سایر منابع:
سایر خبرها
چند کفش کهنه دست یک نفر گویا گرفت
، من و مغازه ام هم از این فضا دور نبودیم. خیلی ها به خصوص بعدازظهرها یا در روزهای سرد زمستان جلوی مغازه من می ایستادند و به کفش ها نگاه می کردند. البته چیزی طلب نمی کردند اما من وقتی به پاهای آنها نگاه می کردم، می دیدم که در آن سرما، یا کفش خیلی پاره ای به پا داشتند یا یک دمپایی پلاستیکی داشتند، حالا هم که ایام عید است و همه به فکر نونوار شدن. گفتم خیلی ها در همین محله خودمان کفش ...
روی خط آفتاب
.... با تشکر. کیانی از تهران (7/12) 0100- بغداد باید هم نسبت به ایران نامهربان باشد وقتی آنها ظرفیت این همه محبت و همکاری و همراهی را ندارند باید هم نامهربان باشند. امیدوارم آنها نسبت به صحبت های ما قدرشناس باشند. (7/12) 0820- از شما روزنامه های اصلاح طلب تعجب می کنم چرا کاسه داغ تر از آش شده اید در برخورد با احمدی نژاد. او هم یک فعال سیاسی است حق اظهارنظر و فعالیت سیاسی دارد. نمی ...
سیدامیر میرحبیبی گلی از باغ شهدای البرز است
آن سخن می گفت؟ شهدا همه نگاه متفاوتی داشتند و نه از روی احساسات جوانی، بلکه آگاهانه این راه را انتخاب کردند. چرا که به عنوان مثال عکسی را که امیر از جبهه داشت، سر سفره ای نشسته بودند که غیر از نان خشک در آن چیزی نبود و آن شرایط چیزی نبود که بتوان گفت جوانها برای خوشی یا گذران وقت و... می رفتند. آنها با هدف و اعتقاد و عاشقانه با خدای خود معامله می کردند. سید امیر حدود 20 روز قبل از ...
قهوه خانه عرب یک نام، یک تاریخ
آمد و این قهوه خانه را باز کرد. چای خیلی خوبی می داد و همه دوستش داشتند. عرب اصلی که باعث شد اسم قهوه خانه بشود قهوه خانه عرب، ایشان بود. او بعد از چند سال رفت و مغازه را به رمضانعلی عرب واگذار کرد. درمورد قهوه خانه عرب مشکل اینجا بود که به نام بد شهره شده بود. هرجای شهر که دزدی می شد، به مال باخته می گفتند برو به حوض قلیان. آنجا پاتوق دزدهاست، دزد را پیدا کن و مالت را پس بگیر. دیزی ...
گفتگو با سعید عسگر:حجاریان را خدا زد/از بچگی معتاد بودم/پشیمان نیستم
شیرینی فروشی گرفته تا موبایل فروشی که هیچ یک به ماجرای ترور ارتباطی نداشتند. از راهروهای باریک بازار که می گذشتم، همان جا از پیرمرد دست فروشی که روی چرخ بساط پهن کرده بود و خودش هم روی چهارپایه کوچکی، دست به زانو نشسته بود، پرسیدم. مهدی روغنی را نمی شناخت. اسم سعید را که شنید، چشم هایش برقی زد و خندید. از سر اطمینان، به نشانه اینکه او را می شناسد، سری را تکان داد، اما لحظه ای بعد، انگار که ...
علی؛ شهید فتح خرمشهر
بالای پشت بام خانه و قیف را جلوی دهانش گرفته و فریاد مرگ بر شاه سر می داد، یادم هست که نزدیکی های پیروزی انقلاب اسلامی یک روز به همراه شهید مرتضی داودی با یک کامیون به آبگرم همدان رفتیم تا برای مردم نان جمع آوری کنیم، آن روزها به دلیل هجوم عوامل رژیم در شهرها و به آتش کشیدن مغازه ها و تعطیلی آنها، نان یافت نمی شد. مدت 3 شب در آبگرم ماندیم و طول این مدت اهالی روستاهای اطراف نان های زیادی پخته و ...
نمی توانم مهره بی اراده کسی باشم/ اگر در برابر ضدانقلاب کوتاه بیاییم آنها کوتاه نمی آیند
آقای صانعی [دادستان کل انقلاب]. گفتم به خدا من اگر صد تومنی را ببینم، باید رویش را بخوانم، وگرنه نمی فهمم صد تومنی است. شاید باور نکنید که تقریباً از 20 سال پیش به این این طرف دیگر با پول سروکار ندارم و همه هزینه ها را داداش بدبختم پرداخته. واقعه الآن این جوری است که اسکناس 500 تومنی را تا نخوانم نمی فهمم 500 تومنی است. پریروز نمی دانم دفتر حاج احمد آقا بود، کجا بود، از این سکه ها گذاشته ...
متاگپ | ناصر ابراهیمی: من به عنوان اولین یاغی به تاج پیوستم/ علی پروین فقط من رو قبول داشت/ به هر تیم می ...
مال اون هاست. ناراحت شدید پرسپولیس باخت؟ شغل من علاوه بر این که کارمند بازنشسته برق تهرانم ولی قبل از انقلاب در تیم شاهین فوتبال بازی می کردم. من از سال 39 با خدابیامرز همایون بهزادی و شیرزادگان و دهداری که همه فوت کردن و من با این ها بودم و 4 سال شاهین بازی کردم و بعدش 4 سال در تاج بازی کردم که الان استقلال شده. از همون زمان حساسیت عجیبی رو بازی شاهین و تاج بود. اون موقع اسم ...
شهید مرادخانی به آرزویش رسید/ادامه راه شهدا ارج نهادن به حضرت زینب (س) است
شیمیایی شد و ریه هایش خیلی اذیت می کرد و عطسه های شدید داشت و بوی عطر و ادکلن هم اذیتش می کرد اما درصد جانبازی نگرفت و می گفت همه چیز مال این دنیا نیست و برخی چیزها باید ذخیره آن دنیا باشد با وجود اینکه نامه آمده بود که می تواند اقدام کند، اما هرگز دنبالش نرفت. از او در خصوص چگونگی رفتن همسرش به سوریه می پرسم، می گوید "داود با آغاز جنگ سوریه از همان ابتدا دوست داشت برود، همسرم تخریب چی ...
دنیا کوچک نشده بود، تو بزرگ شده بودی
کوچک نشده، تو بزرگ شدی دورتا دور دیوارهای خانه را از عکس های حسین پر کرده اند. مادر شهید می گوید: پسرم هنوز زنده است، به هر گوشه خانه که نگاه می کنم، صورت زیبای او را می بینم. پدر شهید ادامه می دهد: خودش را برای شهادت آماده کرده بود. می گفت فکر می کنم دنیا آنقدر کوچک شده است که در این دنیا جا نمی شوم می گفتم؛ حسین جان! دنیا کوچک نشده، تو بزرگ شدی. حرف هایی می زد که جنس حرف های ...
عادت های نوشتن جعفر ابراهیمی/دوست داشتم لحاف دوز شوم!
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-ملیسا معمار: صبح زود که طبق معمول هرروز از خانه بیرون آمدم تا راهی محل کار شوم، احساس کردم کوچه پر از دود است اما متوجه شدم دود نیست آلودگی هواست، آلودگی ای که رغبت نفس کشیدن را از انسان می گیرد. ناخودآگاه شعری از کتاب فارسی اول دبستان را با خودم زمزمه کردم خوشا بحالت ای روستایی/ چه شاد خرم چه باصفایی/ در شهر ما نیست جز دود و ماشین/ د ...
امام جماعتی که درآمدش از مرغداری است
بکنید که یک آخوند با لباس روحانیت در پارک نرمش کند یا بدود، همه با موبایل هایشان فیلم می گیرند. خانواده ما روحانیون هم حقی دارند. بسیاری اوقات به خاطر نگاه های سنگین مردم، صبح بعد از نماز، به پارک می رویم و صبحانه می خوریم، همان جا هم با لباس معمولی می روم اما وقتی آشنایی مرا ببیند، با تعجب می گوید: حاج آقا! شما هم؟ یاد خاطره ای می افتد و با خنده آن را تعریف می کند: چند سال پیش، پسرانم را ...
مدرسه رفاه پوشش فرهنگی برای مبارزات ما بود
...، آنهایی را که جنایاتشان مسجل بود یعنی خسروداد، رحیمی فرماندار نظامی، نصیری و ناجی را امام اجازه دادند که اعدام بشوند و از همه آنها قوی تر خسروداد بود که اصلاً ترس حالی اش نبود. بعد هم همان جا روی پشت بام اعدامشان کردند. در خاتمه بفرمایید فعالیت های مدرسه رفاه چه تفاوتی با دوره قبل دارد و کادر امروز آن از نظر علمی در چه سطحی است؟ قبل از پیروزی انقلاب مدرسه فقط تا مقطع دبستان ...
با زبان خوش باید معلمی کرد، نه با چوب
...: یک بار می خواستم حرف ش را تدریس کنم و مسئله شتر را بازگو کردم. دانش آموزان نشسته بودند؛ یک مرتبه یکی از آنها گفت: خانم معلم یک شتر از کنار کلاس رد شد! همه بچه ها خندیدند. من گفتم: خنده ندارد بله، به خیالش آمده که یک شتر از کنار کلاس رد شده است؛ چون دارم درس شتر را می دهم، او این حیوان را تجسم کرده است. واهبی در همه مراحل زندگیش ردپایی از تدریس وجود دارد. نوه ام را که به مدرسه هراتی می بردم ...
افشاگری های معاون احمدی نژاد درباره بقایی
هر صورت فضای حاکم بر روابط در دولت به گونه ای بود که تقریبا همه فهمیده بودند آقای بقایی یک نفر از نفرات مؤثر بر تصمیمات آقای احمدی نژاد است. بقایی در این سال ها در حوزه اجرا مستقل از رئیس جمهور عمل می کرد. مشایی اختیارات بالایی داشت. مثلا قرار بود بنده به نمایندگی از دولت ایران بروم در یک اجلاس بین المللی شرکت کنم، طبیعتا نیازمند این بود که ما برویم با آقای رئیس جمهور هماهنگ شویم. من خیلی ...
نخستین بازنشستگی احمد جنتی
ندارد و درخواستی هم برای کناره گیری از امامت جمعه نداشته .اما احمد جنتی اول مهرماه سال 93 که در برنامه تلویزیونی شناسنامه حضور یافته بود، درخواستش از رهبری برای کناره گیری از نمازجمعه را تأیید کرده و گفته بود: کار اصلی من شورای نگهبان است. فعالیت های دیگر برای من فرعی بود. از مقام معظم رهبری خواستم برخی از فعالیت ها از دوش من برداشته شود که یکی از این فعالیت ها نمازجمعه، یکی شورای عالی انقلاب فرهنگی ...
جهانگیری با رانت مشایی و بقایی مولتی میلیاردر شد
عمل کرد و باعث منحرف شدن دولت دهم شد. آنچه در ادامه می آید، قسمت اول گفتگوی مشرق با دکتر احمدزاده است. ********* ** آقای دکتر لطفاً در ابتدا بفرمایید چگونه با دکتر احمدی نژاد آشنا شدید و سپس به عنوان یکی از مدیران جوان وارد دولت نهم و دهم شدید؟ در فاصله سال های 1382 تا 1384 بود که با ایده های آقای احمدی نژاد آشنا شدم و نگاه های ایشان را در مسائل اجرایی، مدیریت جهادی، ساده ...
کاهش سهم تعاونی ها و نادیده گرفتن حقوق کارگران ازدلایل استیضاح ربیعی
فاجعه و وضعیت اسفبار در وزارت کار هستیم. پورابراهیمی گفت: در زمان رای اعتماد به آقای ربیعی در دولت دوازدهم می خواستم صحبت کنم اما آقای ربیعی خدای لابی گری است، در مجلس شایعه کرد که من با او مشکل شخصی دارم به همین دلیل من امروز فیلمی را به شما نشان دادم که در دولت یازدهم یعنی سال 92 نیز به عنوان مخالف آقای ربیعی صحبت کردم چون نگاه ما تخصصی است و معتقدیم مشکلات ساختاری بسیاری وجود دارد. ...
مشروح دیدار و گفت و گوی انجمن جانبازان با حجت الاسلام شهیدی و مسئولان ارشد بنیاد
هدفم این است که ویلچرنشین های ما همه راضی باشند و چهره نظام را خراب نکنند. دیروز آقای میرباقری گزارشی داد از بودجه ای که امسال برای ما تخصیص داده اند ولی دولت 70 درصدش را هم نتوانسته تامین کند. البته قول داده اند که تا پایان سال تامین کنند. به آقای جهانگیری گفتم: بودجه بنیاد باید صد درصد داده شود. با همین وضعیت هم ما مشکل داریم چه برسد که همین بودجه هم تامین نشود. آقای جهانگیری گفت که من می ...
جلسه استیضاح ربیعی/ ربیعی وزیر ماند
از برادر عزیزم آقای ربیعی دفاع کردم ایشان آن روز برای من عبادی بود که پاک، ضد فساد، برنامه ریز و مستقل بود و تحت تاثیر امثال تاجگردون قرار نمی گرفت و می دانست به پای انقلاب خون ریخته شده است. من آن روز از عباد حمایت کردم. اما چه شد که مخالف ربیعی شدم؟ من و جمعی از استیضاح کنندگان خدمت آقای ربیعی رسیدیم گفتم می دانم از همه طرف به شما هجمه می شود. از شما مطالباتی دارند شاید دوست نزدیک من ...
مصاحبه با اسحاق جهانگیری؛ 1400 ، خیلی دور خیلی نزدیک
که در انتخابات تند رفته اید. به فاینشیال تایمز با شوخی و مزاح گفتم (با خنده) من که اتفاقا در انتخابات از همه ملایم تر بودم! برای ارتباط با رهبر معظم انقلاب هیچ مشکلی ندارم و به زودی خدمت ایشان خواهم رسید. امیدوارم جریان اصلاح طلب در سال 97 بتواند از تمام مشکلاتی که با آن مواجه است عبور کند و این دست مسائل نیز حل شود. ...
توکلی در برنامه پایش مطرح کرد؛ اجرایی شدن ماده 29 قانون برنامه ششم برای شفافیت حقوق مسولان را دنبال ...
نگاه کنید شوراهای شهر در این دوره جدید علاقه دارند شفافیت را رواج دهند مثل شورای شهر تهران و اصفهان. توکلی با بیان اینکه سازو کارهایی در این مورد تبیین می شود تا مردم بدانند هر نماینده به چه مواردی رای مثبت می دهد و یا مخالفت می کند، افزود: اگر در مجلس این کار بخواهد صورت گیرد، باید آئین نامه داخلی مجلس را اصلاح کرد چرا که طبق آئین نامه فعلی رای گیری در مجلس مخفی است. وی با ...
داریوش شایگان ؛ بازگشت به پروست در 84 سالگی
عربی است. انگار که خوشش نیامد و مِن و مِن کرد. دوباره گفتیم شبیه فضاهای مراکشی است که این بار خوشش آمد و سری به تایید تکان داد. اشاره کرد به دیوار مماس با تختش و گفت: این تابلو را ببینید، کار سهراب است. این تابلو را خیلی دوست دارم. خیلی زیباست. آب رنگ است. سهراب بعد از انقلاب این را کشید و من گفتم آن را می خرم. تابلوی سهراب سپهری را روی دیوار اتاق خودش نصب کرده بود تا همیشه توی دیدش باشد ...
چند روایت از شهید کامبیز ملک شامران؛ معلم و نویسنده کودکان
به نظر من معنای خیلی خوبی دارد. این اسم از دو جزء ترکیب شده؛ یکی “کام” که معنای مراد و میل و آرزو دارد. دیگر هم “بیز” است که از بیختن می آید. “کامبیز” یعنی کسی که کام را از خودش دور می کند، یعنی کسی که با نفسش مبارزه می کند. [8] توی همان روزهای انقلاب که کامبیز می آمد مسجد، ما یکی از کارهایی که می کردیم، این بود که اسم ها و نام هایی را که بومی “ملی گرایی”، “غربزدگی” و “حکومت شاهنشاهی ...
اسم سفارش که می آید دستم قفل می شود
را با نقاشی روی ویترای (شیشه) شروع کردید. فکر می کنم آن زمان اصلا کسی روی ویترای نقاشی نمی کرد و شما نخستین کسی بودید که با ویترای کار کردید. سال 1337بود. یکی از دوستان گفت که داریم جایی را دکوراسیون می کنیم. می خواهیم که روی ویترای برای ما نقاشی کنی. آن زمان نقاشی روی ویترای رایج نبود. اصلا کسی نمی دانست که ویترای چیست. من هم فقط اسم ویترای را در دانشکده شنیده بودم. بعد فهمیدم که به ...
مشروح جلسه استیضاح وزیر کار در علنی مجلس/ ربیعی وزیر ماند
فصل مسائل را از همان جا آغاز کنیم. همین که تثبیت شغل کرده ایم هنر کرده ایم ربیعی با تاکید بر اینکه در دوران وزارت وی محاسن دیگری نیز وجود داشته است، یادآور شد: من مسئول تثبت شغل هستم اگر می خواستم در این شرکت ها اقتصادی برخورد کنم قطعا با تعداد بیشتری از بیکاری روبه رو می شدیم لذا ما فقط ایستادیم مراقب کردیم که این شرکت ها به زیان دهی نرسند و معتقدم این هنر ما بوده است. 34 ...
گزارشی از جلسه استیضاح وزیر کار در مجلس
و مستقل بود و تحت تاثیر امثال تاجگردون قرار نمی گرفت و می دانست به پای انقلاب خون ریخته شده است. من آن روز از عباد حمایت کردم. اما چه شد که مخالف ربیعی شدم؟ تاجگردون ادامه داد: من و جمعی از استیضاح کنندگان خدمت آقای ربیعی رسیدیم گفتم می دانم از همه طرف به شما هجمه می شود. از شما مطالباتی دارند شاید دوست نزدیک من از تو مطالبه می کند اما پشت تو آمدیم که با هیچ کس حتی تاجگردون معامله نکنی ...
ربیعی در وزارت رفاه ابقا شد/ موافقان و مخالفان وی چه نظراتی داشتند؟
تاثیر امثال تاجگردون قرار نمی گرفت و می دانست به پای انقلاب خون ریخته شده است. من آن روز از عباد حمایت کردم. اما چه شد که مخالف ربیعی شدم؟ تاجگردون ادامه داد: من و جمعی از استیضاح کنندگان خدمت آقای ربیعی رسیدیم گفتم می دانم از همه طرف به شما هجمه می شود. از شما مطالباتی دارند شاید دوست نزدیک من از تو مطالبه می کند اما پشت تو آمدیم که با هیچ کس حتی تاجگردون معامله نکنی و مستقل بایستی، ما ...
بررسی خمس از دیدگاه شیعه و اهل سنت
همه آنچه شخص به دست می آورد، چه زیاد باشد چه کم، بر صنایع خمس هست؟ حکم آن چیست؟ امام به به دست مبارک خود نوشت: بعد از اخراج مؤنه سال بر این همه خمس واجب است. [68] علی بن مهزیار روایت می کند علی بن راشد گفته است: من به امام گفتم: شما به من فرمان دادید که برای امر شما قیام کنم و حق شما را بگیرم و من این مطلب را به برخی موالیان شما گفتم، ولی برخی از آنان سؤال کردند که حق امام چیست. نمی دانستم ...
نقطه شروع نجات بودجه
روزنامه ها هر روز می نویسید که بین قوای مختلف دعوا است. این دعوا هم بر سر مال و خزانه و مسائل این چنینی است. در نتیجه راه برگشت همان طور که گفتم، برگشت به همان قانون اساسی است. صحبتی که آقای دکتر بشیریه داشت، حرف درستی است. اکنون در کشور متاسفانه پایبندی به یک تفاهم اولیه وجود ندارد. در همه جای دنیا، قانون اساسی در بستر زمان به خاطر منافع و مصالح ملی و پایداری توسعه کشورها، مورد اصلاح قرار ...