سایر منابع:
سایر خبرها
خدابنده: شهید کاظمی در همه عملیات ها جلودار بود/ پورشعبان: حاج احمد می دانست چه کسی شهید می شود
کربلای چهار و پنج و شهادت حاج قاسم سلیمانی و حاج احمد کاظمی و بسیاری رویداد های دیگر همه در دی ماه بوده اند. اما بهانه ما برای جمع شدن در اینجا کتاب حاج احمد است و صحبت درباره این شهید بزرگوار که در صفر تا صد جنگ حضور داشت و چه آن سال ها و چه بعد از جنگ، در پست های مهم و حساسی خدمت کرد. البته گستردگی کار شهید کاظمی چنان بود که با یک کتاب و دو کتاب نمی توانیم همه گفتنی ها را درباره اش بگوییم، اما ...
شالی که محمد برای همه آورد/بدحجابان در مجلس من حضور نداشته باشند
، اما اسمش را ننوشتند. وقتی متوجه شدم چادر سر کردم و رفتم همان پایگاه. گفتم چرا اسم پسر من را در بسیج نمی نویسید؟ وقتی کسی می خواهد به اسلام پناه بیاورد، باید بیرونش کنید؟ شما حق نداشتید که اسم بچه من را خط بزنید! آن ها گفتند پسرتان فقط 12 سال دارد. گفتم می دانم. مگر حالا می تواند به جبهه برود باید ابتدا وارد بسیج شود معرفت، درک، لیاقت و فهم پیدا کند بعد راهی جبهه شود. اگر قرار بر این است که من ...
سرگذشت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله در بحر سعید / سردار شهید سعید سلیمانی که بود؟
فرماندهی سپاه، جهت فراگیری آموزش دافوس ارتش به تهران عزیمت کرد. بعد از آموزش دافوس مجددا به سوی جبهه شتافت و تا آخرین لحظات جنگ جبهه را ترک نکرد. پس از پایان جنگ به عنوان فرمانده تیپ یکم لشگر حضرت رسول (ص) و قائم مقام آن مشغول به کار شد. وی با بیش از 35 درصد جانبازی بعد از جنگ همراه با تمام مسئولیت هایش، ورزش رزمی جودو را آغاز کرد و با پشتکار فوق العاده با کسب کمربند مشکی (دان دو) لیگ ...
روایت حاج صادق آهنگران از حج خونین سال 66 در مکه
مادرش است که خاطره تلخی در ذهن او به جای گذاشته است. وی در رثای شهدای آن حادثه نوحه ای خوانده که سربند آن مکه شد کربلا واویلا از جور اشقیا واویلا است. در ادامه به شرح خاطرات حاج صادق آهنگران از مشرف شدن به سفر حج که در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان با نوای کاروان توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در سال 1389 منتشر شده است، می پردازیم. درباره فعالیت های فرهنگی شما در کشور های ...
نی ریز از زمان صفویه زورخانه داشته
آن شب بودند که هرکدام از آنها دلاورانی بودند به یاد ماندنی. سخنرانان مراسم شهید سید عبدالرسول معصومی و حاج آقا ولی بنایی بودند. مراسمی که آن شب برگزار شد بسیار جذاب و دیدنی بود و رزمندگانی که در آنجا حضور داشتند کلی کیف کردند. تقریباً یک هفته بعد رزمنده ها برای محافظت از خط استراتژیک شلمچه به آن منطقه اعزام شدند. شب سوم خرداد به واسطه حمله ناجوانمردانه بعثی ها جمع بسیاری از دوستانم که از ورزشکاران ...
معرفت ربابه؛ مادر سه شهید ساکن در مراغه
بهمن خدمتکار مدرسه بود و مرا با 6 فرزند تنها گذاشت و به جبهه رفت؛ مجبور شدیم تا محل زندگی خودمان را هم عوض کنیم؛ به خانه نیمه کاره خودمان در خیابان معلم شمالی که در ابتدا آب هم نداشت، نقل مکان کردیم و فرزندانم یکی پس از دیگری با سن کم به جبهه رفتند . این مادر شهید که خاطره هایش حس و حال ایثار و شهادت دارد، اینگونه ادامه می دهد که سیروس تنها 16 سال داشت که به جبهه رفت؛ اصغر طلبه بود و ...
عمو حسین جبهه ها که بود؟
پنیر و مقدار نان که خشک تهیه شده بود. این رزمنده دفاع مقدس تصریح کرد: آن وقت سال 1363 بود که من 17 سال داشتم و دانش آموز بودم در حالی که صبحانه می خوردیم به شهید پرویز گفتم این همه می گویند اجاقی اجاقی فرمانده، این کیست و اصلاً چه تیپی و چه اخلاقی دارد. وی افزود: شهید پرویز به پای من میزد به معنی اینکه حرف نزنم و بعد متوجه شدم فردی که کنار ما نشسته شهید بزرگوار اجاقی است و با آن ...
روایت مادری که کودتای نقاب را خنثی کرد/ وقتی پیرمرد روستایی یکی از کودتاچیان را ناکار می کند
خبرگزاری فارس-همدان، علی پنبه ای: پایگاه سوم نیروی هوایی ارتش که در 45 کیلومتری شمال شهر همدان واقع شده؛ تا قبل از انقلاب شاهرخی نام داشت، که با پیروزی انقلاب و نقش دلاورمردان این پایگاه در مبارزات علیه طاغوت به حر تغییر نام داد. این نام برای پایگاه پا برجا ماند تا در غائله کردستان و در عملیاتی با فرماندهی شهید مصطفی چمران به منظور در هم کوبیدن حلقه محاصره سرگرد محمد نوژه به همراه کمک خلبان خود ستوان یکم سیدمحمد بشیری به شهادت رسیدن ...
طرح آمریکایی ها برای قتل عام 5 میلیون ایرانی
به قادسی ارائه کرد و به همین دلیل، راضی شد عملیات نقاب ، موقتاً جایگزین حمله گسترده نظامی شود. طبق برنامه، قرار بود کودتاچی ها با اشغال پایگاه نیروی هوایی شهید نوژه در همدان، ضمن در اختیار گرفتن بمب افکن ها، دست به حملات برق آسا در تهران بزنند و با بمباران بیت امام، ایشان را به شهادت برسانند. در رأس شاخه نظامی کودتا، سرهنگ محمدباقر بنی عامری قرار داشت و افرادی مانند سعید مهدیون، هادی عزیز مرادی ...
ماجرای عجیب از خبر غیبی که به پدر شهید رسید
.... نوری وسط این دایره بود و در حالی که یک طبق در دست دارند به طرفم می آیند. کمی که نزدیک شدند دیدم سر بریده علی داخل طبق است. از وحشت دیدن آن صحنه جیغ زدم و بیهوش شدم. وقتی خواهرم این اتفاقات را تعریف کرد. همه مات و مبهوت به هم نگاه می کردیم. حاج اسماعیل پیشانی و گردن علی را بوسید و گفت: کاکا شهادتت مبارک. علی آقا گفت: ما کجا و شهادت کجا. خیلی ها که از این جریان مطلع شدند گفتند خیالات و رویا ...
نظر رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله درباره وضعیت دیپلمات های ربوده شده/تناقض روایت ها و سناریوسازی دشمن
کی؟ گفت: با احمد متوسلیان! خواهر احمد متوسلیان با من هم دانشگاهی و دوست صمیمی بود. به محسن گفتم: به احمد متوسلیان گفتی که من دوست خواهرش هستم. محسن گفت : بله کاملا تو را می شناخت. قبل از انقلاب چند باری حاج احمد را دیده بودم. یک مرتبه ساواک دنبال ما کرده بود ما اعلامیه داشتیم. اعلامیه ها را به مغازه قنادی حاج احمد بردیم و داخل جعبه های شیرینی گذاشتیم. پس با شما در تماس بود؟ ...
روایت تکان دهنده شاهدان از فاجعه منا
را افزایش می داد. ترس از مرگ باعث شده بود برخی از حجاج واکنش های خاصی نشان دهند؛ برخی با نفس های بریده فریاد می زدند و به دنبال راه گریز بودند. وقتی به ابتدای جمعیت رسیدم متوجه شدم مسیر، از سوی پلیس عربستان بسته شده و به زائران می گفتند که جلو نیایید و می گفتند که سعی کنید به عقب برگردید. وقتی این حالت در بین جمعیت ایجاد شد که نمی توانستند به جلو حرکت کنند بسیار آشفته شدند و در همین ...
آیا آمریکا ناقض اصلی حقوق بشر است؟
ایران گرفته که در یک دوره طولانی منابع ایران را به غارت می برند و با تحمیل اراده خود، به تحقیر ملت ایران می پردازند و جلوی پیشرفت ملت ایران را می گیرند و حتی بعد از انقلاب نیز در همان ابتدا در مسیر براندازی حرکت می کنند، توطئه های بیشماری را رقم می زنند، طراحی حمله نظامی به ایران را در طبس درنظر داشتند، کودتاهایی را طراحی کردند، قائله های تجزیه طلبی، ترور، بمب گذاری، حمایت از گروه های تروریستی ...
ماجرای امضای برگه توسط شهید روحانی چه بود؟
کردم دیدم او ایستاده است. حاج حسین کاجی خاطر نشان کرد: اگر انسان گوشش گناه نمی شنید، چشمش گناه نمی دید و زبانش گناه نمی کرد، مثل آیت الله بهجت این شهدا را می دید، و صدایشان را می شنید. وی به خاطره ای دیگر از مادر شهید معماریان اشاره کرد و یادآور شد: "در خواب محمد را دیدم که با دوستان شهیدش عزاداری می کنند، زمانی که محمد من را دید و به سمتم آمد و گفت من چند روز پیش به زیارت امام ...
شهیدی که پایبند به جا آوردن صله رحم بود
که آن هم یک عبادت است. برای شنیدن از این شهید که پر پرواز را خودش برای خودش مهیا کرد با خواهرش هم صحبت شدم. خواهر شهید حیدری در شروع صحبتش ابتدا از شور و اشتیاقی گفت که در وجود برادر موج می زد و برایش بال پرواز شده بود. از مداحی های حاج صادق اهنگر که ای لشکر صاحب الزمان آماده باش آماده باش که علی را به خیل لشگر صاحب الزمان رساند و نگذاشت از قافله عشق جا بماند. او گفت: برادرم ...
چگونه یک برنامه فوتبال در غزه زخم ها را التیام می بخشد
اش آمد و از او خواست که به پیک نیک بیاید. اما به جای ساحل دریا یا یک مکان پیک نیک در فضای باز، مقصد آنها یک زمین فوتبال بود. چیزی که او کشف کرد تبدیل به نقطه عطفی در زندگی او شد: اردوی فوتبال برای بازیکنان قطع عضو. ابوسامان که اکنون برای تیم السالم در شمال غزه بازی می کند می گوید: از دیدن افراد قطع عضو دقیقاً مثل خودم شگفت زده شدم، اما آنها در شادی و سرگرمی بازی می کردند و می خندیدند ...
دلایل بازگشت تیپ محمد رسول الله (ص) از سوریه
به گزارش دیار آفتاب ؛ گروه دفاعی امنیتی دفاع پرس رحیم محمدی؛ زمانی که قوای محمد رسول الله (ص) برای مبارزه با ارتش رژیم صهیونیستی و کمک به مردم لبنان و فلسطین به سوریه اعزام شدند، امام خمینی (ره) به عنوان فرمانده کل قوا به محض دریافت چنین خبری، فرمودند که راه قدس از کربلا می گذرد . سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری (رئیس ستاد کل نیرو های مسلح) که با حاج احمد متوسلیان منطقه جبل الشیخ واقع ...
هر کسی مرا می دید می گفت می میرد!
که به دست و پاهایشان تیر می خورد، می توانستند خود را عقب بکشند و به شیار برسانند و به طریقی خودشان را نجات دهند. تصمیم گرفتم خودم را نجات دهم. در گردنم شال گردن بود، آن را روی زخمم محکم پیچیدم و بستم. دیدم جلوی خونریزی را نگرفت، به همین دلیل چفیه را هم باز کردم و روی زخم را محکم بستم. با گذشت زمان بی حال تر می شدم. یکی از دوستانم که جبار محمدی بچه کاشان بود. از روی خاکریز داشت به آن طرف فرار می کرد ...
بازگشت به میهن با زخم خردل
.... دیگر مطمئن شدم به آخر خط رسیده ام. وقت آن بود اسارت را بپذیرم. راوی در این کتاب کم حجم، از خاطرات دوران اسارتش می گوید و از سفری می گوید که در ابتدای اسارت و در مسیر رفتن به اردوگاه قسمتشان شده بود، سفر به نجف: از بغداد گذشتیم و به نجف رسیدیم. این را با دیدن تابلوها و حرف هایی که بین نگهبانان عراقی رد و بدل می شد متوجه شدیم. همین که حس کردم در شهر نجف هستم به یاد حضرت علی (ع) افتادم و کمی ...
روایت خواندنی از مادر 3 شهید و 2 جانبازمراغه ای: وطن یعنی آرامش و لبخند مردم/ عاقلانه با خدا معامله کردم
جو حاکم اتاق را عوض کند و لبخند بر لب مادرش بیاورد می گوید: اجازه بدهید از شیطنت های که در جبهه کردیم هم برایتان بگویم. همان طور که گفتم کار من سنگر سازی با بولدزر بود و از این طرف خط عملیاتی تا آن طرف می رفتم و گاها نقشه را گم کرده و تا خاکریز دشمن هم رفتیم. او ادامه می دهد: روزی خسته و خمیر از عملیات برگشتم که دیدم یک تریلی کمپوت به خط مقدم آمده است که در انبار دپو شود؛ از شانس ما هم ...
جنجال جودو؛ طغیان یک ملی پوش علیه فدراسیون
پزشکی معرفی شدم و ام.آر.آی دادم اما پزشکان تشخیص ندادند که مشکل پای من چیست و این عکسبرداری از پایم دو بار دیگر انجام شد اما باز هم متوجه مشکل نشدند. من در همین حین در حال گذراندن خدمت سربازی نیز بودم. دو سال از این موضوع گذشت و من در این سال ها با مربیان زیادی کار کردم تا بتوانند شرایط پایم را بهتر کنند اما نتیجه ای حاصل نشد. من پس از دو سال مجددا از اندیمشک به تهران رفتم و یک بار دیگر هم ام آرآی از ...
آیت الله علی محقق داماد؛ چرا سراغ مرجعیت نرفتم و رساله ننوشتم؟
شدم که بیایم، به من فرمود فلانی پیغامی بهت می دهم. برو و آن را به علی آقا بگو! گفتم آقا، خود ایشان خدمت شما می آید. گفت نه، می خواهم تو بروی و بگویی . مطالبی را از قول ایشان در خواب گفت. تا اینها را گفت، فوری نظرش را متوجه شدم. صبح شنبه که به درس رفتم، به طلبه ها گفتم من مأمور شدم این بحث درسی را ترک کنم. بحث کتاب القضاء را ترک کردم و به جای آن کتاب الصوم را شروع کردیم. پس از مدتی همان سید، سراغ من ...
ماجرای شکنجه اروپایی در زندان های آلمان | برگزاری مراسم امام در برلین از اتهامات من بوده است
. بنی صدری که مثل شیر آمد مانند موش رفت. او روی صندلی شاهد نشسته بود و میز کوچکی جلوی او بود و 4-3 محافظ ایرانی پشت سر او ایستاده بودند و او با حرف های من کوچک شد. در بین تماشاچی ها هم منافقین نشسته بودند، جایی که من محاکمه شدم بعد از جنگ جهانی دوم سران هیتلر و معاونین او در آن دادگاه محاکمه شده بودند و به همین خاطر طبقه بالای آن برای تماشاچیان است. بعد از جنگ جهانی دوم تا ...
خونی که به علم آبرو داد/ شهیدی که عملش بهترین تشویق بود
توانست پشت سر دیگری در حضور ایشان صحبت کند پیش ایشان هیچ کس نمی توانست پشت سر دیگری صحبت کند. اگر احیانا احساس می کرد که بحث دارد به سمت غیبت می رود، سریع بحث راطوری عوض می کرد که آدم خودش هم متوجه نمی شد. عملش بهترین تشویق بود کمتر دیدم به کسی بگوید چه بکن. معمولا اهل گفتن زبانی نبود. عملش بهترین تشویق بود. وقتی برای نماز به نمازخانه می رفتیم، همه به دکتر می گفتند امام ...
پیمانکاران سارق!
به گزارش قدس آنلاین ، گزارش های پلیس پایتخت پس از کشف بسیاری از سرقت های صورت گرفته نشان می دهد بسیاری از مرتکبان پیمانکاران سازمان های دولتی هستند که با لباس و تجهیزات سازمانی، اموال عمومی را سرقت می کنند به طوری که فرمانده انتظامی تهران بزرگ تأکید کرده که بیشتر سرقت اموال شهرداری، شرکت برق و آب و فاضلاب از پیمانکاران همان مجموعه ها هستند. سردار حسین رحیمی در حاشیه برگزاری پنجاه و ...
ماجرای عکسی که زینت بخش حجله شهید آذرکیش شد
کنند و در راه خواهرم را دیدم. خواهرم از من پرسید: کجا می روی؟ گفتم: داشتم به خانه شما می آمدم. خواهرم گفت: بیا به خانه برادرمان برویم، بعد از آن به خانه ما می رویم. در راه که داشتیم می رفتیم، احساس کردم می خواهد حرفی به من بزند و به او گفتم: خواهر، می خواهی مطلبی به من بگویی؟ خواهرم به ناگاه گریه اش گرفت و من از قضیه باخبر شدم. زمانی که به ...
خواهر علی شادمان به طرز بی رحمی دزدیده شد | شوک به خانواده علی شادمان
محمد شایسته تولید شد و البته داستان این فیلم مربوط به دوره بعد از جنگ ایران و عراق است و علی شادمان نقش کاوه پسر عموی هما ( سحر دولتشاهی) را بازی کرد، دیگر بازیگران این سریال حامد بهداد، سحر دولتشاهی، پدرام شریفی، آناهیتا درگاهی، مهران احمدی، آزاده صمدی و... می باشند. صفحه شخصی علی شادمان زیر نظر خودش با تیک آبی بیش از 1 میلیون و 600 هزار فالور دارد و نزدیک به 800 پست منتشر شده از ...
ادامه حاشیه امن حسن عباسی و سایر به اصطلاح تئوریسین های تندرو اصولگرا به ضرر کشور و مردم است
و اینستاگرام، تا علی کریمی و سردار فدوی . سردار فدوی جانشین فرمانده سپاه بدون اینکه نامی از حسن عباسی ببرد، گفت: ت عداد شهدای جامعه ورزشی ما کم نیستند . قهرمانان ورزشی بسیاری وارد میدان جنگ و دفاع مقدس شدند و به شهادت رسیدند. جامعه ورزشی باید از نام شهدا بهره مند شود و یادشان را گرامی بدارد. شهدای گمنام بسیاری در مجموعه های مختلف ورزشی به خاک سپرده شدند. علی کریمی فوتبالیست بزرگ و مطرح ...
برای پرسپولیس وام گرفتم، خانه ام مصادره شد
وام تقاضا کردم که گفتند برای پرداخت وام، یک سند ملکی گرو بگذارم و من هم خانه ام را گرو گذاشتم. یک مبایعه نامه هم در محضر نوشتند که اگر پول را ندادیم، خانه ام را بگیرند. اما چون وام پرداخت نشد، بعد از 2 سال اجرائیه صادر شد و خانه ام را گرفتند و چند دست هم خانه فروخته شده است. حالا حدود 6 سال است که مستأجرم و هر چقدر هم به وزارت ورزش مراجعه کردم که این مشکل برطرف شود، آقایان کم لطفی کردند و خانه ام از ...