زن شوهردار آب پاکی را رو دست مرد ریخت / همسرم با مردی غریبه سوار ...
سایر منابع:
سایر خبرها
زن مطلقه: عاشق مردی شدم که هم مرا می خواهد هم دخترم را
دروغین اغفال کرده است و فرزندم به خاطر این مرد دروغگو در برابرم ایستاده است و تهدیدم می کند اگر به خواسته اش تن ندهم از خانه فرار خواهد کرد. او تحت تاثیر بدگویی های پدرش حرف مرا قبول ندارد و نمی فهمد چه می گویم. برای همین به اینجا آمدم تا از شما مشاوره بگیرم. ای کاش خانواده ام در زمان ازدواجم تحقیقاتی انجام می دادند تا این همه بدبختی و فلاکت به سرم نمی آمد. https://shahrkhan. ...
جنجال بر سر اسم فرزند
زندگی مشترک در برخی موارد راه و چاه را نمی شناسند. نمی دانند باید چه رفتاری داشته باشند. به همین دلیل خانواده ها سعی می کنند آن ها را راهنمایی کنند، اما گاهی این دخالت ها تا آنجا پیش می رود که به زندگی مشترک آسیب وارد می کنند. به طوری که حتی یکی از علت های مهم جدایی زوج ها، دخالت خانواده هاست. به اعتقاد من، زن و مرد بهتر است قبل از ازدواج با همسر خود بدون هیچ تعارفی در مورد همه چیز صحبت ...
همخوابی شیطانی دختر تهرانی با مرد متاهل / آرمیتا سقط جنین کرد+ عکس
....او می گفت وضع مالی خوبی دارد و می خواهد به زودی ازدواج کند. تله شیطانی برای آرمیتا وی ادامه داد: من که حرف های مرد جوان را باور کرده بودم به دیدنش رفتم. ما چند بار برای تفریح با هم بیرون رفتیم. او می گفت عاشقم شده و می خواهد به خواستگاری ام بیاید تا اینکه او یک روز به بهانه ای مرا به خانه اش دعوت کرد. وقتی به خانه مجردی سیاوش رفتم او که اسیر وسوسه های شیطانی شده بود آزارم داد ...
ثبت بزرگترین وقف چهار دهه اخیر در شهر ری
ترین وقف کشور در دوران انقلاب اسلامی، به تازگی در اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان ری به ثبت رسیده است. درگزارش زیر معروفی گوشه ای از زندگی خود را روایت و دلیل این بخشش بزرگش را بازگو کرده است. پدر خانواده معروفی برخلاف نام خانوادگی اش فردی گمنام بوده و حتی خانواده اش در زمان حیاتش از کارهای بزرگ او اطلاع نداشتند. محسن معروفی می گوید: پدر مرحومم مرد زحمتکشی بود که از5سالگی کار می کرد و ...
از مطلق نگری در امان ماندم
مشترک روزنامه ها و مجله های آن دوران بود و کیهان و اطلاعات از روزنامه های همیشگی و خواندنی ها و ماه نامه شکار و طبیعت که اسکندر فیروز صاحب امتیاز آن بود و پنجشنبه هم هفته نامه طنز توفیق، همگی برای پدرم می آمدند. عاشق توفیق بودم و دور از چشم پدر می خواندم و لذت می بردم اما نشریاتی ازجمله کیهان بچه ها و اطلاعات کودکان از طریق برادر بزرگ ترم حسین به دست ما می رسید. مادرم البته اطلاعات بانوان و زن روز ...
جوان 36 ساله: همسری دارم که یک روز هم زیر یک سقف زندگی نکردیم
آری من قاتل هستم! با این که دیگر پشت میله های فولادین زندان نیستم و از حلقه طناب دار گریختم اما می دانم که برای همیشه قاتل خواهم ماند ... این جملات بخشی از اظهارات مرد جوان 36 ساله ای است که به اتهام سرقت توسط ماموران گشت کلانتری دستگیر شده است. او در حالی که ارتکاب جرمش را انکار می کرد، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 36 سال قبل در خانواده ای پرجمعیت در یکی از محلات حاشیه ای ...
پایان خونین رابطه مخفیانه پسر جوان با زن میانسال
به قتل آغاز شد تا اینکه تلاش تیم تحقیق بعد از گذشت یک هفته نتیجه داد و متهم به قتل بازداشت شد. جوان 26 ساله وقتی پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت به قتل اقرار کرد و در خصوص انگیزه اش گفت: من در مغازه موبایل فروشی کار می کردم و 3 سال قبل بود که نسترن( مقتول ) برای خرید گوشی به مغازه ام آمد. از همان روز آشنایی ما شکل گرفت و با هم ارتباط داشتیم. اما چون او 20 سال از من بزرگتر بود شرایط ازدواج با ...
پدرم مدام از ارتباط مادرم با یک مرد غریبه می گفت
به گزارش راهبرد معاصر نوجوان 16 ساله ای که به اتهام دومین سرقت از بستگانش دستگیر شده بود، وقتی مقابل کارشناس اجتماعی فرماندهی انتظامی طرقبه و شاندیز قرار گرفت به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: کودکی بیش نبودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند وقتی کمی بزرگ تر شدم پدرم مدام از ارتباط مادرم با یک مرد غریبه سخن می گفت به طوری که دیگر هیچ گاه نمی توانستم این حرف ها را تحمل کنم. ماجرای ...
انکار تعرض به دختر نوجوان
. سامان وقتی مرا تنها دید سراغم آمد و با صحبت هایش قصد داشت فریبم بدهد. مقاومت کردم، اما او به زور... زمان زیادی نگذشته بود که مادر بزرگم به خانه برگشت و گفت کارت عابربانکش را جا گذاشته است. او وقتی مرا در آن شرایط دید ناراحت شد و سامان را از خانه بیرون کرد. سپس خواست در این مورد با کسی حرفی نزنم، اما چند روز بعد سکوتم را شکستم و حقیقت را به پدرم گفتم. با ثبت این توضیحات مرد جوان و همسر ...
زن 26 ساله: صیغه دایمی (99ساله) براتعلی شدم
پدرم به ارث رسیده بود خیلی زود فروختند و پول آن را بین خودشان تقسیم کردند. در این میان اگرچه سهم بسیار ناچیزی هم به من دادند ولی من که مجرد بودم سرپناهم را از دست دادم و به ناچار در خانه برادران و خواهرانم سرگردان شدم، چرا که با آن پول حتی امکان رهن یک منزل را هم نداشتم . این شرایط زندگی چنان برایم تلخ و زجرآور بود که فقط دعا می کردم جوانی به خواستگاری ام بیاید و مرا از این وضعیت برهاند. وقتی می ...
پس از شهادت پدرم گفتند: روح نواب در همسرش حلول کرده است!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: در روز هایی که بر ما گذشت، زنده یاد نیره اعظم نواب احتشام صفوی، همسر شهید سیدمجتبی نواب صفوی و فرزند زنده یاد سیدعلی نواب احتشام رضوی، روی از جهان برگرفت و رهسپار ابدیت گشت. هم از این روی و در نکوداشت پایمردی و مقاومت آن بانوی نستوه، در همراهی با شوی مجاهدش و نیز در تمامی سالیان پس از او، با فرزندش فاطمه نواب صفوی گفت وشنودی انجام داده ایم که نتیجه آن پیش روی شماست. امید آنکه تاریخ پژوهان معاصر و عموم علاقه مندان را مفید و مقبول آید. اکنون و د ...
قتل ترانه در خانه قدیمی
دوستی داشته باشیم. من به ترانه گفته بودم که خانواده ام از دوران بچگی دختری از اقوام مان را برای ازدواج با من در نظر گرفته اند و من هم خیلی او را دوست دارم. همین طور به او گفته بودم که نباید خانواده ام از رابطه ما با خبر شوند، چون اگر مادرم متوجه شود سکته می کند و ترانه هم قبول کرده بود. مدتی از ارتباط دوستی ما گذشته بود که ترانه شروع به بهانه گیری کرد. وی ادامه داد: او مدام مرا تهدید می ...
خمسه: حفظ جایگاه مداحی هنر است، نه خود مداحی/ به خودمان تشر بزنیم، نه مردم + فیلم
اما تواشیح به مذاق من سازگار نبود. پس از آن از روی نوارهای نوحه پدرم، شروع به یادگیری کردم. از 10 سالگی روضه خوان شدم وی افزود: خدا پدر شهید میرغفوریان را بیامرزد. در محله ما یعنی منیریه یک هیئت زنانه داشت، بچه بودم که مرا دو سه روز دعوت کردند. مادرم هم در آن هیئت حضور داشت. مادرم به من خیلی کمک کرد و هم برای یادگیری قرآن و هم جلسات روضه مرا با خودش می برد. این مداح ...
روایت عشقی که 72 روز بیشتر طول نکشید/ توصیه حضرت امام خمینی (ره) به همسر شهید
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما ؛ خدام در آغاز گفت وگو راجع به داستان ازدواج خود گفت: شاید برای شما عجیب باشد اما من در ده سالگی عاشق شدم؛ عاشق مسعود میرزایی که از اقوام ما بود؛ ما هشت سال عاشق هم بودیم و عشقی ملکوتی را با یکدیگر تجربه کردیم. دختر بسیار فعالی بودم الان هم در سن 63 سالگی فعالیت های بسیاری دارم. مسعود چندین بار به خواستگاری من آمد اما پدر و مادرم قبول نمی کردند. او به سربازی نرفته ...
میلیونر ها قبل و بعد از پولدار شدن + تصاویر
علیرغم تمام انتقاد هایی که از او می شود نمی توانیم موفقیت او در حرفه اش را نادیده بگیریم. کریس از یک پدر مهندس و مادر خانه دار متولد شده و به عنوان میهماندار هواپیما فعالیت می کرد. کریس همیشه یک زن منظم و سازمان یافته بود و به همین علت توانست پس از ازدواج با وکیل مشهور رابرت کارداشیان فروشگاه مخصوص خودش را افتتاح کند. کریس بیشتر از پول خرج کردن به دنبال پیشرفت بود. او یک سریال تلویزیونی ...
اتهام جنسی دختر نوجوان علیه پسر 24 ساله
نیز پرداخت نمی کرد و همواره من، مادر و خواهر کوچک ترم را هدف ضرب و جرح و کتک کاری قرار می داد. پس از چندین سال زندگی مشترک، مادرم دست من و خواهرم را گرفت و از پدرم جدا شد. پدرم نیز بین خوشبختی و سرنوشت همسر و فرزندانش یا مواد مخدر صنعتی دومی را انتخاب کرد و به دنبال زندگی خودش رفت. اکنون در کوچه پس کوچه های این شهر ضایعات جمع آوری می کند و چه بسا شاید تا کنون اگر زنده باشد، احتمالا ...
سکانسی از معجزه عشق/ از پیوند عضو تا پیوند قلب
تا در کنار همسرم باشم و او را به دیالیز ببرم، مواظب او باشم تا هیچ وقت احساس تنهایی نکند. هر دو بیمار ولی پیش خدا ارزشمند و رو سفیدیم وی نیز درد دل ها و حرف هایش را به خدا می گوید و وقتی از او می خواهم کمی از آن حرف ها را برایم تعریف کند، می گوید: در ابتدا خیلی ناراحت بودم که چرا من دچار این درد و بیماری شده ام، در این شرایط بی پولی، بدون داشتن پدر و مادر، خواهر و برادر و بدون ...
آنان دلتنگ شهر و دیار خویش اند
به عقدش درآمدم خانه پدری را ترک کردم و به تهران آمدم. همسرم مهندس و شغلش در تهران بود. به همین دلیل من هم همراهش آمدم و الان سال هاست اینجا تنها و غریب زندگی می کنیم. روز های تعطیل اهالی ساختمان محل سکونتمان به خانه پدر و مادر یا اقوام می روند و من و فرزندانم تنها ساکنان آنجاییم که هفته به هفته جایی نه مهمانی می رویم و نه مهمان داریم. البته در این ایام کرونایی رفت و آمد ها کمتر شده است با این حال ...
متهم در دادگاه: پدر و مادر همسرم مرا قصاص نمی کنند
آشتی کنم. وقتی زنگ خانه شان را زدم همسرم با فحاشی و داد و فریاد من را از خانه بیرون انداخت. خانواده اش هم از او حمایت می کردند. بعد برادرش به سراغم آمد و من را هل داد. از خانه شان خارج شدم، اما آن ها بازهم به من فحاشی می کردند. آنقدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم. به سمت ماشین رفتم یک چاقو برداشتم و به خانه برگشتم به سمت همسرم رفتم؛ او با عصبانیت و ترس فحاشی کرد و به سمت حمام ...
پیکر پدرم سیزده سال مهمان دشت های دهلران بود
. مادرم به تنهایی ما را بزرگ کرد. خیلی سختی کشید اما نگذاشت سختی ببینیم. من شاغل و کارمند بنیاد شهید هستم. برادرم کارمند دانشگاه مازندران و خواهرم معلم است. مادرم و پدرم سنتی ازدواج کردند. پدرم اصالتا اهل محله کاظم آباد بابلسر است. از پدرتان چه خاطره ای در ذهن تان مانده است؟ من 8 ساله بودم که پدرم شهید شد. بابا عاشق قرآن بود. از 5 سالگی مرا به کلاس قرآن فرستاد. یک روز برای رفتن ...
می گویند دخترم از یک رابطه نامشروع به دنیا آمده
گرفتیم تهمت های ناروای خانواده همسرم به من شروع شد. سیاوش نیز با این حرف ها دچار بدبینی شدیدی شده بود و ادعا می کرد همان طور که با یک لبخند با من رابطه برقرار کردی از کجا معلوم که با افراد دیگری ارتباط نداشته باشی! این سوءظن ها به جایی رسید که همسرم مرا به زندان انداخت و من چند روز بعد آزاد شدم ولی جا و مکانی نداشتم و خانواده ام نیز به خاطر آشنایی خیابانی با سیاوش از من حمایت نکردند. گ ...
پیکر زخمی و لب های ترک خورده شان را هرگز ازیاد نمی برم
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: برای گفتگو با همسر شهید سلیمان سوری از شهدای دفاع مقدس راهی استان البرز می شوم. همان بانویی که افتخار شهادت دامادش مهدی نوروزی مدافع حرم را هم دارد. قبل از رسیدن به خانه شهید این جمله امام خمینی (ره) به ذهنم می آید که از دامن زن مرد به معراج می رود گویی این خانواده با این شهادت ها این فرموده امام را در عمل به منصه ظهور رسانده اند. فریده احمدوند ...
واکسن در خودرو
به او توضیح می دهند که امکان واکسینه شدن ایشان فعلا وجود ندارد و احتمالا از هفته آینده می تواند مراجعه کند. خودروی بعدی وارد می شود. مرد مسنی به همراه دخترش آمده است. از پیرمرد سوال می کنم و پاسخی نمی دهد. دخترش می گوید پدرم آلزایمر دارد و هوشیاری بالایی ندارد. کارت ملی پدرش را نشان می دهد که متولد سال 1308 است. می گوید با مرکز بهروزی قاسم آباد در منطقه فلاحی تماس گرفتم که گفته شد ...
روایت مردی که از امتحان الهی سربلند بیرون آمد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما ؛ او ادامه داد: کارگر بنا بودم اوایل ازدواج حدود 5 ماه به خانه مادرم رفتیم. بعد سراغ چاه کنی رفتم، خانه ای ساختم و به آنجا رفتیم. صاحب سه فرزند شدیم. بعد از به دنیا آمدن فرزند سوم کم کم خانم ام بیمار شد و خودم کارها را انجام می دادم. محمد برمایی کارشناس برنامه در این بخش راجع به موضوع مهریه صحبت کرد و گفت: موضوع مهریه مشکل دختر و پسر نیست بلکه مشکل دو ...
زن 100 ساله ایرانی گمشده هایش را در روسیه پیدا کرد+ گفتگوی اختصاصی
صدا بزند.برای همین مادرم تا 16 سالگی نمی دانست که عمه ترلان مادر حقیقی او نیست.پس از آن پیدا کردم های مادرم 85 سال طول کشید. تامارا در دوران نوجوانی برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت: مادرم به ترکیه رفت و در آنجا رشته هنر خواند.بعد به ایران برگشت و در آموزش و پرورش استخدام شد.زمانی که در آموزش و پرورش تبریز کار می کرد با پدرم آشنا شد که حاصل این ازدواج چهار فرزند بود.اما پدرم در سن 55 ...
پرونده داماد خشمگین دوباره ورق می خورد
. او در همان بازجویی های اولیه به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و بچه دار نمی شدیم. سر همین موضوع اختلاف ما شدیدتر شده بود تا اینکه یکماه قبل او قهر کرد و به خانه پدرش رفت. در این یکماه چند بار با او تماس گرفتم، اما حاضر به برگشت نشد. روز حادثه تصمیم گرفتم به خانه پدرزنم بروم و طاهره را به خانه برگردانم. وقتی وارد خانه آن ها شدم، طاهره به محض دیدن من بی محلی کرد و به ...
هرگز از کمبود چیزی شکایت نکنید
. ابتدا از پدر و مادرم و برادرانم و خواهرم و پدربزرگ هایم و مادربزرگ هایم و عموهایم و دایی هایم و تمام دوستان و آشنایان خواهشمندم که اگر از من ناراحتی دارید که من می دانم آنقدر در میان شما خوب و از خود گذشته نبودم که از من ناراحتی نداشته باشید ولی خواهشی که از شما دارم این است که مرا حلال کنید و هر وقت که به یاد من افتادید برای من فاتحه بخوانید و آرزوی بخشش گناهانم را از خداوند الرحمن ...
فرزند جاویدالاثری که خود شهید سلامت شد
اقوام مادرم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. همسرم در ایثارگری امتحانش را در دوران جنگ پس داد همسر شهید دکتر علیزاده، درخصوص ویژگی های بارز و برجسته همسرش گفت: نه تنها بنده بلکه تمام اطرافیان و کسانی که با او در ارتباط بودند تصدیق می کنند که فردی مومن، متعهد، با اخلاق، بسیار مهربان، مردمی، ساده و صادق بود. همسرم در ایثارگری امتحانش را در دوران جنگ پس داد. زمانی که زلزله بم اتفاق ...