
. بعد بگید AMD به فکر مصرف کننده ست . اخه وگا 64 چه اشغالیه که به قیمت 675 دلار به خرده فروش ها داده میشه ؟ با این حساب مصرف کننده باید پول بیشتر از 1080ti رو بابت وگا 64 پرداخت کنه . هزار بار گفتم همه شرکت ها به فکر پول دراوردن هستن نه عاشق چشم و ابروی کاربران . ولی بعضیا هنوز تو غار زندگی میکنن . "البته AMD بدش نمیاد که گرون فروشی کنه . بجا اینکه بیاد دست ماینرها رو از ...
آرایشگر کرجی که عشق کور فرهاد آن را سوزاند! +عکس
وقتی زنگ زدند با خودم گفتم فرهاد است.اما وقتی در را باز کردم پسر نوجوانی را دیدم که بدون هیچ حرفی ظرف اسید را روی صورتم پاشید و فرار Escape کرد. وقتی با صدای بلند فریاد کشیدم، دختر 22 ساله ام که در آپارتمان بود خودش را با عجله به من رساند. بعد هم همسایه ها آمدند و مرا با کمک اورژانس به بیمارستان انتقال دادند. چرا فرهاد با تو این کار را کرد؟ نمی دانم شاید به خاطر اینکه نمی ...
بی قانون/ چرا رانندگان مملکت را عصبانی می کنید؟
بلند می گفت: لعنت به تو عصمت... لعنت... بعد سبیل را ول می کرد و دنده عوض می کرد. دوباره می گفت: آخه زن این قدر.... نفهمیدم عصمت که بود و چه کرد. آهنگ عباس قادری پخش می شد و کولر روی فن رفته بود، فضا دم کرده بود و اگر چنگال به گوشت مان می خورد یک سانت فرو می رفت. بوی کالباس و لُنگ نچلانده به همراه عرق تن نوجوانی مضطرب فضا را پر کرده بود. پیرزن بغل دست من با آرنج کوبید توی پهلویم و گفت: کورسی 500 ...
تأملاتی پیرامون مهم ترین دغدغه های مراجع نسبت به صنعت بانکداری کشور
اولیه ای را مطرح کرد، بعد دانشمندانی مثل رشید رضا را می بینیم که آمدند و به این ایده بال و پر دادند تا رسید به حدود 50 سال پیش. 50 سال پیش هم از علمای شیعه و هم از علمای اهل سنت با نوشتن کتاب ها و مقالاتی نشان دادند که این موضوع شدنی است و ما می توانیم بانکی داشته باشیم که درعین حال که همه معاملات بانکی را سامان می دهد و جامعه را از ابزارها و شیوه های بانکداری بهره مند می کند، درعین ...
مقابل دشمن برای جابجایی جلاد و شهید منفعل نباشیم
...، ارتباط مستمر برقرار می کردند که گویی کنار ما بود و با ما ارتباط می گرفت. او در نامه همه فرزندان را جدا جدا مخاطب قرار می داد و از ریز احوالات همه مطلع می شد؛ با هرکسی متناسب با سن خود حرف می زد و حتی وقتی به مدرسه رفتیم در نامه ها راجع به دوستان در مدرسه از ما می پرسید و ویژگی های دوست خوب را به ما بازگو و راهنمایی می کرد. دختر شهید لاجوردی ادامه داد: وضعیت درس و موقعیت ما در مدرسه ...
اخبار حوادث
را دزدید و برد. دقایقی بعد از طرح شکایت، شوهر 38 ساله شاکی که مردی افغان بود، وارد اداره پلیس شد و به قتل بهاره اعتراف کرد. او گفت: همه حرف هایی که به همسرم گفتم، دروغ بود. دختربچه را به دار آویخته ام! با اقرار متهم، مأموران همراه وی به محل حادثه رفتند و جسد حلق آویز دختر خردسال را به پزشکی قانونی منتقل کردند. متهم در بازجویی های بعد هم به قتل اعتراف کرد. با کامل شدن تحقیقات، مرد ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه به آتنا تجاوز کردم و نه او را کشتم! + تصاویر
من نیایی من خودم را می کشم؛ من هم گفتم برو بکش؛ من با تو فرار نکردم؛ خلاصه بعد از یک ماه دوباره از من شکایت کرد و گفته بود که این با من فلان کار و بهمان کار رو کرده؛ قاضی به من گفت تو این دختر را می گیری؟ من هم گفتم نه؛ من که اون رو سفر نبرده بودم؛ نهایتاً محکوم شدم و 2 ماه زندان رفتم و با وثیقه آزاد شدم. عصمت غ رو می شناسی؟ باهاش چند وقت ارتباط داشتی؟ عصمت مشتریم بود؛ من به ...
خوددا میذاشتن رئیس جمهوری آمریکا بعضی این تحفا بودی
قشنگه س که فکر می کوند خیلی خوشمزه س، سری همه قر میریزدا همه را مسخره می کوند، کالا گیس سرش می ذارد،لیوانی آبا تو رو مردوم می پاشد... .گفتم د میگم که همه جا دنیا مثی همه س. پس شومام دلدون میخواد گلدونا پرت کونین تو ال ای دی، گفت بله زدم اتفاقا یه دو بار، اما بچا دوباره جاشا خریدندا گذاشتن.گفتم شومام که سوژه دون به راه شده س. آ چرا ترامپا نیمیذارید وسط؟ اگه این دیونه تو مملیکتی ما بود که اصش ما ...
یه دهن بخون!
یاسر نوروزی طنزنویس از دو چیز بدم می آید؛ یکی آهنگ می رن آدم ها و دیگری نخستین خواستگاری عمرم. چون به محض این که برای مراسم خواستگاری به منزل خانواده دختر مورد نظر رفتیم و روی مبل نشستیم، پدرم گفت: ایشون نه کار داره، نه پول داره، نه شلوار داره! نگاهش کنید! دماغ شو بگیرید مرده! ولی عوضش قراره بیاد تو این خونه نوکری تون رو بکنه! بعد اشاره کرد به من و فورا گفت: پاشو! پاشو دست آقارو ببوس ...
از دختر 15 ساله تا زن مطلقه 49 ساله متقاضی ازدواج
موارد دلم نمی آید حرفی نزنم و شروع می کنم به مشاوره دادن. چون حس می کنم آن دختر، دختر خودم است و ده سال تفاوت سنی فاصله زیادی است. البته در برخی موارد می توانم راضی شان کنم و در بعضی موارد دیگر هم احتمالا وقتی تلفن را قطع کنند با خودشان بگویند به تو چه که دخالت می کنی. من نظرم این است که نباید به پسر سی ساله، دختر هجده ساله بدهند، اگر هم بدهند اشتباه می کنند. چون این همه تفاوت بعد ها مشکل ساز خواهد ...
خشم و هیاهو
...، به طورِ طبیعی شاید به واسطه عشق عمیق مادر و پسر، پدر و دختر هر کدوم از ما ی چیزی مشابه این کارو نشون می دادیم. امیر تتلو نیز نوشت: من کسی رو قضاوت نکردم و اصلا هم این حمید صفت رو درست نمی شناسم و جز آزادی و آرامش براش چیزی نمیخوام. واقعا قلبا ناراحتم و بیست بار به اطرافم زنگ زدم که کمک کنیم یه جور !! قلبا متاثرم چون عمق رو دیدم! مادر من چرا باید با یه مرد جدید دعوا کنه که من اون مرد رو ...
اعتراف تکان دهنده زن همسرکُش
سواد است، پدرم همیشه بیرون از خانه در جاده ها و بیابان ها بود و فرصت کافی برای توجه به نیاز های عاطفی من و خواهران و برادرانم نداشت.به دلیل شلوغی جمعیت خانواده مان در سن 15 سالگی با اصرار پدر و مادرم مجبور به ازدواج با حامد شدم و ثمره زندگی من و شوهرم یک پسر 9 ساله و یک دختر هفت ساله است.شوهرم از ابتدا به مواد مخدر اعتیاد داشت و اکثر اوقات شبانه روز را در منزل به سر می برد، بسیار بدبین بود حتی به ...
گفت و گو با - حمید ص - درباره ی قتل ناپدری اش
بود 4 ساعت بعد از زمان دستگیری در اداره آگاهی به قتل اعتراف کرد و گفت: به خانه رفته بودم که دیدم هوشنگ در حال کتک زدن مادرم است و یک لحظه از خود بیخود شدم و ضرباتی به او زدم اما فکر نمی کنم که عامل قتل او من باشم. به این ترتیب متهم بازداشت تا این که دیروز صبح در شعبه سوم دادسرای جنایی حضور یافت و به سوالات بازپرس پرونده پاسخ داد. چند سال داری؟ 24 ساله هستم. شغلت چیست ...