سایر منابع:
سایر خبرها
جعفر کذاب کیست؟
رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم و هیچ سؤال از من نکرد؛ در این حال عقید خادم بیرون آمد و به جعفر کذاب خطاب کرد که برادر تو را کفن کرده اند بیا و بر او نماز کن. جعفر برخاست و شیعیان با او همراه شدند. چون به صحن خانه رسیدیم، دیدیم که حضرت امام حسن عسکری (ع) را کفن کرده و بر روی نعش (تابوت) گذاشته اند. پس جعفر پیش ایستاد که بر برادر اطهر خود نماز کند. چون خواست تکبیر بگوید طفلی گندم گون، پیچیده موی و گشاده ...
چگونه ابالمهدی در فقدان آزادی سیاسی و اجتماعی از دین دفاع کرد؟
خود کرد و فرمود: آنچه همراه داری به او بده. غلام صد دینار به من داد. خدای متعال را سپاس گفتم و بازگشتم. حضرت فرمود: می ترسم آن دویست دینار را، در وقتی که بسیار نیازمند آن هستی، از دست بدهی. من سراغ دینارها رفتم و آنها را در جای خود یافتم. جایشان را عوض کردم و طوری پنهان ساختم که هیچ کس مطلع نشود. از این قضیه مدتی گذشت. به دینارها نیازمند شدم. سراغ آنها رفتم چیزی نیافتم و این امر بر من ...
نحوه شکل گیری هسته های مقاومت در ارتش شاهنشاهی/نقش سرهنگ"ظهیر نژاد" در شکست حصر آبادان
به استادی برخورد کردیم به نام سرهنگ حسنعلی فروزان ، که انسانی فرهیخته، خوش فکر و شیفته امام بود ، با او ارتباط برقرار کردیم، و گفتیم ما شاگردان نامجو هستیم و در پادگان ها نفوذ و قدرت داریم.در صورتیکه ژنرال هایزر بخواهد به کمک ارتش دست به کودتا بزند اجازه نخواهیم داد یک نفر از پادگان خارج شود. فروزان گفت طرح شما بسیار رِندانه است، نشسته اید تا انقلاب پیروز شود و بگویید: ما هم بوده ایم ...
نسبت تفکر بسیجی با مفهوم نظم و قانون
...> ظریفیان: با هرانگیزه ای و به هر صورتی که این اتفاق رخ داده باشد. در بیان شما هم این است که این اتفاق رخ داده است. سؤال من از شما این است که: چرا ما تکلیف لباس شخصی ها را مشخص نکردیم و چنین اینهمانی را لغو نکردیم؟ من می گویم در اینجا ما اهمال کردیم. من نیروی دهه اول انقلاب، جبهه و جنگ بودم، اما در عین حال، می خواهم از خودم و تفکر بسیجی و انقلاب دفاع کنم. کوشکی: من می توانم بگویم دستگاه های ...
احمدی نژاد یک نمونه بارز ملی - مذهبی است
نشسته بودیم و هر یک خودمان را معرفی کردیم. نوبت به من رسید گفتم که من دکتر هوشنگ امیراحمدی هستم . ایشان هم گفت: من شما را می شناسم. شما در انتخابات کاندیدا بودید. منم گفتم: بله اما صلاحیتم تائید نشد، که اگر می شد الان من جای شما نشسته بودم که او هم با خنده گفت: آره.. آره و رد شد. بعد از جلسه با من به عنوان آخرین نفر دست داد و گفت که شما چند وقت هست که ایران نیامده اید؟ گفتم: هفت سال. گفت: شما هفت ...
تلفن شهید هنوز هم زنگ می خورد + عکس
.... با عصبانیت گفتم: به من دروغ نگو. فکر می کنی دیونه شدم؟ بخدا صداشو شنیدم. دوستم گفت چرا ناراحت میشی؟ مگه نمیگی صدای موبایلشو شنیدی؟ خوب خودت دوباره زنگ بزن. زنگ زدم اما گفت مشترک مورد نظر خاموش است. چندروز گذشت رسیدیم به 5شنبه دوم . اقوام همسرم اومده بودن منزلمون که با هم بریم سر مزار. حدود 25 نفر بودیم. منم مثل همیشه ساکت و با حال بدی گوشه نشسته بودم . جاریم دقیقا همون جا به دیوار ...
سرکوب گودزیلا
یه جا پیدا می شه که بگه ما اشتباه کردیم . اصلا اشتباه کرده باشیم چه اشکالی داره؟ هیچ کس خطا نکرده؟ همه از شکم مادرشون بزرگ و بی اشتباه بیرون اومدن؟ حرف هم که می زنیم میگن وای این بچه ها چرا اینجوری شدن . اگه به مامان من باشه که دوست هم نباید داشته باشم چون همه چی رو از دوستام یاد می گیرم. هر دو بلند می خندند . این بار توجهم را معطوف به مونا می کنم و می پرسم توقع شما از زندگی چیست؟ چرا همه می ...
دلایل کناره گیری از شورای سیاست گذاری ائمه جمعه
.... خیلی چیزها از ایشان آموختم. نوع برخورد، اداره، نگاه،... مقام معظم رهبری احتیاج به صحبت های ما ندارد ولی ایشان حکیمی به معنای واقعی است. سال اولی که من در این مسئولیت بودم، گزارشاتی خدمت ایشان می دادم و متوجه شدم یک گزارش را روزی برگرداندند و گفتند، گزارش دادید نظر خودتان را ذیل گزارش بنویسید. بدانم نظر شما به عنوان کارشناس چیست. یعنی می خواهد در میدانی که برای مدیر و مسئولی باز کرده است، خود او ...
فراکسیون زنان هنوز موفق به دیدن روحانی نشده است
نیز بخشی از گفت و گوی قانون با سیاوشی است که در ادامه می خوانید. شما فعالیت تان را با دفتر سیاسی و بین الملل وزرات خارجه شروع کردید. چه شد که به وزارت خارجه رفتید؟ من دانش آموخته علوم سیاسی دانشگاه تهران هستم و سال 68 از این دانشگاه فارغ التحصیل شدم. در سال 69 به خاطر علاقه ای که به علوم سیاسی و روابط بین الملل داشتم، وارد دفتر مطالعات وزرات خارجه شدم. آن زمان این گونه نبود که ...
حماسه 5 آذر گرگان به روایت مرحوم آیت الله سیدحبیب الله طاهری گرگانی
کرده و شهید شده است. وی ادامه می دهد: در بیمارستان خواستم که به اورژانس بروم تا هم از مجروحان واقعه عیادت کنیم و هم تعداد شهداء را بدانم اما از مسیر شیبی که مخصوص رفت و آمد برانکاردهای چرخدار بود رفتم و چون پله نداشت دست مرا گرفتند و کمک کردند تا وارد اورژانس شدم. نماینده فقید مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان می کند: با مشاهده این صحنه گویا برخی تصور کرده بودند که لابد ...
گفت وگو با 3 خانواده ای که ارزشمندترین دارایی هایشان را به مردم زلزله زده اهدا کردند
میلیون تومان برنده شدم. بعد هم از نیتم برای اهدای این پول به بچه های بی سرپرست زلزله زده با او گفتم. همسرم هم وقتی صحبت های من را شنید، قبول کرد تا همه این پول را به بچه های بی سرپرست و یتیم این زلزله اهدا کنیم. همسر شما هیچ مخالفتی نکرد؟ اتفاقا خیلی هم استقبال کرد. او وقتی از تصمیم من مطلع شد، بی درنگ موافقت کرد. حتی من را تشویق کرد که زودتر پول را به دست آنها برسانم. همسر من خودش ...
تصاویر: این زنان ورزشکار دنیا را عوض کردند
وقتی از کمپانی باربی با او تماس گرفتند تا عروس با حجاب باربی را از روی او بسازند، گریه اش گرفت: چند شرط اولیه داشتم. این که باربی ام پاهای قدرتمند و بزرگ داشته باشد، مثل خودم خط چشم تیره بکشد و حجاب داشته باشد. گفتم باید همان چیزی را بپوشد که من می پوشم، پیرهن و شلوار و البته حجاب برای من این همان لحظه ای بود که گفتم "آها" تنها کمپانی باربی نیست که پشت سر یک زن مسلمان ورزشکار ...
طیبه سیاوشی شاه عنایتی: فراکسیون امید،در شرایط فعلی یک اقلیت سیاسی منسجم که بسیار تاثیرگذارتر از یک ...
شما فعالیت تان را با دفتر سیاسی و بین الملل وزرات خارجه شروع کردید. چه شد که به وزارت خارجه رفتید؟ من دانش آموخته علوم سیاسی دانشگاه تهران هستم و سال 68 از این دانشگاه فارغ التحصیل شدم. در سال 69 به خاطر علاقه ای که به علوم سیاسی و روابط بین الملل داشتم، وارد دفتر مطالعات وزرات خارجه شدم. آن زمان این گونه نبود که آزمونی برگزار شود و افراد در این دفتر مشغول شوند.من هم به عنوان یک نیروی مطالعاتی به این دفتر و گروه اروپا و آمریکا وارد شدم و کار مطالعاتی انجام می دادم. از سال 69 تا اواخر سال 76 در این دفتر به کار مطالعاتی در حوزه اروپا و آمریکا پرداختم. بعضی اوقات به اقتضای مسائلی که در این حوزه پیش می آمد می نوشتیم و یا سخنرانی می کردیم. در نشریه خاصی می نوشتید؟ دفتر مطالعات یک بولتن داخلی دارد که در آن می نوشتم. علاوه بر آن مجله سیاست خارجی هم بود که با آن نیز همکاری می کردم. در دولت مرحوم آیت ا... هاشمی که خدا رحمت شان کند، ایشان به دنبال سیاست درهای باز بودند. به همین مناسبت سمینارها و همایش های زیادی در حوزه فعالیت من برگزار می شد که در آن ها هم نتیجه مطالعات را ارائه می دادیم. تاچه سالی آنجا بودید؟ تا بهمن سال 76 در آنجا مشغول به فعالیت بودم. در آن زمان به اقتضای شغل همسرم که کارمند رسمی وزارت خارجه بودند به ماموریت خارج کشور رفتیم و چهار سال ایران نبود ...
پنجه در پنجه اتش افروخته از چاه 147 رگ سفید
آورده بود. دیالوگهای خوبی رد و بدل می شد؛ دریایی از تجربه و تخصص، کلی به تکمیل گزارشم کمک کرد. در کل داستان از این قرار بود که یک روز سر ظهر، گاز بالا می زند و آتشش، دو تن از بزرگ مردان شرکت ملی حفاری را پر می دهد به آسمان.بعد از چند ساعت مدیران مناطق نفتخیز به محل حادثه می آیند و ستاد مشترکی را با ریاست مهندس بیژن عالی پور تشکیل می دهند. به سرعت طرحهای Top Kill یا مهار آتش از سطح و Bottom ...
مهراوه شریفی نیا از مصائب دهه شصتی ها می گوید
و خیلی چیزها را بلد بودم و آن زمان که در کارگردانی درس می خواندم، از پنج درس، سه درس را 20 شدم و دوتا درس دیگر را صفر شدم چون اصلا امتحان نداده بودم و آمده بودم دانشگاه موسیقی. البته فقط سال های بالاتر سخت می شد و آن مقطع داشتیم دروس پیش نیاز را یاد می گرفتیم. من قبل از دانشگاه موسیقی فقط پیانو کار می کردم اما در دانشگاه شما یک پکیج موسیقی یاد می گیری؛ سلفژ، آهنگسازی، هارمونی، هم نوازی و خیلی فرق ...
بیانی: یاغی؟ نه؛ استقلال مرا نخواست
پرسپولیس پیوستید. چرا بازیکنی به محبوبیت شما به هواداران استقلال پشت کرد؟ خب، من به کسی پشت نکردم. همه می دانند آن سال چه اتفاقی افتاد و من چرا رفتم. نمی خواهید برای جوان ترها ماجرا را بازگو کنید؟ من در برنامه 90 هم گفتم و فکر می کنم همه می دانند، اما بگذارید بگویم آن سال قانونی بود که بازیکنان استقلال و پرسپولیس اگر به تیم رقیب می پیوستند، نمی توانستند یک سال بازی ...
ماشین را به دیوار می چسباندم و ..! / گفتگو متفاوت با جوان 24 ساله که 8 زن را آزار شیطانی داد +عکس
سیاه تجاوز Rape قرار دارد. از کارش پیش از اینکه بزهکار شود پرسیدم و با همان لحن گفت حدود یک سال پیش در مکانیکی کار می کردم و درآمدم 600 هزار تومان در ماه بود و این درآمد کفاف من را نمی داد زیرا کمک خرج خانه نیز بودم. پس از اینکه محل کارم را ترک کردم دنبال کار گشتم اما پیدا نکردم. هر جا رفتم کارت ملی، شناسنامه و عدم سوسابقه می خواست برای همین نمی توانستم جایی کار کنم زیرا سابقه کیفری هم داشتم ...
جانبازی که با پاهای گچ گرفته اما استوار به استقبال پیروزی انقلاب رفت
... رمضانعلی جعفری از جانبازان حادثه 5آذر57 که در آن زمان جوانی 23 ساله بود درباره چگونگی مجروحیتش می گوید: وقتی که در پی گرامیداشت شهدای 29بهمن مشهد امام دستور دادند در کشور مجلس گرامیداشتی برای آنان برپا شود علمای منطقه ما از جمله حاج آقا نور مفیدی و مرحوم حاج آقا طاهری مردم را به شرکت در این مراسم دعوت کردند. علما از یکی دو روز قبل برنامه ریزی کردند و نیروی انتظامی اعلام موافقت ...
دیدگاه متفاوت شرقی ها نسبت به طراحی و ساخت ویدیو گیم
جدید این شرکت، نه تنها نینتندو، بلکه کل صنعت گیم ژاپن را هم احیا کرده و این نشان می دهد که سرنوشت نینتندو چقدر به سرنوشت دیگر بازی سازان ژاپنی گره خورده. حالا بازی های ژاپنی در حال درخشیدن هستند و بازی هایی چون Nioh ،Nier: Automata و The Legend of Zelda: Breath of the Wild ثابت کرده اند که ژاپنی ها بار دیگر به دوران شکوه شان بازگشته اند. اما اگر شما اهل بازی های ژاپنی باشد، حتما می دانید ...
مرجع تقلیدی که ساواک به طلبه ها پیشنهاد می کرد
...> مطهری یزدی: آن روز کماندوها لباس طلبگی پوشیده بودند و لابه لای جمعیت نشسته بودند. ما که پشت سر آنها نشسته بودیم از طرز مو و حتی سیگار دستشان فهمیدیم اینها طلبه نیستند و در حین مراسم با ایجاد سرو صدا قصد بر هم زدن مراسم شهادت امام صادق را داشتند. تا اینکه مراسم تمام شد. بنده به حجره ام که در نزدیکی مدرسه فیضیه و در دارالشفا بود رفتم و متوجه درگیری در مدرسه شدم. شاهد بودم که کماندوها در حال کتک ...
ایوان نجف عجب صفایی دارد!
قدم زدم. کوفتگی همان جای ناهموار بدجور اذیت می کرد. در تماسی که با علی آقا گرفتم تازه متوجه شدم که قضیه هتل همان شب حل شده است. البته بماند که ظاهرا مسئول هتلل ناراحت بود که چرا بدون اجازه او من راه پله ها را گرفته و بالا رفته بودم! هنوز چند ساعتی وقت برای استراحت مانده بود که تا چشم هایم به هم خورد خوابم برد. تصدقت گردم؛ چه خوب است که تو مثل آن کارمند هتل نیستی که با کوچک ترین نارضایتی ...
کفتار شب های تهران راز جنایاتش را فاش کرد
...> چرا اصلاح نشدی؟ به دلیل کاری که نکرده بودم رفتم زندان، دوستم سرقت کرده بود پای منم گیر افتاد. در تعقیب و گریز پلیسی دوستم تیر خورد و مرد و همه چیز گردن من افتاد. چرا هیچ رفیق درستی نداشتی؟ محله ما این جوری است، در کوچه ما همه آدم ها همینطوری هستند. انتخاب مصرف شیشه دست تو بوده یا نه؟ خمیازه کشید و گفت: بله و پس از چند ثانیه گفت: نه تقصیر ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (464)
نکرده باشند! سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد. ****** 1٫ تعداد محدودی پراید صفر از فروش بلک فرایدی باقی مونده قیمت اصلی 100 میلیون با هفتاد درصد تخفیف فقط 30 میلیون! 2٫ یه سری گلوم چرک کرده بود رفتم یه پنی سیلین زدم بعد که از درمانگاه اومدم بیرون یه سیگار روشن ...
ماجرای نقش برخی نمایندگان در پرونده 3 هزار میلیاردی
نوشتند به آقای جنتی که خوشبختانه رسیدگی شد. ماجرای افشاگری میزان: شما یک جایی گفته بودید که من اگر رد صلاحیت شدم افشاگری می کنم. درست است؟ پورمختار: بله. افرادی بودند. این افراد هم قسم شده بودند و خبر این موضوع به بنده رسید. میزان: این افراد چه کسانی بودند؟ پورمختار: حالا اجازه بدهید چیزی نگویم. میزان: یعنی هم قسم شده بودند تا شما رد صلاحیت شوید ...
درباره یک فساد اقتصادی افشاگری خواهم کرد/ ماجرای نقش برخی نمایندگان در پرونده سه هزار میلیاردی
آنکه کمک کننده باشه به ضرر کشور تمام می شود و ما هم مطیع امر دوستان هستیم. به ادامه بحث برگردیم. جنگ تمام شد و شما با سمت جانشین قرارگاه نجف به تهران برگشتید. در کجا مشغول شدید؟ پورمختار: سال 69 درتهران بودم و به ستاد کل سپاه رفتم و با توجه به اینکه مشغول به خواندن رشته حقوق بودم به معاونت نیروی انسانی اضافه شدم و به عنوان مدیر قوانین و مقررات سپاه مشغول به کار شدم. ...
گیشه و مسائل اقتصادی مهم ترین بخشی که خیلی از اهالی موسیقی به دنبالش هستند / کالای فرهنگی در سبد خرید ...
روز تمرین می کنید؟ اگر روزی فرصت نشود، روز بعد جبران می کنم. یا گاهی که در سفر هستم، مثل همین زمانی که به تازگی برای حضور در نمایشگاه وومکس رفته بودم، بعد از رسیدن به هتل از طریق گوگل مپ توانستم جایی شبیه به جنگل را در نزدیکی آن پیدا کنم و همان لحظه لباس گرم پوشیدم و پیاده به آنجا رفتم و حدود 45 دقیقه تمرین کردم، بیشتر از آن مقدور نبود چون هوا سرد بود و نگران بودم که سرما بخورم. ...
درباره یک فساد اقتصادی افشاگری خواهم کرد / ابک زنجانی با خیلی ها ملاقات کرده است
جا نیاوردند که نهایتاً آقای زمانی بنده را به ایشان معرفی کردند؛ جالب است بگویم آقای لاریجانی بعد از به یاد آوردن بنده با من شوخی هم کردند و گفتند تو هم که دیگه غذا حرام می کنی(خنده) منظورشان این بود که از لحاظ لاغری و جسمی همانی هستی که قبلاً بودی که بنده هم گفتم شما هم کم از بنده ندارید شما هم همینید. البته آقای لاریجانی به خوبی می دانست که بنده در رشته حقوق تحصیل کرده ام. با این وجود دوست داشتم ...
محدثی گرانقدر از دیار طبرستان ؛ محدث نوری
چیزی هم باقی می گذاردند. یک وقت من ملتفت شدم که آن شیخ عرب که من پول به او سپردم، رئیس همین دزدها بوده. با خود گفتم: من عجب کاری کردم، گوسفند را به دست خود به گرگ سپردم. نطقم بسته شد. نفسم به شماره افتاد. نه جرأت مطالبه داشتم و نه امید ردّ نمودن. در میان دریای اندوه غوطه خوردم. در این اثناء دیدم که خود شیخ، مرا صدا زد که بیا امانتت را ببر. رفتم تحویل گرفتم، بی آن که دستی به آن زده باشد. من متحیّر ...
گرکانی نژاد: دستگاه های نظارتی بارها بر تعطیلی سامانه ستاد تاکید کرده بودند
...> وقتی مرکز توسعه تجارت الکترونیکی را تحویل گرفتید چه انتظاری داشتید؟ آیا انتظارتان برآورده شد؟ از یک زاویه ای بله و از یک زاویه ای خیر. وقتی وارد مرکز شدم دیدم سه چهار پروژه خیلی خوب تعریف شده اند و در حال کار کردن هستند و من بااینکه فعال حوزه فناوری اطلاعات بودم تا حالا چیزی از آنها نشنیده بودم. حیف بود که اطلاع رسانی در این زمینه صورت نگرفته بود. از این نظر واقعاً سورپرایز شدم. از یک ...
مریم معصومی: 15 یا 16 سالم بود که عاشق شدم!
استقلالم لذت ببرم. از آن روز به بعد مادرتان اصلا دیگر شما را به مدرسه نبرد و نیاورد؟ - نه اصلا. همیشه خودم می رفتم، خودم هم بر می گشتم ولی الان متوجه شدم که اگر مادرم آن روز این کار را نمی کرد شاید من هم امروز یک تیتیش مامانی بودم که از عهده کارهای خودم بر نمی آمدم. بچه درس خوان بودید؟ - خیلی بچه درس خوان بودم چون از مادرم می ترسیدم و اگر 19 می گرفتم، یک ...