سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراض 20 روزه کسبه بانه به بسته بودن مرز/ تهدید نمایندگان کردستان: استیضاح روحانی یا استعفای ما
رسد رییس جمهور حالا باید به وعده هایی که در انتخابات ریاست جمهوری داد عمل کند تا مسئولان از اذیت و آزار مردم در این منطقه دست بردارند. گفت وگو با کولبری که از سوی مرزبانی مورد هدف قرار گرفته است کار باشد، کولبری نمی کنم داود محبی اسمش جمیل است و 24 سال دارد. چهار سال پیش ازدواج کرده و دختر هشت ماهه ای هم دارد. از یک سال پیش تا 12 آبان کولبری می کرد ولی ...
زن شاکی: شوهرم با کفش و لباس و آرایش زنانه به خیابان می رود
اعتراض های ما دست به اعمال خشونت آمیز مانند شکستن در و پنجره می زند بلکه با دیدن کابوس های شبانه به سوی من حمله ور می شود تا مرا خفه کند. او بار ها به دنبال شکایت های متعدد من در دادگاه و کلانتری تعهد داده است تا دست از این اعمال بردارد و با آبرو و حیثیت ما بازی نکند، ولی باز هم این کار ها را تکرار می کند به طوری که دیگر دختر 11 ساله ام حاضر نیست به مدرسه برود. رفتار های زنانه او ...
روایت دختر جوانی که پس از 22 سال مادر واقعی اش را پیدا کرد
صحبت کردم، ناگهان سرد شدم. دیگر هیچ اشتیاقی در من وجود نداشت. حتی نخواستم او را ببینم. چرا؟ نمی دانم. شاید دلیلش ازدواج مادرم بود. مادرم الان یک دختر و پسر دارد. شاید به خاطر این که متوجه شدم مادرم در این مدت حتی یک بار هم سراغ مرا نگرفته و پیگیر پیدا کردن من نشده؛ در عوض ازدواج کرده و فرزند دارد. به دلیل همین بود که نسبت به او سرد شدم. وقتی برای نخستین بار با مادرت صحبت ...
راست و دروغ همکاری تصویربردار صدا و سیما با باند مخوف سارقان
؟ نه او خیلی چرب زبان بود و مرا فریب داد. حتی فکرش را هم نمی کردم در زندان باشد. وقتی مرا دستگیر کردند و متوجه این ماجرا شدم، شوکه شدم. ازدواج کردی؟ من شوهر داشتم. یک دختر 15ساله هم دارم. اما شوهرم سال ها پیش به خاطر شرکت در یک درگیری منجر به قتل دستگیر شد. من هم غیابی طلاق گرفتم و در این سال ها هم با دخترم زندگی کردم و به تنهایی هزینه زندگی مان را تأمین می کردم. شغلت چیست؟ ...
جنایت های حزب دموکرات در ایران ؛ ماجرای اسارت یکی از نیروهای پیشمرگه
و خطاب به من گفت: بیا پایین ... . همین که از ماشین پیاده شدم، چشمم به دختر جوانی افتاد که در شهر کامیاران، چند مرتبه دیده بودمش؛ فهمیدم که لو رفته ام. در شهر کامیاران این دختر جوان را چند بار دیده بودم، ولی به دلیل اینکه چادری بود، فکرش را نمی کردم که جاسوس حزب دموکرات باشد و قصدش از چرخیدن در شهر، تعقیب من باشد. آن مردم گفت: این ساک متعلق به توست؟ آری این ساک من است. ...
دختر ارشد علامه طباطبائی: درباره رابطه امام و علامه طباطبایی خیلی سمپاشی کرده اند
آوردند که کلاس ششم ابتدایی پدرم قبول کردند، چون در بین شاگردان پدر، ایشان فرد بسیار لایقی بود. پدرم از لحاظ ادب و رفتار خیلی ایشان را قبول داشت و نهایتاً نیز آقای قدوسی را پذیرفت و ما سال 1333 ازدواج کردیم. شهید علی قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی در 14 شهریور 1360 در دفتر دادستانی بر اثر انفجار بمب به شهادت رسید. همسر شهید قدوسی معتقد است: شهید قدوسی اولین شخصی بود که مکتب ...
ازدواج شوم دختر پرورشگاهی با پدرخوانده اش !
. یک راست به خانه پدرم رفتیم و آنجا بود که فهمیدم چه مصیبتی بر سرمان نازل شده. خواهربزرگترم و همسرش که در یکی از شهرستان های اطراف تهران زندگی می کردند، در مسیر برگشت به خانه شان با یک کامیون تصادف Crash کرده و هر دو در دم کشته شده بودند. همین که پایم به خانه رسید، سیمین دختر نه ساله خواهرم در حالی که به شدت گریه می کرد، خودش را در آغوشم انداخت و گفت: " دیدی چی شد خاله؟! ای کاش منم ...
کلاهبرداری میلیاردی شوهر جوان از بیوه ثروتمند
زنی که از همسر مرحومش املاک زیادی به ارث برده بود، با تعیین مهریه سنگین به مردی که 12 سال از خودش کوچکتر بود بله گفت. او تصور می کرد در ازدواج دوم، سرنوشت تلخ گذشته اش تغییر خواهد کرد، اما با زندانی شدن مرد رؤیاهایش، پی به راز بزرگی برد. در شعبه 264 دادگاه خانواده، زنی میانسال، تنها نشسته و منتظر بود تا به پرونده اش رسیدگی شود. قاضی غلامحسین گل آور مشغول مطالعه پرونده قطور مطالبه مهریه ...
درد دل زنان آسیب دیده درباره ماندن در مراکز بهزیستی
و کراک و شیشه. 13ساله بودم که پدر و مادرم را از دست دادم. دو برادر و سه خواهر دارم ولی هیچ کدام سراغی از من نمی گیرند . از روزهایی حرف می زند که سقفی بالای سرش نداشته جز خیابان هایی که در آن ها از ترس شبش را صبح می کرده؛ جایی نداشتم. خواهر و برادر هایم همه ازدواج کرده بودند و من را نمی پذیرفتند. خرج موادم را تا وقتی که هنوز به دلیل اعتیاد از پا نیفتاده بودم، با کار کردن در می آوردم ...
یک کولبر: کار باشد، کولبری نمی کنم
به گزارش اقتصادآنلاین، قانون نوشت: جمیل چند ماهی اجاره خانه اش را نداده و نگران است که امروز و فردا صاحبخانه اسباب و اثاثیه اش را توی خیابان بریزد. بالاخره زندگی خرج دارد، باید اجاره و خرج زندگی را جور کرد. تنها راهی که برای جوان های پاوه باقی مانده، کولبری است. اگر از خطراتی همچون پرت شدن از کوه، ریزش بهمن و ... جان سالم به در ببرند، معلوم نیست تیر غیب چه زمانی آن ها را برای همیشه متوقف می کند. شماره جمیل را از یکی از فعالان حقوق کارگری که ...
مداحی که منبر و جمعیت را بشناسد و شعرش را خوب بخواند و روضة اشتباه نخواند بسیار کم داریم
نیم منبر بروم و آقای فلسفی نیز ساعت یازده تا اوایل ظهر بالای منبر بروند. صبح روز اربعین مجلسی داشتم؛ به همین دلیل نتوانستم به موقع به این مراسم برسم و وقتی وارد مجلس شدم آقای فلسفی بالای منبر بود. ابوحسین، رئیس ترک ها ایستاده بود؛ وقتی قصد خروج از هیئت را داشتم رو به من گفت؛ کجا می روی؟ گفتم؛ می خواهم بروم حاج آقا بالای منبر هستند. گفت؛ بنشین و استفاده کن، این مردم از راه های دور به اینجا آمده ...
به مناسبت 7 مه، روز جهانی کودکان متأثر از اچ .آی .وی مثبت
معرض انواع تبعیض ها و انگ ها و بی مهری ها هستند. معصومه 42 ساله چهره مضطربی دارد. چادرش را دور خودش می پیچد و می گوید به خاطر تزریق خون آلوده مبتلا شده و شوهرش منفی است: قبل از زایمان فهمیدم مبتلا هستم و بچه را با سزارین، سالم به دنیا آوردم. پسرم خبر ندارد من ایدز دارم، یعنی شوهرم گفت بچه ها نفهمند بهتر است. فقط برادرم در خانواده خبر دارد. یک بار که بچه اش را بوسیدم، نمی دانی چه بلایی سرم آورد ...
دام شیطانی مرد متاهل برای دختر 18 ساله / وقتی نخواستم پیش او بروم او تهدیدم کرد!
طریق ایمیل برایش فرستادم او مدعی بود نمی تواند بدون دیدن تصاویر من زندگی آرامی داشته باشد و شب ها را تا صبح به من فکر می کند. مدتی بعد در یک اتفاق ساده متوجه شدم علیرضا متاهل است و تنها قصد سوءاستفاده از من را داشته است این در حالی بود که چندین بار به طور پنهانی و به دور از چشم خانواده ام با او قرار ملاقات گذاشته بودم وقتی این ماجرا را فهمیدم ارتباطم را با او قطع کردم، اما علیرضا با ...
مجید عفت و شرافتم را زیر پا گذاشت و آبرویم را لگد مال کرد
دانست چقدر بدبخت و تنها هستم.این دختر پس از به هوش آمدن به افسر تحقیق گفت: به او گفته بودم از پنج سالگی یتیم شده ام. گفتم ناپدری ام چقدر با من بدرفتاری کرده است. پنج سال خانه برادرم بودم. عروسمان هر روز دعوا راه می انداخت. مرا تحویل بهزیستی دادند. مدتی آنجا بودم. مادرم دنبالم آمد. به خانه مادر بزرگ برگشتم. وی ادامه داد: پرستار مادر بزرگ 65 ساله ام شدم. دلم داشت از غم تنهایی می ترکید که ...
به بهانه کلاس فوق العاده از منزل فرار کردم و ...
دختر 15 ساله در حالی که نیمی از صورتش را با گوشه چادر پوشانده بود تا کبودی های اطراف چشمش پنهان بماند در تشریح ماجرای فرارش از منزل، به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پدرم کارگر است و با زحمت مخارج زندگی ما را تامین می کند. از سال ها قبل در سمنان زندگی می کردیم. اما روزهای تلخ و وحشتناک ما از زمانی آغاز شد که اعتیاد به مواد افیونی دامان برادر بزرگم را گرفت. رفیق بازی ها و ...
وصیت نامه شهید حسین فهمیده
آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از ...
کیومرث پوراحمد: ناصر کودکی شصت وچندساله بود
. ناصر چندین بار نواخت و نشد، بالاخره نت ها را داد به کامپیوتر کیبورد و کیبورد خودش قطعه را نواخت، دقیق و درست، من خوشحال شدم که بالاخره کار انجام شد، ولی ناصر ناراضی بود. گفت این قطعه را ماشین نواخته و تفاوت حسی زیادی دارد با نواختن انسان. ناصر می گفت دست آدم با ذهنش ارتباط دارد و تفاوت زیادی هست بین نواختن ماشین با انسان. ناصر رها نکرد و آن قدر آن قطعه طولانی را نواخت که بالاخره دقیق و درست درآمد ...
زندگی عاشقانه ای که شهادت نتیجه اش بود
تقوا به خواستگاری ام بیاید قبول می کنم. یک ماه بعد از اینکه از مشهد برگشتیم روح الله آمد خواستگاری ام. از طریق یکی از اقوام با هم آشنا شدیم. پدر او از سرداران سپاه و از مجاهدان هشت سال دفاع مقدس و مادرش هم فرهنگی بود. البته روح الله در 15سالگی مادرش را از دست داده بود. تدارک ازدواج را در حد و اندازه آبروی خانواده برگزار کردیم. همه چیز خیلی زود سر و سامان گرفت. البته می دانستم قرار نیست به خانه ...
زنان باید در انتخاب نوع زندگی آزاد باشند
که از بقیه شهرهای کشور سطح آگاهی مردم بیشتر است تحقیق کرده ام و به این نتیجه رسیده ام که تعداد چنین زنانی زیاد است. یک دختر دانشجو در صفحه شخصی من در فضای مجازی متنی برای من فرستاده که با توجه به این که تحصیلات عالیه دارد اما هر روز از دست شوهرش کتک می خورد. آقای دکتر صابری، رئیس پزشکی قانونی شش ماه پیش در گزارش خود به صورت صریح عنوان کرد که دو سوم زنانی که در وضعیت ازدواج قرار دارند مورد خشونت ...
جمعه هایی که دیگر تلفن زنگ نخواهد خورد
حجله های شهدا، مادران شهید زیادی دیدم، اما هیچ وقت فکر نمی کردم خودم یک روز مادر شهید شوم. همینجا ازدواج کردم و چهار فرزند به دنیا آوردم. سه پسر و یک دختر. سال 84 در حالی که اغلب اقوام نزدیکمان در ایران بودند و زندگی بدی هم نداشتیم شوهرم گفت ایران خودش به خاطر تحریم ها تحت فشار است و درست نیست ما نیز فشاری باشیم بر جمهوری اسلامی. کارت های اقامتمان را پس داد و برگشتیم سرزمین خودمان. مصطفی ...
پیشنهاد چند کتاب دفاع مقدسی با موضوع سبک زندگی
چیزی را داشت: او می توانست دست مرا بگیرد و از این ظلمات، از روزمرگی بکشد بیرون. قانع نمی شدم که مثل میلیون ها مردم ازدواج کنم، زندگی کنم و... دنبال مردی بزرگ مثل مصطفی می گشتم، یک روح بزرگ، آزاد از دنیا و متعلقاتش. چمران چیزی از دنیا نداشت اما آنچه که به غاده داد یک دنیا بود. غاده با تمام وجودش این نعمت را احساس کرد و می گفت اگر همه عمرم را چه گذشته، چه مانده، در سجده گذاشتم نمی توانم شکر ...
امیر لله گانی: وزارت بهداشت در قبال مسائل فرهنگی احساس مسئولیت می کند
درد چیزی را داشته باشیم ، باید وارد جامعه ای شویم که در آن خیلی ها سازهای ناهمگون می زنند. خیلی ها خلاف آن چیزی که در جهت سلامت جامعه است، سیاست گذاری می کنند، قانون می نویسند. بودن در کنار این افراد راحت تر از این است که در مقابلشان بایستیم. کار ساده ای نیست که انسان در این اوضاع و احوال از بی عدالتی و روندی که در سیستم های پرداخت درست کرده اند، دفاع کند. پزشکیان در پایان خطاب به دانشجویان ...
ماجرای قطره اشک مختار و راهی شدنش به کوالالامپور
اولین بار که پای کرسی تلاوت یکی از قاریان ساکن مشهد نشست، نغمه های داوودی آن استاد، کودک ده، دوازده ساله داستان ما را از مرزهای زمینی عبور داد. عشق بود که از حنجره استاد می چکید و پای دل مستمعین می نشست. هوای جلسه؛ هوای حبس شده ای که نوری به بیرون دیده باشد، داشت، هوایی که انتهایش نم زده کردن مژه های یک یک مستمعین و قهرمان این داستان بود. همانجا بود که شرایط را برای تصمیمی مهم فراهم دید، او ...
ستارگان مجازی (شنبه 15 اردیبهشت 97)
رو در نعت و منقبت احمد مهرانفر که به تازگی با هم ازدواج کردن منتشر کرد. اگه منظورشون از همیشه همین یکماهیه که از ازدواجشون میگذره باید بگیم که یه کم واسه تصمیم گیری زود اقدام کردن، شایدم میخواستن از حالا همسرشونو در مقابل یه حرف زده شده قرار بدن. در هر صورت براشون آرزوی خوشبختی میکنیم. تینا خانم جوری نگاه کردن که انگار دکمه فیلترینگ تلگرام تو جیب بابای منه. به جای این بدبینیا بگردین ...
آزار و اذیت وحشیانه دختر دانشجو شهرستانی از سوی 4 جوان در جشن تولد
نمی دانستم باید چه کنم و چه خاکی بر سرم بریزم .اگر پدر و مادرم موضوع را می فهمیدند باید چه می کردم و برای آبروی بر باد رفته و لکه دار شدن عفتم چه توجیهی داشتم. هر طور بود مبلغ درخواستی را فراهم کردم ولی کاش به همان یکبار ختم می شد.این شیطان صفت نامرد مجدداً از من اخاذی می کرد و به خرجش هم نمی رفت که هیچ پولی در بساط ندارم .چند بار تصمیم گرفتم خودکشی کنم که دوستانم مانع شدند .حالا به ...
8 بار خودکشی، به خاطر مخالفت با عمل زیبایی!
و کوچک ترین اهمیتی به من نمی دهد. 22 سال پیش که با هم آشنا شدیم قول داد برای خوشحالی ام هر کاری انجام دهد، اما کم کم همه وعده هایش را فراموش کرد... قاضی روی صندلی اش جابه جا شد و پرسید: با آنکه می دانم در میان همه زوج ها مشکلاتی هست، اما به نظر می رسد مدت زیادی با هم زندگی کرده اید. مادر فرشته به دخترش گفت: شما در زندگی چیزی کم ندارید. شوهرت هم آدم خوبی است. بهتر است از خر ...
تقاضای کمک برای قتل غیرعمد در کرمان
خاکی و خون آلود روی زمین افتاده بود. مادرم فردی را که او را زده بود نشان داد و گفت: من به او اعتراض کردم، اما او مرا هل داد و روی زمین انداخت، بعد هم من را زدند. از شنیدن این حرف ها خیلی ناراحت شدم و به طرف کسانی که با مادرم درگیر شده بودند، رفتم. دراین میان، افرادی که مرا می شناختند به حمایت از من جلو آمدند و دعوا شروع شد. من در بازار ذرت می فروشم و بعضی از مغازه داران مرا می شناسند ...
تلاوتم در مالزی را به شهید حسنی کارگر تقدیم می کنم/ با آمادگی کامل برای ارائه تلاوتی آبرومند به رقابت ها ...
مالزی هستم تمرین های خیلی خوبی داشتم، انصافاً کوتاهی نکردم و تا جایی که در توانم بوده خودم را برای حضور در مسابقات آماده کرده ام. وی اظهار داشت: در این مدت از تجربیات دوستانی که سال های گذشته در مسابقات مالزی شرکت کردند بهره مند شدم و از شخصیت ها و تجربیات آنها کمال بهره را بردم و با اشراف کامل به لحاظ اطلاعاتی در این مسابقات حضور پیدا می کنم چه به لحاظ مکان برگزاری مسابقات، آئین نامه ...
نقشه مرد قصاب برای ازدواج با دختر پولدار تهرانی
کارگر قصابی با معرفی خود به عنوان تاجر تحصیلکرده دختر جوان پولدار را در فضای مجازی فریب داد و با او ازدواج کرد، این در حالی است که این زندگی تنها یک ماه دوام آورد و سرانجام به جدایی انجامید. دختر جوان وقتی موبایلش را در دست گرفته بود و به وعده های رنگارنگ پسری گوش می داد هرگز تصور نمی کرد همه حرف هایش دروغ و فریب باشد اما حالا که پشت در دادگاه خانواده ونک ایستاده با یادآوری لحظاتی که ...
روایت زندگی دختر محجبه ایرانی در که فرانسه/ بحث کردن با فرانسوی ها راحت تر است
به گزارش کوگانا پایم که رسید به فرانسه، با اولین رفتار ها و سوال هایی که درباره حجابم می شد و به خصوص درباره وضعیت و شرایط ایران، متوجه شدم آن جا کسی من را نمی بیند. آن که می دیدند و با او سر صحبت را باز می کردند، یک مسلمان ایرانی بود؛ نه نیلوفر شادمهری. آن ها چیز زیادی از ایران نمی دانستند؛ و من شدم ایران . این ها بخش هایی از خاطرات یک دختر جوان دانشجوست که برای ادامه تحصیل در مقطع ...