سایر خبرها
ازدواج پرماجرای خانم مهندس و کارگر شرکت
مجبور به تحمل این زندگی شده ام. هیچ عشقی بین ما نیست. از او و خانواده اش متنفرم. اگر پای آبرویم وسط نبود یک لحظه هم زیر یک سقف با او نمی ماندم. سه سال قبل بعد از گرفتن مدرک لیسانس معماری، در شرکتی ساختمانی کار پیدا کردم. به خاطر سن و سال کم و شیطنت هایم، خیلی زود توجه همه به من جلب شد. فرزاد یکی از کارمندان شرکت بود. چرب زبان و خوش چهره بود و در کمتر از چند روز توانست مرا شیفته خودش کند. گرچه ...
روایت خلاقانه کودکان ارومیه از عروج کبوترانه شهیدان
محله ماست. این دختران نوجوان باید 16 ساله باشد. چه مسلط قصه گویی می کند؛ قصه ای پرغصه را آغاز می کند! قصه ای که سراسر واقعیت است؛ واقعیتی تلخ. تلخ و جان سوز چون گاز خردل! این قصه روایت داستان زندگی خانه 'شهید قادر اسد زاده' در سردشت، کوی شهدا، پلاک هفت است؛ خانواده ای شامل سه دختر22، 18 و هفت ساله و سه پسر 16، 14 و چهار ساله که به همراه پدر و مادرشان در هفتم تیرماه قربانی حملات شیمیایی ...
هجده سالم بود که چند مرد بهم پیشنهاد ... دادندو من هم قبول کردم
نوآوران آنلاین - مریم هستم و 18 سال سن دارم، تا کلاس چهارم ابتدایی بیشتر ادامه تحصیل ندادم. پدر و مادرم از اوایل زندگیشان همیشه اختلاف داشتند، و وقتی 11 ساله شدم، مادرم از خانه رفت و بعد از طلاق، پدرم نیز ازدواج کرد. برادران و خواهر ناتنی ام مرا اذیت و آزار می کردند و نمی خواستند من در خانه پدرم زندگی کنم. پدرم هم طرفدار آنها بود و منم سعی می کردم زیاد در خانه حضور نداشته باشم. مدتی به همین ...
پدری که دخترش را در بند پسر جوان دید و به گریه افتاد+عکس
می گفت از من خواست تا با حضور در دفتر اسناد رسمی یکی از مناطق کرمان او را ملاقات کنم تا برای خرید فیش حج به توافق برسیم. آن شب از خوشحالی تا صبح نخوابیدم. سپیده دم وقتی دوباره پدرم را در حال گریه دیدم این بار لبخند زدم و در دلم گفتم دیگر چیزی به برآورده شدن آرزویت نمانده است. آن روز صبح زودتر از موعد در دفتر خانه حاضر شدم و همه مدارک را به اضافه 12 میلیون تومان وجه نقد به آن مرد تحویل دادم او ...
یک بار خواهر شهید شدم و دو بار مادر شهید
خانواده مان بسیجی هستیم. شهدا خصوصیات خاصی دارند که لایق شهادت می شوند؛ از محسنات پسران شهیدتان بگویید؟ هر دویشان به نماز خیلی اهمیت می دادند. احترام پدر و مادر را نگه می داشتند بچه های حرف گوش کن و خوبی بودند. بعد از شهادت مهدی از حوزه علمیه به منزلم آمدند گفتند حاج خانم چه کار کردید فرزندان خوب تحویل جامعه دادید؟ گفتم من کاری نکردم خدا، قرآن و امام خمینی عامل تربیت بچه های من بودند. زمان ...
ساواک چگونه ناخن ها را می کشید؟
ولی چون خانواده ها تقریبا همدیگر را می شناختیم در آن مدتی که می رفتیم و می آمدیم, می دانستیم که از آن اسم؛مزاری در قطعه 33 بهشت زهرا متعلق به برادرم است, ولی صد در صد مطمئن نبودیم. * مواجهه پدر و مادر با این موضوع چه بود؟ پدرم تا وقتی نمی دانست, باور نمیکرد و می گفت می آید اما وقتی انقلاب شد و لیست بهشت زهرا(س) منتشر شد گفتند گواهی فوت بگیرید, پدرم رفتند شهرستان چون شناسنامه ...
پسر یازده ساله ای که با افکار شیطانیش نزدیک بود بلایی سر دختر جوان بیاورد
اسباب بازی برادرم را هم می توانم خوشحال کنم این بود که به آرامی کنار پیشخوان رفتم و طوری که دیگران متوجه نشوند گوشی تلفن را برداشتم و در جایی پنهان کردم تا بعد آن را به کسی بفروشم اما نمی دانستم که آن فروشگاه دوربین دارد و تصویر مرا هنگام برداشتن گوشی ضبط می کند روز بعد از این ماجرا بود که پلیس Police به در منزل ما آمد و از مادرم خواست مرا به کلانتری بیاورد ولی من دزد نیستم و امروز هم که به مدرسه ...
امامزاده ای در همسایگی تخت جمشید/ از قدمت تا بازسازی
. وی افزود: مادرم اهل کناره و پدرم اهل تخت جمشید بود، خانه ما در کنار تخت جمشید و در هتل آپادانا بود که برای جشن های دو هزار و 500 ساله رژیم پهلوی، خانه ما را خراب کردند و به شهرک مهدیه آمدیم. وی ادامه داد: به یاد داریم پدرم همیشه از این امامزاده به خوبی یاد می کرد و توصیه داشت تا همواره به زیارت امامزاده برویم، همیشه پیاده به زیارت این امامزاده می رفتیم. این ساکن قدیمی تخت جمشید ...
مأموران می گفتند: در زندان به اینها خوش می گذرد!
زندان هستند و خیلی به آنها خوش می گذرد! از دیگر تمهیدات، نوشتن خاطرات و یادداشت ها بود که البته همه آن نوشته ها را از ما گرفتند. بعد از انقلاب طی جریاناتی این نوشته ها به دست آمدند و شنیدم که اخیراً برخی از آنها چاپ شده اند. طرز نوشتنم را خراب کردید! آیت الله مکارم شیرازی از یکی از بازجویی های خویش نیز روایتی شنیدنی دارد. او در این باره نقل می کند: البته در زندان ما، حتی هنگام ...
بابای زهرا موها و ابروی زهرا را زد و زنجیرش کرد
شرایط خاص پدر و مادرم تحقیر می شدم و مورد تمسخر دانش آموزان قرار می گرفتم اما تا کلاس سوم راهنمایی ادامه تحصیل دادم این درحالی بود که مادرم نمی توانست به درستی کارهای منزل را انجام بدهد و پدر بزرگ و مادر بزرگم هم به دلیل کهولت سن نمی توانستند به او کمک کنند بنابراین من ترک تحصیل کردم و برای کمک به مادرم در خانه ماندم .تصمیم به ارتباطات خیابانی گرفتم و در طول چند سال گذشته با چندین نفر ارتباط ...
یک دورانی ورود به دانشگاه به معنای بی دینی بود؛ انگار فرد از بهشت به جهنم رفته/ الان فضا دوطرفه شده
امامی کاشانی و... حضور داشتند و بحث های بسیار مفصلی درگرفت. روحانی گفت: بحث بر سر این بود که اصلا در حکومت اسلامی مردم چه نقشی دارند. طی ساعت ها جلسه آیات، روایات و سیره های مختلف مطرح شد. اینها همه در زمانی بود که هنوز امام به ایران نیامده بودند و در پاریس بودند. این بحث ها با امام در فرانسه مطرح شد. آقایان همه به فرانسه آمدند از جمله شهید مطهری، اردبیلی، بهشتی و... شب های بسیار زیادی ...
قرارداد نفت در برابر کالا با روسیه نداریم/اراده قوی از جانب تهران برای خرید سوپر جت وجود دارد
به گزارش خبرگزاری خانه ملت از ایرنا، متن گفت وگوی مفصل مهدی سنایی سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو با گروه خبری راسیا سودنیا که بسیاری از رسانه های روسیه از جمله ریانوواستی زیر مجموعه آن هستند، بدین شرح است: پرسش: نظر شما در خصوص سطح همکاری های ایران و روسیه در حال حاضر چیست؟ آیا می توان گفت که سال گذشته (2017)، سالی جهشی ازنظر توسعه همکاری های راهبردی برای تهران و مسکو بود؟ ...
در حاشیه حوزه/ ماجرای توزیع خاکه زغال و کره بین طلاب/ توصیه آیت الله کاشانی به تقلید از امام خمینی/ ...
روز حتی تا یک سال و نیم بعد هم رساله مرحمت نفرمودند. دیگر مراجع که انتظار مرجعیت شان از قبل بود، آن ها رساله هایی داشتند ولی ایشان رساله ای مرحمت نفرموده بودند. برای مردم روزهای اول تعجب آور بود که چطور آیت الله کاشانی مقلدین خودش را رد می کند و حتی به کسانی که از زمان مرحوم آیت الله بروجردی هم از ایشان تقلید می کردند، می گفت که حاج آقا روح الله در قم است به ایشان مراجعه کنید. ...
گمشده 8 ساله، 20 ساله به خانه برگشت
مجبور شدم شب را در پارک بخوابم. بعد از نخستین شب کجا رفتی؟ سوار ماشین شدم تا شاید بتوانم خانه را پیدا کنم اما فهمیدم به کرج رسیده ام. تا حدود 15شبانه روز آواره کوچه و خیابان ها بودم. خیلی ترسیده بودم. دلم برای پدر و مادرم تنگ شده بود. بچه بودم و نمی دانستم قرار است چه اتفاقی برایم بیفتد. گرسنگی و تشنگی عذابم می داد. خیلی سختی کشیدم. در این مدت چطور شکمت را سیر می کردی ...
می گفتند رمان محمد(ص) را با نام مستعار چاپ کن!/ صدور انقلاب از مسیر فرهنگی ممکن است نه سیاسی
نفسه این موضوع می تواند دستمایه بسیاری از نویسندگان ما قرار گیرد. مکرر گفته شد طی این سال ها که این اتفاق یعنی پرداختن به موضوع انقلاب به معنای اصلی خود نیفتاده است. در توجیه علت هم همه ما می گوییم فرصت این کار پیش نیامده چون وقتی انقلاب انجام شد دو سال بعد جنگ تازه شروع شد و همه ما درگیر موضوعات جنگ در کشور شدیم. اکثر ما پیش از آنکه به انقلاب در آن دوران بپردازیم عمدتاً موضوع کاری مان به جنگ و دفاع ...
بخش اعظمی از اعلامیه های زمان انقلاب در خانه پدری ام چاپ می شد
ساواکی ها پشت در حیاط خانه هستند سپس به سرعت با دوستان اعلامیه ها را جمع آوری کردیم و آن ها را در مکانی که برای ساواکی ها قابل دسترسی نبود، گذاشتیم و از پشت بام فرار کردیم. وی ادامه داد: پدرم بعد از اینکه متوجه شده بود همه ی وسایل جمع آوری شده، پس از باز کردن در، ساواکی ها به طور مرتب و با یقین از این صحبت کرده بودند که در منزل شما اقداماتی علیه حکومت انجام می شود چون گزارش فعالیت های انقلابی مان توسط فردی آشنا به ساواک داده می شد. انتهای پیام/ ...
میگفت شاه باید برود تا ازدواج کنم
پیشانی مورد اصابت قرار گرفت که پیکر خونینش توسط مردم نزد یکی از پزشکان منتقل شد که اعلام شد وی در دم جان باخته است. به دلیل اینکه مأمورین به دنبال پیکر وی و شناسایی دیگر مبارزین و تظاهرکنندگان بودند، پیکر پسرم را به خانه برادرشوهرم منتقل کردیم و یک روز بعد با تشییع باشکوه در همین محله مارالان که مردم از چهار راه فدک تا محله غیاث جمع شده بودند ، وی را به خاک سپردیم. عصر روز شهادت وقتی به ...
از رفاقت با شهید صدوقی و آیت الله خاتمی تا مبارزه همپای آیت الله مشکینی
... بعد از آن فهمیدم که وقتی خواهرشوهرم و شوهرش به منزل ما میروند، ماشین امین الله را جلو در می بینند و تصور می کنند او شب گذشته را آنجا سپری کرده است. بعد که وارد خانه می شوند، با صحنه ازهم پاشید گی و به هم ریختگی خانه مواجه می شوند. خواهر شهید سراسیمه می شود و دوباره بیرون می آید و داخل ماشین را نگاه می کند که پیکر مثله شده شهید روی صندلی عقب آن بوده چون پالتویش را روی بدنش انداخته بودند و چشمهایش ...
سازمان پدافند غیرعامل ایران یک سازمان امنیتی است که برای تهدیدات زیستی نیز ورود پیدا کرده است
نجف می بردند و بعد آقایان علما این تئوری ها را امضا می کردند و می گفتند این بحث ها، بحث های علمی خوبی است؛ که این یک نوع ساده اندیشی بود. حال شاید بگوییم دلیل آن این است که ما نگاه اخباری گرایانه ای به روایات داشتیم؛ مثلاً یک عالمی روایتی می خوانده اُطلُبُوا العِلمَ وَلَو بالصِّینِ و می گفته این روایت دلالت بر امضای همهٔ علومی که در عالم هست، می کند و بعد وقتی آمدیم و دقت های طلبگی کردیم، دیدیم ...
قاسم من را به دوست شیطان صفت اش فروخت/درجاده قدیم تن به آزار دادم و..!
نوآوران آنلاین - آن ها مرا فریب دادند و سیاه بختم کردند هیچ گاه فکر نمی کردم ماجرای یک دوستی خیابانی به جایی کشیده شود که همه هستی و آینده ام را از دست بدهم با این رسوایی که به بار آمده است نمی دانم چگونه به چشمان پدرم نگاه کنم که شبانه روز زحمت کشید تا من به مدارج علمی بالا برسم و یا چگونه با مادری روبه رو شوم که با هزاران امید و آرزو مرا روانه شهر دیگری کرد تا روزی خوشبختی و سعادت مرا نظاره گر ...
خاطرات نوجوان 11 ساله در اسارت دشمن
پنجره رد می کردیم و از شیرآب پیاده روی آسایشگاه که به اندازه باریک تر از شیر آب سماور، آب داشت، برای خودمان آب برمی داشتیم، همه این ها باید وقتی صورت می گرفت که نگهبان می رفت و برمی گشت، چون نباید ما را می دید. از آب جمع شده در چاله محوطه می نوشیدیم این آزاده درباره سختی های روزهای اعتصاب، اضافه کرد: وقتی بعد از شش روز بچه ها توانستند وارد محوطه شوند، آن ها که نتوانسته بودند آب ...
از صحبت های بی ادبانه نماینده آمریکا در دیدار با امام (ره) در نوفل لوشاتو تا خبرنگارانی که فکر می کردند ...
خبرنگار از اکثر کشورهای دنیا برای دیدن امام(ره) می آمدند، ایشان در پاریس ظهر و شب سخنرانی داشتند. خانه محل اقامت امام(ره) بسیار کوچک بود و دو اتاق و یک زیرزمین نمور داشت؛ بعد از گذشت مدتی از اقامت امام(ره) در نوفل لوشاتو خانه روبه روی محل اقامت ایشان را اجاره کردم و با همسرشان به آن خانه رفتند، چون فضای زیادی هم وجود نداشت، چادر هم زده بودیم. روزانه تعداد زیادی از دانشجویان، مردم ...
امام به دلیل روحیه ضدآمریکایی قهرمان ملت ایران بود/موسوی و کروبی بسیار پست تر از جبهه ملی ...
هستیم به عقیده شما زمینه های شکل گیری و عوامل سرنگونی رژیم پهلوی در بهمن 57 چه بود و اینکه به نوعی مردم و اعتقادات دینی آن ها چه نقشی در یاری نهضت حضرت امام داشت؟ فارسی: در کل تاریخ دو گونه انقلاب داریم؛ یکی انقلاب انسانی و دیگری انقلاب اسلامی؛ انقلاب فرانسه و روسیه انقلاب انسانی است؛ این انقلاب ها انقلاب هایی است که به انگیزه اعتلا و عالی تر از انسان شدن رخ می دهد. باید بررسی ...
هشدار قطع برق در کهگیلویه و بویراحمد / نخستین نمایشگاه سواد رسانه ای در گچساران / بازدید وزیر نفت از ...
خود لبیک واقعی گفتند و از همه تعلقات دنیایی رستند تا توانستند به این مقام و قرب الهی دست یابند. فرمانده ناحیه مقاومت بسیج لنده در ادامه با اشاره به وجود دفاع های مقدس در ادوار مختلف انقلاب تصریح کرد: در این دوران عرصه های مختلف و دفاع های مقدسی وجود دارد که ارزش و جایگاه آنها کمتر از دفاع مقدس و شهادت نبوده است. محمدی با اشاره به تلاش دشمنان برای بدبین کردن جوانان و نوجوانان به ...
گفتند هر طرح مستندی که دوست دارم درباره تاریخ انقلاب بیاورم/ اشرف بزرگ ترین وافور ایران را در کاخ تمیشان ...
، این فیلم مستند را بررسی کرد. متن کامل میزگرد را ادامه بخوانید. چه شد که به سمت ساخت مستندی درباره اشرف رفتید؟ نیک اختر: دلیل اصلی این کار آشنایی با آقای مطهر و خانه مستند انقلاب اسلامی بود. یعنی تنها به خاطر سفارش خانه مستند به سمت این سوژه رفتید؟ نیک اختر: من لیسانس کارگردانی سینما دارم و سال ها بود که کار نکرده بودم. در حقیقت بعد از چند تا کاری که در زمان ...
شجاعت مردم زمان انقلاب ستودنیست
شاهنشاهی حتی اجازه سرویس بهداشتی را به ما نمی دادند. این اتفاقات نزدیک به ایام الله پیروزی دهه فجر افتاده بود، تا اینکه ما در زندان بودیم که گفتند شاه فرار کرده است، و چند روزی گذشت که امام (ره) وارد کشور شد. واقعا شجاعت مردم آن زمان ستودنیست، چون به هیج وجه از حکومت طاغوت نمی ترسیدند و آزادانه شعار می دادند و خواستار انقلاب و امدن امام بودند که این امر نیز محقق شد. ...
انتظار به سبک معمار انقلاب
.... یادم نرفته است. منتهی قبرستان تا سی سال نمی شود نبش قبر کرد. اگر سی سال گذشت و آثاری نبود، آن یک حکم دیگر دارد. مردم کاشان گفتند: چون آنجا قبرستان بوده، می خواهید حمّام درست کنید، غسل در زمین غصبی حرام است و گیر دارد و فلان است. بنا شد بپرسند. یک نوشته ای به ما دادند. آقای بروجردی زنده بود. ما دیدیم دستمان به آقای بروجردی نمی رسد. گفتیم: دیگر مجتهد چه کسی است؟ یکی از مجتهدان آن زمان گفتند: امام ...
ماجرای کمک میلیاردی شاه به فاضلاب و متروی انگلیس
ایران نداشت. از کشور های بسیار عقب افتاده هم عقب افتاده تر بودیم. در سال 64 به باکو رفتم. متروی این شهر برای 57 سال قبل بود، لوله کشی آب گرم برای همه مردم داشت. از نظر حمل و نقل هم بسیار ضعیف بودیم تنها اتوبوس های دو طبقه بودند که برای مردم تهران مناسب هم نبود. تا انقلاب هم همان اتوبوس ها وجود داشتند که در زمان جنگ جهانی دوم خریداری شده بود. چی داشتیم که این مطلب را بپذیریم؟ کتاب علم را شما ...
از ولایتی تا جلیلی، از نیاوران تا کرمانشاه
.... اینکه مردم میبینند طرف نماینده رهبری در فلان شوراست ولی آمده در خانه و محله آنها مشکلاتشان را بشنود و ببیند. دنبال عکس و فیلم و شعارسازی و فیلم تبلیغاتی دور بعد ریاست جمهوری هم نیست. بعدش می رود با مسئولین و متخصصین آن مساله جلسه میگذارد و آسیب شناسی می کند. دهه فجر هم اگر مثل بقیه مسئولین درگیر همایشهای فرمایشی باشد، حواسش هست که به خانه احمد احمدِ ویلچرنشین هم سری بزند. به برجام اگر نقد ...
تاریخچه فعالیت های رضاشاه از زبان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
دست هائی که در کار است چه دست هائی است. رضاخان بعد از اینکه کودتا کرد و آمد تهران را گرفت، به صورت یک آدم مقدس اسلامی خدمتگزار به ملت درآمد. حتی در جلسه هائی که در محرم انجام می گرفت در تکیه های زیادی که در تهران بود آن وقت، می گفتند او می رود و شرکت می کند و دسته جاتی که از نظامی ها در تهران بیرون می آمد من خودم دیده ام و مجلس روضه ای که از طرف خود رضاخان با شرکت خودش تأسیس می شد من یکی اش را خودم ...