خانه
وداع با خالق دیرین دیرین
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
گفت وگو با همسرشهیدمدافع حرم موسی رجبی
محبت و اشتیاقم به امام حی و حاضر و ناظرم دائم در نوسان است و اویی که جمکران، ماوا و ملجا و پناه خستگی ها و محل اتصال و پرواز روحش بود؟ برگ خاطرات زندگی شهید مدافع حرم موسی رجبی این آدم معمولی به اوج و معراج رسیده را مرور می کنم، تا برای فرزندانم و همه ی فرزندان سرزمینم، الگو و اسوه ی حقیقی را نشان دهم... شهید مدافع حرم موسی رجبی چهارم اردیبهشت سال 1358 در شهرستان ترکمنچای از ...
تعطیلات نوروز با داستان های کوتاه دفاع مقدس/ تخت شماره 4
عجله داخل آمد و لب تاپش را از داخل کمد بیرون آورد. تا روشن شد برنامه واتساپ را باز کرد و با خوشحالی گفت: – می خواهم با پسر ها و شوهرم حرف بزنم. غم سنگینی قلبم را فشرد، دلم برای دخترم تنگ شد. یک هفته است خانه نرفته ام. با احتیاط از جلو کمد توسی پشت سر خانم حمیدی رد شدم تا جلوی دوربینش نباشم. از پشت لب تاپش شماره پشت عکس را نشانش دادم وبا اشاره گفتم: – مربوط به تخت شماره 4 است ...
هیچ گاه از شهادت فرزندانم پشیمان نشدم ...
سیدی بود.به طرفش دویدم و گفتم محمد شهید شده؟!در همان هنگام از خواب بیدار شدم.همیشه می گفتم که اگر 10 تا پسر مثل محمد هم داشته باشم؛ خودم ساکش را می بستم و راهی جبهه اش می کردم.برای اسلام و برای حرف رهبرم.ولی عباس شهید نشود که زن وبچه دارد.وقتی خانه رسیدم ؛ کسی خانه نبود.سر نماز که بودم یکی یکی دور من جمع شدند و گفتند که محمد زخمی شده است.گفتم می دانم که محمد شهید شده است. 22 بهمن محمد را تشییع ...
فاطمه شوهر مرده بودو رییس را افسون کرد! / رویا باید کشته می شد!
ما زوج هستیم و عقدمان رسمی شود، به خاطر همین برخلاف گذشته که در ساعات خاصی اصلا با من تماس تلفنی نداشت، مرتب زنگ می زد و اگر پاسخگو نبودم، به خانه مان زنگ می زد و به بهانه مسائل کاری، حتی وقتی رویا گوشی را برمی داشت، می خواست با من حرف بزند. همین کافی بود تا رویا بفهمد. کاملا اتفاقی بود. رویا از وقتی شک کرد، رفتارش را عوض کرد. حق هم داشت، ما عاشقانه زندگی می کردیم. بعد از آن تا جایی که ...
درخواست ها و توقعات امام زمان(عج) از شیعیان
) در شب هشتم ذیحجه را به او یاد می دهند حاج محمد علی می پرسد: فردا شب امام زمان (ع) در چادرهای حجاج می آید و به آنان نظر دارد؟ فرمود: در چادر شما می آیند چون فردا شب مصیبت عموریم حضرت ابوالفضل (ع) در آن خوانده می شود. (11) مرحوم آیت الله میرزا محمد حسن نائینی (ره) در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیس و روس خیلی نگران بودند از این که کشور دوستداران امام زمان (ع) از بین ...
عکس نوشته های ولادت امام زمان (عج)
مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیهما... قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَةِ وَ حُمَقاؤُهُمْ، وَ مَنْ دینُهُ جَناحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْهُ. : حضرت مهدی(علیه السلام) به محمّد بن علی بن هلال کرخی فرموده اند: نادانان و کمخردان شیعه و کسانی که بال پشه از دینداری آنان محکمتر است، ما را آزردند امام زمان عج: إِنَّ اللّه مَعَنا و لا فاقَةَ بِنا ...
محل زندگی امام زمان(عج) کجاست؟/ 5 نظریه درمورد محل زندگی امام عصر
رَأَیْتُهُ بَعْدَ ذَلِکَ حَتَّی مَضَی أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ. یعنی من آمدم به سر من رأی (سامرا) و ملازم در خانۀ امام ابی محمد (ع) شدم و بی آنکه اجازۀ ورود خواهم، مرا خواست و چون نزد او در آمدم و سلام دادم، به من گفت: ای أبا فلان، حالت چطور است ؟ و سپس به من فرمود: ای فلانی بنشین، سپس از حال جمعی مردان و زنان خاندان من از من پرسش کرد، سپس فرمود: برای چه به اینجا آمدی ؟ در پاسخ گفتم ...
سلام بر صاحب لحظه های انتظار
) از حضرت حکیمه خاتون دختر والا مقام امام محمد تقی (علیه السّلام) که از بانوان با عظمت و شخصیّت و فضیلت خاندان رسالت است، حدیث کرده است، حکیمه فرمود: امام حسن عسکری (علیه السّلام) فرستاد (فردی را) نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است. من عرض کردم: مادرش کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند در او ...
اطلاعات ما به عنوان یک مسلمان درباره ائمه خیلی سطحی است
خوانی و همان موقع شروع به نوشتن می کنم. شیوه کارتان برای تبدیل یک شخصیت واقعی به یک شخصیت داستانی چگونه است؟ این کار خیلی سخت بود. ابتدا شخصیت های اصلی داستانم مثل جعفر کذاب، نحریر زندانبان حسن عسگری، بُرَیهه دختر جعفر کذاب، محمد بن عثمان نایب امام زمان را درآوردم. بعد گشتم هر جای کتب تاریخی که یک جمله درباره این افراد بود پیدا کردم و دسته بندی کردم و جداجدا نوشتم. بعد با توجه قدرت ...
لزوم سرمایه گذاری برای جوانان برای پیشرفت در گام دوم انقلاب
سرویس : مازندران - زمان : شناسه خبر : 1041085 به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از ساری، حجت الاسلام والمسلمین محمد باقر محمدی لائینی امروز(8فروردین) در اولین پویش ملی نقش من در بیانیه گام دوم انقلاب که به مناسبت هفته جوان از سوی اداره کل ورزش و جوانان استان مازندران و اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان در آستانه سالروز تشکیل جمهوری اسلامی در مصلی امام خمینی(ره) مرکز مازندران ...
اعمال شب نیمه شعبان
به گزارش وب گردی خبرگزاری صدا وسیما؛ طبق روایات شب پانزدهم شعبان، شب بسیار مبارکی است چنان که امام جعفر صادق (ع) از پدر بزرگوارشان روایت می کنند که از حضرت امام محمد باقر (ع) درباره فضل شب نیمه شعبان سؤال شد و ایشان فرمودند: آن شب افضل شب ها بعد از لیلة القدر است . خداوند به بندگان، فضل خود را در آن شب عطا می فرماید، و ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش می آمرزد، پس در تقرب جستن به سوی خدای تعالی در ...
وقتی افسانه بایگان زری سووشون شد؟ / عکس
رو فعالیت های او بود. ایشان من را در بچگی دیده بود و زمانی که گفتم من خواهر حمید هستم کافی بود که من را با روی خوش بپذیرد. زمانی که گفتم می خواهم از روی رمان، نمایشی کار کنم به من گفت برو نمایشنامه اش را بنویس تا بعد از اینکه خواندم نظرم را بگویم چون تا امروز 8 نفر از روی رمان اقتباس هایی انجام دادند اما مورد پسند من قرار نگرفته است، حتی یک ایتالیایی می خواسته از روی رمان فیلم بسازد اما من اجازه ...
تاثیر عمیق قرآن بر خانواده خردسال روشندل اردبیلی/ پدیده قرآنی که محدودیت ها را شکست داد
معصوم قلب کوچکش می گوید دلم برای حضرت آقا تنگ شده و آرزو می کند دوباره به زیارت مقام معظم رهبری نائل شود. چنان غرق صحبت با امیر هادی شده بودم که گذر زمان از یادم رفته بود، در لحظات آخر دیدارمان از من خواست لوح سنگی متبرکی را که از حرم امام حسین(ع) هدیه گرفته بود زیارت کنم و برایم دعا کرد، دعایی که والدینش معتقدند حتما مستجاب می شود. در مسیر بازگشت به این فکر می کردم که مسؤولان ...
تنها اجرا از سووشون روی صحنه/ چگونه افسانه بایگان زری شد؟
خانم دانشور رفتم. وی افزود: ایشان من را از بچگی می شناخت چون برادرم زنده یاد دکتر حمید محامدی یکی از دوستان صمیمی خانم دانشور و دنباله رو فعالیت های او بود. ایشان من را در بچگی دیده بود و زمانی که گفتم من خواهر حمید هستم کافی بود که من را با روی خوش بپذیرد. زمانی که گفتم می خواهم از روی رمان، نمایشی کار کنم به من گفت برو نمایشنامه اش را بنویس تا بعد از اینکه خواندم نظرم را بگویم چون تا ...
در انتظار فرج امام زمان (عج)
به گزارش خبرنگار اتاق خبر 24 : داستان تولد امام زمان (عج) از معجزات خداوند است زیرا حضرت قائم، آخرین منجی بشریت و یاور مستضعفان، جهان را با نور وجود خویش زینت بخشیده اند. حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) امام زمان، فرزند امام حسن عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان و نرجس خاتون است. نرجس خاتون از فرزندان قیصر روم بود و نسب ایشان به حضرت عیسی (ع) می رسید. امام حسن عسگری پدر بزرگوار ...
مهم مثل معمار، میراث، مدیریت
؟ وقتی که به دانشگاه پردیس می آمد، خرامان به سراغم می آمد و می گفت: محمد هنوز خاک ها را می خوری؟ بسه دیگه. بعد من را راهنمایی می کرد که چه کار کنم و داستان برایم تعریف می کرد. دیوار پشت ساختمان توحید خانه در کنار پارک که شبکه کاری شده، قبلاً به شکل حالا نبود و آقای منتظر می خواست اینجا را نماکاری کند. به من گفت: یک رگ بچین و برو بالا. بعد من به دکتر شیرازی گفتم که کجای میدان کج ...
نیمه شعبان همانند شب قدر
مهزیار نقل است که گفت: بعد از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام در شناخت امام بعدی به شک افتادم و نزد پدرم اموال (وجوهات) فراوانی بود و پدرم آنها را برداشته راهی عراق شد و من هم همراهش بودم که در بین راه پدرم از دنیا رفت و مرا سفارش کرد که اموال را به صاحبش برسانم. من با خود گفتم می روم بغداد و کسی را خبر نمی کنم اگر امام بحق را شناختم اموال را تحویل می دهم و اگر نشناختم خودم اموال را صرف خوش گذرانی ...
امروز روزی است که باید برخیزیم و بساط ظلم را برچینیم
رضا زده بودند. با دیدن این صحنه، من و رضا خندیدیم. وقتی جنازه شهید داداشی را در آمبولانس گذاشتند، من دور آن قبر، خطی کشیدم. گفت: چرا این کار را کردی؟ گفتم: این جا جای من است. دستی به سرم کشید و گفت: دلم برایت می سوزد! پرسیدم: چرا؟ جواب داد: این جا حق من است. بعد از شهادتش، او را در همان جا دفن کردند. وصیت نامه شهید: بسم الله الرحمن الرحیم فَلْیقاتِلْ فی سَبیلِ ...
چوقه سفیدو
...، ساعت دو بعد ازظهر باز میرفتیم تا عصر. معمولا چون زود از خانه میآمدیم، درب مدرسه بسته بود، چون بازار سمنتی خنک بود، میرفتیم تو بازار و بازی و شلوغ بازی، زنگ مدرسه را که با دست میزدند، نمی شنیدیم، دکان دارها صدا میزدند، زنگتون خورد، حاج محنوی، با عصای بلندش، چند بار میزد به دخل چوبی جلوش و در یک لحظه، بازار میشد سوت و کور و ساکت. بخاطر دارم زمانی که موتورسیکلت تازه آمده بود ...
آزاده نامداری: مردم شب اول مرگ مرا تنها نگذارید ! + عکس محل کشف جسد
دلم می خواست همه چیز برای او خوب باشد و اگر دو پرس غذا روی زمین وجود داشت، حتما به او می گفتم تو آن غذا را بخور . در در برج معروف خیابان ایران زمین شهرک غرب تهران در حالی رقم خورد که با وجود گذشت ساعت ها اما و اگر های زیادی دارد چرا که دقیقا نمی توان حدس زد علت مرگ چیست؟! اما اتفاقی که قطعی اعلام شده است اینکه آزاده نامداری به قتل نرسیده است و گزینه قتل آزاده نامداری که می توانست حواشی ...
روایت رهبر انقلاب از عزل منتظری
آیت الله خامنه ای پیرامون ملاقات با امام نقل می کنند: ساعت حدود نه شب بود. اینکه امام این ساعت ملاقات بدهد، خیلی چیز غیرمتعارفی بود. لکن خب ما رفتیم. رفتیم در همان اتاق امام و امام نشسته بودند و اخم کرده... آقای هاشمی شروع کرد به صحبت و گفت که آمده ایم که یک فکری بکنیم برای این کار. تا این حرف از ایشان صادر شد، امام برگشتند گفتند: چه فکری؟ آقای منتظری ... و ... و فاجر است. این سه تعبیر را ایشان کردند. ...
کلاس درس دنیا به روایت شهید ناجی / شهیدی که در ماشین بیت المال حرف شخصی هم نمی زد + فیلم
گشتی زدیم و بالاخره یک شلوار تر و تمیز برای حسین پیدا کردیم و خریدیم. غروب شده بود و صدای اذان مغرب بلند شد. بعد از اذان، رادیو شروع کرد به پخش کردن بخشی از فرازهای مناجات خمسه عشر . یکباره دیدم که حال حسین تغییر کرد و به شدت شروع به گریه کرد. وسط پیاده روهای حوالی میدان انقلاب و بین شلوغی مردمی که در رفت و آمد بودند، مانده بودم با حسین چه کنم؟ هر چه می گفتم که: حسین! بابا! وسط خیابون ...
از پاسخ نهایی حسن روحانی به آیت الله هاشمی در مورد کاندیداتوری تا نگرانی مهدی کروبی از عدم همکاری ...
روستاها و کمک به خانواده های شهدا، با بیش از دویست فروشگاه که کالاهای با سوبسید [= یارانه] به آنها می دهند. از مدیریت بعد از من، با اعلان خطر، اظهارنگرانی کرد. یاد دوران حیات امام کردیم. مخصوصاً از ابتدای شروع مبارزه تا امروز که معمولاً همراه و همفکر بودیم؛ مشکلات زمان بنی صدر و تلاش ها برای خروج امام از حالت انزوای قبل از مبارزه نیز مطرح شد. اخوی محمد، [معاون اجرایی رییس جمهور] آمد. راجع ...
وقتی داریوش فرهنگ می خواست مهدی هاشمی را ممنوع التصویر کند
، دعوایمان شد! دوستان خیلی صمیمی برای این که صمیمیت شان ثابت شود با هم دعوا هم می کنند و آن ها که دعوا نمی کنند خیلی صمیمی نیستند! او ادامه داد: دعوا بالا و بالاتر گرفت و من گفتم داریوش این طور باشد، من بازی نمی کنم. گفت باید بازی کنی! گفتم نمی کنم! گفت بازیگر دیگری می آورم. گفتم هیچ بازیگری نمی تواند این نقش را بهتر از من بازی کند. برو پیدا کن! گفت بازی نکنی می روم ارشاد و ممنوع التصویرت می کنم! گفتم بکن! من رفتم، خداحافظ! گفت خداحافظ، دیگر همدیگر را نمی بینیم. حالا فردا فیلمبرداری است. 12 شب زنگ زد، گفت مهدی فردا ساعت 5 صبح ماشین می آید دنبالت. گفتم بیاید و فیلمبرداری فردا شروع شد! ...
پیام تسلیت مدیر مرکز انیمیشن و معاون امور استان های حوزه هنری در پی درگذشت محمد ابوالحسنی
نوآورانه تولید کنیم. قرار است این مجموعه در سال 1400 بعد از اتمام مراحل فنی، توسط حوزه هنری پخش شود. چقدر دلم می خواست عمر ایشان به دنیا باقی بود و مجموعه ای که طی ماه ها تلاش با کمک یک تیم خلاق و حرفه ای تولید شد را می دید. فقدان این مدیر با اخلاق، ایده پرداز، مبتکر، مهربان و دوست داشتنی برای جامعه هنری ایران ضایعه ای بزرگ است. اینجانب درگذشت ایشان را به خانواده وی، همکارانشان و فعالان پویانمایی در ایران تسلیت گفته و از خداوند متعال برای این دوست نازنین، غفران و رحمت بیکران طلب می کنم. ...
افتخار شهادت فرزندم را با دنیا عوض نمی کنم
.... به اسم سربازی رفت، اما بعد از دو سال خدمت، به خواست خودش در ارتش استخدام شد و آب پاکی را روی دستم ریخت. انگار می خواست بگوید دیگر حرف برگشتن را نزنید. مادر نفسی تازه می کند و می گوید: جرئت نمی کردیم جلوی هادی اسم بنی صدر را بیاوریم. یکبار عکس او را که روی طاقچه بود، ریز ریز کرد و گفت: شما این آدم رو با همین حرف هاش که از تلویزیون پخش می شه می شناسید. نمی دونید توی منطقه داره چه می ...
عمار حلب و قصه دلبری مکمل هم هستند
را جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که جنگنده، خستگی ناپذیر، شجاع و مدیر باشد و با نیروها بجوشد. واقعاً کسی را نداشتیم. حاج قاسم بعد از شهادت حاج عمار گفت کمرم شکست. دوستانی که جنازه عمار را دیده بودند می گفتند مثل کسی بوده که روزها و شب های متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده. پایان پیام/ 31 ضمیمه : کلید واژه ها: شهید محمد حسین محمد خانی | کتاب قصه دلبری | عمار حلب | مریم داوری | شهید مدافع حرم | ...
داستان جوانی که 1700 سکه نفیس را وقف موزه رضوی کرد
موزه آستان قدس رضوی کرده است، می خوانید. آقای نوروزی! این بار هم دست پُر به حرم آمدید! خدا را شکر. امیدوارم آقا از من قبول کنند. این 300 سکه مربوط به چه دوره هایی است؟ این سری متعلق به دورۀ اشکانی و ساسانی است که یک سری اش بسیار خاص و نادر است. اینها می خواست از کشور خارج شود که توانستم بخرم و توفیق داشتم وقف امام رضا(ع) کنم. این مجموعه شامل سکه ...
