بعد از دستگیری فهمیدیم قاتل هستیم
سایر منابع:
سایر خبرها
همسر کشی وحشتناک با 18 ضربه چاقو؛ ستاره تحت تاثیر دخالت های پدرش قرار داشت!
پایم بیرون کشیدم و بدون تامل به سمت همسرم هجوم بردم و بعد هم نفهمیدم چه می کنم به طوری که ضربات متعدد چاقو را بر نقاط مختلف بدنش فرود می آوردم! محمد (متهم به قتل) درباره ماجرای خودکشی نیز در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد مشهد گفت: بعد از این ماجرا چاقو از دستم افتاد و مادر ستاره درحالی که وحشت زده جیغ می کشید، آن را از روی زمین برداشت. هرچه از او خواستم تا چاقو را به من بازگرداند، توجهی ...
طرح شکایت های تازه علیه متجاوز افغانستانی
نزدیک شد و چاقویی زیر گلویم گذاشت. او با تهدید چاقو مرا به محل خلوتی پشت درختان کشاند و پس از آزار و اذیت، اموالم را سرقت کرد. دستگیری مرد متجاوز در محل حادثه با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از مأموران پلیس تهران قرار گرفت. نخستین بررسی ها نشان داد متهم مرد افغانی است که از مدتی قبل در آن پارک رفت و آمد دارد. بدین ترتیب ...
اخبار حوادث امروز (30 مهر 1401) از خودکشی پسر جوان بعد از شنیدن جواب منفی از دوست اینستاگرامی تا خبر ...
ایوانکی بخاطر اختلاف مالی 5 نفر که با مرد جوانی بر سر ملک دچار اختلاف مالی شده بودند او را با ضربات چاقو به قتل رساندند. خودکشی پسر جوان بعد از شنیدن جواب منفی از دوست اینستاگرامی/ قرص برنج بلای جان او شد پسر جوانی که از 6ماه قبل در اینستاگرام با دختری دوست شده و به او پیشنهاد ازدواج داده بود، پس از آنکه فهمید او می خواهد با فرد دیگری ازدواج کند دست به اقدامی ...
آدم ربایی و سرقت به خاطر اجرای شرط پدرزن برای ازدواج!
که از من شکایت شده است و برای یک سری تحقیقات باید به آنجا بروم. به نقل از ایران، او ادامه داد: مرد میانسال که لباس سرگردی به تن داشت، همراه من پشت فرمان خودروام نشست و بعد اسلحه را روی سرم گذاشت و دست و پا و دهانم را بست. سعی کرد با دستمالی که آغشته به داروی بیهوشی بود مرا بیهوش کند، اما من چون پزشک هستم می دانستم چه کار کنم که بیهوش نشوم و خودم را به بیهوشی زدم. آنها راهی خانه ای در ...
گروگانگیری پزشک مشهور برای تهیه جهیزیه
2کارت بانکی از او گرفتم و پول هایش را برداشت کردم. همسرت فهمید که چنین کاری کردی؟ اول نمی دانست اما بعد فهمید و آبرویم رفت. 3روزی که پزشک را ربوده بودی همسرت نپرسید که کجا هستی و چه کار می کنی؟ گفتم با پدرم هستم و می خواهم برویم و بدهی هایم را بدهم. وقتی فهمید که با پدرم هستم خیالش راحت شد. همسرت دکتر را دید؟ بله روز دوم وقتی آمد خانه او را دید. گفتم یک موادفروش ...
پسر دایی قربانی یک دعوای بزرگ خانوادگی
، به اداره آگاهی فرستاده شد. به نقل از ایران، قادر پس از حضور در اداره آگاهی و در همان بازجویی های اولیه به قتل جمال با ضربه چاقو اعتراف کرد و گفت: من و جمال از دوران کودکی با هم دوست بودیم. روز حادثه پسرخاله ها و شوهرخاله ام به خانه ما آمدند و سر موضوعی با هم بحث مان شد که آنها به یکباره شروع به کتک زدنم کردند من در یک لحظه به آشپزخانه دویدم و باز هم آنها به من حمله کردند و در یک لحظه ...
تشکیل باند سرقت از خانه در زندان
در بازجویی ضمن اعتراف به سرقت ها گفت: تابستان سال 95 به اتهام سرقت دستگیر و به بازداشتگاه یکی از پایگاه های پلیس تهران منتقل شدم. در بازداشتگاه، یک سارق حرفه ای پیشنهاد فرار از بازداشتگاه را داد. یک هفته روی این فرار کار کردیم و در نهایت به همراه 5 نفر دیگر از طریق کانال تهویه هوا و تخریب دیوار بازداشتگاه موفق به فرار شدیم. اما یک ماه بعد هر 6 نفرمان دستگیر شدیم و به زندان افتادیم. بعد از تحمل حبس ...
ماجرای هولناک قتل پسر جوان توسط پدر با چاقو | پدر : پسرم معتاد بود وسایل خانه را می فروخت و خرج اعتیادش ...
با تایید سلامت روان مرد میانسال که پسر معتادش را کشته و جسد وی را 4 روز در خانه نگه داشته بود ،وی با حکم قضایی به پرداخت دیه و زندان محکوم شد. رسیدگی به پرونده قتل پسر جوان از 26 مرداد ماه سال 1400 آغاز شد .مردی با کلانتری 110 شهدا تماس گرفت و گفت :چند روز است که از خانه همسایه مان بوی تعفن به مشام می رسد .چند بار من و سایر همسایه ها به مرد همسایه به نام نادر اعتراض کرده ایم و علت بو ...
روایت 26 سال رنج یک اعدامی
ازدواج می توانم به او کمک کنم و کار خوبی انجام داده باشم. می خواستم وجدانم آرام و بار گناهم کم شود، ولی بعد از مدتی جدا شدیم. چه زمانی پرونده ات بسته شد؟ دو ماه پیش بود که در نهایت با کمک خیرین پول دیه هم جور شد و من به طور کل خلاص شدم. خیرین پول دادند و من آزاد شدم. در این مدت اگر هم آزاد می شدم، مرتب در راه دادگاه و همچنان درگیر زندان بودم. الان به تازگی این بار بزرگ از دوش ...
بی سروسامانی در ساماندهی اتباع غیرمجاز
مطرح کرد، اما حادثه هولناک دیگری در شهرستان بهرمان رفسنجان اتفاق افتاد. ساعت 19 روز یک شنبه 15 مرداد ماه، مردی افغان که از اتباع غیرمجاز بود در نزدیکی چاه موتور کشاورزی احمدآباد شور در بخش بهرمان شهرستان رفسنجان دست به چاقو شد و 10 نفر را به قتل رساند و یک نفر را مجروح و روانه بیمارستان کرد. متهم که در جریان بررسی های بعدی مشخص شد از اوباش افغانستان است، مدتی قبل به صورت غیرمجاز وارد کشور شده بود که ...
ماجرای هولناک قتل عمد و آدم ربایی | سوزاندن جسد به بهانه رابطه نامشروع
قبل در اختیار داشتم به قفسه سینه وی فرو کردم که آقای(م پ) من را گاز گرفت و بعد به(ع الف) که راننده خودرو بود گفتم تو بیا صندلی عقب که وی خودرو را متوقف کرد و من راننده شدم(ع الف) رفت به صندلی عقب خودرو و چند مشتی را به مقتول زد. قاضی رمضانی افزود: متهم اضافه کرد من و آقای(ع الف) به همراه مقتول به سمت زمین کشاورزی پدرم(ع الف) در روستای پهنایی قاین رفتیم و موضوع را با پدرم درمیان گذاشتم ...
گروگانگیری خشن و هولناک یک پزشک در تهران!
به گزارش سلام نو به نقل از شهروند، اشک می ریزد و ابراز پشیمانی می کند. تسویه حساب با یک نزول خور، تشکیل زندگی با عشقش و دستورات پدرزنش را عامل این گروگانگیری خشن و هولناک می داند. به همراه پدرش، جراح سرشناس و معروف را ربودند و سه روز تمام او را در حمام خانه نگه داشتند تا بتوانند حساب و خانه اش را خالی کنند. پدر لباس سرگرد پوشیده بود و در نقش مامور دست به آدم ربایی زدند. پس از ...
4 قربانی جدید در پرونده مرد شیطان صفت | تجاوز به زنان در پارک و سرقت اموال
چندبار مرا به میله های کنار محل پیاده روی کوبید و می خواست به من تجاوز کند اما چون لاغر اندام بود، چندبار توانستم او را هل دهم و کمی آنطرف تر پرتش کنم. همین کار من او را عصبانی کرد و بار آخر طوری گلویم را گرفت و فشار داد که داشتم بی هوش می شدم. اما در همان لحظه یک نفر که ظاهرا صدای مرا شنیده بود، فریاد بلندی سر داد و متهم با شنیدن آن صدا مرا رها و فرار کرد. بعد چه کردی؟ به ...
شهیدی که در اربعین کربلایی شد
، آنها را از عراق بیرون کرد. خانواده به مشهد آمدند که بعد من و به ترتیب سیدمهدی، طهورا، سیدهادی و سعیده در ایران به دنیا آمدیم. در سال 62 که سیدهادی شش ماهه بود، به علت شغل پدرم که طلبه بود، به شهرستان فریمان رفتیم و 16 سال در آن جا زندگی کردیم. شهید تا سوم راهنمایی درس خواند. در آن زمان پدرم سکته مغزی کرد و شش ماه بی هوش بود. وقتی به هوش آمد یک سمت از بدنش فلج شد. برادرم به خاطر احساس مسئولیتی که ...
ماجرای سوزاندن کتاب ابن سینا در غرب
نجفقلی حبیبی استاد فلسفه اسلامی در گفت وگو با خبرگزاری قرآن به عشق و علاقه خود به تصحیح کتاب قانون ابن سینا اشاره می کند، از اقدام نابخردانه پزشکی در مغرب زمین که روزی کتاب قانون را آتش زد سخن می گوید و از اتهاماتی که برخی نسبت به شیخ الرئیس روا می دارند گلایه می کند.بخشی از گفت وگوی خبرنگار ایکنا با دکتر نجفقلی حبیبی را در ادامه می خوانید؛ *در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید؟ ...
گفتگو با کاظم هژیر آزاد ، بازیگر سریال بی همگان | می خواهم در دل مردم باشم
جوانی متواضع بود و بعد از آن سریال هرجا یکدیگر را می دیدیم سلام و علیک می کردیم ولی هیچ زمان شرایط همکاری مان فراهم نشد. بهرنگ توفیقی بعد از دستیاری به سمت کارگردانی کشیده شد و فیلم و سریال های متعددی ساخت. احتمال می دهم بعد از سریال زخم کاری که دیده شد و من هم به صدقه سری این سریال دیده شدم، به این فکر افتاد که نقش قاسم مسلمی سریال بی همگان به من می خورد. به نظرم انتخاب خوبی هم بود چون این شخصیت به ...
کوروس: مسکن مهر ما باعث رشد صنعت آسانسور در ترکیه شد!
.... گفتم مگر آسانسور الکترونیک دارد؟ گفت بله داره، یک نوعش هست که داره. بعد آن موقع رفتم و استخدام شدم در قسمت فنی در انبار بهار. موقعی که ما آمدیم آقای مهندس شیخ الاسلام و آقای بیژن نیک بخش در دیبا بودند و رفته بودند ایران شینلدر. بعد دیبا مهندس نداشت. رفیقمان بود و ما رفتیم جای آن ها را پر کنیم. یعنی صنعت آسانسور آن موقع زیر ده تا مهندس داشت. ما دو نفر در دیبا بودیم. من حقیقت خوشم نیامد. ...
تجمعات مسالمت آمیز حق قانونی مردم است
مخصوص نگهداری زندانیان مرتبط با جرایم خشن و سرقت است اما رسانه های معاند سعی کردند حادثه را طور دیگری جلوه دهند در حالیکه طبق بررسی ها، این حادثه و آشوب از قبل طراحی شده بود و بند مذکور و کارگاه خیاطی واقع در آن را با اهداف مشخص و متعددی که داشتند، آتش زدند. دبیر ستاد حقوق بشر با اشاره به اشتغالزایی سازمان زندان ها برای زندانیان به ویژه سرپرست های خانوار و کارآفرینی و حرفه آموزی برای آنان ...
موزه ای با یادگاری های 31 شهید محمودآباد
برای رضای خدا برداشت نباید از بنده خدا توقعی داشته باشد. بعد از تمام شدن جنگ 30 سال در جهادسازندگی خدمت کردم و سال 1388 هم بازنشسته شدم. سر اصل موضوع می رود و از بهانه ای که ما را به بهشت کوچک او رسانده است، صحبت می کند: زمینی که می بینید به نام بوستان امام و شهدا است که ارثیه پدری ما بوده و هست. پنج برادر هستیم که به هر کدام از ما یک جریب زمین رسید. دو نفر از برادرانم سمت راست و د ...
همکارکشی با دلایل عجیب و باورنکردنی!
دستگیر کردند. پسر افغان در ابتدا منکر هرگونه قتلی شد، اما بالاخره بعد از دو ماه بازداشت لب به اعتراف گشود و گفت: می خواستم کاری کنم که ضیا نتواند راه برود و به همین خاطر از کار اخراج شود و من جایگزینش شوم. تصمیم گرفتم با چاقو ضرباتی به پایش بزنم، اما نمی دانستم که ضرباتم را در بدترین جای ممکن زده ام و او در کمتر از یک ساعت می میرد. من نمی خواستم قتل انجام دهم و فقط می خواستم بتوانم به سر ...
رواج شغل زاغ زنی خیانت و حریم های اخلاقی- قانونی آن؟!
رقم چک بالا بود. *و دوباره ادامه دادید؟ بله ادامه دادم، چون با آدم خوبی آشنا شده بودم، تقریبا هر ماه یک مورد از این پروژه ها به من پیشنهاد می داد و من هم انجام می دادم. در ادامه این کار با افراد بیشتری آشنا شدم و پروژه های بیشتری قبول کردم. *یعنی موارد مختلف بود؟ بله، یک بار یک آقا از من خواست تا به پای پسرش باشم، که ببینیم کجا می رود و چه کار می کند که در نهایت ...
این آخر هفته خانوادگی به جاده بزنید، و سفری کوتاه و شیرین را شروع کنید
قسمت رفاهی سفر رسیدگی می کنند. پیش به سوی سرزمین آلوچه ها حالا دیگر صبح شده. وسایل را با کمک هم در صندوق عقب ماشین جا می دهیم و خودمان هم سوار می شویم. بعد از رسیدن به کرج، از آزاد راه کرج - قزوین آنقدر می رویم تا به کُردان برسیم.کیلومتر 20 اتوبان وارد جاده کردان-برغان می شویم و در دهانه دره ای سبز و نارنجی و جذاب بعد از رد کردن یک رودخانه و عبور از چند روستا بالاخره روستای خوش ...
اشک های پشیمانی زورگیر اتوبان نیایش زیر تیغ
.... ولی مگر کاری از دست مان برمی آید. می گوید من چکار کنم تا بتوانم بیایم بیرون. کاش برادرم زنده بماند این مرد ادامه می دهد: من مرتب می روم به دادسرا و دادگاه. ولی کاری از دستم برنمی آید. امان یک پسر سه ساله دارد که مریض است. یک بار او را عمل جراحی کردند. روده هایش مشکل دارد. باید باز هم عمل شود. هزینه عملش زیاد بود. دوستش به او گفته بود بیا برویم سرقت تا هزینه عمل بچه ات جور ...
قتل برادر به خاطر یک دعوای ساده/ قاتل شوکه شد!
آنقدر سر و صدا می کنی و نمیذاری بخوابم. درگیری ما بالا گرفت و من که یک لحظه عصبانی شده بودم با چاقو به او حمله کردم؛ برادرم که خونین روی زمین افتاد، تازه فهمیدم که چه کاری انجام داده ام. آنقدر از این قتل ناخواسته شوکه شده بودم که نمی توانستم هیچ کاری انجام دهم.
قتل برادر زن توسط داماد بی رحم
.... بعد از اولیای دم متهم به جایگاه رفت و گفت: قبول دارم که برادر همسرم را کشتم اما عمدی در کارم نبود و حالا هم پشیمانم.در ادامه متهم با خواهش از پدر و مادر همسرش طلب عفو کرد اما اولیای دم عنوان کردند حاضر به گذشت نیستند و فقط قصاص می خواهند. در پایان جلسه دادگاه قضات با توجه به اعتراف صریح متهم و مدارک و شواهد موجود در پرونده حکم قصاص برای متهم صادر کردند و حکم در دیوان ...
درگیری مرگبار فرزندان طلاق!
. لحظاتی بعد این جنایت وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و به این ترتیب قاضی دکتر صادق صفری برای بررسی دقیق ماجرا و انجام تحقیقات میدانی در همان نیمه شب به سمت مرکز درمانی حرکت کرد. بررسی های مقدماتی حاکی از آن بود که قمه ای به عمق 10 سانتی متر در بالای قفسه سینه موتورسوار جوان وارد آمده و آثار دفاعی جزئی نیز روی دست مقتول مشهود بود، به گونه ای که گویی زاویه فرود تیغه قمه به سینه ...
ماجرای درگیری مرگبار فرزندان طلاق
. لحظاتی بعد این جنایت وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و به این ترتیب قاضی دکتر صادق صفری برای بررسی دقیق ماجرا و انجام تحقیقات میدانی در همان نیمه شب به سمت مرکز درمانی حرکت کرد. بررسی های مقدماتی حاکی از آن بود که قمه ای به عمق 10 سانتی متر در بالای قفسه سینه موتورسوار جوان وارد آمده و آثار دفاعی جزئی نیز روی دست مقتول مشهود بود، به گونه ای که گویی زاویه فرود تیغه قمه به سینه ...
روایت جدید از آتش سوزی زندان اوین: برخی از زندانیان هماهنگی هایی با بیرون داشتند
واقعیت بوده، افزود: شنبه شب در بند هفت زندان اوین آتش سوزی رخ داد که مخصوص نگهداری زندانیان مرتبط با جرایم خشن و سرقت است اما رسانه های معاند سعی کردند حادثه را طور دیگری جلوه دهند در حالیکه طبق بررسی ها، این حادثه و آشوب از قبل طراحی شده بود و بند مذکور و کارگاه خیاطی واقع در آن را با اهداف مشخص و متعددی که داشتند، آتش زدند. اولویت سازمان زندان ها حفظ سلامت و نجات زندانیان است ...
یادداشت/فاطمه ابن علی:حقیقت نزدیک است
ما خواهان انقلابیم. ما آزادی معنوی می خواهیم؛ ما از چپ و راست، شرق و غرب و رسانه هایشان خسته شده ایم؛ ما نیاز به آزادی فکر و اندیشه داریم نه آزادی فمنیستی و بی بندوباری از سوی کسانی که با تحریم، شرایط سخت اقتصادی را برایمان درست کرده اند. ما به یک انقلاب در سبکِ گفت وگو نیازمندیم. باید کنار هموطن خود بایستیم، دست چپ را روی شانه اش بگذاریم و با انگشت اشاره ی دست راست حقیقت را نشانش بدهیم. حقیقت نزدیک است ؛ با نیم نگاهی می تواند آن را ببیند. ...