ساخت فصل دوم حکایت های کمال منتفی است/ بچه ها بزرگ شده اند
سایر منابع:
سایر خبرها
از آرنولد لقب "رونی کلمن" را گرفتم!/ محو هیکل و موتور "هارلی دیویدسون" یزدان راد شدم
قهرمان شدم از سال 2013 تا 2015 در 3 سال متوالی در مسابقات آرنولد کلاسیک مادرید اسپانیا قهرمان شدم، بعد در مسترالمپیای آماتور در روسیه دو سال اول و دوم شدم. سال 2015 در دایاموند کاپ کیش قهرمان شدم. بعد برای حضور در دایاموند کاپ دیگر آماده می شدم که برادرم فوت کرد و سوم شدم. * سال 2017 کارت حرفه ای گرفتم سال 2017 کارت حرفه ای ام را گرفتم و در ادامه در مسابقات نیوزلند و ...
تفاوت خیابان های تهران و کیهان!
قرار دارد،حالا لحظه ای صدای بوق های ممتد و اعتراضات مردمی قطع نمی شد. زنگ آخر در میان سر و صدای کر کننده شروع به تست زدن کردیم که ناگاه یکی از بچه ها گفت آقا مدرسه پیامی داده بخوانم؟ گفتم بفرما،گفت آقا قرار است مدرسه به خاطر شرایط موجود همین الان تعطیل شود.با هر کلکی بود چند دقیقه ای آنان را با درس مشغول کردم که با امر مدیر مجبور به خاتمهٔ آن گردیدم. راهی خانه شدم، باید وارد مترو شده و ...
روایت نیم قرن رادیولوژی در درمان
اول تا ششم را در دبستان مهران نزدیک دروازه ارگ گذراندم و مدرسه ای بود که آقای کاشانی صاحب کارخانه ریسمان ریسی ساخته بود. برای دوره دبیرستان وارد یک دبیرستان دیگر شدم و تا کلاس نهم آنجا بودم ولی برای خواندن رشته طبیعی مدرسه ام را عوض کردم و به دبیرستان دهخدا رفتم و دیپلم گرفتم. در سال 1345 به خدمت سربازی رفتم. همین طور که در پادگان، معاینات پزشکی را در کنار دیگر سربازان طی می کردم، که به ما اطلاع ...
حمید چهارصد!
پیروزی رسید. در این مدت همیشه با بچه های حسینیه اعظم در فعالیت های مربوط به آن زمان حضور داشت. مدرسه هم می رفت، اما دل به درس خواندن نمی داد، چون اشتیاق او به کارهای دیگر بیشتر از اشتیاق به تحصیل بود. وقتی جنگ شروع شد، او برای رفتن به جبهه سر از پا نمی شناخت. پدر شهید ذاکرحسین آبادی ادامه می دهد: علاوه بر بر یدالله و علیرضا، پسر کوچکم محمد هم در هرازگاهی به جبهه می رفت.خاطرم هست پس از ...
آخرین نفری بودم که متوجه شهادت پدرم شدم
بعد از دو سه اعزام، شما فهمیدید که پدرتان به سوریه رفته است. فرزند شهید: بله... **: این اعزام ها چقدر طول می کشید؟ فرزند شهید: حدودا از سی روز تا 45 روز بود. **: چند اعزام رفتند؟ فرزند شهید: تعدادش را من نمی دانم. ولی از سال 1391 شرع شد و در 28 مرداد 92 به شهادت رسیدند. پدرم که می آمد به خانه، من درب اتاق را آهسته که باز می کردم ...
از گلشهر تا سوییس | روایت هایی خواندنی از دختران مخترع گلشهر
شست بند برای درمان سندروم تنو سینوویت دکرون با قابلیت ویبره گرمایش است نمی توانند توضیح بدهند، چون این ایده ها هنوز در مرحله داوری برای ثبت اختراع است. درست مثل دو خواهر زندگی شان انگار چند فصل است. فصل هایی که پیاپی می آیند و هر کدام جذابیت های خاص خودشان را دارند. فصل اول زندگی مربوط به دوران نوجوانی و مشغول بودن به سازه های ماکارونی است. بتول باقری متولد 1382 در مشهد و ...
شایع ترین آلرژی های فصل پاییز و راه های مقابله با آن
و اواخر عصر بیشتر رخ می دهد توصیه می شود، بچه ها و بزرگسالان در این ساعات روز کمتر از منزل خارج و در این ساعات حداقل درب و پنجره ها بسته و یا از ماسک استفاده کنند. این فوق تخصص آلرژی، ضمن توصیه از اجتناب از عوامل آلرژی زا گفت: برای درمان از یک رده ضعیف دارویی آنتی هیستامین ها و اسپری بینی استفاده و به تدریج این درمان ها افزایش پیدا می کند و اگر درمان را به صورت مناسب ادامه پیدا کند با ...
یک مادر؛ یک قهرمان
پرچمدار کاروان ایران در پارالمپیک ریو شد و مورد تقدیر رهبری قرار گرفت. نائل شدن به مقام جانبازی در شلمچه در ابتدای گفت وگو بحث به مقطع مهمی از زندگی کردستانی کشیده می شود که حکمتش بعدها معلوم شد: من در سال 1381 و در 19 سالگی در جریان بازدید از مناطق جنگی در شلمچه پس از دعای عرفه پایم روی مین رفت و با قطعی پای راست دچار مجروحیت شدم. دو سال بعد از این حادثه به سمت ورزش ...
آیا دختر خانم ها هم می توانند عمل فریز تخمک انجام دهند؟
شرایط ازدواج و تشکیل خانواده برای همه یکسان نیست. خیلی از دختر خانم ها به هر دلیلی زوج مناسب خودشان را پیدا نکرده اند و سن مناسب باروری در آن ها رو به اتمام است. همین موضوع نگرانی از نازایی و بارداری پر خطر را در آن ها تشدید می کند. اما خوشبختانه قانون و مراتب عمل فریز کردن تخمک که طی آن بارداری به چند سال بعد موکول می شود این امکان را برای این دختر خانم ها فراهم کرده تا بتوانند در زمان مناسب ...
گفتند؛ قرار نیست بهتر شوی... اما شدم
همدمم شده بود. صدایش کمی بغض آلود است اما به سرعت بر خودش مسلط می شود و ادامه می دهد: خوشبختانه در این روزها به کتاب و مجله روی آوردم و چون بیرون نمی رفتم تمام وقتم را به خواندن می گذراندم جوری که انگار معتاد شده بودم.چند وقتی گذشت تا این که یکی از دوستان به من انجمن ضایعه نخاعی یزد را معرفی کرد.نمی خواستم بروم . اصلا نمی خواستم خودم را روی ویلچر ببینم و برای بیرون رفتم باید از آن استفاده ...
عکس| خداحافظی ستاره تیم ملی ایران در آمریکا
مقرر آنجا بروم. همین شد که مربی لس آنجلس برکنار شد، همان مربی که مرا می خواست. جدا از مسائل فنی، لس آنجلس گلکسی مرا به این دلیل می خواست که جمعیت ایرانی حاضر در لس آنجلس را به ورزشگاه بکشاند و با یک تیر دو نشان بزند. وقتی مربی گلکسی را برکنار کردند، مرا فرستادند مترو استارز. بورا میلوتونویچ سرمربی اش بود، یکی از مربیان بزرگ دنیا. سال اول خیلی خوب برای مترواستارز بازی کردم، آنقدر خوب که نیویورک تایمز ...
چه افرادی در خطر ابتلا به سرطان سینه هستند؟
لازم است. بعضی از این عوامل می توانند اصلاح شوند و بعضی دیگر خارج از اراده فرد و غیر قابل اصلاح هستند. بنابراین افراد می توانند قدم هایی را برای کاهش خطر بیماری بردارند. اما خوب است بدانیم بیشتر عوامل خطری که سبب سرطان پستان می شود، قابل اصلاح هستند. عوامل خطر غیرقابل اصلاح سن بالا: با افزایش سن، خطر ابتلا به سرطان پستان افزایش می یابد. بیشتر موارد سرطان پستان در سن بالای 50 ...
راز شوم مرد 55 ساله برملا شد/ تجاوز به دختر 16 ساله/ او حامله شد!
مردی با مراجعه به دادگاه ادعا کرد داماد 55 ساله اش از خانه فراری شده است و همه اموال خود را هم برده است. این مرد که خودش 23 سال از دامادش جوان تر بود به قاضی گفت: من دختری 16 ساله به نام ثریا دارم که توسط مرد صاحبخانه اغفال شد و بخاطر عاشقی فریب شیطانی خورد و هدف تجاوز قرار گرفت. و افزود: وقتی دیدم دخترم باردار شده است پی به شیطان بودن خسرو بردم و خواستم شکایت کنم او از ترس ...
گابریل مارتینلی: باید بازی به بازی پیش برویم؛ ما در آرسنال یک خانواده هستیم
گابریل مارتینلی باور دارد که آرسنال باید بازی به بازی در طول فصل پیش برود. طرفداری | به گزارش اسکای، مارتینلی که زننده گل اول تیمش در جریان پیروزی 3-2 روز یکشنبه مقابل لیورپول بود، به خبرنگار اسکای گفته است: این برای ما بسیار ارزشمند است. ما تلاش زیادی کرده ایم و لایق این برد هستیم. باید همین روند را ادامه بدهیم چون فصل طولانی است و ما خواستار دستیابی به چیزهای خوبی هستیم ...
گفتگو با مینو رضایی: نویسنده فارغ از هیاهوی رسانه ای و روایت های مذکر
رویداد ایران - سعید آقایی: اصفهان 1365 شاهد تولد مینو رضایی بوده است. او دانش آموخته کارشناسی الکترونیک است. نویسندگی را از دهه 80 شروع کرده و تا به امروز نوشتن در گروه کودک صبا، همکار تاریخ شفاهی ارگان ها و سازمان ها و نویسندگی برای پلتفرم های اینترنتی را در کارنامه دارد. سال گذشته مجموعه داستان ما چند نفر از این نویسنده در نشر صاد منتشر شد. پاسخ های رضایی به پرسش های رویداد امروز را ...
از هالیوود تا انقلاب
آرش فهیم سال 1976 میلادی، جهان شاهد تولید فیلمی عظیم و باشکوه درباره پیامبر خاتم بود. این فیلم که الرساله نام گرفت، در ایران با نام محمد رسول الله(ص) شناخته می شود. مصطفی عقاد کارگردان سوریه ای هالیوود به خاطر مسلمان بودن و همچنین دغدغه بازنمایی تاریخ اسلام، با وجود محدودیت ها و موانعی که برای ساخت فیلم درباره چنین موضوعاتی در آمریکا، اما توانست این کار بزرگ را انجام دهد. او تولید فیلم ...
وقتی آشوب گرها نیروهای پلیس را آتش می زنند
نژاد و افراد ناشناسی که تنها با یک فریم عکس یا فیلم ادعای کشته شدن آنها مطرح می شود، بارها دیدیم که آنها پروژه کشته سازی را با قدرت ادامه خواهند داد. مثل دیشب که با انتشار فیلمی چند ثانیه ای مدعی شدند یک راننده ماشین تنها به جرم بوق زدن کشته شده است! حالا اینکه چرا نیروی پلیس باید به یک نفر تنها به جرم بوق زدن تیراندازی کند، سوالی است که هیچ جوابی برایش وجود ندارد. دشمن می خواهد کنترل ...
تور صیادان شرق مازندران در خزر پهن شد
.... بر اساس آمار رسمی شیلات مازندران در فصل صید گذشته حدود یکهزارو 600 تن ماهی استخوانی توسط صیادان پره از دریای خزر صید که کاهش حدود 35 درصدی نسبت به فصل صید سال 399 داشته است. به طور معمول فصل صید ماهیان استخوانی در دریای خزر از نیمه دوم ماه مهر شروع می شود و بسته به شرایط آب و هوایی و وضعیت صید تا پانزدهم یا اواخر فروردین سال بعد ادامه می یابد. صید و ماهیگیری ...
شماره جدید نشریه شاهد کودک منتشر شد
و ما زمین افتادیم. بعضی از قطره ها خشک شدند. من بخار شدم و داخل ابرها رفتم. وقتی روی زمین باریدم، دیگر در کربلا نبودم. آرزو دارم به دهان یک آدم تشنه بروم. قطره گوش هایش را تمیز کرد و گفت: صدای زنجیرزن های امام حسین (علیه السلام) می آید. در این گرما لب شان خشک شده کاش من هم... امین لبخند زد: یک فکر خوب دارم. ناراحت نباش. الان تو را داخل پارچ می اندازم و چند تا یخ و کمی آب روی ...
شوخی نیست! 40 سال منتظر بازگشت دردانه هایت باشی
چه کرده ام؟ چگونه می توانم فردای قیامت در محضر حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) حاضر شوم. اصالتاً اهل کجا هستید و چند فرزند دارید؟ ما اهل اصفهان هستیم. من در خانواده ای مذهبی پرورش پیدا کرده ام. پدرم بسیار مؤمن بود. هر چه امروز دارم را مدیون پدری هستم که در دوران خفقان رژیم شاه در حالی که شش سال بیشتر نداشتم، نماز خواندن به من آموخت. 13سال داشتم که با پسر عمه ام ...
خاطره بازی با سریال پدرسالار | سعید امیرسلیمانی: من به کمند گفتم نقش آذر را بازی کن
بچه هایم نگذاشتند بروم و در روزهای اخیر پیشنهاد تئاتری را داشتم که نپذیرفتم. بازیگر فیلم سینمایی آب نبات چوبی (امان منطقی 1351) گفت: برای سه سال پشت سر هم کار می کردم و این روزها خسته شده ام و به دنبال استراحت هستم. از زمان ساخت فیلم سینمایی هزارپا (ابوالحسن داوودی 1396) تا اسفند سال گذشته پشت سر هم کار کرده ام و حالا می خواهم به سفر بروم؛ البته پس از آن که برگردم قرار است با چندنفر ...
رابط: می دانستم در لیست مازاد استقلال هستم
یک تیم در لیگ برتر آذربایجان پیشنهاد دارم ولی در نهایت با مشورتی که کردم تصمیم گرفتم به دالکورد که در لیگ یک سوئد است بروم. از وقتی به اینجا آمدم دو بازی در لیگ و جام حذفی انجام دادم. در بازی اول خیلی خوب نبودم اما در بازی دوم جا افتادم. وی افزود: با توجه به فنی که فوتبالیست های ایرانی دارند اگر به لیگهای اروپایی بیایند می توانند عالی کار کنند زیرا اینجا سطح تاکتیکی بالایی دارد. در کل ...
نمی شنویم ولی می فهمیم
که مادرش هم در کتابخانه عضو شد. چند وقت گذشت و فاطمه آمد و گفت می شود من از روی کارت مادرم هم کتاب بگیرم؟ علتش را که پرسیدم گفت من می خواهم به بیمارستان بروم و باید عمل کنم و دوست دارم در آن زمانی که در بیمارستان هستم مادرم مدام برای من کتاب بخواند. خانم دردانه می گوید: می خواهم بگویم چقدر این کلاس ها و کتابخانه بر بچه ها تأثیر دارد. آنقدر که فاطمه هنوز بعد از چهار پنج سال به کتابخانه ...
گفتند حسین ضربه به قلبش خورده
از زندگی این شهید مدافع امنیت را تقدیم حضورتان کنیم. شما چند فرزند دارید و شهید فرزند چندم خانواده بود؟ من دو فرزند دارم. شهید فرزند اولم، متولد 71 و مجرد بود. آقا مهدی برادر کوچک شهید متولد 81 است. شهید فوق لیسانس حسابداری و کارمند نمونه غله استان بود. حسین آقا در چه فضایی رشد کرده بودند که شهادت قسمت شان شد؟ حسین در خانواده مذهبی و ولایی رشد کرده بود ...
مشاهدات مستندساز انقلابی از ناآرامی ها
. با لگد. بلند شدم. یکیشان داد زد: مادر... بلند شدم لگدی زدم به آنی که فحش ناموس می داد. یکی از پشت زد. خوردم زمین. لگد بود که می خورد تو سر و سینه ام. فحش ناموس می دادند . دوباره بلند شدم. خوردم زمین. 10نفری می زدند. هلم دادند داخل یک مینی بوس.سرم کمی گیج می رفت. جوانی آمد: چتونه؟ میخاید لخت بیاید بیرون؟ گفتم زر نزن! من هفت جدم چادری اند. یک نفر از پشت کوبید تو صورتم. جا نبود بلند شوم ...
نبرد با سرطان از پشت نیمکت
شفاآنلاین سلامت اولین مدرسه بیمارستانی کشور در بندرعباس به همت حامیان کودکان بیمار سرطانی راه اندازی شده است به گزارش شفاآنلاین : امسال هم مانند مهرماه 6 سال گذشته زنگ آغاز سال تحصیلی در مدرسه نوید زندگی بیمارستان کودکان بندرعباس به صدا درآمد تا کودکان مبتلا به سرطان هم بتوانند در کنار روند درمان بیماری سرطان به امید بهبودی و سلامتی مثل همه هم سن و سال هایشان تحصیل در یک مقطع جدید را ...
مانا پاک سرشت درباره فیلم کوتاه جدیدش چه گفت؟
من الهام بخش است، فیلم بسازم. درباره ورود به عرصه فیلم بلند هم باید بگویم که به فکر ساخت فیلم بلند هستم اما در حال حاضر دغدغه من نیست و برنامه ریزی برای آن ندارم. چیزهایی است که هنوز در من حل نشده است تا بتوانم به سمت سینمای بلند بروم. دیگر عوامل فیلم کوتاه وقفه عبارتند از نویسنده و کارگردان: مانا پاک سرشت، بازیگران: مانا پاک سرشت، عرشیا زینعلی، مسعود بدرطالعی، اسماعیل حاجتی، تصویربردار ...
ثبت رکورد در چین بهترین خاطره من از تیراندازی است
.... درآن مسابقات، در بخش تیمی مقام دوم کشوری را به دست آوردیم و از آن جا من به اردوهای تیم ملی دعوت شدم. وی ادامه داد: حدودا 6 سال عضو ثابت تیم ملی بودم اما اداره محل کارم با من همکاری های لازم را نداشت و به من مرخصی و اجازه شرکت در اردوها را نمی داد. هر از گاهی در مسابقات شرکت می کردم، اما چون مرخصی های اردو یک هفته الی 10روز طول می کشید اداره محل کارم موافقت نمی کرد و به این ترتیب به ...
سفر آخر و درسی که ناتمام نماند
دست کاری کرده بودم تا قبولم کنند. روز سردی بود و به سختی می شد توی برف راه رفت. نوبت من که رسید، برادری که بازرسی می کرد سرتاپایم را دید زد و گفت: برادر! شما سِنّت کم است و من نمی توانم اجازه بدهم اعزام شَوی. مثل بچه ها گریه ام گرفت. همه داخل پادگان رفتند و من بیرون ماندم. آخِر سر، هرطور بود خودم را به پادگان رساندم و سوار یکی از مینی بوس ها شدم. به حجره برمی گردم باید آمادۀ سفر شوم ...