سایر منابع:
سایر خبرها
رکورد حسینی حالاحالاها نمی شکند
جایی که نشسته بودم فکر می کردم اتفاقی رخ نداده ولی وقتی بالای سر حسینی رسیدم متوجه شدم که گیج گیج است. خون بینی اش این طرف و آن طرف ریخته و دکتر در حال گذاشتن پانسمان درون بینی اش بود. او حتی سه دقیقه بعد از درمان اولیه خواست بلند شود که گیج خورد و افتاد... *... چرا در همان دقایق رحمتی نمی خواست گرم کند؟ این برای روحیه دادن به حسینی بود یا به عمد این کار را کرد؟ نه! اصلاً این ...
شورای امنیت ملی شاه چگونه در باره سرکوب بحث می کرد؟بختیار: کسی می بَرد که یک ربع بیشتر استقامت کند
– البته استثنا هم هست. میرفندرسکی – فکر نمی کنید یکی دوتا تعویض چشمگیر یک عده ای را خاموش کند؟ چون من اطلاع دارم که رده های سرگرد و سروان شما همه راضی نیستند همه از همه راضی نیستند چون بعضی اشخاص هستند که در ارتش برده اند و خورده اند قربان، بعد این ها را باز آورده اند گذاشته اند سر یک پستهای حساس. قره باغی – این را بفرمایید ما بفهمیم چی هست، بنده در ظرف 24 ساعت به شما اطمینان می ...
بهنوش طباطبایی بازیگر محبوب ایرانی ! + عکس ها
هند و نقش کتی شاید یک استنثا در کارنامه تان باشد. ازآن تجربه برای ما بگویید. سریال سال 82 تولید شد و سومین سریالی بود که از من پخش می شد. هر چند نخستین کاری بود که به واسطه آن مردم دیگر من را بعنوان یک بازیگر شناختند و ازآن به بعد مسیر حرفه ای من را دنبال کردند. سریال مسافری از هند برای همه ی بازیگرانش به لحاظ شهرت و ستاره سازی اتفاقی را رقم زد که تا آن زمان در مدیوم ...
محاکمه پسری که در اتوبان به یک دختر تعرض کرد!
...، هل داد. شوکه شده بودم و می خواستم از جوی آب بیرون بیایم که پسر جوان خودش به داخل جوی آب آمد. در آن جا او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد از آن هم گوشی موبایل و طلایم را سرقت کرد و متواری شد. با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش برای شناسایی و دستگیری پسر جوان آغاز شد. درحالی که ماموران به دنبال ردی از این پسر بودند، بعد از گذشت سه روز، پدر شاکی بار دیگر ...
دوران آزادگی یک کارخانه انسان سازی بود
یک ماه و نیم در مرکز آموزش توپخانه اصفهان بودم و کد پدافند دیدم. بعد از کد دیدن به هوابرد شیراز رفتم و یک ماه پادگان بودم و بعد به جبهه اعزام شدم. حدود یک سال در جبهه حضور داشتم و در آخر عملیات بدر به اسارت دشمن درآمدم. وضعیت شهر در آن روزهای ابتدایی جنگ به چه شکل بود و آیا احتمال وقوع جنگ را می دادید؟ پیش از شروع رسمی جنگ در اهواز خبری نبود ولی دشمن در خرمشهر،سوسنگرد و هویزه شیطنت ...
سالار عقیلی: افتخار می کنم با تنها جهان پهلوان دنیا هموطنم
، همان لحظه شد بم و روی سرم فرو ریخت. در مورد این حوادث احتمالا آدم ها اول کمی گیج می شوند. باورش سخت است زلزله آمده و این همه کودک و زن و مرد رفتند زیر آوار! به یاد کارهایی افتادم که قبلا خوانده بودم با این مطلع: یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد/ به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد/ دل به امید صدایی که مگر در تو رسد/ ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد. خیلی طول نکشید که قطعه ای با صدایی ...
تحلیل محمدرضا تاجیک از ناآرامی های اخیر؛ امروز فاش می گویم/این نتیجه گفتمان خشونت در گذشته بود
، مطلبی با عنوان شورش موقعیت نوشته بودم که برداشت های مختلفی هم از آن صورت گرفت. در آن مطلب گفته بودم که گاهی موقعیت، شورش می کند. موقعیت، کنشی جمعی را در یک لحظه خاص تاریخی طلب می کند؛ حالا وقتشه! نه اینکه این علل و عواملی که باعث رخ دادن این پدیده شدند، قبلا وجود نداشتند. بلکه وقتش نبوده، روزنه ای باز نشده بوده است؛ جرقه ای زده نشده و این سطح از آمادگی و همبستگی، عصبانیت و تنفر، وجود داشته اما ...
محسن جوانشیر از محافظان آقای هاشمی: از تملق و چاپلوسی بیزار بود
مسئول مربوطه چند نفر از جمله اینجانب را احضار و به واحد حفاظت سپاه منتقل کردند. از سال 68 که ایشان رئیس جمهور شدند، بنده به تیم ایشان ملحق شدم. اطرافیان وقتی متوجه می شدند که در تیم ایشان فعالیت دارید چه مطالبی را می گفتند؟ فرد مسنی در اقوام داشتیم که از من می خواست ضمن انجام وظیفه حفاظتی از منش و رفتار ایشان الگو بگیریم و مطلب یاد بگیریم. البته ایشان رفتارهایی از خودشان ...
از لحظات خطر و ترور تا تذکرات آیت الله هاشمی به تیم حفاظت (1)
لحظه بعد انفجار رخ داد. پاسدار محافظ سنگر سراسیمه به داخل سنگر رفت و خبر داد که توپخانه دشمن فعال شده است. فرماندهان برای خاطر حفظ جان حاج آقا خواستند جلسه را خاتمه بدهند که ایشان اجازه ندادند و گفتند نگران نباشید گلوله سرگردان آمده و اگر ادامه پیدا کرد تدبیری می اندیشیم. اتفاقا همین طور شد دیگر گلوله ای نیامد و جلسه ادامه پیدا کرد. شما روز رحلت همراه ایشان بودید؟ روز آخر ...
خوش خبر باشید!
...، به ایستادگی و حرکت و تلاش و پویایی واداشته و امید به آینده ای سبز و سراسر شوق و اشتیاق را وعده داده است؟ آینده ای که می تواند نزدیک باشد، چرا که رهبری قیام، زنده است و هر لحظه پا در رکاب. ملت ما در طول تاریخ همواره مورد ستم و تعدی بیگانگان قرار گرفته اما آنچه موجب بقای کشور و هضم متخاصمین و متجاوزین شده، روشنگری همراه با امیدواری و نوید به آینده بهتر بود که نخبگان جامعه به ویژه ...
نامه محسن مخملباف به تاج زاده
المللی باعث شد نیمی از افغانستان از دست طالبان آزاد شود، چرا نتیجه می گیرید که چون همه ی افغانستان امروز از دست طالبان آزاد نیست، پس آن آزاد شدن از اصل بی فایده بوده است! مگر برای نجات افغانستان از دست طالبان، راه دیگری هم در آن زمان موجود بود؟ اگر موجود بود، چرا حکومت ایران و دولت اصلاحات با آن حمله همراه شدند؟! و چرا آن زمان اصلاح طلبان نه تنها لب به اعتراض نگشودند که در تعیین دولت بعد از حمله در ...
نفتکش مثل یک بمب شناور است
انجام دهند؟ همه چیز بستگی به شرایط، زمان و مکان وقوع حادثه دارد، اما شکی در این نیست که بهترین و امن ترین مکان در چنین حوادثی داخل خود کشتی است. هر چند همه کشتی های تانکر و نفتکش یک یا دو قایق نجات و 6 life raft (یک نوع قایق نجات بادی) دارند. با این حال، این تجهیزات نیازمند فرصت داشتن برای استفاده است. مثلا در حادثه کشتی سانچی که در یک تا دو دقیقه انفجار و آتش سوزی رخ داد، خدمه کشتی فرصت ...
عمه شوکت و قرعه کشی بانک!
...! همش تقصیر من بود... نزدیک شدم و بعد از سلام احوالپرسی گفتم: عمه کجا بودی؟! چرا ناراحتی؟! او در حالی که به نظر می رسید از زمین و زمان طلبکار است گفت: بذار تو حال خودم باشم! دیدی زن بیچاره رو به کشتن دادم عمه؟! وای بر من... یه بچه بی تربیت هم توی تاکسی دیگه قوز بالا قوز بود عمه! من که از درهم برهمی صحبتهای عمه شوکت گیج شده بودم پرسیدم: عمه جان چی شده مگه ...
جواد و 3 خواهر شهیدش در بهشت منتظر مادر هستند
. به خانه ما آمد. همان لحظه صدای در آمد. رفتم در را باز کردم. جاری من پشت در بود. تعجب کردم. چون هیچ وقت به یکباره نمی آمد. خلاصه گفت زهرا فهمیدی جواد به سوریه رفته است. به برادرش سپرده بود مواظب بچه ها باشد. هیچ وقت آن حالی را که آن لحظه داشتم یادم نمی رود. خیلی سخت بود. مدام گریه می کردم. تو حال خودم نبودم. بعد از رفتن با شما تماس نداشتند؟ 22 روز در پادگان بود. در این مدت حتی یک تماس ...
شهیدی که پهپاد را به سوریه برد / پناهی: هدفم از نوشتن کتاب سربازی حضرت زینب (س) بود
سوریه خواهان این مأموریت بودند اما او در حلب ایستاد تا فرماندهان را اغنا کند. متقاعدشان کرد و بعد دیدیم که چه برکاتی هم داشت. مأموریت این پرنده به برکت وجود آقا کمال که تا آن زمان ناشناخته بود شناخته شد، جا افتاد و از آن به درستی استفاده شد. به گفته این هم رزم شهید شیرخانی کمال یک انسان وارسته به تمام معنا بود. هرگز در این چند سال دوستانش از دست یا زبان او ناراحت نشدند و در عین اینکه در ...
کارگردان روزی روزگاری : معلمم نگذاشت افسر شاه شوم
و بعد بتوانم مثل پدر در سنین مثلاً چهارده، پانزده سالگی کار کنم که بخشی از آن کارها همان چیزهایی است که دیدید در سریال. به هر حال من کمک حال بودم و عشق داشتم که برویم و اسم آن برای من کار نبود، تفریح بود چون در صحرا بودیم. به هر حال تفریح سختی است. ولی برای من بسیار دلنشین بود و حتی بقیه یک مقدار هم متعجب بودند از این که صحرا چه لطفی دارد که تو این قدر دلبسته آن هستی. بعدها ...
جِم قلعه برده هاست
. اخباری که من داشتم این بود که حدود 13 هزار درخواست استخدام داشتند. از داخل کشور؟ بله! و این یک فاجعه بود که به دلیل فشار شدید مالی روی هنرمندان، دست به چنین اقدامی زدند. باز جالب است بدانید که بعد از جذب افراد مورد نیاز، باز هم مدیران جم حتی به هنرمندان درجه یک مملکت هم زنگ زدند. کریمیان به تک تک آنها زنگ می زد. من در گفت وگویی که با ستارگان سینمای ایران داشتم این افراد اذعان کردند ...
نگاهی به مصائب بچه های طلاق
جا تو خونه برای من و خواهرم منطقه امن نبوده . بابام هشت سال جدا از ما زندگی کرد. دوباره برگشت پیشمون و همون وضعیت دعوا و تشنج دوباره تکرار شد تا بابا با یه خانومی ازدواج کرد و اوضاع به مراتب بدتر شد . من توی این بازه زمانی تحقیر شدم به عنوان دختر یک مرد دوزنه؛ وقتی 19 ساله بودم مامان و بابا رسما طلاق گرفتن، به شدت ترسیده بودن و حال بدشون رو کاملا به ما منتقل می کردن . مامانم همیشه از اینکه من بهش ...
رئیس جمهوری مسئول یا منتقد؟ / از چین تا آمریکا شبکه های اجتماعی در هیچ کشوری رها نیستند / فراخوان گفت ...
دیگر مرگ نبود و نقبی به زندگی می زد. بررسی 15 هزار پرونده قاچاقچیان و حاملان موادمخدر برای نجات از اعدام خبر مسرت بخشی برای خانواده های آنها و البته فعالان حقوق بشری در ایران است. حال این طرح در سربالایی دیگری افتاده و آن تعیین حکم جایگزین برای این افراد است. ابتدا سخن از حبس های طولانی مدت و جریمه های مالی سنگین بود، اما اخیرا حرف هایی نیز از ایجاد اردوگاه های موقت برای اسکان و استقرار این افراد ...
همه آنچه در برنامه نود گذشت/سختی های زندگی حسین حسینی
که از پرسپولیس از روی نقطه پنالتی خورد گفت: فرشید اسماعیلی و یکی دیگر از بچه های تیم گفتند علیپور بازی قبلی پنالتی را به سمت چپ زده واین بار هم به سمت چپ تو می زند. یک ماه بعد از بازی هم با علیپور صحبت کردم که گفت میخواستم به سمت چپ بزنم اما در لحظه آخر تصمیمم را عوض کردم و سمت راست زدم و گل شد. پنالتی گرفتن شانسی است و باید روی این مهارت هم در ادامه کار کنم. گلر جوان استقلال درباره امیدواری ...
پرسپولیس 2 برابر استقلال پول و خانه می داد
تیم برق شیراز و در هشت سالگی کارم را شروع کردم؛ تا 12 سالگی هافبک راست بودم، یک بار دروازه بان تیم ما نیامد و من گلر شدم که چند توپ با دست مخالف درآوردم؛ آن موقع آقای سیروس راستی گفت من دروازه بان شوم بهتر است که این اتفاق افتاد. دروازه بان استقلال اضافه کرد: وقتی در جوانان برق شیراز بودم، یکی از دوستانم زنگ زد و گفت تست تیم ملی در شیراز است که من نرفتم و گفتم پارتی بازی است، اما رفتم و ...
مراسم گرامیداشت سردار باقری برگزار شد
. آقای محسن رضایی نیز قبول کرد. پس از آن به من و آقای مجید بقایی گفت که به چنانه که محل اقامت مان بود برویم. خودش در اهواز کاری داشت که باید انجام می داد. صبح روز بعد به دیدار ما آمد و به منطقه مورد نظر رفتیم. در طول مسیر یادم می آید که شهید بقایی در حال حفظ سوره والفجر بود اما آیات پایانی آن را نمی توانست به خاطر بسپارد. موضوع را به شهید باقری گفت. در نهایت شهید باقری اشک در چشمانش جمع شد ...
سردار غیب پرور: انقلاب اسلامی شریان حیات همه ی مسلمانان جهان است
دشمنان انقلاب اسلامی از مردم سیستان و بلوچستان بارها شکست خورده اند به دنبال ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی هستند بنابراین امروز بیش از گذشته به وفاق و وحدت نیازمند هستیم. وی افزود: دشمن سه راهبرد انشاق قومی، مذهبی و وحشت را در دستور کار خودش قرار داده است. فرمانده سپاه سلمان سیستان و بلوچستان گفت: هوشمندی و پیروی از آرمان های انقلاب اسلامی می تواند تمام توطئه های دشمنان را نقش بر آب ...
هروقت دعا کردی، فقط دعای شهادت
یگان بودم. روزی شهید محمدزاده مراجعه کرد که ماشین نداریم جهت شناسایی مجدد به منطقه برویم. ما با هم در منطقه قرارگاه طبق مقررات جنگی تدارکات و موتوری آن منطقه مستقر بودیم و لازم بود از منطقه شناخت داشته باشم تا در عملیات جهت سوخت رسانی و آبرسانی و موادغذایی، خودمان را آماده کنیم. پیشنهاد کردم اگر ممکن است با هم برویم و در شناسایی منطقه بنده را یاری کنید که قبول کرد. به طرف موقعیت حرکت کردیم. تردد ...
روحانی امنیتی ترین رئیس جمهور 40 سال گذشته/ رسانه های دولت در حال عادی سازی مذاکرات موشکی هستند/ درصورت ...
گرفته است وزیر خارجه آلمان می گوید ما ظریف را برای آنچه که در تهران پیش آمده فراخواندیم، این درحالی است وزارت خارجه این موضوع را تکذیب کردند و می گویید ظریف برای برجام رفته است. برجام که نقض شده ، تو باید او را فراخوان کنی و تشر بزنی و نه اینکه منتظر بشوی او فراخوان کند. سیاست توأم با تواضع برابر دشمن این است. ایران ابدا مذاکره در مورد موشکی را نمی پذیرد آن جایی که ...
در برنامه نود دیشب چه گذشت؟
دنبال من بود و زیاد زنگ می زدند که دو، سه برابر ملوان پول می دادند؛ بنده به خواسته مدیر عامل تراکتور به تبریز رفتم و قرارداد را بستم، اما بعد از یک هفته گفتند تو را نمی خواهیم؛ گفتم قراردادم را بدهید که جدا شوم و پس از این اتفاق به ملوان رفتم دو سال در خدمت مردم انزلی بودم. حسینی اضافه کرد: خوشحالم این سختی ها را در استقلال تحمل کردم تا در دروازه تیمی بایستم که برای آن روزهای دشواری پشت ...
خاطرات نوجوانی که لباس رزم به تنش زار می زد + عکس
.... سنگ یا کلوخ بزرگی از دیوارهٔ کانال بیرون زده بود. دست به برآمدگی دیواره گرفتم و گفتم: خدایا خواهش می کنم نذار تو این حالت بمیرم! با کمک گرفتن از آن برآمدگی، سر پا ایستادم. از اینکه توانستم بلند شوم خوشحال شدم. دست به دیوار کانال گرفته، جلو رفتم. گلولهٔ توپ داخل کانال خورده، زمین را گود انداخته بود. زخمی های اطراف گودی شهید شده بودند. ورودی کانال نیم متری ارتفاع داشت. با ...
عادت های نویسندگی افسانه شعبان نژاد/ هنوز خردسال مانده ام
می گفت امیدوارم در آینده کارهای تو را در کتابفروشی ها ببینم . این حرف خیلی به من انگیزه می داد. همین طور کارهایی انجام دادم تا به 18 سالگی رسیدم و مجموعه ای را که آماده کرده بودم به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستادم، آنها شعرهایم را برای بررسی به آقای رحماندوست داده بودند. آقای رحماندوست بعد از خواندن شعرها برایم نامه ای فرستاده و نوشته بود در همین شعرهای دست و پا شکسته مشخص است که تو حسی ...
حسینی: پدرم پرسپولیسی است و اصرار داشت که من پرسپولیسی شوم/ می خواستم به استقلال بروم
چپ زده واین بار هم به سمت چپ تو می زند. یک ماه بعد از بازی هم با علیپور صحبت کردم که گفت میخواستم به سمت چپ بزنم اما در لحظه آخر تصمیمم را عوض کردم و سمت راست زدم و گل شد. پنالتی گرفتن شانسی است و باید روی این مهارت هم در ادامه کار کنم. گلر جوان استقلال درباره امیدواری به حضور در جام جهانی گفت: امسال تمام تلاشم را کردم تا به تیم ملی راه پیدا کنم و در دو اردوی ریکاوری اخیر هم حاضر بودم ...
پیکرم برنگشت دنبال آن نگردید
دیدیم خوابش برده. تعریف کرد خواب دیده است کسی آمد و آبی به این دو مجروح داد که خودش هم از آن آب خورده. آن دو مجروح به خاطر شدت جراحات به شهادت رسیدند. گفته بود من هم از آن آب خوردم و مطمئنم امشب شهید می شوم که همینطور هم شد. مادر از رضایت فرزندش اینطور تعریف می کند: از اکبر راضی بودم. راضی به رفتنش شدم. بچه برادرم که مجروح شده بود بعد 10 روز تماس گرفت و خبر داد که برای دیدنش به ...