سایر منابع:
سایر خبرها
دستفروشی با فرهنگسازی کوچولو
کلافه می شدم. امروزه به بچه ها یاد می دهند که از دست کسی چیزی نگیرند. اما حواسشان نیست که با ترویج این کار نامهربانی را ترویج می دهند و تک تک این موضوعات مرا ناراحت می کرد. من قصد داشتم اندازه خودم فرهنگسازی کنم. برای همین به شهرهای مختلف رفتم و سعی کردم برای بچه ها کار کنم. با بطری های رها شده مجسمه ساختم مهدی یک فعال محیط زیست هم هست و برای این موضوع زیاد هم سفر می کند و ...
عده ای می خواستند از فوت آیت الله هاشمی سوءاستفاده کنند
...> بله. داستان این طور بود که آقای هاشمی وقتی به قم آمدند- یعنی سال 1327 بود – ابتدا منزل یکی از بستگان اخوان مرعشی ساکن شدند. خانه آنها درست روبروی خانه امام بود، اخوی می گفتند که من بعد از 3-2 سال که فضا را شناخته بودم، امام برای درس که بیرون می رفتند، منتظر می ماندم و دنبال ایشان می رفتم. بعد دو سه روز به خودم جرات دادم و جلو رفتم و از ایشان سوال می کردم و در واقع آغاز آشنایی ایشان با ...
چرا اولین سوپراستار سینمای ایران عاشق نشد!؟
و با تمام آدم هایی که کار کردم دوستشان داشتم. ما سال 69 برای بازی در فیلم عروس 30 هزار تومان پول گرفتم. وی در خصوص کم کاری خود اظهار داشت: خیلی اذیتم می کردند و برخی از روزنامه ها هرچی دوست داشتند می نوشتند و دلگیر شدم. سر کاری بودم با آقای فرح بخش در بهشت پنهان که بعدش باید سر صحنه چهره می رفتم، آقای خاکبازان گفتند باید ایشون ممنوع الکار شود اما نتوانستند که این کار انجام دهند. مدیری ...
هموطنان ارمنی در لباس ایثار و جهاد
ارمنی در دوران هشت سال دفاع مقدس را مادر و خواهرش اینگونه روایت می کنند دیانا مرادی مسیحی: برادرم تنها پسر خانواده و همیشه شاگرد اول بود. چند ماه پیش از شروع جنگ تحمیلی به خدمت سربازی رفت. بعد از 3 ماه دوره آموزشی در شاهرود به لشکر 64 ارومیه منتقل شد. بعد از 8 ماه خدمت همرزمانش با ساده ترین مواد و چوب کبریت برایش کیک آماده کردند تا جشن تولد ش را در سنگر برگزار کنند. زوریک بر اثر اصابت ...
عاشق کتاب های قدیمی ؛ از همدان تا تهران
اندازی که در چند ماه جمع کرده بود، کتاب بفروشد و از آنجایی که اجاره مغازه بالا بوده، مجبور می شود کتاب ها را کنار خیابان بفروشد. خودش می گوید: شهریور سال 57 بود که تصمیم گرفتم کتاب بفروشم، آن موقع ها 16 ساله بودم و هنوز همدان زندگی می کردم، به پیشنهاد یکی از دوستانم شب ها به تهران می آمدیم و از کتابفروشی های عارف، امیرکبیر یا اقبال میدان بهارستان کتاب می خریدیم، بعد شبانه برمی گشتیم همدان. ...
حسین شاه حسینی؛ روزگار بلند سیاستمدار ورزشکار
در کمیته المپیک بودم و بعد رفتم. بعد از این دیگر از او کمتر نامی شنیده می شد. خودش را در باغی که در کرج داشت مشغول کرده بود و با فروش میوه های همان باغ امورش را می گذراند. همان باغی که پایش در ماجرای قهر معروف آیت الله طالقانی به میان کشیده شد: پس از گذشت مدتی از پیروزی انقلاب آقای طالقانی پیغام داد و سراغ جای خلوت و ساکتی را از من گرفت که چند روزی تنها در آنجا بنشیند و با هیچ کس ملاقات ...
تحقیق درباره مرگ جوان ایرانی در تایلند
تحقیقات اولیه به بازپرس جنایی گفت: 12 سال است که کارمند شرکتی خصوصی هستم و رحمان، سه ماه قبل از مسافرت به شرکت ما آمد. قبل از عید هم پیشنهاد سفر را داد. از آنجا که به تازگی خانه خریده بودم وضع مالی خوبی نداشتم، اما رحمان گفت 900 هزار تومان از هزینه سفر را قرض می دهد. اصرار و پیشنهاد رحمان باعث شد قبول کنم و سهراب هم که دوستم بود، با ما همسفر شد. پژمان ادامه داد: در این مدت رحمان با من ...
از کرامات امام جواد به بانوی گلستانی
. اما بعد شنیدم که پرستاران به من گفتند: دخترت شفا گرفته و خوب می شود. بعد از چند روز که خواهرم به هوش آمد، همه دکترها دور و برش را گرفته بودند و منتظر پاسخ سوالشان که چه اتفاقی برای او در آن شب افتاده است. خواهرم در خصوص آن شب گفت: آن شب، متوجه شدم که حضرت امام جواد علیه السلام وارد اتاق ما شد و یک سینی استیل بزرگ در دست دارد و روی این سینی 12 جفت کلیه به ...
بازداشت قاتل پس از 12 سال
با هم داشتیم، در واقع اصلاً اختلافی میان ما وجود نداشت. شب حادثه درحالی که مشکلی برایم پیش آمده بود و ناراحت بودم، به سراغ سلیمان رفتم و گفتم می خواهم با او صحبت کنم. او پیشنهاد داد به محلی خلوت برویم. در آنجا او با من شوخی کرد. همیشه این کار را می کرد، اما آن شب اصلاً حوصله نداشتم. از او خواستم دست از شوخی بردارد، اما توجهی نکرد. من ناگهان به شدت عصبانی شدم و با چاقو دو ضربه به او زدم. وقتی دوستم نقش بر زمین شد، از ترس فرار کردم. به خانه مان رفتم، لباس هایم را عوض کردم و فراری شدم. تحقیقات بیشتر از متهم در جریان است. ...
اعتراف به قتل دوست بعد از 12 سال - حوصله شوخی نداشتم،با دوضربه چاقو او را از پای درآوردم
که معلوم شد نیما فرار کرده و به مکانی نامعلوم گریخته است. این گونه بود که پسر جوان به عنوان مظنون اصلی پرونده قتل شناخته شد و تحت تعقیب قرار گرفت. تلاش ها برای دستگیری متهم هیچ نتیجه ای نداشت و ردپایی از او به دست نیامد تا اینکه چندی قبل درحالی که 12 سال از وقوع قتل می گذشت، کارآگاهان اخباری را درباره نیما شنیدند و بار دیگر برای دستگیری او دست به کار شدند. این بار تلاش ها ...
رفیق دوست : ایرادی به نامه بدون سلام آیت الله هاشمی وارد نمی دانم /کسی نمی تواند جایگزین هاشمی شود/هیچ ...
دارد وظیفه خودش می دانست که سکوت کند. هیچ گاه در مقابل آقا ایستادگی نکرد. من شنیدم در همان روز و پیش از رحلت آیت ا... هاشمی، عده ای از ایشان درمورد رهبری سوال کردند و آقای هاشمی چنین پاسخ داده بود که حضرت آیت ا... خامنه ای دررهبری بدیل ندارند. صدها بار با همه و 5 بار به خود من این جمله را گفتند و حتی برای این موضوع شواهدی ذکر می کرد. آنهایی که بعد 88 می خواستند آقای هاشمی را حذف کنند از آقا جلوتر ...
افسانه ای به نام نیما یوشیج
را در این مجله به چاپ برساند. سال هایی که اوج شکفتگی و خلاقیت شعر نیماست. دهه 20 آغاز می شود؛ دهه ای که آغازش، شروع بیچارگی همه ایران است. سال های شروع جنگ جهانی دوم و رنج ها و گرسنگی های ملت ایران. جراید نیز از این بدبختی ها کنار نیستند. مجله موسیقی نیز مانند بسیاری از مجلات و نشریات تعطیل می شوند تا بهانه ای باشد برای بیکاری چند باره نیما یوشیج. اپیزود پنجم؛ همهمه در خانه ...
دزدها به بهشت نمی روند
هزار ، علی را چند تکه کرد و من هنوز پس از 31 سال، کابوس کیسه ای را می بینم که اعضای بدنش را داخل آن قرار دادم . اختلاس های میلیاردی : کاش همان سال 66 زمانی که از ارتفاعات گولان پایین می آمدم تا سر جلسه کنکور بنشینم ، همان گلوله توپی که موجش تویوتا حامل ما را واژگون کرده بود، درست می خورد زیر پای ما تا گذرم به دانشگاه فردوسی مشهد نمی افتاد، تا با رحمانی فضلی آشنا نمی شدم تا ...
محمد فیلی: برخی از مسئولان تلاش کردن مانع از پخش سریال روزی روزگاری شوند/ آتش تقی پور: چرا باید فردی چون ...
. این کارگردان ادامه داد: بعدها که در مدرسه عالی تلویزیون قبول شدم، با خود عهد کردم که فیلمی را درمورد آن بیابان بسازم، البته درمورد مجموعه تلویزیونی روزی روزگاری باید به این نکته اشاره کنم که همه چیز دست به دست هم داد تا این سریال به اثر ویژه ای تبدیل شود. قرار نبود ژاله علو و مرحوم شکیبایی در اثر حضور داشته باشند احمدجو سپس به روند انتخاب بازیگران این مجموعه تلویزیونی اشاره ...
فیلم رشته خیال ؛ جست وجوی عشق در اعماق وحشت
آن روز هم رفتم، روز بعد و روزهای بعدترش هم همین طور. البته روز اول به شدت استرس داشتم. ولی خیلی زود با هم ارتباط برقرار کردیم و رابطه عمیقی بین ما ایجاد شد. چه مدت برای ساخت این قصه صبر کردید؟ آیا ایده فیلم را از خیلی پیش در ذهن داشتید؟ نه، اتفاقا ایده تازه ای است. همین یکی دو سال پیش بود که به فکر ساختن چنین چیزی افتادم. بعضی از فیلم های قبلی ام البته این طور نبودند و مدت ...
وصیت نامه شهید فریدون دلفی
...> مزار:صالح آباد در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است: اینجانب در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشودم و پس از اینکه به سن بلوغ رسیدم به علت گرفتاری خانواده موفق به رفتن به مدرسه نشدم و برای رفاه حال خانواده مشغول به کار شدن تا اینکه به خدمت سربازی رفتم و دوران آموزشی در پادگان شهرضا به اتمام رساندم به چزابه منتقل شدم و اکنون 23 ماه و هفت روز است که در خدمت سربازی مشغول هستم.. امیدوارم بتوانم با تمام وجود از شرافت وطنم دفاع کنم. پدر و مادرم رزمندگان را دعا کنید و در سوگ من اشک نریزید و جامه سیاه نپوشید، راهم که خط سرخ شهادت است را به پایان برسانید. انتهای پیام/ ...
گزارشی از زندگی دخترانی که ملزم به عملیات انتحاری می گردیدند
از دختر 12 ساله ای که در کنارش ایستاده و کمربند انتحاری به کمرش بسته شده بود، سؤال کرد: تو با کمربند خودت چه کار می کنی؟ او از دختر 12 ساله ای که در کنارش ایستاده و کمربند انتحاری به کمرش بسته شده بود، سؤال کرد: تو با کمربند خودت چه کار می کنی؟ دخترک 12 ساله با نا امیدی جواب داده بود: می خواهم خودم را منفجر کنم. همه این چیزها بسرعت اتفاق افتاده بود. حدیثه، پس از آن که سال گذشته از طریق ...
قصاص، فرجام قتل در هواخوری
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گرو ، بیست و دوم آبان ماه سال94 ، مأموران پلیس تهران از قتل مرد 27 ساله ای به نام افشین در یکی از پارک های حوالی بزرگراه حکیم باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می داد مقتول در جریان درگیری بر اثر ضربه چاقو به قتل رسیده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی در حالیکه تحقیقات در این زمینه آغاز شده بود، چند روز بعد از حادثه مرد 31 ساله ای به نام محمد به اداره پلیس رفت و ...
مردی که دوستش را به قتل رسانده بود پس از 12 سال دستگیر شد
.... شب حادثه درحالی که مشکلی برایم پیش آمده بود و ناراحت بودم، به سراغ سلیمان رفتم و گفتم می خواهم با او صحبت کنم. او پیشنهاد داد به محلی خلوت برویم. در آنجا او با من شوخی بد کرد. همیشه این کار را می کرد، اما آن شب اصلاً حوصله نداشتم. از او خواستم دست از شوخی بردارد، اما توجهی نکرد. من ناگهان به شدت عصبانی شدم و با چاقو دو ضربه به او زدم. وقتی دوستم نقش بر زمین شد، از ترس فرار کردم. به خانه مان رفتم، لباس هایم را عوض کردم و فراری شدم. تحقیقات بیشتر از متهم در جریان است. منبع: رکنا انتهای پیام/* ا/ ...
واقعه ی هنرمند شدن صمد آقا/ در انتخاب آثار کلاه سرم نمی رود
مهاجرت کرد، پدر خانواده ما گردید و از استعدادها و خلاقیت های شخصی خودش چشم پوشی کرد تا بتواند به همه بچه ها برای تحصیل و ابزارها زندگی رسیدگی کند. من در کنار همه این کارها، اواخر دهه 40 در نشریه دیواری مدرسه فعالیت داشتم و چون خط خوبی داشتم، خطاط آن نشریه بودم. اتفاقاً عکسش را هم چند روز قبل لابلای عکس های آرشیوی نگاه کردم. در استان اول گردیدیم و در یک اردوی فرهنگی- تربیتی ما را به رامسر ...
بزرگ ترین اشتباهم این بود که چاقو در جیبم داشتم
وقتی بازداشت شدم 21 سال داشتم. چقدر درس خوانده ای؟ دیپلم دارم. شغلت چه بود؟ من همراه خانواده ام در خوزستان زندگی می کردم. آنجا در یک مغازه فروش ظرف های یکبار مصرف کار می کردم و زندگی بدی نداشتم. سابقه داری؟ نه حتی یک بار هم به کلانتری نرفته بودم. چرا به تهران آمدی؟ خواهرم سال ها پیش ازدواج کرد و به تهران ...
پرونده جنجالی ستایش با اعدام قاتل بسته شد
. بعد هم مانع بیرون رفتنش شدم. لحظاتی بعد شنیدم که مادرش در کوچه به دنبالش می گردد. از ترس آبروریزی او را به آشپزخانه بردم و به قتل رساندم و جسدش را داخل یک کارتن پنهان کردم. فردای آن روز به مدرسه رفتم و ماجرا را با همکلاسی ام در میان گذاشتم. او پیشنهاد داد برای از بین بردن جسد از اسید استفاده کنم. به خانه آمدم و اسیدی که تهیه کرده بودم را روی جنازه ریختم. برای از بین بردن بوی اسید، الکل صنعتی و ...
ماجرای ازدواج سبز زوج دهه هفتادی /عکس
آنها هشتم آذر امسال زیر سقف یک مسجد، جایی در شهر نفتی مسجد سلیمان، لباس عروس و دامادی پوشیدند و ازدواجشان را جشن گرفتند. عصر همان روز هم رویای دومشان را واقعی کردند وقتی با لباس های اتوکشیده و آهارخورده، با دست چاله ای کندند، نهالی کوچک را توی چاله گذاشتند، دورش خاک ریختند و درخت کاشتند. از آن روز به بعد اسم ازدواجشان را گذاشته اند ازدواج درختی؛ ازدواجی که عکس هایش در اینترنت تا به حال بارها دیده شده است. ...
چپ ها سعی داشتند انقلاب را مصادره کنند
خواستند بروم و به آنها بپیوندم. همراه یکی از دانشگاهیان به آنجا رفتم. در مقابل دانشکده مأموران مسلح مانع ورود افراد به دانشکده می شدند و همه جا را به شدت کنترل می کردند، بنابراین خود را به کوچه پشتی رساندیم و از در فرعی وارد دانشگاه شدیم و به جمع متحصنین پیوستیم. دانشگاهیان از ورودم به جمع خود بسیار خوشحال شدند. به درخواست آنها برایشان صحبت کردم و تا نیمه های شب در جمع آنان بودم. فردا صبح هنوز هوا ...
چه کسانی مقصر گرانی و مشکلات اقتصادی هستند؟
از انقلاب اسلامی نیست، گفت: تنها در یک قلم طبق آمار 70 درصد مردم ایران در زمان رژیم پهلوی در روستاها که در آن زمان روستا جایی بود که برق، مخابرات، مدرسه و مرکز بهداشت نداشت، غالبا حتی راه ماشین رو نداشت و خانه ها خشت و گِل بود و حتی یک تیرآهن آنجا نبود زندگی کرده و بسیاری دیگر نیز در حلبی آبادهای اطراف شهرهای بزرگ زندگی می کردند. وی ادامه داد: شاه ملعون که کاخ های بسیاری در ایران و ...
هشت سال جنگ، هشت شب هم نجف آباد نبود...!
گوید در همین خانه بوده که خبر شهادت حاج احمد را می شنود و بلافاصله خودش را به تهران می رساند تا شاید بتواند ماجرا را باور کند. او حالا که به قصه پرواز برادرش رسیده، انگار خاطره ها جور دیگری جانش را نشانه می گیرند. با اینکه مشخص نیست آب گلویش را قورت می دهد یا بغضش را... اما با چشم هایش می رود به دورترها، به سال هایی که زود گذشت. حاج احمد از اول متفاوت بود یا متفاوت شد؟ حاج احمد ...
قیمه ها را در کوره بپزید
و سفره ای پر وپیمان را در زمانی کوتاه تدارک ببینیم. سامی 14 گزینه ای به نام SLIM FRY دارد که به کمک آن سیب زمینی های قیمه با کمترین روغن، سرخ شد و همسر دخترخاله که بیماری قلبی داشت، به قول خودش پس از چند سال سیب زمینی هایی سرخ شده و خوشمزه ای را خورد. دختر خاله چند روز بعد طی تماس تلفنی ضمن اینکه از سلامتی خود خبر داد از من دستور پخت قیمه در مایکروفر را می خواست. مواد لازم ...
از تحصیل در قم تا آخرین اذان در حج
. این بود که مداحان قم نزد شیخ کریم شکایت کرده بودند که با آمدن رحیم، ما از کار افتاده ایم!" رحیم به درس خارج فقه و اصول هم رسید. او ظهرها در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) اذان می گفت. چند سال بعد یعنی در سال 1329، شیخ عبدالکریم جان به جان آفرین تسلیم کرد و رحیم در سن 25 سالگی به تهران بازگشت تا جای خالی پدر را در مسجد امام و در رادیو پُر کند. جعفر، فرزند ...
جانفشانی لب مرز / شهادت 5 مامور در درگیری با قاچاقچیان + عکس
خدمت سربازی اش جان باخته است. او آرزوها و برنامه های زیادی داشت که بعد از دوران سربازی می خواست انجام بدهد. در تمام آن پنج روز در کنارش بودم. حالش خیلی بد نبود. خودم هم نمی دانم چرا در راه برگشت تا این اندازه حالش بد شد. اما با خودم فکر می کنم که حتما تقدیر الهی بود که او به درجه شهادت رسیده است. شهادت سه مامور مبارزه با مواد مخدر Drugs در خاش در سومین حادثه، سه نیروی مبارزه با مواد ...
قاتل ستایش اعدام شد
مدرسه بودم، از طریق شبکه های مجازی چند فیلم غیراخلاقی دیدم و وقتی از مدرسه بیرون آمدم، از فردی که همیشه از او مشروب می خریدم در پاکت ساندیس یک مشروب خریدم و آن را خوردم. بعد از آن دیگر یادم نیست چه کردم. ستایش را به خانه بردم و به قتل رساندم. هرچند امیرحسین به صراحت اعتراف نکرد که ستایش را مورد آزار جنسی قرار داده است، اما آثار باقی مانده روی جسد و وضعیت آن این مسئله را تأیید می کرد. با تکمیل ...