جزییاتی جدید از ماجرای قتل دختر اهوازی
سایر منابع:
سایر خبرها
تورق خاطرات یکی از سرشاخه های انقلاب در کازرون / جایگاه قرآن در انقلاب
بهتر می دانی یا آقا معلم؟ این پدر هم با عصبانیت می رود پاسگاه و شکایت می کند. البته بد فهمیده بود. گفتم که فلانی قاب عکس شاه در کلاس را پایین آورده و به زمین زده و پایمال کرده است. روز بعد آمدند در کلاس و به من گفتند که استوار کُلَلی با سربازهایش دارند به مدرسه سراغ شما می آیند. مواظب خودت باش. آمدند به طور مسلح در مدرسه و سر کلاس، من را با پای پیاده از وسط بازار خشت در انظار دیگران به پاسگاه ...
حکم شوهر قاتل؛ بر فرض که در فقه باشد، هر حکم فقهی که نباید قانون مملکت شود
به جای آن که وجدان ملی جریجه دار شود و فریاد سر دهد برخی با چهرۀ حق به جانب می گویند مجازات آن خانم مقتوله همین بوده است! سجاد، سرِ زن 17 سالۀ خود را به رغم بازگشت همراه پدر و عمو برای جبران خطا و با امید پناه بردن به کانون خانواده، بریده و در شهر چرخانده اما اگر پدر مقتول ( مونا / غزل) به خاطر روابط قبیلگی و خانوادگی خواستار قصاص او نشود یا زیربار نرود و خواستار قصاص بشود منتها شوهر ...
جزئیات شبی که غزل ناپدید شد | اطلاعاتی که خواهر غزل به قاتل داد | ارتباط یکی از دختران فامیل قاتل با پسر ...
اهل سیگار و دود و دم هم نبود. پدر غزل همینطور که از زندگی دخترش تعریف می کند به شبی می رسد که او یکباره ناپدید شد و آنها تا مدت ها نمی دانستند که چه بلایی بر سرش آمده است. او می گوید: یک شب دخترم از خانه شوهرش خارج شد و دیگر برنگشت. آنطور که بعد فهمیدیم او بعد از خروج از خانه در خیابان سوار پرایدی شده که او را تا ترمینالی که در سه راه خرمشهر است، برده و او حتی به راننده پراید پولی هم ...
تصویری از مرد سوری و پسر عمویش در کنار غزل حیدرنوا
پدر غزل در مورد ملاقات با دخترش در ترکیه و ارتباطش با شخصی بنام عبد جمونگ گفت: من دخترم را بعد از چند ماه دیده بودم او را بغل کردم و بوسیدم سرزنشش کردم که چرا اینکار را کرده و از غزل خواستم به زندگی خودش برگردد غزل هم هیچ مخالفتی نکرد و به اشتباه خودش اعتراف کرد
فرار شوم دختر نوجوان از خانه پدر
کردم با صحبت هایم او را راضی کنم که با پدر و مادرش تماس بگیرد و به خانه اش برگردد. در حالی که پسر جوان چنین اظهاراتی داشت، الیکا نیز حرف های او را تأیید کرد و گفت: برای فرار از رفتارهای خشن پدرم راهی تهران شدم، با خودم گفتم در تهران کار پیدا می کنم و زندگی جدیدی می سازم اما بعد از ورود به تهران تازه فهمیدم چقدر اشتباه کرده بودم نه جایی برای خواب داشتم و نه کسی به یک دختر تنها و بی پناه کار ...
ببینید: سر بی تن در جستجوی عدالت!
سرنوشت تلخ دختران فراری در سال 1400/ از قتل در سیستان تا خانه وحشت و ماجرای غزل خواهر غزل در جریان دوستی او با مرد سوری بود/ نقشه سجاد با کمک یکی از دختران فامیل!
شوهر مونا حیدری چطور همسرش را در ترکیه پیدا کرد؟
حادثه 24 - تازه تریت اطلاعات فاش شده درباره پرونده سربریدن زن اهوازی به دست شوهرش نشان می دهد شوهر او با کارآگاه بازی و از طریق یکی دیگر از دختران فامیل توانسته همسرش را که با مردی سوری در ترکیه زندگی می کرد پیدا کند. اما او چطور توانست مرد سوری و مونا (غزل) را پیدا کند؟ به گزارش حادثه 24، هیچ کس از سرنوشت غزل 17ساله اطلاعی نداشت. پسر 3ساله او در خانه بی قراری می کرد و شوهر و پدرش به ...
اگر پسری از خانه فرار کند او را می کشند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری آنلاین، قتل تلخ غزل خیلی ها را رنجانده است و هنوز پرسش های زیادی در این رابطه در بین افکار عمومی وجود دارد. مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی و رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در یادداشتی نوشته است: سوالی که درباره ماجرای قتل غزل حیدری پیش می آید این است که چرا مردها به خودشان اجازه می دهند که دختر یا همسر خود را بکشند؟ مگر ما درکشورمان قانون نداریم؟ ...
عکس / آخرین لبخند غزل در کنار پدر و عمویش!
مونا حیدری (1383 – 16 بهمن 1400) مشهور به غزل حیدری و غزل حیدرنوا، دختر نوجوان ایرانی اهل اهواز بود. او در کودکی ازدواج کرد و توسط شوهر و برادر شوهرش در سن 17 سالگی به قتل رسید. انتشار ویدئویی از شوهر مونا حیدری در حالی که سر بریدهٔ همسرش را در میدان کسایی در منطقهٔ خشایار شهر اهواز می چرخاند بازتاب وسیعی در رسانه ها و جامعهٔ ایران داشت. گفته میشود این عکس مونا حیدری و پدر و عمویش، وقتی برای برگرداندن او به ترکیه رفته بودند گرفته شده است. ...
قتل غزل به روایت خانواده ی قاتل و مقتول
...> همان روز بعد از صرف نهار از خانه بیرون زدم، بعد از رفتن ما پدر سجاد با عجله خانه ما آمده و از غزل خواسته به سرعت سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند که در میان راه سجاد جلوی ماشین را می گیرد و آن اتفاق می افتد و غزل کشته می شود. دخترم را بغل کردم و بوسیدم فارس: در مورد سفر شما و پدر سجاد به ترکیه بگویید پدر غزل: از ابتدا تا انتهای شکایت به پلیس بین الملل را پدر سجاد ...
روایت قتل هولناک دختر اهوازی از زبان پدرش | عبد جمونگ از ترس دولت ترکیه دخترم را عقد کرد
سوال کردم غزل تعریف کرد: شبی که خانه را ترک کردم من را در تهران تحویل سه نفر دادند که ایرانی بودند که دو نفر آن ها من را مورد اذیت و آزار قرار دادند او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است. دخترت این افراد را می شناخت؟ پدر غزل: اینها قاچاقچی هستند و فقط پول را می شناسند و عبد جمونگ (مرد سوری) به آن ها پول پرداخت کرده بود. عبد جمونگ (مرد سوری) ...
روایت مادر سجاد از حادثه خونین قتل غزل دختر 17 ساله اهوازی / طعنه اطرافیان، پسرم رو غیرتی کرد!
عاملان آن بازداشت و مجازات شوند. پدر غزل حیدرنوا به فارس گفته است دخترش بدون هیچ اجباری با سجاد که در بازار کار می کرد، ازدواج کرد. او گفت: دخترم هنگام ازدواج سن کمی داشت، برای همین از دادگاه گواهی رشد عقل گرفتیم و سجاد هم زندگی خوبی برای دخترمان فراهم کرده بود، البته بین شان دعوای زن و شوهری وجود داشت و دخترم گاهی به حالت قهر به خانه می آمد. او درباره ناپدید شدن دخترش گفت: چند ماه قبل دخترم بعد ...
روایت قتل غزل از زبان مادر شوهر و پدرش
می شود که ظاهراً این پراید او را تا پایانه مسافربری واقع در سه راه خرمشهر رسانده است و غزل پولی را هم پرداخت نکرده یعنی هزینه پراید از قبل پرداخت شده بود. بابت این قضیه هم من و هم پدر سجاد تا دو ماه پیگیر بودیم و شکایت هم کردیم که چرا این پراید در آن ساعت شب توسط دوربین ها در اتوبان یا 60 متری شناسایی نشده است. دختر من ناپدید شده بود، اما شکایت ما راه به جایی نبرد و در آخر با تماس دخترم متوجه شدیم ...
پدر غزل: سجاد دلم را سوزاند، او را نمی بخشم
بعد از طریق مرز خوی از کشور خارج شده است. او می گفت آنها قاچاقچی بودند و عبد جمونگ به آنها پول داده بود تا او را به ترکیه ببرند. پدر غزل و پدر سجاد در ترکیه کارهای قانونی خروج غزل از آن کشور را پیگیری کردند و روز پنجشنبه گذشته بالاخره به تهران رسیدند. او می گوید: وقتی رسیدیم، در ترمینال سوار اتوبوس شدیم و جمعه شب به اهواز رسیدیم. پدر غزل و سجاد می دانستند که اگر پای غزل به اهواز برسد، جانش در ...
تماس پنهانی، پلیس را به مخفیگاه مرد فریبکار رساند
دیگری تحویل داد. مرد جوان مرا در اتاقی حبس کرد و هرچه التماس کردم که مرا ر ها کند، فایده ای نداشت تا اینکه مخفیانه تلفن همراهم را روشن کردم و با پدرم تماس گرفتم و گفتم در تهران اسیر شده ام که پدرم به پلیس خبر داد و من نجات پیدا کردم. متهم نیز به مأموران پلیس گفت: چند روز قبل یکی از دوستانم این دختر را به من تحویل داد و گفت چند روزی از او نگهداری کنم و اجازه ندهم از خانه خارج شود تا دوباره ...
عکس دیده نشده از قربانی جنایت اهواز و همسرش
جریان ترکیه آمدنش را که سوال کردم غزل تعریف کرد: شبی که خانه را ترک کردم من را در تهران تحویل سه نفر دادند که ایرانی بودند که دو نفر آن ها من را مورد اذیت و آزار قرار دادند او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است. دخترت این افراد را می شناخت؟ پدر غزل: اینها قاچاقچی هستند و فقط پول را می شناسند و عبد جمونگ(مرد سوری) به آن ها پول پرداخت کرده بود. ...
روایت تازه از جنایت سیاه اهواز
مورد اذیت و آزار قرار دادند. او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است. این ها قاچاقچی هستند و فقط پول را می شناسند و عبد جمونگ (مرد سوری) به آن ها پول پرداخت کرده بود. پدر مقتول می گوید: قبل از اینکه ترکیه برویم کار های عبد جمونگ برای ما رو شد. ابتدا از طریق ارسال عکس برای ما و همسر غزل ما را عصبی می کرد، به سجاد می گفت: یادت هست یک ماه ارتباط بین شما و زنت خراب شد، من به غزل ...
عکس/اولین تصویر از پدر و عموی مونا حیدری
مورد اذیت و آزار قرار دادند او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است. او این افرد را قاچاقچی هایی معرفی می کند که عبد جمونگ (مرد سوری) به آن ها پول پرداخت کرده بود. وی اظهار می دارد که عبد جمونگ از ترس دولت ترکیه غزل را عقد کرده و برایش عروسی گرفته بود. به گفتهٔ پدر غزل، عبد جمونگ از طریق ارسال عکس برای خانواده و همسر غزل آنها را عصبی می کرد و به سجاد (همسر غزل) می گفت ...
صحبت های پدرزن اهوازی درباره علت فرار دخترش به ترکیه
، خودروی پرایدی دنبال او آمد و غزل را با خودش برد. پدر غزل از همین مساله شاکی است که چرا تردد پراید در آن ساعت شب در اتوبان شناسایی نشده بود. پس از چند روز غزل خودش تماس گرفت و گفت به ترکیه رفته است. به گفته پدر غزل، او و عموی غزل با هم به ترکیه رفتند و زن جوان را به ایران برگرداندند. او ادامه داد: غزل را به دلیل کاری که کرده بود، سرزنش کردم و گفتم سر خانه و زندگی ات برگرد که دخترم ...
کشتن گرگ آدمخوار بعد از حمله به دختر 7 ساله
گرگ کردند. فاطمه، همان دختربچه هفت ساله ای است که چند روز پیش هدف حمله گرگ آدمخوار روستای ازوندره قرار گرفت. هنوز جای دندان های گرگ روی پای فاطمه مانده است و پدر برای جلوگیری از ابتلای دخترش به بیماری، او را برای تزریق واکسن به مرکز درمانی منتقل کرد. علی رحیمی آشتی، پدر فاطمه در مورد شب حادثه به خبرنگار جام جم می گوید: چند شب پیش ما از سفر زیارتی مشهد به روستا برگشتیم. چون ...
عکس/ قاتل و مقتول سر بریده اهوازی زمانی که عاشق هم بودند!
طلاهای غزل را برده بود. پسرم تهدید کرده بود غزل را می کشم برای همین پدر غزل و پدر سجاد در صدد مخفی کردن غزل تا تحویل آن به کلانتری بودند چرا که از تهدیدهای سجاد می ترسیدند و زمانی که غزل را تحویل شوهرش ندادند عصبانیت و تهدید سجاد دو چندان شد. برای همین روز یکشنبه غزل را سوار ماشین کردند تا ببرند و تحویل کلانتری بدهند، اما از آنجایی که سجاد حرکات پدر و عمویش را زیر نظر داشت به ...
روایت قتل غزل از زبان پدرش
خوشحال شد، وقتی دیدیم اتفاق خاصی نیفتاد تحویل دادن غزل به کلانتری یا اداره آگاهی را به یکشنبه موکول کردم. همان روز بعد از صرف نهار از خانه بیرون زدم، بعد از رفتن ما پدر سجاد با عجله خانه ما آمده و از غزل خواسته به سرعت سوار ماشین شود تا به کلانتری بروند که در میان راه سجاد جلوی ماشین را می گیرد و آن اتفاق می افتد و غزل کشته می شود. دخترم را بغل کردم و بوسیدم فارس ...
ناگفته های پدر مونا(غزل)حیدری : دخترم اغفال شده بود+عکس
کرده بود، البته گاهی باهم دعوا می کردند و دخترم چند روزی با حالت قهر به خانه ما می آمد اما بعد با وساطت بزرگان فامیل به خانه برمی گشت. درست است که دخترم در سن کم ازدواج کرد اما چون از نظر جسمی مشکلی نداشت ما موافقت کردیم و در زمان عقد هم گواهی رشد از دادگاه گرفتیم. وی در ادامه گفت: یک روز دخترم ناگهان خانه و زندگی اش را رها کرد و رفت. من و پدر سجاد تا دو ماه پیگیرش بودیم و شکایت هم کردیم ...
روایت قتل غزل از زبان پدرش/ از قاچاق غزل به ترکیه تا شکایت از همسر او
غزل از دیدن مادرش خیلی خوشحال شد، وقتی دیدیم اتفاق خاصی نیفتاد تحویل دادن غزل به کلانتری یا اداره آگاهی را به یکشنبه موکول کردم.
زوایای جدید از قتل زن اهوازی؛ خانواده "سجاد و غزل" مُهر سکوت را شکستند
اذیت و آزار قرار دادند او گفت یک شب در تهران مانده و بعد از مرز خوی خارج شده است. پدر مقتول تاکید کرد: اینها قاچاقچی هستند و فقط پول را می شناسند و عبد جمونگ(مرد سوری) به آن ها پول پرداخت کرده بود. پدر غزل در ادامه تصریح کرد: آن مرد سوری از ترس مسئولان ترکی دخترم را عقد می کند و برایش عروسی می گیرد. اخاذی مرد سوری وی افزود قبل از اینکه ترکیه برویم کارهای عبد جمونگ ...
جزئیات به قتل رسیدن دختر 17 ساله اهوازی
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز ، پدر غزل حیدری، دختر 17 ساله اهوازی که به دست شوهرش به قتل رسید، درباره جزئیات این قتل گفت: غزل با اغفال یک شخص به نام عبد جمونگ خانه را ترک می کند و از مرز خوی وارد کشور ترکیه می شود و عبد جمونگ از ترس دولت ترکیه غزل را به عقد خود درمی آورد. همه ی شکایت ها به پلیس بین الملل را پدر سجاد انجام داد و وی قضیه فرار غزل به ترکیه را پیگیری می کرد و فقط برای گرفتن غزل از ...
عکس دیده نشده از قربانی جنایت اهواز و همسرش
پلیس اینترپل برگه ای جهت خروج غزل از کشور ترکیه با ما داده بود با این حال مجبور شدیم برای بازجویی در دادگاه در تهران معطل شویم. * پس از تایید ورود قانونی غزل به ایران از ترمینال سوار اتوبوس شدیم و جمعه شب به اهواز رسیدیم، همان موقع پدر سجاد پیشنهاد داد غزل را دست فلان مامور که مورد اعتماد ما بود بدهیم و به خانه برگردیم اما من مخالفتم کردم و گفتم غزل را با خودم به خانه می برم تا مادرش را ...
زن کشده شده اهوازی 4 ماه را با مرد خارجی زندگی می کرد/ازدواج سجاد و مونا به اجبار نبود/غزل(مونا) بچه اش ...
سجاد سوال می کنم با چه ترفندی غزل را به ایران برگرداندند؟ می گوید: ما از طریق پلیس بین الملل اقدام کرده بودیم که فردی دختر ما را دزدیده و... اما خودِ غزل هم ظاهراً پشیمان شده بود و این اواخر خودش به پدرش گفت: بیایید من را به ایران بیاورید که بعد از آن پدر غزل و شوهرم تا ترکیه دنبالش رفتند و روز جمعه ظهر اهواز رسیدند. پسرم به مرد سوری(همسر جدید غزل) ویس تهدیدآمیز فرستاده بود و او در جواب عکس ...
اخبار حوادث امروز (19 بهمن 1400) از اولین حرفهای پدر مونا حیدری دختری که سرش در اهواز توسط شوهرش بریده ...
مونا (غزل) حیدری توسط شوهرش سجاد در اهواز، حالا پدر اسرار پشت پرده این جنایت هولناک را برملا کرده و می گوید سجاد را نمی بخشد و او باید مجازات شود. ناگفته های قتل مونا، دختر اهوازی به روایت آنهایی که سر بریده را دیدند چند روز از سربریدن مونا (غزل) دختر اهوازی به دست شوهرش و گرداندن سر بریده در خیابان می گذرد و همچنان همه درباره این حادثه هولناک صحبت می کنند. حالا تعدادی از شاهدان عینی این جنایت جزئیات بیشتری از آنچه را که اتفاق افتاده بازگو می کنند. آخرین اخبار حوادث را در صفحه اخبار حوادث حادثه 24 بخوانید. ...
قیمت خودرو
سیما را با خودش می برد. چند روز بعد او سیما را از راه مدرسه تحویل گرفت و برد و از آن به بعد هم دیگر دخترم را ندیدم. هربار که با ناصر تماس می گرفتم و می خواستم تا صدای دخترم را بشنوم یا او را ببینم با بهانه ای جواب منفی می داد که در نهایت احساس کردم او چیزی را از من مخفی می کند و بلایی سر دخترم آورده است. پس از ثبت این شکایت، ناصر 42 ساله احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت اما گفت ...