سایر منابع:
سایر خبرها
اتفاق جالبی که سر نماز حاج قاسم رخ داد
برگردیم همان چالوس. کسی حق قهر کردن ندارد حسین بسیار شوخ طبع بود و شوخی هایش مدل خاص خودش بود. به دوستانش که می رسید واویلا بود. گاهی تلفنی با آنها صحبت می کرد، من می ترسیدم دوستانش ناراحت شوند. رابطه اش با مادرم هم خیلی خوب بود. مادرم آنقدر او را دوست داشت که اگر همان شوخی ها را کسی دیگر انجام می داد ناراحت می شد اما حسین آنقدر در دل ها خودش را جا می کرد که همه شیفته اش می ...
مجبور شدم از تئاتر به اینستاگرام بروم اما اینفلوئنسر نیستم/ از اجبار در خدمت سربازی تا بازی در سریال ...
به گزارش خبرنگار ایلنا، جواد خواجوی یکی از چهره های معروف در اینستاگرام است که این روزها در آثار مختلف تلویزیونی نیز به ایفای نقش می پردازد. سرباز به کارگردانی هادی مقدم دوست تازه ترین مجموعه ای بوده که از او روی آنتن تلویزیون رفته است. او درباره بازی در این سریال می گوید تنها پس از چند ماه که خدمت سربازی خود را به پایان رساند، برای بازی در نقش سرباز این مجموعه تلویزیونی قرار ...
روایت شاعر مرثیه های حاج صادق / مدیون علم الهدی و معلمی هستم
...، هم دعای توسل و هم شعر را برای بچه ها خواندم. بچه هایی که حدود 30 نفر بودند اما از آن جمع تنها سه یا 4 نفر زنده ماندند و بقیه در هویزه شهید شدند که جنازه هایشان هم آنجا ماند. وی اضافه کرد: بعد از آن دیدار ما با امام (ره)، 4 - 5 روز بعد، از تلویزیون اجرایمان در محضر امام را پخش کردند. در واقع می توان گفت که به گونه ای استعداد من را شهید علم الهدی کشف کرد. آن زمان در اهواز من را می ...
امید نمازی: آقای کفاشیان دروغ گفتن هم حدی دارد
نمازی هم می گوید: کاملا حقیقت دارد. این حرف کی روش درست است. من به کی روش گفتم 6 ماه است حقوق نگرفته ام. بعد ایشان رفت و با کفاشیان صحبت کرد. البته پیام های من به کفاشیان هم موجود است. برای او نوشتم اگر پولم را ندهید در چند روز آینده از تیم ملی می روم چون نمی توانم بمانم. اما دروغ چرا؟ تصمیمم برای جدایی را گرفته بودم. همان موقع با تیم بانوان آمریکا توافق قطعی کردم و می خواستیم شروع کار کنیم. حرف ...
برای اجرای عدالت ایستاده ایم
قرار می گیرد. الان بچه هایی در مسجد داریم که نصف شب هم برای کار فراخوانده شوند، نه نمی گویند و پای کار هستند. مجموعه جهادی ما تقریبا 12 نفر است؛ چهار تا پنج نفر از اخوی های بنده و مابقی بچه های مسجد هستند. اینها نیروهای اصلی گروه جهادی هستند؛ هر کاری که می خواهیم انجام بدهیم با مشورت بچه ها است چون وقتی که پای کار می آیند به آن نظر احساس تعلق بیشتری می کنند. همچنین به افراد شخصیت و احترام ...
40 روز پس از مرگ کاظم پور اردبیلی
روزانه من است، ولی هر چند ماه یک بار سه، چهار ساعتی هم را ببینیم. گفتم: اگر شما اجازه ضبط به من بدهی؟ خندید و گفت: خوب خودت حفظ کن، برای خودت خوب است. گفتم: من برای خودم نمی خواهم، برای بعد از خودم می خواهم. چیزی نگفت و من هم دیگر تماسی نگرفتم. خودش سه ماه بعد تماس گرفت، خیلی صریح گفتم: از دفتر کارتان حس خوبی ندارم. از همان جا هر چند هفته یک بار ایشان را در دفتر کار شخصی اش می دیدم. گفتم ...
تعداد جان باختگان کرونایی بوشهر به 58 مورد رسید
. رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوشهر با اشاره به افزایش سه مورد در بخش های مراقبت ویژه اضافه کرد: در حال حاضر 30 بیمار مبتلا به کرونا در بخش ICU تحت مراقبت های ویژه قرار دارند. وی از ثبت سه مورد جدید فوت در استان خبر داد و گفت: متأسفانه شمار جان باختگان ناشی از ویروس کرونا در استان بوشهر تا روز سه شنبه سوم تیرماه به 58 نفر رسیده است. کشمیری اضافه کرد: 242 بیمار حاد تنفسی ...
از پشت بام تهران به المپیک توکیو
مهرداد رسولی اگر بخواهیم درباره تبعیض در ورزش ایران صحبت کنیم باید از مریم طوسی به عنوان یک الگوی تمام عیار نام ببریم که با کمترین امکانات، بیش از یک دهه جزو ستاره های بی چون و چرای دوومیدانی بوده و بازتاب موفقیت هایش در حد یک فوتبالیست درجه چندم هم نبوده است. کمتر کسی می داند که رکورددار دوهای 100متر، 200متر و 400متر زنان ایران، سال هاست با هزینه شخصی، خودش را برای حضور آبرومندانه در ...
عباسعلی: نگران المپیک نباشید، برگزار می شود
بعد به ایران برگشتم. از آن زمان هم همانطور که گفتم تمرینات فیزیوتراپی ام را انجام می دهم. خودم به این فکر هستم که هرچه زودتر به شرایط خوبم برگردم. خدا را شکر این اتفاق دارد می افتد. اما درباره کاراته دوباره تاکید کنم که خودم هیچ عجله ای ندارم. با مربی ام خانم خوشقدم هم که با پزشکانم در ارتباط هستند صحبت کردیم و گفتند فعلا نیازی به عجله نیست. چون نه باشگاهی هست و نه اردوی تیم ملی. اما خدا را شکر ...
مدیون رامبد 165کیلویی هستم
نیلوفر ذوالفقاری رامبد خانلری، نویسنده ژانرنویسی است که موفق شد برای نخستین مجموعه داستان خود یعنی سرطان جن ، نامزد نهایی دریافت جایزه ادبی جلال آل احمد شود و جایزه مهرگان را دریافت کند. هرچند کتاب های بعدی او هم با استقبال علاقه مندان به داستان های فانتزی مواجه شدند، اما او با هنر چاق بودن ، توانست توجه گروه دیگری از مخاطبانش را جلب کند. تجربه شخصی کاهش وزن بیش از 80کیلویی، دستمایه حرف هایی شد که نویسنده در هنر چاق بودن با خوانندگانش زده و خودش معتقد است این بار داستان ننوشته است. با رامبد خانلری از ژانرنویسی، دنیای داستان و البته تجربه هنر چاق بودن گفت وگو کرده ایم. ...
ماجرای جعبه چوبی که اشک همه را درآورد!
بود که اکنون نیز وجود دارد، برخی اساتید دوست نداشتند فوت و فن خود را یاد بدهند که الان هم شاید اینگونه باشد هرچند باز الان وضعیت بهتر شده و عمر بیخودی تلف نمی شود. زمان ما اینگونه نبود و همه اش همراه با آزمون و خطا پیش رفتیم اما من ادامه دادم و دنبال دکوراسیون سازی، رنگ آمیزی، خراطی و... رفتم تا اینکه امروز در خراطی حرف برای گفتن دارم این جمله را با اطمینان خاطر می گوید بعد ...
اینجا "ریودو ژانیرو" با 4000 قتل در سال!
راننده گفتم برویم جای دیگر، حرکت کردیم بعد از حدود یک ربع به تله کابین رسیدیم. تله کابینی فوق العاده بلند که روی کوه کله قندی و تپه های اطراف کشیده شده بود، از آن بالا می توانستیم جزائر کوچک اطراف ریو، سواحل، دریاچه و جنگل های اطراف شهر را به راحتی ببینیم؛ به نظرم این بخش جذاب ترین بخشی بود که از صبح از صبح تجربه کرده بودیم، از ظهر گذشته بود با همه محدودیت هایی که در پیدا کردن واژه ها ...
ساخت قطعه آمدم ای شاه پناهم بده افتخار هنری من است
را گرفت و گفت: آریا این کارها با بقیه کارهایت فرق می کند نصیب یا قسمت هر کسی نمی شود، همه توانت را برایشان بگذار . آن زمان متوجه معنای حرفش نشدم و با غرور خاصی به او گفتم: من همیشه و در همه کارهایم دقت می کنم و تمام توانم را می گذارم که کار خوب انجام شود و برای من این کار با بقیه کارهایم فرقی ندارد و تمام توانم را خواهم گذاشت . آقای اصفهانی به من نگاهی کرد و گفت: نه این کار با ...
دانشجوی 32 ساله آبادانی با 16 عنوان کتاب علمی
ای سالمندان یا کودکان یا افراد درگیر مناسب باشد. یا نرم افزاری که در حوزه سرطان به بیمار، اطلاعات بنیادین را ارائه می دهد. شما دست گذاشتید روی نیاز های جامعه پرستاری و الزاماتی که یک پرستار در کارش وجود دارد. حتی عموم مردم هم می توانند از بعضی کتاب های شما استفاده ببرند. راجع به ادامه دار بودن چنین دغدغه هایی بفرمایید. اینکه چه موضوع و دغدغه ای شما را بر آن می دارد تا کتاب جدیدی را به ...
به زنِ مطلقه، زنِ مجرد و زنِ تنها، خانه اجاره نمی دهیم!
تلفن بود گفت من هم تنها هستم، اجاره خانه را باشما راه می آیم، می شود با هم دوست باشیم. بعد از آن هر جا دنبال خانه گشتم گفتم متاهلم و شوهرم نظامی است، چند شب در هفته نیست و شب ها تنها هستم. در مورد بعدی که رفتم خانه را دیدم، گفتم متاهلم، ولی شوهرم بعضی شب ها نیست. صاحب خانه پرسید: “زن صیغه ای هستی یا دائم؟ من هر مستاجری را به این خانه راه نمی دهم. این پرسش صاحبخانه از عالیه که زن صیغه ای ...
ولایتمداری پای شهید شیبانی را به سوریه باز کرد
تا اینکه چند ساعت بعد به شهادت می رسد. وی از ماجرای شنیدن خبر شهادت همسرش اینطور روایت کرد: دوشنبه این اتفاق افتاد، کسی به ما نتوانست خبر بدهد البته بسیاری از اطرافیان خبر داشتند. سه شنبه صبح آقای کاکوند تماس گرفت و گفت از حاج آقا خبر دارید؟ گفتم پریشب صحبت کردم حالش خوب بود، اصلا متوجه کلامش نشدم. پرسیدم اتفاقی افتاده؟ گفت مواضعشان بمباران شده، خبری از او نداریم. شروع کردم به گریه کردن ...
پای قاسم آباد نماندند
اکبر صابری فر، شهردار مشهد در ابتدا و انتهای دهه 60 و ابتدای دهه 70 بوده است. این سال ها مصادف است با توسعه مشهد به سمت غرب. اینکه چه شد که توسعه مشهد به سمت غرب گرایش پیدا کرد و این توسعه به کجا انجامید، موضوعی است که بهانه گفت وگوی من با شهردار اسبق مشهد شده است. صابری فر که این روز ها در حال سپری کردن نیمه دوم دهه 80 زندگی اش است، می گوید اگر پایبندی به طرحی که از ابتدا برای قاسم آباد وجود داشت، ادامه می یافت، با همان شیوه سرسختانه ای که او به آن شهرت داشت، امروز به جای الهیه به قاسم آباد می گفتند سجاد دوم . ...
ذهن بلاژویچ را علیه من پر کرده بودند/ با شوستر دعوا نکردم
بازی ایران و چین که ما 4-2 بردیم یادم هست که چین 18-17 بود که نباخته بود اما مهدوی کیا همه چیز را تغییر داد و علی دایی و کریم باقری، علی کریمی و عابدزاده یک تنه بازی را در می آوردند. فرق نسل ما و نسل کنونی این است که بازیکنانی نداریم که سرنوشت ساز باشند و بازی را در بیاورند. در مورد بخش بعدی که می توانستید جام جهانی 2002 را هم حضور داشته باشید؟ بعد از جام جهانی 98 که ما ...
نامی که در صحیفه اخلاق و ایثار دفاع مقدس ماندگار شد
.... این رو که گفتم خیالشون راحت شد؛ سوار ماشین شدند ورفتند. توجه به بیت المال صباح موسوی از رزمندگان و نزدیکان شهید هاشمی با ذکر خاطره ای ازاین شهید بزرگوار گفت: از قرارگاه که به خانه می رفتیم اول او را دمِ خانه اشان می گذاشتم و بعد به خانه خودمان می رفتم. یک بار نزدیک غروب بود با ماشین که در کوچه اشان پیچیدم پدر علی داشت گاز کپسولی را دنبال خودش می کشاند. باران زده و زمین ...
قول یک دختر 11 ساله به فرزندان سردار سلیمانی/ انتقام خون پدرتان را می گیرم
جان زنگ می زنم و دقیقا رأس 20 دقیقه شد زنگ زد و من شور و شوقم رو نشون دادم و باهاشون صحبت کردم. دختر شهید بافنده از توصیه حاج قاسم به خودش هم گفت، اینکه همیشه این توصیه را به من می کرد که برای جامعه به درد بخور باش و من هم سعی می کنم همیشه برای جامعه خودم مفید باشم. فاطمه می گوید: آخرین دیدارم با حاج قاسم، فاطمیه سال قبلش بود و حاجی قول داد که دفعه بعد بیاید یک هدیه خوب برایم ...
ساعت 5 بود در پیشخوان کتاب فروشی ها
، نسیم آزادی و برگشت به زندگی ، 6 فصل این کتاب است و نامه ها و عکس ها سخن می گویند ، دیگر بخش های کتاب ساعت 5 بود را تشکیل می دهد. در بخشی از این کتاب می خوانیم: دو ماه بعد، دختر عمه هایم موافقت تحصیلی ام را از دانشگاه آلمان گرفتند. پدر از این خبر خیلی خوشحال شده بود و می گفت می تواند آینده مرا تضمین کند. به پدر گفتم: باید بیشتر فکر کنم. جذابیت های درس و زندگی در آلمان برایم لذت بخش بود. هنوز با خودم کلنجار می رفتم که 1359/6/31 خبر حمله رژیم بعث عراق به ایران مردم را شوکه کرد. پدر تلاش می کرد مرا متقاعد کند که به آلمان بروم و من باید تصمیم می گرفتم... انتهای پیام/4028/ ...
دختر سِت پوشی که سرباز حاج قاسم شد
، باید یک حداقل سود برای خودتان در نظر بگیرید." خلاصه روی سفارش نمایشگاه اصفهان مترکز شدیم و کلی تولید کردیم. همه چیز خوب پیش می رفت و خوشحال بودیم اما یک دفعه سر و کله کرونا پیدا شد و تمام نقشه هایمان را نقش بر آب کرد. برپایی نمایشگاه، منتفی شد و تمام کارها روی دستمان ماند. اینجا اولین نقطه ای بود که ترس و ناامیدی به سراغم آمد. این یک شکست مالی سنگین برای ما بود؛ آن هم در قدم اول. گفتم: خدایا این ...
پاسخ حجت الاسلام انصاریان به سروش
... در ضمن آقای سروش در گفتارشان درباره من این عبارت را بیان می کند که متن عبارت را می گویم: اخیراً که آمار گیری کرده اند خیلی از جوان ها گفته اند ما در اندیشه دینی پیرو او (انصاریان) هستیم. بنده نسبت به خودم چنین گمانی ندارم که کسی پیرو من باشد و درست هم نیست، چون همه مسئولیت واجب دارند پیرو قرآن و اهل بیت باشند. به جوان ها و پا منبری هایم نیز در این پنجاه سال سفارش کرده ام که مبانی دینی را فقط ...
شهید عبدالرضا مجیری همچون مقتدایش امام رضا (ع) مجیر و مهربان بود
بعد از زهرا خدا به ما محمد حسین را داد. خیلی اهل بازی و وقت گذاشتن برای بچه ها بود. برای تفریح بچه ها هر کاری که از دستش برمی آمد انجام می داد. دو سالی که برای دوره کارشناسی ارشد عبدالرضا رفتیم تهران؛ چون فقط دانشگاه می رفت، فراغتش بیشتر بود. خیلی آن دو سال، خوب بود. بیشتر کنار هم بودیم. هر بار که می رفت ماموریت من کلی گریه می کردم. یک بار گفتم عبدالرضا این گریه های من خدای ناکرده ...
افزایش اعتماد به نفس و آگاهی دختران با کتابخوانی
. اما از وقتی که ام اس همه بدنش را گرفته بود، نه توان از خانه بیرون آمدن داشت نه حوصله اش را. اما من هرسال به رسم دیرین، کتابی می خریدم و به دیدارش می رفتم. به جز من افراد دیگری هم در کتابفروشی بودند، اما کسی که از میان همه توجهم را به خودش جلب کرد دختر بچه ای به نظر 10 ساله بود که به همراه پدرش به کتابفروشی آمده بود و فارغ از همه چیز، غرق در دنیای کتاب های بخش کودک و نوجوان شده بود. از ...