سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که 8 ماه قبل از شهادت مزارش را ساخت +عکس
شهادت می رسد. موقع شهادت ایشان چند سال داشتید؟ خاطره ای از بابا به یاد دارید؟ من آن زمان 15 ماه داشتم و متأسفانه هیچ خاطره ای از بابا به یاد ندارم. ایشان 25 سال داشت که شهید شد. تقریباً در سن و سال من بود. الان که فکرش را می کنم می بینم چقدر جوان بوده و با وجود جوانی چه کارهای ماندگاری انجام داده و چقدر خاطره از خودش در ذهن دیگران به جا گذاشته است؟ من هرچه از ایشان می دانم ...
مدرسه، سقفی سبز در گستره دل های آبی/ تخته سیاهم خانه می خواهد
تا آنها نیز در جریان کارها قرار بگیرند و این کار نسل به نسل ادامه داشته باشد. ما رفتنی هستیم ولی این کارهای خیر و مدارسی که محل علم و دانش اندوزی هستند در ذهن ها حک می شود. مشوقان اصلی شما در انجام این نوع کارها چه کسانی هستند؟ مادر و همسرم مشوق اصلی من در این راه هستند. همسرم تحت هر شرایطی مرا به ادامه راه تشویق می کند و همیشه کمک حال من است، او مدام برنامه های مدرسه سازی را ...
جای بوسه مادر محل اصابت ترکش شد
کنی بیا و این بار نرو جبهه؛ برگرد. گفت: مادر من در مقابل اسلام، کشورم و دوستانم احساس تکلیف می کنم. صورتم سرخ شده بود و احساس می کردم غم سنگینی روی دلم سنگینی می کند. همه سوار شدند. یعقوب آخر از همه سوار شد. روی پله مینی بوس ایستاد رو به من کرد و گفت: مادر بیا جلو صورتت را ببوسم. از این کارها نمی کرد مخصوصا جلوی جمع. رفتم. دست هایش را دور گردنم حلقه کرد و از ته دل صورتم را ...
نهضت باهنر: پس از دستور امام پیگیر پرونده نشدیم
و شکنجه های ساواک، هنوز روز تولد فرزندانش را بیاد دارد و اگر در جمعشان نیست که هدیه ای به آنها داده و گرم در آغوششان بگیرد، دست کم برایشان نامه می نویسد. پدر آموزگارشان از همانجا به دو دختر و تنها پسرش درس زندگی می داد. از آنها می خواست در امور خانه یاری گر مادر باشند و هر یک کدام بخش از مسئولیت ها بر عهده بگیرند. مساوات ، عدالت و برابری اصولی است که فرزندان رجایی از نامه های پدر یاد ...
دبیر سی و ششمین جشنواره فیلم فجر منصوب شد
. گزارش/ سیگار، خیانت و مرگ؛ پیام فیلم های آینده سینماهای ایران نگاه دینی به سیمرغ سی و چهارم/ 18. نقد / چرخه بی پایان و اغراق آمیز فلاکت و تباهی/ نقد فیلم "ابد و یک روز" نگاه دینی به سیمرغ سی و چهارم/ 19. خبر/ عوامل فیلم "بادیگارد" به خانواده شهدای حرم کمک کردند نگاه دینی به سیمرغ سی و چهارم/ 20. خبر/ فیلمی درباره آیت الله شهید محمدباقر صدر در بین الملل جشنواره فجر نگاه دینی به ...
خانواده شهید سید جعفر موسوی تجلیل شدند
قطعنامه 598 امضا شده بود گریه می کرد که چرا شهید نشده و می گفت من لیاقت شهادت نداشتم. سید علی موسوی برادر شهید نیز عنوان کرد: خرداد سال 1367 زمانی که منافقین قصد حمله به مناطق غربی کشور را داشتند برادرم دیگر تهران نمی ماند و از منطقه دوکوهه توسط هلی برد نیروهای پیاده به اسلام آباد غرب اعزام می شد و با انجام نبردی سخت و نزدیک زمانی که تک تک نیروهای گردان که فقط پنج نفر از آنان باقی مانده بود ...
جهیزیه سنگینی که عروس را بر تخت و والدین را بر فرش می نشاند
اعضای خانواده مان را هم با خود به زیر خاک برد. حلیمه در حالیکه به زمین افتاده و تمام فروشنده های پاساژ دور سرش جمع شدند، می افزاید: اگر خودکشی گناه نبود همان روز خودم را می کشتم و پیش دختر بخت برگشته ام می رفتم، دخترم به خاطر یک یخچال خودش را آتش زد و پس از مرگ او مدتها افسردگی گرفتم و خودم را باختم و پس از آن حدود 20 سال است که حسرت رفتن کنار دخترم مرا از پای درآورده و اکنون مدتی است ...
می خواستم همسر یک جانباز شوم!
همدیگر را معرفی می کردند و تا جایی که توان داشتیم، کمک می کردیم. از خرج خانه و جهیزیه برای دختر گرفته تا هزینه های پزشکی. خانم یزدانی ادامه می دهد که تشکل آن ها تا جایی پیش می رود که حالا گروهی از همسران جانبازها کارهای بزرگتری را انجام می دهند. ماجرا به شکلی پیش رفت که سال 87 با عنوان اینکه جانبازهای نخاعی، اعصاب و روان، شیمیایی، دو پا قطع و دو دست قطع گرد همدیگر جمع شویم. در نهایت 12 ...
سرانجام نیک تکاوری به نام "مرتضی"!
فاش نیوز - فضای کشور در هرشرایطی مملو از عِطر شهید و شهادت است و استنشاق این رایحه دل انگیز برای هر انسان آزاده ای باعث ... تکاور شهید "مرتضی نوروزی" در 1348/4/1 و در یک خانواده مذهبی و سنتی در اسلامشهرِ تهران دیده به جهان گشود؛ پدر بزرگوار این شهید قاری قرآن بود و همچنین معتمد محله نیز محسوب می شد. روایتی آشنا از مادرِ شهید "مرتضی نوروزی " از جوانی شیک پوش که در کوچه باغ ...
خواجه باشی امیرعضدی (اشجع نظام کازرونی)
...> خانه اشجع نظام: اشجع نظام که علاقه خاصی به هنر و هنرمندان داشت خانه ای به مساحت 6000 متر مربع در کازرون که به سبک قلعه کریم خان زند بود به دست هنرمندان ساخت. به طوری که 6 سال هنرمندان اصفهان بر گچبریهای سقف این قلعه بزرگ کار می کردند و تعدادی از آنان به لطف ایشان در کازرون ازدواج کرده و ماندگار شدند. این خانه دارای یک برج و در وسط آن حوض بزرگی بود. در اطراف حوض درختان نارنج و سایر مرکبات، باغچه ...
قصه ما به عشق رسید
امید را گرفت و رسید به یک نگاه ویژه؛ دخترِ جوانش مبتلا به ام اس می شود و حضورش در عراق، همزمان می شود با بیماری دخترش و روزگار میل می کند به ناخوشی، اما اینجا در یکی از سطرها برایش می نویسند؛ جانِ دوباره و دوباره جان می بخشند... این داستان ها و روایت ها و قصه ها، تمام شدنی نیستند و گاه آنچنان در هم تنیده شده که می شود ردِ یک نشانی، ردِ یک تلنگر، ردِ یک حس آشنا را در یک قصه دیگر دنبال کرد ...
مادر شهیدی که پیکر فرزندش را با دستان خود داخل قبر گذاشت
جبهه دره افشین کردستان به علت اصابت گلوله دعوت حق را لبیک گفت و به دست ضد انقلاب کوردل به شهادت رسید و پیکر پاکش در مزار دره شیخان بیرجند به خاک سپرده شد. زمان دفن شهید هادی لوحی در داخل مزار به اسم خودش پیدا شد مادر شهید گفت: شاید یکی از دلایلی که شهید هادی وصیت کرده که ایشان را در مزار دره شیخان دفن کنند این باشد که در گذشته در برخی از روزها به خصوص نوروز برخی از اراذل در ...
اولین باری که شهید شاه سنایی پایش را جلوی پدر دراز کرد/ شهید مدافع حرمی که قبل از شهادت 2 جوان را متحول ...
اکبر شاه سنایی امروز در گفت وگو با خبرنگار فارس در اصفهان در خصوص خلق وخوی فرزند شهیدش اظهار کرد: اخلاق شهید بسیار نمونه و الگو بود علاقه زیادی به درس داشت و از همان اول به قدری با پدر و مادر مهربان بود که می توان گفت بارزترین خصوصیت اخلاقی او همین است، سال 82 زمانی که صدام فرار کرده بود به ما گفت که می خواهد مشهد برود اما چند روز بعد زنگ زد و به ما گفت من بین الحرمین هستم و وقتی برگشت با ماشین ...
الیورتویست های ایرانی/ رد مصوبه لابی گرها در شورای پنجم /با صحبت هیچ فسادی از بین نمی رود/تابوشکنی به ...
عین نامروتی است و ثانیا نمی توان کتمان کرد که رسوخ فساد در برخی دستگاه ها دردسرساز شده است. اما آیا این تمام ماجراست؟ یعنی می توان به شعار و شعر اکتفا نمود؟ آیا با نطق های تریبونی، فساد برطرف می گردد؟ اگر چنین بود در بزنگاه هر انتخاباتی به مدد افشاگری و شبه افشاگری های کاندیدا ها نباید ذره ای فساد و دزدی در کشور می بود و اکنون با کشوری همچون سوئیس در یک ردیف بودیم. سال 1388 کاندیدای ...
پیکر مطهر 3 شهید فضای شهر قزوین را عاشورایی کرد
علی میرزا، کشاورز بود و مادرش زرین نام داشت و تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت، یکم فروردین 1365، در مریوان توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید و اثری از پیکرش به دست نیامد، 4 مهر سال 93، تفحص شد و اکنون پس از آزمایش های DNA شناسایی شده است. همچنین روحانی شهید جمشید آقاجانی 5 اردیبهشت 1338، در روستای نرجه از توابع شهر تاکستان به دنیا ...
مروری بر زندگی و فعالیت های سیاسی - ابراهیم یزدی -
های مهین و نصرت) از قزوین به تهران رفت و در نزدیکی میدان اعدام ساکن شدند. او تحصیلات سال اول ابتدایی را در دبستان مولوی واقع در گذر بازارچه معیر گذراند و از کلاس دو تا ششم را در دبستان ادب سپری کرد. وی در این باره می گوید: پدرم، برادرم اسماعیل آقا و مرا به دبستان ادب برد و نام برادرم را در کلاس چهارم و مرا در کلاس دوم ثبت کرد. او سپس برای گذراندن تحصیلات متوسطه راهی دبیرستان دارالفنون شد ...
ای نوش جانت این چنین مرگ خدایی
بچه های دهه 60 بی شک هنوز هم مثنوی شهادت حاج صادق را از بَر هستند. نسلی که حالا در حلب حماسه آفرین شده، روزگاری در کنج خلوت عاشقانه خود با شهدا ، نجوای روز و شبش در باغ شهادت را نبندید بود: رفیقانم دعا کردند و رفتند/ مرا زخمی رها کردند و رفتند/ رها کردند در زندان بمانم/ دعا کردند سرگردان بمانم ... مثنوی شهادت حاج صادق درد دل جاماندگان بود. *** شهادت محسن حججی فرصت دوباره ای ...
از دل دادگی به رهبری تا عروج در منا
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس؛ محسن حاجی حسنی کارگر در 15 آبان 1367 در مشهد در خانواده ای مذهبی متولد شد؛ او در سال 2015، رتبه اول مسابقات جهانی تلاوت قرآن جهان در کشور مالزی را کسب کرد. محسن قرائت قرآن را با تشویق پدر و مادر و با کمک دو برادر بزرگترش که خود نیز از قاریان هستنداز سه سالگی آغاز کرد؛ وی در سال 81 برای اولین بار در مسابقات ...
زندگی یک زن نژادپرست!
تبدیل شد، آنگلا درهم ریخت. "سیزده سالم بود که یکی از دخترها لباسم را جلوی تمام بچه های کلاس پاره کرد. شدیداً تحقیر شدم. این اتفاق خشم و نفرتی مدت ها در خود حس می کردم را آزاد کرد." آنگلا با دختر درگیر شد و فهمید خشونت و پرخاشگری قدرتی به او می دهد که هرگز در خود حس نکرده است. خیلی زود به یکی از قلدرهای مدرسه تبدیل شد. پدر و مادرش از هم جدا شدند. او و خواهرش نزد مادر ...
برگرد بابا تا خانه با تو بوی زندگی بگیرد
آخرین دیدارمان، بابا، یادت می آید آن روزی که تنگ همدیگر را جلوی خانه در آغوش کشیدیم، همان روزی که با بوسه هایت به تمام وجودم طراوت بخشیدی، نمی دانستم که این آخریندیدار من و توست، آن روز بودنت را با تمام وجودم احساس می کردم اما با دور شدن از تو گویی تمام دنیا رفت. حالا که یک سال از نبودنت می گذرد، تازه می فهمم دلم با تو چه آرامش غریبی داشت، ولی اشکالی ندارد، آن آرامش غریب، فدای چادر خاکی زهرا(س ...
صدایی که مرهم دردهایم شد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از دفاع پرس ، یکی از فرماندهان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس زنجان احمد فتحی از مجروح شدن و از دست دادن دوستش حسن منادی در بعد از عملیات کربلای 5 روایتی را بیان کرده است که در ادامه می خوانید. عملیات کربلای 5 تازه تمام شده بود که خانواده ام تماس گرفتند و پیغام دادند هرچه زودتر به زنجان برگردم. نگفتند چه اتفاقی افتاده؛ اما خودم حدس می زدم برادرم به شهادت رسیده ...
از انتشار کتاب تنها با خدا تا چند روایت از یک مرد درخشان
زبده اطلاعات عملیات است که در دوازدهمین روز از خردادماه سال 1344 در رشت دیده به جهان گشود و چهارم اسفندماه 1365 در آستانه بیست و یک سالگی و در جریان عملیات کربلای 5، ترکش های یک نارنجک بال عروج او شده و به درجه رفیع شهادت نائل آمده است. شهید نقیبی راد از 16 سالگی و با رفتن به کردستان و جبهه غرب مبارزه را آغاز کرد و تا بیست و یک سالگی هم در غرب و هم در جنوب در عملیات های مهمی چون والفجر ...
وعده آوردن هوو به خانه ام مرا آواره کرد
. خانواده ام می گفتند جوان است درستش می کنیم و مسؤلیت زندگی که گردنش بیفتد سرعقل می آید. اما او نه تنها درست نشد بلکه مرا ذره ذره آب کرد و به روز سیاه نشاند. دیگر نمی توانم وعده آوردن هوو به خانه ام را تحمل کنم. اخبار اختصاصی حوادث رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
وفاداری را از شهید بهشتی آموخته ام
عمل ، پیرو حضرت فاطمه زهرا (س) و دخترش زینب (س) بود و هم مادری خوب بود و هم پیام رسانی آتشین که پیامش تاریخ بشریت را تکان دهد. دخترم می دانم که حالا کوچکی و مرا به یاد نمی آوری ولیکن دخترم ، وقتی که بزرگ شوی حتماً جویای حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهی بود . بدان که پدرت یک پاسدار بود و تو نیز باید پاسدار خون پدرت باشی. دخترم ! می دانم یتیمانه زندگی کردن و بزرگ شدن در جامعه ...
در دستگاه خدا پارتی بازی وجود ندارد
...، همسرش حضرت خدیجه، مادربزرگ ما بود و دخترش فاطمه زهرا س هم مادر ما. با این حال ما ادعای عصمت نمی کنیم؛ معصومان ما رسول الله و حضرت علی ع و امام حسن و امام حسین و فاطمه س بودند؛ اما بقیه ما، گاه گناه می کند، همان طور که سایر مردم گناه می کنند؛ و گاه کار نیکو بجا می آورد همانند سایر مردم؛ نیکوکار ما دو برابر پاداش دارد و گنهکار ما دوبرابر عذاب می شود، چرا که خداوند متعال می فرماید: ای زنان پیامبر ...
شیوه امام باقر(ع) در مبارزه با انحراف/ از راهنمایی و نصیحت تا افشاگری و روشن گری
سال 5علیه السلام ق. در شهر مدینه چشم به جهان گشود. پدر گرامی اش امام زین العابدین علی بن الحسینعلیهما السلام و مادر عزیزش امّ عبدالله، فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است که امام صادقعلیه السلام در وصف وی فرموده است: کانت صدّیقة لم تدرک فی آل الحسن امرأة مثلها؛[1] او، مظهر راستگویی بود که در میان اهل بیت امام حسنعلیه السلام زنی مانند او نبود. بنابراین، امام باقرعلیه ...
ماجرای جالب یک خواستگاری/گدایی که دخترش را به من نداد!
فلان جای میدان توپخانه گدایی می کند. رفتم و مادر را یافتم. مادر گفت که اختیار دختر دست پدرش است و پدر در فلان جای باغ ملی گدایی می کند. رفتم و پدر را هم یافتم. پدر نگاهی به سر و روی من انداخت. به نظرم بدش نیامد. گفت که اینجا محل مناسبی جهت اینجور صحبت ها نیست. آدرسی داد و گفت که فلان موقع بیا اینجا جهت خواستگاری. آدرس را یافتم. از جمله محلات بالا شهر بود. و چه خانه ای، چه امکاناتی، چشم آدم ...
اگر جنازه ام برگشت، "حاج قاسم" مرا به خاک بسپارد
تیر خورده ام که برایم خیلی لذت بخش بود، سعی می کنم این لذت را حفظ کنم. گفتم: حسین آقا! حاج قاسم خیلی نگران شماست. سعی کن کمتر بروی سوریه! گفت: ببین علی! من آرزوی دنیوی ندارم. دو تا آرزو برایم مانده، اول اینکه با شهادت بروم و دوم اینکه اگر جنازه ام برگشت، حاج قاسم با دست خودش مرا به خاک بسپارد. صحبت که به اینجا رسید، همسرم به همسر حسین آقا گفت: نگران رفتن آقای بادپا به سوریه نیستی؟ گفت: ایشان سال هاست که اشک می ریزد و با التماس ازخداوند شهادت می خواهد، نگرانیم تاثیری ندارد! ولی من هم آرزو دارم که حسین آقا برود و برگردد و دفعه بعد با هم برویم سوریه. ...
کابوس ترور یک مادر جلوی چشمان دخترش +عکس
به گزارش شهدای ایران ،چهارم شهریورماه برای معصومه اسکندری فرزند عشرت اسکندری یادآور حمله منافقین به خانه و شهادت مادر و خواهرش است. خاطره ای که پس از سال ها از گذشت آن هنوز برای دختر زنده است. یکی از روزهای شهریورماه سال 1361 بود که عشرت اسکندری به همراه پسر عمه اش که تنها 18 سال سن داشت و همسر وی که فقط دو ماه از ازدواجشان می گذشت مشغول صرف صبحانه بودند. در خانه محکم کوبیده شد. ...
دلنوشته ای برای شهدا
دانم چه کسی این داستان تکراری را آنقدر برایم تکرار کرد که خوابم برد. آنقدر خوابزده شدم که در بیداری هم انگار خوابم. این را از قدم های بی خودانه ام در می یابم. خوابیده ام؛ عمریست و عده ای را بهانه می کنم برای پوشاندن کوتاهی هایم. و من هرگز نرسیده ام به فهوای عمیق این داستان؛ داستان شهادت : شهادت داستان ماندگاری آنانی است که دانستند دنیا جای ماندن نیست من فقط یادگرفتم که زندگی سراسر آزمون ...