روایتی از بانو زهرا قیداری، پرستار 8 سال دفاع مقدس
سایر منابع:
سایر خبرها
در انتظارِ نفس
...> خانم جوان دیگری که از انتظار برای پذیرش و بستری خسته شده می گوید: هشت ساعت است اینجا نشسته ام تا پذیرش شوم درحالی که با هر نفسی که می کشم می خواهم بمیرم . 10 روز قبل در یک مجلس عزا کرونا گرفتم و همه اعضای خانواده ام هم درگیر شده اند، حتی دو تا بچه کوچکم که در خانه اند و من اینجا نگران آن ها هستم. زن میان سال دیگری که چند صندلی بافاصله از او نشسته با نگرانی می گوید پسرش تازه اینجا بستری شده ...
من مونا هستم؛ 3 سال و 4 ماه و 19 روزه!
...، دوتا بچه توی دامنم بود و بعدش هم که آواره کوچه و خیابان شدم. وقتی طعم محبت را چشیدم، یک آدم دیگر شدم. گاهی به خودم می گویم دیدی مونا تو خون آشام نبودی؟ دیدی وحشی نبودی؟ فقط سرخورده بودی. خانواده ام من را تهدید به مرگ کردند فکر کردم حالا دیگر وقتش رسیده برگردم خانه. نه که بمانم، فقط می خواستم خبری از خانواده ام بگیرم. یکی از خواهرهایم را پیدا کردم. بعد از این همه سال باز همان آش بود ...
گزارش نیم روزی از حال وهوای چند پایگاه واکسیناسیون | امید به پایان مرگ های کرونایی
این پایگاه پشیمان شده است. این را می توان از جملاتی که بلند بلند پشت تلفن می گوید متوجه شد؛ الان آنجا چطوره؟ شلوغ یا خلوت؟ نمی دانم بیایم یا نه؟ الان اگر راه بیفتم با این ترافیکی که هست، تا برسم آنجا هم شلوغ شده. بگذار ببینم چطور واکسن می زنند و چند نفر چندنفر می فرستند داخل. اگر خیلی طول کشید، سمت شما می آیم. خانمی تلاش های خودش را برای سرلیست بودن میان اسامی این طور برای چند خانم ...
خاطره ای از عملیات عاشورای سه معبر مین و حکایت برگشت رزمندگان به عقب
اسلام انجام شده و تعداد 35 نفر از دشمن اسیر گرفتن و بعد هم اعلام کرد که از این ساعت رای گیری برای انتخاب چهارمین رییس جمهور هم آغاز شده. ماشین ها اومدن و رزمنده ها رو سوار کردن و به عقب بردند. مقر گردان ما موقعیت الصابرین در پل کرخه بود و ما ایستگاه صلواتی کرخه پیاده شدیم و رفتیم حموم و از حموم که بیرون اومدیم صندوقهای رای گیری رو آوردند تا رزمندگان رای بدهند. ما هم با کارت پلاک رای دادیم. رای همه ما آقای خامنه ای بود و مسولین رای گیری کارت پلاک جنگی ما رو سوراخ کردن! ...
کاری که اسرائیل را لرزاند
(الاعلام الحربی) از این صحنه ضبط می کرد، نه فقط در تمام دنیا پخش شود بلکه تا همین امروز هم هر بار دیدنش خشم اسرائیلی ها را بیش از پیش کند. همان موقع هم که تصویر عملیات و نصب پرچم پخش شد، چند نفر از افسران عالی رتبه منطقه شمالی ارتش اسرائیل برکنار شدند. *** حاجه حبیبه بعضی از دوستان احمد را خوب می شناخت. یکی شان که خیلی هم با وجود چند سال اختلاف سنی با احمد خیلی دوستی نزدیکی داشت، سید ...
جنایت های سریالی به دلیل یک خطا
کمرم زد. من هم ابتدا سنگی به او زدم و بعد با کلت سه تیر به سمتش شلیک کردم که کنار سنگ بزرگی افتاد و جان باخت. به خاطر این که حالم بد بود، سراغ صندوق عقب ماشین مقتول رفتم تا آبی به صورتم بزنم که با یک شیشه الکل در صندوق عقب رو به رو شدم. الکل را روی جسد ریختم و با فندک آتش زدم. بعد هم با خودروی ال 90 به سمت کرج حرکت کردم. متهم جوان که دستش به خون دو نفر آلوده شده بود و می دانست اگر مادر مهران ...
روایت فارس از جسارت پیشمرگ مسلمان کُرد/ بیاید شاه تون را تحویل بگیرید، من رفتم!
کامیاران رفتیم و عملیات شروع شد. بعد از 2 روز عملیات، کامیاران آزاد شد؛ در حین این عملیات قدم به قدم شهید و مجروح دادیم. در کامیاران مستقر شدیم و تعداد دیگری نیرو از استان های مختلف به کمک ما آمدند. گروهک کومله هر شب به ما حمله می کرد، سال 58 را در کامیاران ماندیم و فروردین 59 هم دستور پاکسازی سنندج صادر شد. آن زمان 80 کیلومتر را به همراه پاسداران طی کردیم، یک روزه به دروازه شهر سنندج رسیدیم ...
نبودن موضع میانه در جنگ و وسوسه خریدن هفت تیر/جنگ چهره زنانه دارد
ند می گفت معلمش از او پرسیده است که چرا بعد از سال ها زندگی در فرانسه، توی خیابان زیگ زاگ راه می رود. او به معملش توضیح داده که این شیوه راه رفتن برای فرار از گلوله است. و این اتفاقی است که برای کودکان جان به در برده از جنگ در کرواسی خواهد افتاد. (صفحه 95) اما همان طورکه دیدیم، نگاه دراکولیچ به پدیده جنگ، فقط به کشتار و خرابی ها محدود نمی شود و در فرازهای زیادی، از حواشی و تاثیرات جنگ ص ...
ماجرای عاشقانه مدافع حرم با دختر افغانستانی! + عکس
.... داداشم خبر را می دانست. از سپاه هم زنگ زده بودند که ما امروز بعد از ظهر می آییم خانه تان. داداشم و زن داداش و فامیل هایمان هم اینجا جمع شده بودند. **: آمدن آنها یک مقداری شما را نگران کرد؟ مادر شهید: هر روز می آمدند، چون من نگران بودم و همه اش گریه می کردم. خواهر شهید: بعد از ظهر همه با هم آمدند. خاله ها و دایی هایم هم، همه آمده بودند. حتی دایی مادرم هم آمده ...
عکس جگرسوز کاظم هژیرآزاد بر سر مزار پسرش | عکس پسر کاظم هژیرآزاد
هژیرآزاد در تلویزیون کاظم هژیرآزاد در سال 1350 هنگامی که 21 ساله بود با حضور سه قسمتی در مجموعه تلویزیونی رستم و سهراب نخستین و آخرین تجربه بازیگری اش را در تلویزیون پیش از انقلاب را به دست آورد. کاظم هژیرآزاد بعد انقلاب در سال 1364 با مجموعه تلویزیونی هوای تازه به بازیگری برگشت و از سال 1367 در 38 سالگی با فیلم تحفه ها به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده بازی کرد. همسر کاظم هژیرآزاد ...
گزارش حوزه از سیره شهید "حاج حسان" از فرماندهان حزب الله؛(بخش نخست) "حسان اللقیس"؛ فرمانده گمنامی که ...
عکس های خوبی گرفت.این را که شنیدم، خیلی خوشحال شدم. سریع لنز را از روی دوربین باز کردم و به حاجی دادم. با تعجب پرسید که چه شده؟ گفتم: این لنز چندان زیاد به کار من نمی یاد، ولی برای شما خیلی استفاده داره، پس به عنوان هدیه قبول کن و حاج حسان خندان لنز را گرفت.با شناختی که از روحیه او داشتم، می دانستم دو روز بعد، ده ها نمونه از آن لنز تهیه می کند و در اختیار نیروهای گشتی شناسایی شان قرار می دهد. ...
کنایه معنادار محمد هاشمی به قالیباف و رئیسی!
.... هاشمی عنوان کرد: ما در دوره بعد از جنگ که به دوره سازندگی معروف شد در آن دوره، کاملا رعایت مسائل می شد رییس جمهور فردی دانا و توانا بود نوع وزرا و همکارانش، افراد دانا و توانایی بودند سفر استانی به این شکل ضرورت نداشت اما در دوره چهارساله یک بار سفر می کردند اما پروژه ها بسیار خوب در دست اجرا بود و دوران سازندگی یکی از پرافتخارترین دوران ایران نه تنها بعد از انقلاب، بلکه قبل از ...
درخواست ژنرال های آمریکایی برای استعفای وزیردفاع
از این اقدام نشده اند باز هم باید به نشانه اعتراض استعفا می کردند. تصرف تجهیزات جنگی آمریکایی توسط طالبان از دیگر مسائل مورد توجه در این نامه است که درباره آن گفته شده: از دست رفتن میلیاردها دلار تجهیزات نظامی پیشرفته و افتادن آنها به دستان دشمنان مان فاجعه بار است. لطمه ای که به اعتبار ایالات متحده وارد شده قابل توصیف نیست. ما از حالا تا سالیان سال بعدتر در هر توافق یا عملیات چندملیتی ...
خروج آخرین هواپیمای آمریکا از افغانستان/پایان اشغال 20 ساله
خدمت کردند را به طور کامل ادا کند. مک کنزی که در یک کنفرانس خبری حضور داشت تصریح کرد آخرین هواپیمای باری سی-17 آمریکا ساعت 15:29 به وقت واشنگتن (مصادف با ساعت 23:59 به وقت تهران) فرودگاه بین المللی کابل را ترک کرده است. پایانی خون بار و پرآشوب شبکه خبری ان بی سی نیوز پس از خروج آخرین هواپیمای آمریکا از فرودگاه بین المللی کابل آن را پایانی خون بار و پرآشوب برای ...
خروج آخرین هواپیمای آمریکا از افغانستان/ پایان اشغال 20 ساله
طور کامل ادا کند. مک کنزی که در یک کنفرانس خبری حضور داشت تصریح کرد آخرین هواپیمای باری سی-17 آمریکا ساعت 15:29 به وقت واشنگتن (مصادف با ساعت 23:59 به وقت تهران) فرودگاه بین المللی کابل را ترک کرده است. پایانی خون بار و پرآشوب شبکه خبری ان بی سی نیوز پس از خروج آخرین هواپیمای آمریکا از فرودگاه بین المللی کابل آن را پایانی خون بار و پرآشوب برای طولانی ترین جنگ آمریکا ...
اشغالگران انگلیسی و روسی از آذوقه اندک مردم استفاده می کردند!
. همیشه در سالن نمایش، حداقل یک پلیس برای مراقبت از مردم حضور داشت. آن شب وقتی پس از اتمام پرده اول نمایش، چراغ های سالن خاموش شد و بعد چراغ های جلوی سن روشن و برنامه و نام هنرمندان اعلام شد، یک مرتبه از وسط سالن یک نفر فریاد زد: بردند، بردند، دزدیدند!... مردم همه آشفته شدند و سالن به هم ریخت! پلیس دخالت کرد و مردی از وسط جمعیت بیرون آمد و روی صحنه رفت و در جای مقرر ایستاد و رو به مردم گفت: بردند ...
حامیان رئیسی، از او یک احمدی نژاد می سازند؟
کیهان در مطلبی تحت عنوان بار دیگر مالک اشتر... نوشت: دیروز و در حالی که هزار و چندصد سال از تاریخ عهدنامه مکتوب امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به مالک اشتر نخعی گذشته بود، بار دیگر مفاد آن عهدنامه به میان کشیده شد. باز هم علی بود که به ژرفای دل از علی (ع) می گفت و باز هم مالک اشتر بود که به گوش جان می شنود. داستان همان داستان بود. با این تفاوت که گردونه زمان بعد از چرخش بسیار و عبور از ...
درباره زان تشنگان ؛ روایت هایی از سرایت دلبستگی
تا تردید ها و سرگردانی ها و خانه نشینی آن هایی که می نویسند: همه حجت مسلمانی من قیمه حسین بن علی (ع) است . شب اعظم روایت یکی از همان هیاتی های همیشگی است. روایت متفاوت و تراژیک رضا صیادی از محرم سال های نوجوانی. ماجرای اعظم خانم که دلش می خواست پسرش، حسین، با گروه پنج نفره بچه های محل که پامنبری ثابت مسجد ارگ بودند جوش بخورد. آرزویی که درست شب پنجم محرم سال 1385 و در میان شعله های آتش ...
اولین تظاهرات مستقل زنان زنجانی علیه رژیم پهلوی/ گزارش مطبوعات از راهپیمایی بانوان چادری
ایران داشتند، کشور را در برابر تجاوز دشمن یاری کردند. این مادران مقاوم با اهدای شهید در راه انقلاب، نظام جمهوری اسلامی را بیمه کردند. آنان پس از جنگ تحمیلی نیز نقش تربیتی خویش را به خوبی ایفا کردند. یکی از این مادران فداکار، ام الشهید خانم قمرتاج زینعلی مادر دانشمند شهید مجید شهریاری بود که روز گذشته دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست. ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت این ...
گزارش آشوب ؛ روایتی مختصر از تابستان ملتهب 1360
خبرگزاری فارس- گروه سینما: برای آن دسته از ایرانیانی که بخش عمده عمر خود را در دهه هفتاد به بعد گذرانده اند و خاطره روشنی از تجربه زیستن در سال های پایانی دهه پنجاه و ابتدای دهه شصت ندارند، درک آن روزهای عجیب و غریب کار سختی است. روزهایی سرشار از بیم و امید، تنش، بی ثباتی، آشفتگی و البته معطر به خون شهدای انقلابی و مزین به ایثار مردم فداکار و امیدوار به نظام انقلابی. در بین این سال ها ...
امدادگران جنگ 8 ساله؛ زنانی از جنس روشنایی و امید
کبنا ؛ دوره جنگ تحمیلی و دفاع مقدس شاهد رشادت های زنان پرستار و امدادگری است که با تمام وجودشان در بیمارستان های پشت جبهه خدمت کرده اند، زنانی که بسیاری از سوانح مرگ سربازان وطن را با پوست و گوشت خود عجین دیدند و در این راه همچون رزمندگان از هیچ تلاشی دریغ نکردند. زنانی که اگر پای صحبت هر کدام از آنها بنشینید وقایعی را برایتان تشریح می کنند که تصور آن سخت است؛ کار کردن های شبانه روزی، کار با مجروحانی که به انحای مختلفی تن و بدن آنان صدمات دلخراشی دیده، به چشم دیدن زنان و کودکانی که به طرز ناگواری شهید شده اند، فعالیت های سنگین، بلند کردن برانکاردها با بدن نحیف زنانه، بلند کردن کپسول های اکسیژن بزرگ، کار کردن زیر آتش خمپاره ها، دوری از خانواده، ترس از مرگ فرزندان خود زیر آتش باران عراق، دیدن تن مجروح و شهیدشده ی خانواده ی خود، تحمل گرسنگی و تشنگی و بیماری هایی که پس از دوره فعالیت به سراغ این زنان آمده. تشریح این اتفاقات واقعیت جنگ را پیش چشم می آورد، اما هیچ کدام از این مسائل باعث نشد زنان از کار و ت ...
در انتظار تو چشمم سپید گشت
، پیکرهای چند نفر از همرزمان محمدرضا که با هم بودند پیدا شد؛ شاید پیکر برادر من هم در میان آنها بوده باشد؛ چون آن سال ها امکانات فعلی برای شناسایی با بررسی DNA نبود. به هر حال یک آرامگاه برای شهید محمدرضا مشایخی در نظر گرفتند. دیگر خیال آسوده در صورت مادرم ندیدیم دل نگرانی های مادر چشم انتظار در حالی که همه می گویند فرزندت شهید شده اما پیکری از او بازنگشته، جانگداز است: در همان سال های جنگ ...
خرید انگشتر و ضبط صوت با هزار تومان
آن موقع به پدرم گفتم، حتما می خواهم بازیگر شوم. پدرم جواب داد پس باید در دوره های بازیگری شرکت کنی؛ اما گرفتار درس و مشق بودم و وقت این کار را نداشتم. این علاقه کم کم در حال از بین رفتن بود که یک روز در دبیرستان همکلاسی پشت سری من گفت: خواهرم در کلاس بازیگری ثبت نام کرده است. من هم پرسیدم: آدرس کلاس را به من بگو. من هم می خواهم به آن کلاس بروم. آدرس را که به من داد دقیقا در خیابان دریای نور بود ...
زخم ترکش صورت داداش مهدی را زیباتر کرده بود!
مهدی گرفتم و او هم علاقه زیادی به کتاب داشت و همه را با علاقه می خواند. کتاب هایی که می خواند راه را برایش باز کرد. نظرشان نسبت به شروع جنگ تحمیلی چه بود؟ وقتی خودم به منطقه رفتم و در پشت جبهه حاضر شدم، چیز هایی در جنگ دیدم که ترسیدم. یک روز به مهدی گفتم دیگر جبهه نرو و چندین سال است که به جبهه رفته ای و دیگر کافی است. آقامهدی حرف من را قبول نکرد. گفتم چرا حرفم را قبول نمی کنی؟ گفت ...
گریم جالب بازیگران سینما در نقش بیماران سرطانی
کسری را روایت می کرد که مهندس و طراح بین المللی بود اما به بیماری تومور مغزی مبتلا شده بود و با ورود شراره با بازی سیما خضرآبادی و شرط او مسیر زندگی کسری تغییر می کند. علی دهکردی از کرخه تاراین یکی از فیلم های ماندگار با موضوع مشکلات بعد از جنگ بود که ابراهیم حاتمی کیا در سال 1371 آن را ساخت. این فیلم داستان یکی از مجروحان شیمیایی جنگ به نام سعید با بازی علی دهکردی ...
بازهم واکسن تقلبی
سلامت نیوز : کرونا یکی از ترسناک ترین اتفاقات در یک قرن اخیر بوده و با بررسی تحولات یک قرن اخیر در ایران، هیچ موضوعی تا این حد باعث ترس مردم نشده است؛ حتی جنگ هشت ساله تحمیلی. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،زمانی که آمار تعداد کشته ها و مجروحان جنگ ایران و عراق را بررسی می کنیم، تعداد مجروحان و کشته های جنگ، از مبتلایان و فوتی های این بیماری کمتر است.در این میان، ترس ...
کیومرث صابری؛ هنرمندی خلاق و بنیان گذار طنز نوین ایران
هنر و غم بزرگی برای دوستان و معاشران او و اشخاصی است که با سلامت نفس و پاکدامنی سیاسی او آشنا بودند. او یار دیرین شهید رجایی و طرفدار وفادار همیشگی انقلاب و نظام اسلامی بود. هنر برجسته او در سال های دفاع مقدس همواره در خدمت کشور قرار داشت و او تا آخرین روز عمر خود هرگز قلم و قریحه سرشار خود را جز در راه ایمان و باور خود به کار نگرفت. اینجانب که مدت ها از همکاری او و در همه بیست سال گذشته از لطف هنر او برخوردار بوده ام، خود را در غم درگذشت او شریک می دانم. ...
ناگفته های بازماندگان شهدای مرزبانی جلفا در جنگ جهانی دوم + تصاویر
یا اگر می دانید در کجاست آن را تعیین نمایند دعاگوی وجود مبارک می باشم خانم ملک مادر شهید محمدی، بعد از شهادت فرزندش بیش از دو سال زنده نماند. چون بعد از فراق از دست رفتن پسرش آرامش نداشت. کار و زندگی اش فقط گریه زاری شده بود. نوه شهید به نقل از پدر افزوده است: پدرم نقل کرده که کنار درب ورودی خانه شان سکو برای نشستن وجود داشت. مادربزرگش ملک خانم همیشه به او می گفت: محمد دستم ...
اگر جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم هم شکست خواهد خورد (نگاه)
کجاوه سنگینش را مظلومین و گرسنگان به دوش بکشند به کار ما نمی آید. علم خودمان را که به یغما بردند و با آن جلو افتاده اند را می خواهیم ادامه دهیم و به روز کنیم. و هرگز از قانون خلقت که موفقیت را به نظم و تلاش و قانون مداری سپرده غافل نمی شویم. کدام یک از اینها مثل ایران آماج کینه ورزی های دشمنانشان بوده اند؟ در کدامشان گروهی در 40 سال، هفده هزار عالم و عامی هموطن خود را کشته که یک قلمش رهبران و ...