سایر منابع:
سایر خبرها
طلاق، زنان و ناعدالتی اجتماعی
این جلسه هم 35 هزار تومان است. همان اول که چند خط نوشتند 5 هزارتومان از من گرفتند. به آنها گفتم الان 15 سال است شوهرم مرا با دو بچه گذاشته و رفته است و نمی دانم کجاست، اما باز هم می گویند باید جلسه مشاوره بروم. من برای هزینه مشکل دارم. الان دو سال است نمی توانم بروم سرکار. تا وقتی می توانستم خودم را اداره کردم و دو بچه ام را سروسامان دادم. هیچ جا بیمه نشدم و نیروی قراردادی بودم. 7 سال ...
انگلستان، خانه دوم برزیلی ها / از رستوران داری داوید لوئیز و ویلیان تا سالن تتوی ادرسون
من با خواندن روزنامه این زبان را یاد گرفتم. در ان زمان من روی موبایلم دیکشنری نداشتم و ناچار بودم از دیکشنری عادی استفاده کنم. من روزنامه ها را می خواندم و زیر لغاتی که نمی دانستم، خط می کشیدم.، تا معنی آن ها را بعدا پیدا کنم و تلاش می کردم معنی جملات را از متن بفهمم. من باید به خودم اتکا می کردم." در واقع تومی و جونیور بیشتر کارها را با کمک هم و بدون کمک شخص دیگری انجام دادند. اما در ...
نقطه ضعف اصولگرایان کم کاری و انفعال در فضای مجازی است/ چهره های نظامی در انتخابات مقبولیت ندارند
که برنامه ای برای تغییر گفتمان خود داشته باشند. اگر هم باشد بعید است آنچنان به چشم بیاید که بتواند مطالبات به روز شده جامعه ایرانی و بخصوص نسل جوان و زنان را برآورده کند. مشروح گفت وگوی روزنامه ایران با سید محمد حسینی ، سخنگوی جمنا ، وزیر ارشاد دولت دهم و استاد دانشگاه تهران را در ادامه بخوانید. اصلاح طلبان گام هایی را برای اصلاح در ساختار جریان خود برداشته ا ند. این گزاره ...
اشعار شهادت امام جواد(ع)
ها از بَس که خورد بر لبه یِ پله ها سرش این پشت بام گودی گودال نیست شُکر با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش * * * سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش شعر شهادت امام جواد(ع)مهدی رحیمی پیکرت از تیر و از سرنیزه مالامال نیست خنجری دیگر برایت در پر یک شال نیست گرچه روی پشت بام و زیر ...
چرایی حضور احمد مهران فر در نقش یک جوان در کاتیوشا
به گزارش ملیت به نقل از روزنامه فرهیختگان، کاتیوشا اولین فیلم عطشانی به حساب می آید که بدون هیچ حاشیه و جنجالی روی پرده رفت و حتی از ستاره های بفروش هم برای دیده شدن استفاده نکرد. عطشانی تا به حال هر فیلمی که ساخته کمدی بوده و در تمام آثارش نقبی هم به جنگ ایران و عراق زده است. علی عطشانی یکی از پرحاشیه ترین فیلمسازان سینمای ایران در سال های اخیر بوده، ولی کاتیوشا اولین فیلم عطشانی به ...
از زندگی در آلاچیق تا ریاست آموزش و پرورش
دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین پذیرش شدم. به دلیل اینکه قاری قرآن بودم حدود یک سال با حوزه نهاد نمایندگی رهبری همکاری داشتم و در این مدت مدیر دارالقران دانشگاه شدم. پدرم از سال 70 تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفت و تا سال 92 که درگذشت، تحت پوشش این نهاد بود. من از دوران دانش آموزی و مقطع راهنمایی تحت پوشش کمیته امداد بوده و از خدمات مختلف آن مانند کمک هزینه تحصیلی و اردوهای دانش ...
گورخوابی که دانشجوی دکترا شد
: من فرزند میانی یک خانواده 8 نفری بودم و با ذهن کودکانه ام تصور می کردم نادیده گرفته شده ام. همین باعث شد بیشتر به درونیات خودم پناه ببرم و دنبال چیزی باشم که تسکینم دهد. در نتیجه این شیوه زندگی، یک ازدواج ناموفق داشتم که بعد از یک سال و نیم با وجود داشتن یک فرزند 6 ماهه به جدایی ختم شد. پسرم را تا 6 سالگی ندیدم و بعد از آن هم هیچ وقت فرصتی برای ایجاد ارتباط پدر و فرزندی میان ما به وجود نیامد. و تلخ ...
20 مرداد روایت بیژن بیجاری از نویسندگان مهاجر ایرانی
داخل و خارج از ایران منتشرکرده ام. مثلاً یادم هست، در ایران هم در ویژه نامه روزنامه شرق، ماه نامه تجربه و... درمجموع دو تا سه عنوان متنی از نوشته های من منتشرشده. ضمن آنکه، 5 تا از قصه هایی که عرض کردم، به همت انتشارات باران در سوئد نیز سال 1387 در قالب مجموعه قصه کوتاه منتشرشده، که عنوانش هست خانه آخر . رمانی را هم که نوشتنش را در ایران آغاز کرده بودم سال هاست به پایان برده ام ...
فضای حوزه و دانشگاه علمی نیست/ کارخانه اسلامی سازی علوم نداریم
دانشگاه مک گیل و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، او سال 1380 به عنوان چهره ماندگار علم و فلسفه معرفی و تجلیل شد. استاد محقق با آنکه متولد سال 1308 در مشهد است، بسیار سرزنده، باحوصله و خوش سخن است و خاطرات متعدد و شیرینی از اساتید و دانشمندان بزرگ در داخل و خارج کشور دارد؛ وی به دعوت خبرگزاری ایکنا در استودیو مبین حضور یافت و به بیان نقطه نظرات خود درباره وضعیت علمی کشور و مقایسه ...
این آتش را سر خاموشی نیست
. این تصمیمی بود که تمام جوان های شهر می گرفتند. چون در ایلام نه کار بود و نه کارخانه. سرمایه ای هم نبود تا روی آن حساب باز کند و کسب و کاری راه بیندازد.این شد که مثل همه مهاجرت کرد و به تهران آمد. حالا 6 سال از آن روز می گذرد و هنوز که هنوز است، نتوانسته برای خودش خانه و زندگی و سرپناهی درست کند و چشم انتظار حقوق ماهیانه ای است که سه ماه به تعویق افتاده، اسمش علی اصغر است و در کارخانه ...
شهیدی که از گوانتانامو مورد شفاعت امام هشتم واقع شد
برمی گردد، آن ایام مصادف بود با ترم آخر دانشگاهم در تهران، نمی دانم ولی گمانم بر این است که نخستین بار نام او را از طریق جبهه فرهنگی انقلاب در مشهد و آن هم در فضای مجازی دیدم و شنیدم، بعد از طی تماس هایی که با افراد این مجموعه داشتم آنها به من توصیه کردند که در این باره با محمد سرور رجایی صحبت کنمف شماره رجایی را گرفتم، از آنجایی که برنامه های او را دیده بودم گمانم بر این بود که دکتر موسوی هم مثل ...
نکات سفر به ماداگاسکار | سفر با همه ی سختی ها
لبخند های شادی که روی صورت شان بود را دوست داشتم. مطمئن هستم که آن ها آب تازه، مراقبت های بهداشتی، غذا و زیرساخت های اولیه را بیشتر از هرچیز دیگری دوست دارند. اما خوشحال بودم که بچه ها را در حال بازی در خیابان ها می دیدم نه اینکه تمام مدت آیفون هایشان کنارشان باشد و با آن بازی کنند. خوب است که از از مجموعه اطلاعات سفر به ماداگاسکار به خاطر داشته باشید که این فراتر از مصرف کردن است.سفر به ماداگاسکار ...
عشق در هزارتوی جنگ
...، راه رفتنش، لبخند زدنش و همه چیزش را دوست داشتم. به هر کجا که می رفت من هم دنبالش می رفتم. اصلاً متوجه نمی شدم چه کار دارم می کنم، فقط دنبالش راه می افتادم و می رفتم. همان طور که رفته رفته بزرگ تر می شدند، اعضای باقی مانده خانواده زهیر به استان دیگری نقل مکان کردند. در شهر تازه او کارآموز مکانیکی شد. هر بار که مادرش برای دیدار اقوام به قندهار می رفت، او هم برای دیدن دخترک همراهی اش می کرد ...
پل آستر: وقت دارد تمام می شود اما من خوشحالم
سال 1892 به جای مانده و متعلق به خود اوست. هر روز صبح در اتاق نشیمن پرنورش روزنامه ها را می خواند، چای می خورد و بعد برای کار کردن به دفترش در طبقه پایین می رود. می گوید هر روز داستان همین است و ممکن است برای کسی که از بیرون نگاه می کند حوصله سر بر به نظر برسد، اما از درون او پر از فکر و ایده است . این نویسنده می گوید: برای خودم بسیار هیجان انگیز است. نوشتن خیلی سخت است، نوشتن یک جمله ...
محمدامین محمدی که بود و چه کرد؟
از کار در مجله در آنجا گعده می گذاشتند. به قول حالت، اگرچه گفته اند کبوتر با کبوتر، باز با باز، ولی نمی دانم دوستی و رفاقت طوطی با خروس لاری را چگونه توجیه کنم! . دوره دوم انتشار توفیق (1332-1317) به صاحب امتیازی محمدعلی توفیق، سال های ملتهبی است که بارها روزنامه توقیف می شود و گاه با عناوین و امتیاز دیگر نشریات همچون یزدان ، بهرام و زندگی منتشر می شود. در این دوره، توفیق پنج بار تغییر ...
مجریانی که زمانی خبرنگار بودند
چهارم دبستان خبرنگار افتخاری کیهان بچه ها بودم و بعد به تدریج موضوع تخصصی من در این حرفه، ستاره شناسی و نجوم آماتوری شد. در واقع زمینه اصلی فعالیت من در همه رسانه ها نجوم و علم بوده است. رشته ژورنالیست علم کاری است که انجام می دهم و حدود 20 سال پیش با مجله نجوم فعالیت خود را آغاز کردم. من بیشتر در نشریات علمی نوشته ام و در مجله دانستنی ها و روزنامه جام جم فعالیت داشتم. بعد هم وارد تلویزیون شدم و به ...
بهروز شعیبی: حسرت مصاحبه با بهرام بیضایی به دلم ماند
ماجرای ملاقات آیت الله خوئی و فرح در پاییز 57 چه بود؟
روزنامه اطلاعات علیه امام و شهادت آقامصطفی خمینی، کشور درگیر راهپیمایی ها و چهلم های پی در پی شد و مبارزات مردم علیه شاه گسترش یافت، در سیزدهم شهریور نماز عید فطر نخستین بار با شرکت میلیونی مردم در تهران برگزار شده، کشتار عظیم هفده شهریور در میدان ژاله رخ داده، اعتصاب کارکنان شرکت نفت علیه رژیم شاه از تابستان شروع شده و از پاییز هم اعتصاب مطبوعات به راه افتاده و کار آنقدر بالا گرفته که شاه در نطق ...
یاداشتی بدون تیتر برای طلایه داران عرصه خبر کردستان
به گزارش خبرگزاری فارس از بیجار، شاید اصول خبرنگاری و روزنامه نگاری را از کتاب های معروف و بعضا کتاب های ترجمه شده خارجی آموخته ایم اما این همه خبرنگاری نیست. خبرنگار یعنی عاشق بودن و برای مردم کارکردن چون خبرنگاری فقط به مصاحبه و گزارش و عکس نیست، خبرنگاری مرام و معرفت و درک می خواهد، خبرنگاری دل می خواهد و شجاعت تا جاییکه برایش سر دهی... شاید ما خبرنگاران مسلمان الگوی خوبی ...
سخت، پرهیجان، با درآمدی کم
رو می بینید، همان هایی هستند که درآمدشان فیشی حساب می شود؛ نمی گویم کارشان درست است اما مجبورند سریع تر برسند تا بتوانند سرویس های بیشتری بگیرند. دستمزد من ساعتی است؛ هفت هزار تومان برای هرساعت که می شود ماهی 750تومان. قبلا که بیشتر کار می کردم تا روزی 50هزارتومان هم درآمد داشتم اما به هیچ کار دیگری نمی رسیدم؛ کلا توی روز 7-6 ساعت خانه بودم آن هم برای خواب. حالا وقت دارم بروم باشگاه و آموزش رانندگی ...
کوهستانی نژاد حفره هایی از تاریخ ادبیات معاصر را پر کرده است
انتشار این مجموعه از سوی کوهستانی نژاد اتفاق بسیار خوبی بود و می توانم بگویم که منی که چندین سال در این حوزه کار کرده بودم حداقل دو اثر از این مجموعه را تا به حال ندیده بودم. برای مثال رمان نیرنگ سیاه ، اثر محمدتقی بهار خیلی غافلگیرکننده بود؛ چراکه ما فکر می کردیم که بهار در حوزه تصحیح شعر، پژوهش های ادبی و سرودن شعر فعالیت داشته است و وقتی دیدم که او یک رمان اجتماعی – سیاسی هم دارد، برایم بسیار ...
نگاهی به ازدواج های فامیلی میان سران نظام
...، اما فائزه هاشمی در سال 1375 نماینده دوم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی شد و به عضویت حزب کارگزاران سازندگی درآمد و همواره به عنوان نماد گرایش لیبرالی پدرش شناخته شد و فاطمه هاشمی نیز به عضویت حزب اعتدال و توسعه درآمد که گرایشی میانه رو در میان محافظه کاران ایران را نمایندگی می کند. یکی از مهمترین مصائب و مسائل این دو ازدواج، درگذشت آیت الله لاهوتی بود. حسن لاهوتی گرچه از روحانیون مبارز و ...
دلاوری: بعد از صرفا انگار مالیخولیا گرفتم!
روزنامه جام جم: محمد دلاوری، خبرنگاری که خیلی هایمان او را با صرفا می شناسیم، چند سال بعد از اجرای صرفا جهت اطلاع این روزها در معاونت سیمای سازمان صدا و سیما کار می کند و تا حدی از تکاپوی خبر فاصله گرفته است. با او در آستانه روز خبرنگار در مورد صرفا حرف زدیم و حواشی کارش در زمان خبرنگاری. خیلی ها شما را با برنامه صرفا جهت اطلاع می شناسند در مورد آن برنامه برایمان بگویید. خیلی گل کرده ...
کدام هنرمندان و ورزشکاران دوست دارند خبرنگار باشند؟
دسته از خبرنگارانی که آیینه ی بازتاب واقعیات و اخبار نامکشوف و ناگفته این جهان پر آشوب هستند، باشم. فرهنگ مجیزگو و ریاکارانه ما کار خبرنگاری را سخت می کند پیروز ارجمند، آهنگساز در این راستا می گوید: من در دوره ای خبرنگار روزنامه ایران بودم و تجربه این کار را داشتم. سال ها قبل نیز در صداوسیما حضور داشتم، اما یکی از دلایلی که باعث شد خبرنگاری را دیگر به شکل جدی ادامه ندهم این بود ...
از چاپخانه تا تحریریه
با خود برد، آنقدر خسته بودم که حتی اعتراض نکردم، اگر او هم نمی برد همانجا می گذاشتم بماند. یک هفته بعد که فرم های مجله زن روز را آوردند تا چاپ کنیم، چشمم به نام خودم افتاد، همان شعری بود که در خستگی نوشته بودم، رفتم آن که شعر را چاپ کرد پیدا کنم، نمی دانستم چه کارش دارم، ولی وقتی اسمش را فهمیدم یخ زدم، باورم نشد. او کسی نبود جز نصرت رحمانی، شاعر پرآوازه، کلی با هم گپ زدیم و بعد گمش کردم.... چند وقت ...
غذای مانده تا چه زمانی قابل خوردن است؟
مجبور نیستی خسته و کوفته پای گاز بایستی! آنقدر از این پیشنهاد خوشحال شدم که تا ساعت ها با خودم فکر می کردم چرا زودتر این مشکل را با دوستم مطرح نکرده ام! خلاصه، یکی، دو هفته ای به توصیه دوستم آخر هفته ها را به آشپزی گذراندم و در عوض در طول هفته راحت بودم و دخترم هم برای ناهارهایش که اغلب تنها بود، غذای مناسبی برای خوردن داشت. تا اینکه یک روز در روزنامه خبری خواندم که حسابی مرا ...
ماجرای شیشه هایی که در مناظره های 88 شکست!
سال 61 زمانیکه دختر اولم زینب به دنیا آمده بود که مصادف شده بود با آزادی خرمشهر به آبادان رفتیم. ** اولین اجرایی که داشتید را یادتان هست؟ - بله در بندرعباس بودم و آن زمان اغلب خبرها درباره نماز جمعه در شهرستان، تشییع پیکر شهدا و اعزام به جبهه های نبرد بود. یادم هست خبر تشییع پیکر دو پسرعمویم را هم خودم خواندم. ** چه زمانی به تهران آمدید و مشغول شدید؟ - بعد ...
گرامیداشت روز خبرنگار و یادی از پیشکسوت اصحاب رسانه استاد ناصر یمین مردوخی
...> مرحوم پرویز خطیبی مدیر مجله کاریکاتور حاج بابا، مهرداد بهار فرزند ملک الشعرای بهار و من در آن محل بازداشت بودیم تا اینکه فردای آن روز راهی زندان موقت (موزه عبرت کنونی) شدیم. البته خوش شانسی که آوردم این بود که مرا بعد از یک ماه بازداشت برای بازپرسی پیش سرهنگ صدرالاشرافی بردند که عضو سازمان نظامی حزب توده بود که اگر گیر یک افسر درباری می افتادم به خاطر فعالیت هایم علیه شاه و در حمایت از دکتر ...
جیغ بنفش می کشم!
...! آخر مگر می شود بچه کلاس دهمی در ادبیات فارسی که زبان مادری او محسوب می شود مشکل داشته باشد؟! مادر خدابیامرز من با 6 کلاس سواد معلم بود! این بچه ها که کلاس دهم هستند هزار ماشاءالله برای درس و مدرسه از صدها مدل امکانات و تجهیزاتی استفاده می برند!!! با خودم گفتم احتمالاً مدیر اشتباهی به جای اینکه بگوید هندسه و مثلثات گفت ادبیات فارسی!!! داشتم دل دل می کردم که دستم را بلند ...
نگاهی بر دردهای بی درمان خبرنگاران/ زیر خط فقر!
در روز کار کنی، همان حق خبرت را دریافت می کنی و بدون هیچ اضافه کار و حق ماموریتی، حتی اگر برای یک خبر مجبور باشی یک روز به دورترین نقاط استان بروی. نهاد حمایتی هم که نداریم دلسردی بعد از 14 سال کار خبری! او می گوید: یکی از مهمترین مشکلات من در 14 سال کار خبری موضوع بیمه بود، من تنها چهار سال بیمه بودم و این در حالی است که خیلی از همکاران ما در تهران و مشهد این مشکل را ندارند ...