سایر منابع:
سایر خبرها
درخشش با زبان غیرمادری در آن سوی مرزها/ نویسنده ای که در لبنان شناخته شد ه تر است
از دانشگاه را ادامه دادم و فقط به کلاس ها و کتاب های دانشگاهی بسنده نکردم، شکر خدا توانستم از این ابزار نهایت استفاده را برای این کار مهم بکنم، اگر کسی واقعا در هر رشته ای که هست توانایی داشته باشد، می تواند بازار کار خوبی هم داشته باشد. کریمی با اشاره به مجموعه داستان سلیمانی و جرحی عنوان می کند: این کتاب دومین مجموعه داستان من به زبان عربی بود و اولین مجموعه داستان نیز کتاب خواهش می ...
طراح نماد جام جهانی قطر: فوتبال نام مرا جهانی کرد/ پرسپولیسی هستم
.... در طراحی چفیه نیز نباید از دست و پا استفاده می کردم و این کار را برای حرکات ورزشی سخت کرد. همچنین باید این طرح یک احساس خاص داشته باشد. یعنی طرح شاهین مورد موافقت قطری ها قرار نگرفت؟ اتفاقا آن طرح موجب شده بود تا به من پیشنهاد طرح لباس به عنوان نماد داده شود. تاکید امیر قطر بر روی چفیه مخصوص عرب ها بود و باید آن را به همراه یک تیم از قطر و فیفا طراحی می کردم. زمان کوتاهی ...
عاقبت ازدواج احساسی زن 30 ساله
زن 40 ساله ای که به اتهام ترک انفاق از همسرش شکایت کرده بود با بیان این که باید قانون تکلیف مرا مشخص کند درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری توضیح داد: حدود 10 سال قبل به منزل یکی از دوستانم رفت و آمد می کردم که از دوران دبیرستان با یکدیگر ارتباط صمیمانه ای داشتیم در این میان دختر 6 ساله ای به نام پریسا نزد دوستم زندگی می کرد که مادرش را در یک سانحه تصادف از دست داده بود . آتنا خیلی به ...
جهان سوم
فرقی نمی کند. هرکه می خواهی باش، سنواتت تمام شود حساب کارت با کرام الکاتبین است. برای من همان پرتو نور به امداد و آمد و مشکل را حل کرد. خلاصه ترم آخری حسابی شرمنده شدم و پوزش خواستم. در پاسخ اینگونه شنیدم که اینجا خانه توست! آدم برای ماندن در خانه اش و کمک خانواده اش معذرت نمی خواهد... . این حرف آنقدر مرا به فکر فرو برد، که قابل بیان نیست. اگر کتابخانه و دانشگاه، خانه من هستند. چرا پس از مدتی ...
رد پیشنهاد وسوسه انگیز اماراتی ها به عشق خلیج فارس/ 84روز شنا کردم تا بگویم این خلیج تا ابد، فارس می ماند
...: چند کمپانی اماراتی با شرایط ویژه آماده حمایت از شما و طرح تان هستند؛ تقبل هزینه های پروژه به اضافه 2 میلیون دلار، اعطای بورسیه تحصیلی تا مقطع دکترا و اعطای گرین کارت به شما و خانواده تان. آقای شناگر مکثی می کند و در ادامه می گوید: علت اینهمه دست و دلبازی را متوجه نمی شدم! اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که: آن ها در مقابل این پیشنهاد از من چه می خواهند؟ از آن واسطه ها سئوال کردم و در ...
افشاگری محمد دادکان از پشت پرده برکناری عزیزی خادم/ عضو هیئت رئیسه برای عزل او با من تماس گرفت/ اگر دزد ...
، محرومیت اش را برمی دارند و می بخشند که بیاید و انتخابش کنند و مسوولیتی به او بدهند. که چی؟ یعنی دیگر هیچ کسی نبود که شما رفتید آن آدمی که خلاف کرده و محروم است برای ده سال، محرومیتش را درست کردید و بردید گذاشتید سر کار و پست به او دادید؟ بعد هم گفتید امروز که محکوم نیست! خب شما رفتی درست کردی که محروم نیست! می توانید ریزش را بگویید که منظور چه کسی است؟ همین طور که من گفتم همه ...
استاد اخلاقی که عاشق نواب بود/ سیدمهدی طباطبایی را با زبان روزه تشییع کردند +عکس
. او درباره آغاز آشنایی با امام راحل گفته است: امام خمینی هفت سال پس از پسرعمه های من، منزل مقابل خانه آن ها را خریدند. ما از هفت سالگی در آن خانه بودیم. آقای هاشمی رفسنجانی هم داماد خانواده مرعشی بود و در همان خانه بود. اولین روزی که آقای خمینی اثاث آورد... این اولین آشنایی من با امام خمینی در سال 1328 بود. مرحوم سیدمهدی طباطبایی نفر سوم از سمت چپ در حال اقتدای نماز به امام خمینی ...
بابک کریمی: سینما زندگیم را نجات داد
ها و روایت برای مردم ملموس باشد و داستان از کوچه و بازار خودمان بیرون آید. یک مثال بارز برای این حرف می تواند سریال شبکه نمایش خانگی می خواهم زنده بمانم باشد که خارج از کیفیت و ساختار، به دلیل آنکه داستانش ایرانی بود مورد توجه قرار گرفت. وقتی بازیگری نجات بخش می شود بابک کریمی در بخش دیگری از این گفتگو درباره سال 1400 که نقش های متفاوتی را از او جلوی دوربین دیدیم ...
از جیبی پر از دانه آفتابگردان چه خواهد رویید؟/اسلاوی ژیژک
.... اتفاقِ طعنه آمیز آنجاست که در این شرایط آدم نمی تواند آن جوک مشهورِ یهودی را که فروید نقل می کرد به خاطر نیاورد: چرا داری به من می گی که به لِویو می ری اونهم درست وقتی که داری واقعا به لویو می ری؟ این همان جایی است که یک دروغ فرمِ حقیقتِ راستین به خود می گیرد. ماجرای جوک از این قرار است: دو دوست بدون به اینکه چیزی به زبان بیاورند نوعی رمز برای ارتباط با یکدیگر وضع می ...
60 سال طبابت از اصفهان تا ویرجینیا
...> بالاخره در تابستان 1317 که چهار سال و نیمه شدم، پدرم شناسنامه ای با نام مهدی باجغلی برایم گرفت. این سند البته مرا دو سال کوچک تر نشان می داد و تاریخ تولدم را 9 اسفند 1314درج کرده بود؛ اگرچه هنوز مطمئن نیستم که واقعاً در روز 9 اسفند متولد شده باشم. پدرم به رسم زمانه هنگام گرفتن شناسنامه برای فرزندانش، دخترهایش را بزرگتر و پسرهایش را جوان تر از سن واقعی شان گزارش می داد، تا بتواند دخترانش را زودتر به ...
تیمسار منصور ستاری؛ از کنترل رادار در آمریکا و طراحی جنگنده در ایران تا شهادت در سقوط مرموز
... از آن موقع شب به هر طریقی که بود خودم را نگه داشتم ولی صبح دیگر طاقت نیاوردم که یک دفعه دیدم دختر کوچکم آمد جلو، با اینکه چشمانش قرمز شده بود؛ ولی گریه نکرد. چرا که من به بچه ها یاد داده بودم که هیچ کجا گریه نکنند و بیشتر بیان کنند. خلاصه مرا در آغوش گرفت و با همان لحن بچگی اش به من گفت: مادرجان پدر به ما یاد داده که احساس کنیم گاه گاهی نیست، ما فکر می کنیم پدر یک ماموریت یک ماهه ...
جادوگر عصر جدید چگونه ذهن ها را می خواند؟
... همکاری شما بااین برنامه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ در کل عرقی به این برنامه دارم چون خاستگاهم بوده و در اینجا دیده شدم و تا جایی که دوستان بخواهند من در خدمت شان هستم. در حال حاضر شغل تان همان مارکتینگ است؟ در کل تلاشم این است که شغل دیگری در کنار ذهن خوانی داشته باشم که مجبور نباشم سر هر کاری بروم. شما بعد از فصل اول عصر جدید، برنامه بازیمون ...
منصور به روایت حمیده: خاطرات خواندنی همسر شهید ستاری
. از آن موقع شب به هر طریقی که بود خودم را نگه داشتم ولی صبح دیگر طاقت نیاوردم که یک دفعه دیدم دختر کوچکم آمد جلو، با اینکه چشمانش قرمز شده بود؛ ولی گریه نکرد. چرا که من به بچه ها یاد داده بودم که هیچ کجا گریه نکنند و بیشتر بیان کنند. خلاصه مرا در آغوش گرفت و با همان لحن بچگی اش به من گفت: مادرجان پدر به ما یاد داده که احساس کنیم گاه گاهی نیست، ما فکر می کنیم پدر یک ماموریت یک ...
مادر شهید: نمی خواستم پسرم برگردد! + عکس
. لباسی که آقا مرتضی علاقه زیادی به آن داشت **: حاج خانم این شش سال به شما چطور گذشت؟ خواب آقا مرتضی را هم می دیدید؟ مادر شهید: خواب نمی دیدم، اما شب و روز چشم به راه بودم. هیچ موقع نمی گفتم که حتما باید بیاید. چون چیزی را که من هدیه داده بودم نمی خواستم برگردد؛ یعنی واقعا نمی خواستم برگردد؛ نه اینکه دوست نداشتم برگردد؛ واقعا هدیه داده بودم؛ چون مادر وهب را دیده بودم ...
چشم هایی که همیشه زیبا بود!
اشاره می کند که برگردند چیزی نیست؛ اما چیزی می شود دیگر. اکبر دست می اندازد روسری ناموس مردم را می کشد. عمار هم با چشم هایی که از حیا به زمین دوخته است دست آن نره غول بی شرف را می پیچاند و همان طور که اکبرکلاشینکف زیر دستش می لرزد روسری را به آن خانم می دهد. آن نامرد هم فرصت را غنیمت می گیرد و با دست دیگرش یک خنجر را ناجوانمردانه، آن هم چندبار، از پشت در کمر عمار می خواباند. فکر کردید چه ...
رأفت: خیلی جلوی خودم را گرفتم که حرف بدتری در نشست خبری نزدم/ پورغلامی عددی نیست که بخواهم با او درگیری ...
نشست خبری برود آن حرف را می زند یا نه، گفت: باور کنید به قدری عصبی بودم که ممکن بود حرف های به مراتب بدتری بزنم و تازه خیلی جلوی خودم را گرفتم تا فقط همان حرف را زدم و حرف بدتری نزدم و می خواستم حرف های بدتری بزنم. شاید استفاده از آن کلمه اشتباه بود و باید کمی فکر می کردم و به جایش لفظ دیگری به کار می بردم ولی تمام حرف هایی که زدم درست بود و فقط از لفظ اشتباهی استفاده کردم. به هر حال برایم سنگین است ...
گفت وگوی ایسنا با خانواده تیزپروازان قهرمان که در راه نجات مردم، آسمانی شدند
رفته است. وی می گوید: شب قبل حادثه به من گفت که پرواز داشته اما به خاطر هوای بد کنسل شده است و نباید نگرانش نباشم. صبح که می خواست برود سرکار، متوجه شدم که لباس پرواز جدیدش را پوشیده و در حال جمع کردن مدارکش است . وقتی می خواستم از کنارش بگذرم به من گفت که اندکی صبر کنم تا با من حرف بزند. برای چند دقیقه ای در همان حال صحبت کردیم و من هنوز نمی دانستم که پرواز دارد. با من خداحافظی کرد و به ...
علیرضا قربانی خبر جلوگیری از ورودش به آمریکا را تایید کرد: دوتابعیتی بودن من دروغ است / اینکه مرا از ...
...، روی صندلی خودم نشستم و مأموران مرزی آمدند و بنده را از هواپیما پیاده کردند، اینکه بنده دو تابعیتی کانادا هستم همه اخباری نادرست است. مساله فقط آن مشکل قانونی بود که منجر به این اتفاقات شد. قربانی اظهار داشت: در نهایت بهترین ها را در سال جدید برای شما آرزو می کنم. بلیت های این اجرا مدتها بود که تمام شده و قرار بود برای بیش از 3 هزار نفر اجرا کنم. بسیار ناراحت و متأثر شدم که قسمت نشد ...
علیرضا قربانی خبر جلوگیری از ورودش به آمریکا را تایید کرد: دوتابعیتی بودن من دروغ است / اینکه مرا از ...
من برای اجرای کنسرت توسط ارکستر پاسیفیک سیمفونی کالیفرنیا و بنیاد فرهنگ به آمریکا دعوت شدم و طبیعتاً بخش حقوقی و وکالت دفتر نیویورک پیگیر کارهای ویزای من بنده شدند. در نهایت من ویزای خودم را از کنسولگری آمریکا در تورنتو دریافت کردم و در بدو مراجعه و ورود به فرودگاه تورنتو که مرز هوایی مشترک با آمریکا دارد، افسر مربوطه بخش کنترل پاسپورت طبق روال عادی که وجود دارد، سوالات مختلفی را از همه می پرسند مبنی بر اینکه ویزا از کجا اخذ شده، شرایط ورود چگونه است؟ مدت اقامت کجاست و هدف از سفر چیست؟ ...
استقلالی ام اما از قهرمانی های پرسپولیس ناراحت نشدم
با او در ارتباط هستم. او خیلی به من کمک کرده است. در مسابقات جهانی و المپیک هم همین طور بود. قبل از هر کشتی با هم صحبت می کردیم و به قول ما کشتی گیران نسخه هر کشتی را برایم می پیچید. بچه درسخوانی هم بودی و در مدرسه نمونه دولتی هم درس خواندی. برای خانواده ات سخت نبود از این شرایط جدا شوی؟ من دوران راهنمایی که بودم مدرسه نمونه دولتی قبول شدم همان زمان بود که مرا به اردوی ...
علیرضا قربانی درباره ماجرای کنسرت آمریکا: دو سال سربازی در سپاه بودم/ دو تابعیتی بودن من دروغ است
بسیار مهم و معتبری هم هست ولی قرار شده اصلاحیه بزنند و دفتر حقوقی پیگیری آنها هستند. یعنی اخباری چون اینکه از بخش پاسپورت کنترل گذر کردم یا اینکه من سوار هواپیما شدم و بر روی صندلی خودم نشستم، ماموران مرزی آمدند و مرا از هواپیما پیاده کردند و یا دو تابعیتی کانادا هستم، همه نادرست است. او خطاب به مخاطبانش گفت: آنچه که وجود دارد و عرض کردم این قانون است که به وجود آمده و در ...
یاد داشتی پیرامون شعر سیزده استاد شهریار
پریشانی می گذشت و اندوه ازدواج معشوقه ام به شکل یک بغض دست از گلویم بر نمی داشت.غرق در این افکار بودم که بازی کودکی با مادرش نظرم را جلب کرد. آن ها با خنده همدیگر را دنبال می کردند و من غرق تماشای این بازی شده بودم که ناگاه دیدم مادر آن کودک همان معشوقه است. یکباره دنیا روی سرم چرخید و چشمانم پر شد از اشک. کاری نمی توانستم بکنم. دست به قلم بردم و سرودم: یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی ...
من عباسم، عکاس؛ از نور برای ثبت حقایق استفاده می کنم!
یک از آنها مهم تر از بقیه است. می دیدم که همه جا بودند، همین اهمیت آنها را نشان می داد. شما به عنوان عکاس، فقط از هر کس که بتوانید عکس می گیرید _مکزیک مکزیک برای من اهمیت زیادی داشت. پوشش دادن انقلاب مرا واقعا خسته و تهی کرده بود. از نظر عاطفی احساسات و عواطف زیادی صرف کردم. مکزیک به من کمک کرد تا سبک شخصیم رو به دست بیارم. _ویتنام وقتی من عکاس بین ...
این شهید جان حاج قاسم را نجات داد + عکس
سلیمانی دو بار به من پیغام داد که: "اگر شهید شدم، مرا کنار شهید محمدحسین یوسف الهی به خاک بسپارید." یک بار هم که با هم در گلزار شهدا بودیم، رفتیم بالای سر مزار شهید یوسف الهی. آنجا گفتم: شما به دوستان گفته بودید حتماً باید کنار شهید یوسف الهی دفن شوید... حاج قاسم اینطور تصور کرد که من می خواهم چیزی بگویم با این مضمون که اینجا کنار این شهید، جا نیست و فضا کم است. به همین خاطر در میان صحبت من، گفت ...
حسین و راز درخت بلوط در کوه های یاسوج
بومادران می گویند؟ مادر های عشایر یک کمی از این علف را توی جیبشان می گذاشتند تا بچه شان به آن عادت کند و بعد که خودشان کار داشتند آن را کنار گهواره بچه می گذاشتند تا بچه بوی آن را احساس کند و فکر کند مادرش هنوز کنارش است. توی یک مستند دیدم. همانطور که بلند می شدم گفتم: نه نمی دانستم. پس لازم شد حتماً سری هم به یک چادر عشایر بزنیم. او بلند شد و گفت: واقعاً مرا تا جایی که رودخانه می رود می ...
بخش دوم گفتارهای در مورد روان درمانی تحلیلی
مبنی بر اینکه واقعا دارد شیر می مکد یا با پستان، یکی می شود و با یک خیالپردازی به خواب می رود مبنی بر اینکه پستان شیرده را در واقع در درون خودش دارد. همچنین نوزاد گرسنه رنجیده که جیغ و دست و پا می زند، خیالپردازی می کند که در واقع دارد به پستان حمله می کند و آن را می درد و نابود می کند و فریادهای خودش را اینگونه تجربه می کند که گویی، آن پستان دریده شده دارد از درون به خودش حمله می کند و او را می زند و آسیب می رساند. از اینرو نوزاد نه تنها یک خواسته را تجربه می کند بلکه درد و لذت خودش و جیغ خودش می تواند به عنوان یک حمله آزارمندانه از درون خودش احساس شوند. ...
جادوگر عصر جدید چگونه ذهن ها را می خواند؟
.... همکاری شما بااین برنامه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ در کل عرقی به این برنامه دارم چون خاستگاهم بوده و در اینجا دیده شدم و تا جایی که دوستان بخواهند من در خدمت شان هستم. در حال حاضر شغل تان همان مارکتینگ است؟ در کل تلاشم این است که شغل دیگری در کنار ذهن خوانی داشته باشم که مجبور نباشم سر هر کاری بروم. شما بعد از فصل اول عصر جدید، برنامه ...