ماجرای حضور مخفیانه خاتمی ودعایی بر مزار شریعتی
سایر منابع:
سایر خبرها
حس کردن شهادت تصویری فراموش نشدنی است
خرابه شام را زیارت کرده بودم و آرزو و دعایم این بود که به حرم بروم و افتخار مدافع بودن را داشته باشم. خیلی دست و پا زدم برای رفتن و سال 94 از آذر تا بهمن ماه را در سوریه بودم. تمام حرف ها و ذکر های من حرم شده بود. اگر یک روز فرشته ها بگویند از خدا چه می خواهی؟ لب هایم را باز می کنم و به خواهش و دعا می گویم حرم... حرم... حرم.... خلاصه با التماس از بی بی زینب کبری (س) و سه ساله امام حسین (ع) خواستم ...
دیپورت به افغانستان؛ شهادت در سوریه
چکمه هایشان را انداختند چون سنگین بود؛ بعضی ها تفنگ هایشان را انداختند؛ نصف روز پیاده رفتیم و آخرش شانسی به مقر خودمان رسیدیم. شب وقتی خوابیدم خواب دیدم یک خانمی چادر سیاه سرش بود و دست هایش را بهم نشان داد. دو تا کف دستش را بهم نشان داد. گفتم چرا اینقدر دست هایتان زخم است؟ گفت از بس امروز جلوی تیر را گرفتم که به شما نخورد. بعد اینها را هم که می گفت و تعریف می کرد خیلی رویش تأثیرگذار ...
علی دایی ، در برنامه 360 عادل فردوسی پور : ما یک بر صفر از عربستان جلو بودیم ولی وقتی آقای احمدی نژاد به ...
که به ورزشگاه آمد گفتم باختیم. حس من خیلی وقت ها درست در می آید. یک بار هم در سالن کشتی بودم که همان موقع ایشان آمد فردین معصومی جلو بود ولی بعد چندتا فن خورد و باخت. علی دایی در مورد برکناری پس از آن بازی هم گفت: همان شب من اخراج شدم و بچه ها از نهاد ریاست جمهوری گفتند نامه محرمانه ای رفته و من اخراج شدم. خبر خوش برای کاربران پارس فوتبال: مشاهده هرگونه محتوایی اعم از خبر ، عکس و ویدئو برای کاربران پارس فوتبال نیم بها خواهد بود. در اینجا در این باره بیشتر بخوانید ...
مقام آمریکایی: استقبال امارات از بشار اسد ما را شوکه کرد
سفر عبدالله بن زاید وزیر امورخارجه امارات به دمشق صورت گرفت که آبان همان سال انجام شد. عبدالله بن زاید در آن زمان ضمن سفر به دمشق و دیدار با اسد، در حاشیه این دیدار دعوتنامه محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی از اسد برای سفر به امارات را تقدیم وی کرد. سامی کلیب خبرنگار لبنانی و سردبیر سایت لعبة الامم در آن زمان درباره سفر وزیر خارجه امارات به دمشق اعلام کرده بود که اسد احتمالاً بزودی ...
خاطرۀ عاطفی هوشنگ مرادی کرمانی دربارۀ دعایی
پرسید سیر شدی؟ با این که هیچ وقت سیر نشده بودم ، می گفتم سیر شدم. چون می دانستم لقمه ای ندارد و اگر بگویم سیر نشده ام خجالت می کشد. می گفتم خودت هم لقمه ای بخور . او این حرف ها را با گریه می زد و همه متأثر شدند. همیشه برای او گریه می کردم. صحنۀ عجیبی بود و تا مغز استخوانم را سوزاند. او ادامه داد : در شما که غریبه نیستید هر وقت می خواستم از فقر و بی کسی و تنهایی حرف بزنم، می گفتم زشت است و ...
نانوایی که با نقاشی هایش در 85سالگی جهانی شد
وخامت چند ماه بستری شدم. برای من که از 7سالگی کار کرده بودم و به عنوان شاطر نانوا از اول صبح کار روزانه ام شروع می شد، بیکاری و یکجا نشستن خیلی سخت بود. در همان روزها به صورت کاملاً اتفاقی خودکاری در دست گرفتم و شروع به نقاشی کردم. حاصل کار شد تابلویی از گل و برگ و درخت. هرکس آن تابلو دید، شگفت زده شد و من را تشویق کرد که به این کار ادامه دهم. من هم شروع کردم به نقاشی کردن. نیرویی من را وادار می ...
خدمت به عالم آل محمد(ص) و صاحبان عِلم برایم مقدس است
، هنوز چند قدمی از صحن حرم، دور نشده بودم که یکی از آشنایانم که از خادمان حرم هم هست، بهم زنگ زد و پرسید، آیا انتخاب واحد کرده ام یا نه؟ من هم بدون اینکه برایشان توضیح دهم چقدر برای انتخاب واحد ترم جدید نیاز دارم، گفتم: نه هنوز، او همان موقع به کتابخانه آمد و مبلغی به کارتم واریز کرد، به مبلغ واریزی نگاه کردم و با تعجب پرسیدم: سه میلیون؟ گفت: بله امروز کشیک سوم بودم، یک چیزی در درونم گفت: سه میلیون ...
وقتی حاج آقا حساب دفتردار را رسید و قر مراسم عروسی را انجام داد!
! هر چه ایشان گفت!! زنگ زدم و معرفی کردم و گفتم امیرخانیِ نویسنده... آقای دعایی کمی مکث کرد. چیزی نگفت. بعد نشانی گرفت و گفت راننده تا چند دقیقه ی بعد می آید دنبال ایشان... *** از آن روز قصه ی من با حضرت سیدمحمود دعایی تغییر کرد... انگار من که بابت آن یادداشت تند بده کار ایشان بودم، ناگهان طلب کار شده بودم. شاید همان روز بعد از ظهر، شاید هم شنبه ی هفته ی ...
سید محمود دعایی؛ شاگرد ممتاز مکتب امام خمینی
...، تلفن را جواب دادند و گفتند حاج آقا در راه حرم امام هستند، خیالم راحت بود راحت تر شد، هنوز تلفن را قطع نکرده بودم که همان پیکان سفید قدیمی و ساده از در صحن حاج آقامصطفی وارد حرم شد. *ساده زیستی و صمیمیت* جناب دعایی با همان تیپ و لباس بسیار ساده ی آخوندی و عبا و عمامه ی رنگ و رو رفته همیشگی، از ماشین پیاده شدند و بعد از احوالپرسی با دوستان و تسلیت و ابراز همدردی با ...
ببینید| این اتفاق را شاید دیگر در عمرتان نبینید/ متروسواری یک اسطوره
ویدئویی را منتشر کرد که در آن در ایستگاه های های استریت کنزینگتون و ناتینگ هیل با کارکنان متروی لندن عکس می گیرد. ستاره فرمول یک در توضیح این پست نوشت: آخر هفته بسیار خوبی را با خانواده و دوستان سپری کردم. دیشب در لندن قدم زدم و سوار مترو شدم، کاری که سال ها انجام نداده بودم. احساس شادابی برای شروع هفته پیش رو دارم. برای همه شما عشق و نور می فرستم. همیلتون به زودی به آذربایجان سفر خواهد ...
یحیی ؛ فرمانده سانسورنشده جنگ!
چطور رسیدید به یحیی ؟ من سال ها روزنامه نگاری کرده بودم و سندیت کار همیشه برایم اهمیت زیادی داشت. برای من مهم تر از هر چیزی این بود که کارم خوانده شود و مخاطب عام با آن ارتباط برقرار کند. و خب این موضوعی بود که خیلی ها از آن خبر داشتند. تا اینکه یک روز آقای مرتضی قاضی از بچه های مرکز اسناد دفاع مقدس من را در جریان کاری که قرار بود به صورت آزمایشی و چراغ خاموش درباره تاریخ شفاهی انجام شود، گذاشتند و از من خواستند که همراهی شان کنم. و پیشنهاد، کتاب یحیی بود.... بله، پیشنهاد نوشتن کتابی که سوژه آن آقا رحیم صفوی بود. و شما پذیرفتید! خب من آقارحیم را از قدیم می شناختم و در طول عمر روزنامه نگاری ام چندباری هم مصاحبه هایی با ایشان گرفته بودم. در کل شخصیتشان را می پسندیدم. مشکلی با کار نداشتم و اتفاقا مشتاق انجامش هم بودم. چرا رحیم صفوی؟ ...
مواضع امام در نوفل لوشاتو و قم کاملاً یکسان و مبتنی بر صداقت بود
پاریس تا آن دهکده، 40 کیلومتر راه است. اما حضرت امام وقتی ویلا و آن دهکده سرسبز و خرم را می بینند، اقامت در آنجا را می پذیرند. اولین دیدار شما با امام خمینی در نوفل لوشاتو چگونه انجام شد؟ از نخستین واکنش ایشان نسبت به حضور خود چه خاطره ای دارید؟ من بعد از دوسال و اندی که در زندان بودم، آزاد شدم. آن زمان تازه چند روزی بود که حضرت امام به پاریس رفته بودند. در آن شرایط متوجه شدم که ...
جمع میان اضداد! / ماجرای حسین شریعتمداری و سلام محمد خاتمی
...> وقتی آقای خاتمی وارد جلسه شد، نزدیک جایی نشست که شریعتمداری هم از دقایقی قبل آنجا بود. به نفرات نزدیک به خود سلام کرد و شریعمتداری هم پاسخ داد. لحظاتی بعد، خاتمی با دعوت ظریف پشت تریبون رفت و تمام مدت سخنرانی اش شریعتمداری پای آن نشست. البته با اتمام جلسه که خاتمی در حال برگشتن به محل نشستن خود بود، او مجلس را ترک کرد. مراسم وداع با پیکر مرحوم سید محمود دعایی همانی شد که ...
شمیم رضوی در ملایر می پیچد
...: برگزاری جشن دهه کرامت در پارک سیفیه با پیش بینی حضور پنج هزار نفر از اقشار مختلف با برنامه های متنوع و ارتباط مستقیم با حرم امام مهربانی و در ادامه قرعه کشی کمک هزینه سفر به مشهد مقدس از بین شرکت کنندگان از برنامه های دیگر حضور این کاروان در شهرستان است. ستاری با اشاره به سایر برنامه های دهه کرامت در ملایر، گفت: برگزاری جشن روز دختر در پارک سیفیه، توزیع غذای گرم و بسته های معیشتی در ...
مرحوم دعایی یک روزنامه چند ورقی را به یک موسسه عظیم فرهنگی تبدیل کرد
شغل شما خبرنگاری که نبوده؟ گفت نه. در پایان صحبتهاش به من گفت، روزنامه اطلاعات کم برای آسایشگاه میاد و وقتی دست من می رسد بیات شده،گفتم: یعنی یک ماه دیرتر به شما می رسد در جوابم گفت نه، پرسیدم پس کی می رسد؟ گفت: سه روز بعد چاپ من گفتم جناب دعایی و جناب دکتر نفیسی انسانهای خوبی هستند بنده به دفترشون زنگ می زنم شاید سهمیه روزنامه آسایشگاه را زیاد کردند و بهش قول دادم که اگر دوباره مسیر ...
نماینده تبریز در مجلس : رئیس جمهور به من گفت شما حق صحبت ندارید / مردم از پخش زنده شبکه سهند برخورد ...
... او اظهار کرد: جالب اینجاست این جلسه همزمان از شبکه سهند به طور زنده پخش می شد و مردم آذربایجان شرقی هم نحوه برخورد و بی احترامی آقای رئیسی با خودشان را مشاهده کردند. علیرضابیگی با ذکر این نکته که رئیسی گفته حق صحبت کردن به عنوان نماینده تبریز را نداری، خاطرنشان کرد: آقای رئیس جمهور به من گفت که شما حق صحبت کردن به عنوان نماینده تبریز را ندارید! بعد از اینکه بنده از جلسه خارج شدم ...
نماینده تبریز در مجلس : رئیس جمهور به من گفت شما حق صحبت ندارید / مردم از پخش زنده شبکه سهند برخورد ...
حتی از آقای پزشکیان خواستند که به جای بنده صحبت کند اما ایشان گفتند که قرار ما این بود که آقای علیرضابیگی صحبت کند نه شخص دیگری! در نهایت آقای میرتاج الدینی به جای بنده صحبت کردند! یعنی در واقع مشکل من بودم و آقای رئیسی با شخص بنده مشکل دارد.
علی دایی افشاگری کرد: احمدی نژاد که به ورزشگاه آمد گفتم باختیم
ها درست در می آید. یک بار هم در سالن کشتی بودم که همان موقع ایشان آمد فردین معصومی جلو بود ولی بعد چندتا فن خورد و باخت. تصویری تلخ از وزیر رئیسی بر سر مزار همسرش جزئیات تازه از پرونده سرقت از بانک ملی/ سارقان چطور وارد قسمت صندوق امانات شدند؟ دایی در مورد برکناری پس از آن بازی هم گفت: همان شب من اخراج شدم و بچه ها از نهاد ریاست جمهوری گفتند نامه محرمانه ای رفته و من اخراج شدم. ...
خاطرات ناگفته جابری انصاری از مرحوم محتشمی پور
دانشجویی در دانشکده روابط بین الملل بودم. دوستان مخالف ما شایعه ای درآورده بودند که آقای محتشمی دایی من است. این شایعه زمان چپ کشان بود. یعنی مقطع مجلس چهارم به بعد بود که مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور شده بود و با جریان راست اصولگرا نزدیک تر بود. یک جور چپ کشان باب شده بود و این یک طور ننگ بود که آقای محتشمی دایی ایشان است. من گفتم ای کاش ایشان دایی من بود به خاطر اینکه اولین نتیجه اش این بود ...
افشاگری علی دایی بعد از 14 سال؛ احمدی نژاد دستور داد بر کنار شوم/ در زندگی ام با هیچ کسی مشکلی ندارم
.... بین نیمه متعلق به مربی هاست. شما از بهزاد غلامپور می توانید بپرسید. ما یک بر صفر جلو بودیم. ایشان به استادیوم که آمد به بهزاد گفتم که بازی را باختیم! همان اتفاق هم افتاد. چرا و از چه نظر می گویید؟ چون حس های من خیلی وقت ها درست می گوید. چون یک بار هم در سالن کشتی بودم و فردین معصومی وقتی ایشان وارد سالن شد، جلو بود و بعد کشتی را از دست داد. اصلا تا آمد این حس من گفت که ...
نگاهی بر یک ویدئوی جنجالی و واکنش ها نسبت به آن + ویدئو
اع ندارید که این ساختمانی که از آن نام بردید متعلق به حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت است نه سازمان حج و زیارت ! و قطعا شما که بارها با هزینه حوزه نمایندگی به عتبات و عمره و.... سفر کردید تا برای مردم موعظه کنید، فرق بین این دو نهاد را می دانید! اما ساختمان قم که 14 طبقه ذکر فرمودید یعنی 9 طبقه با پارکینگ هاش به 14 طبقه! ای کاش فرصت می کردید چند دقیقه ای پرس و جو می ...
فال حافظ امروز سه شنبه 17 خرداد/ حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
خطی به خون ارغوان دارد چو عاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد تعبیر: فال حافظ امروز شما می گوید شما مثل کسی هستید که بدون تامل کاری را انجام می دهد. ظواهر شما را فریفته است. برای به دست آوردن آنچه که به دنبالش هستید، موانع و مشکلات بسیاری بر سر راهتان است ، اما ارزشش را دارد.تازه ابتدای راه هستید و مشکلات شما بعد از ...
جان بازی در میدان مین
شست چه بود؟ من هم گفتم. بعد از آن با وجودی که عادت نداشتم لباس هایم را بشویم، می دیدم همیشه لباس هایم تمیز است. به این فکر افتادم که کار چه کسی می تواند باشد. یاد سفر ارومیه افتادم. احتمال دادم کار محمدرضا باشد. یک بار از او پرسیدم که به نظرش چه کسی لباس های من را شسته است. گفت: حالا یک نفر پیدا شده و لباس هایت را شسته است؛ شما چه کار داری؟ بعد چند شب بالاخره فهمیدم که محمدرضا لباس هایم را ...
ریاست کمیته ملی المپیک منافاتی با ریاست در فدراسیون کشتی ندارد
حمید سوریان التماس کردم، ثبت نام کن، نکرد. روز آخر سه ساعت مانده بود به پایان ثبت نام و او دلایلی آورد که انصافاً منطقی بود. در این سه سال 4 سفر رفتم. آفریقایی ها دعوتم کردند که گفتم نمی رسم. رئیس آفریقایی گفت پس تو چطور ثبت نام کردی؟ می خواستم سوریان را راضی به ثبت نام کنم اما او من را راضی به ثبت نام کرد. دو، سه اسم دیگر هم مطرح شد، اما گفتیم شاید جامعه کشتی ناراحت شوند. به رأی نیاوردن عادت دارم. کار کشتی فرنگی رسماً دست خود حمید سوریان است. ...
ترفندی برای فریب خریداران لوازم خانگی
...: دو ماه پیش یک عدد یخچال فریزر ایرانی از یک برند معروف خریداری کردم. چند روز پیش با من تماس گرفته و گفتند که ما از خدمات پس از فروش همان برند تماس گرفته ایم، شما یخچال فریزر خریداری کرده اید و موعد تعویض فیلتر تصفیه آب یخچال ساید شما فرا رسیده است. وی ادامه داد: من هم به تماس گیرنده گفتم بیایید برای تعویض و آنها نیز آمدند. پس از تعویض فیلتر تصفیه، مبلغ 700 هزار تومان نیز از بنده ...
چگونه خانه مان را برای ورود سارقان ناایمن کنیم؟
، درب آپارتمان را قفل نکردم و حفاظ درب ورودی را نیز نبستم، پیش خود گفتم زود بر می گردیم در این ساعت اتفاقی نمی افتد اتفاقا در همان یک ساعت اتفاق افتاد، هرگز فکرش را نمی کردم چنین بلایی برسرم بیاید، وقتی با همسر و فرزندانم وارد خانه شدیم و خواستم درب ورودی واحد را باز کنم، متوجه شدم، همه چیز عادی نیست، حتی کلید در به راحتی وارد توپی نمی شد، بالاخره در را باز کردم در داخل پذیرایی خبری نبود اما وقتی ...
واکنش سرپرست دپارتمان حقوقی فدراسیون فوتبال به برکناری اش
. وی ادامه داد: به ایشان یعنی ماجدی گفتم سعی کنید این اتفاق ها رخ ندهد که ایشان گفتند باخیال راحت بازی ها را می بریم. سرپرست فدراسیون همچنین گفت: نگران نباشید ما خدا را داریم! فغانپور اظهار داشت: از همان روز انتقادات شروع شد. ضمن اینکه در ادامه به آنها متذکر شدم حقوق ها برای برخی غیر ورزشی ها غیر متعارف هست. حتی نامه دادم به همه قسمت ها نباید برای بازی های تدارکاتی دلال داشته ...
خاطرات جالب ناطق نوری از سفر رهبری به کره شمالی
هواپیما سفر نکرده بود حتی وقتی می خواست به شوروی برود. با قطار رفته بود که هفت روز طول کشیده بود. می گفت: آدم عاقل آن بالا نمی رود تا خود را در اختیار چیزی بگذارد که بعد نتواند خود را جمع وجور کند. در کره شمالی رسم بر این بود که در فرودگاه به استقبال نیایند. این سؤال پیش آمد که چرا کیم ایل سونگ به استقبال نیامد. همه هیات با ماشین های بنز 190 آلبالویی رنگ به محل اقامت خود رفتند و آقا را هم ...