سایر منابع:
سایر خبرها
مقصد این قطار منطقه ایثار بود
...، دیگه خیلی به ما نزدیک شد. رسیدیم به منطقه ای که مثل خاکریز بود. پشت اون خاکریز پناه گرفتیم که فرمان حمله اومد و عملیات آغاز شد و همه از خاکریز دویدیم توی دشت، به سمت دشمن، من امدادگر دسته خودم بودم و هرجا می رفتن، من هم باید می رفتم. باید کنارشون می رفتم تا اگر رزمنده ای تیر خورد، بلافاصله برم سراغش و زخمش رو ببندم. خیلی از رزمنده ها مجروح شدن. تعداد مجروح اونقدر زیاد بود که دو تا ...
دفاع مقدس تکرار صحنه های جان سوز عاشورا بود
اسلام بازپس بگیرد. وی ادامه داد: تیپ 44 قمر بنی هاشم (ع) سخت با دشمن می جنگید چند روزی از عملیات دیگر گذشته بود که در تاریخ 62/12/10 نیروهای عراق پاتک سنگینی را شروع کرد گردان توحید و سلمان در مقابل دشمن ایستادند دو نفر از بچه های رزمنده از بروجن به نام احسان الله راستی و فرهاد راستی در گردان ما بودند، دود و آتش همه جای جزیره را گرفته بود و مقابل دشمن ایستاده بودند، این دو برادر علاقه ...
اوایل جنگ سیم خاردار هم نداشتیم/ تحریم ها جمهوری اسلامی را قدرتمند کرد
نصیبمان شد آیت الله موسوی همدانی نماینده ولی فقیه و امام جمعه وقت را ببینیم و نماز جماعت ظهر و عصر را در چادرکه نمازخانه ادوات بود به امامت این بزرگوار اقامه کنیم و از سخنانشان مستفیض شویم. این رزمنده ادامه داد: پنج روز پس از آن اتفاق یعنی دوشنبه 27 تیر ماه 67 در چادر نمازخانه در حال استراحت بودیم که صدایی از سمت رادیو توجهمان را جلب کرد و اخبار ساعت 14 بود، خبری در حال قرائت بود که برادران ...
روایت رزمنده ابرکوهی از عملیات خرابکارانه منافقین در عملیات والفجر 1
از حرکت مجدداً به میدان مین برخورد کردیم. گردان در حاشیه رودخانه دو ایجی در کانال هایی که وجود داشت به ستون یک نشستیم و منتظر شدیم تا گردان جلوتر از ما وارد عمل شود. پس از اقامه نماز درحالی که آتش سنگینی بر روی بچه ها می بارید، چند نفر از آن ها دل درد و حالت تهوع شدید گرفتند. من چون تصور می کردم این حالت ناشی از ترس مرحله اول است به آنان گفتم که سر جای خود بنشینند؛ چراکه منورهای دشمن مرتب منطقه را ...
چریک دشت ذهاب
گونه ای مجروح شد که قرار بود دست ها و پاهایش را قطع کنند اما به لطف اهلبیت(ع) شفا پیدا کرده است و امروز در این دستگاه به عزاداران حسینی خدمت می کند. این رزمنده خاطره خود را این گونه تعریف می کند و می گوید: زمانی که سرزمین مقدسمان ایران مورد هجوم و اشغال ارتش عراق )صدام( قرار گرفت، جوانی 17 ساله بودم؛ کارگرکابینت سازی در شهر قم؛ برای اینکه خودم را به مرزهای ایران برسانم تا در برابر تجاوز ارتش ...
دفاع یک نفره با توپ 106
عملیات والفجر 8 از شهرک ولی عصر(عج) خرمشهر حرکت نموده و به رودخانه اروند رفتیم. گردان غواصی به پیش افتاد تا معابر و سیم خاردار های حلقوی و خورشیدی را باز کند.سوار قایق ها شده وآماده حمله بودیم. باران شدیدی می بارید. پس از یک ساعت، رمزعملیات با نام مقدس یا زهرا(س)صادر شد و قایق ها یه سمت جزیره ام الرصاص به حرکت در آمدند. اولین تیمی بودیم که به ساحل جزیره رسیدیم. اروند خروشان ...
دانش آموز ایلامی در نبرد با تانک حماسه آفرید
شدند و وضعیت بسیار سخت وبحرانی بود و در فشار سنگین دشمن کسی جرأت نداشت سرش را بیرون بیاورد. تانکها به چند متری خاکریز رسیدن احتمال سقوط خط وجود داشت و دشمن برای نجات سرهنگ جاسم و نیروهای در محاصره تلاش و توان سنگینی گذاشته بود. اینجا بود که نبرد تن با تانک مصداق پیدا کرد اما در عین ناباوری شیر بچه بسیجی از میان خیل عظیم رزمندگان تیپ 114 مستقل امیر المومنین(ع) برخواست و ...
"حاج قاسم میرحسینی" از شکسته شدن خط توسط عراقی ها جلوگیری کرد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ عیسی نکویی رزمنده دفاع مقدس در گفتگو با پایگاه خبری ندای هیرمند ؛ ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس گفت : در سال 1361 در سن کمتر از هفده سالگی توفیق حضور جبهه حق علیه باطل را پیدا کرده ام. وی افزود: در این سال پس طی دوره آموزشی در سپاه وارد منطقه عملیاتی استان خوزستان شدیم که برای اولین بار در قالب گردان امام جعفر صادق (ع) در عملیات والفجر یک حضور پیدا ...
شاهکارهای زرین
توانایی هایش را به رخ کشید که خرازی بعدها و پس از رفتن به جبهه جنوب هم او را از خودش جدا نکرد. نباید هم می کرد، مردی که بارها و بارها در کردستان گره های باز نشدنی جنگ و گریز را با دلاوری ها و زیرکی هایش باز کرده بود غنیمتی به شمار می آمد که نباید از دست می رفت. رزمنده ای که یک تنه، با زیرکی، شهامت، دقت و هدفگیری های بی نقصش، تپه های مهم را از اشغال دشمن خارج کرده بود برای فرمانده به اندازه یک ...
نقش هدایتگری روحانیت در دفاع مقدس مشهود بود
مبلغین دینی و روحانیت ما. اینها کسانی هستند که به درستی در مسجد و مکتب و جلسات قرآن و هیئات مذهبی آرزو می کردند که یک روز صحنة واقعی ای پیش بیاید تا مانند مجاهدین صدر اسلام و رزمندگان نهضت سیدالشهدا(ص) در عرصة جهاد فی سبیل الله قرار بگیرند. روحانی ایثارگری که دیده بان شد از آن زمان بود که ما به حضور برادران روحانی در جبهه های جنگ، به خصوص در روزهای اولیه جنگ، در منطقه سرپل ...
متولد کربلای یک
درک درستی از جنگ، حتی از ایثار و شهادت نداشتم اما برای رسیدن به اسدالله به جبهه رفتم. و خطرناک ترین منطقه عملیاتی در سال های نخستین جنگ را انتخاب کردید، کردستان، بانه. بله، آن روزها فضای کردستان بسیار خطرناک بود و وقتی رزمنده ها می خواستند از سنگرها و اقامتگاه ها خارج شوند، حتما باید بچه های ارتش و سپاه، ستون کشی می کردند تا رزمنده ها کمین نخورند. چند وقت بانه ماندید ...
ناگفته های عملیات رمضان از زبان خط شکنان زنجانی
به گزارش ایثار واحد زنجان به نقل از تسنیم، دوران گل و گلوله و هشت سال دفاع مقدس پر است از رمز و رازها و خاطرات شنیدنی رزمندگان از جنگ و دفاع تا شکست و پیروزی، پای سخن هر کدام از ایثارگران که بنشینی درب جدیدی از شهامت، ایثار، شجاعت و وطن دوستی به رویت باز می شود. موفقیت های عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر هنوز رزمنده ها را راضی نکرده بود. رزمنده ها به دنبال این بودند که نه تنها دشمن ...
فیلم های سینمایی بامدادی این هفته
ها آورده می شود و او می گوید که پیش از دستگیری اطلاعات و اسناد مهمی را در منطقه ای خارج از اردوگاه مخفی کرده که اطلاع از آنها برای نیروهای رزمنده مهم است. فیلم سینمایی "پرواز در شب" به کارگردانی رسول ملاقلی پور هم از دیگر فیلم های تدارک دیده شده برای هفته دفاع مقدس است. این فیلم بامداد پنجشنبه 6 مهر پخش می شود و داستان آن از این قرار است که یک گردان نیروهای ایران در محاصره ...
دیپلماسی عزت ادامه راه دفاع مقدس است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از تهران نیوز ، 37سال گذشته، هنوز شب ها با عجله بلند می شود، فریاد می زند که سنگر را خالی کنید و به پشت خاکریز بروید، دختر بچه اش با ترس به طرف پدر می دود و او را صدا می زند اما گویی پدر در رویایی که زمانی واقعیت داشت زندگی می کند. 37 سال پیش در همین زمان بود که خبر تجاوز عراق به ایران از رسانه ها منتشر شد، دشمن از سمت چپ به خوزستان حمله کرد و ...
مقدمه شکست صدام از ارتش اسلام
عبادالله حنیفه زاده با حمله ارتش بعثی عراق به کشورمان، بسیاری از مناطق مرزی در پنج استان همجوار با عراق به تصرف یا محاصره نیروهای صدام درآمد؛ ازجمله آبادان. دشمن در نظر داشت از سمت شرق رود کارون و شمال بهمنشیر به این شهر حمله نماید که در این صورت آبادان به صورت 330 درجه در محاصره قرار می گرفت. بعثی ها با نصب پل شناور روی رودخانه بهمنشیر قصد نفوذ به منطقه کوی ذوالفقاری را داشتند که در ...
رزمنده کرمانی؛ از جنگ سخت دیروز تا نبرد فرهنگی امروز
بستری در بیمارستان های صحرایی دوباره به جبهه بر می گردد تا اینکه بعد از مدتی تعدادی از رزمنده ها از او می خواهند که به گردان اطلاعات و عملیات لشکر 41 ثارالله بپیوندد. عطار پور اظهار کرد: شهید مرادی و دوستانش از من خواستند که در واحد اطلاعات و عملیات خدمت کنم که من هم موافقت کردم و به آن ها ملحق شدم و چند باری در جریان شناسایی ها مجروح شدم ولی اصلا دوست نداشتم به این دلیل جبهه را ترک کنم ...
شجاعت رزمندگان گردان سیدالشهدا(ع) در مشق خاک بازتاب نیافته است
. بیشترین اشکال کتاب آن است که رزمندگان کتاب آنهایی نبودند که دشمن برای سرشان جایزه تعیین کرده بود. این نویسنده دفاع مقدس تأکید کرد: درباره بچه های گردان سیدالشهدا یا خود شهدا باید زنده شوند، سخن بگویند یا آنها که از گردان سیدالشهدا در میان ما هستند باید از خود بگذرند و حرف بزنند. بچه های این گردان را درست معرفی کنید. همانطور که بودند. یادآور می شود؛ نشست نقد و بررسی مشق خاک از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و نهاد کتابخانه های عمومی خوزستان برگزار شد. ...
ماجرای اسارت در نخستین روز جنگ تحمیلی
مردم نیوز : سید احمد قشمی 10سال سابقه اسارت دارد. او قبل از اسارت عضو شورای فرماندهی استان همدان بود و در سن 21سالگی و در نخستین روز جنگ، در منطقه غرب کشور طی محاصره پاسگاهی در 200متری مرز عراق به اسارت دشمن درآمد. قشمی بعد از آزادی کارشناسی را در همدان و کارشناسی ارشد را در مشهد خواند. بعد از آن هم هفت سال مدیر کل ثبت احوال استان همدان بود، یک سال استان مازندران، هفت سال استان خراسان بزرگ و بعد ...
روایت طنز اتفاقات دوران دفاع مقدس در گردان قاطرچی ها
...> ماجرا از این قرار است که یوسف که مجروح جنگی است، پس از بهبود، دوباره به جبهه اعزام می شود و این بار بنا به صلاحدید فرمانده گردان، مسئولیت نگهداری و آموزش چند قاطر برای حمل آذوقه و مهمات به مناطق صعب العبور در ارتفاعات کردستان برای رزمندگان، به او سپرده می شود. گردان قاطرچی ها کتابی برای نوجوانان است که با روایتی طنز از روزهای جنگ و نوجوانان کم سن و سالی که به جنگ می رفتند، سخن می گوید ...
از فرماندهی در جنگ تا مسافرکشی در خیابان های اهواز
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، یعنی 31 شهریور سال 59. آن روز موشک های عراق پادگان لشکر 92 زرهی، فرودگاه و تاسیسات مهم اهواز زدند." با هر اسلحه ای که در دسترس بود آموزش دیدیم این رزمنده اهوازی ادامه می دهد: "چند ساعت از این حمله موشکی نگذشته بود که رفتیم پایگاه بسیج مسجد خیری در منطقه عامری. آن جا اطلاعات و مشخصات مان را گرفتند و بعد از ظهر برای آموزش به سپاه حمیدیه اعزام ...
خاطرات حجت الاسلام والمسلمین باطنی از دوران اسارت
شد شبه جزیره را دور بزنیم و به گُردان حضرت ابالفضل(ع) متصل شویم و در آن جا کسبِ وظیفه کنیم؛ قبل از این که برویم دو نفر رزمنده را در محلی که بر چهارراه استراتژیک اشراف داشت مأمور کردیم تا آن منطقه را زیر نظر داشته باشند. حجت الاسلام والمسلمین باطنی در ادامه بیان وقایع اسارت افزود: در راه با یک لشکر از عراقی ها مواجه شدیم و قرار شد بنده برای شناسایی ادوات جنگی بروم و گزارشی تهیه کنم ...
بزرگترین افتخاری که جبهه نصیبم کرد حضور در جوار مقام معظم رهبری بود
خدمت در جبهه را تجربه کردم . وی خاطر نشان کرد: در آن زمان دشمن تا نزدیک اهواز پیشروی کرده بود و من توفیق داشتم که آن موقع در اهواز در خدمت رزمندگان باشم و پس از دو ماه به عنوان رابط قرارگاه کربلا و نیروهای عمل کننده معرفی شدم و بعد از آن هر جا که قرار بود عملیاتی انجام شود حاضر بودم . رزمنده دفاع مقدس عنوان کرد: در مدت زمان سه سالی که در جبهه بودم توفیق داشتم در شش عملیات ...
ضرورت انتقال تفکر رزمندگان اسلام به نسل جدید/ جوانان قدرت تحلیل خود را بالا ببرند
سرهنگ بازنشسته سید حسین غضنفری متولد 1334 که از رزمندگان دفاع مقدس و رئیس کانون بازنشستگان آجای استان یزد است در مصاحبه با خبرنگار یزد آوا ، گفت: بنده در زمان جنگ در نیروی هوایی ارتش مشغول بودم،از سال 61 در مقاطع مختلف به جبهه اعزام شدم و بیشتر در اهواز حضور داشتم. وی با اشاره به حضور خود در گردان تاکتیکی افزود: حضور در این گردان برای پشتیبانی بود و برای سیستم های ارتباطی هر کجا که ...
این روایت بوی خون و باروت نمی دهد
نه باروت. در این روایت صحبت از مبارزه با دشمن بعثی نیست بلکه آنچه به میان می آید پیرامون مبارزه با دشمن درون و یعنی غلبه بر دشمن نفس است. راوی، سردار مرتضی حاجی باقری رزمنده کلاه به سر در کنار حاج قاسم سلیمانی اصل ماجرا از این قرار است که؛ یک روز به واحد موتوری لشکر41 رفتم و به مسئولش که آقای اسماعیل کاخ بود، گفتم: یه راننده می خوام شجاع، نترس، نماز شب خون و خلاصه؛ عاشق شهادت ...
محبتش دشمن را هم شرمنده کرده بود
دویدن کرد؛ رگباری پشت سرش خطی کشید اما به او نرسید؛ خود را به گودالی فروانداخت. دو چشم از پشت دوربین کنار رفت؛ چیزی ندید؛ باز دوربین مقابلش قرار گرفت؛ از لبه گودال، او مثل قرقی بیرون جهید و آر پی جی را نیز به همراه کشید؛ پشت تپه خاک ناپیدا شد. تانک های دشمن خاکریزشان را دور زدند و جلو آمدند؛ آتش رو به افول بچه ها، آنها را جدی تر کرده بود، از کنار سنگرهای دیدبانی هجوم تانک های تی 72 مشهود ...
تمام تلاش ضد انقلاب این بود که ارتش منحل شود/ حضرت آقا در جبهه شبانه برای گشت می رفت/ وضعیت جبهه را که ...
است و نباید جنگید. این اعلانی که کردیم واقعا اشتباه بود. س: از مرصاد چه خاطره ای دارید؟ حسنی: در مرصاد از اولین لحظه تا آخرین لحظه در منطقه بودم. س: این که برخی گفتند که ما فضا را باز گذاشتیم که دشمن بیاید و بعد قیچی شان کنیم، درست بود؟ حسنی: نه؛ وضعیت مرصاد این چیزی که تا حالا گفته شده نیست. صدماتی که منافقین به ما زدند، ما نتوانستیم تاکنون نشان دهیم و ...
دفاع مقدس آمیختن جهاد اکبر با معنویت/ رسالت سنگین نسل ها در قبال مجاهدت ها و جانفشانی های شهدا و رزمندگان
تصریح کرد: دانش آموز اول دبیرستان بودم و با توجه به سخنان امام خمینی(ره) و ضرورتی که برای کشورم می دیدم دوست داشتم به جبهه بروم، خانواده ام با وجود اینکه تک پسر بودم مخالفتی نداشتند و این شد که عازم شدم. رزمنده هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه اسفند سال 60 برای نخستین بار در جبهه حضور پیدا کردم، ادامه داد: برای اعزام به جبهه در بسیج ثبت نام کردم، اما لیست بسیج پر شد و تحصن بسیاری از ...
محمد به فدای دست های شکافته ات- کمیل بهشتیان**
خواندند به تاسی از شب عاشورا چراغ ها را خاموش کردند، شاید حکمت خاموش کردن چراغ ها این بود که هر رزمنده ای عذری دارد بدون آنکه دیده شود از گردان خارج شود. ناگهان در میان تاریکی رزمنده ای فریاد زد چراغ ها را روشن کنید می خواهم در روشنایی حرف بزنم... در سکوت مطلق چراغ ها روشن شد و محمد مشایخی فرمانده مهندسی لشکر 41 ثارالله استان کرمان در حالی که به پهنای صورت اشک می ریخت از جایش بلند شد و ...
از درس هایی در محضر حاج آقا ابوترابی تا امیدهایی که جوانه زد
شرایطی دفاع کردیم که مهمات کافی نداشتیم و از این جهت به ما ابلاغ شده بود مقدار مهمات درخواستی در روز باید سهمیه بندی باشد و حتی در منطقه ای که من دیده بانی می کردم، نیروی پیاده نداشتیم. بجدی گزیک ادامه داد: نکته دیگری که ما با آن مواجه بودیم فعال بودن ستوان پنجم دشمن یا همان منافقین بودند که اخبار ما را به عراق اطلاع می دادند و پول دریافت می کردند که این مسئله نیز مشکلاتی را به وجود می آورد ...
حضرت آقا کتابم را خواندند و نقد کردند/ در یک معجره موتورم نصف شد و من زنده ماندم
خاطراتی بود که به نام آلواتان چاپ شد و باز هم خاطرات مشترک من و دو نفر دیگر بود. بعدها همان خاطرات و مطالب جدیدی کنار هم قرار گرفت و شد کتاب مستقلی به نام آتش به اختیار . حجت ایروانی - نفر دوم از سمت راست -آن زمان حجم خاطرات شما زیاد بوده، چطور این خاطرات را گلچین کرده اید؟ خاطرات این کتاب با محوریت شهدا بود و اگر کتاب را بخوانید می بینید که هر خاطره برای یک شهید است تا نامشان ...