جمله ای که خستگی همسر شهد مدافع حرم را پایان داد
سایر خبرها
عکس العمل حاج قاسم از ازدواج مجدد همسر شهید
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: محمود نریمانی به تاریخ دوازده دی سال 1366 در روستای دروان کرج، متولد شد. وی از نیروهای سپاه پاسداران بود که با آغاز جنگ سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سرزمین شام شد تا با تروریست های تکفیری مبارزه کند. محمود سرانجام مزد این جهادش را روز ده مرداد سال 95 در حماء سوریه گرفت و به شهادت رسید. پیکر شهید نریمانی در گلزار شهدای کرج به خاک سپرده شد. آنچه ...
شرط همسر یک مدافع حرم برای حضرت زینب +عکس
، گفته است که در ادامه می خوانیم: من و همسرم دختر خاله و پسر خاله بودیم. آقا مهدی حدود 7 سال من را می خواست، اما با مخالفت های خانواده اش روبرو شد. در نهایت توانست رضایت آن ها را بگیرد. در روز ولادت امام حسن مجتبی (ع) در 15 رمضان سال 83 به خواستگاری ام آمد و در سال 84 در شب ولادت حضرت علی اکبر (ع) هم عروسی کردیم. نغمه در آغوش پدر در حرم حضرت زینب (س) آقا مهدی خیلی ...
پدر شهید کاکه جانی: بعد از شهادت پسرم خودم را از چشم مادرش پنهان کردم
.... رضایت پدر و به خصوص مادر. جواد می دانست که او همه امید مادرش است. او تک پسر خانواده بود و یک جورهایی مونس چهار خواهر. راضی کردن مادر سخت بود. پدرش در وصف این دلبستگی می گوید: همسرم از لحاظ عاطفی وابستگی شدیدی به آقاجواد داشت و اگر چند روزی آقا جواد را نمی دید به شدت بی تابی می کرد. آقا جواد هر وقت که از محل کارش به خانه برمی گشت، اول به دیدار مادرش می آمد و با او دیدار می کرد و بعد راهی خانه اش ...
مادر بابک خرمدین: همسرم به آرزو تجاوز می کرد + فیلم
پایگاه خبری شمانیوز: همسر اکبر خرمدین علیه وی دست به افشاگری زد همسر اکبر خرمدین گفت: در غیاب او به دخترشان آرزو تجاوز می کرده، سال ها با خود او رابطه خشن و آمیخته با ترس داشته و او نمی توانسته در برابر رفتار های زناشویی و کار های شوهرش مقاومتی کند. خانم موسوی در این فایل صوتی مدعی شده همسرش در غیاب او به دخترشان، آرزو، تجاوز می کرده؛ سال ها با خود او رابطه خشن و آمیخته با ترس داشته و ...
مادر را با اشک راهی خانه سالمندان کردیم!
جای ما نبودند و حق قضاوت نداشتند. مادر آنجا تنها نیست و ما مدام به او سر می زنیم و خلأ های عاطفی او را پر می کنیم. توقعی جز محبت از فرزندانم ندارم زهرا حسینی/ سالمند او ساکن یکی از خانه های سالمندان در پایتخت است. او برای آمدن به سرای سالمندان منطق خودش را دارد. او می گوید: من معلم بازنشسته هستم. یک دختر دارم. من و همسرم بچه زیاد دوست نداشتیم و با همین یکی زندگی مان ...
روایت همسرشهید بهشتی از روزی که شهیدبهشتی به شهادت رسیدند
.... خودشان را مرتب کردند و بعد گفتند شما بیایید توی اتاق، من نمی خواهم جلوی بچه ها حرف بزنم. ایشان به من گفتند که من دیگر بعد از اینکه شما 16 تا 17 سال خانه به دوش بودید، ناراحتم از اینکه شما می خواهید اثاث کشی کنید. من گفتم هیچ مهم نیست و فکر می کنم که تازه اول زندگی من است، بعد دیدم که ایشان خیلی ناراحت هستند و گفتند که من به خاطر اینکه شما دست تنها باز دوباره می خواهید این ...
یال های تپه دوقلو با خون رزمندگان گروهان نصر رنگین شد
عملیات نصر 4 در اولین روز های تیرماه 1366 در منطقه شمالی استان سلیمانیه عراق انجام گرفت و نهایتاً پس از چندین روز نبرد منجر به آزادسازی شهر ماووت عراق شد. گردان حمزه سیدالشهدا (ع) از لشکر 7 ولیعصر (عج) یکی از یگان های حاضر در این عملیات بود که رزمندگانش حماسه های بسیاری خلق کردند و شهدای متعددی نیز از این گردان تقدیم شد. شهید محمد قائدرحمتی یکی از این شهدا بود. همرزمش پرویز پورحسینی از رزمندگان حاضر در عملیات نصر 4 در گفتگو با ما خاطراتی از این شهید و این عملیات بیان می کند که ماحصلش را پیش رو دارید. ...
برادران هم خون!
که از بیمارستان فرار کردیم و رفتیم خط مقدم. آمار ما را هم به عنوان شهید به تعاون داده بودند. بچه ها گفتند شما اینجا هستید که! فرمانده گردان گفت آقا سید، شما زنده ای مگه، گفتم آره. ما که لیاقت شهادت نداریم. خلاصه آمدیم و سه روز آنجاها بودیم و ما را بردند داخل سنگر گفتند که بروید مرخصی. گفتم یا کل خط باید برن مرخصی، یا من نمیرم. خلاصه مرخصی دادند و کل خط بچه ها آمدند. آن دفعه که آمدم تهران ...
ادعای مادر بابک خرمدین: همسرم به دخترمان تجاوز می کرد
اقرار کرده است. به هر حال به نظر می رسد مادر خانواده در تمام مراحل زندگی تابع همسر خود بوده و از او اطاعت می کرده است. او در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از اینکه مفقودی داماد به پلیس گزارش می شود، پلیس تحقیقات بیشتری نداده است؟ گفت: در بحث مفقودی داماد خانواده پرونده تشکیل شده بود، اما خانواده به آن صورت پیگیر نبودند. نمی شود هر موضوع مفقودی را به “قتل” تعمیم داد. هرچند در ...
همسر شهید: پیکر شوهرم را تبادل نمی کنم! + تصاویر
اگر احیانا پیکر پیدا بشود و قرار باشد که مبادله بکنند، من راضی نیستم که در قبالش امتیازاتی به داعش داده بشود. هر پولی که از اینجا برود، باز می شود گلوله ای به سمت گلوی بچه های شیعیان...
روایت هایی از دردِ چهار زن جانباز شیمیایی سردشت
خوبی داشته باشم. خانه پدری و خنده هایش که دیگر نیست! پروین تازه عروس بود. آن روز به خانه پدری آمده بود تا از رضایتش در خانه همسر برای مادر بگوید و خیالش را راحت کند. خانه شلوغ بود برادرها و زن برادرها هم بودند. بچه ها دورش را گرفته بودند هنوز شیرینی عروسی پروین در کامشان مانده بود و پروین تازه عروس برای بچه ها از همیشه شیرین تر به نظر می رسید. دختر ها یواشکی نگاهش ...
میگفت کشورهای اروپایی جای من نیست/ عشق به اهل بیت(ع) او را به سوریه برد
غذایش را گرم می کرد و می خورد. ندای اصفهان: چطور شد سر از سوریه در آورد و مدافع حرم شد؟ – حدود شش، هفت سال پیش که بازارِ رفتن به کشورهای خارجی داغ بود، با چند تا از دوستانش به ترکیه رفت، می خواست یونان برود و بعد به کشورهای اروپایی. توی یونان بود که یک روز به من زنگ زد: بابا، ترکیه و کشورهای اروپایی جای من نیست. می خوام برگردم. گفتم پسرم هر طور خودت دوست داری عمل کن. ...
نگاهی به زندگی شهید صادقی از شهدای خراسان شمالی در حادثه 7 تیر
نوجوانی شاهد مرگ خواهر و برادر جوان خود بود. قاسم از سن 10 سالگی شروع به تحصیل کرد و به سرعت در این راه پیش رفت و موفق شد. دوران ابتدایی را در دبستان مولوی گرمه تحصیل کرد و جزء دانش آموزان ممتاز بود. وی در دوران کودکی در لیالی ماه مبارک رمضان، وقتی وارد مسجد می شد برعکس دیگر همسالانش که دوست دارند کنار هم باشند، اصلا به طرف بچه ها نمی رفت و در گوشه ای از مسجد تمام شب را به خواندن ...
پاسخ داعشی ها به تماس همسر سردار + عکس
به راهی غیر از شهادت بروند... شهید سید شفیع شفیعی که از اول دفاع مقدس با هم بودند، یک سال قبل از حاج مراد شهید شد. حاج آقا می گفت من خودم دیدم که به رگبار بسته شد و داعشی ها پیکر شهید را هم با خودشان بردند. ایشان هم از بچه های سپاه و از اهالی رودبار بودند. زمانی که زلزله رودبار آمد، تنها خانه ای که تخریب نشد، منزل اینها بود چون از سادات عارف بودند. یکی از برادرانشان هم زمان ...
گفتگو با دکتر خدیجه بوزرجمهری | جغرافیای زندگی را با فراز و نشیب آن در آغوش گرفتم
دانشگاه سواس لندن از همسرم دعوت شده بود در حوزه ادبیات تدریس کند. همسرم در انگلیس و من با بچه ها مشهد بودم، اما هر هفته باید برای کلاس های دوره دکتری به دانشگاه تربیت مدرس تهران می رفتم. با قطار رفت و آمد می کردم و طوری برنامه ریزی می کردم که هم زمان با رسیدن به تهران، سر کلاس می رفتم و عصر به مشهد برمی گشتم. فقط گاهی که روز بعد هم کلاس داشتم، یک شب در خوابگاه می ماندم. حمایت دوجانبه ...
ابوماجد، پهلوان فوتبال اهواز؛ مردی که عاشقی می کند
که یکهو رهایشان کنم، تمام امیدشان من بودم و این زمینی که 35 سال است با چنگ و دندان نگه اش داشته ایم. کاپیتان ببینید، نه انصافا اهلش بیایند ببینند که ما در منطقه مان بهترین جوان ها را از نظر فوتبالی داریم: علی حیدری، سواری، حسن نیسی، عقیل کعبی؛ بچه هایی که در باشگاه ایران بازی می کنند یکیشان همین عقیل کعبی است، از همین زمین ها بوده؛ حسن نیسی استقلال اهواز بود، اصلا راه دور چرا ...
کتاب کودک نباید عقل کل داشته باشد/از بچه ها بپرسیم شما چه فکر می کنید؟
که نباید مفاهیم سلبی، مفاهیم خشن را بنویسم. مثلاً در تعریف کردن قصه کربلا لزومی ندارد نحوه شهادت حضرت قاسم (ع) و حضرت رقیه (س) را برای بچه شرح بدهیم. نگوییم چون او کودک بوده که شهید شده پس بگذار قصه اش را برای کودکم بگویم. در تعریف کردن قصه حضرت ابوالفضل (ع) همین که بگوییم او رفت برای کودکان آب بیاورد و خودش از آن آب نخورد و بعد به شهادت رسید کافی است. لازم نیست برای بچه بگوییم که اول ...
یاران شهید بهشتی در خراسان شمالی گنجینه فرهنگها
به گزارش ایرنا، شهید حجت الاسلام محمدحسن طیبی در تاریخ 19 اردیبهشت 1310 در خانواده ای مذهبی در روستای روئین اسفراین در جنوب استان خراسان شمالی متولد شد و تعلیم قرآن و مراحل دروس ابتدایی خواندن و نوشتن را نزد پدرش معروف به ملا رحمان فرا گرفت و در سن 6 سالگی از نعمت وجود پدر بی بهره ماند و سپس مقدمات علوم اسلامی را نزد برادر ارشد خود مرحوم حاج عبدالله طیبی آموخت. با توجه به استعداد و علاقه ای ...
همسرم، جهاد تو تربیت فرزندانم است
پدر و مادر، همسر، فرزندان و برادران و خواهران: پدر و مادرم همیشه و همه وقت از دوران شیرخوارگی تاکنون مزاحم شما بودم و هستم و دِین خود را نسبت به شما آن گونه که بایست ادا نکردم و همیشه شما را رنج می دادم؛ امیدوارم که فرزند گناهکارتان را ببخشید و همچون حضرت زینب (س) صبور باشید و استقامت پیشه نمائید. خواهران، همچون خواهران صدر اسلام صبور باشید و مثل حضرت زینب (س) صابر و پیام بَر خون شهدا ...
تارزان ویتنامی را بهتر بشناسید
داستان باورنکردنی هو وان لانگ زمانی که در پایان جنگ ویتنام در سال 1972 و کشته شدن مادر و دو خواهر و برادرش در بمباران نیروهای آمریکای، با فرار از تمدن و زندگی در عمق جنگل های ویتنام آغاز شد. لانگ که اکنون 46 سال دارد، برادرش تری و پدرشان در عمق جنگل های منطقه تای ترا در استان کوانگ انگای ویتنام ساکن شده بودند. این سه به شیوه ای کاملاٌ وحشی زندگی کرده و با خوردن عسل، میوه و شکار حیونات جنگل و ...
مرید بهشتی بود
همشهری آنلاین_بهاره خسروی: اهل تجمل و دائم رخت و لباس عوض کردن نبود. اوایل جنگ بود و او برای همسو شدن با رزمندگان و سربازانی که در روزهای گرم سال با پوتین و لباس های رزم در جبهه ها از آب و خاک کشور دفاع می کردند، لباس سربازی بر تن و پوتین به پا داشت. اما صبح روز آخر، اوضاع کمی متفاوت بود؛ نونوار کرده بود. مادر دلشوره عجیبی داشت، گویا خبری در راه بود. صدای موتورش که بلند شد، مادر صدایش ...
گفت و گو با خواهر و همسر جانباز بانو بنایی اسکویی 65 دفتر قلم زدن به عشق شهدا تا عروج ناتمام با حضرت ...
طمع نمی کرد. من هر روز صبح بعد از نماز صبح از آدم تا خاتم برای همه ی مردم فاتحه می خوانم و صلوات می فرستم. من دیدم فرق کرده چون دو بار تجربه ی خاصی را تجربه کردم. فاش نیوز: میتوانید برای ما تعریف کنید؟ - یک بار جراحی داشتم. سال 72 بود. خوب بچه سن بودم. بیمار تخت بغلی من خوراکی می خورد اما من ممنوعیت خوردن داشتم. با دیدن تخت بغلی دلم خواست و خوراکی که همسرم برایم گرفته بود را ...
آرزوی شهید مدافع حرم برای دخترش چه بود؟
شهید مدافع حرم مجتبی کرمی، 20 آذرماه سال 1365 در خانواده ای مذهبی در روستای کهنوش از توابع شهرستان تویسرکان استان همدان دیده به جهان گشود. علت آن که نامش را مجتبی گذاشته بودند، به خاطر عشق و ارادت خالصانه پدر بزرگش به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) بود. از همان دوران کودکی، پابه پای پدرش حاج هاشم ، با مکتب اهل بیت (ع) آشنا شد و به عنوان یکی از بچه های فعال مسجد امام حسن مجتبی (ع) روستای کهنوش ...
ماجرای پسرکی که با گوسفند قربانی به زیارت کربلا می رود
.... فیلم رضا با نمای سوگواری یک مادر برای پسرش آغاز می شود و بعد ما درمی یابیم او مادربزرگ علی است که سال 2016 فرزند خود را راهی جنگ با داعش می کند و دیگر هرگز او را نمی بیند. علی که به پدرش قول داده در بازگشت او یک گوسفند قربانی کند، با وجود شهادت پدر تصمیم می گیرد به قول خودش عمل کند. هر چند خودش هم به دلیل وارد آمدن آسیب روحی شدید توان حرف زدن را از دست داده اما می خواهد به یاد پدر ...
دیدار با خانواده شهیدان"سید رضا و سید رحیم حسامی زاده"
حسامی زاده" در بیستم آبان ماه 1348، در شهر اصفهان چشم به جهان گشود پدرش سید رسول راننده تاکسی بود و مادرش نصرت نام داشت، تا دوم راهنمایی درس خواند و با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی پاسدار در جبهه های حق علیه باطل حضور یافت. سرانجام در دوازدهم اردیبهشت ماه 1361 درمنطقه دارخوین بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید قسمتی از وصیت نامه شهید سید رضا حسامی زاده :.....ای کسانی که می توانید به جبهه ...
مردم آذربایجان در واژه دایی حسی دارند
خواسته با ماشین کوکی یا روروئک یا ساز دهنی یا توپ دولایه فوتبال یا کتانی تخت سبز، سرش را شیره بمالد. او علی هفت ساله را در روز تحویل عید صدا زده و یک قرآن کوچک جیبی گذاشته است کف دستش. از آن قرآن هایی که دائم بوی گلاب تازه از سطرهاش ساطع می شود. البته که یک کادوی دیگر هم لای این کادوی عزیز مادر بود. یک اسکناس دوتومانی شّق و رّق آبی که پدر علی، مش ابوالفضل برایش کنار گذاشته بود. توکل گرفتن از ...
جشنواره تابستانی شبکه ها در هفته دوم تابستان
مستقلی دارند و همگی برای مراسم خاکسپاری پدر بزرگ شرکت کرده اند ولی حال مادر بزرگ هم خوب نیست و آلزایمر دارد. او 78 سال دارد و خانواده باید برای او تصمیم بگیرد که او قرار است از این پس چگونه و در کجا زندگی کند. پیر موافق است که مادرش را به خانه سالمندان ببرند ولی الزا و گابریل مخالفت می کنند و قرار می گذارند که از او به طور نوبتی نگهداری نمایند. الزا و همسرش تام بچه دار نمی شوند و این مشکل بزرگی در ...
هزینه 100هزار تومانی شهید مدافع حرم برای زن خیابانی!
فاش نیوز - اسدالله ابراهیمی سال 1351 در تهران به دنیا آمد.16 سال بیشتر نداشت که برای حضور در دفاع مقدس با دستکاری شناسنامه اش راهی جبهه شد. سال ها بعد وقتی که فهمید خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده و نیاز به پیوند کلیه دارد، یک کلیه اش را به خواهرش اهدا کرد. پس از جنگ در برنامه های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل (مهرآباد جنوبی؛ شهرک فردوس) بود. سال 74 معاون فرهنگی پایگاه ...