سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرایی که پدر شهید از همسرش پنهان کرد + عکس
که نبود... نه. آن ها را هم پیدا نکردیم. دفعه آخر، اعزام تا شهادتش یک هفته طول کشید. سه شنبه بود که اعزام شد، سه شنبه بعدی شهید شد و یک هفته بعدش، خبر شهادتش را به ما دادند. بعد که خبر شهادتش به ما رسید، از این بابت ناراحت بودیم که وصیت نامه ندارد. البته چه مرگی بهتر از شهادت. از این بابت خوشحال بودیم. پدر و مادر جز خوشبختی اولادش را نمی خواهد و البته خوشبختی آخرت مهم تر است. آرزوی ما ...
تعطیلات نوروز با داستان های کوتاه دفاع مقدس/ پیرزنِ آنطرفِ خیابان
این آفتاب منتظرش واستادید؟ _ بچه ی آدم عزیزه دیگه مادر _ آخه این چه طور بچه ای هست که راضی میشه این همه وقت مادرشو تو آفتاب نگه داره؟ وقتی می خندد گوشه ی چشم هایش بیشتر چروک می افتد _ بچه ی خیلی خوبیه من ازش راضیم خدا هم ازش راضی باشه چشم هایم گرد می شود .آخر کجا بچه ی خوبی هست الان درست 25 دقیقه من زمانش را دارم به انتظار ایستاده ای حالا قبل ترش را خدا می داند . ...
خاطرات شنیدنی اسدالله یکتا و فرزندش از زندگی شخصی
بیرون میروم و می بینم که همه پدرم را می شناسند و بهش احترام میگذارند لذت میبرم. پدرم همواره آدم آرامی است و در خانه هم که همواره حق با مادر است.{میخندد} اسدالله یکتا در "محاکات" از نداری پدر گفت و اینکه فقر پدر باعث شده نتواند در نوجوانی برای علاج مشکل کوتاه قدی به پزشک مراجعه کند. یکتا درباره ازدواج هم از خواستگاری در روز پنجشنبه و ازدواج در روز جمعه گفت و آن هم با مهریه 40 ...
دلنوشته ای از محمدرضا بنافیان بمناسبت میلاد امام زمان (عج)
. از شما چه پنهون، آن موقع هنوز این موجودات چهارگوش اندرویدی حتی در پشت ویترین مغازه های تجریش هم نیامده بودند وگرنه ما هم سرگرم کلش آف کلنز و انگری بردز می شدیم. از مادرم علت رفتن مان را که جویا شدم، گفت: امروز نیمه شعبون، سالروز ولادت صاحب الزمانه. آهان! حالا یادم افتاد، پدرم به شکرانه شفایافتنش به دست آقا، هرساله همچین روزی نذر توزیع شربت و شیرینی داره. تا آماده شدیم و از ...
بچه ها را چطور با مفاهیم انتظار فرج و ظهور آشنا کنیم؟/پدر و مادر مهدوی چه ویژگی هایی دارند؟
. محبت را روی دو محور باید کار کرد؛ یکی الان که در دوران غیبت هستیم ، هیچ کس به اندازه امام زمان(عج) انسان را دوست ندارد، این را گاهی با نمادهایی هم می شود، تعریف کرد. برخی شیوه شان این بوده که برای بچه ها هدیه هایشان را روز جمعه می خریدند، یا مثلا روز جمعه بچه ها را تشویق می کردند و به تفریح می بردند. در طول هفته و سال، زمان هایی است که متعلق به امام زمان (عج) است، مثلاً شب ...
روایتی از دیدار و گفت وگوی فردین و سیداحمد خمینی
.... حاج احمد خمینی همان جا به پدرم می گوید ما هیچ مخالفتی با فعالیت شما نداریم. از بیت امام هم هیچ نامه ای در این باره زده نشده و شما به کار خود ادامه بدهید. اما با این وجود برخی از چهره های هنری مثل آقای مخملباف کار هایی را انجام دادند که کشیده شد به افراد دیگر و مانع فعالیت پدر شد. ولی به واقع ربطی به مسئولان رده بالای کشور نداشت. - به پدرم پیشنهاد شد که نقش تختی را بازی کند، اما ...
زنان و مقاومت/ نگاهی به زندگی شهید فاطمه ملک پور زارع
نفرشان شهید شده بودند و از خانواده ما هفت نفر شهید دادیم. دو برادرم علیرضا و محمدرضا در مسجد نگهبانی می دادند که شهید شدند. پنج نفر هم در خانه مان به شهادت رسیدند؛ مادر و پدرم، شهناز خواهر بزرگم، مهین و طوبی خواهران دیگرم و فاطمه همسرم. باورش برایم خیلی سخت بود. چندین نفر هم در مسجد به شهادت رسیده بودند. چه اوضاعی شده بود. دیگر نه خانه ای بود و نه خانواده ای. همه چیز ویران شده بود. با کوهی از خاک و آوار مواجه شدم. در آن لحظه احساس غربت و تنهایی کردم و از خدا خواستم به من صبر و توانی عنایت فرماید. شادی روح شهدا صلوات انتهای پیام/ ...
عطاری حاج مَحنبی
چیزی بگوید که دی فاطمه لباشو گزید یعنی هیچی نگو و عجالتا غایله را خاتمه داد. دی فاطمه عازم بازار پلیتی شد و مغازه پسر حاجی را زیر نظر گرفت. وقتی خلوت شد بسرعت خود را به پسر حاجی رساند و دوا را به تازه داماد داد و یواشکی گفت: تا سه روز غذای خونه را نخور. بجاش اینو بخور انشالله بچه دار میشی. نه ماه بعد دی فاطمه تویزه ای شامل کله قند مارسیل و پارچه گلدار مخمل روی سرش بود جلو پله های دکان حاج محنبی گذاشت و در حالیکه می رفت برای نوزاد قند و گنجه درست کند خداحافظی کرد و توی پیچ بازار گم شد ... ...
قصه آدم های اطراف را در کتاب های محمود برآبادی پیدا کنید/ کارمند نمونه آدم هایی که کنارتان نشسته اند
آقای برآبادی ابتدا در مورد کارهایتان مقداری توضیح دهید؟ در چه زمینه هایی کتاب داشته اید؟ اولین کتابم که منتشر شد حماسه کوچی بود و از آن زمان در زمینه های مختلف کودک، نوجوان و بزرگسال کار کرده ام. به علاوه چند فیلمنامه که براساس آنها سریال تلویزیونی ساخته شد. مجموعه داستان کارمند نمونه هم برای گروه سنی بزرگسالان منتشر شده است. کلا حدود 100 کتاب منتشر کرده ام که شامل رمان، علمی- آموزشی و تصویر است. در مورد فیلم نامه هایی که نوشته اید توضیح می دهید؟ دو سریال بچه های مدرسه و ظلم شاهان را نوشته ام که در سال ها ...
وقتی در برابر فرزندانمان اشتباه می کنیم / چطور از فرزندمان عذرخواهی کنیم؟
نرگس درودیان، خبرگزاری دانا، سرویس سلامت و سبک زندگی؛ اگر پدر و مادر یک الگوی خوب برای فرزندان باشند، دیگر نیازی نیست به طور مداوم رفتارهای درست را به او گوشزد کنند، بلکه رفتارهای صحیح را از والدین می آموزند. عذرخواهی کردن سنت پسندیده ای است که کوچک و بزرگ نمی شناسد، حتی اگر والدین دچار خطایی نسبت به فرزندان شان شدند، باید معذرت خواهی کنند تا برخورد صحیح را به کودکان بیاموزند. ...
انتظار دارید درباره قرن جدید چه امیدی داشته باشم؟ | روشنفکران در هر دوره ای در ایران با مردم فاصله داشتند
در این قرن شاهد نابودی تمدن در جای جای جهان بودیم. بمباران می کنند و به زن ها و بچه ها تجاوز می کنند و سر می برند و می کشند. این پایان قرن بیستم است و انتظار دارید من درباره قرن آینده چه امیدی داشته باشم؟ اما او با این همه هرگز امیدش را نسبت به تغییر در جهان از دست نمی دهد چون همچنان مانند 50 سال پیش که جوانی پرجوش و خروش بود مشغول کار و کار و نقاشی کردن است. مگر اینکه با نقاشی به تغییر جهان ...
هفت سین سینمایی شبکه ها در 10 فروردین
از پسر بچه های بزهکار به نام مهدی که پدر و مادرش را از دست داده، خانم فهیمی را شبیه مادر خود می بیند و از او می خواهد که مادرش باشد و ... فاطمه معتمد آریا، حسین سلیمانی، جمشید اسماعیل خانی و محمدرضا داودنژاد در فیلم سینمایی مهر مادری هنرنمایی کرده اند. ****************************************************** فیلم سینمایی جانی دوباره برمی گردد به کارگردانی دیوید کر ، سه شنبه 10 ...
شهیدی که پدرش، جانشین او در دفاع از حرم شد+عکس
نباشی یوقت؟!!!!! ما رو دشمن شاد نکنی! الهی من فدای تو بشم، غصه نخور، شاد باش. برای خواندن متن کامل این نامه از اینجا اقدام کنید. آخرین نامه به مادر و دستخط شهید زارع آرزوی شهید برای پدرش همچنین در دلنوشته ای جدا برای پدرش هم نوشت: بابا جون سلام..... حرف زیاد دارم برات بنویسم، ولی وقت ندارم و این تکفیری ها دارن میان جلو، باید کار رو شروع کنم. الان زیر آتش سنگین هستم ...
عطای تنها! ( به قلم حامدِ وکیلی )
ایل نرسید. اصل پدر بود و مادر رهگذر؛ مرگ پدر برای عطا، او را نه از پدر که از خاندان پدری جدا کرده بود و مادر را نیز به عینه می دید که "رهگذره"! علقه های مادر و فرزندی، حریفِ سنت های ایل نشد. بی بی ماهتاب ، مادر عطا، ازدواج کرد و اینک عطا ماند و خالی شدن های ناتمامش. در ادامه، هرچه جهد کرد و جان کَند تا در مناسباتِ ایل جا نَمانَد اما باوجودِ "بی پدری" در ایلِ "پدر سالار"، بی ثمر بود. تو گویی مدارِ ...
چو به گشتی طبیب از خود میازار
بود و نگارنده از کودکی به همراه روانشاد پدرم در راه بازار یا درب عطاری ایشان خدمتش می رسیدم اینکه می گویم در راه بازار چون خانه ما در جایی از کوی قلعه واقع شده بود که برای رفتن به بازار از سرکوچه حاج محمد نبی که روبروی خانه زنده یاده حاج غلامحسین محمودی است باید می گذشتیم. هنگامی که از سرکوچه پدرم با حاج محمد نبی هم دیگر را می دیدند تا بازار با هم گفتگو می کردند من در همان سال های کودکی و سپس ...
روز جهانی تئاتر ؛زمانی برای یادی از سوسن تسلیمی
وگوی محمد عبدی را با او در سه پست جداگانه می آورم. کتابی که از سوی نشر بیدگل منتشر شده و خواندنش برای هر دوستدار فرهنگ (و نه فقط تئاتر و سینما) ضروری ست. روایت سوسن تسلیمی دربارهٔ چگونگی آشنایی و ازدواج پدر و مادر تئاتری اش پدرم داستانی تعریف کرد که برای من بسیار شگفت انگیز بود... گفت: من و مادرت در تئاتر گیلان بازیگر بودیم. نمایش های ما هم بسیار موفق و محبوب بود. پس از مدتی ...
نوروزانه؛ سفره هفت سین مادر سیمین بهبهانی!
که شگون دارد... از مذهب آن چه را با عقل و منطق، مطابق بود قبول داشت... اولین روز نوروز عادت داشت که به زیارت حضرت عبدالعظیم برود. مرا هم با خود می برد. ... چندین زیارت نامه به ضریح حرم آویزان بود. اما، مادر با آن که زبان عربی را خوب می دانست و خط آن را می خواند، عادت داشت که زیارت نامه خوانی را دعوت کند که با صدای بلند برایش زیارت نامه بخواند.... (ص 412). این اواخر سرعت زندگی بیشتر می ...
عثمان، خدا را عاشق موسیقی می داند
پدرم درب اتاق را باز کرد، ناگهان از جا پریدم، آن زمان بچه ها از پدرهایشان حساب بیشتری می بردند و مثل الان نبود. پدرم وقتی ترسِ من را دید گفت نترس نترس من اطلاع نداشتم که تو چنین پسری هستی که درباره پیغمبر آواز می خوانی، هر چه تا الان خرج کرده ای حلالت و از این پس هم هرچه دارم را خرج موسیقی ات کن". از نظر استاد محمد پرست، تمام دوتار ذکر خدا است و مدام از خدا یاد می شود. عثمان با دستش به ...
ترس را در معجون زندگی نوجوان حل کنیم
شخصیت قصه از عواقب آن اتفاق است. در کتاب اول، هانسل و گرتل می ترسند که پدر و مادر رهایشان کنند. در کتاب دوم، جک از برخورد با بقیه می ترسد و جیل از اینکه مادر او را دختری احمق بداند می ترسد. حتی قورباغه هم می ترسد جیل او را رد کند؛ و در کتاب سوم هم همین طور؛ اما در پایان هر داستان، ما متوجه می شویم که نباید از ترس فرار کنیم، باید با آن روبه رو شویم و ترس را در معجون زندگی حل کنیم. باید یاد بگیریم چطور ...
راه برخورد با خیانت همسر (خانم ها بخوانند)
.... همسرم در آن زمان به پدرم این طور پاسخ داد: من دختر شما را نمی خواهم که یک روز او را رها کنم، من بدون او نمی توانم زندگی کنم. اگر قرار است بدون او بمانم مرا همین الان بکشید! صاحب دو فرزند شدیم. سال ها بعد هم این مشکل پیش آمد! در محل کارش، عاشق دختری در بین همکارانش شد. دعواها، خانه نیامدن ها و در نهایت هم کار به دادگاه کشید. پدرم در طی این مدت، در مورد ...
کیفیت ولادت امام زمان (عج) / آیه ای که امام در هفت روزگی خواند
خداوند متعال در امشب حجت خود را که حجت او در زمین است آشکار می کند. حکیمه می گوید: از امام حسن پرسیدم مادرش کیست؟ فرمود: نرجس است. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند که هیچ نشانه ای در او نیست. فرمود: همچنان است که به تو گفتم. همین که من سلام دادم و نشستم، نرجس آمد که کفش مرا از پایم بیرون آورد و به من گفت: ای بانوی من، حالت چگونه است و روز را چگونه به شام رسانده ای؟ گفتم تو ...
زهرا و محمدکوچولو کجا هستند؟! / مادر و بچه ها ناپدید شده اند + فیلم و عکس
.... هستی در گفتگو با ماجرای روز را اینطور شرح داد: پنج سالی می شد که نامادری من با پدرم ازدواج کرده بود.مدت عقد موقتش تمام شده بود و قرار بود با عقد دائم کنند.نامادری ام دو فرزند از ازدواج قبلی اش داشت و می گفت اگر عقد دائم کنم دیگر نمی توانم بچه هایم را ببینم.برای همین تصمیم گرفته بود از خانه پدر من برود. این دختر در ادامه گفت: روز حادثه نامادری ام داشت از خانه مان خارج می ...
گفت وگو با همسرشهیدمدافع حرم موسی رجبی
...> احترام به پدر و مادر و بوسیدن دست آنان از دیگر ویژگی های بارز شهید رجبی بود. این اخلاق حسنه را در وجود بچه ها نیز نهادینه کرد. او می گفت، احترام به پدر و مادر سبب گشایش امور می شود و با دعای خیر آن هاست که به هر آن چه می خواهیم، دست پیدا می کنیم. اهتمام فراوانی در رعایت حلال و حرام داشت و دقت می کرد، ذره ای حرام وارد زندگی مان نشود. موسی همواره می گفت، مال حرام آدم را زمین گیر می کند و برکت ...
بی توجهی به این علائم کودک تان را به کما می برد
کودکان هشدار داده اند. می خواهیم بدانیم این علائم چه مواردی هستند و چه اتفاقی می افتد که در اثر بی توجهی و سهل انگاری، والدین مجبور می شوند کودک را به اورژانس برسانند؟ ببینید پیش از هر چیز باید بگویم سخت ترین لحظه ها برای پزشکانی که در زمینه بیماری دیابت اطفال فعالیت می کنند زمانی است که پدر و مادر بچه ای او را در حالتی که به کما رفته به بیمارستان منتقل می کنند. آن ها نمی دانند چه ...
مروری کوتاه بر زندگی نامه شهید روحانی عبدالصالح رفعت
...، تا چه رسد به این که بخواهم جبران کنم. اگر ما امروز دین خدا و از سنت رسول الله و راه ائمه هدی (ع) متابعت نکنیم و الآن که زمان آزمایش و امتحان الهی است دین اسلام را یاری نکنیم 80 سال بعد که من و تو پدرم و برادرانم و همسرم و همه اقوام و حتی نوه های پدرم در عالم برزخ و جهان دیگر رفتیم چه جوابی به خداوند و امامان معصوم (ع) دهم که چرا فرزند ما خمینی را یاری نکردید یا مدتی یاری کردید و بعد ...
2031/ شهید امین ملکی: ادامه دهنده راه شهیدان باشید
دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش ، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید . تبرک لحظاتمان با شهید امین ملکی: بسم رب الشهدا و الصدیقین با درود و سلام بیکران به پیشگاه مقدس آقا امام زمان(عج) و با عرض سلام به خدمت رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با درود و سلام بر ارواح طیبه شهدا راه حق و حقیقت و با درود سلام بر آنانی که از جان و مال خود ...
عبدالرسول زرین که بود؟
دیگر عملیاتها زرین با شهامت دشمن را هدف قرار می داد. این کار او دشمن را جدا نگران و دچار دستپاچگی کرده بود. بعد از عملیات مرحله دوم خیبر خبر دادند که زرین همانطور که اسلحه اش به سمت دشمن نشانه می رفت به شهادت رسید. بین ما یک رابطه عاطفی پدر فرزندی عمیقی حاکم بود. جزو افتخاراتمان بود که با یک چنین سرباز مخلص امام زمان(عج) که همه چیز را در راه لقاء دوست رها کرده بود آشنا شده ایم. در لحظه ...
کلاس درس دنیا به روایت شهید ناجی / شهیدی که در ماشین بیت المال حرف شخصی هم نمی زد + فیلم
حسین قول داده است اگر به او اجازه دادند، شفاعتم کند. حاج ملاکاظم گفت: به یکی دیگر از دوستانش هم حرفی زده است، مشابه همین حرف شما. گفته است اگر امر خداوند بر این قرار گیرد که خودم را ببرند جهنم ولی شفاعتم مقبول شود و دوستانم را اجازه ی ورود به بهشت بدهند، این کار را انجام خواهم داد. پدر شهید حسین ناجی از خودگذشتگی برای حفظ انقلاب... مادر شهید ناجی با اشاره به شکنجه ...
گفتگو با سید طاهر موسوی، نقاش و هنرمند مشهدی | قصه های دیو و پری روی بوم
بالایی ها نقش مشاور را داشتند سردرگمی دانش آموزان در آن زمان کمی طبیعی بود و نقش مشاوره هم کلاسی ها و سال بالایی ها خیلی پررنگ. سید طاهر می گوید: پدر و مادرم بی سواد بودند و هیچ مشاوری هم نداشتم، همراه پدرم رفتم تا ثبت نام کنم، صبح زود رفتیم و گفتند مدیر هنوز نیامده، در حیاط مدرسه نشسته بودیم و پوشه مدارک دوره راهنمایی دستم بود. پدرم بنّا بود و بلند شد دور ساختمان مدرسه را بچرخد و چینش ...
سجاد عابدی شوهر آزاده نامداری کیست؟ / او کجا بود؟!
سریع چه نظری داشتند؟ خدا را شکر هر دو خانواده همراهی مان کردند و سنگی جلوی پایمان نینداختند. یعنی هیچ دغدغه ای نداشتند؟ طبیعتا همه پدر و مادر ها دغدغه دارند اما چون ایشان را از سال ها قبل می شناختند و در جریان خواستگاری شان بودند، موافقت کردند. همان سال ها شما را ملامت نکردند که چرا پیشنهاد آقای عبادی را قبول نکردید؟ من شاید در برخی مواقع آدم ...