تاجیک: نعشِ اصلاح طلبی بر دستان ماست!
سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های تاجیک از 88| انقلابیون انقلاب را می خورند [+فیلم]
فضایِ فردیِ شخصی شده بودم، یک نوع جهان گریزی هم پیدا کرده بودم. بنابراین همه حالت ها را داشتم. این فضا وجود داشت. همان طور که گفتم خودم تصمیم گرفتم از آن لاک در بیایم [و] خودم را ریکاوری کنم. بنابراین همه آنها را ترک کردم و دفعه بعد که همین حالت به من دست داد به دکتر رفتم. دکتر گفت، داروها را مصرف کن. گفتم، کنار گذاشتم. گفت، مشکلت همین است. باید همین ها را ادامه بدهی. دوباره بیرون آمدم، ادامه ...
آن مرد زنگ نزد
او گفت: خرید و فروش ضایعات سرمایه می خواهد که من هیچ چیز ندارم . به مرد گفتم: شروع و حرکت از شما، پرداخت مبلغی برای شروع کردن کار هم از ما . 10 دقیقه بعد داشتم خانه مرد را ترک می کردم. قرار شد مرد پیش از هر چیز پیگیر نصب کنتور بشود و بعد هم با کمک هایی که ما به او می کنیم دنبال خرید ضایعات برود. در راه آمدن به روزنامه با خودم فکر کردم آدمی که از لحاظ بدنی قوتی دارد چرا باید دستش را پیش ...
نعمت زاده: وقتی ارز 4200 تومانی از تلویزیون اعلام شد، توی سرم زدم!
بودم معتقد هستم، یک سوم اینها را به نحوی در ایران نگه می داشتم ولی اسم این شرکت ها نباشد . همین دور زدن تحریم ها که در دنیا مطرح بوده است؛ الان هم همین طور است. منتهی این کارها جسارت می خواهد و باید مدیری باشد که هم این کار را بلد باشد و هم جسارت کند . در مورد اختیارات که بیان کردید، خیلی از دوستان شما و کسانی که از جناح های مختلف از ابتدای انقلاب تاکنون با آنها کار کرده اید، در ...
نگاه جامعه به مدافعان حرم تغییر کرده است
بعد از شهادت عده ای باعث دلگرمی ما می شدند ولی عده ای باعث ناراحتی ما می شدند و بارها خودم شنیدم که می گفتند در مقابل پول این شهدا رفته اند که به نظرم این موارد بر اثر بی اطلاعی است، در همان زمان به قرآن رجوع کردم و دیدم که در آیات قرآن به شهدای احد اشاره شده بود که از زندگی گذشتند ولی عده ای افراد سست ایمان هم در برابر آنها بودند. البته این سال ها به واسطه اتفاقات مختلف و روشنگری رهبر انقلاب نگاه به مدافعان حرم تغییر کرده است. ...
طرفدار طرح جمهوریت سوم یعنی اصلاح قانون اساسی با رای مردم هستم
، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی باید نوشته شود. من الان خودم چیزی به عنوان مانیفست حکومت اسلامی را نوشته ام. حکومت هم بپذیرد که این ها دشمنان انقلاب و رقبای انقلاب نیستند. اصلاحات باید بدون تکیه به افراد انجام شود. اگر اصلاح طلبان به این سمت بروند که دنبال اصلاحات جدی بوده و منفعت شخصی را فراموش کنند، آینده اصلاحات آینده روشنی است. انتخابات آینده را چطور می بینید؟ شانس اصلاح طلبان بیشتر است یا اصولگرایان ...
گزینه دیگری غیر از آیت الله خامنه ای برای رهبری نداشتیم / دفاع خبرگان از فقاهت رهبر معظم انقلاب در جلسه ...
به گزارش ایکنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مسئله انتخاب رهبری پس از امام خمینی در 14 خرداد 1368 یکی از نکات برجسته تاریخ انقلاب است. در این میان با گذشت سی ویکسال از آن انتخاب، روایت های نو و اسناد تصویری و مکتوب متعددی منتشر می شود. حوادث سال های اخیر منجر به بازگویی خاطرات اجلاسیه 14 خرداد توسط اعضای وقت مجلس خبرگان رهبری شد. اما یکی از معدود افرادی که تا امرو ...
ناگفته هایی از شهادت چمران افغانستان
...، تا خداحافظی نماید. آن روز وقتی هم دیگر را در آغوش گرفتیم، با لبخند همیشگی اش، آهسته گفت: حاجی! دعا کن عاقبت بخیر شویم، شهید شویم گفتم: آقای دکتر! ما کار های زیادی داریم، باید تمامش کنیم و بعد... سریع گفت: برای من دعا کن . جمعه شب در جایی بودم که نمی توانستم خبرگزاری ها را رصد کنم، اما خدا خدا می کردم که خبر دروغ باشد، یا تشابه اسمی باشد. باز خودم را دلداری دادم و گفتم ...
بیژن مقدم: ما هم نعش جریان اصلاحات را می بینیم/پدرخوانده های اصلاحات اجازه ورود نیروهای جوان را نمی ...
اصلاح طلبان قرار گرفت. اصلاح طلبان با دانستن چنین سیکلی می دانند که اگر مجلس یازدهم بتواند تأثیری مثبت تا سال 1400 بگذارد، بی تردید دولت سیزدهم هم اصولگرا خواهد بود؛ به همین دلیل از پیش از انتخابات مجلس سعی کردند که تمام قدرت خود برای تخریب نیرو های انقلاب به کار بگیرند. اکنون هم اقدامات تخریبی آن ها ادامه دارد و می خواهند به مردم چنین القاء کنند که اصولگرایان در مجلس اقدام مثبتی انجام نداده است ...
ارگان دولت در خدمت جریان تحریف
الان هم در فضای جریان اصلاح طلبی همین ها دارند جریان اصلاح طلبی را بی حیثیت و بی شخصیت می کنند. کسانی که فقط همان طور که گفتم از جریان اصطلاح طلبی یک برج بابلی ساختند برای رسیدن به قدرت شان و برای رسیدن به آن قدرت، هر لحظه به رنگ بت عیار درمی آیند. در انتهای این مطلب آمده است: من گفتم نعش این شهید عزیز {اصلاح طلبی} روی دستان ماست. در یکی از مصاحبه هایم گفتم ترسم از این است که نعش این شهید ...
جایزه یک عمر کار نویسندگی
از بچگی این روحیه رقابت داشتن، دیگران را به صفر انگاشتن، گل کاشتن، و همه را رقیب پنداشتن، یقه ما را سفت و محکم گرفته و اصلاً لامصب نه من او را ول می کردم و نه او ما را ول می کرد! اصلاً بگیر بگیری بود که آن سرش ناپیدا! همه وقت دعا می کردم که کسی در هیچ مسابقه ای که من هستم شرکت نکند. چون با رقیب سرسختی باید مبارزه می کرد و بنده حتماً حتماً بین سه نفر اول بودم. از خودم تعریف نکنم درصد ...
بنیانگذار بزرگترین کارخانه کامیون سازی خاورمیانه
نیازمند چی می خواست از شما؟ گفته می شود که قرار بوده یک جیپ بسازید تا برای شاه به نمایش درآید؟ آقای نیازمند دیده بودند که بدنه ماک را در کارگاه خود ساخته ام. پرسید: می توانی جیپ جنگی بسازی؟ گفتم: بله. دو ماه زمان خواستم. موتور جیپ آمریکایی بود، اما بدنه و سایر قطعاتش را خودم ساختم. در نمایشگاه غرفه بزرگی به من داده بودند و من هم کار های خودم را از جمله تریلی صد تن و آن جیپ آورده بودم. شاه از ...
سخنان تکان دهنده وزیر اسبق صمت درباره بازداشت دخترش
شده بود حتی کارگران تا روز آخر پول را دریافت کرده بودند ولی 4-3 ماه بیکار بودند و مشکل مالی داشتند. با برخی از بازاری ها ارتباط برقرار کردیم که پدر با آنها همکار بودند. جایی گرفتیم و 50-40 نفر آنجا جمع شدیم و هم کمک مادی و هم کمک به اعتصابات شکل گیرد. *بعد هم، با فاصله از انقلاب تیم 80-70 نفره را در بازرسی ویژه وزارت کار تشکیل دادید. همان تیمی را که داشتیم، تغییر جهت دادیم. آن زمان ...
یک روزآفتابی کنار ساحل و لمدادگی
روزهای پنج شنبه و شنبه خبر خوش دادند و گفتند: "تلاش می کنیم تا اقدامات ما در روزهای شنبه و پنج شنبه خار در چشم دشمنان باشد". حالت خوب شد؟ وی خیزی برداشت و با چشمانی امیدوار به همه زل زد و گفت: این پنج شنبه و شنبه ها؟ همان روزهای آفتابی است که من منتظرش بودم!
گفت وگو با همسر شهید ضیائی | یا عباس آقا یا هیچ کس!
بزرگترها حتی خواهرهایم را داشتم و هر وقت هم بحثمان می شد سکوت می کردم. در خانه شوهر نیز همینطور بودم؛ هر وقت چیزی می گفتند سکوت می کردم و بعد به همسرم می گفتم. او هم بخاطر اینکه سکوت کرده و جواب نداده بودم، تحسینم می کرد و می گفت خودم به حسابشان می رسم. بیشتر بحث هایمان با همسرم سر بچه ها یا بیشتر ماندن در خانه مادرم بود چون دوست داشتم بیشتر بمانم ولی همسرم می گفت با من بیا و با من برگرد. من هم ...
مگر می شود ارباب، نوکرش را نخرد؟!
متولدشده است، اما برخی از دوستانش گفتند که امیرحسین نوکر امام حسین (ع) است همان طور که برای امام حسین (ع) سیاه می پوشید برای امیرحسین هم بپوشید. پدر امیرحسین باافتخار سرش را بالا می گیرد و می گوید: امیرحسین رفت پیش ارباب و رفقایش اما ما باید حسرت بخوریم، آخرین باری که گفت برایم دعا کن تا شهید شوم، گفتم من خودم سی سال است که برای خودم دعا کردم اما نتیجه نداشت ولی دعایم در حق فرزندم اجابت شد. ...
مصطفی کواکبیان: لاریجانی رغبتی برای تحقیق و تفحص از شهرداری نداشت
. نهایت کار این است که اعلام می کنیم در انتخابات کاندیدا نداریم؛ کمااینکه در همین انتخابات اسفند 98 هم غیر از تهران، در هیچ کجا کاندیدا نداشتیم و در تهران هم همه احزاب شرکت نکردند. از 30 حزب اصلاح طلب، هفت یا هشت حزب به میدان آمدند و لیست دادند؛ بنابراین تحریم انتخابات را بنده هیچ وقت توصیه نکردم. من هیچ وقت به شورای عالی اصلاح طلبان باور نداشتم. خودم در مجلس دهم عضو هیئت رئیسه شورای عالی اصلاح طلبان بودم، ولی به این نتیجه رسیدم که این ترکیب، ترکیبی دموکراتیک نیست. ### ...
کیهان خطاب به اصلاح طلبان : چرا زودتر نگفتید
ناصر قوامی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم درباره اظهارات اخیر روحانی به نامه نیوز گفت: اینکه آقای روحانی در سخنان گفته اند که زندگی مردم در حداقل ضرورتشان به خوبی اداره شده است یا آنکه گفته اند کالاها به وفور در اختیار مردم قرار دارد، نشان از بی اطلاعی آقای رئیس جمهور از وضع مردم دارد. یک بزرگی یک بار به من گفت خودت به خرید می روی؟ گفتم بله خودم می روم و احساس می کنم که چه هزینه های سنگینی بر ...
خاتمی پشت میرحسین قرار گرفت و اجازه داد حرکتش را انجام دهد/ برخی اصلاح طلبان اصلاحات را بی حیثیت می کنند
ف کاندیداتوری میرحسین موسوی بودند، سر از ستادهای انتخاباتی مهندس موسوی درآوردند. - کسی مثل آقای خاتمی و امثال ایشان که در جریان اصلاحات و با استقبالی که از ایشان شده بود می توانستند به قدرت برسند، اخلاق را در پای قدرت ذبح نکردند و نهایتا خودشان کنار کشیدند و بعد هم همان طور که گفته بودند آمدند و پشت سر آقای میرحسین قرار گرفتند و اجازه هم دادند ایشان حرکت خود را انجام دهد. ولی برخی دی ...
سرگذشت عجیب و بی نظیر شهید طلبه مدافع حرم
. قرآن را که باز کردم آیه 29 سوره هود آمد و آیه این بود: باز بگو من از شما ملک و مالی نمی خواهم، اجر من با خداست و من آن مردم با ایمان را هر چند فقیر باشند از خود دور نمی کنم که آنان به شرف ملاقات خدا می رسند ولی شما خود مردمی نادانید. همان موقع گفتم خدایا من معنی تک تک کلمات را متوجه می شوم، اینکه از خودم دورش نکنم؛ ولی اینکه به شرف ملاقات تو می رسد را متوجه نمی شوم! وقتی خبر شهادتشان را به ...
رستمی: از حضور در المپیک نا امید نشده ام/ سردرگم هستیم
شرایط جسمی بهتر می شوم و به وزن 96 کیلوگرم علاقه بیشتری پیدا می کنم. وزنم نیز به خوبی برای دسته 96 کیلوگرم جا افتاده است. رستمی افزود: شک نکنید مثل گذشته همچنان با انگیزه و انرژِی به تمریناتم ادامه می دهم و اصلا قبول ندارم برخی می گویند قبلا در وضعیت افول قرار داشتم. متاسفانه من مجبور بودم برای تغییر وزن از 85 به 96 کیلوگرم حدود 11 کیلوگرم عضله سازی کنم تا به وزن المپیکی برسم. مطمئنا اگر ...
فرج علیپور: دستم به ساز نمی رود!/جوانان قطعات قدیمی لری را گوش بدهند
چون همین داغ شقایق و تال را خلق می کردیم شرکت های هنری آن ها را از ما خریداری می کردند یا از همان اول می گفتند ما یک آلبوم از شما می خواهیم و فلان مبلغ هم پول و هزینه آن را به شما تقدیم می کنیم ازینرو ما هم با تمام وجود و بدون دغدغه گذران زندگی فکر و تمرکز خود را بر روی خلق آن اثر می گذاشتیم. برای نمونه من جهت تولید یک قطعه از یک آلبوم از این روستا به آن روستا از این شاعر به آن شاعر می رفتم و می ...
نعمت زاده: دخترم از زندان تماس گرفت که فامیلی نعمت زاده را عوض می کنم
کردند و حمایت داشتند. در دولت یازدهم یکبار دیگر آقای روحانی چیزی را ابلاغ کردند این کار انجام شود و من گفتم خوب نیست و تا روز آخر که بودم انجام ندادم. ایشان یک بار عصبانی شد و گفت من رئیس جمهور هستم و دستور می دهم. من هم گفتم من وزیر هستم؛ خنده اش گرفت. می خواهم بگویم وقتی من به عنوان وزیر تشخیص می دهم این کار صلاح نیست، درباره اداره امور است، ارادت به ایشان دارم و قطعاً صادق هستند و ممکن ...
وقتی ارز 4200 تومانی از تلویزیون اعلام شد، توی سرم زدم! / هر چه داشتیم فروختیم تا بدهی دخترم را صاف ...
و مشکل مالی داشتند. با برخی از بازاری ها ارتباط برقرار کردیم که پدر با آنها همکار بودند. جایی گرفتیم و 50-40 نفر آنجا جمع شدیم و هم کمک مادی و هم کمک به اعتصابات شکل گیرد. *بعد هم، با فاصله از انقلاب تیم 80-70 نفره را در بازرسی ویژه وزارت کار تشکیل دادید. همان تیمی را که داشتیم، تغییر جهت دادیم. آن زمان تشویق می کردیم اعتصاب کنند و آن زمان حضرت امام فرمودند همه سرکار بروند ...
نعمت زاده: به دخترم گفتند از ایران فرار کنید
در صنعت بودم معتقد هستم، یک سوم اینها را به نحوی در ایران نگه می داشتم ولی اسم این شرکت ها نباشد. همین دور زدن تحریم ها که در دنیا مطرح بوده است؛ الان هم همین طور است. منتهی این کارها جسارت می خواهد و باید مدیری باشد که هم این کار را بلد باشد و هم جسارت کند. در مورد اختیارات که بیان کردید، خیلی از دوستان شما و کسانی که از جناح های مختلف از ابتدای انقلاب تاکنون با آنها کار کرده ...
لحظاتی پای صحبت های مادر دو شهید/ شهدای خانه ام را فدای مادرشان حضرت زهرا (س) کردم
چطور فرزندی برای شما بود؟ می خواهم یکی از شاخصه های اخلاقی سیدجمال را با بیان خاطره ای روایت کنم. یک روز در آشپزخانه مشغول شستن ظرف ها بودم که با شنیدن صدای سیدجمال همه توجه ام به بیرون جلب شد. از پنجره آشپزخانه به بیرون نگاهی انداختم. همیشه چند نفری عضو پایگاه بسیج و مسجد بودند و وقت نماز و بعد از آن بیرون مسجد همدیگر را می دیدند و صحبت می کردند. جوانی در میانشان دیده می شد که ظا ...
حاشیه سیاست
... تأثیر انتخابات آمریکا بر موقعیت انتخاباتی اصلاح طلبان سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران در گفت وگویی با ایرنا درباره عوامل مؤثر بر شرایط اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری1400 گفت: اگر ترامپ پیروز انتخابات آبان ماه ریاست جمهوری آمریکا شود مسیر کنونی را با شدت بیشتری ادامه خواهد داد و کارنامه دولت تحت الشعاع برجام قرار خواهد گرفت و حامیان دولت ازجمله اصلاح طلبان هم ...
حداقل یک فصل دیگرکار دارم
ارزشمند است. در مدت زمان حضور در پاری سن ژرمن، از 2013 تاکنون 200 بار به میدان رفته ام و 138 بار گل زده ام، این برای من بسیار ارزشمند و مهم است. آیا قرار است قرارداد خود را تمدید کنی؟ هنوز مذاکره جدی در این خصوص صورت نگرفته و من اصراری برای این کار ندارم، ایده آل من این است که در پاری سن ژرمن بمانم و همچنان در این تیم دوست داشتنی از فوتبال لذت ببرم، اما باید دید در آینده چه خواهد ...
از صبا مهر آموختم
آقای صبا رسید. مرا خواست و گفت: ابراهیم! چرا ساز نمی سازی؟ گفتم: کارگاهم تعطیل شد و هیچ پولی در بساط ندارم که بتوانم دوباره کار را شروع کنم. هنوز کلمات صبا را به یاد دارم. با دست زد روی زانویش و گفت: می دانستم تو یک بلایی سر خودت می آوری. با هم رفتیم قدمی بزنیم تا درددلی کنم و سبک شوم که خودم را مقابل بانک دیدم. چند دقیقه بعد درحالی که صبا 500تومان از حساب بانکی اش برداشته بود پیش من آمد. 400تومان به ...