سایر منابع:
سایر خبرها
یک پیش بینی از وضعیت سیاسی کشورهای خاورمیانه در آینده
تحلیلگر و نویسنده مشهور عرب تأکید کرد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه پیروز واقعی در سوریه است و به طرح و نقشه خود تا زمان نابودی جبهه النصره در ادلب ادامه می دهد. به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیلگر سیاسی معروف عرب مصاحبه اش با خبرگزاری آلمان (د.پ.آ) را با اشاره به اعتراضات اخیر در ایران آغاز کرد و گفت: متأسفانه اختلاف طایفه ای و سیاسی برخی و مشخصا رسانه های عربی ...
روایتی خواندنی از ماجرای آشنایی آیت الله هاشمی با رهبری /چرا هاشمی رییس قوه قضاییه نشد؟
خوب امور را اداره می کردند. زمانی که من در قوه قضائیه وارد شدم آیت الله موسوی اردبیلی چند ماه قبل از اینکه دوره ایشان تمام شود و هنوز امام فوت نکرده بودند، فرمودند من می خواهم بروم. دفعه دوم من غافلگیر شدم. اگر قبلاً متوجه بودم از امام تقاضا می کردم که من را برای این سمت نگمارد و بعد از اندکی به مشکلات قوه قضائیه اشاره کردند و من به امام گفتم که شما من را به بد کاری گماشتید. یک میلیون پرونده که ...
روایتی خواندنی از ماجرای آشنایی آیت الله هاشمی با رهبری
بعدها مطلع شدم که از ساعت ها شکنجه استخوان کمرشان آسیب دیده بود. آن زمان هیچ توضیحی برای من ندادند و فقط دراین حد که باید توجه داشته باشید که فعالیت ها خطراتی دارد و مراقب باشید که دینتان از دست نرود، بسنده کردند. بعد از آن که واسطه آشنایی شدید، روند مبارزاتی و یا آشنایی شما با آیت الله هاشمی چگونه بود؟ سال 30 درجریانی آقای نواب صفوی به قم رفتم و درسال 31 با آقای هاشمی به دیدن ...
چگونه یک ایرانی فرمانده لشکر عراقی ها شد+عکس
. در همین ایام در تهران گفته شد که قرار است دانشگاهی درست بشود که مسئولیت اصلی آن پرورش استاد دانشگاه باشد. اسم این دانشگاه هم در اوایل بود مدرسه تربیت مدرس که بعداً شد دانشگاه تربیت مدرس. و شما در کنکوری که به این منظور برگزار می شود شرکت کنید و من هم این کار را کردم. در همین ایام که ظاهراً در اواخر 61 بود, امام(ره) دستور دادند همه باید به جبهه بروند و این امر واجب است. جوری شد که نمایندگان مجلس هم ...
به مناسبت ساگرد شهادت جمعی از فداییان اسلام: روایت شخصیت شهید نواب صفوی از زبان همراه دیرینش
تقسیم کرد. *شما تاکنون مسئولیت دولتی نداشته اید علتش را بفرمایید: علتش این است که من فکر می کردم توان اجرایی ندارم حتی مرحوم آیت الله مهدوی کنی وقتی وزیر کشور بود به من تلفن کرد و به بنده پیشنهاد استانداری گیلان را داد و یا سمت مشاور عالی در مواد مخدر را پیشنهاد دادند که بنده قبول نکردم بقیه میتوانند مسئولیت بپذیرند جواب خدا را بدهند و ما جرات جواب دادن خدا را نداریم . هم اکنون هم در دانشگاه درس میدهم و عضو هیات علمی هستم و چند بار استاد نمونه شده ام و جز خبرگان بدون مدرک هستم و در این دنیا جز حقوق دانشگاه چیزی ندارم و واقعا وجدان آرامی دارم. انتهای پیام/ ...
هوشنگ بازوند چرا استانداری کرمانشاه را انتخاب کرد؟!
هنوز چند نفری مقابل دفتر ایستاده اند و صدای چند نفری هم از داخل اتاق به گوش می رسد، مدیر دفتر مدام از مقابلمان رد می شود و هربار که داخل اتاق می رود وقت جلسه را متذکر می شود. تردد افراد به اتاق تمامی ندارد و بالاخره مدیردفتر بعد از تردد چند باره افراد مختلف می گوید [...] هنوز چند نفری مقابل دفتر ایستاده اند و صدای چند نفری هم از داخل اتاق به گوش می رسد، مدیر دفتر مدام از مقابلمان رد می شود و هربار که داخل اتاق می رود وقت جلسه را متذکر می شود. تردد افراد به اتاق تمامی ندارد و بالاخره مدیردفتر بعد از تردد چند باره افراد مختلف می گوید که می توانیم داخل اتاق شویم... میز بزرگ انتهای اتاق رانگاه می کنم، اما آنجا نیست. خیلی راحت یک گوشه اتاق پشت میزی که چند صندلی دورش چیده شده نشسته و تلی از برگه ها جلوی دستش است و گوشی به دست برگه ها را مدام بالا و پایین می کند. چند لحظه ای منتظر می مانم تا کارش با برگه ها و این گوشی که لحظه ای از دستش جدا نمی شود تمام شود. گوشی را که قطع می کند، با کشیدن نفسی عمیق سریع می گوید: “خب، من در خدمتم” هنوز صحبت را شروع نکرده مدیر دفتر وارد می شود و وقت جلسه بعد را متذکر می شود که 15 دقیقه بیشتر فرصت نیست و جلسه بعدی شروع می شود. این کوتاهی وقت مجابم می کند بی مقدمه سر اصل مطلب بروم، حالا 100 روزی می شود که به کرمانشاه آمده و برای همین بی مقدمه می پرسم، چرا کرمانشاه آمدید؟ نگاهش که سنگین می شود، می گویم: وزیر کشور گفت که سه استان را به شما پیشنهاد داده اند، چرا از این میان، کرمانشاه را انتخاب کردید؟ با خودش سوال مرا بلند بلند تکرار می کند:” چرا کرمانشاه را انتخاب کردید؟” و با چشمانش دوردست اتاق را نگاه می کند و می گوید: “دیپلم که گرفتم رفتم دانش سرا، مدتی آنجا ماندم که بعدها معلم شوم، اما دیدم با روحیه من نمی خواند. 17 اسفند ماه سال 61 بود که همراه دوستانم راهی کردستان شدم، آن زمان کوموله و دموکرات در کردستان بود و شرایط سخت بود. دوستانم برگشتند اما من ماندم و علی رغم همه سختی ها 48 ماهی را در کردستان سپری کردم. مبارزه با شرایط سخت را همیشه دوست داشتم بعدها این روحیه را در سمت های اجرایی مختلف هم داشتم. زمان شروع دولت یازدهم سه استان مرکزی، همدان و لرستان را به من پیشنهاد دادند که من لرستان را انتخاب کردم. آن زمان لرستان بیشترین نرخ بیکاری را داشت و برای همین فکر می کردم می توانم آنجا قدری از مشکلات را حل کنم و خداروشکر اتفاقات خوبی هم افتاد. شروع دولت دوازدهم هم سه استان مازندران، گلستان و مرکزی پیشنهاد شد و برای من واقعا فرقی نداشت که کدام استان بروم، اما مدتی بعد کرمانشاه هم پیشنهاد شد و وزیر کشور گفت: کرمانشاه می روی. من هم گفتم می روم و با توجه به شناخت حدودی که از مشکلات اینجا به ویژه بیکاری داشتم گفتم که حتما کرمانشاه می روم.” وقتی از اصرارش برای آمدن به کرمانشاه می گوید، برای پرسیدن سوال بعدی دچار تردید می شوم! آرام می پرسم تا شاید تلخی سوالم آزاردهنده نباشد، یادش می آورم مدیری غیرکرمانشاهی است و به اصطلاح خودمان غیربومی و از این می پرسم که با وجود همه مقاومت هایی که برای آمدنش به کرمانشاه وجود داشت، چرا باز کرمانشاه را انتخاب کرد؟ چندثانیه سکوت می کند و بعد هم با لحنی قاطع می گوید: “خداوکیلی دنبال این بودم که قدری از مشکلات بیکاری کرمانشاه را حل کنم. در لرستان تجربه خوبی داشتم و فکر کردم می توانم در کرمانشاه از این تجربه استفاده کنم، البته نمی دانم موفق می شوم یا نه، اما همین الان هم خیلی خیلی امیدوارم که این کار را انجام دهم” صداقت کلامش جسارت پرسیدن سوال بعدی را به من می دهد و از مهمان های لرستانی در روز “معارفه اش” می پرسم که چه کسی از آنها برای حضور در این مراسم دعوت کرده بود؟ “خداوکیلی خودشان آمده بودند و من احدالناسی را دعوت نکردم. در روز معارفه از استانهای همدان و مرکزی هم آمده بودند چون من آنجا هم خدمت کرده بودم و این میهمانان برای بدرقه آمده بودند” از وقتی به کرمانشاه آمده پُرکاریش حسابی زبان زد شده، اینکه اصلا خواب ندارد و شب و نصفه شب جلسه می گذارد و همه مدیران باید حاضر باشند، برگزاری جلسات در ساعت های غیرمتعارف 12 شب و 6 صبح. می پرسم روال همیشگی کارش است یا نه فکر می کند کرمانشاه به کار بیشتری نیاز دارد؟ خیلی سریع و بدون لحظه ای درنگ می گوید:” نه، عادت همیشگی من است، از قبل هم بوده، در لرستان هم اینطور بود و هرجا رفتم همین طور بوده و همین طور خواهد بود” می گویم خیلی ها فکر کردند که اول کارتان برای اینکه نشان دهید پرکار هستید اینگونه کار می کنید و بعدا همه چیز به روال عادی بر می گردد که با قاطعیت می گوید:” سه ماه گذشته و حجم کاری من و مدیران روز به روز بیشتر شده و در روزهای پس از زلزله شدت هم گرفت و اگر عمری باشد و دعا کنید که بیمار نشوم با همین شدت ادامه خواهد داشت” انگار یاد خاطره ای افتاده باشد کمی مکث می کند و بعد لبخندی می زند و می گوید:” اولین جلسه صبح زود بود که دیدم همه مدیران کرمانشاه حاضر شدند، برای خودم تعجب برانگیز بود و مطمئن شدم اینها از مدیران لرستان همه چیز را درباره من پرسیده اند و می دانند روال کار من چگونه است و همه صبح زود در جلسه حاضر شده اند” پرسیدن این سوال تکراری برایم ملال آور است که بالاخره این قطار چه شد؟ به بازدیدش از پروژه راه آهن در 25 مهرماه و در روزهای اول کاری اش اشاره می کنم، اینکه تاکید کرده بود تا رسیدن قطار به کرمانشاه کارهای زیادی مانده و قولی برای افتتاح نمی دهد و با این حرفش آب سردی روی تن ما کرمانشاهیان ریخت... خودش هم انگار مثل ما تلخی این انتظار سخت را چشیده باشد، با کشیدن نفس عمیقی می گوید:” سه پروژه روی ما فشار عجیبی آورده و افکار عمومی به شدت پیگیر آن هستند. یکی پالایشگاه آناهیتا، یکی پتروشیمی اسلام آبادغرب و یکی هم این پروژه قطار کرمانشاه. برخی پروژه های اقتصادی در برخی استان ها هستند که از حالت یک پروژه عادی تبدیل به یک مطالبه اجتماعی می شوند و این سه پروژه چنین وضعیتی دارند” مدتی مکث می کند و خیلی محکم و با همان تکیه کلام همیشگی اش می گوید: “خداوکیلی مشکل راه آهن کرمانشاه ضعف مدیریتی است که اینقدر طولانی شده. مشکلاتی سر راه افتتاح این پروژه وجود دارد که هفته گذشته با وزیر راه جلسه داشتیم و دو معاون وزارت قول دارند که مشکلات را حل و فصل کنند و پیگیری که کردم قول 22 بهمن را برای افتتاح به من دادند” با ناباوری می گویم یعنی واقعا 22 بهمن افتتاح می شود؟ زیر لب آرام و متفکرانه و کمی هم با تردید می گوید:” به نظرم بشود. گیرهایی دارد که اگر رفع کنند می شود 22 بهمن پروژه را افتتاح کرد، اما از طرف من هیچ قولی ندهید” این صحبت را که می کند انگار بخواهد دوباره مطمئن شود وسط مصاحبه شماره یکی از مسئولین وزارت راه را می گیرد و روی بلندگو می گذارد گوشی را که برمی دارد می گوید:” کی این پروژه را آماده می کنید؟” و آن طرف خط قول افتتاح برای 22 بهمن را می دهد، انگار باور نکرده، دوباره می پرسد: “خداوکیلی کی این پروژه آماده می شود” و باز هم همان تاریخ 22 بهمن از آن طرف خط تکرار می شود... گوشی را که قطع می کند، نگاهش را سمت من می گیرد و می گوید: ” این است، می گویند 22 بهمن، اما من قولی نمی دهم” از قطار و آرزوی محال رسیدنش می گذرم و روزهای پرهیجان و پُرکار اربعین را برایش یادآوری می کنم، از این که از راه نرسیده راهی قصرشیرین شد تا “خسروی” را پذیرای هزاران زائر اربعین کند... لحنش مصمم می شود و با جدیت خاصی می گوید “به هر شکل ممکن دنبال این هستم که مرز خسروی را برای عبور و مرور زائران باز کنیم. نیاز به یک سری کارهای دیپلماسی دارد که در جلسه با وزیر امور خارجه قطعا پیگیر آن خواهم بود. من اعتقاد دارم که محور اصلی توسعه کرمانشاه “توریسم گردشگری” است و باید تا می توانیم در این حوزه سرمایه گذاری کنیم و اگر بخواهیم این محور توسعه شکل بگیرد، هنر ما این است که از مرزهای استان استفاده کنیم. الحمدالله در حال حاضر مرز پرویزخان باز شده و مرز سومار هم احتمالا تا یک ماه آینده تبدیل به مرز رسمی شود و باید از این مرزها به عنوان یک فرصت خوب برای توسعه استان استفاده کنیم. ” از قاطعیت روزهای اولش در اعلام خبر بازگشایی مرز “خسروی” برای عبور زائران می پرسم و اینکه چرا دست آخر این اتفاق که کلی مردم کرمانشاه و مرزنشینان برایش ذوق کرده بودند نیفتاد که می گوید:” یک سری کارها و اقدامات دیپلماسی نیاز است که دست ما نیست و از روز اول قرار بود این مرز باز شود و ما قطعا پیگیر بازگشایی آن خواهیم بود” سراغ زخم عمیق و قدیمی کرمانشاه می روم و از بیکاری کرمانشاه می پرسم و برای استانداری که خودش بهتر می داند بیکاری کرمانشاه در چه رتبه و جایگاهی است و چه تعداد بیکار داریم وضعیت حاد و بحرانی “بیکاری” استان را شرح می دهم... یادش می آورم که در شورای اشتغال استان به مدیران تاکید کرده بود عددی برای ایجاد اشتغال در سال جاری بدهند و از آنها تعهد گرفته که عدد اعلام شده را محقق کنند. با لحنی ناباورانه می پرسم این وعده عملی می شود؟ “با مدیران استان میثاق نامه ای امضا کردیم که باید تعداد شغلی که برای امسال پیش بینی شده محقق شود و قطعا در صورت کم کاری هر مدیر باید پاسخگوی ما و مردم باشد. کار سختی نیست تحقق این تعداد شغل و ظرفیت ما واقعا بیشتر از اینهاست و همه مدیران می دانند تحقق 17 هزار شغلی که برای امسال پیش بینی شده کار چندان سختی نیست” نفس عمیقی می کشد و ادامه می دهد: “می دانی، مشکل ما این است که دپوی بیکاری داریم و همین حالا حدود 145 هزار نفر در استان بیکارند و مثل یک سیل سالی 7500 نفر به آنها اضافه می شود. مدیران ما هم باید جلوی سیل را بگیرند و برای آنها اشتغال ایجاد کنند و هم باید فکری به حال این دپوی بیکاری کرده و برای آنها اشتغال ایجاد کنند.” بعد جوری که خودش هم ابراز شگفتی می کند با تاکید می گوید: ” 145 هزار نفر بیکار، شوخی نیست، این یعنی 10 لشگر آدم بیکار” در فکر فرو می رود، برای تغییر موضوع سراغ “بودجه” را می گیرم و از گله مندی اش از بودجه امسال استان و کم کاری مدیران برای گرفتن بودجه بیشتر می پرسم و تاکید می کنم که واقعا کم کاری مدیران کاهش بودجه استان را رقم زده؟ فکرش بیشتر می شود و بعد از مدتی می گوید:” نه، البته یک مقداری کم کاری بوده ولی یک مقدار دیگر هم برمی گردد به درگیری مدیران در بحث زلزله و از طرف دیگر یک مقداری بودجه کشور هم در مجموع کاهش پیدا کرده” اسم مدیران که وسط می آید، سراغ برنامه کلی اش برای تغییر مدیران و فرمانداران استان را می گیرم و اینکه تاحالا فقط یک معاونت استانداری تغییر کرده.... با لبخندی از من و افکار عمومی فرصت می خواهد و می گوید:” شما و افکار عمومی باید به ما فرصت بدهید چون حداقل شش ماه لازم است تا یک مدیر سایر مدیران را شناخته و بخواهد تغییراتی اعمال کند. یکی از تغییرات مهم تغییر معاون سیاسی بود که انجام شد و مشغول ارزیابی های لازم در این مسیر هستیم. از فشار احزاب سیاسی و اعمال دیدگاه سیاسی در انتخاب مدیران جدید می پرسم که با بالابردن سر نفی می کند و می گوید:” ملاک اصلی من برای انتخاب مدیران قدرت ریسک پذیری است و ضمن بهره گیری از نظرها و مشورت های دلسوزانه واقعا برایم فشار چه از ناحیه احزاب سیاسی و چه از نواحی دیگر مطرح نیست. مدیری که ریسک پذیر نباشد با شرایط کرمانشاه نمی تواند کار کند. ما نرخ بالای بیکاری بویژه در میان جوانان داریم و عملا در شرایط بحران هستیم و شرایط بحرانی و خروج از آن، مدیر ریسک پذیر می طلبد که تاوان هزینه ها را بدهد” از اولویت بومی و غیربومی بودن در انتخاب مدیران می پرسم با تردید می گوید:” اولویت با مدیران بومی است، اما اگر این را مدنظر قرار ندهیم ممکن است مدیران قوی تری انتخاب کنیم” از ضرورت تغییر مدیران می پرسم با نگاه عمیق و لحن تامل برانگیزی می گوید:” همین را بدانید در این زلزله تعداد مدیرانی که خوب کار کردند واقعا کم بودند” و به همین حد بسنده می کند. سرش را پایین می اندازد و برگه ها را بالا و پایین می کند...خیلی بی مقدمه می پرسم چطور نقدتان کنیم؟ با لبخند سرش را بالا می آورد. می گویم خودتان روی نقد و نقادی تاکید دارید حالا خودتان بگویید چطور نقدتان کنیم؟ با همان لبخند سریع می گوید:” هرجور دوست دارید نقد منصفانه کنید، واقعا از نقد منصفانه لذت می برم. بعد لبخندش بیشتر می شود و می گوید: ” اما اگر هم از نقد فراتر رفت و به تخریب هم رسید باز هم ایراد ندارد قضاوت را به مردم می سپاریم چون مردم آگاه و هوشیارند. من اصلا نگران نقد نیستم” از دیدش به کرمانشاه در این 100 روز می پرسم، اینکه کرمانشاه را طی این مدت چطور دیده؟ نگاهش را روی برگه ها متمرکز می کند و می گوید: “دارم یک کتاب راجع به خاطرات زلزله می نویسم، فکر کنم کتاب خوبی شود” سکوت می کند و بعد سریع و محکم می گوید: “یک ذره ای هوایش غبارآلود است و شفافیت های بسیاری پشت پرده این غبار وجود دارد، حیف نمی توانیم این غبار را کنار بزنیم و شفافیت ها بیرون بیایند، باید برویم جلو تا این شفافیت ها بیرون بیاید. زمان می خواهد. اگر از من بپرسند کرمانشاه چه سرزمینی است می گویم سرزمینی است که فرصت های بسیاری را سوزانده، کرمانشاه به استانها و منطقه غرب خدمات می دهد و ظرفیت های خوبی دارد که باید از آنها استفاده شود، اما در مجموع می توانم بگویم کرمانشاه آینده خوبی دارد” مدیردفتر حالا بعد از چندباری آمدن و رفتن و پنهانی وقت جلسه را متذکر شدن، این بار روی برگه کاغذ باز زمان جلسه بعدی را یادآوری می کند و جلوی ما بلند می گوید: “دیر می شود.” سوالاتم تقریبا به پایان رسیده، نیم خیز می شود که برود. می پرسم پشیمان نیستید؟ خیلی محکم سمتم نگاه می کند و با لحن جدی می گوید:”اصلا، به هیچ وجه پشیمان نیستم. نه تنها پشیمان نیستم بلکه انگیزه ام در این 100 روز 100 برابر شده” باید برویم و بگذاریم “هوشنگ بازوند” استاندار کرمانشاه به جلسه برسد. برگه ها را برمی دارد و سمت میز می رود و آماده رفتن به جلسه بعدی. ساعت از 7 شب گذشته.... منبع: گفتگو از محبوبه علی آقایی خبرنگار ایسنا درج شده توسط : امین آزادبخت (مدیر سایت ) ...
در ماجرای قتل های زنجیره ای وزیر اطلاعات را هم دور زدند
های قرآنی اختصاص و بتواند آن را به بیرون انتقال دهد و این دست نوشته ها تبدیل به تفسیر راهنما و فرهنگ موضوعی قرآن شوند، یک توفیق است. دوستی، صفا و صمیمیت ایشان از همان وقت زبانزد بود، آقای شبیری اخوی آیت الله شبیری زنجانی که در دیوان عالی کشور مشغول خدمت بود نیز با آقای هاشمی دوست بودند و در همان سفر کربلا که مقام معظم رهبری و مرحوم هاشمی با یکدیگر آشنا شده و برای کار با یکدیگر پیمان می ...
هاشمی گفت برای رهبری همه رد شدند جز آقای جوادی آملی
میلیارد تومان پول کردم. امام فرمود اول باید آقای هاشمی این برنامه را تأیید کند. آقای هاشمی تأیید کرد و امام فرمود که برای این کار اسلوبی می گذارم. یک اختلاف اساسی علنی بین سپاه و ارتش وجود داشت. مرحوم تیمسار زرین نژاد از امرای ارتش از چیزی ابایی نداشت و در جلسات اعلام می کرد من زبان شما را نمی فهمم. در آن تحصیلاتی که من داشتم، جنگ یعنی هر وقت ما دو تانک در برابر یک تانک عراق داشتیم، دو تا ...
علم، علت استحقاق مقام فرمانروایی/ فقه یعنی علم فرمان
علیت است. وقتی هم بای تعلیل شد بر مبنای قاعدۀ "العلة تعمم و تخصص" یک قاعدۀ کلی به دست ما می آید؛ پس کسانی بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللَّه یعنی به وسیلۀ آن کتاب حکم می کنند. اما اینکه "ب" علیت و سببیت است به این دلیل است که اولاً در کتب اهل لغت و ادبیات وارد شده که یکی از معانی حرف "ب" سببیت است. ابن هشام در مغنی اللبیب در معنای حرف "ب" می گوید: الرابع؛ السببیة . مرحوم طریحی هم در ...
گفتگو با محافظ آیت الله هاشمی؛ از ترور تا اسکورت هواپیما
به تهران بر می گشتیم طبق یک سنت همیشگی شان یک مصاحبه مطبوعاتی در فرودگاه مهرآباد برگزار می کردند. بخاطر خستگی سفر، مصاحبه مطبوعاتی برای ما کلافه کننده بود. ولیکن ایشان قبول می کردند که در همان سالن فرودگاه مصاحبه داشته باشند و عجیب بود که گزارش جزئیات سفر خود از همان روز اول تا آخر را بدون اینکه مکتوب کرده باشند، به همراه آمار و ارقام پروژه ها با دقت فراوان بازگو می کردند. حتی وزرای همراه ایشان از این حافظه و نشاط ایشان تعجب می کردند. وقتی ما از ایشان سوال می کردیم که چطور شما می توانید این همه آمار را حفظ کنید، می گفتند: قرآن بخوانید. ...
ساحل تراکمه: غزل پاره اولین چراغ افروخته در سرای من است
به خیر گذشت. هنوز آن شعر را من و خواهرم حفظیم و گاهی با هم می خوانیم. (با بانگ توحید برخاستم از جا وضو گرفتم با شکر الله...) اما جرقه ی غزل پاره اتفاقی نبود. من شعر در قالب سنتی را از سه سال پیش، بعد از سالها کار کردن در قالب های آزاد شروع کردم. دوبیتی به معنای متوسعش نقطه ی شروع سنتی سرایی من بود و از همان ابتدا این که باید به وزن خاص رباعی و دوبیتی پایبند می شدم لجم را در می آمد. بعدها غزل ...
تقلاهای سیاسی دولت روحانی جواب می دهد؟
قرار شد تولید اورانیوم 20 درصد هم متوقف شود . با گذشت چند سال، حالا هرازچندگاهی میان سران این چند کشور اختلاف نظرهایی به وجود می آید و خرده فرمایش می کنند برای بازدیدهای سرزده از خط قرمزهایی که نظام تعیین کرده است. دست آوردهای برجام برای بهبود معیشت مردم چه بود؟ حسن روحانی گفته بود، چرخ سانتریفیوژ بچرخد و چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد، امیدی که اوضاع و احوال این ...
ویژگی های قرآنی "ایثارگران دریانورد"
خدمت به مؤمنین و در عین حال داشتن وجدان کاری است. امام سجاد علیه السلام در اهمیت آن ضمن روایتی فرمود: [هیچ گاه] احسان به برادران [مؤمن] خود را کوچک نشمارید، پس در آینده خداوند به شما سودی می رساند به گونه ای که هیچ چیز جای آن را پر نمی کند؛ فَلاَ تَحْتَقِرُوا الْإِحْسَانَ إِلَی إِخْوَانِکُمْ فَسَوْفَ یَنْفَعُکُمُ اللَّهُ تَعَالَی حَیْثُ لاَ یَقُومُ مَقَامَ ذَلِکَ شَیْ ءٌ غَیْرُه (البرهان، ج1، ص157 ...
اسلام در قرآن و حدیث خلاصه می شود/ آرزوی علامه طباطبایی
شود ایشان یک اخباری خیلی معتدلی است که می شود هم به حساب اصولیون و هم به حساب اخباریون بیاوریمش . وی ادامه داد: در این اواخر در میان اساتید ما، مرحوم آیت الله حجت خیلی فهم حدیث خوبی داشت چون شاگرد استادی بود که در نجف اهل خوانسار بوده و خدمت آن درس فهم الحدیث را خوانده بود. علم الحدیث متأسفانه در شیعه در این اواخر ضعیف شده است، الحمدلله آقای ری شهری کمر همت بسته و تشکیلاتی (دارالحدیث ...
کارگردان خط قرمز: ضرغامی درکی از رسانه نداشت
با حجم قابل توجهی از رقبای رسانه ای رو به رو بود، یکی از موفق ترین سریال سازانش را از دست داد و شما ممنوع الکار شدید؟ این مسئله قبلا هم برای من اتفاق افتاده بود. در سال های ابتدایی دهه80 بعد از ساخت خط قرمز و شب آفتابی، من به همراه 11 نفر دیگر (از جمله آقای صالح علا، شجاع نوری، مرحوم اینانلو، مرحوم علیقلی، مسعودرسام و ...) ممنوع الکار شدیم. یک گزارش در روزنامه کیهان منتشر شد و ما را ...
بازتولیدِ آثار هنرمندان مطرح ایران+تصویر
70 را تعیین کرده بودم و هر پوستری را در 50 نسخه روی مقوای دست ساز کار می کردم. بعد از آن با افراد دیگری ازجمله صادق بریرانی، پرویز تناولی، محمد احصایی و روئین پاکباز وارد گفت وگو شدم و از آن ها نیز اجازه خواستم تا این پوسترهایی که تعدادشان به 15 تا می رسید را سیلک اسکرین کار کنم. این پروژه، یک سال و نیم زمان بُرد و سرانجام، در سال 1391 نمایشگاهی از این آثار در گالری طراحان آزاد برگزار شد. ...
28 دیماه 65، روز مظلومیت مردم سنندج/شکایت قربانیان از عراق در دادگاه بین المللی
مولود پیامبر(ص) بود و مادرم به همراه دیگر اقوام و آشنایان در محله چهارباغ در یک مراسم مولودی بودند که در آن روز مادرم به همراه سه تن از بانوان حاضر در این مراسم و چهار کودک معصوم و در آیینی که برای گرامیداشت یاد و نام رسول الله(ص) برگزار شده بود به شهادت رسیدند. من هیچ گاه رنج از دست دادن مادرم را فراموش نمی کنم چرا که ایشان سرپرست خانوار بودند و همه ما به ایشان نیاز داشتیم و من نیز در ...
آقای صداوسیما، خوش خبر باشید!
گوارشی حاد، نحیفش کرده بود. مراجعه به پزشکان مختلف، آزمایشات و بررسی های پزشکی و تجویز داروهای مختلف، افاقه نکرد. به توصیه یکی از آشنایان که بیماری مشابه داشت، به پزشک فوق تخصص اعصاب و روان در تهران مراجعه کردیم. پزشک مذکور پس از بررسی سوابق درمانی و چند سوال، به پدرم گفتند: شما هیچ مشکلی ندارید. دارویی آرامبخش نسخه کردند و توصیه ای. توصیه پزشک به پدر این بود که برای مدتی تلویزیون و اخبار آن را نبیند و ...
یافتن حلقه مفقوده ایمنی در یک مهمانی کاملا تخصصی
شود که این مدیریت ایمنی چند کار دیگر را هم انجام می دهد. یکی اینکه این گپ ها را پر می کند و یکی اینکه یک روند ثابتی را ایجاد می کند. من فکر می کنم که اگر مدیریت ایمنی نباشد، ایمنی با همه اهمیتش ممکن است در حوزه های مختلف، اولویت اول بودن را از دست بدهد و احتمال دارد که مدیریت ایمنی چنین چیزی را اجازه ندهد. درست می گویم؟ بله. در بخش های مختلف با اینکه تمام تلاششان را برای استقرار ایمنی ...
منافقین در نقش مزدور اجاره ای عربستان/ آتش زدن پرچم برای گرفتن دست خوش از آل سعود!
حضور داشتن نماینده امارات هم در این اتاق عملیات مطرح است که ما در حال بررسی آن هستیم." این اتاق عملیات آنها تاریخ عملیات را اواخر آذرماه در نظر گرفتند که با استفاده از فضای مجازی کارشان را شروع کنند و تا بهمن به زعم خود کار نظام را تمام کنند. اسم پروژه را استراتژی همگرایی نتیجه بخش گذاشتند. این هماهنگی ها انجام شد وفکر می کردند در مرحله اول شهرهای ایران را از کنترل نظام خارج می کنند. بعد از ...
ساز کوک گروه ها در جشنواره موسیقی فجر
سه سال پیش هست. گروه ما فرصت اجرا نداشت؛ چون حمایت کننده نداشتیم. قرار بود چند اجرا دارا باشیم اما بعد از مدتی متوجه گردیدیم تهیه کننده، کار را به جایی نمی رساند. فعالیت گروه در یک بازه زمانی و در نبود یک تهیه کننده دارای تعهد، به صفر رسید. نتیجه گرفتیم باید خودمان دست به کار شویم. ما معروف نبودیم و آلبومی هم نداشتیم. همه اینها کار را سخت کرده بود. روال ضبط به درازا کشید اما کارمان از حدود چهار ...
آسیب شناسی فراجناحی ناآرامی ها/بازدید از اوین، گذر از ابهامات/نشانه های 2 بیماری مزمن بودجه ای/چند ...
در واقع پایه محکمی در واقعیت ندارند و زاییده شایعات و گفته های غیرموثق هستند. اما موضوع مهم این است که این ابهام با اقداماتی صحیح و همراه با درایت با کمترین هزینه در کشور بر طرف شود. دشمنان کشور ما بار ها نشان داده اند که همین دست ابهامات، حتی از نوع پیش پا افتاده آن را به ابزاری برای اقدام علیه نظام و کشور ما تبدیل می کنند. این همان جایی است که ضرورت ابهام زدایی از افکار عمومی در قبال شرایطی ...
نمی توان در اصفهان بود و عاشق نبود
اینترنت و موبایل هم همینطور است، حالا شما فضای مجازی را فیلتر کن، خب آنها فیلترشکن می گذارند. نمی توانیم در این چیزها دخالت کنیم چون از آن ما نبوده است، از آن آنهاست و خودشان هم بلدند چه کار کنند. تمام اینها بر ما تحمیل شده است، حتی رانندگی هم به همین صورت بود، برایمان ماشین ساختند و رانندگی آموختند، ما هم به دنبال آن رفتیم. اینکه می گویند "با دست توانای فرزندان ایران زمین، کشور ایران اسلامی ساخته شود" خیلی هم خوب است، ولی نوشتن و گفتن کاری را حل نمی کند. گفتگو از شیرین مستغاثی، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا ...
ناکارآمدی معنویت و اخلاق بدون دین/ فاجعه گسست مسلمانان از اسلام
تا زمانی که مبتنی بر یک قاعده ایدئولوژیک برتر آسمانی نباشند، همان چیزی که ما اسمش را دین می گذاریم، کارایی مطلوبی نخواهند داشت . متن کامل این گفت وگو را در پی می خوانید: ایکنا: آیا بعد معنوی که شما آن را با ابعاد نامتناهی همراه یک رضایتمندی متعالی می دانید، باید با دین و معنویت همراه شود و یا عقلانیت نیز می تواند راهی را برای ما نشان دهد؟ کاری که دین در زندگی انسان می کند ...
آیا ایرانی ها بدون ویزا به دیدن جام جهانی می روند؟
دارد و در دستور کار دو کشور سفرهای زیادی پیش بینی شده است. مقدمه سفر رئیس جمهوری فرانسه به ایران، سفر وزیر خارجه این کشور بوده و چندین بار دو طرف برای تنظیم تاریخ تلاش کردند و به دلایل فنی زمان آن قطعی نشده است. امیدوارم این سفر در زمان لازم انجام شود و بتواند مقدمه ای برای انجام تمهیدات لازم برای سفر رئییس جمهور فرانسه باشد. ایران و فرانسه اشتراکات زیادی به خصوص در حوزه مسائل منطقه ای ...
15 میلیارد پول نفت گم گردید؟/ فهرست دوتابعیتی ها آماده گردید/ شارژ مالی دولت برای پیگیری دعاوی بیگانه بر ...
مسیولیت دولت و قصور و تقصیرهای آن در انکار مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم نکرد و این درحالی است که مسیولیت اجرایی برعهده دولت است، اما بعضی دولتمردان، با انکار مشکلاتی مثل بیکاری و گرانی و رکود، نمک بر زخم مردم می پاشند بدون اینکه در طول 4 سال گذشته حتی یک بار هم ازسوی امثال خاتمی مورد نقد و انتقاد قرار گیرند. درحقیقت طیف اصلاح طلبان که دست اندرکاران آن مکررا دولت را رحم کرایه ای خود معرفی ...
روحانی امنیتی ترین رئیس جمهور 40 سال گذشته/ رسانه های دولت در حال عادی سازی مذاکرات موشکی هستند/ درصورت ...
جانسون وزیر خارجه انگلیس می گوید بعد از برجام شما حتی اجازه ندادید که یک حساب بانکی در لندن برای سفارت ایران بازکنیم که اعتبار ماهانه را به حساب او حواله کنیم. برجام ابزار چانه زنی برای آمریکاست با قوانینی که آمریکایی ها تصویب کرده اند، از کاتسا ، تمدید داماتو و اضافه کردن صدها شرکت و شخصیت حقیقی به لیست تحریم ها و با تهدید جدی شرکت ها بعد از اجرایی شدن کاتسا، رئیس جمهور آمریکا ...
نگران فرهنگ کودکان هستم/ مطالب از منبع درست به جامعه داده شود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ سید غلامرضا ابطحی کتابفروش قدیمی شهرستان بیرجند در گفتگو با خاورستان ، اظهار کرد: شغل معلمی را در سال 1342 بعد از دریافت دیپلم در رشته ادبیات به مدت یکسال انتخاب کردم و به دلیل یکنواختی کار از این شغل خارج شدم . وی با بیان این که در سال 1343 در میدان شهدای فعلی به شغل کتابفروشی مشغول شدم، تصریح کرد: در کنار کتابفروشی دارای چندین نمایندگی نظیر لوازم ...
اخبار گوناگون
را هم بگویم که خطابم به ایشان حاج اکبر بود. گفتم حاج اکبر این درسته که امام فرمودند تا زمانی که شما و آقا دست تان در دست هم باشد، این انقلاب آسیبی نمی بیند؟ هم شما تأیید کردید هم آقا .ایشان در تمام جلساتی که در رابطه با رهبری پیش می آمد، با استدلال ومحکم می گفتند برای رهبری آقای خامنه ای بدیل ندارد. یک روز همین بحث ها را با ایشان می کردیم که گفت یک روز پیش آقا رفتم و گفتم اجازه بدهید از ریاست ...
هاشمی از اول منتقد تیم اقتصادی دولت بود/ آینده خوبی برای اقتصاد پیش بینی نمی کنم/ هاشمی "انقلاب" را از ...
تعبیری که از چی میترسی؟ تو جوانی هات نمیترسیدی من این 5 تا بچه را در زندان ها بزرگ کرده ام. حالا میترسی اعتراض کنی؟ من دیدم مرحوم هاشمی بغض کردند و گفتند عفت خانم بعد از فوت رسول الله(ص) امیر المومنین(ع) خانه نشین شده بود و حضرت زهرا(س) خانه به خانه میرفتند تا بیعت بگیرند. و یک بار آمد داخل منزل بنا بر روایات و با تندی به امام علی(ع) فرمود عین جنین زانو بغل کردی و در خانه نشستی؟ که صدای اذان بلند شد ...