سایر خبرها
افشای برنامه عوامل داعش برای حمله به حرم امام رضا/ ساخت بمب شیمیایی در ایران
...> به گزارش میزان، نماینده دادستان تهران رو به قاضی صلواتی گفت: آقای قاضی بر اساس گزارش وزارت اطلاعات از تیم تروریستی و منزلی که متهم برای آن ها تهیه کرده است اقلامی همچون سه قبضه کلاش، یک قبضه کلت، یک قبضه مسلسل، چهار کمربند انتحاری، سه جلیقه انتحاری، خشاب، نارنجک، صداخفه کن، مواد شیمیایی پیش ساز بمب، 50 متر فیتیله، 50 عدد چاشنی، تایمر، کیت انفجاری و لوازم فنی ساخت اسلحه کشف شده است. همچنین تعدادی گلوله توپ، خمپاره، مین، خمپاره فسفری، نارنجک و مین والمر کشف گردیده که توسط این متهم مخفی شده بودند. منبع: تسنیم د ...
خاطرات مردی که داعش را کندرو می دانست! +عکس
های ساختمانی که روبرویم قرار داشت. تقریبا می دویم و بدون وقفه تیر می انداختم. در همان لحظات مدام مشغول گفتن ذکر خدا بودم. بالاخره رسیدم به ساختمان. صدای گلوله ها را می شنیدم و خط سیر گلوله هم نشان می داد محل شلیکشان کجاست. صدای الله اکبر و انفجار و صدا کردن ها همه جا را پر کرده بود. جلوی درب ساختمان ایستادم. حس کردم شبح یک نفر را داخل ساختمان می بینم. صدای تند راه رفتنم باعث شد ...
جمعه هایی که دیگر تلفن زنگ نخواهد خورد
نجات بدهم آن برای من افتخار است، می گفتم اما با رفتن تو مادرت جگرخون می شود، به حرفهایم گوش می داد، ساکت می شد، اما دو روز بعد می رفت. می گفتم اگر بروی آنجا خطرناک است ممکن است شهید شوی، می گفت: اگر شهید شدم فدای حضرت زینب(س) می شوم. وقتی می آمد می گفتم: خدا را شکر که برگشتی، می گفت: کاش می گفتی ای کاش برنمی گشتی، ناراحتم از اینکه به شهادت نرسیدم و سالم برگشتم. از رفتارش معلوم بود که ...
گفته بودند آن لحظه آخری خیلی مهم است؛ درک نکردم!
، به زمین افتادم و سعی کردم خودم را پشت موتور مخفی کنم. یکی از پاهام که در دید تک تیرانداز تیر خورد. فهمیدم قضیه جدی است. با غبار گرفتن هوا موتور را بلند کردم و بعد از اینکه پشت سنگری پایم را بستم، به عقب برگشتم. این مجروحت اولم بود. یک بار دیگر هم مجروح شدم. وقتی داشتند من و چند مجروح دیگر را با آمبولانس به بیمارستان می بردند. - پس همه کار کردید تا زنده بمانید؟ تا ...
برنامه تروریست های داعشی برای انفجار حرم مطهر امام رضا (ع) چه بود؟
آن ها را از گلوگاه های امنیتی عبور می دادید؟ نماینده دادستان تهران خطاب به قاضی صلواتی گفت: آقای قاضی بر اساس گزارش وزارت اطلاعات از تیم تروریستی و منزلی که متهم برای آن ها تهیه کرده است اقلامی همچون سه قبضه کلاش، یک قبضه کلت، یک قبضه مسلسل، چهار کمربند انتحاری، سه جلیقه انتحاری، خشاب، نارنجک، صداخفه کن، مواد شیمیایی پیش ساز بمب، 50 متر فیتیله، 50 عدد چاشنی، تایمر، کیت انفجاری و لوازم فنی ساخت اسلحه کشف شده است. همچنین تعدادی گلوله توپ، خمپاره، مین، خمپاره فسفری، نارنجک و مین والمر کشف گردیده که توسط این متهم مخفی شده بودند. انتهای پیام/ ...
جزییات چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش
بردیم و حدود یک هفته در آنجا اسکان داشتند و پس از یک هفته دوباره آن ها را به یک خانه دیگر منتقل کردیم. قاضی صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران خطاب به متهم گفت: مگر قرار نبود شما پول بگیری و آن ها را به داخل بیاوری پس برای چه آن ها را این چند روز همراهی می کردی؟ متهم پاسخ داد: چون هنوز پولم را از الف. نگرفته بودم آن ها را همراهی می کردم تا بتوانم پولم را بگیرم. ...
رگ خوابی که در سومار گم شد
او رزمنده ای است که رگ خوابش را در جبهه گم کرده و نصیبش حالا، 36 سال بی خوابی است. رجب رشیدی نسب به نگاه من، یک قهرمان است؛ با همان هیبت قهرمان های واقعی، همان خط مشی و همان روحیه خستگی ناپذیر؛ حتی اگر خودش بگوید کاری نکرده و به زحمت دل به مصاحبه بدهد، اما حرف هایی دارد شنیدنی از روزگاری که نوجوان ها برای دفاع از خاک وطن، سرودست می شکستند. وقتی که جنگ شروع شد چندساله بودید؟ جنگ سال 59 شروع شد و من سال 44 به دنیا آمدم، آن موقع تازه 15 ...
تاکنون بیش از 10 هزار نوزاد را به دنیا آورده ام / مسئولین درک مطلوبی از شغل مامایی ندارند
...: بنده در همان اوایل کار به همگان نشان دادم که باعلاقه به این کار روی آورده ام و تاکنون بنده اثرات مثبت خدمت به مردم را در زندگی خود دیده ام؛ لذا با توجه به عشق مستمر به این شغل و همچنین برنامه ریزی مناسب، خانواده ام نیز با این شغلم کنار آمده و آن را درک کرده اند و خوشبختانه در این راستا هیچ مشکلی ندارند. علاکم با اشاره به اینکه هدف ماما در درجه اول رضایت خداوند است و در وهله بعد ...
افشای برنامه عوامل داعش برای حمله به حرم رضوی
... به گزارش میزان، نماینده دادستان تهران رو به قاضی صلواتی گفت: آقای قاضی بر اساس گزارش وزارت اطلاعات از تیم تروریستی و منزلی که متهم برای آن ها تهیه کرده است اقلامی همچون سه قبضه کلاش، یک قبضه کلت، یک قبضه مسلسل، چهار کمربند انتحاری، سه جلیقه انتحاری، خشاب، نارنجک، صداخفه کن، مواد شیمیایی پیش ساز بمب، 50 متر فیتیله، 50 عدد چاشنی، تایمر، کیت انفجاری و لوازم فنی ساخت اسلحه کشف شده است. همچنین تعدادی گلوله توپ، خمپاره، مین، خمپاره فسفری، نارنجک و مین والمر کشف گردیده که توسط این متهم مخفی شده بودند. ...
خاطره جالب حنیف از مشت به سوشا
آی اسپورت – حنیف عمران زاده مدافع سابق استقلال خاطره های زیادی از دوران حضورش در این تیم دارد. او در گفتگویی رادیویی یکی از این خاطرات را که مربوط به دربی جنجالی و مشت او به صورت سوشا مکانی است تعریف کرد که در زیر می خوانید: یک بار در شهرآورد تهران با مشت به صورت سوشا مکانی دروازه بان سابق تیم پرسپولیس کوبیدم و پس از بازی در حالی که از باخت و اتفاقات آن روز ناراحت و عصبی بودم به خانه برگشتم ...
سردار آتش
شهید حسن شفیع زاده مرداد سال 1336 در یک خانواده مذهبی در تبریز متولد شده و تحت تربیت پدر و مادری مومن و مقلد امام پرورش یافت. از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامه های سوگواری امام حسین (ع ) حضور داشت .در سن 12 سالگی از نعمت پدر محروم شد، چون فرزند ارشد خانواده بود غمخوار مادر فداکار و دلسوز خود شد . با جدیت تمام و احساس مسؤولیت بیشتر از گذشته هم درس می خواند و هم به مادرش در ...
تصویب یک جایزه ویژه برای تئاترهای عروسکی
به گزارش خبرگزاری کودک و نوجوان ، جشن انجمن نمایشگران عروسکی و همچنین جشن کانون کودک و نوجوان همزمان با جشن گرامیداشت روز جهانی تئاتر پنجشنبه 13 اردیبهشت ماه در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان برگزار شد. در جشن انجمن نمایشگران عروسکی بعد از قرائت بیانیه روز جهانی تئاتر عروسکی توسط سلما محسنی از اعضای انجمن نمایشگران تئاتر عروسکی با حضور آزاده پور مختار، عادل بزدوده، زهره بهروزنیا و ...
روایت زندگی دختر محجبه ایرانی در که فرانسه/ بحث کردن با فرانسوی ها راحت تر است
به گزارش کوگانا پایم که رسید به فرانسه، با اولین رفتار ها و سوال هایی که درباره حجابم می شد و به خصوص درباره وضعیت و شرایط ایران، متوجه شدم آن جا کسی من را نمی بیند. آن که می دیدند و با او سر صحبت را باز می کردند، یک مسلمان ایرانی بود؛ نه نیلوفر شادمهری. آن ها چیز زیادی از ایران نمی دانستند؛ و من شدم ایران . این ها بخش هایی از خاطرات یک دختر جوان دانشجوست که برای ادامه تحصیل در مقطع ...
روایتی متفاوت از روزنامه نگارانی که در بمب گذاری کابل کشته شدند/ من هم ممکن بود یکی از آنها باشم
هجوم پیام های زیادی به مادر من می شد. او به من اطمینان می داد که حال همه اعضای خانواده خوب است. آن روز من یک ساعت پس از پیام مادرم که در مورد انفجار دوم بود، بیدار شدم. در انفجار دوم، یک بمب گذار انتحاری که مواد منفجره را در دوربین خود کار گذاشته بود، خود را منفجر کرد و موجب مرگ 25 تن، ازجمله 9 خبرنگار شد. مادرم ترسیده بود که آیا هیچ کدام از این افراد را می شناختم یا نه. من می شناختم. ...
روحانی با کنایه گویی فضا را مسموم نکند/ بزک برجام با سفیری که ارز قاچاق می کرد/ تصمیم عجیب دادگاه فدرال ...
که دوره سفارتش را به پایان رسانده، نوشته اند: آخرین روزم در تهران با دیدار تاریخی رهبران دو کره مصادف شد. تنها یک سال قبل، دو کره برای نمایش توانمندی خود و اثبات عزمشان در نابودی یکدیگر، مشغول پرتاب موشک بودند. عکسی که از دیدار رهبران دو کره دیدم، مرا یاد عکسی انداخت که فوراً بعد از انتصابم به عنوان سفیر کره جنوبی در ایران دیدم؛ عکسی مربوط به مراسم امضای برجام که در آن وزرای خارجه قدرتمندترین ...
"دوره سیاه" در آثارم به پشتوانه قرآن و آثار سهروردی بود
به گزارش خبرنگار ایلنا، پرتره هایی درهم پیچیده با رنگ هایی درهم رفته و خطوطی دفرمه که حکایت از روانیات هر تیپ شخصیتی دارد. این ها تیپ سازی شده اند و هر کدام معرفِ شخصیتی هستند. پرتره ها، آثار چند سال اخیر حسینعلی ذابحی را تشکیل می دهد. کمی که به عقب برگردیم طبیعت بی جان هاست که نمود بارزی در آثار این هنرمند دارد؛ هر چند این سری از آثار هنرمند، تا به امروز نیز ادامه یافته است. در دهه ی هفتاد، سیاهی و رنگ سیاه، به چشم گیرترین شکل ممکن در آثار این هنرمند نمود پیدا می کند. از یک طرف کشش درونیِ ذابحی به سیاه، و از طرف دیگر مداقه ی هنرمند در متون مقدس و عرفانی پشتوانه ای برای او می شود و باعث می شود تا مصمم در این ...
"در راه پر دردسر" در راه نمایشگاه کتاب + عکس
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، کتاب در راه پر دردسر خاطرات خالد شیخ محمد رئیس کمیته نظامی القاعده که یسری فوده خاطره نگار آن و وحید خضاب مترجم آن بوده است توسط انتشارات نارگل طی روزهای آتی نمایشگاه کتاب تهران عرضه خواهد شد. در قسمتی از مقدمه این کتاب آمده است: ماجرای این کتاب به جریان تهیۀ یک قسمت از همین برنامه بازمی گردد، به چند ماه پس از 11 سپتامبر، به روزهایی که بن ...
دیدار با امام در حصر
عجیبی داشت؛ یعنی نگاهش به گونه ای بود که انسان را جذب می کرد. لذا از همان زمان، و با یک نگاه مقلد امام شدم و البته بعد از آن هم، خاطرات بسیار خوبی از نگاه های امام دارم. برادران من، هر کدام مقلد کسی شدند، البته بعدها همگی مقلد امام شدند. وی من در بین آن ها اولین نفری بودم که مقلد امام شد. آن هم نه از راه تحقیق بلکه از راه جاذبه و عشق. بعدها بسیار خوشحال شدم که دیدم اشتباه نکرده ام و به ...
معدن کارانی که رفتند؛ یتیمانی که ماندند
جاده و کوه های سبز می درخشیدند. معصومه زل زده بود به دخترکوچکش. می خواست از روزگار و همه خاطراتش فرار کند و به چهره معصوم دختر کوچکی که شادی گونه هایش را سرخ کرده بود پناه ببرد اما نشد. پیچ آخر همه کارها را خراب کرد؛ همان پیچ تند؛ همان بلای جان. معدن زمستان یورت درست بالای این پیچ روی کوه نشسته. خط سیاهی دل کوه سرسبز را تا پایین شکافته. دشت ها و کوه های اینجا سبز سبز است. فقط این نقطه سیاه است. خط ...
شروع تحصیل با کلاه گشاد پدر و کفش های لنگه به لنگه/تلاش، رمز موفقیت است
از آنها قدیمی تر بود، گفتم اگر اجازه دهید کلاه قدیمی شما را بردارم؟ و پدرم در پاسخ به من گفت اشکالی ندارد، خلاصه با کلاه گشاد پدر بر سر و کفش های بزرگ لنگه به لنگه با شوق راهی مکتب خانه مرحوم ملامحمد حافظی فرادنبه شدم که در حین راه رفتن بر روی برف ها زمین خوردم اما برخاستم و به راه خود ادامه دادم. وی گفت: زمستان سال 1322 وارد مکتب خانه شدم (محل سکونت مرحوم ملامحمد حافظی در همان مکتب ...