صدای بم
سایر منابع:
سایر خبرها
شهید میر کمال الدین بویاقیچان: گرد شمع وجود امام امت بگردید!
، ای برادر و خواهرم و ای امت اسلام: گرد شمع وجود امام امت بگردید و پیدا کنید آنچه را که گم کرده اید او را تنها نگذارید که تنها ماندن امام مرگ انقلاب است، ولایت فقیه را با تمام رگ و پوست بپذیرید و حمایت کنید. باز تکرار مکرر پیام های شهیدان را تکرار می کنم امام را تنها نگذارید و خط ولایت فقیه را که همان خط اصیل انقلاب و راه انقلاب و راه پیغمبران هست دنبال کنید و مطمئن گردید که پیروزید. ...
منش مرحوم دکتر شیبانی از زبان فرزندش | تا آخر عمر ساده زیست و قناعت پیشه بود | ماجرای عودت اضافه حقوق | ...
می زدیم. گاهی پیشانی ام به میله های سلول برخورد می کرد و درد می گرفت. یک روز که همراه مادرم برای ملاقات رفته بودیم، به ذهنم رسید که شعری را که در خانه حفظ کرده بودم برایش بخوانم. من آن موقع نمی دانستم که شعر ضدشاهی است اما اصرار داشتم که حتما برای پدرم بخوانم و خواندم. شعری انقلابی با عنوان شیعه بیدار شو یک پیام و ... مادرم ترسیده بود که با این کار من به جرم های پدرم اضافه شود برای همین فوری در ...
حکایت اهل راز
دیگر تعریف کرد. از ایشان خواهش کردم که خاطرات خود را به صورت مکتوب ارائه کند، ایشان به درخواست اینجانب پاسخ مثبت داد. خاطرۀ زیر که مربوط به جریان سکته ای است که برایشان رخ داد، به این شرح است: در 22/9/1384 که روز شنبه بسیار سردی بود و فردای آن مصادف با شهادت امام جعفر صادق(ع) بود، مشغول کار در دفتر امور مجلس وزارت امور خارجه بودم. ساعت یازده صبح جهت انجام کاری و برای رفتن به طبقۀ پنجم ...
سه نسل از خانواده در باغ پرندگان
گروه زندگی - سمیه دهقان زاده: چشم برهم نگذاشته، به اولین روزهای آخرین فصل سال رسیده ایم، چهارشنبه شب بابا شیفت بیمارستان بود و من ماموریت. مامان، دست خواهر و برادرم را گرفته بود و نوبتی به دیدن مادربزرگ ها برده بودشان، ولی وقتی ما نبودیم، خیلی به جان همه شان نشسته بود این دور هم بودن. حالا قرار گذاشته ایم دور هم باشیم و شب چلمه مان را کمی با تاخیر برگزار کنیم، چه اشکال دارد، زمستان هم این طور ...
مادر شهید: از عروسم راضی ام + عکس
نصیبم می شود. شکر خدا که شهادت نصیبش شد. الحمدلله زحماتش را که کشید، به آن چیزی که می خواست، رسید. همسر و فرزند شهید حاج رضا فرزانه * از خانمش هم خیلی راضی ام سه تا پسر داره و پسر بزرگش را بی نهایت دوست دارم. چون خودم بزرگش کردم. تا هفت سالگی در خانه ما زندگی می کردند. خیلی بهشان علاقه دارم ولی این یکی می گوید مامان بزرگ! محمد را بیشتر از من دوست داری؟ می گویم نه ...
ما برای شهدا سنگ تمام می گذاریم/ عطر خدا می دهد این آمدن
در فرج! و ادامه می دهد: امام زمان که بیاید همه مشکلات ما حل خواهد شد. شهدا پاک هستند و مطمئن هستم دعای ما را به خدا می رسانند. وی حضور شهدا را خنثی کننده توطئه های دشمنان دانست و گفت: شهدا همیشه هستند، چون با خدا معامله کردند و همیشه زنده هستند و باقی خواهند ماند. این بانوی مازندرانی به اغتشاشات روز های اخیر اشاره کرد و افزود: اغتشاشات مثل کف آب هستند و مملکت ما بیمه شهداست ...
کلاهبرداری عجیب زن جوان تهرانی از فوت شده های تهرانی + گفتگو با شقایق
راهی تهران شدم. نمی خواستم کار خلاف انجام دهم به همین دلیل با گدایی و فروش فال و گل زندگی ام را می گذراندم. تا اینکه یک روز مردی برای خرید فال به سراغم آمد و بعد هم به من پیشنهاد دوستی داد که قبول کردم اما بعد از مدتی فهمیدم او هم یک سارق حرفه ای است. شاپور به من سرقت های مختلف را آموزش داد و شروع به جیب بری کردم اما هنوز سومین سرقت را انجام نداده بودم که دستگیر شدم و به زندان افتادم. در ...
تولیت آستان قدس رضوی شب یلدا را در جمع معلولان مؤسسه شهید بهشتی مشهد گذراند
در بلندترین شب سال، حضور حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی در آسایشگاه توانبخشی شهید بهشتی، حال و هوای صحن وسرای امام رئوف را به میان مددجویان معلول ذهنی این مرکز که به قول تولیت آستان قدس رضوی، پاک ترین و مظلوم ترین بندگان خداوند متعال هستند، آورد. امشب همه بروبچه های اهل این خانه بهشتی لباس نو به تن کرده و سرتاسر مؤسسه با میوه و آجیل آراسته شده است. شاید چندان از ظاهرشان به نظر نرسد، ولی ...
کتاب زندگی شهید مدافع حرم سجاد عفتی منتشر شد
...، خود را به معرکه های نبرد سوریه و عراق می رساندند تا در مصاف جان و جهاد حاضر شده و آرزوی شهادت را در هر بادیه و دامن های جستجو کنند. در بخشی از این کتاب می خوانیم: شب قبل، از دفتر روزنامه تماس گرفتند و سفارش گزارش تصویری ای را از اعتراضات خیابانی دادند. حوصله دردسر و درگیری نداشتم؛ اما اجاره خانه عقب افتاده بود و آخر ماه بی پول بودم. سفارش را قبول کردم. محمد ثامن را ...
"مهاجر مجاهد" ایرانی که با روضه حضرت علی اکبر(ع) "حافظ اسد" را گریاند و بر پیکر او نماز شیعی خواند!
را آنجا سر و سامان داد. مثلا شهید محمد منتظری، آقای غرضی، آقای علی جنتی، آقای هادی غفاری جزء مبارزانی بودند که به خانه ما می آمدند. البته خیلی های دیگر هم بودند اما من این چند نفر را واضح یادم هست. امروز بعضی از این افراد خط چپ و راست دارند ولی آن روز همه انقلابی بودند. پدر همان زمان خدمت امام وقتی عراق بودند، نامه نوشتند و از ایشان خواستند که به سوریه بیایند. پایگاه حکومتی بابا هم آن موقع به خاطر ...
حضرت فاطمه(س) شهید گمنام/ مادری که آمد برای شهدا مادری کند
دانش آموزی است که فعالیت های فرهنگی انجام می دهد و با بیان اینکه امیدواریم در این زیارت، شهدا ما را مورد عنایت قرار داده و شفاعتمان کنند گفت: همینکه باقیات و صالحات برایمان بماند و شهدا در روز قیامت دست ما را بگیرند برایمان کافیست. وی با اشاره به کم سن بودن شهدای گمنامی که مهمان گیلانی ها شده اند، افزود: قطعا دوست داشتم که جزئی از این شهدا باشم و در مسیری که آنها گام برداشتند قدم ...
جهاد بی وقفه از پژاک تا داعش نتیجه اش شهادت شد
...> ناگهان مهرداد رفت زمان اعزام مشخص نبود، شرایط اینگونه نبود که یک تاریخ مشخص تعیین کنند، فقط اعلام شده بود آمادگی لازم را داشته باشند تا به محض اعلام، اعزام شوند. تقریبا اکثر همکاران مهرداد رفته بودند تا اینکه اوایل آذر نوبت به اعزام او رسید. من دانشگاه سر کلاس بودم که تماس گرفت، خداحافظی کرد و گفت دارد می رود. همه چیز خیلی سریع شد حتی ما نتوانستیم بدرقه اش کنیم. همسر ...
گفتند مصرف این ماده چشم سوم تان را باز می کند!
حالا برخلاف سوءمصرف کنندگان مواد مخدر که بیشتر عوارض جسمی را تجربه می کنند با یک روان وابسته شده روزش را به شب می رساند: من پیش از این از قرص های ال اس دی استفاده کرده بودم. توهم خوبی داشت که زود هم برطرف می شد. بعضی ها با همین قرص ها درگیر اعتیاد می شوند اما من این طور نبودم. بعدها متوجه شدم شرایط هر بدن با بدن دیگر در مواجهه با این قرص ها متفاوت است. نیما می گوید تجربه کشیدن گل و مصرف ...
شب زنده داران بی نشان شهر
نه تعطیلی، نه جمعه، نه عیدی، نه شب یلدایی، هرسال همین برنامه اس، مگه اینکه با برگا و سرما خاطره شب یلدا بسازیم! روایت او هم مثل بقیه پاکبان ها از شب یلدا به دوران کودکی بر می گردد، وقتی که از سوز سرما و برف سنگین شب های زمستان به زیر کرسی پناه می بردند و همه خانواده و فامیل ساده و بی ریا دور هم جمع می شدند. او می گوید بچه که بودم در ولایتمان جمع می شدیم خانه بزرگتر فامیل، دور کرسی می ...
افتضاح گتوند 2 در راه است؟
.... چشم ها هنوز خواب آلود بود و شهر، غریب، مثل همیشه و ماموریت های نو. تلفن همراهم را چک می کردم، اینترنت که قصد یاری نداشت، شب قبل از ساقی وی پی ان، اشتراک 1 ماهه تهیه کرده بودم برای اتصال به پیامرسان های بدردبخور خارجی، صفحه رسانه ها را بالا و پایین می کردم، سرعت تولید محتوا در ارتباط با چم شیر، مدام بالاتر می رفت. این یعنی هم نیاز به همراهی بیشتر رسانه ای بود، هم نگرانی ها از آبگیری افزایش ...
ماجرای سنگ قبری در چندقدمی ضریح/خاطرات خواندنی از شیخ و حق الناس
را کمتر می کند. *هیس! مبادا خواب از چشم همسایه ای بپرد هیس! مبادا خواب از چشم همسایه ای بپرد. این جمله هر روز میرزا ابوالفضل در صبح زود روزهای سرد زمستان بود. وقتی من و مادر و برادرم چند نفری طبق وعده همیشگی به کوچه می آمدیم. پدرم میرزا، نماز صبح را که می خواند آماده رفتن می شد. آن سال ها تهران زمستان های بسیار سختی داشت و برف و یخبندان مهمان همیشگی ما در این فصل بود و سوغات ...
دعوای ژاله صامتی با آقای بازیگر روی آنتن زنده | بازیگر معروف اشک ژاله صامتی را درآورد
ژاله صامتی: وقتی نیاز را باردار بودم باز دوست داشتم فرزندم دختر باشد و وقتی در ماه چهارم بارداری ام فهمیدم بچه دختر است از خوشحالی با یاس جیغ می کشیدیم. (می خندد) یاس: روزی که نیاز به دنیا آمد من خانه مادربزرگم بودم و وقتی خاله ام خبر تولد خواهرم را داد از خوشحالی کل خانه را دویدم و جیغ کشیدم. (می خندد) وقتی هم در بیمارستان نیاز را دیدم خیلی ذوق کردم و اصلا باورم نمی شد خواهردار شده ام. روزهای اول که کوچک بود بغلش می کردم و با او خاله بازی می ...
ماجرای محاکمه پسر بدهکاری که پدر پولدارش را کشت
. این اواخر مجبور شدم برای پرداخت بدهی هایم از شخصی پول نزول کنم و دیگر امیدی به زندگی نداشتم. همه این مسائل سبب شد تا کینه بزرگی از پدرم به دل بگیرم و چند وقت پیش از یک فروشنده دوره گرد اسلحه ای خریدم. روز حادثه زمانی که خواستم با پدرم به خانه خواهرم بروم، سر مسائل مالی بازهم بحث مان شد و از شدت عصبانیت با اسلحه ای که همراهم بود تیری به سرش شلیک کردم. وقتی دیدم او زنده مانده با چاقو چند ...
دلربایی لبوهای سرخ درکاسه چینی ننه باجی درشب چله/یلدا ماندگار است
انتخاب کرده اند. به هر طریقی که است به خانه ننه باجی می رسم. دستم را روی زنگ می گذارم. صدای زنگ بلبلی خانه ننه باجی علاوه بر صاحب خانه، همسایه ها را هم از حضور مهمان پشت در با خبر می کند. از زیر درختان پرتقال رد می شوم، فقط چندتایی پرتقال آن هم در بلندای آسمان به چشم می خورد. وارد خانه می شوم گرما و عطر اندرونی خانه که به صورتم می خورد، گویا وارد دنیای دیگری شدم. ننه باجی به ...
در جست و جوی لیلا
لیلا از پشت تلفن گفت: سلام بابا. من خوبم. نگران نباش. فقط یه آدرس بهت می دم با پولا بیا اونجا که منو از دست اینا نجات بدی. راستی مامان چطوره؟ می دونی چقدر دلم برای هردوتون تنگ شده؟ پدر لیلا بدون این که حرفی بزند، گریست. لیلا که نگران شده بود، پرسید: چی شده بابا؟ برای چی گریه می کنی؟ پدر با صدای اندوهگین گفت: مادرت... لیلا با صدای نگران گفت: مامان چی شده؟ پدر با مکثی ...
مشهدی ها از بلندترین شب سال می گویند | چله، شبی برای باهم بودن
بدبختی و نداری شوهر کارگرم، او و پسر دیگرم، محمد، را بزرگ کردم. از تابستان که حرف سربازی پیش آمد گاهی دلم می گرفت. مگر می شود علیِ من دو سال خانه نباشد؟ ولی خودش خواست برود. فردا صبح اول دی ماه عازم است. امشب از کنارش تکان نمی خورم. لااقل باید به اندازه دوماهی که می رود آموزشی، سیر ببینمش و بغلش کنم. وقتی برگردد، دامادش می کنم. شاید در همه این دو سال با این دل خوشی سر کردم و زود گذشت. ...
اعتراف به قتل پدر به خاطر بدهی میلیاردی
کردم به درخواستم اهمیتی نداد. در آن شرایط چاره ای نداشتم و مجبور شدم برای پرداخت بدهی ام از یکی از دوستانم پول نزول کنم. روز و شب هایم طوری می گذشت که دیگر امیدی به زندگی نداشتم و اوضاع زندگی ام خیلی سخت شده بود، به همین خاطر از پدرم کینه به دل گرفتم. متهم در خصوص قتل گفت: این گذشت تا روز حادثه. آن روز قرار بود به خانه خواهرم برویم. در ماشین نشسته بودیم که دوباره سر مسائل مالی بحث شد و پدرم ...
بهترین شعر و پیام تبریک برای شب یلدا 1401 / عکس نوشته
...> شب یلدا ز راه آمد دوباره بگیر ای دوست! از غمها کناره شب شادی وشور و مهربانی است زمان همدلی و همزبانی است در آن دیدارها تا تازه گردد محبت نیز بی اندازه گردد به هرجا محفلی گرم و صمیمی است که مهمانی درآن رسمی قدیمی است به دور هم تمام اهل فامیل شده بر پا بساط میوه – آجیل ز خوردن خوردنِ این شام چلّه شود مهمان حسابی چاق و چلّه!! همه با ...
سی ویکمین رمان املی نوتومب درباره خواهری چاپ شد
ای است که من وخواهرم با هم داشتیم و همیشه همدیگر را دوست داشتیم. * یعنی این کتاب ادای احترامی است که به خواهرت داری... بله. ادای احترامی به خواهر بزرگم. میدانم همه خواهرهای دنیا متاسفانه شبیه خواهر من نیستند و بزرگ ترین امتیازی که من در تمام زندگی ام داشته ام این بوده که خواهر کوچک تر ژولیت نوتومب بودم. * در کتاب شما می خوانیم: کلمات قدرتی دارند که ما به آنها می ...
ماجرای شهید مدافع حرم که 2 سنگ مزار دارد!
...: آقا اینجا چه کار می کنی؟ من چه جوابی باید بدهم! حتما از خجالت آب می شدم می رفتم توی زمین. اصلا همه این ها تقصیر آن جوان های مشکوک بود! خیلی شانس آوردم، چون کسی جلوی راهم سبز نشد. در قسمت جنوبی حیاط ساختمان بحران با حاج میلاد باباشمس از بچه های باصفای محله رو به رو شدم. از آن وقت هایی بود که نفس راحتی کشیدم و گفتم آخیش به خیر گذشت، چون در این محل یک آدم آشنا پیدا کرده بودم. ...
حرف های شنیدنی کوتاه قدترین مرد جهان / در کف دست بلندترین مرد جهان جا می شوم!
: از خوردن تمام غذاهایی که مادرم می پزد، لذت می برم و هیچ میوه یا غذایی را بر دیگری ترجیح نمی دهم. او در پایان از پدر و مادرش هم تشکر می کند و می گوید: مادرم که بنده خدا هیچ جایی نمی رود. تقریبا 21 سال است که صبح و شب برای نگهداری از من و انجام کارهایم، پیش من است. همه زندگی اش را وقف من کرده و نمی دانم باید چطور از او و پدرم تشکر کنم . آخرین اخبار مثبت و رویدادهای شیرین را در صفحه حادثه پلاس حادثه 24 بخوانید. صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید. ...
اینجا مثل یک خانواده ایم | بازگشت معتادان به خانواده و جامعه برایمان افتخار است
همشهری آنلاین - بهاره خسروی : این ماجرا قصه معتادان متجاهر و کارتن خواب هایی است که در این شب های سرد زمستان دور از یک آشیانه گرم در تنهایی شب را صبح می کنند. اما همیشه در روی یک پاشنه در چرخش نیست، چرا که در کنار همه تلخی ها دست های گرم و مهربانی برای حمایت و تیمار زخم های ناخواسته روزگار پیدا می شود. طرح ساماندهی و جمع آوری معتادان متجاهر شهر تهران برای کاهش آسیب های اجتماعی در دستور کار ...
فارسی آموزان کشورهای مختلف از یلدا گفتند
جالب توجه بوده است، گفت: فرهنگ غذایی مردم ایران که بسیار مهمان نواز هم هستند، برایم جالب بوده است؛ ما غذاهای تندی می خوریم، اما ایرانی ها این طور نیستند. وی در پاسخ به اینکه آیا شب یلدا در تمام شهرهای پاکستان برگزار می شود یا خیر، عنوان کرد: جشن شب یلدا به گستردگی ایران در پاکستان وجود ندارد و تنها در یک قسمت از پاکستان که شیعه هستند و ایران را خیلی دوست دارند، شب یلدا را با خوردن هندوانه ...
شکارچی ناو های عراقی
که هدیه رهبر معظم انقلاب مایه آرامش او و خانواده اش شد: بعد از شهادت حسین از نظر مالی دچار مشکل شدیم و من که تا آن روز از هیچ کس در خواست کمک مالی نکرده بودم مستاصل مانده بودم که چه کنم. از اینکه درآن شرایط حسین نبود که مثل همیشه با او مشورت کنم ناراحت بودم. شب با خدا درد دل می کردم که خوابم برد. در خواب حسین را دیدم که لبخند می زند. او با آرامش خاصی گفت که خدا ما را تنها نمی گذارد. این خواب را به ...
برنامه های کاروان روایت حبیب با شب خاطره در خوزستان پایان یافت ماجرای بوسه حاج قاسم بر دستان پیرمرد سیل ...
اجرای زنده موسیقی پرداخت. در این مراسم دختر سرلشگر علی هاشمی، به عنوان مهمان روی سن رفت و از خاطرات دیدار او و خانواده اش با حاج قاسم گفت. در ادامه برنامه، حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالنبی موسوی فرد، نماینده ولی فقیه در خوزستان به بیان خاطراتی از حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در ماجرای سیل سال 98 اهواز و کمک رسانی به سیل زدگان گفت. وی بیان کرد: حاج قاسم سلیمانی به علت ...