سایر منابع:
سایر خبرها
محمّد رسول الله(ص)
سخنرانی داشتند، از رهنمودهایشان یادداشت برداری می نمود و سعی می کرد به مرحله اجرا برساند حتی هر زمان حضرت آقا توصیه ای در مورد خانواده داشتند، از فردای آن روز همه آن موارد را در زندگی شخصی اش پیاده می کرد. شهید احمد سوداگر سردار سرلشکر شهید دکتر حاج احمد سوداگر، برادر شهید محمود سوداگر است که بیش از 12 بار در دوران دفاع مقدس تا مرز شهادت گام نهاد و جانباز 82 درصد بود. در اثر برخورد با ...
معتقد بود ازدواج نیز قدمی به سوی شهادت است
مادر شهید مهرابی متولد سال 1318 و اهل دامغان است. مادرانه هایش رنگ عطوفت و حرف هایش نشان از سال های دوری و دلتنگی دارد، خدا ابوالفضل را بعد از دو فرزندی که در نوزادی از دست داده بود به او و همسرش هدیه داد. ابوالفضل بسیار مورد توجه مادر و پدرش بود، دردانه ای که با نذرو نیاز به حضرت ابوالفضل (ع) قدم به خانه پرمهر این زن و شوهر گذاشته بود، از همان ابتدا هم اهل دین و مذهب بود. پدرش مقنی بود. به سختی ...
خوشامدگویی متفاوت به نوزادان با نوای اذان/ استقبال مادران از ابتکار ماماهای خوش ذوق بیمارستان فسا
کننده است، دیدن آرامش و حال خوب مادران بعد از پخش اذان است. وقتی مادر از اتاق زایمان به بخش منتقل می شود و می بینیم با شوق و ذوق برای همراهش تعریف می کند که: آنجا بلافاصله بعد از زایمان، برای دخترم (یا پسرم) اذان پخش کردند ، برایم لذت بخش و خوشایند است. این، یک قدرشناسی کوچک است اما همه این توصیفات و توضیحات انگار هنوز نتوانسته حرف دل فاطمه بدوی را تمام و کمال بگوید. اینطور ...
شیشه گری، جزو مشاغل سخت است
پرتجربه است و باسابقه و انگار نه انگار میان فضایی با این همه هیاهو و سروصدا ایستاده است. آرام و خون سرد کارش را انجام می دهد. حین نواختنش جوری بدن را حرکت می دهد که انگار تماشاگران در تماشای هنر دست او هستند. همه چیز به آرامی اتفاق می افتد. بعد شروع به دمیدن می کند. به قول خودشان فوت می کند. ماده مذاب، داغ و سرخ رنگ است. یکی انبر را به گلوگاه حباب نزدیک می کند و در قسمتی که انبر با ...
کشف مکانها و آدمهای مه آلود به سبک مودیانو
سند می افتد می بیند که خانه هنوز به اسم رز ماری کراول است. هنوز او را همانطور که در بچگی بود به یاد دارد. این شخصیت بار دیگر به عنوان صاحب آپارتمان در پاریس ظاهر می شود. آن ها در راه برگشت، از کنار منطقه ای در پاریس می گذرند که زادگاه راوی است.قدم بعد، رفتن به همان آپارتمان رازآلود است که سفرش با این دو زن از آنجا شروع شد.... با این چند خط کتاب مودیانو آغاز می شود: بوسمانز واژه ای را به خاطر ...
همدلی مردم در گذر از پیچ تند کرونا
شور و شوق بچه های قد و نیم قد محله را که هر روز با دستان پر از خرید عید بر می گردند را شنید. بچه هایی که پاکت های رنگی کفش و لباس نو را از سر ذوق به هم نشان می دهند. لباس ها را می پوشند، دست به جیب و سربالا، چرخی در محله می زنند و کِیف نونوار بودنشان را می برند. برای لحظه تحویل سال نو روزشماری می کنند تا راستی راستی با لباس نو رژه بروند در محله. عموسجاد خانه مادری، بزرگ شده همین محله است ...
اخبار حوادث امروز (15 اسفند 1400) از قتل فجیع نوزاد 2 ماهه به دست مادر شیشه ای تا اولین اعترافات قاتل ...
سرقت موتورسیکلت در جمعه بازار مشهد، افسر نیروی انتظامی را با ضربه چاقو به شهادت رسانده بود، صبح روز گذشته در اولین جلسه بازپرسی گفت: بعد از آن که مامور را با چاقو نقش بر زمین کردم به منزلم رفتم و پای بساط شیره کشی نشستم! تجاوز 3 پسر به دختر دانشجو در تهران متهم پرونده تعرض به دختر دانشجو بعد از سال ها فرار بالاخره پای میز محاکمه رفت. پیدا شدن دختر4 ساله در اطراف ...
رهایی از قصاص با سوگند در دادگاه
از شناسایی هویت مقتول پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و مادر مقتول مورد تحقیق قرار گرفت. او به پلیس گفت: پسرم احمد نام داشت. او چند سال قبل به دام اعتیاد افتاد. مجبور بودم به او پول مواد بدهم تا سراغ خلاف دیگری نرود. او دوستان زیادی داشت و با آن ها رفت و آمد می کرد. از پلیس می خواهم قاتل پسرم را پیدا کند. بعد از این توضیحات تلاش برای یافتن عامل یا عاملان قتل آغاز شد تا اینکه ...
وقتی خبر شهادت برادر آمد!
سجاد تهمتن شهید علی محمدی اردیبهشت 1345 در منطقه رسالت تهران متولد شد. مادرش از دوران کودکی وی به یاد می آورد روزهایی را که او پارچه کوچکی روی دوش خود می انداخت و مثل یک روحانی در خانه برای دیگر بچه ها سخنرانی می کرد و همین باعث شده بود تا همه از همان موقع بدانند که علی در آینده طلبه خواهد شد. اعضای خانواده اش نقل می کنند که او در کودکی مثل طلبه ها برای ما در خانه منبر می رفت و روضه ...
زنی خانه دار اما به واقع یک کنش گر اجتماعی
انجام شد، من روزی خدمت حاج خانم رفتم و گفتم می خواهم کتاب را برای شما بخوانم. صبح تا بعدازظهر من تمام این کتاب را به جز فصل شهادت و خاکسپاری محمد برای حاج خانم خواندم. با وجود اینکه همه ی این اتفاقات را خودم شنیده و نوشته بودم و در این مدت خیلی سعی کرده بودم عواطفم را مهار کنم، امّا آن روز نتوانستم به عواطفم غلبه کنم. در واقع، دلم نیامد آنچه نوشتم را برای حاج خانم بخوانم. وقتی همه ی آن اتفاقات و فصل ...
یحیی ، کتاب توازن ها و تناسب هاست
روز دیگر می فرستم. (ص 140) در عبارات بالا در حالی که دوست راوی احمد، در مخمصۀ سختی افتاده است و راوی بسیار نگران است و هیچ راه فراری برای دوستش متصور نیست، دوست دیگرش محمد به راحتی می گوید، خیلی از کارها در ترکیه با پول حل می شوند. و نیز: حمید رفت، کمی ماندم و بعد من هم با ترس و لرز وارد پست بازرسی شدم. به جز جاسازی مواد و اسلحه، یک دفعه یادم افتاد تحت تعقیب ساواک هستم و ممکن ...
شهادت فرزندانم را در خواب دیدم
در سر دوشش بود، رویش را بوسیدم و در بغلم گرفتم، گفت مرا رها کن که همه رفتند، بعد از آن نگاه می کردم به بالای کوه امامزاده سیدمرتضی(ع) می رفت، به دامادمان گفتم این دفعه قاسم شهید می شود چون خواب دیدم، از دامادمان پرسیدم آیا جنازه اش را خواهند آورد؟ طبسی اظهار کرد: چند روز بعد بود که ظهر مهمان داشتم، سبزی تمیز می کردم، یکی از آشنایان وارد خانه شد و گفت پاشو دوروبر را مرتب کن باید به مشهد ...
سومین پلاک زندگی نامه سومین شهید از یک خانواده
و خاک آلود بود، اما مریم عاشق همان ظاهر آشفته اش بود. گاهی شب می رسید و می دانست اگر بخوابد نمی تواند با آن خستگی برای نماز شب بیدار شود، با همان حال، نماز شبش را می خواند. بعد از نماز، همین که مریم داشت حرف می زد، خوابش می برد، معلوم بود چند شبی نخوابیده است. وقتی می خوابید، مریم مدت ها می نشست بالای سرش و فقط نگاهش می کرد. انگار می خواست برای تمام موقع هایی که نبود، برای تمام موقع هایی که دلش برایش تنگ می شد، یا شاید برای تمام موقع هایی که نخواهد بود، الان که هست، بنشیند و نگاهش کند. جواد واضحی فرد در عملیات کربلای 5 و در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید. انتهای پیام/ ...
مسجد خشتی 300 ساله در محله گل های پونه ها | ورود آقایان ممنوع !
دیواربیرونی مسجد حضرت رقیه(س) حدود یک متر قطر دارد. داخل آن یک اتاق 20 متری، سرویس بهداشتی، آبدارخانه و حیاطی با چند درخت است که همسایه ها آن را وقف کرده اند. در واقع اهالی برای بزرگ کردن مساحت دو مسجد محل بخشی یا همه ملک شان را وقف کرده اند. مسجد حضرت رقیه(س) در طول عمر خود چند بار بازسازی شده اما مهم ترین تغییرات آن بعد از انقلاب با کمک اهالی محل انجام شده است. خانم کبیر می گوید: سقف مسجد هنوز تیر چوبی ...
راننده افغان در سوریه چه می کرد؟! + عکس
...: نه؛ نه ما بودیم نه بچه ها؛ فقط پدر و مادرش بودند. **: پدر و مادرش از افغانستان آمدند یا در ایران بودند؟ همسر شهید: از افغانستان آمدند. فقط آمدند بنده خدا را دفن کردند و برگشتند به افغانستان. بعد از یک سال ما آمدیم ایران. چون آنجا ما کسی را نداشتیم، مجبور بودیم؛ بنده خدا شهیدمان هم نه داداشی داشت و نه کسی؛ فقط یک پدر و مادر پیر دارد. آمدیم ایران به خاطر این بچه ها. ...
هدیه به زندانیان
در مشهد زندگی می کرده است. رابطه آن ها به قدری نزدیک و صمیمانه بوده که او به خانه امیر رفت و آمد هم داشته. مادر امیر برای او هم غذا می پخته و... 3 سال پیش امیر و بردیا و چند نفر از دوستان دیگرشان برای تفریح به بیرون شهر می روند. در همان هنگام اتفاقی می افتد و بینشان درگیری پیش می آید. بردیا چاقویی از جیبش بیرون می کشد و به سمت امیر می رود. با هم درگیر می شوند، چاقو از دست بردیا می افتد ...
مرگ مشکوک نوزاد 2 ماهه در آغوش مادر معتاد
و بعد از معاینه متوجه می شوند نوزاد شیرخوار بر اثر مسمومیت با مواد مخدر روانگردان فوت کرده است. همچنین مشخص شد پدر پسر فوت شده برای انجام کاری به شهرستان رفته است و مادر 37 ساله اش از مجرمان سابقه دار و معتاد به موادمخدر شیشه است و چند سال قبل به اتهام حمل موادمخدر دستگیر و به اعدام محکوم می شود، اما مدتی بعد مورد عفو قرار می گیرد و اعدام آن به حبس ابد و بعد به حبس مدت دار تبدیل می شود ...
بازجویی از صدام به قلم مامور اطلاعاتی سیا، شماره 14: آن چه صدام به من گفت، فرضیات ما را یک سره دگرگون کرد
پرسیدم که رشد و نمو در تکریت چطور بود و چگونه یک جوان از چنین جای ظلمت زده ای به مقام ریاست جمهوری عراق رسید؟ صدام گفت که زندگی سختی داشتند و خانواده اش فقیر بودند. از او درباره ی رابطه اش با مادر و پدر ناتنی اش پرسیدم. در سال هایی که به عنوان تحلیل گر رهبری کار می کردم، هیچ تردیدی نداشتم که پدر ناتنی اش – برادر پدرش و در نتیجه عمویش – نسبت به او ظالم بوده و در جوانی اش او را کتک می زد. این طور فرض ...
مجمع الجزایر گولاک (بخش اول 1918-1956)، شماره 6: انواع بازداشت ها در اتحاد جماهیر شوروی
ها بر حسب سخت گیری در تفتیشی که باید صورت بگیرد، بر حسب این که باید پیش از ضبط اموال سیاه برداشته شود یا سیاهه برداشته نشود، بر حسب این که باید درِ اتاق یا آپارتمان مهر و موم شود، بر حسب این که باید زن را از پی شوهر بازداشت کرد و بچه ها را به یتیم خانه فرستاد یا بقیه ی اعضای خانواده را نفی بلد کرد، یا این که پدر و مادر را به بازداشتگاه فرستاد، از هم باز شناخته می شود. ادامه دارد... منبع: الکساندر سولژنیتسین، مجمع الجزایر گولاک ، ترجمه ی عبدالله توکل، خواندنیها، شماره ی 92، سال سی وچهارم، سه شنبه 15 تا شنبه 19 مرداد 1353، صص 23 و 24. لینک کوتاه کپی لینک ...
ماجرای اسارت در 15 سالگی
چهار تا شش در سپاه به آموزش دیدن مشغول بودم؛ همه کسانی که آموزش می دادند به شهادت رسیدند. از آبان 1361 می خواستم به جبهه بروم اما به خاطر سن کم، مرا اعزام نمی کردند. اما من تلاش می کردم بروم. سردار کرمی فرمانده سپاه رابُر بود که بعد از آن به کرمان آمد. ایشان هم می گفت: 1 سال سنت بیشتر شود که از نظر جثه بزرگ تر شوی، آنگاه اعزام می شوی. من گفتم: مرا به آموزش بفرستید، قول می دهم به جبهه نروم ...
دامان مادر بزرگ ترین مدرسه بشریت
، نیامده اند این را درست کنند؛ آمده اند انسان درست کنند. (صحیفه امام، ج 8، ص: 414) - اسلام توی خانه تنهایی شما باشید با شما کار دارد؛ یعنی می گوید باید چه جور باشد. اخلاقات چه جور باشد؛ ادراکات عقلیت چه جور باشد؛ اعمالت، خودت با بچه ات باید چه جور آدابی داشته باشی؛ بچه با پدرش چه جور باشد؛ پدر با فرزندش چه باشد؛ بچه با مادرش چطور باشد؛ مادر با فرزندش چطور باشد؛ برادر با برادرش چطور باشد؛ همه این ...
سبک زندگی امام حسین (ع) و نگاه اهل سنت به ایشان چگونه بوده است؟
آموخته است و پس از شهادت مادر روابط عمیقی با پدر و دو برادر خود دارد. این روابط عاطفی بعد از شهادت امام مجتبی (ع) نسبت به امام حسین (ع) تنها بازمانده اصحاب کساء (ع) به اوج خود می رسد و بیش ترین تجلی را در واقعه عاشورا دارد. با مروری بر گزارش های تاریخی و روایی نشان داده شد که این روابط عاطفی، صرف احساسات زنانه نبوده و توأم با عقلانیت بوده؛ چنان که از القاب ایشان عقیله و عاقله است (نک: محمدزاده ...
اردوهای جهادی؛ بال پرواز معلم شهید
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ، شهید سهراب مصطفایی یکم فروردین ماه سال 1331 در یکی از محله های اشترینان از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. سهراب تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد و مقطع دبیرستان را در بروجرد گذراند و در کنار تحصیل، در جلسات و مراسم مذهبی حضور فعالی داشت و رفت و آمدش به مساجد باعث شد بیش از بیش با نهضت اسلامی امام خمینی(ره) آشنا شود. ...
خاطرات شیرین ننه شیرین
بازشدن بیمارستان ها نقش قابله ها روز به روز کمرنگ تر شد تا جایی که حالا می توان گفت قابلگی تقریبا فراموش شده است. ننه شیرین یکی از همین قابله هاست. پیرزنی باتجربه و همه فن حریف که کنار پسر و عروسش در خانه ای کوچک در خیابان ذاکری در محله شهید باهنر زندگی می کند. او چند سالی است که قابلگی را کنار گذاشته، اما خاطرات زیادی از آن دوران دارد. کمک دست قابله روستا همه محله او را به ...
شهیدی که از شهادتش خبر داشت/ جسدی که کومله آن را متلاشی کرده بود
پاک می کند دستی روی چفیه به یادگار مانده از برادر شهیدش می کشد و می گوید: سال هاست یادگاری برادرم را مثل جان نگه داشته ام بوی شریف می دهد چند سال بعد از شهادت برادرم فامیل ها آمدند همه وسایلی که مربوط به برادرم بود را جمع کردند و به فقرا بخشیدند تا مادرم با دیدن آنها بیشتر ناراحت و افسرده نشود. قبل از رفتن به خدمت سربازی با دختر عمویم قرار گذاشته بود که بعد بازگشت از خدمت با هم ازدواج ...
نوشتن از دفاع مقدس کارهرکسی نیست/شهیدی که پس از سه برادرش شهید شد
ابتدا و از صفر شروع شد؟ بله. ما به تعداد شهدا پوشه آماده کردیم. پوشه های خالی که هیچ اطلاعاتی در آن نبود. بعد کم کم رفتیم سراغ جمع آوری خاطرات و آثار شهدا. * کار جمع آوری خاطرات و آثار شهدا چه طور پیش رفت؟ ده تیم ایجاد کردیم؛ تیم هایی از خواهران و برادران. تیم های دو سه نفره که شاید هر روز این عزیزان به نشانی ای که ما می دادیم، در مسیر خانه های پدر و مادر شهدا بودند ...
خاندانی که سزاوار رحمت اند
پسرانش وقف و تبدیل به مدرسه کرد. البته حاج احمد آن قدر شیفته اهل بیت (ع) بود که قبل از ساخت این مدرسه، گسترش مسجد خردو را در سال 1342 به دست گرفته بود. این مسجد محله نوغان که این روز ها به دلیل احداث خیابان رضوان، دیگر خبری از آن نیست، به قدری کوچک بود که امکان برپایی نماز در آن نبود و فقط محل عزاداری هیئت کوچک قمر بنی هاشم بود. حاج احمد با کمک مردم خانه های اطراف مسجد را خرید و صحن آن را تا ...
وارسته اینجا، دل بسته آنجا
بیرون پرت کند. آن لحظه اگر من کنارش نبودم و نگرفته بودمش بی تردید اتفاق ناگواری رخ می داد. با این حال شیشه شکست و همسرم مجروح شد. بعد این ماجرا بود که آن همسایه از محله مان اسباب کشی کرد و رفت. یک پلاک و پوتین تنها چیز های جا مانده از شهید مجتبی عاشوری است که بعد 13 سال امید پدر و مادر را از زنده بودن و برگشت فرزندشان نا امید می کند و با حضور در معراج شهدا و برگزاری مراسمی برای ...
عاشق دیدار جانانم
بر زبان جاری کنم تا شایسته جایگاه این پدر و مادر بزرگوار باشد. بعد از دست کاری شناسنامه اش جبهه رفت مهدی روز 22 مهر سال 1346 در مشهد به دنیا آمد. پدرش محمدعلی محروقی، بازنشسته نیروی هوایی و مادرش، معصومه تسعیری خانه دار است. عشق به امام خمینی (ره) و علاقه شدید به حضور در جبهه های جنگ از همان دوران نوجوانی در وجودش شعله ور می شود، اما چون سنش اقتضا نمی کرد و هنوز کاری هم بلد ...
باغ ابدی خاندان رسولی زاده
سحر نیکوعقیده|شهرآرانیوز؛ غرق در سال های کودکی اش می شود. از روز هایی می گوید که اینجا به جای خانه و خیابان و معبر تا چشم کار می کرده باغ انگوری سرسبز بوده. بنا به توصیه مادربزرگش و نیز خواست پدرش جواد رسولی زاده، باغ انگوری خاندان رسولی زاده، وقف ساخت مسجد می شود؛ مسجدی که رضویه نام گرفت و اکنون در محله شهید شیرودی قرار دارد. جلیل رسولی زاده حالا آن روز ها را به یاد می آورد. روز های ساخت مسجد را ...